جــنرالان پاکســتانی و هــیولای طــالــب
جــنرالان پاکســتانی بالاخــره درک کــردند که هــیولای طــالــب دو طــرفــه دندان هــای زهــری دارد و چــون ســگ دیوانه خطــرناک اســت
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ضرب المثل که می گوید " بجان ندارم چوته ولی نامم فتح خان است " خوب بحال و روز کشور پاکستان صدق می کند ، کشوریکه فقر اقتصادی در آنجا بیداد می کند و تعداد زیادی از مردمش زیر خط فقر بسر می برند اما دولت بجای رفع ضرورت های اولیه زندگی مردم و سیر ساختن شکم ملت دست به عیاشی های بزرگ زده و سرمایه های هنگفتی را صرف تولید و اعمار نیروگاه اتمی می کند.
اینکار نه بر اثر نیاز و ضرورت جامعه به نیروی اتمی بلکه فقط با انگیزه سیالداری و دشمنی با انباق هندیش صورت گرفته که بعد از صرف ملیون ها دالر و اتمام دستگاه های اتمی و حتی ساختن بم اتم بالاخره متوجه میگردند که استفاده از بم اتم در مقابل دشمن هندی که خود صاحب بم اتم است حکم خود کشی را داشته و این سلاح که برای جنرالان پاکستانی خیلی گزاف تمام شده کار آمد چندانی ندارد.
ازینرو جنرالان پاکستانی در جستجوی سلاح دیگری گشتند که با هزینه کمتر از کار آمدی بهتری برخوردار بوده تا آنها بتوانند از آن در مقابل هند استفاده بعمل آرند ولی دولت هند قادر به دست یافتن به چنین سلاحی نباشد.
تصادف روزگار ایشان را در دست یافتن به چنین سلاحی یاری کرده و هنگام تجاوز روس به افغانستان در مدارس دینی پاکستان از اطفال یتیم و بی سر پناه افغان در اثر شستشوی مغزی و تزریق تریاک دیوبندی هیولا های آدم نمایی بنام طالب به وجود آمد که کاملا مطابق خواست جنرالان پاکستانی بوده و در جنگ های کشمیر علیه هند از آن استفاده شایان بعمل آوردند.
این هیولا های طالبانی چنان این امتحان را موفقانه سپری کردند که جنرالان پاکستانی فورا لشکر بزرگی از آنها تهیه کرده و ایشان را بسوی افغانستان گسیل داده و توسط آنها بر علاوه قتل عام هزاران تن ، اعدام های خیابانی رادیو و تلویزیون ، از ریشه برآوردن تاکهای انگور شمالی و حتی تخریب آثار تاریخی افغانستان و بت بامیان را عملی ساختند.
اما از آنجایکه شستشوی مغزی هر قدر هم دقیق و ماهرانه صورت گیرد امکان باقی ماندن بقایای کوچک از فطرت انسانی در وجود این آدم نما ها از امکان بدور نیست که همین چیز باعث گردید که هیولای طالب گاه و ناگه با استفاده از همین فطرت انسانی در مقابل جنرالان پاکستانی دست به بغاوت زده و از فرمان ایشان سرپیچی نمودند که این موضوع روز بروز حاد تر شده و درد سری بزرگی را برای آنها خلق کرد.
ولی تا روزیکه عوام الناس پاکستان متضررین حملات انتحاری طالبان پاکستانی بودند جنرالان آی اس آی به موضوع به دیده اغماض نگریسته آن را خیلی جدی نپنداشتند اما زمانیکه فرزندان ناز پرورده خود شان جز قربانیان حملات انتحاری طالبان گردید آنها تکان شدید خورده و به این باور رسیدند که هیولای طالب دو طرفه دندان های زهری دارد و همچون سگ دیوانه خیلی خطرناک بوده و هرگز قابل اعتماد نیست.
با تقديم حــــــــــــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی
پيامها
22 دسامبر 2014, 20:21, توسط فرید رستاخیز
طنز نویس شورای نظار، سوژه های پیدا میکند که به مذاق تورن اسماعیل هراتی، شیرین باشد!
یک هزار کارتون از کرزی و اشرف کشید، دوتا از عبدالله زنچه نکشید!
چرا از ۴ کودک مهاجر افغانی در ایران و کاسهء توالت،کارتون نکشید؛ چون ، هراتیان شیعه، به ولی فقیه، وابسته گی معنوی و مادی دارند!
23 دسامبر 2014, 12:34, توسط حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
جناب رستاخیز اگر چیزی را بنام شرافت و وجدان می شناسید پس اتهامات بی بنیاد تان را پس گرفته معذرت می خواهید !
با تقـــــــــــديم حـــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
23 دسامبر 2014, 12:37, توسط حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
جناب رستاخیز اگر چیزی را بنام شرافت و وجدان می شناسید پس اتهامات بی بنیاد تان را پس گرفته معذرت می خواهید !
با تقـــــــــــديم حـــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
23 دسامبر 2014, 12:38, توسط حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
جناب رستاخیز اگر چیزی را بنام شرافت و وجدان می شناسید پس اتهامات بی بنیاد تان را پس گرفته معذرت می خواهید !
با تقـــــــــــديم حـــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
23 دسامبر 2014, 19:00, توسط فرید رستاخیز
جناب شمس الحق حقانی، مجموعه ای از کارهای شما، درآرشیف سایت آریایی موجود است که خط فکری شمارا بدرستی نشان میدهد؛ شما یک کارتونیست تنظیمی هستید و شاید از جیره خواران تورن اسماعیل، مفتش بکارت دختران هرات، باشید!
یک کارتون در باره بدرفتاری رژیم ایران را که نشان داده اید، تاریخ سال ۲۰۱۲ را داراست؛ آیا در برابر رژیم ضد بشری ولی فقیه، همین کافی است؟
در باره کارتونی که بزرگداشت چماقداران شورای نظار از روز شهید است، در کجا منتشر شده،شما یک آدرسی انترنتی را گاه ذیل نوشته های تان ، درج می کنید؛! قلابی است ( یعنی گشوده نمی شود.)!
بهر حال،سوژه های تکراری ، چپن کرزی و شمله های قندهاری ، یک کارتونیست را ، مقبولیت و محبوبیت نمی دهد؛ کرزی همان قدر نوکر امریکا بود که اشرف غنی و عبدالله !
فرو رفتن در عمق زوایا ، نه ظواهر امور، پویشگران عرصه هنر را بال و پر میدهد!
بهر صورت من با شما کدام دعوی ارث پدری ندارم؛ عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
23 دسامبر 2014, 19:38
آقای فرید رستاخیز!
آیا شما ازطرف خدا وظیفه گرفته اید تا افکار وسلیقه های مردم را کنترول نمایید؟ آیا میخواهید که همهء مخلوقات خدا مانند شما بیندیشند ومطابق ذوق شما باید کارتون رسم نمایند؟
در ابتدا شما آقای حقانی را مربوط به تفنگداران شورای نظار معرفی کرده اید ولی زمانیکه کارتون مخالف شورای نظار را مشاهده فرمودید از شمس الحق حقانی می پرسید که درکدام سایت آنرا به نشر سپرده است.
آیا مسوولیت نشر نمودن کارتونها بعهدهء شمس الحق حقانی است؟
آیا شما خبر دارید که درهمین کابل پرس? بیش از صد تا طنز وکارتون شمس الحق حقانی توسط سردبیر سایت کابل پرس سانسور شده است؟ آیا شما خبر دارید که بیش از ده مقالهء بنده شانس نشر را درسایت کابل پرس نیافته است؟
در صورتیکه سایت کابل پرس با این همه لاف و پتاقش بیش از صدها مضمون ومقاله و طنز وکارتون مردم را سانسور می نماید شما از سایتهای افغان جرمن ؛ آریایی ؛ خاوران؛ جاودان؛ تاجیک میدیا و دعوت وتول افغان و لر وبر توقع دارید که کارتونها وطنزهای شمس الحق حقانی را نشر نمایند؟
شاید منظور شما آن باشد که شمس الحق حقانی اگر یک طنز وکارتون اش در خاوران نشر نشد آنرا به سایت دعوت بفرستد واگر درسایت دعوت قابل نشر نبود به افغان جرمن انلاین بسپارد واگر آنجا هم قابل نشر نبود به راوا بفرستد آیا این کار ازنظر شما اخلاقی است؟
آیا شما خودتان صاحب کدام وبلاک؛ یا صفحهء فیس بوکی یا تویتری استید تا میزان تحمل ومدارای تانرا در نشر مضامین مقالات وطنزها وکارتونهای مردم به نمایش بگذارید؟
خود تان تاچه حد حاضر استید که تا نظر ومقاله وطنز و کارتون مخالفان خودرا به نشر بسپارید؟
از دشنامزدنها واتهامات بی سر وپای تان معلوم میشود که جنابعالی تنها مانند سازمان راوا عاشق نظریات مالیخولیایی خویش می باشید واین سایت کابل پرس هم اگر در اختیار شما قرار بگیرد نه تنها که ستون دیدگاه وکارتون را وطنز را برخ مخالفان تان می بندید بلکه همین ستون دشنامگاه را نیز خواهید بست
بناء بهتر این است که اول خود تان را اصلاح نمایید بعد به هنرمندان وطنزنویسان ونویسنده ها برچسپ های نا روای تانرا بزنید.
با احترام
پرویز بهمن
23 دسامبر 2014, 19:43
به این عکس ها توجه بفرمایید
با احترام
پرویز بهمن
23 دسامبر 2014, 19:47
اگر بسیار اسناد بیاورم همین دشنامگاه نیز ازطرف سر دبیر سایت سانسور میشود
24 دسامبر 2014, 01:35, توسط کامران میرهزار
درود بر شما محترم،
از آنجایی که در مورد کابل پرس? نوشته اید به شما پاسخ می دهم:
یک: از آقای شمس الحق حقانی حدود 200 مطلب/ طنز در کابل پرس نشر شده است. ایشان گاه در یک روز چند مطلب/ طنز برای نشر ثبت می کنند که بیشتر آن ها با حوادث روز ارتباط دارند. از آنجایی که نمی توان صفحه ی نخست کابل پرس را فقط به نوشته های ایشان اختصاص داد، نشر همه ی موارد ثبت شده ممکن نیست و از آنجایی که بیشتر این موارد ثبت شده با حوادث روز در ارتباط می باشند، نشر آن ها در روزهای آينده نیز چندان جالب به نظر نمی رسد بويژه وقتی ایشان مطالب/ طنز جدیدی برای نشر ثبت کرده اند. در چنین مواردی ترجیح داده می شود موردی که تازه به ثبت رسیده نشر شود.
دو: تصویری که شما در بالا نشر کرده اید، بخشی از فهرست مواردی ست که بصورت مقاله/ خبر کوتاه ثبت شده اند. همانگونه که می بینید نام نویسندگان آن ها درج نمی باشد. اگر در سیستم نشر کابل پرس و در محیط خود روی عنوان موارد ثبت شده کلیک کنید می بینید که بیشتر آن ها خالی از متن و یا تصویر می باشند. در چنین مواردی نشر نیز معنایی ندارد. برای نمونه، در مورد "نمایی از خانه سکرتر کرزی" هیچ تصویری همراه با متن نمی باشد. مواردی نیز وجود دارد که شخصی بدون ثبت نام خود، مطلبی (در بیشتر موارد بسیار کوتاه) را برای نشر ثبت کرده که دیدگاه وی می باشد. اینگونه مطالب به دو دلیل نشر نمی شوند. ابتدا اینکه نویسنده آن ها مشخص نیست؛ نوشته ها دیدگاه کابل پرس نمی باشند و برای نشر باید امضایی در پای خود داشته باشند. دوم اینکه به دلیل بسیار کوتاه بودن و اینکه گاه واکنش مقابل مقاله های نشر شده می باشند، ترجیح داده می شود که ثبت کنندگان این موارد، آن ها را بصورت نظر در پای مقاله های نشر شده منتشر کنند.
سه: علاوه بر بخش مقاله/ خبر کوتاه، در بخش مقالات اصلی نیز مواردی می باشند که نشر نشده اند. بخشی از این موارد از آقای شمس الحق حقانی می باشند که در مورد گفته شد. بخشی دیگر مواردی ست که بیشتر لینک به سایت های دیگر و یا وبلاگ نویسنده (گان) آن ها محسوب می شوند. شخصی در محیط کابل پرس ثبت نام کرده، تیتر/ عنوان مطلب سایت یا وبلاگ خود را همراه با یک پاراگراف مانده و بعد بقیه را به سایت یا وبلاگ خود لینک داده است. در چنین مواردی نیز ترجیح داده می شود موارد بصورت مقاله اصلی کابل پرس نشر نشوند. با این وجود در کابل پرس بخش های "از رسانه های دیگر" و "وبلاگ نویس ها" وجود دارند که تازه ترین مطالب سایت ها و وبلاگ ها، با استفاده از تکنالوژی آر. اس. اس در کابل پرس دوباره-نشر می شوند.
مواردی نیز وجود دارند که به دلیل اینکه در چند قسمت می باشند، به مرور در کابل پرس به نشر می رسند.
چهار: مقاله ها و ترجمه هایی نیز در کابل پرس برای نشر ثبت شده اند که باید نشر می شدند اما تاکنون نشر نشدند. دلیل این است که این مقاله ها و ترجمه ها که تعداد آن ها اندک می باشد در جریان جابجایی سرور کابل پرس و موارد فنی دیگر، متاسفانه بین مطالب از چشم به دور مانده بودند. این مقاله هال و ترجمه ها که اتفاقن مطالبی چندان انتقادی هم نیستند در صورتی که موردی و محدود به وقایع روز نباشند در کابل پرس نشر خواهند شد.
پنج: در چند مورد از مطالبی که برای نشر پیشنهاد شده، از نویسنده یا نویسندگان خواسته شده که اسناد مربوط به ادعاهای طرح شده را ارسال کنند. این مطالب بلافاصله پس از دریافت توضیحات بیشتر و یا اسناد مربوط منتشر خواهند شد. دلیل اصلی عدم نشر مطالبی که منبع مشخص و یا مورد تایید نداشته باشند نیز مشخص است. ذکر این نکته در اینجا لازم است که در مواردی که منبع مشخص و یا مورد تایید موجود باشد و احتمال تحت فشار قرار گرفتن نویسنده و یا نویسندگان با نشر اینگونه مطالب وجود داشته باشد، مطلب یا مطالب با "امضا محفوظ است" نشر می شوند.
شش: شما آقای "پرویز بهمن"، تاکنون بیش از یکصد نوشته از شما در بخش دیدگاه و بیش از 1242 نظر در پای نوشته های منتشر شده، بدون هیچ سانسوری نشر شده اند. شایسته نیست در هنگام عصبانیت برایم پیام بفرستید. بهتر است فهرست مطالب نشر شده و نشر نشده ی خود را در داخل محیط کابل پرس مرور کنید. بیشتر مطالب شما که می گویید سانسور شده اند، برای نشر پیشنهاد نشده اند و بصورت کامل نشده، هنوز روی میز خودتان می باشند از جمله:
Ben Ladin and Pakistan’s game
Bari Jahani in Moscow
Khar Sazi
Tariq
Qazi Sahib
gul rukhsar safi
سردار داوود ازدید پشتونها وتاریخ نگاران
یک سال پس از شهید وطنوال
چگونگی شکل ائتلاف شمال درآستانهء سقوط دکتورنجیب الله احمدزی
آخرین مطلب شما که برای نشر در کابل پرس ثبت شد همراه با پیام خشمگینانه تان بود. بهتر است مطلب خود را مرور کرده و از تصویر کودکان برای نقد طرف مقابل تان استفاده نکنید. توصیه می کنم مردم غیر نظامی و غیر حکومتی را با شور و شادی شان به حال خودشان بگذارید و از تصاویر شادی و سرور دختران و زنانی که در وضعیت تاسف آور افغانستان دخالتی ندارند سوء استفاده نکنید.
هفت: کابل پرس البته که سانسور نمی کند، به کدام سازمان و نهاد و کشوری نیز وابسته نیست که ملاحظات آنان را رعایت کرده و سیاست های آنان را پیش ببرد.
با احترام
24 دسامبر 2014, 03:32, توسط فرید رستاخیز
جناب پرویز خان بهمن!
به مجردی که تخته مشق های کارتونیست تنظیمی، شمس الحق خان هروی مورد انتقاد قرار می گیرد، سروکلهء حضرت عالی از پشت دکان بقالی، پدیدار میشود و جفنگیات مکرر در مکرررا به خورد کامنت خوان های کمسواد می دهید!
وقتی در چشمان بسیار خوش ترکیب قائد اعظم تان عبدالله عبدالله زنچه ، سرمویی حیا و آزرم نیست ، پس در ناصیه جنابعالی دنبال عرق شرم و حیا گشتن،باد در قفس کردن است!
کسی که در کشتار ۶۵ هزار کابلی شرکت مستقیم داشت، اینک سخن از رنج « ملت مسلمان افغان» میزند؛ پرویز بهمن ، شاگرد سیدقطب ،که هزار اسم وهزار چهره و هزار تصویر دارد و باری حتا عکس تقلبی اش را عظیم بابک، زینتبخش « پندار» خویش کرد؛اکنون برای دیگران درس اخلاق و فضیلت و ادبیات و نقد ادبی میدهد!
سواد پرویز بهمن ، گمان میبرم، یک وجب از سواد سید موسی عثمان هستی ، افزون باشد؛ اگر غیر ازین بود، باید درک میکرد، وقتی به شمس الحق هروی گفتم، این کارتون های که اکنون به رخ ما می کشی، کار تازه ء تست یا قبلا در جایی، رسانه ای، درج شده ( چون اگر در جایی منتشر نشده باشد و زینت بخش طاق خانهء شمسی جان بوده باشد و اینک در زمان معرکه آنرا رو کرده باشد که خر خودتی آقا!)!اما پرویز خان ، شوق مفرطی به کج بحثی و دری وری دارد ؛ اصل موضوع را ول
میکند، و به افاضات من درآوردی (به سیاق شیخ آصف شکم بالای منبر ) میپردازد!
بهرحال هنرمند تنظیمی بودن و نویسنده اخوانی بودن، ننگ و نکبت روزگار است؛خاصتا اگر این کارتونیست و قلمزن بر خوان امپریالیزم هم نشسته باشد ( یادم رفت در حد سواد پرویز خان، صحبت کنم)خاصتا اگر از آخور کافران نیز ، تغذیه فرماید!یعنی مقیم خارجه باشد!
24 دسامبر 2014, 14:22, توسط حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
قــوطــی خــالــی کــه صــدا میکــند خــود صفــت خــویش ادا میکــند
من آرزو داشتم که جناب رستاخیز چیزی را بنام شرافت و وجدان انسانی بشناسد و پس از مشاهده مدارک که خلاف ادعای شان را به ثبوت می رساند متوجه اشتباه شان شده و از من معذرت بخواهد ولی دیده می شود که این یک توقع خیلی بیجا بوده و یک افغان غیرتی اولا که هرگز دچار اشتباه نمی شود و اگر هم چنین چیزی به وقوع پیوست غیرت افغانی اش هرگز به او اجازه اعتراف به خطا و طلب پوزش را نمی دهد چونکه در فرهنگ افغانی اعتراف به گناه و طلب پوزش یک عمل نامردانه بوده و از سستی و بی غیرتی شخص حکایت میکند و افغان غیرتی صد بار مرگ را قبول می کند ولی هرگز به گناهش اعتراف نمیکند و معذرت نمی خواهد !
لهذا جناب رستاخیز نیز اولا دست به ماده رندی های معمول افغانی زده و بجای اعتراف به خطایش از درخت های سر کوه حکایت میکند و در اخیر بدان هم قناعت نکرده صاف وپوست کنده
با " خــــــر " خطاب کردن طرف چهره اصلی اش را نمایان میکند.
از کسی که از چنین اخلاق خجسته انسانی و تربیت نیک فامیلی برخوردار باشد توقع بیشتر ازین نمی توان داشت !
برای من این مشاجره به پایان رسید و من دیگر سخنی برای گفتن ندارم !
با تقـــــــــــديم حـــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی
https://www.facebook.com/zahrkhand
_
24 دسامبر 2014, 15:15, توسط نسیم شایان فراهی
تنظیمی، اگر لاله بکارد، هیچ است
تنظیمی اگر معجزه آرد، هیچ است!
پاپی گک شورای نظار، شمس الحق
پا بر سرافلاک گذارد، هیچ است!
24 دسامبر 2014, 16:02, توسط نسیم شایان فراهی
بنده، تشخیص نتوانستم که شمس الحق و پرویز بهمن دو نفر اند یا یک نفر؟! چون یکی به جای دیگری جواب آقای رستاخیز را میدهد !
راستش، خدا وکیلی، اگر مخاطب مان پرویز بهمن باشد،من نمیتوانم مباحثه با ایشان را « جدی» انگارم.من نام پرویز بهمن راتا بنگرم، بیدرنگ قیافه وحرکات و شمائل سید علی میری، کمیدین معروف فلم های ایرانی که به لهجه رشتی صحبت میکرد، در نظرم زنده میشود؛حالا چرا اینجوری است؛ والله با الله نمیدانم! باهم تصویر علی میری را تماشا کنیم:
24 دسامبر 2014, 17:47, توسط قطب الدین صالحیار
برادر مجاهد جناب آقای حقانی معظم! شما با کشیدن کارتون های جهادی ، اسلامی، مشت محکمی بردهان یاوه گویان شرق و غرب کوبیده و اسلام ناب محمدی را از شر کمونست های ملعون ، حفظ میکنید: «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین».
زود است که به یاری برادر مجاهد استادعطا محمد نور و استاد داکتر عبدالله عبدالله ، بیرق تقلب اشرف احمد زی و دیگر پشاتنه ملاعنه سرنگون شود. احترام. قطب الدین صالحیار از پل رگینه ، هرات باستان
24 دسامبر 2014, 18:12, توسط قدیر کاویانی
کاسهء چینی که صدا میکند
خود صفت خویش، ادا میکند !
محترم جناب شمس الحق صاحب! البته مطالعات شما شاید در قلمرو اسلام و تفسیروحدیث است و چندان وقت ندارید به مطالعات ادبی( شعر و بدیع و بیان) بپردازید، اما از این که یک بیت مشهور را غلط و نادرست نوشته اید، بسیار متاسفم.احترام.
24 دسامبر 2014, 19:07, توسط نسیم شایان فراهی
پرویز خان هم کارمل را دوست دارد هم قوماندان مسعود را!
ای بهمنک ، بگو، جرا لال شدی!
گویا که چو پندانه به غربال شدی
یک روز کمونیست، دگر روز مسلم
گه گاه چو هندوی درمسال شدی!
28 دسامبر 2014, 10:06
سلام بخواننده هاي گرامي!
چرنديات آقاي فريد رستاخيز فقط به يك دقيقه خنده مي ارزد، جناب فريد رستاخيز گمان برده اند اگر به پيشاني هركسيكه ايشان تاپهء تنظمي وإخواني بزنند او را خيلي سهلتر وآسانتر وادار به سكوت مينمايند، زيرا از ديد ايشان هر باشندهء اين ماتمسرا بنام افغانستان كه يك روز را هم در كدام سازمان جهادي ويا غير جهادي گذرانده باشد او جنايتكار وسزاوار توبيخ است.
اينكه خود فريد جان در سابق عضو كدام سازمان سياسي يا جهادي بوده آنرا از شرم وخجالتي بيان كرده نميتواند، تنها ميخواهد با حركت كاروان همگام شود، زيرا حالا زماني است كه هم صاحب كاروان دزد صدا ميزند وهم خود دزد.
هم نظيف الله نهضت والي هرات در زمان حفيظ الله امين از خيانت و وطنفروشي ونقض حقوق بشر مي نالد، هم روستار تره كي هم عمر خطاب هم نبيل مسكيار وهم اعظم سيستاني وهم نبي مصداق وهم اسماعيل يون وهم سازمان راوا هم گلبدين حكمتيار وهم حامد كرزي وهم سياف . بناء براي فريد رستاخيز هم موقع مناسب دست داده كه صداي خودرا عليه قاتلان وجنايتكاران كه خود در ذهن خود ترسيم نموده بلند سازد.
واقعا در جامعه ايكه قانون جنگل حاكم باشد و اساس آن جامعه بر اساس غلبه يافتن يك گروه قومي بر ساير گروه ها از طريق زورگويي وبي حيايي ولچري ولچكي وتاپه زدن وقتل عام ونسل كشي بنا يافته باشد براي افراد مانند فريد رستاخيز سزاواراست كه خود هم قاضي شود ، هم دادگاه وهم دادستان .
اما در جوامع سالم كه در آن عقلانيت حاكم باشد وهيچكسي از ابراز نمودن عقايد خود شرم نداشته باشد در چنان جوامع جناب فريد جان بيمار رواني اند، ايشان مانند سازمان راوا به معالجه ضرورت دارند، در نظر جناب فريد رستاخيز غير از خودشان ، ديگران همه دشمنان انسانيت ، جنايتكاران حرفوي وناقضان حقوق بشر تشريف دارند، بهمين سبب است كه جناب فريد رستاخيز قبل ازبيان مطلب به دشنام وفحاشي رو مي آورند.
ورنه؛ جناب شان بايد ميدانستند كه خداوند انسانهارا متفاوت خلق كرده است، همانطوريكه انسانها در شكل وقواره با هم متفاوت استند در افكار ونظريات نيز با هم تفاوت دارند، هيچگاهي نميشود كه همهء مخلوقات در بست مانند سازمان راوا وفريد رستاخيز بينديشد، مغز فريد رستاخيز مطابق ظرفيت خودش قوهء برداشت وتحليل دارد ولي مغز شمس الحق حقاني به اندازهء خودش قوهء ابتكار ونو آوري دارد، فريد رستاخيز اگر هزار مرتبه شمس الحق حقاني را برچسپ وتاپه بزند، از قوهء ابتكار وخلاقيت هنري شمس الحق حقاني كاسته نميشود ونه هم شمس الحق حقاني وادار به سكوت ميشود ونه هم افكار ماليخوليايي فريد رستاخيز او را قانع ميسازد.
ما در عصر زيست مينمائيم كه در آن افكار انسانهاي خودشيفته واز خود راضي مانند فريد رستاخيز در آن هيچ تاثير ندارد، انسانهاي خود شيفته واز خود راضي مانند فريد رستاخيز تنها ميتوانند همچو جلال باياني بيشتر خودشانرا در اجتماع منزوي سازند.
آنانيكه غير از خود ديگران را همه جاني وخائن و وطنفروش ميپندارند سرانجام مانند جلال باياني بجرم بد رفتاري با اهل خانوادهء شان روانهء زندان ميشوند ودر بدترين حالت شايد روزي خودرا مانند طلبه هاي كرام انتحار نمايند.
جناب فريد رستاخيز از من پرسيده اند كه چرا هر وقتيكه بالاي شمس الحق حقاني اعتراض صورت ميگيرد، سر وكلهء پرويز بهمن پيدا ميشود؟
دراينجا خدمت فريد رستاخيز بايد عرض شود كه : سوال را اينطور مطرح نماييد:
چرا هر كارتون وطنز ادبي وهنري شمس الحق حقاني در مورد اشخاص چون: اشرفغني، انورالحق احدي، فاروق وردك، گلبدين حكمتيار، حامد كرزي وغيره در نظر شما رنگ شوراي نظار را بخود ميگيرد؟
چرا شما وديگر طرفداران تان توان ديدن كارتونها وطنزهاي هنري شمس الحق حقاني را در مورد اشخاص فوق الذكر نداريد؟
چرا خشم وغضب تانرا بالاي شمس الحق حقاني در لباس انسانهاي بيطرف وغير تنظيمي بيرون مي ريزيد؟
آيا درين موارد جناب فريد رستاخيز جواب دارند؟
با احترام
پرويز بهمن