اندیشه ورزان افراطی و شکست اسلام گرایی سیاسی سنی در تشکیل حکومت اسلامی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
از ایجاد نخستین سازمان اسلام سیاسی توسط شیخ حسن البنا در مصر و گسترش آن به سایر کشور های اسلامی جریانات فکری اسلام سنی به دلیل اقدامات افراطی و عدم تطابق گفتار با کردارشان با شکست های پی هم روبرو بوده از اخوان المسلمین در مصر، جهاد گران و طالبان در افغانستان همگی در ایجاد نظام پاسخگو بر مبنا آموزه های اسلام که در تعامل با جهان بتوانند زندگی کنند ناتوان بوده اند.
اندیشه ورزان افراطی
اندیشه ورزان افراطی تنها فکر وعمل ،گفتار و کردار خودشان را اصل و از دیگران را نادرست و مفرق می دانند. کلاه و مندیل بزرگشان را نماد خدا پرستی و دیگران را در هر قاموسی بی دین و به دور از خدا معرفی می کنند . تفسیر وبرداشت سطحی هر ملا و مولانا از دین و آموزه های دینی و هم هویتی با باور ها زمینه تمامی بیداد گری ها و جنگ افروزی های است که اکنون در افغانستان به عنوان بهترین مثال شاهد آن هستیم. از دید وبرداشت طالب اگر در یک حمله انتحاری ده ها تن انسان بی گناه جانهای شان را در کنار یک مورد از هدفشان از دست بدهند اشکالی ندارد زیرا به زعم و برداشت مغز های متفکر طالب آنها هم وارد بهشت می شوند واین برایشان بهتر است.آنها به پیامد ها و اعماق فاجعه ای که می آفرینند هیچگاه نیندیشیده اند که چه رویداد دردناکی را برای بازماندگان آن می آفرینند کودکانی را محروم از مهر پدر و مادرشان مادر و پدری را سوگوار مرگ فرزندان شان می گردانند که با فراوان درد وحرمان زندگی را به پیش خواهند برد. و دورنمای هرگونه صلح وسازش و رسیدن به توافق با اینچنین جریان های فکری بسی بعید ودور از دسترس می نماید.
شکست اندیشه ها و آرمان های اسلام سنی
جریان ها و سازمان های اسلام گرای سنی در قرن بیستم و در قرن جدید میلادی در تشکیل و ایجاد یک نظام ایده آل برمبنا آیین اسلام که پاسخگو به نیاز های جوامع اسلامی و در تعامل با سایر کشور های جهان باشد ناتوان بوده اند. با نگاهی به جریان اخوان المسلمین در مصر توسط حسن البنا فلسطینی که در دانشگاه الاظهر مصر شکل گرفت و بعد گسترش این جریان فکری اسلام سیاسی در کشور های عرب و افغانستان و پاکستان . که این روند در کشور مصر از همان بدو تشکیل اش مورد سرکوب نظام مصر قرار گرفته است که در زمان حکمرانی جمال عبدالناصر به اعدام رهبران اخوان به شمول سید قطب که از نظریه پردازان این جریان فکری بودند انجامید و بعد از آغاز بهار عربی که با خیزش مردم علیه نظام های استبدادی حاکم آغاز شد در مصر بعد از سقوط حسنی مبارک و بقدرت رسیدن اخوان المسلمین در انتخابات این نظام نتوانست به نیاز های مردم کشورش جوابگو باشد و بعد از یک سال با کوتای نظامی خونین از قدرت ساقط شد.
در افغانستان نیز جریان های مذهبی روند به مراتب بدتری را از سایر جریانان فکری در سایر کشور های اسلامی داشتند بعد از یورش ارتش شوروی به افغانستان و تاسیس احزاب اسلام گرای هم اندیشه با اخوان المسلمین در مصر و بعد از خروج ارتش شوروی از افغانستان برای کسب قدرت هزاران نفر از برادران مسلمان شان را برای رسیدن به ارگ ریاست جمهوری و بانک وتانک کشتند کشور را ویران نمودند و و هزاران انسان این سرزمین را وادار به کوچ اجباری به سایر کشور های همسایه و جهان نمودند که زندگی ناگواری را تا کنون دور از مرز های میهن شان می گذرانند در حالیکه همین آیینی که آنها مدعی آن بودند کشته شدن حتی یک مسلمان را به ناحق معادل کشته شدن کل بشریت نامیده اند و اقدامات جنگ افروزانه و ویرانگر گروها جهادی در افغانستان زمینه را برای جریان طالب فراهم ساخت که به زود ی بخش اعظم از کشور افغانستان را به چنگ درآوردند و در هم پیمانی با تروریست های افراطی بس خطرناک بین المللی جهان را علیه امارت شان بسیج نمودند و جهان را به مسیر بس خطرناکی سوق دادند که آتش آن در کشور های افغانستان،عراق،سوریه،مصرو شاخ آفریقا مشاهده میشود.
ناکامی اندیشه های اسلام سیاسی
با نگاهی به جریانات اسلامی در قرن گذشته و جدید که در جریان مبارزه برای تشکیل حکومتی برمبنا شریعت و آیین اسلامی به شکست روبرو شدند و یا گروه های که به قدرت رسیدند ولی به دلیل اقدامات افراطی شان به سقوط منتهی شدند در می یابیم که شکست جریان های فکری اسلامی به دلیل افراط در اعمال شان بوده است در افغانستان در جریان سی و اندی سال نا آرامی و جنگ و ویرانی که گروه های اسلامی در آن درگیر بودند اقدامات شان هیچ گونه سنخیتی با آموزه های دینی نداشته است. و کسب قدرت برایشان مهترین الویت بوده است و اسلام را روپوشی برای اقدامات غیر اسلامی و انسانی قرار دادند تفسیر شخصی هر ملا و مولانا و رهبر حزب از اسلام ،کینه و تنفر شدید نسبت به گروه های متخاصم دیگر چنان آنها را در دید یکدیگر از مرتبه انسانی و اسلامی کاهش دادند به پست ترین چیز که می توانستند رقبای شان را با افتخار بکشند آنچه که امروز در اکثر کشور های اسلامی بخصوص کشور های که آتش جنگ های مذهبی در آن شعله ور است شاهد هستیم.
جریانات اسلامی در افغانستان برای رسیدن به قدرت به هیچ قانون و اصولی پایبند نماندند مسلمان برادران مسلمان بی گناهش را کشت و درد و رنج بی شماری را برای میلیون ها انسان این سرزمین به وجود آوردند آنهم بر سر هیچ دست آوردی طالب نیز که از بستر اسلام سنتی برخاستند با اقدامات افراطی شان و فراگیری شیوه های خطرناک ترور و دهشت و کشتار از هم پیمانان دهشت افکن بین المللی شان و از بین بردن آثار تاریخی کشور و با پناه دادن و هم پیمانی با تروریست های خطرناک بین المللی انزجار مردم و جهانیان ار در مقابل خود بر انگیختند بساط حکومت شان اگر چه برچیده شد ولی هنوز دهشت آفرینی شان در هر نقطه افغانستان ادامه دارد و آتش نفرت شان مادری را داغدار فرزندش همسری را بیوه و فرزندانی را بی سرپرست می کند و جهانی را با پناه دادن به تروریست های بس خطرناک به وجود آورده اند که جایگاه بس خطرناکی شده است.