شرکت های مخابراتی دهان رسانه ها را در افغانستان بسته اند
موبايل طاعونی دیگر در افغانستان!/ اين مافيا در چند سال اخير توانسته است کنترل رسانه ها را بدست گرفته و رسانه هایی که خود را رسانه های آزاد می دانند، از کوچکترين انتقاد درباره ی آنان عاجز هستند. از سوی ديگر اين شرکت ها برای پيشبرد منافع خود در زد و بند با مقامات دولتی و گروه های مخالف دولت مانند گروه طالبان می باشند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: دولت افغانستان چندی پيش قانون مخابرات را در افغانستان به تصويب رساند. اين قانون ساز و کار شرکت های مخابراتی در افغانستان را مشخص می کند. در افغانستان قوانين مختلفی در زمينه های مختلف ترتيب داده شده که يکی از مشکلات عمده، عدم پايبندی به قانون می باشد. عدم پایبندی به قانون و نقض آن پيش از شهروندان توسط دولت و مقامات بلند پايه دولتی صورت می گيرد.
در افغانستانی که بيش از هفتاد درصد مردم آن زير خط فقر زندگی می کنند و کمتر از دو هزار و پنجصد افغانی (پنجاه دالر آمريکايی) عايد دارند، شرکت های مخابراتی مبالغ هنگفتی را از خدماتی که ارايه ی می دهند نصيب خود می کنند. موبايل گران ترين وسيله ی مخابراتی در تمام کشورهای جهان محسوب می شود و مردم در افغانستان از همين گرانترين آن استفاده می کنند. دولت افغانستان و بويژه وزارت مخابرات به مديريت اميرزی سنگين يکی از دستاوردهای مهم خود را گسترش خدمات ارتباطی از طريق موبايل می داند. دولت افغانستان کوچکترين تلاشی را برای راه اندازی، تقويت و گسترش تلفن های ثابت و تلفن های عمومی در کنار سرک ها انجام نداده و حتا با راه اندازی شرکتی بنام افغان تلکام (بصورت بی سیم)، عملا وارد همان گردونه ای شده است که شرکت های خدمات مخابراتی غير دولتی قرار دارند و نوعی از مافيا محسوب می شود. اين مافيا در چند سال اخير توانسته است کنترل رسانه ها را بدست گرفته و رسانه هایی که خود را رسانه های آزاد می دانند، از کوچکترين انتقاد درباره ی آنان عاجز هستند. از سوی ديگر اين شرکت ها برای پيشبرد منافع خود در زد و بند با مقامات دولتی و گروه های مخالف دولت مانند گروه طالبان می باشند.
به گفته ی يک روزنامه نگار در کابل در چند سال اخير شرکت های مخابراتی افغان بيسيم، روشن، ام تی ان و اتصالات تبديل به جوک (زالو) هایی شده اند که خون مردم را می مکند.
زمانی که شرکت افغان بيسيم شروع بکار کرد، هر سيم کارت را به علاوه ی يک موبايل موتورلا (اجباری)سه صد دالر آمريکايی به فروش می رساند. در همين حال اين شرکت بنا به گزارش رياست مبارزه با فساد و ارتشای اداری در سال 1384، هزينه های لازمی را که بايد به وزارت مخابرات برای چينل های (کانال) چهل و دوصد KHZ می پرداخت نپرداخته بود. پس از شرکت افغان بيسيم، روشن دومين شرکتی بود که پا به افغانستان گذاشت و در مدتی کوتاهی توانست جای پای خود را باز کند. تعداد قابل توجهی از مردم که در نتيجه ی عدم امکانات ارتباطی به افغان بيسيم روی آورده بودند، از آن پس دو موبايل را خود حمل کرده و می کنند: افغان بيسيم و روشن. شرکت روش که درصد قابل توجهی از سهام آن متعلق به بنياد آغا خان می باشد، در کنار تبليغات ميدانی، تبليغات گسترده ای را از طريق رسانه ها و بويژه تلويزيون طلوع آغاز کرد. شرکت افغان بيسيم نيز برای عقب نماندن از رقابت ها و نيز دنبال کردن اهداف ديگر مالک آن احسان الله بيات، تلويزيونی را بنام آريانا در کابل تاسيس نمود. اين دو شرکت بدون آنکه تنشی آشکار ميان آنان پيدا شود، در فضای افغانستان دست به تجارتی گسترده زدند که نتيجه ی آن نوعی طاعون در افغانستان است و با پای گذاشتن شرکت های مخابراتی ديگر در کشور، اين طاعون گسترش قابل توجهی يافته است. عدم نظارت دولت بر نحوه ی اعتبار دهی به مشتريان از طريق کارت های اعتبار، خود مساله ی ديگری ست که امکان فساد و کسر اعتبار مشترکين را افزايش داده است. برای نمونه گفته می شود بيش از هشت ميليون مشترک شرکت های مخابراتی مختلف در افغانستان وجود دارد، اگر چنانچه اين شرکت های مخابراتی در هر روز تنها ده واحد (يونيت) را از اعتبار اين مشترکين کسر کنند، مبلغ هنگفتی می شود که نصیب اين شرکت ها می شود. جملاتی مانند "کرديت من خورده شده است"، جملاتی رايج هستند که تقريبا بيشتر مشترکان اين شرکت ها بين خود رد و بدل کرده اند. باز هم از سویی ديگر رسانه ها که بايد چشم بينا و گوش شنوای جامعه باشند، درباره ی اين مسايل سکوت کرده اند.
چرا؟
کابل پرس اين چرا را با برخی از روزنامه نگاران کشور در ميان گذاشته است.
يک روزنامه نگار می گويد شرکت های خصوصی مخابراتی سالانه ميليون ها افغانی برای تبليغات تجارتی به رسانه های خصوصی می دهند. همين امر باعث می شود که من و همکارانم از تحقیق در مورد چگونگی کار و عرضه خدمات شرکت های مخابراتی خصوصی باز داشته شويم.
او می گويد مالکان رسانه ها روزنامه نگاران را از تحقيق درباره ی شرکت های مخابراتی باز می دارند.
او ادامه می دهد که رابطه ی مالی ميان طالبان و برخی از شرکت های خصوصی مخابراتی وجود دارد. بخش اعظم مناطق جنوب، جنوب شرق و جنوب غرب افغانستان در حقيقت تمام مناطق ناآرام در افغانستان تحت کنترل طالبان است و آنان به سادگی می توانند منافع اين شرکت های مخابراتی را تهدید کنند. برای مثال آنتن هايشان را تخريب کنند، مردم را از استفاده ی نمراتشان بازدارند، از فروش کريديت هايشان جلوگيری کنند. مطمئن هستم طالبان برابر پولی که اين شرکت ها به عنوان باج در اختيارشان قرار می دهند از اين کار خودداری می کنند. طالبانی که حتا مکتب، شفاخانه ها و سرک و پل را تخريب می کنند چگونه هيچ تهدیدی را متوجه منافع اين شرکت ها که در دورترين نقاط دولت هيچ کنترلی ندارد نمی رساند. من از تحقيق در اين موارد باز داشته شده ام.
يک روزنامه نگار ديگر می گويد عدم علاقمندی دولت و در راس آن وزارت مخابرات برای راه اندازی تلفن های ثابت و تلفن های همگانی شهری در مدت زمان توسعه ی خدمات موبايل جای سوال دارد. محدود ساختن انتخاب در بازار آزاد برای مشترکين خدمات موبايل توسط دولت افغانستان توطئه ای ست که به نفع چند شرکت خصوصی خدمات موبایل که در حقیقت پول را از افغانستان خارج می کنند چيده شده است. سالانه ميليون ها دالر از سرمایه ی کشور فقيری مانند افغانستان، توسط اين شرکت ها خارج شده و به نظر من اين يک توسعه ی معيوب است که از تحقیق در اين موارد نه تنها من بلکه بيشتر خبرنگاران که در رسانه های خصوصی- تجارتی کار می کنند باز داشته می شوند.
کابل پرس: اگر اين رسانه ها، در اين موارد تحقيق کرده و آن را نشر کنند، چه اتفاقی می افتد؟
روزنامه نگار: هيچ اتفاقی نمی افتد همانطوری که در بخش های ديگر هيچ اتفاقی نمی افتد و تنها سودی که دارد انتقال آگاهی بيشتر به مردم است که اين کار را در حال حاضر کابل پرس انجام می دهد. من از شما می پرسم نشر اين مطلب چه کاری خواهد کرد؟ کدام شرکت مخابراتی به دادگاه کشانده خواهد شد. آيا کسی هست که از اميرزی سنگين بپرسد چرا اينکار را می کند؟ و آيا تلويزيون طلوع، آريانا و شمشاد و ايکس و ...بخاطر بازداشتن خبرنگارانشان به محکمه کشانده خواهد شد؟
در همين حال دو خبرنگار ديگر که نخواستند نامشان فاش شود نيز ضمن تاکيد بر سانسوری که از جانب صاحبان رسانه ها اعمال می شود، گوشه ای ديگر از زد و بند ميان شرکت های مخابراتی و رسانه ها را بر ملا نمودند. يک خبرنگار راديویی به کابل پرس گفت که خبرنگاران اين راديو بارها قصد داشتند تا درباره ی يک آنتن شرکت افغان بيسیم روی بام شفاخانه ی مهاتما گاندی در شهر کابل تحقيق کرده و نشر کنند اما از طرف صاحبان اين رسانه متوقف شدند. وی افزود که وجود اين آنتن بر بام شفاخانه باعث شده است که دستگاه های مخصوص آزمايش مانند اکسره (برای گرفتن عکس استخوان بوسيله ی اشعه ی ايکس) و ديگر وسايلی که با امواج الکترو مغناطيسی کار می کنند، مختل شده، نتايج درست نداده و بيماری تشخیص نشود. همچنين وجود اين آنتن مستقيما بر صحت بيماران تاثير گذاشته و بيماری موجود آنان را گسترش می دهد. شفاخانه جای شفا يافتن است يا بيشتر شدن بيماری؟ اين خبرنگار علت سانسور را وجود آگهی های شرکت افغان بيسيم برای اين راديو دانست.
يک خبرنگار تلويزيون آريانا در کابل نيز که نخواست نامش فاش شود به کابل پرس گفت که معاش مرا افغان بيسيم می دهد و از عوايد اين شرکت است و حتا اخبار مربوط به ضررهای استفاده از موبايل را ما نشر کرده نمی توانيم.
يک منبع نيز در وزارت مخابرات افغانستان به کابل پرس گفته است که برای آنان شکایت های مردمی زيادی مربوط به کم شدن اعتبار (کريديت) موبايل مشترکان می رسد که پيگيری چندانی نمی شود.
پيامها
15 جون 2009, 00:31, توسط ذبیح معصومی
مه کاملا موافق ام بانویسنده این مقاله
15 جون 2009, 06:45, توسط هادی
اگر دستت به انگور نرسید میگی تلخه.
15 جون 2009, 08:28
mega torsha
16 جون 2009, 04:55, توسط هادی
The same thing mate