واکنش سازمان ملل به حکم غير انسانی عليه پرويز
هيئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان
دفتر نمايندگی سازمان ملل در کابل بيانيه ی زير را صادر کرده که به کابل پرس? نيز ارسال شده است:
بيانيه هيئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان
از جانب سرپرست هيات معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان، آقای بو اسپلند
کابل، ٢۴ جنوری سال ٢٠٠٨
يوناما نگرانی خويش را در خصوص روند دوسيه سيد پرويز کامبخش، خبرنگاری که اين هفته توسط يک
محکمه در مزار شريف به اتهام اهانت به مقدسات محکوم به مرگ گرديد.
قضيه های مربوط به مذهب و آزادی بيان در اکثر کشورها رخ داده که مستلزم احتياط و حساسيت در پيشبرد
آن می باشند. فشار برای مجازات، هشدار به خبرنگاران و همچنان برگزاری اينگونه دعوی ها در محاکم غير
علنی در عدم موجوديت وکيل حقوقی آقای کامبخش نشان دهنده سوء استفاده احتمالی پروسه عدلی می باشد.
اين طريقه رسيدن به عدالت نخواهد بود.
قانون اساسی افغانستان به حفظ ارزش های انسانی اسلامی و جهانی متعهد و به طور آشکار با آن سازگار
است. ما خواهان بررسی مناسب و کامل اين دوسيه در طی مراحل آن در محکمه استيناف هستيم.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
په افغانستان کې د ملګرو ملتونو د مرستی پلاوی مطبوعاتی بيانيه
په افغانستان کی د ملګرو ملتونو د مرستی د پلاوی سرپرست، ښاغلی بو اسپلند
کابل د جنوری ٢۴ ، کال ٢٠٠٨
يوناما د هغو پرمختګونو په اړه انديښنه لري چې د ژورناليست سيد پرويز کامبخش د دوسيی په اړه را پيښ
شوي دي. نوموړی تيره اونی مقدساتو ته د اهانت کولو په خاطر په مرګ محکوم شوی دی.
هغه قضيې چې د مذهب او د بيان ازادي په کې راځي په ډيرو هيوادونو کې پيښږي او د هغو فيصله کول ډير
دقت او حساسيت ته اړ دي. د جزا لپاره فشار، ژورناليستانو ته ګواښونه، او همدارنګه په غير علنی محکمه
کی د کامبخش او د نوموړی له قانوني استازی له شتون څخه پرته د قضيی څيړل، دا د عدلې پروسې شونی
ناوړه کارول دي. دا د عدالت ارمان نه پوره کوي.
د افغانستان اساسي قانون د اسلامي او د بشر نړيوالو حقونو ساتنې ته ژمن دی، چې دا په کی زغرده
څرګندوالی لري. موږ د دغې قضيې د مناسب او بشپړې بيا کتنې هڅوونه د مرافعی د مرحلو په طی کولو کی
کوو.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
پيام‌ها
24 جنوری 2008, 06:47, توسط خاتول
سوژه و کیس خوبی برای پناهندگی به ممالک غربی است . دیر نشده هرکه میخواهد به یک کشور اروپایی و آمریکایی پناهنده شود هرچه زود ازین شیوه استفاده کرده و مطمین هم باشد که هیچ کس هیچ کاری در حق اش کرده نمیتواند. اما توجه باید داشت که راه نزدیک اش نویسندگی و ژورنالیزم است.
آقای پیام، عبدالرحمن و کسان دیگر هم کردند. غوث زلمی که در هالند سرنوشت نداشت و پناهندگی اش هم رد شد و افغانستان آمد با انتشار کتابی دلیل خوبی برای پناهندگی جور کرده بود متاسفانه موقع خارج شدن دستگیر شد.
عیب اینکار اینست که احساسات مسلمانان را میشوراند و بی ثباتی را موجب شده و باعث کندی روند انکشاف و ترقی فرهنگی و سیاسی مملکت میشود و تبر طالبان را دسته میکند. قسمیکه این عملیه در تصامیم و حرکت های شتابزده و پر از احساسات شاه امان الله خان صورت گرفت و کشور و مردم را بطرف بحران سیاسی و فرهنگی سوق داد.
بعضی دوستان و هموطنان شعار های پراز احساسات و نسبت قرون وسطایی را به دین میدهند که اینهم شدیدا قابل تامل و بحث برای هموطنان ما است که این شعار های را سر میدهند چون قرون وسطایی برای ما شرقی ها وجود نداشته و آنموقع ما وضعیت بسیار خوب و طلایی علم و فرهنگ و زندگی را داشتیم و از طرف دیگر مسحییت قرون وسطایی در برابر علم با اسلام هیچ مطابقت و یکسانی ندارد.
مشکل جامعه فرهنگی وعلمی افغانها با اسلام نه بلکه با مسلمانان است که با هم خیلی فرق دارد ولی متاسفانه یکی یا عوض گرفته میشود . و این مشکل هم ربط دارد با خیلی از مسایل سیاسی و تاریخی که بحث اش را نمیتوان دریک چند سطر خلاصه نمود. یک موتر ساخت آلمان مثلا مرسدس در نظر همه عیبی ندارد اما کسی که خوب دریوری نمیکند و سرویس لازم را انجام نمیدهد مشکل دریور است نه عیب مرسدس.
و از طرف دیگر طبقه باسواد و تحصیلکرده ما که سطح آگاهی و دانش شان از مسایل دینی متاسفانه آنقدر کم است که مثلا نمیتوانند صلاح و اشتباه یک نویسنده مثلا ایرانی را بفهمند. اما یک اروپایی و یا آمریکایی وقتی مسلمان میشود مثلا پیرفوگل در آلمان آنقدر دانش اسلامی دارد که یک ملای ما در یک مسجد جامع آنقدر علم و فهم را ندارد.
بهرحال کسانی که میخواهند پناهنده شوند برایشان موفقیت آرزو میکنم و به کسانی که با اسلام مشکل دارند تمنا داریم باز هم حوصله بخرچ بدهند و مطالعه پیرامون اسلام را فراموش نکنند و کسانیکه خود را وارثین دین میخوانند و مسولیت آنان بیشتر از دیگران است باید زحمت و مجاهدت بیشتر برای آموزش و تبلیغ درست و لازم دین را بکشند.
تا مجموع این زحمتکشی ها باعث عوامل زمینه ساز رفاه و پیشرفت
اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور ما شود.
24 جنوری 2008, 07:57, توسط منصور
من کاری به موضوع اسلام ندارم اما طبق قوانين جهانی حقوق بشر، حق هر کسی است که در صورت مواجهه با خطر جانی به مهاجرت برود و پناهنده شود. اين حق را هيچکس نمی تواند انکار نمايد. پرويز کامبخش اگر با جزای مرگ روبرو شده حق دارد که پناهنده شود.
24 جنوری 2008, 08:22, توسط روف جاغوری
دوست عزیز خاتول!!
در این زمینه حق و حقوق یک شخص مطرح که از دست انسان های متعصب و نگهبانان مذهب !! بازداشت شده. صادقانه چشمانت را بسته کن و دقیق فکر کن. آیا آقای کامبخش واقعا تصمیم پناهندگی را داشته؟؟ و خودت را در موقعیت کامبخش قرار بده گر چند که شما به سویه کامبخش نمی رسید بازهم. و چیزی که در باره غوث زلمی نوشتی مطمینی که همین قضیه درست است؟ خوب فکر کن سعی کن تهمت وارد شده ات را رد کنی. منظور اخطار نیست منتهی کسی است که از حق زلمی در مقابل تهمت شما دفاع کند. اگر از اسلام ومسلمانان دفاع می کنی چرا کوچک ترین حرکات خود را در برابر اروپای ها نشان نمی دهی که حتی به محمدت دشنام داد .که حتی تعداد از مسیحیان اتریش از اسلام دفاع کرد. آنوقت کجا بودی با این ملا هایت آه؟؟ من ویدیو و سخنرانی خانم سوسانه وینتر را نگاه کردم اما نمی در این شرایط که فعلا شما ملا در رسانه های افغانی یه نشر برسد و روز نامه نگار بعدی در زندان بیفتد (به قول شما دنبال پناهمدگی برآید).
چیزی که در بالا ذکر کردی اصلا با احساسات یک افغانستانی موافقت نمی کند اصلیتت را ذکر نکردی شاید از همان ملا های خبیث و کثیف ایران باشی؟؟و یا هم از دزدان که فعلا در افغانستان چوکی های قدرت را از چپ به راست می گرداند باشی؟
بازداشت دو روزنامه نگار افغانستانی را محکوم می کنیم.( مرکز جوانان lower Austria ) و آزادی آنها را بدون شرط و قید خواهانیم.
جوانان اتریشی و افغانستانی به رهبری Michael and Mike
24 جنوری 2008, 08:27, توسط عارف
خانم خاتول حتماّ در آلمان زندگي ميكنند‚ زيرا مثال هاي را در نوشتهء خود از آلمان آورده اند.
به زبان آلماني به اين نوع برخورد و قضاوت zynisch ميگويند. در وطن ما معادل اين كلمه را ميتوان در يك مثال عاميانه نشان داد : “بز به جان كندن‚ قصاب پس چربو “.
در حاليكه يك جوان بيگناه به اعدام محكوم ميشود‚ خانم خاتول به او تهمت ميزند كه ازين طريق راه رفتن را به اروپا براي خود هموار ميكند.
واي به ما مردم كه چقدر بيرحم شده ايم.
احترام
24 جنوری 2008, 09:12, توسط ساحل رشتیا
خدمت خاتول:
متاسفانه قرن بیست ویک در کشور ما یکی از قرن های قرون وسطایی است.
شما تاریخ سیاسی, اجتماعی, اقتصادی قرون وسطا در غرب را بخوانید و بعد به یک سفراز فاریاب تا به فراه بروید, تاریخ قرون وسطی را در قرن بیست یک به چشم و سر خواهید دید.
24 جنوری 2008, 14:09, توسط فدا محمد
آقا یا خانم خاتول هرکس را در آیینه خود میبیند!
پرویز و برادرش یعقوب ابراهیمی از جوانان عزیز و وطندوست این خاک اند که تعداد شان متاسفانه در کشور ما اندک است.
اگر سوادی داشته باشی و یکبار گزارش های یعقوب از افغانستان را مرور کنی میبینی که با چه شهامتی حقایق تلخ را بیرون کشیده و فریاد سرکوفته مردم ما را به جهانیان رسانیده است و جنایتکاران را معرفی کرده.
فاشیست های حاکم در شمال، که دل شان از این گزارشهای مستدل کوفت داشت میخواهند آنرا با خاموش کردن پرویز عزیز ما بیرون کنند.
اگر خود را مدافع آزادی و عدالت و دموکراسی واقعی و غمخوار مردم بربادرفته خود میدانیم، فقط یک راه در مقابل ما هست: دفاع تا به آخر و قاطعانه از پرویز کامبخش!
اگر امروز در برابر پرویز خاموش باشیم، فردا نوبت ما خواهد رسید و آنوقت کسی نخواهد بود که فریاد ما را بشنود.
درین شکی نیست که عده‌ای برای کسب پناهندگی تند گفتند و بعد وقتی به بهشت خود رسیدند خاموش شدند، مثالش مهدوی است که "آفتاب"اش با رسیدن به کانادا افول کرد.
اما پرویز از این قماش انسانهای وجدان باخته و دو روی نیست.
24 جنوری 2008, 14:24, توسط خاتول
با عرض سلام خدمت یکایک هموطنان میخواهم این اطمینان را بدهم که به آقای کامبخش هیچ کاری صورت نمیگیرد و به اصطلاح تار مویش هم خیانت نمیشود. اعدام را در جایش بگذارید. بدوستانیکه تشویش کرده اند میخواهم خاطر شانرا با این سوال کم کنم که آیا کسی تا حال به این جرم اعدام شده محقق نسب؟ علی پیام؟ عبدالرحمن؟ غوث زلمی؟ همه اش غر و فش بیجای است.
اینهمه حوادث و اتفاقات جزء یک پروسه است که باید مراحل خود را طی کند اما تاسف اینست که نتیجه مثمرثمری به نفع ما نمیدهد. چیزیکه واقع میشود بخش تطبیقی برنامه های بیگانگان است و بس. تاسف من برای عاقبت کشور و مردم ما است که ازین موقعتی حساسی که برایش عاید شده سودی نمیبرد. ولی یک پاکستانی به اصطلاح دالخور و ایرانی پله بین منفعت میبرد. وای بحال ما!
که یکطرف آتش افراطی گری مذهبی و یکطرف افراطی گری ضد مذهبی پکه میشود تا برنامه عملی شود که ما بهمان حال خود که بوده ایم بمانیم.
24 جنوری 2008, 13:31, توسط ايمان
خجالت بکشيد خانم خاتول
جوان بيست و سه ساله يی فقط به گناه آزاد انديشی به مرگ محکوم می شود، اين مسأله بسیار تکان دهنده است و اگر اين واقعه ما افغان هارا بيدار نکند، پس واقعأ وای بر حال ما مردم خوابيده. پس بی سبب نيست که در قرن بيست ويکم کشور ما به يک سرزمين قرون وسطايی می ماند.
و شما که دراين حال اين گونه اين مسأله را به شوخی می گيريد، نمونهء تمام عيار وجدان های خوابيده هستيد. بيدار شويد، يک جوان به مرگ محکوم می شود، تا ديگران "عبرت" بگيرند.اين همان سيستم اختناق انداختن و کشت ترس است که در طول تاريخ ما مثال های زياد آن را ديده ايم.
برای شما بيداری وجدان آرزو می کنم.
24 جنوری 2008, 14:50, توسط حمید پنجشیری
“سوال از خاتول! ایا اجمل نقشبندی هم دنبال پناهندگی بود؟ کسانیکه که به مانند شما خودرا حامی مسلمانان دنیا میپندارند سر خبرنگار مظلوم افغان راوحشیانه و با نعره الله اکبر بریدند اما یک کافر را در بدل پول آزاد کردند. آیا کسی که در افغانستان مثلآ از خرافات جامعه
که ریشه هایش بس عمیق درون شرع اسلام محمدی دویده اعتراز کنند، باید به مرگ محکوم شوند؟ ویا اینکه دنبال پناهندگی در خارج هستند؟
من مسلمان و مسلمان زاده ام اما از خرافات در جامعه ما سخت در رنجم، چون این خرافات است که بر پیکر جهان اسلام صدمه میزند. بله! ما همان مسلمانهای هستیم که از ملاه عمر بی نام و نشان امیرالمومنین ساختیم و حتی کسانی بی خبر از اسلام ایشان را از جانب خداوند پنداشتند.
این جانب حاضرم با ازاد اندیشان افغانی ام بقدر توانم خدمت کنم تا از مرگ و مظلومیت رهایی یابند و در خارج پناهنده شود. البته اگر کسانی مثل شما حسادت نکنند....
درود بر هموطنان ازاداندیش”
25 جنوری 2008, 08:54, توسط خاتول
کامبخش توسط دولت کرزی محکوم شده و نقشبندی توسط طالبان سربریده شد و بین دولت کرزی و طالبان از شش سال به اینطرف جنگ و جریان دارد و هردو یکدیگر را رد و طرد میکنند. در حالیکه هردو سر از یک گریبان آمریکا و انگلیس بدر کرده اند اما صدها جوان و هموطن در مخالفت ایندو میسوزند و تباهی نصیب شان میشود. راز اسارت نقشبندی و همراه اش و اینکه چرا همکار ایتالیایی اش رها شد و نقشبندی سربریده شد مثل ده ها اتفاق مرموز دیگر چون اخراج دو نماینده سازمان ملل و اتحادیه اروپا بعد از ملاقات شان با طالبان در حجاب رمز مستور میماند و ما سردر نمیآوریم. ولی برماست که هوشیار باشیم و بمصالح کشور و مردم خود بیشتر از هرچیز ارج نهیم. عقب جریان افراطی ضد مذهبی سیاسیون کهنه کار اند که جوانان برومندی را بطرف جانبازی تشویق میکنند وخود در جای خود راحت نشسته و نظارت میکنند. کسی که روشنفکر است مذهب حاکم جامعه خود چه هندویی است و چه بودایی و چه اسلام و چه میسحیت اگرچه بآن ایمان ندارد اما باید بشناسد. این برای یک روشنفکر یک ضرورت است. با تاخت و تاز و نسبت دادن کلماتی چون قرون وسطایی و کهنه و خرافات و زن ستیزو ... نه اسلام ازمیان برداشته میشود و نه ترقی برایما میسر میشود. کشور های صنعتی بخاطر فروش تولیدات و امتعه صادراتی شان خود و جورکردن بازار خرید در کشور های ما میخواهند ما را متجدد بسازند. ما دل خود را خوش میکنیم و خواب ترقی و تمدن میبینیم و آنها در فکر و تلاش برای زمینه سازی صادرات مثلا امتعه آرایشی زنان چون لبسرین و میک آپ و ریمل و مژه سرین و پودر و سرخی و لباس و موتر وماشین و صدور کمپنی ها و ایجاد پایگاه های نظامی و... دیگر خود هستند. و نوجوان ما که سن اش 25 سال بیشتر نیست و اطلاعاتش از دین و سیاست و تاریخ و... چه مقدار خواهد بود؟ یکبار با تکرار شعار های ایرانی میخواهد انقلاب فرهنگی کند.
27 جنوری 2008, 06:27, توسط روف جاغوری
خدمت خاتول
فرق بین طالبان و دولت حامد کرزی فقط یک نکتایی است. اینکه اجمل نقشبندی توسط چی کسی سر بریده شد و یا پرویز کامبخش توسط کیها باز داشت شده روشن است. اجمل توسط طالب های بی نکتایی و ریش دار به شهادت رسید اما کامبخش توسط همان گروه متعصب و مذهبی اما با کمی تفاوت بیرونی (بی ریش با کراوات) دستگیر شده.
چه فکر می کنی کرزی کیست؟ و ملا عمر کیست؟
و در اخیر یک چیز بسیار جالب نوشتی (و نوجوان ما که سن اش 25 سال بیشتر نیست و اطلاعاتش از دین و سیاست و تاریخ و... چه مقدار خواهد بود؟ یکبار با تکرار شعار های ایرانی میخواهد انقلاب فرهنگی کند.) شما کامبخش را در گروه سیاه خود فکر کردین اما کاملا اشتباه!! بزرگی نه به سال است نه به مال بلکه به عقل است.
بریت بزرگی عقل آرزو می کنم!