بیست سال زندان برای پرویز کامبخش!
همه به اين حکم غير انسانی اعتراض کنيم!
متاسفانه در حالی که هزاران روزنامه نگار، نويسنده و فعال حقوق بشر در نقاط مختلف دنیا با ارسال نامه های گوناگون به مقامات بلندپایه افغانستان و راه اندازی کمپاین های ملی و بين المللی خواستار آزادی بی قید و شرط پرويز کامبخش شده بودند، اما دادگاه تجدید نظر در کابل امروز با برپایی يک جلسه، پرويز کامبخش خبرنگار جوان را به بيست سال حبس محکوم کرد.
يعقوب ابراهیمی روزنامه نگار در افغانستان و برادر پرويز کامبخش با ارسال نامه ای به رسانه ها و سازمان های مدافع حقوق خبرنگاران، ضمن اعتراض به اين حکم، آن را کاملا غير انسانی خواند.
کابل پرس? بار ديگر ضمن محکوم کردن زندانی کردن، شکنجه و صدور احکام غير انسانی علیه پرويز کامبخش خواهان آزادی بی قید و شرط وی می باشد.
پرویز کامبخش در زندان بلخ شکنجه شده بود!
دزدان و ناقضين حقوق بشر در قدرت؛ روزنامه نگاران تهديد، لت و کوب و زندانی می شوند
يكشنبه 1 ژوئن 2008
در حالی که باز هم رسیدگی به دوسیه ی پرويز کامبخش به تاخير افتاده است، يعقوب ابراهيمی برادر اين روزنامه نگار از شکنجه شدن کامبخش در زندان بلخ خبر داد. وی امروز در نامه ای به رسانه ها و نهادهای بين المللی دفاع از خبرنگاران نوشته است که در ماه نوامبر سال گذشته در اثر شکنجه در زندان بلخ، بينی و دست اين روزنامه نگار شکسته شده بود. او همچنين نوشته است که بنيادگرايان به دادگاه فشار می آورند تا دادگاه حکم اعدام را تاييد کند.
پرويز کامبخش اکنون در زندان پل چرخی بندی می باشد، جايی که از آنجا بسياری از تروريستان و متهمان نقض حقوق بشر، با تلاش های صبغت الله مجددی و فرمان حامد کرزی آزاد شده ا ند.
دولت افغانستان اکنون ترکيبی از دزدان و متهمان اصلی جنايات در افغانستان از زمان محمد ظاهر آخرين پادشاه عياش و ديکتاتور افغانستان تاکنون می باشد.
جان پرویز کامبخش در خطر است!
پرويز کامبخش بايد بدون قيد و شرط آزاد شود!
يكشنبه 25 مه 2008
جلسه ی دادگاه برای رسيدگی به دوسيه ی پرويز کامبخش که قرار بود امروز برگزار شود، تا هفته ی بعد به تعويق افتاد. يعقوب ابراهيمی، برادر پرويز کامبخش با ارسال نامه ای به کابل پرس ضمن اعلام اين مطلب و اظهار نگرانی شديد گفت که پرويز در وضعيت صحی مناسبی نیست و بيمارمی باشد. او گفت که پرويز اکنون در زندان مرکزی به سر می برد و ادامه ی حضور وی در زندان، جان او را با خطر مواجه کرده است.
يعقوب ابراهيمی از نهادهای طرفدار حقوق بشر و روزنامه نگاران خواسته است، روزنامه نگاران افغانستان را تنها نگذاشته و به حمايت ها ی خود ادامه دهند.
پرويز کامبخش: اعتراف به زور
18 می 2008
پرویز کامبخش امروز در يک جلسه ی علنی دادگاه شرکت کرده و از خود دفاع کرد. او ضمن تاکيد بر اينکه مسلمان است گفت که در رياست امنيت از او به زور اعتراف گرفته شده است. او همچنين گفت که شهادت برخی از استادان و دانشجويان عليه او ناشی از عقده های شخصی بوده است. پرويز علی رغم اينکه در شرايط روانی نامناسبی بسر می برد، از دادگاه تجديد نظر يک هفته وقت خواست تا دفاعيه ی خود را ترتيب دهد.
از سوی ديگر يعقوب ابراهيمی برادر پرويز کامبخش در نامه ای به کابل پرس، سخنان پرويز را در دادگاه خوب توصيف کرد اما تاکيد نمود که بايد نهادهای بين المللی به حمايت خود از پرويز تا زمان رهايی ادامه دهند.
پرويز کامبخش هفت ماه پيش از سوی يک دادگاه در بلخ به جرم توهين به اسلام، به مرگ محکوم شده بود.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
دولت: پرويز کامبخش پوزش بخواهد و آزاد شود!
14 مه
يک منبع که نخواست نامش فاش شود به کابل پرس گفت که اين هفته يا هفته ی آينده، يک جلسه ی غير علنی و غير رسمی در دادگاه عالی برای بررسی دوسيه ی پرويز کامبخش برگزار خواهد شد. اين منبع که يکی از دادستانان (سارنوال) افغانستان است همچنين افزود که اين جلسه، جلسه ی رسمی دادگاه نخواهد بود و فقط ضمن بررسی دوسيه با پرويز کامبخش صحبت خواهد شد. وی افزود که احتمالا در اين جلسه به اين خبرنگار جوان پرويز کامبخش که محکوم به اعدام شده، پيشنهاد خواهد شد که رسما پوزش بخواهد تا وی آزاد شود.
به نظر می رسد دولت تحت فشارهای گسترده ی داخلی و بين المللی، پوزش اين روزنامه نگار (برای جرمی که نکرده) را تنها راه آزادی وی تشخيص داده است.
سال گذشته يک روزنامه نگار که مدير مسوول يک ماهنامه ی دولتی و سخنگوی يکی از ارگان های مهم دولتی بود، پس از آزادی در يک نشست خبری گفت که کرزی مانند پدر اوست و اميدوارست که وی او را ببخشد.
پرويز کامبخش مدتی پيش از زندان مزار شريف به زندات پلچرخی کابل منتقل شده و در انتظار دومين جلسه ی دادگاه بسر می برد.
سانسور، اختلاق، قتل، بازداشت، تهديد و ضرب و شتم خبرنگاران در سال 2007 در افغانستان به شدت اوج گرفته و افغانستان يکی از نقاط اساسی ست که امنيت خبرنگاران به شدت در خطر است.
سکوت خفت بار دولت درباره پرويز کامبخش!
29 آوريل 2008
پرويز کامبخش حدود يکماه پيش به همراه دوسيه از مزار شريف به کابل منتقل شد. روزنامه نگاران و سازمان های مدافع حقوق خبرنگاران در نقاط مختلف جهان خواستار آزادی بی قيد و شرط او هستند اما دولت سکوتی خفت باری در اينباره اختيار کرده است. پرويز کامبخش اکنون در زندان پلچرخی بسر برده و در انتظار برگزاری جلسه ی دادگاه می باشد. پرويز کامبخش در يک دادگاه در شهر مزار شريف، در حالیکه از کوچکترين حقوق خود برخوردار نبود، محکوم به اعدام شد.
پرويز کامبخش در کابل!
پرويز کامبخش بايد بدون قيد و شرط آزاد شود!
شنبه 29 مارس 2008
گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه ای از انتقال پرويز کامبخش، خبرنگاری که به مرگ محکوم شده است، به کابل اظهار خوشبينی کرد. پرويز کامبخش روز گذشته همراه با دوسيه به کابل منتقل شده است.
در همين حال منابع متعدد نزديک به حامد کرزی رييس جمهور افغانستان به کابل پرس گفته اند که در دادگاه دوم، از پرويز کامبخش خواسته می شود که پوزش بخواهد و در صورت پوزش خواستن، وی آزاد خواهد شد.
به نظر می رسد بايد فشارها بر دولت افغانستان تا رهايی بی قيد و شرط پرويز کامبخش همچنان ادامه داشته باشد. پوزش خواستن روزنامه نگاران به هيچ عنوان راه پايداری برای نهادينه کردن آزادی بيان در افغانستان نمی باشد.
در آخرين موردی که يک روزنامه نگار پوزش خواست، وی حامد کرزی را پدر خود خواند و از وی خواست که او را ببخشد.
دوسيه ی پرويز کامبخش در کابل!
پرويز کامبخش بايد بدون قيد و شرط آزاد شود!
پنج شنبه 6 مارس 2008
يک منبع که نخواست نامش فاش شود به کابل پرس گفت که دوسيه ی پرويز کامبخش در دادگاهی در کابل بررسی می شود. اين منبع که از مقامات نزديک به رييس جمهور افغانستان است، علاوه کرد که احکام لازم برای انتقال دوسيه از مزار شريف به کابل توسط رييس دادگاه عالی و دادستان کل صادر شده و دوسيه بزودی به کابل منتقل خواهد شد. از سوی ديگر يعقوب ابراهيمی، برادر پرويز کامبخش نيز با ارسال پيامی به کابل پرس، از تلاش ها برای انتقال دوسيه به کابل خبر داد.
علی رغم همه ی اين ها، روزنامه نگاران نقاط مختلف دنيا، سازمان های مدافع حقوق روزنامه نگاران و نهادهای حقوق بشر، خواهان آزادی بی قيد و شرط پرويز کامبخش هستند.
کابل پرس نيز همچنان خواهان آزادی بی قيد و شرط پرويز کامبخش می باشد و از افراد و نهادهای داخلی و بين المللی می خواهد تا به فشار ها بر رييس جمهور افغانستان، تا رهايی پرويز ادامه دهند.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
فدراسيون بين المللی روزنامه نگاران باز هم خواهان آزادی کامبخش شد!
27 فوريه 2008
فدراسيون بين المللی خبرنگاران با انتشار بيانيه ای، باز هم خواستار آزادی پرويز کامبخش شد. در بيانه ی اين فدراسيون که به کابل پرس نيز ارسال شده آمده که" اتحاديه های تجاری شورای استراليا" و يک نهاد فرهنگی اين کشور، ضمن اين که آزادی پرويز کامبخش را خواسته اند، از دولت استراليا نيز خواستار دخالت در موضوع شدند.
سازمان عفو بين الملل حکم اعدام کامبخش را محکوم کرد
سنای افغانستان از حکم قرون وسطايی دادگاه حمايت کرد و سپس عقب نشينی نمود
سه شنبه 29 ژانويه 2008
در حالی که اعتراض های جهانی به بازداشت و صدور حکم اعدام برای پرويز کامبخش ادامه دارد، سازمان عفو بين الملل نيز با انتشار بيانيه ای که به کابل پرس هم ارسال کرده ، ضمن محکوم کردن حکم اعدام، خواهان رهايی او شد. سازمان عفو بين الملل همچنين نسبت به محدود شدن آزادی بيان در افغانستان ابراز نگرانی کرده است.
در همين حال مشرانو جرگه ی افغانستان يا سنا نيز امروز با انتشار بيانيه ای از حکم اعدام پرويز کامبخش حمايت کرده است. مشرانو جرگه پس از دو روز عقب نشينی کرد و انتشار بيانيه در حمايت از اعدام پرويز کامبخش را ناشی از مشکلات فنی دانست.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
اظهارات پرويز کامبخش بعد از خارج شدن از دادگاه قرون وسطايی
پرويز کامبخش که توسط دادگاه و ملايان به اعدام محکوم شده است، هنگام خروج از اتاق محکمه ی قرون وسطايی جملات زير را به .... گفته است:
حدود ساعت چهار عصر ( ساعات غیر رسمی) بود، که مرا در داخل یک اتاق بسته داخل کردند، که در آن سه قاضی و یک سارنوال نشسته بود و دیگر هیچکس حضور نداشت، حکم را از قبل نوشته بودند، وقتی من خواستم اظهاراتی در زمینه داشته باشم، به من اجازه اظهار داده نشد و آنها هم هیچ چیزی نگفتند. فقط یک استعلامی دادند، که من نظرات خود را نوشتم آن را حتا نخواندند و فقط یک ورق که از قبل نوشته شده را به دستم دادند. در آن نوشته شده بود تو به اشد مجازات اعدام محکوم هستی و بعدا سربازان مسلح مرا بیرون کردند و دوباره به زندان آوردند."
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
پرويز کامبخش در حالی محکوم به اعدام شد که بازداشت او بدست نيروهای امنيت ملی کاملا غير قانونی بود و در حبس نيز تحت شکنجه ی روانی قرار دارد. پرويز کامبخش هنوز وکيلی ندارد و محکمه ی قرون وسطايی بصورت غير علنی برگزار شد.
همه با هم از پرويز کامبخش دفاع کنيم
کابل پرس ضمن قدردانی از افراد و نهادهايی که به فراخوان کابل پرس، پاسخ مثبت گفته اند، از همه می خواهد که برابر اقدام قرون وسطايی محکمه ی افغانستان و ملايان اعتراض شديد خود را نشان دهند.
تاکنون افراد و نهاد های گوناگون و معتبر داخلی و بين المللی از کشورهای مختلف دنيا مانند افغانستان، ايران، هند، آمريکا، ناروی، استراليا، کانادا، برازيل، انگلستان و..به فراخوان کابل پرس پاسخ مثبت گفته اند. فهرست کامل افراد و نهادها را می توان در صفحه ی ويژه ی فراخوان بخوانيد. فهرستی که در پايين همين صفحه نيز آمده است، نام افراد و نهاد ها را که تا عصر روز چهارشنبه 23 جنوری، به فراخوان پيوسته اند را نشان می دهد.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
دادگاه بدوی بلخ حکم اعدام پرويز کامبخش را صادر کرد!
همه با هم اعتراض کنيم!
سه شنبه 22 ژانويه 2008
دادگاه بدوی در بلخ، خلاف خواست عمومی، بدون حضور وکيل و بصورت غير علنی، پرويز کامبخش را به اعدام محکوم کرد. اين محکمه در اين هفته در حالی برگزار شد که حتا خانواده ی پرويز کامبخش نيز از آن اطلاع نداشتند.
پرويز کامبخش، خبرنگار جوان که در مزار شريف به صورت غير قانونی توسط نيروهای امنيت ملی افغانستان، حدود سه ماه پيش بازداشت شده بود، پيشتر از سوی ملايان نيز به اعدام محکوم شده بود.
همه با هم نسبت به اقدام قرون وسطايی ملايان و مرتجعان مذهبی اعتراض کنيم. پرويز کامبخش بايد بلافاصله و بدون قيد و شرط آزاد شود.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
افزايش درخواست ها برای آزادی کامبخش
پارلمان اروپا نيز خواستار آزادی وی شد!
شنبه 19 ژانويه 2008
خبرگزاری رويترز از بروکسل گزارش داد که پارلمان اروپا روز جمعه از حامد کرزی خواسته است که خبرنگار جوان افغان، پرويز کامبخش بايد را آزاد شودد. رويترز می نويسد که سخنگوی پارلمان اروپا در نامه ای به حامد کرزی ضمن اعلام اين مطلب از وی خواسته است که آزادی پرويز کامبخش و سلامت جان او را تضمين کند. سخنگوی پارلمان اروپا همچنين تاکيد کرده است که حقوق زنان بايد رشد پيدا کرده و آزادی های مدنی نيز کاملا قانونی شود.
بازداشت و شکنجه ی پرويز کامبخش را محکوم می کنيم!
درخواست جهانی برای آزادی او گسترش می يابد!
به دنبال درخواست جهانی در سايت کابل پرس برای آزادی فوری و بدون قيد و شرط پرويز کامبخش خبرنگار جوان در مزار شريف، افراد و نهادهای مختلف، نسبت به بازداشت غيرقانونی او اعتراض کرده اند. در دومين روز از اين درخواست حدود 50 تن از روزنامه نگاران و خبرنگاران در کشورهای مختلف مانند افغانستان، آمريکا، ترکيه، عراق، ايران و هند با فرستادن پيام به کابل پرس، بازداشت و شکنجه ی پرويز کامبخش را محکوم کردند.
در همين حال کميته ی دفاع از روزنامه نگاران مستقر در نيويارک و گزارشگران بدون مرز در فرانسه با انتشار بيانيه هايی که به کابل پرس نيز ارسال شده است، ضمن محکوم کردن بازداشت غير قانونی او و جزای مرگ که از سوی ملايان در نظر گرفته شده، خواستار آزادی فوری شده اند.
از سوی ديگر مقامات فدراسيون بين المللی روزنامه نگاران نيز در تماس با سردبير کابل پرس، نسبت به پيگيری دوسيه ی پرويز کامبخش تا رهايی وی اطمينان دادند و قرار است بزودی اين بزرگترين نهاد بين المللی روزنامه نگاران جهان، بيانيه ی خود را صادر کند.
کابل پرس از همه ی آزادی خواهان جهان می خواهد که با پيوستن به ما، برای آزادی فوری و بی قيد و شرط او تلاش کنند.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
در خواست جهانی در حمایت از آزادی فوری خبرنگار جوان پرویز کامبخش
ماجرای پرویز کامبخش خبرنگار روزنامه جهان نو و دانشجوی رشته روزنامه نگاری دانشگاه بلخ, نیاز به توجه فوری روزنامه نگاران, مدافعین آزادی بیان و اندیشه و آزادی خواهان جهان دارد.
آقای کامبخش به اتهام گرفتن مقاله ای از انترنت که گفته می شود در آن به اسلام اهانت شده است, ماه هاست که به شکل غیر قانونی در بازداشت به سر می برد.
ما بر این باوریم که دولت افغانستان و شخص آقای حامد کرزی در قبال تامین آزادی بیان برای روزنامه نگاران, بويژه در موارد دین و مذهب مسولیت بزرگ ملی و انسانی دارند.
ما بر حمایت خود از پرویز کامبخش تاکید نموده واز شخص خود آقای کرزی خواهانیم تا در آزادی فوری و بدون قید وشرط این خبرنگار جوان تلاش نمایند. پرویز کامبخش حمایت وسیع آنهایی را که به آزادی بیان و دموکراسی باور کامل دارند را داشته و آن ها در پخش این حقیقت در سرتاسر جهان تلاش خواهند کرد.
حمايت خود را نشان دهيد
کابل پرس از شما می خواهد که با ارسال يک پيام در پايين حمايت خود را از پرويز و آزادی بيان در افغانستان نشان دهيد.
ما پيام شما را همراه نام، شغل و کشوری که در آن هستيد به رئیس جمهور افغانستان, سخنگوی رئیس جمهور, فدراسیون بین الملی روزنامه نگاران, گزارشگران بدون مرز و کمیته ی حمایت از روزنامه نگاران ارسال خواهيم کرد.
برای ورود به صفحه ی ويژه ی درخواست جهانی برای آزادی پرويز کامبخش اينجا را کليک کنيد
پيامها
19 جنوری 2008, 11:40, توسط آشنا
دستگیری آقای کامبخش نشانه دیگری از خودکامگی جنایتکاران جنگی است و ثابت میکند که تا زمانیکه رهزنانان و قاتلین چون عطا محمد نور، قانونی، فهیم و ربانی در قدرت باشند مردم رنج برده و طالبان فروخته شده و حکمتیار روز به روز قوت میگیرند.
22 جنوری 2008, 12:18
Dear Kamran, I have also sent allot of emails to human right about the issue and I have mentioned the only source which was handling this issue is Kabul press? so I hope they will add a few lines in this web site for supporting this issue and stop those who are going to kill an innocent young boy by the name of religion .
With regards,Ikhlas Wardak
22 جنوری 2008, 12:30, توسط کامران ميرهزار
Thanks Ikhlas jan, I’m also in touch with international writers and journalists unions with any updated information. Thanks again
23 اكتبر 2008, 00:42, توسط Orozgani
It is really difficult to judge that who is right, I do not think that only by addressing one web site Parwiz Kambakhsh has been accused, may be he has done some thing wrong. What I believe is that an irreligious society is like a dead society, we are muslims and islam is our culture, lets reinterprete it instead of accussig it, Parwiz has to ask only Allah to forgive him, because he is only the one who can rescue.
22 جنوری 2008, 09:10
Afghanistan needs a person like Mustafa Atta Turk to divide politics from religion otherwise the barbarism will go on by fanatics
With regards, Ikhlas Wardak
22 جنوری 2008, 11:16, توسط A. Payman
I have just sent an email to Amnisty International in Norway to act urgently if they can. I wish they could do somthing sirrius.
22 جنوری 2008, 12:33, توسط کامران ميرهزار
Thanks, we have to do our best.
22 جنوری 2008, 11:40, توسط tareq
ba salam ba hama, zarorat ba een ha,a hayahoo neest, hama yak namayesh ast na kase edam meshawad wa na ham habse abad, dar nehayat reha meshawad wa mash hoor wa shayad ham chand jayezaye meli wa baynolmelali ra daryaft konad , magar sawal een ja ast ke aya een hamwatan eshtebahe ham mortakeb shoda ya ne? emroa dar internet ba sad ha hazar matalebe zede islam wojod darad aya lazem ast kase ba name azadiye bayan ba nasher wa taksere een hama mataleb dar bayn mardom bepardazad, magar taksere een mataleb chi darde ra dawa mekonad wa kodam gorosna ra seer mekonad joz eenke dard sar haye beshtar eejad konad, wa dar een awakher ham mood shoda ke kasane ba khatere daryafte haqe panahendagi dast ba hamcho kar haye bezanad, ba har hal anche man 100% tazmeen mekonam een ast ke na eedame dar kar ast wa na ham habse abade , omedwaram ke een drama harche zood tar payan yabad
22 جنوری 2008, 12:51, توسط tareq
kamran-e aziz salam, yak sawal ham az khodat: aya ma dar afghanistan dadgah ya mahkamaye badawi dareem? ta jayeke man yadam ast ma cheze ba name mahkamaye ebtedaya ya dadgahe awaliya dareem wa een paswande badawi namedanam eenja dorost ast ya ne ? agar forsat dashti kame tawzeh bede , sitat por benenda bad ya hooooooooooooooooooooooooooo
22 جنوری 2008, 13:09, توسط کامران ميرهزار
بله که داريم طارق جان. هم محکمه ی بدوی داريم و هم آدم های بدوی که در محکمه نشسته اند و حکم صادر می کنند.
22 جنوری 2008, 17:13, توسط معصومی
این محکمه نتنها بدوی صحرایی هم است . شما فکر کنید بدون وکیل بدون اینکه کدام عضو فامیلش در این محکمه حضور داشته باشد . این واقعآ یک دشمنی در مقابل اسلام است این کار اسلام را در جهان تضعیف میکند این محکمه دستوری است . گیرم اگر کامبخش روزی ناراحت بود و مستقیم توحین به اسلام کند اما ضرور نیست که اعدام شود حکم اسلام چنین نیست او ملا هاو مولویهای خدا ناترس . فلهذا خواهان رهای عاجل پرویز کامبخش هستم .لطفآ بگذرید از ظلم ظلم بس است .
6 آپریل 2008, 11:48, توسط حامد
میر هزار جان شما کاملاً درست گفتید بنده از همان آغاز این ماجرا در جریان بوده و همه را بیاد دارم زیرا کامبخش عزیز صنفی بنده و یک دوست صمیمی هم نیز هستیم. این ملا ها همیشه از بفل اسلام نان خوردند و برای اینکه روزی شان بسته نشود دسترسی به هر نوع اطلاعات را مردود میدانند. امید وارم همه بدانند که کامبخش بی گناه است.
18 می 2008, 11:09, توسط طالب کاکو
او انسان چنان وچنین!
نمیخواهم که برایت دشنام بدهم
تو تاهنوز فرق کلمه بدوی BADWI که معنای ابتدائی را میدهد و بدوی BADAWI که معنای صحرائی را میدهد نتوانستی بکنی بناء چگونه لاف عقل و سواد را میزنی
انسان لجوج!
درفارسی هم "بدوی" به سکون دال که معنای ابتدائی را میدهد وهم بدوی به فتح دال که معنای صحرائی ونامتمدن را میدهد هردو به یک شکل نوشته میشود اما درخواندن فرق میکندو معنای هردو متفاوت است.
تا چه وقت "زیر وزبر" باشد تا بفهمی .
ایکاش که کابل پرس? پروگرام "زیر وزبر قاعده بغدادی" را میداشت تا من میتوانستم که ترا ملا بسازم اما مجبورا ازکلمات لاتین کار گرفتم تا ترا آدم بسازم.
بار دیگر به کلمات لاتین دقیق متوجه شو وکلمات را بخوان.
ملا شدن آسان است اما آدم شدن سخت این درقسمت خودت صدق میکند که آب را نادیده موزه را ازپا کشیدی
23 جنوری 2008, 10:07
istebdad nirohay shaitani ast.
23 جنوری 2008, 21:07, توسط تراب از کابل
سلام به همه .خبر حکم اعدام کامبخش تکاندهنده بود مگر از محاکم افغانستان از این بیشتر توقع داشتن عین بی خبری است جای تاسف اینست که صدها وشاید هم هزارها شخص که مرتکب جنایات بیشمار در طول سالهای اخیر شده اند بدون هیچگونه مجازات ازاد به سرمیبرند و بسیاری از مجرمین جنایی توسط هم مسلکان قاضی صاحبان محترم با گرفتن رشوه رها میشوند که گرفتاری دوتن قضات در ننگرهار ثبوت این مدعا است و از طرف دیگر فیصله محکمه بلخ در حقیقت اگاهانه یا نااگاهانه خیانت به اسلام است و از نام اسلام سو استفاده نمودن را نشان میدهد درحالات کنونی جهان که اخبار درعین وقت به تمام دنیا نشر میشود از فیصله قضات محترم افراد غیر مسلم چه برداشتی خواهند نمود انها خدای ناخواسته چنین تصور خواهند نمود که گویا همه مشکلات در اسلام است و محاکم اسلامی غیر عادلانه وغیر علنی است و هزار حرف دیگر... وبدبختانه گزارش دقیق هم که جرم مشخص کامبخش را نشان دهد و مقاله برگرفته شده از انترنیت را که وی چاپ نموده به دوستانش نشان داده است نشر نشده تا مردم هم بتوانند بخوبی قضاوت کنند .من یقین کامل دارم که دین اسلام دین اعتدال بوده و در هیچ موردی ظلم را تایید نکرده است اگر محکمه کامبخش طور علنی میبود و وکیل مدافع میداشت و حق دفاع از خود را میداشت بازهم یک حرفی بود مگر طوری که خود کامبخش گفته است معلوم میشود که کاسه زیر نیم کاسه است ودر عقب پرده حرف های وجود دارد .دانستن راز سینه ها به خدواند کریم مرتبط است و هیچ کس نمیداند که درقلب کی چی است ؟شریعت ظاهر را میبیند در صورتیکه کامبخش خودش بزبان خود اقراردارد که وی یک مسلمان بوده کلیمه خوانده و سید بوده و ده سپاره قرانکریم را حفظ دارد و از چاپ کردن مقاله انترنیتی نادم است هیچ کسی حق نخواهد داشت که وی را اعدام کند واگرکند وای برحالش !بیشک که خدواند کریم عادل است وبه قاضی های ناعادل جزا خواهد داد . بااحترام عادل باشید
23 جنوری 2008, 21:09, توسط تراب از کابل
با بسیار معذرت که درسطر اخیر درنوشتن نام پاک پروردگار حروف (و) و (ا) پس وپیش نوشته شده است
25 جنوری 2008, 03:23, توسط B.popal
باعرض ادب واحترام، بنده هم منحيث يک افغان عمل ارتجاعی قرون وسطی را نسبت به محصل جوان اقای کامبخش محکوم نموده به محرکين اين تياتر لعنت ونفرين ميفرستم
29 جنوری 2008, 12:05, توسط آشنا
برادران عزیز میرهزار و پوپل
مگر آیا به نظر شما زمانی آن فرا نرسیده که به امریکا ، انگلیس ، جرمنی، کانادا، هالند، ناروی و غیره که نیرو در افغانستان دارند و جنایتکاران نشسته در مشرانو ، ولسی جرگه، ریاست امنیت ملی ، شورای علما ، و والیان چون عطا محمد نور را بر ما تحمیل کرده اند ، لعنت و نفرین بفرستیم ؟
29 جنوری 2008, 23:31, توسط تراب
نفرین و لعنت به همه کسانی که بر خلاف اسلامیت انسانیت افغانیت و همه ارزش های انسانی و حقوقی عمل مینمایند ولو هرکسی واز هرمملکتی و هرکجای که باشد.
29 جنوری 2008, 23:14
هموطن عزیز
یک موضوع مهم دیگر در عقب دستگیری کامبخش نباید فراموش شود. این دستگیری به دستور مستقیم استاد دزدان عطا محمد نور صورت گرفته و طوریکه میدانید اداره امنیت ملی بلخ که مستقیما ً بوسیله دزدان عطا محمد نور هدایت میشود ، کامبخش را از خانه او گرفتار و بعداً استاد دزدان به علما دستور داده بود تا جلسه دایر کرده و او را ضد اسلام معرفی کنند.
حالا این شیطان کثیف عطا محمد نور و جمعیت شیطانی میخواهند با این عمل شان کرزی و حکومت او را زیر سوال قرار بدهند. از یک طرف در اذهان جهان به حیث رئیس جمهور بی کفایت و از طرف دیگر در صورت مداخله او در رهایی کامبخش در نظر مردم مسلمان و بیخبر افغانستان به حیث شخص که به خاطر گویا خارجی ها ضد اسلام عمل میکند. این همه شیطنت و فرومایگی به خاطر آن است تا ربانی، فهیم و قانونی و جمعیت شیطانی بار دیگر با استفاده از دین مقدس اسلام پایه های لرزان شانرا زیر نام دین و مذهب قدری استحکام داده و جنایات شان بر ضد مردم بیگناه کشور ادامه بدهند.
31 جنوری 2008, 05:47
http://www.geocities.com/hamba...
تظاهرات در کابل در دفاع از پرویز کامبخش
آنلاین : تظاهرات در کابل
29 فبروری 2008, 04:58
مظاهر کننده گان در کابل خواستار رهائی خبرنگار شدند
اعتراض کننده گان می گویند که اعدام سید پرویز کامبخش در اتهام کفر گوئی، به آزادی بیان و دیموکراسی نقطه پایان خواهد بخشید.
گزارش سید یعقوب ابراهیمی در کابل ( 4 فبروری 2008)
مردم در سرکهای کابل با صف هاى طولانى در حرکت بودند انها عکس های سید پرویز کامبخش خبرنگار را با خود حمل می کردند. این برایم بسیار عجیب بود که عکس کامبخش چند مرتبه بزرگتر شده بود و در دستان بسیاری قرار داشت. پرویز برادر من است.
این راهپیمائی فقط پس از یک هفته که یک محکمه ابتدائی ولایت بلخ حکم اعدام را علیه پرویز صادر کرد، برگزار گردید.
رسانه های بین المللی در این رابطه عطف توجه کردند، اما برای من این حرکت مردان و زنان هموطنم از اهمیت خاصی برخور دار است که بخاطر برادرم و آزادی انجام دادند. راهپیمائی 31 جنوری از سوی حزب همبستگی افغانستان تنظیم شده بود.
بسیاری اشتراک کننده گان برایم گفتند که باوجود که آنان پرویز را شخصاً نمی شناسند اما ایشان برای تحفظ آزادی بیان و دیموکراسی در افغانستان راهپیمائی می کنند.
در حالیکه صدا های سر داده می شد " زنده باد دیموکراسی!" و " ما رهائی پرویز را می خواهیم!"، راهپیمائی مذکور تقریباً برای دو ساعت داوم پیدا کرد و در مقابل دروازه ماموریت همکاری ملل متحد برای افغانستان ( یوناما) با صدور قطعنامه ای اختتام یافت.
در قطعنامه آمده است:" اگر حکومت می خواهد با کسانیکه ضد دین هستند داد و حساب نماید، پس چرا کسانی را مجازات نمی کند که در زیر بیرق اسلام در پیشانی های مردم میخ کوبیدند، کسانیکه مردم را زنده در کانتینر ها سوختاندند، کسانیکه به عفت مردم علناً تجاوز کردند و کسانیکه سایر جنایات نا بخشودنی را مانند تجاوز انجام داده اند".
این گفته ها ارتباط می گیرد با بحث های جاری در جامعه افغانی در رابطه به حسابدهی مبنی بر نقض جدی حقوق بشر که در جریان دهه های طولانی جنگ به آن مبادرت شده است. درحالیکه بسیاری مردم خواهان این امر هستند تا یک روز متهمین این افراطى های شنع به میز عدالت کشانده شوند، اما رئیس جمهور حامد کرزی صریحاً پذیرفت که قدرت پیگیری "جنگ سالاران" را ندارد، رهبران و مردان نظامی انها که به طور گسترده متهم کشتار و ویرانی دهه 1990 هستند. تا کنون در قدرت اند و هيچ يک انها به ميز محاکمه کشانده نشده اند
نکته که اعتراض کننده گان به آن اشاره می کردند این است که اگر چنین چهره های بزرگ با وجود اتهامات وارده آزاد رها شده اند، پس چرا مقامات خشم خود را بالای یک خبرنگار جوان تبارز می دهند؟
بسیاری آنانیکه تجمع کرده بودند در رابطه به چگونگی پیشبرد دوسیه پرویز خشمگین بودند. پرویز از وکیل مدافع برخوردار نگردید، محکمه حکم اش را بدون اطلاع قبلی اصدار نمود، حکم اعدام در 22 جنوری طی یک جلسه بسته صادر گردید.
پرویز ارتکاب به جنایت کفرگوئی را رد می کند و اتهام اخذ مطلب تخریش کننده از انترنت را که در پوهنتون بلخ توزیع گردیده بود کاملاً تکذیب می کند. پرویز محصل پوهنحی ژورنالیزم پوهنتون بلخ است. ( مراجعه نماید به : خبرنگار افغان در اتهام توهین به مقدسات به اعدام محکوم شد، 22 جنوری 2008 )
نیلاب، دختر 19 ساله گفت:" اگر محکمه بلخ شواهدی دال بر گناه پرویز داشته باشد، آنرا به مردم پیشکش نماید، این قضاوت بی نهایت غیر عادلانه بود، ما تقاضا داریم که محکمه تجدید نظر نماید. پرویز حتی وکیل مدافع هم نداشت و معلوم نیست که چه کاری کرده است- پس چرا اعدام شود؟"
نیلاب از جهان بیرونی خواست تا دست بکار شوند:" جامعه بین المللی پول زیاد بالای افغانستان بمصرف رسانیده است، آنان باید آزادی بیان را تضمین کنند. آنان اجازه ندهند که یک انسان بی گناه محکوم به اعدام شود."
عطا الرحمن یک تن از اعتراض کننده دیگر، نظرات نیلاب را بازتاب داد.
او گفت:" اگر کامبخش اعدام شود، نظریه دیموکراسی در افغانستان می میرد، حکومت فعلی از رژیم طالبان فرق نخواهد کرد. ما نمی خواهیم یکبار دیگر روانه آن رژیم شویم، بناً ما برای آزادی بیان مظاهره می کنیم."
بعضی خبرهای خوش هم در رابطه به دوسیه پرویز وجود دارد. مشرانو جرگه از حمايت خويش در رابطه به حکم اعدام دست کشيد و تصمیم قبلى خويشرا یک " اشتباه تخنیکی" دانست."
به گفته عطا الرحمن" سنا صلاحیت این چنین تصمیم گیری ها را ندارد. آنان باید انتظار محاکم ( عالیه) را بخاطر اصدار حکم بکشند. ما این عمل شانرا بحیث یک جواب سیاسی می پنداریم."
حکم اعدام از سوی دو محکمه عالی استیناف اصدار می گردد و قبل از اجرا ، توسط رئیس جمهور کرزی توشیح می شود.
مسعود متین سخنگوی حزب همبستگی افغانستان، برایم گفت که گروپ آنان پرویز را حمایت می کنند زیرا آنان معتقد اند که حکم اعدام غیر عادلانه بوده است.
او گفت:" مانند سایر احزاب دیموکراتیک، ما هم مکلفیت داریم از ارزش های دیموکراتیک و آزادی بیان دفاع نماییم، کامبخش یک خبرنگار است و آزادی های مدنی اش نقض شده است، بناً وی را باید حمایت نماییم."
او اضافه کرد، " آنانیکه این حکم را صادر کرده اند از اسلام فهمی ندارند. آنان کوشش می کنند تا از اسلام تصویر خشن به چشمان جهانیان ارایه نمایند و افغانستان را بد نام سازند."
روزیکه مظاهره واقع شد، ده ها خبرنگار برایم زنگ زدند و اظهار خوشی کردند از خاطر اینکه دوسیه پرویز حمایت مردمی کسب نمود. بخصوص، خبرنگاران شمال خوشحال بودند- آنان اولین کسانی بودند در مقابل توقیفگاه برادردم مظاهره کردند.
جان محمد حبیبی ،گزارشگر رادیو کلید در بلخ ،گفت:" خداوند ما را یاری می رساند زیرا ما بر حق هستیم و کامبخش بی گناه است. حالا مردم فهمیده اند و از کامبخش حمایت می کنند."
هارون نجفی زاده، خبرنگار آزاد در بلخ، رضایت اش را در حمایت از پرویز مشابهاً ابراز داشت."
بعضی ناظرین از روی احتیاط می گویند که میزان حساسیت ها جداً مراعت شود تا این اعتراض ها یک نوع ضد یت را ببار نیاورد.
محمد نبی اسیر، تحلیلگر سیاسی مقیم در بلخ، گفت:" درست است که این مظاهره ها حمایت مردمی برای پرویز نشان می دهد. هزاران نفر دیگر هم از وی حمایت خواهند کرد، اما آنان بخاطر امنیت خودشان توان این کار را نخواهند یافت."
او اضافه کرد:" به هرحال، اگر مظاهره ها بدقت طرح ریزی نشوند، و مظاهره کننده گان شعار های مطلوب خود شانرا سر بدهند، ملاها و اسلام گرایان تحریک خواهند شد و شدیداً پاسخ خواهند داد."
" چیزیکه مهم است، رهائی این خبرنگار است. زنده گی کامبخش مهمتر از هرنوع مظاهره و یا اعتراض است."
سید یعقوب ابراهیمی خبرنگار آی دبلیو پی آر مقیم در مزارشریف است.
آنلاین : گزارش انستیتوت گذارشدهی جنگ و صلح
28 آپریل 2008, 18:02, توسط کریم
دوست عزیر میرهزار، این کلمه "خفت بار" را مقابل دولت استفاده کردن به نظرم از همان کلمات زننده راوایی است که ما همه همیشه آنرا محکوم میکنیم. ما میتوانیم با کلمات شایسته تر هدف و گفته خود را به کرسی بنشانیم.
خودت این کلمه را از کلکسیون راوا به عاریت گرفته ای که اگر جلو نگیری به زودی باید منتظر باشیم که لحن خودت هم راوایی شود!
البته به این معنی نیست که من خاموشی دولت را میستایم یا از گرامی ما پرویز دفاع نمی کنم.
30 آپریل 2008, 18:12, توسط Tareq Paikar
آزادی انديشه و بيان، يکی از ارکانِ لازمی دموکراسی ميباشد!
آزاد باد، دگرانديشی و دگرانديشانِ پيشرو!
پرويز کامبخش،
روزنامه نگارِ جوان افغان،
از ماهها بدين سو در توقيف به سر ميبرد!
در جايی که ديکتاتوری، سرکوب، سنتگرايی قرون وسطايی و نقضِ لگام گسيختهء انواعِ آزاديهای انسانی با تمامِ امکانها و ظوابطِ مُخوفِ آن حاکم است، جسارت به مخالفت با ظوابطِ منسوخ و مخوف، دگرانديشی برای نوسازی فکری و نگريستن به حقايق زنده گی از زوايای غيرِمعمول برای درکِ واقعيتهای اجتماعی و پيوندهای انسانی به مثابهء موجودِ اجتماعی- پاداشی- جز در بند و زنجير کشانيدن و سر به نيست نمودنِ جسور و متفکر، ندارد!
تاريخِ استبداد حاکم بر سرزمينِ در جهل کشانيده شدهء ما، گواهی ميدهد، که بازمانده گانِ امروزی اردوی ظلم و ستم، پيروانِ مؤرثی سنتهای پيشينه گانِ شان بوده، طبقِ معمولهای حک شده در اذهان و افکارِ فرتوتِ شان، همانا، رسالتِ تاريخی (حفظِ احکام و مناسبتهای قبيله يی- قرون وسطايی) را عهده دار بوده، کوچکترين حرف و يا عملی را که در راستای نقدِ مناسبات اجتماعی، چراگويی در برابرِ هر منطقِ کور، تحول پذيری با ابعادِ وسيع آن، کاربُردِ شيوه های علمی برای شناختِ خود و جهان و تسلطِ آگاهانهء نسل جوان را که به منظورِ حاکم شدن بر افکار و بر سرنوشت و آيندهء شان مطرح گردد، تحمل ندارند.
رهروانِ سرفرازِ جنبشِ روشنگری و روشنفکری در افغانستانِ در بند، با جاننثاريها، ازخودگذريها، نی گفتنها در برابرِ زورگوييها و. . .، خاطره هایِ درخشانی در مراحلِ گونه گون تاريخِ پُرآشوب اين سرزمين از خود به جا گذاشته اند، که ميتوان به مثابهء الگوهای شايسته يی بر آن ها، برای پاگيری و ريشه دار شدنِ اين جنبش و کشودنِ راهها جهتِ ممکن ساختنِ زمينه ها برای پيشرفتهای لازمی اجتماعی و ادامهء مستمرِ پروسه های تحول پذيری، اتکا نمود.
زمان، با گذشتِ قانونمندِ خود، متبارز کنندهء درفشدارانِ هر دوران برای تحقق انسانی ترين خواستهای انسانی ميباشد؛ آنانی که در خفقان ترين اوضاع و احوال، داد از آزادی و دموکراسی و دگرانديشی ميزنند، آگاهانه پی بُرده اند، که مبارزه و تلاشِ شان ايستاده گی در برابرِ روندِ جاریِ روزگار است، يعنی با زمان و احکامِ مسلط آن بر روانِ انسان و تغييرِ کيفی اين پيوندها و مناسبتها به جدل برخاسته اند؛ نی، برای معامله با ستمگران و وابسته گانِ واپسگرایِ چندگانهء شان و کسبِ شهرتِ کاذب و منزلتِ مقطعی!
آری، بهای سنگينِ مبارزه به خاطرِ آزاديهای انسانی را، آگاهترين، ازخودگذشته ترين و زيباخوترين انسانهای متعهد و مبارز با نثارِ جان، مال و عواطفِ خود ميپردازند؛ نی، لفاظانِ بی عمل و آنانی که در پی به کُرسی نشاندنِ پَست ترين اميال و مبتذلترين طرحهای شان به اغوای نسلهای بالنده ميپردازند.
به قولِ شاعرِ ضدِ استبداد، ريکاردا هوخ:
«جهل و مزدوری البته کارِ بی دردِسری است،
چون آگاهی در راهِ آزادی کارِ پُرمشقتی است.»
در اين پرداختِ کوتاه، ميخواهم، از نامِ گرداننده گانِ صفحهء انترنيتی جوانان بيدار، همگامِ با ساير پيشگامانِ راه رهايی انسانها از جهل، ستم، مظالمِ اجتماعی و سرکوبِ دگرانديشی و دگرانديشانِ مترقی، گرديده، به ويژه، بازداشتِ يکی از جوانترين چهره های عرصهء روشنگری (سيد پرويز کامبخش) را از جانبِ اُرگانهای امنيتی رژيمِ کنونی افغانستان، جداً تقبيح نمايم.
جوانان بيدار، خواستارِ رهايی بی قيد و شرطِ اين نهالِ بالندهء عرصهء ژورناليزم بوده، از تمامِ نهادهای داخلی و بين المللی موجود در افغانستان، که ادعای دفاع از حقوق و آزاديهای انسانی را دارند، صميمانه ميطلبد، تا برضدِ شيوه ها و برخوردهای سرکوبگرانه و سايرِ انواع تهديدهای سلب کنندهء آزاديهای بشری، جدل نموده و با تلاشهای پيگيرانه- در رهايی و اعادهء حيثيتِ حقوقی جوانِ مذکور- مسؤوليتِ انسانی و رسالتِ وظيفه يی خود را واقعبينانه به انجام رسانند.
تا باشد، که غنچه های ناشکفتهء باغهای آرزوهای شريفانهء فرداهای روشنِ انسانهای سرزمينِ ما، به جای پژمرده گی به رُستن و شکفتن برسد و هرزه- گياهانِ نابه کار خشکيدن گيرند!
طارق پيکار،
مديرمسؤول صفحهء انترنيتی جوانان بيدار،
www.jawananebedaar.nl
آنلاین : http://www.jawananebedaar.nl
1 می 2008, 14:19, توسط طبیعت دوست
قرن بیست و یکم عصر جهش، پیشروی وانقلاب تکنالوژی است.انسانها در این قرن بیشتر از پیش با هم نزدیک میگردند.دیگر صحبت در مورد مشکلات و فرهنگ و امور یک قریه و یا یک شهر نیست.بلکه صحبت از همه جهان است.ادیان در مجموع بدرد این اجتماع پیشرو نمیخورند.مخصوصآ ادیان زور گو و دگم.من به همه جوانان و نسل های بعدی تبریک میخواهم عرض کنم که شما در اینده شاهد استبداد ادیان نخواهید بود.ادیان از حاکمیت رانده میشوندو جای خود را در اجتماعات به اندیشه تحمل و علم میدهند.چنانکه در حال حاضر عیسویت در اروپا جای خود را به حاکمیت و برتری علم تخلیه کرده و میکند.دیگر از استبداد کلیسا کسی رنج نمیبرد.و دیگر دانشمندان به جرم کفر گویی سوختانده نمیشوند.ما که از جوامع غرب در انکشافات علمی عقب ترافتاده ایم همین مسیر ترخیص ادیان را با تفاوت زمانی اجرا میکنیم.جوانان !دین باعث بیچاره گی ملت ما و سایر ملل همسایه است.برای نجات خود و اجتماع خود به همت شما و تحول و زمان ضرورت داریم.کامبخش هم مرتکب جرمی نشده است.بلکه یک واقعیت را که نظر به استبداد ادیان نباید افشاء میشد افشاء کرده بود.رهبران و متحجرین مذهبی در کشور ما دست کمی از قاتلین قرون وسطی در اروپا ندارند.انها مرتکب وحشت شده اند و باز هم میشوند.مگر جای سعادت است که تا لحظه نابودی شان زمان زیادی باقی نمانده است.سرعت انکشاف و تحولات اجتماعی قبل از زمان و انتظار طولانی به سراغ خرافات خواهد رسید.خوشا بحالت کامبخش که پس از گذشت دهها سال باز هم روزی نام اورا منحیث یک قربانی وحشت ادیان به زبان خواهند اورد.ممکن است چند نسل بعد اسم جاده یی و یا اسم لیسه ای بنام او مسما گردد.به امید نابودی همه ادیان و خرافات و مخصوصآ نابودی دین ترور و وحشت.اگر شرایط صد سال قبل را با امروز در کشور ما مقایسه کنید.تفاوت بزرگی را مشاهده خواهید نمود.حال صد ال اینده را نظر به امروز حدس بزنید.من مطمئن هستم که نابودی استبداد را تعقیب میکند.
14 می 2008, 15:51, توسط امیرالمومنین ملا نصرالدین
دوست گرامی طبیعت دوست و دیگر خوانندگان کابل پرس? سلام
شجاعت اقای کامبخش جای تحسین است امیدوارم که ایشان هرچه زودتر اذاد شود و به خوانواده اش بپیوندد ملایان نا ملا بی خبر از دین مبین و دستورات حیات بخش اش اقای کامبخش را به ناحق به زندان انداخت مطابق ایات قران کریم برای ابراز عقیده هیچ مرزی نیست مثلا ایه ( لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی ) را اگر خوب متوجه شوید میدانید که اذادی در اسلام برای همیشه بیمه شده و هیچ کس نباید از اظهار عقیده اش مورد بازپرسی قرار گیرد خداوند به بندگانش فرموده که ( انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ) ما راه سعادت را به بشر نشان داده ایم این بسته به خودش است که راه درست را ویا راه ضلالت را انتخاب میکند محترم اقای کامبخش یک نمونه مسلمان مبارز و بچه مسلمان است دادگاه مسئول باید از اقای کامبخش معذرت خواسته و جبران کار نادرست اش را باید بکند.
از اینکه اقای طبیعت دوست کاسه و کوزه هرچیز را به سر دین میکوبد جای تجعب نیست چرا که بنده هم یک زمانی کتاب های خردگرایان را میخواندم و فکر میکردم اگر دین نبود حالا تمام دنیا به بهشت برین تبدیل شده بود زهی فکر باطل یک موقع هم کتاب های شریعتی را میخواندم فکر میکردم که اسلام بدون ملا بهتر خواهد بود حالا که با مولانا مونس هستم فکر میکنم که هرکس برای خود خدای دارد به تعداد تمام انسانها خدا وجود دارد چرا که خداوند فرمود ( و نفخت فیه من روحی ) من از روح خودم به انسان دمیدم, یعنی در کالبد هر انسان قطره از وجود خداوند هست, حرکات ادراکات تسلسل جنبش باد و طوفان دریا همه و همه یک قطره خداوند هستند, ویا به قول شاعر برگ درختان سبز از نظر هوشیار .. هرورقش دفتریست معرفت کردگار .
اقای طبیعت دوست از اینکه خودت از فکرت استفاده میکنی و سعی درای هر چیز را بفهمی و از استعداد خدادادی ات استفاده میکنی خود یک عبادت هست امید وارم که شما هم بتوانید خداوند را دروجود خود حس کنی و پیدا کنی, یک چیز را که خدمت قابل تذکر میدانستم اینست که یک دوستم در دانشگاه ژنو درس میخواند و یکی از شاگردان ممتاز دانشگاه هست از امتیازات خیلی زیاد هم برخوردار است یعنی یک انسان خیلی کاوشگر باز هم به گاو مقدس بی نهایت عقیده مند است و اصلا گوشت نموخورد برایش گفتم قران بخوان گفت دو مرتبه خونده ام کتاب مقدس راچند بار خوانده ام ولی تصویر گاو مقدس برایم همان خداوند قدرت مند را مجسم میکند . حالا ملا یان خیلی بی سواد که غیر از علم صرف و نحو کتاب دیگری را نخوانده به سرنوشت جامعه مسلت شده و این مردم مومن را نااگاهانه بسوی خرد گرائی سوق میدهد تا سرنوشت مکتب اسلام به سرنوشت کلیسای اروپا دچار شود قوانین مدنی جای قوانین دین را بگیرد تا انسان را از انسانیت تخلیه کرده و از انسان یک ربات بسازد که کارش فقظ رمان و روزنامه های فکاهی و جدول خواندن باشد.مثل مردم غرب هرروز در تب و تلاش سلاح های کشتار جمعی باشد خالی از معنویت خالی از مسجد در نهایت خالی از دین. شاید این خود یک کار استعمار بادست پنهان در جامعه ما باشد .. اسلام بذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست
به امید بازگشت تمام خردگرایان به دین ولو هر دینی
امیرامومنین ملا نصرالدین
18 می 2008, 08:45, توسط آزاد
ملانصر الدین عزیز،
مگر حیرانم که تو شما چه قسم ملا هستید که از راهبان خود مینالید. اولا که شما صد گوید یا هزار، شیخ های سعودی عرب بدوی قرآن و تفسیر آن را که هردو در زبان خود آنها میباشد، از شما به مراتب خوبتر میفهمند، مگر نه؟ آیت الله های ایرانی که عمر خود را در عربی خواندن وقف کردن هم عربی شان از عربی هردو ما برتر است، مگر نه؟ پس اینهای که خشم، گردن زدن، سنگسار، قصاص، تحقیر علیه زن، صلب هرنوع آزادی بشمول آزادی بیان را شرعی میدانند، همه ادعاهای برعکس شما را نفی میکند.
فرض میکنیم که افغانستان زیر دست کشورهای غربی نمیبود. واضح است که کامبخش به دادگاه خو هیج، به حوضه نمیرسید چون بار ها در دین امر شده است: -هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره 191) و -شما ای اهل ایمان کافران را بکشید و با آنان کارزار کنید تا خدا آنان را بدست شما عذاب کند و خوار گرداند (توبه 14) و -شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد 4)
خوب حالا کدام بدوی کی را کافر میشناسد، بستگی به کمزوری کافر دارد. بخاطر که تا دیروز طالبان با پشتبانی پاکستان، امارات و سعودی عرب نصف افغانستان را کافر میدانستند. مثالش هم کشتارهای دسته جمعی در هزاره جات و تخریب بتهای بامیان.
نمیدانم که آزادی بیان، آزادی دین و دیگر آزادیها در کجای دین آمده. و تمسخر دیگر هم اینکه دولت اسلامی با آزادی های سیستم سکولار سازگار نیست. دین گنجایش پرسش و اعتراض را ندارد و در عصر که انترنیت، ستلایت و تکنولوژی های دیگر بشر را از علم و تفکر های گوناگون باخبر میسازد، سیستم قضایی 1400 سال پیش تا کدام وقت میتواند مردم را در تاریکی نگهدارد. اگر باز هم میگوید که نه و هر چه که محمد عرب گفته راست گفته و آزادی بیان را هم امر داده، خو بمانید که مردم اعتراض کنند، بپرسند، سوال کنند، نظر بدهند، یک کامبخش نه هزار کامبخش، مگر ترس از چی دارید؟
18 می 2008, 11:30, توسط طالب کاکو
خانم ویاآقای آزاد!
خودت ابتدائی ترین قواعد فارسی وعربی را نمیدانی فرق بین "سلب" و"صلب" را نمیتوانی بکنی
بهمین ترتیب شما فرق بین "حوضه" و "حوزه" را نیز نمیدانید.
بناء این از اساسات و واضحات است که یک طفل دبستانی نیز باید آنرا مراعات کند.
حال که جناب عالی فاقد یک سویه علمی استید چگونه میشود به آیات که خودت اصلا آنرا نمی فهمی وترجمه ناقص آن را بدون تفسیر اینجا بخاطر استهزاء اینجا آورده ای باور کنم که علی الأقل یک کافر باسواد وعالم باشی
یک اعتراف ات خوشم آمد که گفتی آیت الله ها از من بیشتر به زبان عربی می فهمند.
بلی عزیزم!
آخوندها وطلبه ها همه اولا زبان عربی را یاد میگیرند بعد عالمانه موارد اختلاف واتفاق خودرا بایکدیگر درمیان میگذارند.
متأسفانه پیامهای دیگرت نیز دربعضی جاهای دیگر بنامهای مختلف خیلی از پراگنده گی گوئی و تناقضات رنج میبرد که خود نشاندهنده این است که متأسفانه شایستگی یک بحث بیطرف وعالمانه را ندارید.
18 می 2008, 19:19, توسط آزاد
از این که در مهاجرت کلان شده ام و از سایه سر عرب دانهای شما، خودم مثل هزارن مهاجرین دیګر از درس و مکتب محروم مانده ام و بدبختانه برعکس شما عالمان برتر، شانس تحصیل را نداشته ام مرا ببخشید.
دوماً اینکه اطمینان دارم که باوجود چند تا اشتباهاتم اصل منظورم را درک کرده اید. عالی جناب امیر الطالبان اګر حرفی برای ګفتن دارید، خود را به کوچه حسن چپ نزنید و به موضوع برګردید.
25 می 2008, 14:35, توسط دشمن کافر
قرن بیست ویکم جهشن برا ی بی ایمانان است تشکر رفیق از این سخند هر چی زوتر کفر گردی بیطر ازاین است کی غییابهی از کفر دیفاه میکنی از نور محمحد تره کی تا نجیبی گو بینگر بعد حمل کن ان کفری شرقی تو کفری غربی این شماه هستید اتش در خانی میلت زیاد دارید تشکر از رهمی ودانیشی شماه
25 می 2008, 16:13, توسط طبیعت دوست
یک دوست پیغامی با اشتباهات املایی فراوان تحریر نموده است .برای انکه نوشته شان را قابل خواندن بسازم،انرا در ذیل اول کاپی و باز اصلاح میکنم:
"قرن بیست ویکم جهشن برا ی بی ایمانان است تشکر رفیق از این سخند هر چی زوتر کفر گردی بیطر ازاین است کی غییابهی از کفر دیفاه میکنی از نور محمحد تره کی تا نجیبی گو بینگر بعد حمل کن ان کفری شرقی تو کفری غربی این شماه هستید اتش در خانی میلت زیاد دارید تشکر از رهمی ودانیشی شماه ."
قرن بیست و یکم جشن برای بی ایمانان است.تشکر رفیق از این سخن. هر چه زود تر کفر گردی بهتر از این است که غیابی از کفر دفاع میکنی.از نور محمد تره کی تا نجیب گاو را ببین بعد عمل کن.آن کفر شرقی ،تو کفر غربی .این شما هستید که اتش در خانه ملت زیاد دارید.تشکر از رحم و دانش شما.
25 اكتبر 2008, 06:54, توسط بدر
بسیار میبخشی کاکو!
ببین کاکو در این جملهء که پیام داده ای :
حال که جناب عالی فاقد یک ( یک کاملأ اضافه است ) سویه علمی استید ( در ادامه جمله شما به شخص مورد نظر خود، شخص اول مفردبدون احترام خطاب کرده اید ، نظر به کدام قانون (استید )که کلمه خطاب به شخص اول مفرد با احترام است نوشته ای ) چگونه میشود به آیات (باید آیاتی مینوشتی )اصلأ آنرا نمی فهمی و ترجمه ناقص آنرا بدون تفسیر اینجا بخاطر استهزاء اینجا ( حال دیگر خود قضاوت نمای که در یک سطر کوچک دوبار (اینجا ) نوشتن چه عاقبت بدی در قبال دارد. آیا در قسمت نوشتن کلمه استهزاء دقیق شده ای که چی معنی دارد ؟ ) آورده ای باور کنم که علی الأقل (این علی الأقل هم مثلیکه از مدخل همان کتاب قدیمی خارج شده که اینجا تذکر داده ای . نمی شد که حداقل بنویسی ؟ تا عام فهم تر میشد )یک کافر باسواد و علم باشی (کاکو جان نقطه ، کجاست نقطه ؟جمله بفکر من ختم شد)
یک اعتراف ات ( اعترافت ) خوشم آمد که گفتی ( ایشان نوشته اند ، به تیلفون صحبت نکرده اند ) ....
کاکو جان ! دست انتقاداز پیام های دوستان بردار ، حالا فهمیدی که تو هم خالی از اشتباه نیستی !! فقط و فقط خداوند(ج) اشتباه نمیکند !!
14 می 2008, 10:34, توسط شبیر
پرویز کامبخش، همچون آصف ننگ فرد خاین و سست عنصر نیست که برای جرمی که مرتکب نشده پوزش بخواهد و وجدانش را آلوده کند.
اگر کامبخش اهل پوزش خواهی میبود، اینقدر رنج بودن در زندان را نمیکشید و در همان اوایل رها میشد.
کامبخش گرامی، هرگز ار این بیننگان خاین پوزش نخواهی و ملالی جویا وار تا آخر بر موضع خود پافشاری کن!!
18 می 2008, 11:13, توسط بکتاش
شبیرخانه!
ملالی جویای ات که اکنون وکیل گرفته ومیخواهد بخاطر داخل شدن دوباره اش درطویله خانه عریضه را تحویل مقامات قضائی کند این چه قهرمانی بود که خودت از او یاد کردی؟
20 می 2008, 10:39
همه میدانند و درک میکنند که جویا با چه نیت و چه مقصدی به آن "طویله" میرود و قبلا نیز گفته که "یک سال رنج بودن در آنجا را تحمل کرده" پس رفتنش چیزی از قهرمانی اش نمی کاهد برعکس هرکسی دل و گرده رفتن به خانه گرگان را ندارد، آرزو کنیم که در آنجا راه یابد و قبل از اینکه گرگان گرسنه بتوانند جانش را بگیرند، بازهم با گورمشتی هایی در دهن کثافت های نشسته در آنجا مثل گذشته در سطح جهان و افغانستان بیشتر پارلمان و پارلمان نشینان خاین را بی آبرو و خجل سازد.
18 می 2008, 10:08, توسط ی. نگاه
آقای کامران میرهزار،
امیدوارم متن ذیل را بصورت مستقل در صفحه ی کابل پریس نشر کنید:
دفاعیه ای پیشنهادی برای پرویز کامبخش
سلام به تمام هم سلولی های عزیزم در سراسر دنیا که در زندان جهانی استبداد، سانسور، فقر، آوارگی و خشونت کوته قلفی شده اند!
سلام به تمام اطفال دور از مکتب، خانواده های بی سرپرست، معلولین جنگ، لشکر میلیاردی گرسنگان؛ همزنجیرانی که با دستان خالی، شکم گرسنه و روان آشفته در کوچه های کابل، مزارع هند، جبهات دارفور، پس کوچه های نیویارک و کارخانه های شانگهای بخاطر یک لقمه نان تقلا می کنند!
سلام به تمام آزادی خواهانی که به بهانه ی نام کوچک من، درین مدت آزادی را پاس داشتند و نفرت و انزجار خود را بر ستمکاران، دلالان دین، وطن فروشان و قاتلان مردم نوشتند، گفتند و فریاد کردند!
و سلام به آزادی، این گرانمایه ای یگانه که باید با نقد جان خریدارش بود!
من، پرویز کامبخش محصل سال اول مبارزه علیه استبداد افتخار میکنم که در جایگاه متهم در محکمه ی قرون وسطی ای نشسته ام که گرداننده ی آن دستگاهی مرکب از رشوت خواران، نوکران بیگانه، عاملان جنگهای خونین تنظیمی، ناقضان حقوق بشر، دلالان دین و غارت گران سرمایه ملت ما می باشد.
من درحالیکه به اعتقادات دیگران آگاهانه احترام دارم و هرگز به خود اجازه اهانت به اعتقادات هیچ کسی را نمی دهم؛ از صمیم قلب به آزادی عقیده و بیان ایمان دارم و تحقیق در تمام امور، منجمله دین را حق خود و همه ی انسانها میدانم.
من هرگز حاضر نیستم به خاطر جرمی که نکرده ام معذرت خواهی کنم و آماده ام که به احترام تمام کسانی که از من دفاع کرده اند و بخاطر وفاداری به ارزشهایی که به آنها ایمان دارم ؛ تمام عواقب این دفاعیه را با کمال میل تحمل کنم.
نفرین به تمام مستبدان، دلالان دین و ناقضان حقوق بشر.
19 می 2008, 13:18, توسط ساربان
نگاۀ عزیز!
با متن پیشنهادی تو در حد یک شعار موافق هستم. یکی از شریفانه ترین، بهترین و انسانی ترین شعار های است که شیده ام. اما ضرور نیست که این پیشنهاد شعار گونه از دهن کامبخش در این وضعیت که است بیرون شود. چون هیچ کدام ما در وضعیت روانی و جسمی و روحی که کامبخش عزیزدر آن قرار دارد،نیستم و ناگزیر درک آن به ما مشکل است. از یکطرف زندانی شدن و به محکوم به اعدام شدن کامبخش برای خودش بسیار بسیار زیاد یک مساله شخصی است و از جانب دیگر برای انسان های آزادی دوست این حکم و این عمل عمیقا بعد اجتماعی دارد. بگذارید که کامبخش به هر وسیله ممکن خود را از چنگ این حکم و این زندان قرون وسطایی، از چنگ این ددان بی شرم و خونخوار آزاد کند. ما نباید به او دستور بدهیم که چی باید بکند و چی باید نکند.
دفاع از کامبخش دفاع از آزادی بیان است. کامبخش عزیز به هر نوع و شکل وصورت که خود را آزاد کرد حق اش است و به شرط که انسان دیگری از آن متضرر نشود. با آزادی کامبخش عزیز نه مبارزه برای آزادی، آزادی بیان و روشنگر به پایان می رسد و نه در قتل و اعدام او. کامبخش باید آزاد شود، این مبرهن است، با فشار آزادی دوستان هموطن و بیرون مرزی و هم با مقاومت و چاره سازی خود کامبخش عزیز. شاید کامبخش توبه نامۀ نوشت، شاید کامبخش برای رهای خود از چنگ ددمنشان خونخوار بخواهد بر ضد آزادی و آزادی بیان قیام کند. مهم نیست او آزاد می شود و همان طور که از فردای من و تو کسی نمی داند که چی می شویم او هم با فردای موهوم مواجه خواهد بود. ولی چیزی که می ماند مبارزه به خاطر آزادی است. مبارزه به خاطر آزادی در بیان، در فکر و در اندیشه و در خلاقیت. این کشمکش تا انسان است ادامه دارد. پیوند کامبخش با آزادی بیان یک پیوند مستعجل است اما پیوند حکم اعدام و زندانی شدن کامبخش با آزادی بیان یک پیوند درونی و متداوم است. پیروزی در این است که زمان که نیرو های واپس گرا بخواهد کامبخش دیگر را به کام زندان و مرگ بکشاند دست و پایش بلرزد. بداند که آسان نیست، بداند که کامبخش ها تنها نیستند، بداند که انسان های عاشقانه به آزادی دلبسته اند و به هم وابسته اند. بداند که آزار رساندن به یک کامبخش سبب رنج و بد نامی و شکست خودش می شود. بداند که با کشتن و بستن و مسخ کردن نمی تواند سد راه آزادی خواهی انسان ها سرشتاً آزاد شود.
شعار تو به قلبم نشست اما ناگزیر شعار کامبخش نباید باشد. این شعار ما بیرون از زندان بوده ها است. نباید به دیگران تکلیف خلق کنیم. خود ما بهتر از این می توانستیم تا از کامبخش ها دفاع کنیم که نکردیم.
20 می 2008, 03:34
بلی ساربان،
شما درست می فرمایید. متن پیشنهادی من واقعاً شعار است و در حد اظهار نفرت خود نویسنده از آنچه بر کامبخش و دیگران میگذرد. همانقدر که من حق ندارم بگویم کامبخش باید توبه نکند کس دیگری هم نباید بگوید او برای رهایی از چنگ این ددان توبه کند.
من آرزو مندم که رهایی کامبخش به شیوه ی صورت گیرد که دران برد آزادی خواهان باشد و نباید منجر به تقویت روحیه خود سانسوری و غره شدن دشمنان آزادی گردد.
20 می 2008, 16:54, توسط ساربان
با شما موافقم. احترام
21 اكتبر 2008, 16:27, توسط جلال ابادی
ټولو ته سلام!
د دموکراسې په چوګاټ کي دادي يو افغان او محصل د بي ګناهي په حالت کي محکمه کيږې او ټولو هغه کسانو چې د ازادي اود دموکراسې چيغي وهي نندارې ته يې د ازادي په هيلې د چوپتياه حالت غوره کړې دي .
ايا دا حالت به بيا تکرار نشې؟
غوره به وې چي د بيان د ازادي په اړه ولس ته ډير څه بيان شې تر څو د داسې ورته پيښوو او واقعاتو مخنيوې د ولسونو له اړخه ونيول شې او دا به د هيواد د پرمختيګ لامل کيدې شې .
د پرويز کامبخش محکمه د عدالت پر بنسټ ولاړ او عادلانه ندې د خداې څخه غواړم چې زر تر زره د بند نه خلاص او خپل کهول ته ورشې .
جلال ابادي
آنلاین : رهایی پرویز
22 اكتبر 2008, 01:35, توسط رفیق
واقعاً جایی بسیار تاسف است که ما هنوز در افغانستان یک محکمه درست نداریم تا بی گناه را بی گناه ثابت کند و مجرم رامجرم بلکه فیصله های محاکم نشان داده که همه چیز برعکس است اگر شخص پیدا شود و به پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) چنین توهین کند شما وجدان خود را منحیث محکمه حقیقی قرار داده خود قضاوت کنید که شخص که یک مطلب رانوشته میکند و آن هم اهانت به پیامبر ما باشد و شخص که تکثیر میکند جرم شان یکی است یا نی؟
آقای کامبخش چنین جرم را مرتکب شده در موضوع که ایشان به گفته خود شان از سایت ایرانی پیدا و آنرا به همصنفی های خویش تکثیر نموده چنین نگاشته شده است: و آن زمانیکه اعراب هنوز خود را نمی شناختند، و آن عصریکه اعراب در مغاره ها مصروف سوسمار خوری و زنده به گور کردن دختران بودند؛ اسلام به عنوان دین ظهور کرد. و محمد ناجی این دین برای مدنی ساختن اعراب خود را پیغمبر آسمانی خواند و هر چه که داشت و هر چه که میخواست انجام بدهد، انجام داد. تا اینکه انسان کشت، زنا کرد، دزدی نمود، راه را برای عبور و مروری کاروانها گرفت، تمدن بشری را از بین برد، افتخار گذشته ای انسانی را با خاک یکی نمودو .... اسلام را دین انصاف و برابری بر آنها معرفی کرد.
آیا خود بگوید که حکم اعدام برای کامبخش یکی مهربانی از طرف دولت نیست؟ به نظر من حکم اعدام برایش رحم بود نه ظلم. پس چی کار شد در عقب پرده که ایشان به 20 سال زندان محکوم شدند. جای بسیار تاسف است که این چنین قضاوت میگردد.
با وجود که شخصا بنده جوان هستم و مخالف اعدام یک جوان میباشم ولی منحیث مسلمان وظیفه همه ما میباشد تا از اسلام و پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) دفاع کنیم. با نشر یک کاریکاتور حضرت پیامبر اسلام در نشر ناروی تمام مسلمانان جهان تجارت خویش را با ناروی قطع نمودند پس چرا اگر شخص پیدامیشود و به پیامبر توهین میکند و میگوید که زناکار بود دزد بود چرا به جرم تکثیر هم چون موضوع اعدام نمیشود. با وجود که نوشته نکرده ولی تکثیر آن هم جرم میباشد و اعدام بهترین و ساده ترین جزا برای کامبخش است.
23 اكتبر 2008, 12:09, توسط عابد ولی
رفیق خان:
کاپی کردن و یادراشت گیری گناه و جرم نیست.امروز تمامی کسانیکه با کتاب،مطالعه ،انترنت، نشرات...سروکار دارند بدون کاپی گردن و یا یاداشت گیری کاری را نمیتوانند از پیش ببرند.اهل قلم ،علم و مطالعه عندالزوم نسخه برداری،کاپی و یا یاداشت گیری می نماید. اگر کاپی کردن جرم است تو باید صد بار به دار زده شوی.زیرا پرویز مظلوم مطلبی را از انترنت گاپی کرده شاید به دو و یا سه همصنفی خود نشان داده باشد، ولی تو از آن یاداشت گرفته وآنرا به هزاران خواننده پیشکش کردی.ولی اگر کار پرویز را تو میکردی شاید حد اقل کفتان صنف می شدی.زیرا کفر اخوانی ها دین و دین غیر اخوانی کفر است.
به این نوشته خودت توجه کن:«با نشر یک کاریکاتور حضرت پیامبر اسلام در نشر ناروی تمام مسلمانان جهان تجارت خویش را با ناروی قطع نمودند».
اگر از نوشتن«نشر ناروی»ات بگذریم وناروی خواندن دنمارک را ناشی از حساسیت اخوانی ها حتی با جغرافیه به حساب آوریم می خواهم بپرسم کدام مسلمانان جهان؟؟؟اگر منظورت تجار های مسلمان باشد دران صورت یک افترای محض است زیرا تجاران دنبال منفعت میگردند نه شریعت.و اگر منظورت کشور های اسلامی باشد باز هم افتراست.زیرا حکومات با پسوند اسلامی مانند افغانستان(که از حکومت تا پارلمان و محاکم و رهبرا جهادی و قیادی! شماهمه مهماندار دست به سینه نیروهای دنمارکی بودند و هستند)،ایران،پاکستان..وبدون پسوند اسلامی مانند مصر،ترکیه،ازبکستان...هیج کدام روابط تجارتی خودرا با دنمارک قطع نکردند.
22 اكتبر 2008, 00:41, توسط MOHAMMAD
THANX ISLAM THAT WE HAVE ALL THESE TRAGEDIES
22 اكتبر 2008, 09:47, توسط انديوال
انديوالا سلام.
متاسفانه كه در كشور ما عدالت ومحكمه وجود نداردو آن چيزي را كه امروز بنام حكم از به اصطلاح محكمه و سارنوالي وچي وچي...در حق يك متهم(بدون تفنگ بيچاره)صادر ميشود جز رسوا كردن قاضيان ومفتي هاي قرآن خور ايمان زيرپاي چيزي بيش نيست.
انديوالا مه مي خا يم كه امي بيادري پرويز جانه يك چل استادي ياد بتم كه تا زنده باشه بگويه انديوال خدا اندوبند ته بيامرزه حالي مام همه فن حريف شديم.
ياقوب جان .خيرس وارته ختا نكو چيزي نشده قاضي صايبا ههههه يك مزاق كدن خودت بايد اول كاري كه كني اول از جامعه ديمكراسي خدا حافظي كني ياني كه ددامن حفوق بشروسازمان ملل و كجاوكجادست نپرتو كه بي فايدس.خودكت بايد متوصل به جامعه سوته كراسي(تفنگ سالار.دزد.زيردارگريختگي........) شوي تا كه د فيض برسي.
مگه نشنيدي كه ميگن
اوي زور سر بالا ميره او جاني بيهدر.
26 اكتبر 2008, 03:51, توسط mama
برادران و خواهران روحانیون شهوت پرست که دختران خوردسال را به عقد نکاح در می آورند ویا تجاوز جنسی با لایشان میشود همچنان آن شیاطین مسلمان نما که سر انسان را به قسم حیوان میبرند، آن آدم کشان متقاعد مثل سران مجاهدین، سارقین سازمان یافته، قاچاقبران مواد مخدر و آدم ربایان چیره دست تحت حمایت و مکافات عام وتام دولت کرزی قرار داشته و دارند. قسمیکه همه خبر داریم فیصله کامبخش نشان داد که دولت داران جنایتکار به چی نوع فیصله های غیر اسلامی دست میزنند. تا زمانیکه این دولت باشد ملت بیچاره ما قربانی این چنین فیصله های محاکم شیطان پرست خواهد شد ما ملت افغان باید ساختدار دولت شویم که این نقاب پوشان اسلام نما را به پایه های دار آویزان کند تا دیگران یک کمی پند بگیرد ملت افغان زیادتر از این نمیتواند برداشت کند ماما وردک
8 مارچ 2009, 06:18, توسط بهنوش
متاسفانه درافغانستان همیشه آزادی بیان درزیرچکامه های بنیادگرایان خورد وخمیرمی گردد. ودوکانداران دین-وچوکی داران دین گلوی هرانسان آزاده رادراین کشور بسته است.وپرویزکامبخش یکی ازاین انسان های آزاد اندیش است.وهرنوشته را ضد دین قلمداد می کند.این دین که نه به درد خودآنان خورده ونه بردرد زندگی بگذارکه ریشه های آن درجامعه ما قطع گردد. من به حیث یک انسان خواهان رهائی بدون قید وشرط پرویزکامبخش هستم.
8 مارچ 2009, 06:52
Salam ba dostan azady wa adalat, Nafrin bar in Karzay beradar Talib jan ha , Wa rahbar Mafiyay mawad mukhadar Mafiaye Eqtesady wa Mafiaye Zamin taht leader shipy beradar hayash
Az Rahbary FARHANG FAQEER QABILA chi tawaqu darid, adalat khahy insan dosty pashraft dar qamus farhang faqeer jay nadarad, dar in farhang faqeer sar burudan insan bay defa wa mazlum , jenayat, wahshat wa barbariyat wjud darad, pas an ra bayad khast. Karzay Taliban Jan ra beradar khud may danad wa beradar mula umar may guyad wa arzui anra darad ta sepah way bashand, wa ba anha Talib jan khitab may kunad Gusalai degarash Rusta Kharaky anha ra Junbush muqawamat khitab may numayad
Az inki hukum sar burudan parwiz kambakhsh sader nashuda jay shukur ast, zera maqamat Adly wa qazaye hama talib wa pairaw shaitan and, shuma az shayatin adalat may khahid ki imkan nadard.
Lanat bar in rahbaran faqeer qabila ba farhang faqeer shan ki salhast in kishwar ra az karwan tamadun ba door nigah dashta and
Asad
8 مارچ 2009, 13:14, توسط مولوي حقگو
اي دوستان آدم وقتي اين اخباررا ميشنود ديوانه ميشود خداوند هيج ملتي را اين چنين بازيچه بازيگران قرار ندهد سالياني قبلئ جناب كرزي ميخواست براي اوالين بار به مسجد بل خشتي برود وبراي مردم سخن بگويد آمريكائي ها براي گرفتن امنيت وي در مسجد بلخشتي با سگان خودشان داخل شدند و سگها قران هاي را كه در داخل غلاف تكه اي بودند استشمام كردند و قبل از دخول كرزي سگها تمامي مسجد را زيرو روكردند هيچ كس نگفت كه دخول اين سگها در مسجد در دين يهود ونصاراي هم جا ئز نيست چه رسد به اسلام اگر حساب وكتابي دركار ميبود همان روز جناب كرزي باگناهي كه انجام داده بود با يد 300 ضربه شلاق ميخورد تا همچو غلطي را تكرار نميكرد .... درا ن وقت نه قا ضي بود ونه محكمه نه شريعت نه اسلام چون باي بادار اصلي مستر بو ش در كار بود حالا همان آ قا كاسه از آش داغ تر به دفاع ازقرآن اين بيچاره بدبخت را به بيست سال زندان محكوم ميكند و ميخواهد به مردم بگويد كه بلي حكومت ما قضاي ما محاكم ثلاثه ما چنان از دين و اسلام وقرآن دفاع ميكنند كه درين مورد هيچ نو ع گذشت و سهل انگاري هم قابل تصور نيست و لي اگر سگ هاي آمريكائي قرآن خدارا با دهن خودبو زدند ونجس كنند فرقي نميكند زير از بهر روي يار سگش هم نكوست اين ها اين قدر بي حيا وبي شرمند كه فكرميكنند مردم هم مانند خود اينها احمق هستند و همه چيز را فرا موش كردند ولي هر گز تمامي كارنامه اينها در ديوان سياه شان ثبت است ولي ايكاش اينها حيا مي داشتند به هر صورت اين هم يكي ديگر از رسوائي كرزي و باند تبهكارش .. مولوي حقگو
8 مارچ 2009, 08:28
مجازاتهاي خشن و غير انساني
برخي از احكام فردي و اجتماعي قرآن با روح دموكراسي، آزاديخواهي، حقوق بشر، عدالت و معيارهاي اخلاقي و انساني بيگانه است. روشنفكران ديني در جهان اسلام براي حل اين مشكل گفتهاند كه اين احكام، مربوط به شرايط زماني و مكاني و بافت فرهنگي ـ اجتماعي جامعة عربستان در هزار و چهارصد سال پيش بوده است و منظور قرآن اين نيست كه ميتوان (و يا ميبايد) آنها را به همة جوامع و تا روز قيامت تعميم داد. اين توجيه سه مشكل عمده دارد:
1 . در خود آيات قرآن هيچ نشانهاي كه اين مدعا را تأييد كند، وجود ندارد. ظاهر آيات به گونهاي است كه گويي ميخواهند احكامي عام، كلي و ابدي را بيان كنند. بنابراين مقيّد كردن آنها به شرايط زماني و مكاني خاص، نيازمند شواهد و قرائني محكم و صريح از درون آيات قرآن است، و تقييد و تخصيص زدن بر آيات كلي قرآن با استناد به ادلة عقلي و اخلاقي، عين اعتراف به غيرعقلاني و غيراخلاقي بودن احكام قرآني است.
2. چطور ممكن است در يك كتاب آسماني كه مدعي است براي هدايت و راهنمايي همة انسانها در همة جوامع و همة زمانها (تا روز قيامت) آمده و حاوي مهمترين و بنياديترين مسائل مورد نياز بشر ميباشد، احكامي بيايد كه فقط مخصوص شرايط زماني و مكاني عربستان در هزار و چهار صد سال پيش است و پس از آن ديگر در هيچ زمان و مكان ديگري قابل اجرا نيست؟ آيا به جاي بيان چنين احكامي _ كه حجم عظيمي از قرآن را گرفتهاند _ بهتر نبود كه امور زندگي اجتماعي و سياسي مردم ـ كه همواره تابع شرايط زماني و مكاني متغير است ـ به خودشان واگذار ميشد و در عوض، مسائل مهم و حياتي ديگري ـ كه آدميان در همة زمانها به دانستن آنها نيازمند هستند ـ در قرآن ميآمد؟
3. با اين توجيهات ممكن است مشكل تعدادي از اين احكام (مانند اختلاف در ارث زن و مرد) تا حدودي حل شود، اما بعضي از احكام قرآني ـ خصوصاً در مورد مجازات بعضي مجرمان ـ حتي با ملحوظ كردن شرايط زماني و مكاني و معيارهاي اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي زمان نزول نیز غيرانساني و غيرقابل توجيه است. در اينجا به دو نمونه از اين دست اشاره ميكنيم:
1 _3. آية 33 سورة مائده ميگويد:
جز اين نيست كه سزاي كساني كه با خدا و فرستادة او ميجنگند و در زمين به تباهي ميكوشند، اين است كه آنان را بكشند يا بردار كنند يا دستها و پاهايشان را به خلاف يكديگر قطع كنند، يا از آن سرزمين بيرونشان نمايند …
معناي آية فوق اين است كه حاكمان اسلامي ميتوانند دست و پاي اسيران جنگي و يا مفسدان فيالارض را به خلاف قطع كنند (يعني دست راست و پاي چپ، يا دست چپ و پاي راست). آيا اين مجازات، وحشيانه و غيرانساني نيست؟ و آيا با نسبت دادن آن به شرايط فرهنگي و اجتماعي عربستان در عصر نزول، ميتوان بر روي ماهيت وحشتناك و ظالمانة آن سرپوش گذاشت؟
2 _3 . آيه38 سوره مائده مي گويد:
والسارق والسارقه فاقطعوا ايديهما
دست مرد و زن دزد را قطع کنيد
مطابق اين آيه مجازات سرقت قطع دست سارق است. اما اين مجازات خشونتآميز و دردناک موجب معلول شدن دزد تا آخر عمر ميشود و اين نه تنها او را اصلاح نميکند، بلکه مشکلات زيادي براي فرد و جامعه بوجود ميآورد. از جمله اينکه:
الف . قدرت ادامه کار و تلاش را از فرد ميگيرد.
ب. موجب وهن و سرافکندگي دائمي فرد (در برابر همسر، فرزندان، و اقوام و آشنايان) ولذا سرخوردگي و نااميدي او ميشود. چنين وضعي ممکن است هم به خود فرد و هم به خانوادهاش آسيبهاي جبرانناپذير وارد کند.
ج. خشونت بيش از حد اين مجازات، جز کينه و انتقام نتيجهاي ندارد.
اما در اينجا با مشکل ديگري هم مواجه هستيم (كه البته در مورد نمونه قبل نيز صدق ميکند) و آن اينکه حکم قطع دست دزد در اين آيه، بسيار کلي و مبهم بيان شده است و همين ابهام چه بسا موجب تضييع حق دزد و تحميل خسارتي نابجا و جبرانناپذير به او شود. توضيح اينکه در اين آيه معلوم نيست چه نوع و چه مقدار دزدي، و در چه شرايطي، دزد را مستحق قطع دست ميکند. علاوه بر اين معلوم نيست حد «يد»(دست) در اين آيه کجاست. آيا انگشتان بايد قطع شود يا مچ يا آرنج يا بالاتر از آن؟ آيه هيچ توضيحي در اين موارد نداده و اينها را عملاً به رأي و نظر پيامبر واگذار کرده است. پس از رحلت پيامبر نيز عالمان همواره مجبور بودهاند به احاديث او رجوع کنند. اما از آنجا که در احاديث جعل و تحريفهاي بسيار رفته است، در متون روايي با انواع و اقسام حديثهاي ضد و نقيض مواجه ميشوند و متأسفانه هيچ راهي وجود ندارد که با آن بتوان احاديث واقعي را (به گونهاي قطعي و مسلم) از جعليات باز شناخت. براي همين است که در اين جزئيات بين فرقههاي اسلامي و حتي عالمان درون هر فرقه اختلاف نظر وجود دارد و هر گروه و فرقهاي که حاکم باشد، رأي و نظر خود را اجرا ميکند. اما حکم واقعي خدا کدام است؟ اگر دست دزد از آرنج قطع شود در حالي که حکم واقعي خدا قطع دست از مچ بوده است، چه کسي جواب اين تضييع حق را ميدهد؟ اصولاً در اينجا مقصر واقعي کيست: عالمان و حاکمان (که چارهاي جز رجوع به احاديث نداشتهاند)، يا خدای محمد (که حکم را به صورت کلي و مبهم بيان کرده است)؟
8 مارچ 2009, 12:28, توسط بصير بينا
جون در زير لباس اسلام بسيار جنايات صورت كرفته يك عده به رسم احتجاج وياprotestبه كار هاييكه اصلا خودشان هم نميخواهند دست ميزنند.كدام ا سلام كى مسلمان است سر در سجده و دل درخيال دروغ وخيانت.بدين لحاظ تكفير يك نفر كه كله محمدى را ميخواند كار غلط است .دين در باطن انسان است .او قابل ديد ولمس نيست.تو غره بدان مشو كه مى مينخورى ..صد لقمه خورى كه مى غلام است انرا.ازين قاضى هاييكه مردم را بند ميدهند و خودشان ...تنها دررزيم فاشيزم در دموكراسى عجيب نيست.من هم به نوبه خود اخطار ميدهم كه كه كامبخش را هر جه روتر ازادكنيد فاشيزم را كنار بكزاريد ازين بيش اين مردم كه تو هين وتهديدوجنايات غير انسانى را زياد ديده اند ازار ندهيد .نشود كه شما مردم را به كفر و حزيان كويي مجبور بسازيد.همين هالا به به لك كام بخش موجود است ولى كمى ديكر هم حوصله دارند ميترسم حوصله هاى زياد مردم به سر برسد.شايد اين كام بخش از همه شما كرده به خدا نزديكتر باشد.اى طا لبان كور هنوز هم نا وقت نيست به عقل بياييد.اكر از خشم زياده روى كرده باشم معزرت ميخواهم.
9 مارچ 2009, 03:09
Dostan salam
Aslan eslam siasy manbay hamay bad bakhty hay bashar shuda ast. Zera taliban 1000aran juld Quran ra ba ATASH zadan tamam khana hay wluswaly Khaja ghar wa Hazar bagh wilayat Takhar, ba atash kashidand wali haman amilin imruz ba nam eslam sar insan ra manund haiwan may burand, wa haich alimi dini ya marjay ra ta hal nashnida am ki in amali quran suzi taliban ra nakuhush kunad wali yak insan ra ba jurm khandan matn yak mazmun , ya ba manzur khidmat ba din islam wa nashr matn farsy an ba 20 sal zundan mahkum may kunand, bada ba hali chinin din wa chinin hafizin din.
Ba guftay shairy
Gar musulmany hamin ast ki man may binam
Kufr sad martaba zin jahli murakab bahtar
9 مارچ 2009, 08:28, توسط sohail
man ham ba nawbahi khod ein khayenin forkhta shoda wa hakimani bemasolit nafrin mifristam wa khowahan aazadi bedon qaid wa shart aaqay kambakhsh jan aazad andish wa dimokrat mibasham
sohail az canada
آنلاین : http://www.yahoo.com
9 مارچ 2009, 11:22, توسط jamshid
ما نسل جوان خاستار آزادی پرویز کامبخش هستیم درود بر پرویز کامبخش . امیدوارم یک حکومت سکولار در افغانسان بیاید تا مردم حق صحبت وانتخاب در زندگی شخصی خود داشته باشندوبهشت رفتن بزور نباشد. جمشید ابراهیمی از سوید