صفحه نخست > دیدگاه > انديشه > چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن!

چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن!

کامران میرهزار
يكشنبه 17 جون 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اول از همه دوسالگی هفته نامه ی ارمغان ملی را به جناب محمد داود سياووش تبريک می گويم . با توجه به رويکرد فرهنگی ارمغان ملی، دوست دارم کوتاه، درباره ی روش دنبال کردن موضوعات فرهنگی، چه در اين هفته نامه و چه در رسانه های ديگر گپی گفته باشم.

در افغانستانی که فرهنگ معمولا ناديده گرفته شده و خرد، پرسشگری و ژرف شدن و آفرينش انديشه در روابط بنيادین و بازنمايی يا بازيافت آن در روساخت ها، گم شده، هر قلمی برای بهبود، سودمند است.

اما در اين افغانستان خردگريز چه چيزی، توان چراغ بدست گرفتن و جست و جو را می دهد؟ خرد گريزی چيزی ست که قرن ها پيش، مولانای ما، از آن دليل، در جستجوی آن به آوارگی ناچار رفت و يا به زردشت و محيط بودايی اين فرصت را نداد که با جهان انسان، در جغرافيايی که اکنون افغانستان می نامندش، تنيده شده و پايداری کند. خارج از اين جغرافياست که جهان مولانايی ترسيم می شود و مجالی پيدا می کند که به رخ کشيده شود. بايد همواره مفهوم گسترده تری از جهان مولانايی ترسيم کرده باشيم، ورنه اين گستردگی مولانا، در افغانستان بيگانه است و افغانستان همچنان مولانا را نمی شناسد. بهانه ی سال مولانا اگر در افغانستان نتواند جهان مولانا را از زاويه ی تازه و نو بنماياند، همايش برگزار کردن و چهار آدم را دور هم جمع کردن، فقط پول خرج کردن است و تاييد اينکه مولانا همچنان در وطن خويش غريب است. وطن اينجا در مفهوم زادگاه آمده و وطن مولانا، وطنی نيست که به فلان قريه و ده در بلخ برده شود که برگزارکنندگان همايش و وزير فرهنگ کشور افغانستان را اگر تنها در آنجا رها کنی، راه بازآمدن را به کابل گم خواهند کرد. همايش برگزار کردن و صفحه سياه کردن درباره ی مولانا، بدون درک امروزی از مولانا و پيوند آن با رنج مولانا ، نگاه کردن سوی چراغدان می باشد و مسير شناخت و ورود به اين جهان را مسدود می کند. به همين شکل می توان اين مساله را به مفاهيم و جهان های ديگر نيز پيوند داد و عدم نوگرايی و آفرينش را با همين طنز مولانايی تفسير کرد.

اگر تاريخی بر تاريخ مولانا افزوده نشود و انديشه ی جديدی را در ادامه ی مولانا نداشته باشيم، در حقيقت جهان را در خود توقف داده ايم.

بيشتر ديده می شود که بررسی جهان مولانا و مفاهيمی از اين دست، به پيداکردن قريه و زادگاه مولانا محدود مانده است و يا يک نويسنده ی به ظاهر حرفه ای، نسخه ای را در برابر نسخه ای ديگر می نهد، بدون اينکه تفسيری تازه و امروزی ارايه کند و يا بر پهنای اين جهان بيافزايد.

کوشش هايی برای درک امروزی اين قبيل مفاهيم انجام شده است. مثلا احمد شاملو، شاعر نوگرای فارسی، تلاش هايی را برای قرار دادن نشانه های متن در بازی جديد انجام داد و اين تلاش ها را در مطالعات خود درباره ی مولانا، حافظ و خيام در اختيار خوانندگان گذاشت و درک مساله ی توسعه و دگرگونی بازی نشانه ها در متن، او را به نوگرايی کشاند و باعث آفريده شدن نخستين نمونه های پُخته ی شعر مدرن فارسی شد. کار شاملو و نسخه هايی که او از مولانا، حافظ و خيام ارايه کرد، ممکن به مذاق محققان کتابخانه ای خوش نيايد اما فکر می کنم کار بنيادی تر، از شاملو بود و نه کسی که سال ها نسخه ای را برابر نسخه ی ديگر نهاد تا ببيند مُراد مولانا و آنچه همان تَن خاکی مولانا آفريد چه بود و اين بيت معنی اش اين می شود و در اينجا به نظر می رسد مولانا يا حافظ اين کلمه را به کار برده و نه اين کلمه ی ديگر را.

اين نوع نگاه، تفسير و تحقيق ديگر جان چندانی ندارد. گرچه همين نوع نگاه، سال ها بر رسانه ها و دانشگاه ها و ساير نهادهای فرهنگی سايه انداخته بود و مسير کار اين نهادها را در عقب بودن و يا کژبودن از جريان خلاق باقی گذاشت. استادان دانشگاه ها خوب می دانند که مولانا در کدام سال بدنيا آمد، همزمان با کدام پادشاه و پدرش که بود و جد پدری اش چه نام داشت و ...اما همين آدم ها نمی توانند، يک درک امروزی از اين جهان ارايه دهند.

رسانه ها و از جمله هفته نامه ی "ارمغان ملی " اگر نتواند، نگاه سنتی به جهان را به چالش بکشانند و يا اينکه نتوانند بازتاب انديشه های نو باشند و تکرار و تکرار و تکرار باشد، بهتر است که نشرات نداشته باشند.

شاعر و متخصص سیستم های معلوماتی
سردبیر و ناشر کابل پرس?
هزاره از هزارستان

آنلاین :

Work and Poetry

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام دوستان محترم!
    گرچه من هم مثل اکثريت خواننده گان محترم ديگر خوب مي دانم که سايت کابل پرس? نوشته اي که بنفع صبورالله سياه سنگ باشد چاپ نمي کند اما اگر موضوع تاخت و تاز بر سياه سنگ باشد با کمال ميل و چرا ني حتما چاپ مي شود! باز هم در مورد نگاه نو وکاملاً تازه از زندگي، شعر و انديشه مولينا جلال الدين بلخي شما را دعوت ميکنم به خوانش مقاله اي تحت عنوان مولانا Rumi از دکتر سياه سنگ شما در سايت کابل نات:

    www.kabulnath.de/Salae_Soum/Sh...

  • با پوزش از معترضه خواستم مطلبی که یک نفر سبزواری دارد ونام چراغ در آن هست بیان کنم:
    جرجر اندر چراغ یعنی چه//آدمی را دماغ یعنی چه//جرجر اندر چراغ از تری است//آدمی را دماغ از خری است//
    خدای ناکرده قصد و غرضی در کارنیست.تداعی شد دیگر

    آنلاین : httpندارد

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس