چرا تجزیه ی بالفعل کمترین انتخاب بد در افغانستان است؟
مقاله ی جدید بلک ول منتشره ی فارن افیرز 13 دسمبر 2010 / مترجم: دکتر ذکی پاهنگ
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
رابرت دی. بلک ول
همکار ارشد هنری کسنجر در شورای روابط خارجی ایالات متحده بوده،
سفیر امریکا در هند بین سالهای 3-2001،
معاون مشاور ارشد امنیت ملی در امور پلانگذاری ستراتیژیک در سالهای 4-2003 بوده است
خط مشی موجود ایالات متحده برای افغانستان هرینه ی خرچ ارقام ملیونی دالر و تحمل مرگ چندین صد اعضای همپیمان بین المللی در سال را در بر دارد تا جلو پیشروی طالبان افغان را در سرزمین پشتون افغان بگیرد، با افقی بسیار کمرنگی برای پایان. آنانیکه طلب فرصت بیشتر به امید کامیابی راهبرد موجود میکنند، معمولاً در توضیح این مساله کوتاه میایند که با در نظر داشت احتمال اینکه ظرف چند سال آینده این راهبرد به نتیجه یی خواهد رسید، چه مقدار تلفات انسانی و منابع خرچ خواهد گرفت و آیا این ارزش را دارد و چرا؟
محاسبه ی جامع و فاضل می انگارد که زمان برای حرکت به سوی پلان بی رسیده است.
ایالات متحده و یارانش در مسیر شکست دادن ماشین جنگی طالبان روان نیستند. در حال حاضر در افغانستان در حدود چیزی نرسیده به 150.000 نفرات نیروی یاری بین المللی زیر فرمان ایالات متحده در گیر استند. این رقم 30.000 نفر بیشتر از آنست که اتحاد جماهیرشوروی در سال 1980 پیاده کرده بود، مگر بر معیار آیین (دکترین) ضد شورشگری به اندازه ی نیمی از این تعداد نیاز است تا به امکان کدام صلحی دست یافته شود.
نه هم با یک نیروی اشغالگری که غالباً از تاریخ، ساختار قبیله یی، زبانها، رسم و رواجها، سیاست و ارزشها ی محل ناآگاه اند - نیروهای همپیمان خواهند توانست بر یک کتله ی بزرگی از پشتونهای افغان بر اساس مطالبات دکترین ضد شورشگری فایق آیند. به قول سباستین فریز، ایالات متحده «زمین عملیات انسانی» ساحات جنوبی و شرقی افغانستان را تسخیر نخواهد کرد. در نوامبر رییس جمهور افغان حامدکرزی به واشنگتن پست گفت که او میخواهد که نیروهای امریکایی از سرکها به دور باشند و هم از خانه های افغانها بیرون و اینکه موجودیت طولانی مدت این همه سرباز خارجی تنها جنگ را بد تر میسازد.
کرزی همچنان افزود «زمان آن فرا رسیده است که عملیاتهای نظامی کاهش داده شود»، «شما خود بهتر میدانید که زمان کم کردن بوتهای عسکری فرا رسیده است، زمان کمتر کردن فضولی در زنده گی افغانها.» این طرز تفکر معمول است- و عمیقاً در مخالفت با راهبرد ضد شورشگری یعنی افراز سربازان در
اجتماعات محلی.
کیفیت دولتداری سرزده از حکومت عمیقاً آغشته به فساد کرزی شاید بهبود چندان چشمگیری نیابد، مگر بدون یک تجدید نظر جامع دولت افغان، پیروزی ایالات متحده واقعاً ناممکن است. همانطوریکه کارشناس امور ضد شورشگری- دیوید کیلکولن تاکید میکند، «شما تنها به اندازه ی همان دولتی که آنرا حمایه میکنید خوب استید»، و بر همان محک، بر اساس یادداشت دکستر فلکنز در نیویارک تایمز: «افغانستان حالا به طور قابل ملاحظه ای منحیث یکی از مقدمترین حکومات اوباشان و تبهکاران در دنیا شناخته شده است. بر اساس درجه بندی اداره ی شفافیت بین المللی بر معیار فساد، از جمله ی 180 کشور دنیا، افغانستان جای 179 م را کسب کرده است، تنها کمی بهتر از سومالیا.»
سودان در چند قدمی تجزیه؛ آیا افغانستان به سرنوشت سودان دچار می شود؟
يكشنبه 19 دسامبر 2010, بوسيله ى کابل پرس
تجزیه افغانستان، گروه پاکستانی پښتونخوا و مغزهای متفکر قبیله!
شنبه 2 اكتبر 2010, بوسيله ى کامران میرهزار
طرح تجزیه افغانستان
کافی است خود خواهان و عظمت طلبان قومی دست از این کردار های خود بردارند و خود را برتر از دیگر اقوام ندانسته و حقوق خود را به سطح یک شهروند عادی پائین بیاورند.
شنبه 18 سپتامبر 2010, بوسيله ى م- فرهنگ دوست هروی
تاکید بلک ویل بر پلان ب، تجزیه افغانستان
بلک ویل می گوید، طالبان در حال پیروزی هستند و ما در حال باخت. آن ها روحیه ی بالایی دارند و می خواهند به نافرمانی خود ادامه دهند. پلان ب با شکست مواجه شده است. او تاکید می کند که مناطق پشتون نشین جنوب و شرق افغانستان را باید در اختیار طالبان گذاشت. او می گوید دهه ها در نزدیکی غرب با افغانستان خطاهای زیادی صورت گرفته است.
دو شنبه 13 سپتامبر 2010, بوسيله ى کابل پرس
هدف از تجزیه افغانستان وعقب نشینی به شمال چیست؟
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در سخنانی در برابر یکی از کمیته های کنگره این کشور نسبت به عواقب اجرای توافقنامه دولت پاکستان و یک افراطیون اسلامگرا در دره سوات، در شمال غرب این کشور، ابراز نگرانی کرده و گفته است که وضعیت پاکستان خطری مهلک را متوجه امنیت جهان می کن ولی اقا جان چپمن باخاطرارام میگوید که این همه اهداف که غربیان درمورد مبارزه با ترریزم داشتند محقق شده است
جمعه 10 سپتامبر 2010, بوسيله ى عبدالصبور
طرح تجزیۀ افغانستان خیال باطل یک لابییست کاسب است!
فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
دو شنبه 16 اوت 2010
احمق خودتان هستید آقای اشرف غنی احمد زی، آقای وحید عمر
اشرف غنی: کسی که در رژيم جنایتکاران طالب، این رژيم را رژيمی مردمی معرفی می کرد و پس از روی کار آمدن کرزی یکی از کلیدی ترین افراد در بنا نهادن سیستم فاسد و مافیایی بود و بصورت غیر قانونی رییس دانشگاه کابل بود و در انتخابات ریاست جمهوری بصورت غیر قانونی با داشتن تابعیت آمریکا شرکت کرده بود.
چهار شنبه 4 اوت 2010, نويسنده: کامران میرهزار
طرح تجزیه افغانستان
تجزیه افغانستان باعث می شود که مردم قرون وسطایی به روش خود زندگی کنند و از آن لذت ببرند و مردم متمدن تر به شیوه ی دلخواه خود زندگی کرده و آزاد باشند. در ضمن در این صورت از سیطره طلبی یک قوم خاص که صدها سال است بر گرده ی ملیت های دیگر سوار است خلاصی خواهیم یافت.
يكشنبه 1 اوت 2010, نويسنده: مهرورز
طرح تجزیه ی افغانستان
چهار شنبه 14 ژوئيه 2010, نويسنده: احمد بهار چوپان
رابرت بلک ویل: آمریکا باید افغانستان را به دو قسمت تقسیم کند
عدم پرداختن به مسایل افغانستان و عدم جسارت برای عبور از خطوط ممنوع که بیشتر درونی می باشد و نوعی خودسانسوری همراه با وطن پرستی چشم بسته را با خود دارد، به ضرر جامعه ی افغانستان است. دیگران به راحتی بدون اینکه درگیر وجدانی تقلبی شوند، به بحث و تجزیه و تحلیل مسایل مختلف در حوزه های مختلف می پردازند و کند و کاو درباره ی مسایل را لازمه ی برخورد سالم تر و صحیح تر با آن برای منافع خود می دانند و در افغانستان اما وقتی دیگران درباره ی سرنوشت و آینده ی مردم بحث می کنند، اهالی قلم به همان احساس وطن پرستی چشم بسته پناه می برند.
شنبه 10 ژوئيه 2010, نويسنده: کابل پرس
طرح تئوریک تجزیه افغانستان
در شرایط فعلی طرح تئوریک تجزیه یک ضرورت به نظر می رسد، مهم ترین حد و مرزی که باید از آن عدول نکنند، این است که از تعصبات و خشونت های قومی به دور بوده و عدالت در طرح های تقسیمات در نظر گرفته شود، برای بدست امدن این شرایط، بهترین راه حل این است که جامعه جهانی و بخصوص سازمان ملل بر روند تجزیه اشراف کامل داشته باشد و داوری در تقسیمات اراضی به سازمان ملل داده شود.
چهار شنبه 7 ژوئيه 2010, نويسنده: محمد اسحاق فياض
به تجزیه افغانستان بیندیشیم و یا به تغییر پشتونها؟
جامعه شناسان باور دارند که خلای ایدولوژیک موجب بیداری و تقدس ارزشهای قومی میشود/اگر بنا میبود تا برای هر گروه قومی و زبانی یک کشور مستقل وجود داشته باشد امروز در جهان بجای 195 مملکت باید شش هزار و پنجصد کشور وجودمیداشت./. تجزیه افغانستان به هیچوجه یک تجزیه آرام، صلح آمیز و متمدنانه مثل، چک و سلواکیا، نخواهد بود/معجون "پشتونوالی و شریعت" سمی است که باید آنرا از مغز پشتونها شست/ چگونه می توان انتظار داشت که پشتونها مثل فارسی زبانها و یا ترکها فکر کنند در حالیکه در زبان پشتو منابع فکری، علمی، ادبی و هنری بسیار اندک وجود دارد؟
دو شنبه 5 ژوئيه 2010, نويسنده: جعفر رضايی
طرح تجزیه ی افغانستان
پاسخهای به کابل پرس: چون من یکی از مخالفان تجزیۀ افغانستان هستم بنا برآن در بخش مخالفان تجزیۀ افغانستان به پاسخ دوستان و وطنداران ام خواهم پرداخت.
شنبه 3 ژوئيه 2010, نويسنده: نعمت الله ترکانی
طرح تجزیه ی افغانستان
درمیان مردم عامه – عناصرغیر"اوغان"- هنوزاین آگاهی بوجود نیامده است که بدون "اوغان" ها می توان راحت تر وانسانی تر زندگی کرد وبنابران باید کشوررا تجزیه کرد تا ازشرمصیبت های تمام ناشدنی ی که این طایفه برکشور تحمیل کرده است؛ درامان ماند.
چهار شنبه 30 ژوئن 2010, نويسنده: ربانی بغلانی
طرح تجزیه افغانستان!
عبور از خطوط ممنوع: مخالف، موافق و نه مخالف و نه موافق: نظر شما چیست؟/ هدف از طرح این بحث شاید عبور از خطوط ممنوع در کشوری باشد که سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول بیداد می کند و این سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول از حداقل 150 سال پیش تا دوره ی حکومت فاسد، طالبانی و مافیایی حامد کرزی با حضور حدود 150 هزار سرباز بین المللی بر جنازه ی کشوری بنام افغانستان ادامه یافته است.
سه شنبه 29 ژوئن 2010, نويسنده: کابل پرس
خاورميانه با طراحی آمريکا!
افغانستان از نقشه ی جهان حذف می شود؟
سه شنبه 5 فوريه 2008
پيامها
21 دسامبر 2010, 11:50, توسط شبیر "کاکر"
جناب آقای نیک پی سلام!
فکرکنم که تازه به فن ترجمه رو آورده اید لطفا این جمله را خود تان تفسیرکنید که چه معنی میدهد.
(محاسبه ی جامع و فاضل می انگارد که زمان برای حرکت به سوی پلان بی رسیده است.) نشود که هدف نویسندهء امریکائی یک چیز باشد ولی خودت تصورات واهی خودت را در آن گنجانده باشی ورنه ازین ترجمه هیچ انسان ذی عقل وذی شعور با این ترکیب بندی جملات و مبتدا وخبر سربدر نمی آورد که منظور چی است
21 دسامبر 2010, 14:58, توسط مزاری
خان کاکر خان ! "سربدر نمی آورد" غلط در غلط است ، بلکه بین ایرانیان سردرآوردن مروج است نه بین فارسی زبانان اوغانستانی ! در بین ما سرخلاص شدن مُد است . درست آن (سر در آوردن )است ! دیگه غلط نوشته نکنی !پوه دی شوی ؟
21 دسامبر 2010, 15:02, توسط مزاری
راستی فراموشم شد ، این "مبتدا" چی معنی درین جمله دارد ؟
21 دسامبر 2010, 17:00, توسط شبیر "کاکر"
خلیل خان!
سربدر آوردن چرا وبکدام دلیل غلط است؟ وسردرآوردن بکدام دلیل درست است؟
21 دسامبر 2010, 17:41, توسط Dr Z. PAHANG
گرانه اندیواله کاکړ صاحب
ستاسې د ښه او د لطف نه ډک لیک څخه ډېره مننه،
دا جمله داسې مانا لري چې «د دخل او خرچ د حساب نه وروسته». زه البته د دې نظر سره موافق یم چې «فاضل و باقی» د دغه لغت ښه ترجمه کېدله، چې وروسته ورته متوجه شوم. البته د ده انګریزي لغت calculus و، او که تاسې د دغه لغت دپاره کوم بل وړاندیز لرئ زه یې حتماٌ اورم. «محاسبه» دلته د دریم شخص ځای نیسي او ځکه ده چې د دغې جملې فعل چې «انګاشتن» دی، د پارسي (دری) د ژبې پر اصول د دریم شخص د پای «د» اخلي. د «انګارد» مانا دلته «وایي» دی. یعنی محاسبه وایي چې د پلان (بي) خوا ته د حرکت وخت رارسېدلی دی.
البته مبتدا او خبر دلته او په نورو ځایو کې زما په نظر کومه غلطي نه لري.
خو د ځان په هکله دومره ویل غواړم چې زه د هغو محدودو خلکو څخه یم چې د ژباړنې دپاره د افغاني دواړو رسمي ژبو دپاره د بریتانیې څخه رسمي سند لرم، خو په دې پوره اعتراف کوم چې د دغې لارې یوه ناپوخه او ناپوهه شاګرد ضرور یم. خو انسان ته په هر حالت کوښښ په کار دی او زه همدا کوم.
په ډېر درناوی
ستاسې ارادتمند
ډکټر ذکي پاهنګ
(نېک پی- نه!- خو بیا و نه وايې چې دا «پاهنګ» څه مانا؟)
21 دسامبر 2010, 18:59, توسط مزاری
کاکر خان ، باز کلمه پیوندی " را " را بعد از کابل پرسیان در عنوان چیستان و یافتنک نامه ات فراموش کردی و عنوان را زدی گوی در گو کردی !
اینالی که کمی از خر پختونوالی پایان شدی توهین و دشنام را کنار گذاشتی و گپ به خنداخندا کشاندی بریت مینویسوم که : "سر بدر آوردن" یعنی سر را کشیدن معنی دارد و در این جا همان بدر رفتن ، کنار رفتن ، گوشه کردن معنی دارد . (در) در "سر در آوردن" معنی دانستن و فهمیدن را افاده میکند . سر در آوردم ، سر در نیاوردم و معنی دانستم و ندانستم را افاده میکند .
(میمانه موضوع خنداندن ، بریت میگوم که شما ره زور تان نکشید که سر تانه جای کنین و ازی خاطر سر تانه پایان کده بدر رفتین و تا حالی دُم تانه بین دو پایتان گرفته گوشه گوشه میرین که از یگان سر بریتان نخله ، تا هنوز سر ما ده جایش اس . ازمی خاطر اس که گاهی گاهی سر ما بریتان درد سر خلق میکنه و داد و واویلای تان مبرایه ! کله را با سر یکی بدان !!) صرف یک شوخی بود !
22 دسامبر 2010, 09:33, توسط شبیر "کاکر"
زما گرانه وروره ستا قربان سم !
زه خو پشتو کیبورد نلرم او د یو بی غیرت قوم سره لاس او گریوان یم او په مشکلاتو اخته . دا بی غیرت قوم غواری چه پشتو له بیخه وباسی ته چه هم پشتون یی اوهم دومره شکلی پشتو لیکی نو دخدای دپاره ولی خپل ژبه سره دومره جفا کوی دا چا ویلی دی چه په افغانستان کی دوه ژبه رسمیت لری؟ د افغانستان خلک رسمی ژبه یوازی او یوازی پشتو ده او بس پارسی اوترکی د افغانستان د محدودو اقلیتونو ژبه ده او تا ته دا جواز نلری چه پشتو کیبورد لری او په پشتو نه لیکی
22 دسامبر 2010, 10:38, توسط مزاری
داکتر صاحب پاهنگ ، بعد تقدیم احترام و سلام ! تشکر و سپاس ازینکه دوست خود کاکر صیب را متوجه اشتباهش نموده اید . اگر صد بار شخص دیگری که همنوا با طرز دید و تفکر کاکر صیب نباشد و برایش می فهماند که جمله ترجمه شده هم دارای مبتدا و خبر است و انگاشتن تحول پذیر ، قبول نمی کردند و بخاطر اثبات ادعای خود وقت خود و دیگران را هم ضایع میکردند .
داکتر صاحب پاهنگ ! تا هنگامیکه احترام متقابل در همۀ بخش های زنده گی سیاسی ، اجتماعی و مدنی باشنده گان سرزمین ما بوجود نیاید ، بمشکل خواهیم توانست زبان مشترکی را بخاطر پذیرش یکدیگر پیدا نمائیم .
22 دسامبر 2010, 11:01, توسط Dr Z. PAHANG
با شما صد در صد موافقم
و سپاسگذار
با حرمت
22 دسامبر 2010, 11:14, توسط Dr Z. PAHANG
ګرانه کاکړ صاحبه
ستا د نیکو خبرو څخه یوه دنیا مننه
د کیبورد د مشکل په هکله دې باید ووایم چې - دا په ویندوز اړه لري. که د «ملینیوم» نه وروسته ویندوز ولرې نو هرو مرو د پښتو فونت لري چې د «کنترول پانل» څخه وروسته د «لنګوېجز اند ریجنز» په برخه کې موندلای شې. د پشتو کیبورد ته اړتیا نه لرې ځکه چې هسې هم پارسي-دري لبکلای شې. د ځینو پشتو تورو لپاره «شیفت» واخله.
ځدای وکړي چې دا خبرې تاسې ته ګټورې واقع شوې وي.
په درناوي
ستاسې ورور
ذ. پاهنګ
22 دسامبر 2010, 12:21, توسط Shiwa
وروره کاکر صاحب
لطفآ د پختون قاضی حسین احمد مضمون د فارسی د عزمت په باره کشی ولولی او د سرتنبگی نه تیر شی.
پختون اقلیت باید د فارسی د فرهنگ نه زده کری. که نه دغه پیری هم همداسی په غولگری تیر شی.
22 دسامبر 2010, 14:19, توسط مزاری
داکتر صاحب بزرگوار ! این ورور شما کجا اینقدر استعداد و توانایی در وجودش دارد که به رایانه کنجکاوی نماید . او را لاف و زورگویی کفایت میکند . من حقیر که پشتو بلد نیستم باز هم الفبای پشتو را در رایانۀ خود حفظ دارم .
دا کاکړ خان ، یو چرسي سړی دی چی نه په ګمپوټر باندی پوهیږی او نه په سیاست باڼدی خبری کولاي شی . دا نه کفایت کوی چی د ایتنالوژی خصوصیت لری او دپښتون او پښتونوالي سره پیوند او اړیکي لری . پدرناوي
22 دسامبر 2010, 15:18, توسط شبیر "کاکر"
خلیل بچیش! ببین که با این پشتو خودرا دشنام دادی
(په درناوی) اگر کسی پدرناوی بنویسد خودش دشنام است از دیگرغلطی هایت میگذرم خیلی ها..... کدی
22 دسامبر 2010, 15:49, توسط مزاری
کاکر خان ! راستی که مه اشتباه کرده ... کدیم زیرا به آن زبان نوشتن و گپ زدن جز .. کردن دیگر ارزشی ندارد . آخرین بار باشد که چنین بی ادبیی از من سر زد ه است ، ببخشید غلط کردم . راستی این همان .. یی است که بر دهان و زبان شب و روز شماست ! چطور ، مزه داد ؟
21 دسامبر 2010, 20:58, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
اعلام بردگی به فرمان رسمی دولت، برهزاره ها
قرار نگارش تاج التواریخ نوشته خود امیرعبدالرحمن خان ، جنگ دولت امیر با هزاره ها که مرکز مقاومت و نبرد درارزگان بود آنرا تعیین کننده و سرنوشت ساز خوانده است . امیرعلاوه می کند که امپراطوران ، نادر افشار، احمد خان درانی وغیره تا کنون کسی هزارستان که قلب افغانستان است تابع نکرده بود ، من تنها کسی هستم که این مردم یاغیستان ( مردم هزارستان ) کافر و متمرد را تار و مار و به قتل رساندم و بقیه این مردم که تابع شدند بر آنها حکم بردگی را رسما جاری ساختم و مولیان اهل سنت و جماعت را مؤظف ساختم تا به « شیعیان هزاره » امور شریعت و نماز پنجگانه را یاد بدهند . امیر پس از اشغال ارزگان بردگی را اعلام داشتند و بالای تمام مردم هزاره به معرض اجراء قرار داد .
در این زمینه علی الرغم اینکه جامعه هزاره به صورت خاص از سوی دولت وقت رسما به بردگی گرفته شد ، و به تعقیب آن امیر جنایات ضد انسانی و ستم ضد اسلامی را در مورد زنان و کودکان هزاره اعمال نیز نمود که ذیلا به دان اشاره می گردد :
حماسه انتحار چهل دختران در ارزگان :
زمانیکه مقاومت عادلانه مردم ارزگان در برابر لشکر منظم 120 هزاری دولتی و 40 هزار ملیشه های قومی که متشکل از مردم جنوب و جنوب شرقی کشور ما بودند به شکست مواجه شد و لشکریان قومی داوطلب جنوبی و مشرقی و نظامی امیر عبدالرحمن به ارزگان یورش بردند . سپاهیان دولتی همراه با لشکر ایلجاری قومی اطفال را در مقابل چشمان والدین شان بر سره نیزه برمی داشتند ، به اسارت زنان و کشتار مردان شروع کردند ، زنان اسیر را سینه بریدند و تن های مرده و نیمه زخمی آنان را به دریای ارزگان می انداختند که به هر طرف خون و آتش جولان داشتند . در یک مورد 47 دختر و زن هزاره در برابر لشکر مهاجم تسلیم نشدند و به مقاومت پرداختند . وقتیکه این زنان صحنه محاصره را به خود تندگ دیدند و از اینکه به اسارت نروند و به عفت شان تجاوز صورت نگیرند و کشته نشوند به کوه های « ششپر » گریختند. لشکر امیر نیز به تعقیب آنان به کوه ها هجوم بردند و زنان تا آخرین قلهء کوه خود ها را رساندند که برای دستگیری شان چیزی نمانده بود
http://www.hazarapeople.com/fa/?p=2887
http://www.google.se/imgres?im...
http://hazaristantimes.wordpre...
22 دسامبر 2010, 14:15, توسط sees
پاهنگ صاحب درود
کاکر را کمی رام ساختی افرین.اوغانی را هم خوب مینویسی!کاکر از خوشی در لباس نمیگنجد!اخر یکی پیدا شد که اوغانی را جدی میگیرد.زبان اوغانی زبان پیشرفته تمدن درخشان 5000سال بعد است که به دلیل ضغف اندیشه بشری وکمبود مفاهیم مدرن ظرفیت زیاد ان بدون استفاده باقی مانده است.به اجازه کاکر از همین روز این زبان را به حیث زبان رسمی بشر اعلان میکنیم!و سرود بینالملی هم .به همین زبان خواهد بود.
23 دسامبر 2010, 17:49, توسط گردیزی
سیس جان !
خر اگر رام هم شود بازهم خر است ، نمیخواهم به کسی بی احترامی کنم .باور کنید انسانهای زیادی مانند کاکر در این سایت آمده اند و برای وارونه نمایاندن حقیقت های این جامعه قلم فرسائی نموده اند ولی انهائیکه با خرد تر بودند زود درایت آنرا پیدا نمودند که حقیقت هارا مانند انسان های متمدن بپذیزند ولی انهائیکه کمتر از نعمت خرد بهره دارند هنوز به جفنگ گوئی ادامه میدهند که نمیدانم با آنها چگونه بحث میشود کرد