بیلان آزادی مطبوعات در سال ٢٠٠٩
گزارشگران بدون مرز: وبلاگنویسان و سایتهای اینترنتی بیش از پیش قربانی سانسور و سرکوب میشوند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تمام ترجمه هاى اين مقاله : [English] [فارسى]
سال ٢٠٠٩ با دو رویداد مهم در خاطره ها خواهد ماند : بزرگترین کشتار روزنامه نگاران در یک روز: به قتل رسیدن ٣٠ تن از حرفهکاران رسانهها بدست شبه نظامیان فرماندار یک ایالت جنوبی در فلیپین. و موج دستگیری و محکومیت گسترده روزنامه نگاران و وبنگاران در ایران پس از اعتراض به تقلب و تخلف در برگزینی محمود احمدی نژاد در انتخابات ٢٢ خرداد.
نزدیک به ١٦٠ روزنامه نگار در سراسر جهان، برای فرار از زندان و یا مرگ و گاه در شرایطی پر هزینه مجبور به ترک کشور خود شده اند. عکاس خبرنگاران ایرانی برای فرار از بازداشت و شکنجه از مرزها می گذرند تا به ترکیه یا یکی دیگر از کشورهای همسایه پناه برند. خبرنگاران رادیو سومالی مرزها را پشت سر می گذارند تا از مرگ حتمی نجات یابند. این حرفهکاران گزارشگرانی هستند که به هر وسیلهای میخواهند به سکوت وادارشان کنند.
ژان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز به مناسبت انتشار بیلان ٢٠٠٩ اعلام کرد : « در سال ٢٠٠٩ جنگ و انتخابات دو تهدید جدی علیه روزنامه نگاران بوده اند. پوشش خبری منازعات و جنگ بیش از پیش به کاری دشوار تبدیل شده است. روزنامهنگاران بعنوان هدف نشانه گرفته میشوند و خطر به قتل رسیدن و یا ربوده شدن تهدیدشان میکند. اما انجام وظیفه گزارشگری در کارزارهای انتخاباتی نیز به کاری خطرناک تبدیل شده است و میتواند خبرنگار را به زندان و یا بیمارستان هدایت کند. در سال ٢٠٠٩ در کشورهای غیر دمکراتیک، خشونتهای پسا انتخاباتی علیه خبرنگاران به ویژه پر اهمیت بودهاند.
« نکته قابل تاکیددیگر آنکه وبلاگنویسان و سایتهای اینترنتی بیش از پیش قربانی سانسور و سرکوب میشوند. امروز این امر پدیدهای عملا پدیدهای فراگیر در همه کشورهاست. هر بار که اینترنت و یا رسانههای جدید (تلفن همراه و شبکههای اجتماعی ) نقشی تکمیلی در انتشار اطلاعات بر عهده میگیرند با سرکوب و باتوم روبرو میشوند.
« نگرانی اصلی ما در سال ٢٠٠٩ مهاجرت جمعی روزنامهنگاران از کشورهای سرکوبگری مانند ایران و سریلانکا است. مسئولان حکومتی در این کشورها دریافتهاند که با وادار کردن روزنامهنگاران به ترک کشور کثرتگرایی و میزان انتقاد از قدرت حاکم را کاهش میدهد. این سیاستی خطرناک است که باید به شکل جدی آن را افشا و محکوم کرد.»
افزایش ٢١ درصدی کشته شدن روزنامه نگاران
روزنامهنگاران کشته شده در سال ٢٠٠٩ ، به استثنای کریستین پووادا مستندساز اسپانیایی فرانسوی تبار که در السالوادور کشته شد، همگی در کشورهای خود به قتل رسیده اند. « این خبرنگاران که از گزارشگران مشهور جهانی کمتر شناخته شده هستند، بهای سنگین حق ما برای دانستن در بارهی جنگ ها، تخریب محیط زیست، فساد و رشوه خواری و... را پرداخت میکنند." سال ٢٠٠٩ با حمله نظامیان اسرائیلی به غزه ، بد آغاز شد. نظامیان اسرائیلی علاوه بر بستن راهها و ممنوع کردن ورود خبرنگاران به این منطقه، با حملات هوایی ساختمان رسانهها ها را ویران کردند و اینگونه حقوق بینالمللی در امر مساعدتهای بشر دوستانه را نقض کردند. در پی این حملات دو خبرنگار کشته شد. سال ٢٠٠٩ همچنین برای روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر در قفقاز روسیه سالی پرخطر بود. ناتالی استیرووا در چچن و ملک اکدی لیوف در داغستان، شاهدان جنگ کثیف مسکو و متحدان داخلیاش بودند که بدون ترس از پیگرد قضایی حذف شدند.
گروههای مسلح اسلامی، دست کم، مسئول قتل ١٥ روزنامهنگار در سراسر جهان هستند. در سومالی شبه نطامیان الشباب قتلهای هدفمند و عملیات انتحاری را افزایش دادهاند. هفت گزارشگر در سومالی کشته شدهاند که چهار تن از آنها در انفجار دفتر رادیو شابل به قتل رسیدند. این رسانه علیرغم وضعیت نابسامان هنوز به اطلاعرسانی ادامه میدهد. در پاکستان خبرنگاران از سوی طالبان مستقر در شمال غربی کشور هدف حمله و تهدید قرار میگیرند. در سال ٢٠٠٩ ربودن و گروگانگیری خبرنگاران افزایش پیدا کرده است. بیشترین موارد در افغانستان، مکزیک و در سومالی اتفاق افتاده است. اگر خبرنگار نیورکتایمز داوید روث و مترجم افغانش توانستند از دست ربایندگان بگریزند، اما گزارشگر افغانی سلطان منادی در پی عملیات آزاد سازی نظامیان انگلیسی به قتل رسید. « سه سال پس از تصویب قعطنامه ١٧٣٨ شورای امنیت سازمان ملل در باره حفاظت از خبرنگاران در مناطق جنگی، دولتهای عضو هنوز از تضمین امنیت کارکنان رسانه ها ناتوانند.» تعرض و تهدید یکی از اشکال جدی اعمال خشونت علیه روزنامهنگاران است که نسبت به سال گذشته یک سوم افزایش داشته است. (۹٢۹ در سال ٢٠٠٨ نسبت به ١٤٥٦ در سال ٢٠٠٩) بیشترین تعداد بازشماری شده است به ویژه در موضاعاتی که قاچاقچیان مواد مخدر، فساد و ارتشای مفسدان محلی افشا میشوندٰ با ٥٠١ مورد در قاره امریکا است . آسیا با ٣٦٤ مورد در مقام دوم قرار دارد که به ترتیب در پاکستان، سریلانکا و یا در نپال اتفاق افتاده اند.
سانسور رسانههای با دستکم ٥٧٠ مورد نشریه، رادیو و یا تلویزیون برای ممنوع شدن پخش یک خبر یا تعطیلی کامل، افزایشی خطرناک یافته است. توقیف از یک نشریه فکاهی در مالزی، ده ها روزنامهی اصلاحطلب در ایران، رادیو بین المللی فرانسه در جمهوری دمکراتیک کنگو و تلویزیون بی بی سی جهانی در روندا همه از نمونههایی از این سانسور هستند.
تعداد روزنامه نگاران دستگیر شده ( از ٦٧٣ نفر در سال ٢٠٠٨ - ٥٧٣ نفر در سال ٢٠٠٩ ) به شکلی نامحسوس کاهش یافته است .از جمله در آسیا به دلیل کمتر شدن اعمال محدویت ها برای آزادیها اما بیشترین تعداد دستگیریها در خاورمیانه بوده است.
خشونت های انتخاباتی
٣٠ روزنامهنگار به قتل رسیده در جزیره میناندو در فلیپین، تلاش یکی از نامزدان مخالف فساد برای ثبت نام در انتخابات محلی در سال ٢٠١٠ را تحت پوشش خبری قرار میدادند. در کارزار انتخاباتی زین العابدین بنعلی روزنامهنگار تونسی توفیق بن بریک زندانی شد و همکارش سلیم بوقدیر قربانی خشونت شد. در گابن به هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری علی بنگو بسیاری از روزنامهنگاران قربانی تهاجم فیزیکی و برخی نیز تهدید به مرگ شدند. چندین نشریه نیز به شکل موقت یا دائم به دلیل روشنگری در باره خشونتهای پیش و پس از انتخابات و یا انتقاد از دولت جدید توقیف شدند. در ایران انتخاب مورد مناقشه محمود احمدی نژاد به موج سرکوب بی سابقه ای علیه رسانهها منجر شد.
انتخابات کثرتگرا که سمبلی از دمکراسی است میتوانند به کابوس برای روزنامهنگاران تبدیل شوند. در کارزارهای انتخاباتی رسانههای دولتی در بیشتر موارد از پوشش دادن منصفانه همه نامزدان انتخابات منع میشوند. امری که در انتخابات مورد مناقشه افغانستان و یا شبه انتخابات گینه اکواتور روی داد. خبرنگاران فعال در معرض خطر تهدید از سوی جناح رقیب قرار میگیرند. در هنگام شمارش آرا، آزادی حضور رسانهها رعایت نمیشود چنان که در انتخابات محلی سریلانکا در مناطق تامیل شاهد آن بودیم.
مشکل جدیتر در هنگام اعلام نتایج است. طرفداران محمود احمدی نژاد ناخرسند و کلافه از جنبش اعتراضی که خودجوش و یا با همیاری مطبوعات اصلاحطلب، و اینترنت سازماندهی شده بودند به سرکوب شدید صدها روزنامهنگار و وبنگار پرداختند که آنها را به براندازی و یا جاسوسی برای خارجی ها متهم میکردند.
امسال جسارت روزنامه نگاران در مراحل پیش و پسا انتخابات با بازداشت و بد رفتاری و احکام سنگین زندان پاسخ داده شد. تکرار سناریوی سرکوب پس از اعلام نتایج انتخابات که در اغلب موارد همراه با دزدیدن رای مردم است باید جامعه جهانی را وادار کند که راه حلی برای حفاظت بیشتر از رسانه پیدا کند. « به نظر نمیرسد این موج خشونت که در سال آینده نیز با انتخاباتی که در کشورهای ساحل عاج، سریلانکا، برمه، عراق و یا در سرزمین های فلسطینی انجام خواهند شد، فرو بنشیند، برای گزارشگران بدون مرز که یکی از وظایفش بررسی نقش رسانه ها در انتخابات است بسیار نگران کننده است.»
بیش از صد وبلاگ نویس و وبنگار معترض در زندان
گزارشگران بدون مرز برای نخسین بار پس از پدیدار شدن اینترنت بیش از ١١٠ وبلاگ نویس و وب نگار معترض زندانی بازشماری کرده است که برای ابراز آزاد عقایدشان بر روی اینترنت زندانی شده اند. این رقم به خوبی خود نشانگر گسترش سرکوب اینترنت در ده ها کشور جهان است. بسیاری از دولتهای جهان علنا سیاست جرم دانستن ابراز عقاید بر روی اینترنت را در پیش گرفته اند و امید به اینترنت بدون سانسور را از بین بردهاند.
اینترنت یکی از موتورهای اعتراض دمکراتیک در بسیاری از کشورهای و به ویژه در ایران و چین است. از همین رواست که دولت های اقتدارگرا خواهان مجازات شدید کاربران هستند. دو وبلاگنویس آذربایجانی که برای ساختن فیلم ویدئویی ظنز از دو صاحب مقام به دوسال زندان محکوم شده اند. در سال ٢٠٠٩ چین همچنان اصلیترین سانسورگر اینترنت در جهان است، اما به ترتیب ایران، ترکیه، تایلند و عربستان سعئدی و ویتنام و اوزبکستان نیز به مسدود سازی منظم سایتها و وبلاگ ها و کنترل بیان آزاد بر روی اینترنت اقدام می کنند. اینترنت در ترکمنستان تحت کنترل کامل دولت است.
امسال وبلاگنویسان و شهروندان وبنگار بیشتری برای ابراز عقاید خود بر روی اینترنت مورد تعرض و تهدید قرار گرفتند و یا بازداشت شدند، در حالی که اعضای شبکه های اجتماعی و سایتها مشارکتی بیشتر شده اند. در مصر کریم عامر همچنان زندانی است، هنرمند معرف برمه ای زرگانر هنوز باید ٣٤ سال دیگر در زندان بماند. چهره های مدافع آزادی بیان از جمله هو جیا و لیو زایابو در چین و در ویتنام نگیان ترونگ و دیو گی قربانی سرکوب پلیس اینترنت شده اند.
بحران اقتصادی نیز از جمله موضوعاتی بود که اعمال سانسور را به ویژه بر روی اینترنت تشدید کرد. در کره جنوبی یک وبلاگنویس به ناحق برای نابسامان تعریف کردن وضعیت کشور بازداشت شد. در تایلند چندین شهروند وبنگار برای طرح موضوع بحران در کشور بازداشت و یا تهدید شدند. طرح رابطه وضعیت سلامت شاه و شاخص بورس بانکوک آنها را به هدف حمله مقامات مسئول کشور تبدیل کرد. در دبی برای طرح فرو ریختگی بازار داخلی سانسور اعمال شد.
کشورهای دمکراتیک از این امر کنار نمانده اند در بسیاری از کشورهای اروپایی به بهانه پورنوگرافی کودکان و یا بارگزاری غیر قانونی موازین تازه ای برای کنترل اینترنت در دست تدوین است. استرالیا در نظر دارد سیستم فیلتر کردن اجباری را که برای آزادی بیان بسیار خطرناک است، به اجرا گذارد. دستگاه قضایی ترکیه سایتهای بیشتری از جمله یوتیوب را برای اهانت به نخستین رئیس جمهور کشور کمال آتاتورک مورد سانسور قرار داده است. لوسی موریان مسئول دفتر آزادی و اینترنت گزارشگران بدون مرز در این باره می گوید. " در طی یک سال تعداد کشورهایی که به سانسور اینترنت اقدام میکنند دو برابر شده است. گرایشی نگران کننده که نشانگر بیشتر شدن کنترل بر رسانههای جدید است و این درحالی است که میلیونها شهروند وب نگار بر روی اینترنت برای دفاع از موضوعات متفاوت بسیج شده اند. برای مقابله با جرم دانستن کردن آزادی بیان بر روی اینترنت گزارشگران بدون مرز امسال نیز در ١٢ مارس روز مبارزه برای آزادی بیان بر روی اینترنت و علیه کشورهای دشمن اینترنت را سازماندهی میکند."
محاکمه رسانه ها
در ٣٠ دسامبر ٢٠٠٩ دست کم ١٦٧ روزنامهنگار در زندان بسر میبرند. برای یافتن آماری مشابه و این تعداد روزنامهنگار زندانی باید به سال ١٩٩٠ رجوع کرد. با آنکه گزارشگر ویژه سازمان ملل برای آزادی بیان بارها تکرار کرده است که حکم زندان برای تخلفات مطبوعاتی نامتناسب است اما هنوز بسیاری از دولتها این مجازات را در قوانین خود حفظ کردهاند و در اجرای آن نیز افراط میکنند. احکام صادر شده برای روزنامه نگاران در کوبا، چین، سریلانکا و یا در ایران با احکام صادره برای دیگر جنایات برابری میکنند. زندان و خشونت تنها پاسخی است که در اغلب موارد مسولان حکومتی به کارکنان رسانهها میدهند. اینگونه در خاور میانه دست کم هر روز یک مورد بازداشت یا تعرض انجام میگیرید. در عراق برای مثال در سال ٢٠٠٩ بیشتر از ٦٠ مورد تعرض و بازداشت انجام شده است. در سرزمین های فلسطینی بیش از ٥٠ روزنامهنگار از سوی حماس در غزه و از سوی جنبش فتح در کرانه باختری اردن در بازداشت بسر میبرند. آفریقا و آسیا برای میزان بازداشت شانه به شانه هم قرار دارند.
وقتی قدرتهای حاکم روزنامهنگاران را بازداشت نمیکنند. آنها را با شکایات زنجیره ای مورد آزار قرار می دهند. عمر بهلوچی مدیر یک روزنامه در الجزایر در یک سال به تنهایی ١٥ احضاریه برای دادگاه دریافت کرده است. در ترکیه و یا در مرکش رسانه های مخالفان هدف شکایات متعدد قرار گرفته که همواره به محکومیت آنها و پرداخت جریمههای سنگین منجر میشود.
تبعید برای زنده ماندن
برای نخستین بار گزارشگران بدون مرز در بیلان سالانه خود آ<ار روزنامهنگارانی را که برای حفظ جان و یا آزادی خود مجبور به ترک کشور شده اند، منتشر کرده است. نزدیک به ١٥٩ نفر از کارکنان رسانهها و برخی در شرایطی بسیار خطرناک مجبور به ترک کشور خود شده اند. مهاجرت نزدیک به پنچاه نفر روزنامهنگاران و وبنگاران ایرانی و یا ٢٩ نفر از همکاران سریلانکایشان خود آماری زیاد است. بدون آنکه از افریقا با بیش از پنجاه روزنامهنگار سومالیایی که از وضعیتی دهشتناک فرار کرده یا ده ها خبرنگار اریتره ای که برای حفظ جان خود از دست خطرناکترین دیکتاتور قاره مجبور به فرار شدهاند سخنی بگویم. مهاجرت روزنامه نگاران همچنین کشورهای گینه، افغانستان، پاکستان، مکزیک و کلمبیا و اتیوپی را نیز شامل می شود.
این شاخص جدید نشانگر رعب و وحشت حاکم بر کشورهای برای حرفهکاران رسانهها است. در مسیر مهاجرت روزنامهنگاران با مصائب بسیار و اینده ای نا روشن رودرو هستند. بسیاری ماهها و یا حتا سالها باید منتظر حمایت و یا استقرار در منطقه ای امن باشند.
توضیح : گزارشگران بدون مرز برای ارائه این بیلان همچون سالهای گذشته مواردی را برشمرده است که رابطه میان حرفهی قربانی با حادثه برای سازمان یا کاملا و یا با احتمال نزدیک به یقیقمشخص شده است. این آمار مبتنی بر مواردی است که گزارشگران بدون مرز از آنها مطلع شده و مواردی را که قربانیان برای حفظ امنیت خود خواهان افشای آن از سوی خود و یا ما نبوده اند خوداری کرده است.