باز هم سرکوب، باز هم محاکمه و زندان!
بیانیه کانون نويسندگان ايران
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پنجهی اختناق همچنان گلوی آزادی را میفشارد. تعقيب، دستگيری، پروندهسازی و کشاندنِ آزادیخواهان، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی به دادگاه به اتهامهای واهی شتاب میگيرد. تشديد فشار به مرحلهی تحملناپذيری رسيده است و هر روز شاهد برخوردهای عصبی و تند با درخواستهای بهحقِ فعالان هستيم.
دستگيری روزنامهنگاران به بهانههای گوناگون در همه جای ايران و محکوم کردن آنان به زندانهای دراز مدت، صدور احکام و تعيين وثيقههای سنگين برای دانشجويان و روزنامهنگاران، دستگيریِ گستردهی کارگران و ديدارکنندگان از منزل منصور اسالو، رييس هيئت مديره سنديکای شرکت واحد، بیاعتنايیِ آشکار به خطرهای جانی زندانيانِ بيمار، از جمله محمود صالحی در زندان سنندج، و ادامهی صدور حکم شلاق و زندان برای فعالانِ حقوقِ زن از نمونههای رايج اين گونه برخوردهای سرکوبگرانه است.
آخرين اخبار حاکی از تشکيلِ دادسرای ويژهی امنيتی است. بیگمان، اين دادگاه پوششی رسمی برای روشهای جاری در برخورد بادگرانديشان، فعالانِ فرهنگی، اجتماعی و سياسی است. از آن جا که اين سرکوبهای سازمانيافته و هماهنگ در پیِ تحميلِ سکوت گورستانی بر سراسر جامعه است، کانون نويسندگان ايران که وظيفهی خود را دفاعِ بیقيد و شرط از آزادیِ انديشه و قلم و بيان میداند خواهانِ پايان گرفتن اين فشارها و تنگناها و خواستار اعتراضِ همهی آزادیخواهانِ ايران و جهان است.
کانون نويسندگان ايران
همبستگی با نويسندگان، روزنامه نگاران و روشنفکران ايران در مقابل سانسور و خشونت
جمعی از نويسندگان، روزنامه نگاران و روشنفکران دگر انديش افغانستان
پيامها
17 آگوست 2007, 12:05, توسط مهدی دایکندی
رژیم فاشیستی ملاهای ایران نام ایران و فرهنگ ایران را سیاه کرده و در این راه بازهم از کسی عقب نخواهد ماند. امیدوارم روزی این رژیم به آشغال دانی تاریخ برود تا هم ایرانی ها و هم دیگر مردمان منطقه ای ما از شر آن راحت شوند.
17 آگوست 2007, 14:26, توسط داریوش شیذر ارانی
همبستگي برادران انديشمند افغاني با هموطنان انديشمند من بسيار مايه دلگرمي است و مسلماً فرهيختگان ايراني از اين حمايتهاي برادران افغاني خويش بسيار خوشنود خواهند شد. وضعيت در ايران البته به مراتب خطرناكتر از آن است كه در اينترنت يا روزنامهها و رسانهها ديده ميشود. نويسندگان آزاد در ايران هميشه مورد بيمهري مقامات و بياحترامي مردم بودهاند. از ديد عامه مردم ايران مقام يك نويسنده و روشنفكر از مقام يك آدمكش زنجيرهاي پايينتر است. چرا كه متاسفانه بيشتر مردم ايران اصولاً مطالعهاي ندارند. دولت احمدينژاد هم با توجه به سياستي كه من آنرا «بازگشت به عصر حجر» ميخوانم سعي در تخريب تمامي نشانههاي تمدني دارد و اگر فردا حكم به قتل عام تمامي انديشمندان ايراني بدهد يا كتابخانهها و دانشگاهها را تخريب كند هيچ تعجبي نخواهم كرد. به هر حال از همدلي تمامي دوستان افغاني سپاسگزاريم.