طرح تجزیه ی افغانستان
درمیان مردم عامه – عناصرغیر"اوغان"- هنوزاین آگاهی بوجود نیامده است که بدون "اوغان" ها می توان راحت تر وانسانی تر زندگی کرد وبنابران باید کشوررا تجزیه کرد تا ازشرمصیبت های تمام ناشدنی ی که این طایفه برکشور تحمیل کرده است؛ درامان ماند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پاسخ به پرسش های عمومی
برای خواندن پرسش ها اینجا را کلیک کنید
یک : نخست باید به این اصل توجه نماییم که درجهان؛ کشورها به ندرت به صورت داوطلبانه تن به تجزیه داده اند.کشورها یا براثر تهاجم خارجی و کشاکش های منطقه ای ازهم پارچه شده اند یا نزاع های درازمدت قومی وتضاد های حل نا شدنی درونی موجب تجزیه ی آن ها شده است.درافغانستان هنوز با قطعیت نمیتوان گفت که یکی یا هردوعامل بالا کشوررا درآستانه ی تجزیه قرارداده است.
بنا بران؛ تجزیه طلبی دراین کشورهمیشه خط قرمز بوده است. چرایی آن را می توان هم در ساختاراستبدادی قبیله ای وهم دربافت اعتقادات وعواطف عامه جستجو نمود.
دو: نیازبه تجزیه طلبی باید ازدرون جامعه بازتاب یابد تا روشنفکرا ن وفعالین سیاسی بتوانند آن را به یک گفتمان تبدیل کنند. درافغانستان کنونی نه حاکمیت سیاسی ونه مردم عامه پذیرای به بحث کشیدن این مساله نیستند.درمیان مردم عامه – عناصرغیر"اوغان"- هنوزاین آگاهی بوجود نیامده است که بدون "اوغان" ها می توان راحت تر وانسانی تر زندگی کرد وبنابران باید کشوررا تجزیه کرد تا ازشرمصیبت های تمام ناشدنی ی که این طایفه برکشور تحمیل کرده است؛ درامان ماند.غیر از این؛ تعارضات میان آنچی که "ترکتباران" خوانده می شوند (به شمول هزاره ها) با تاجیکان – امکان ظهورنیروی متحد تجزیه طلب رااز میان می برد.
لذا به بحث گرفتن این مساله در لحظه ی کنونی نه حمایت عملی جامعه را با خوددارد ونه می تواند توجه عمومی را به خود جلب نماید.
سه:حاکمان سیاسی تجزیه طلبی را کفرمطلق می دانند چی رسد که به آن به چشم "حق" ببینند.واما همانگونه که در بالا اشاره شد ؛ مرد م ازآن می ترسند وآن را یک تابو می پندارند نه حق.
چهار: پاسخ این سوال را باید تجزیه طلبان ارایه کنند. اما می توان فهمید که حدود ومرزهای تجزیه طلبی به واقعیت ها ونیازهای هر واحدی مر بوط می شود که از بدنه ی کشور جدا می گردد.
پنج: هیچ کس به قدرت های مستبد حق نمی دهد که مردم را به گناه خواست های که مربوط به حقوق بشری ایشان می گردد؛ سرکوب نمایند. اما درافغانستان قدرت های حاکم منتظر دادن"حق" از سوی مردم نمی نشینند. آن ها با هر وسیله ای از جمله با استمداد ازخارجی ها به مقابله ی سبعانه علیه هرگونه تجزیه طلبی برخواهند خاست مگر آن که به نوعی این تجزیه طلبی از سوی خود وبرای منافع واهداف خود شان مطرح باشد.
شش: در شرایط کنونی تجزیه ی افغانستان را شد نی نمی دانم ؛ مگر آن که ورق برگردد.
پاسخ به سوال های مشخص:
یک : پاسخ این سوال در بالا داده شده است.
دو : درامر سیاست پیشگویی قطعی نا بخردانه است. شرایط افغا نستان با شرایط بالکان یا بنگله دیش هیچ همسانی ی ندارد. ا ما می توان برخی احتمالات را در مسیر راندن افغانستان به سوی متلاشی شدن به حساب آورد..درافغانستان امکان آن وجوددارد که اوضاع درمسیری بیافتد که کشوررا به سوی تجزیه یا انارشی عمومی وکشنده ای براند.این امر بیش از همه از ناحیه ی تشدید جریان تمامیت خواهی قبیله ای متصورمی باشد.
از نظر فاکتور های خارجی؛ ممکن است در صورتی که تجزیه ی افغانستان درجیو پولیتیک وجیو ستراتژیک امریکا منظور شده باشدویا وضعی از ناحیه ی رودررویی نظامی امریکا با یکی از همسایگان افغانستان به وجود آید – زمینه ی رشد تمایلات تجزیه طلبی فراهم خواهد شد.
سه : فدرالیسم می تواند تنها گزینه ای باشد برای جلوگیری ازتمرکز قدرت وپایین کشیدن تدریجی قبیله گرا ها از قدرت انحصاری ، فاسد ومافیایی. ولی با موجودیت این همه عناصر قاتل، دزد وغارتگر ی که به نام "رهبران" در میان اقوام ومناطق دیگر جا خوش کرده اند- فدرالیسم ادعایی گرهی از زندگی مردم نخواهد گشود وهمان قول سعدی مصداق خواهد یافت که:
که از چنگال گرگم درربودی
چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی
برای خواندن پرسش ها اینجا را کلیک کنید
طرح تجزیه افغانستان!
عبور از خطوط ممنوع: مخالف، موافق و نه مخالف و نه موافق: نظر شما چیست؟/ هدف از طرح این بحث شاید عبور از خطوط ممنوع در کشوری باشد که سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول بیداد می کند و این سرکوب، خفقان، کشتار، تبعیض و چپاول از حداقل 150 سال پیش تا دوره ی حکومت فاسد، طالبانی و مافیایی حامد کرزی با حضور حدود 150 هزار سرباز بین المللی بر جنازه ی کشوری بنام افغانستان ادامه یافته است.
سه شنبه 29 ژوئن 2010, نويسنده: کابل پرس
پيامها
29 جون 2010, 17:22, توسط khorasan
سلام برای همه هموطنان عزیز ممنون ازنویسنده محترم
از تحلیل ها نظر ها و پیش بینی های تان، در اخیر نگاشته اید که چه باید کرد؟ خیلی خوب
سوالی است.
همه اقوام غیر پشتون که در طول تاریخ یعنی از آمدن نام افغانستان تا امروز ازین سیستم قبیله ای فاشیستی که متضاد به تمام قوانین انسانی،
صلح و آ زادی ،آ بادی وترقی پیشرفت ،علم و دانش است ضرر دیده اند و زهر تلخ اوغان سالاری را چشیده اند، در مورد
تقسیم بندی اوغانستان شمالی و جنوبی و یا شکل بهترش او غانستان فیدرالی که نام جدیدی بلای این سر زمین گزاشته شود
که همه ای اقوام سرزمین هویت واقعی خود را بیابند، فکر کنند ، نظرات و عقاید خود را انسجام بخشند تا شود ازین وحشت
اوغانی نجات یابیم.
یقین دارم که بلاخره این قوم با هم برادر یهود میروند با خیل خود مپپیوندند پشتون خواه خود را
میسازند و ما هم خراسان کهن را میسازیم و آ بادش نگهمیداریم
http://www.youtube.com/watch?v=-tyJ.. .
http://www.youtube.com/watch?v=6FHN.. .
http://www.youtube.com/watch?v=BRCj.. .
http://www.youtube.com/watch?v=l-jE.. .
پشتونها تاریخ ما رانابودکردن
http://www.youtube.com/watch?v=JJ4L
هموطنان و فارسی زبانان بسیار عزیز !
متوجه باشید که اوغان های ترسو از نام اوغانی شان ( شادگل ، بادام گل و ... ) ترس
و شرم دارند و اکثراً جفنگیات خودرا از نام فارسی زبان ها مینویسند . چنانچه یک لوده اش به دروغ خودرا ... معرفی کرده
بود و حالا هم یک انگلیس زاده اش خودرا ... معرفی کرده تا خدا ناخواسته فارسی زبان هارا به هم اندازند.
این لعنتی ها
از وحدت و همبستگی و اتحاد و اتفاق فارسی زبانها رنج میبرند و مرچ ها در چیز شان کار خودرا میکند که شب و روز دل و
درون شان میسوزد
29 جون 2010, 18:40, توسط khorasan
تکاپو برای قبایل گمشده
آروزها وامید های انسان کران نا پذیر است واین کران ناپذیری آرزوها یکی ازبزرگترین تیره روزی های دوران ماست، چه آدمی می تواند به تلخکامی و تیره بختی خویش به ستیزه برخیزدو تکاپوی زندگی درژرفای روح آدمی جان گیرد، در چنین تکاپوی که میخواستم ریشه های خشونت رادر آیین قبایل دریابم که چرا بافت بدوی قبیله طی هزاران سال تغییر نمیکند؟ چه بیدریغ درکتابخانه دانشگاه استنفورد با فلم مستندی برخوردم بنام �"تکاپو برای قبایل گم شده" که بنیان فکری مرا متزلزل کرد وخواستم چون سرو ایستاده بمیرم، این فلم چون آذرخشی برپیکر نژادپرستان فرومی غلتد و تند باد توفنده ی بر پامیدارد که تاریخ ستم برمردمان اصلی این سرزمین رادرابعاد گسترده ی آن درگونه میکند، فلم مستند " تکاپو برای قبایل گم شده " سیلی محکمی است بر چهره زردهویت باختگان ایلی، که باهویت یهودی درمرداب اندیشهء نژادپرستانه ی صهیونیستی خویش فرومیروند وآنچه روی مرداب باقی میماند همانا صلیب شکسته هتلر است با ماسک آریایی!
اصولا"برای من نه آریایی بودن مایه افتخاراست ونه یهودی بودن مایه شرمساری، ولی آنچه واقعا"مایه شرمساری است که انسان با اندیشه نژاد پرستانه"صهیونیستی" یا "آریایی" وارد تاریخ شود، باشندگان اصلی این سرزمین ها را بیگانه پنداشته به آتش وخون کشد وبا سیاست نسل زدایی به شیوه تبار اسراییلی خود فلسطین دیگری بیآفریند. من به یهودی بودن چند قبیله پشتون کاری ندارم، تنها می خواهم با نگاهی به معتبر ترین اسناد تاریخی وتحقیقی فیلسوف هاودانشمندان ارکیالوژی و فلولوژی یهودی، بر گوشه تاریخ " افغانه " نگاهی داشته باشم، از آن روکه بخشی از باور های امروز ما وروزگار که درآن به سرمی بریم، برخاسته ازهمین رویداد است. رویدادی دهشتناکی که ریشه ی فرهنگ واندیشه رادراین سرزمین سوزانید. تخم ریاوترس را در برهوت سوخته ای که به جا نهاده بود پاشید. همه دست آوردهای چند هزار ساله ی یک فرهنگ سترگ را با تیغ و تازیانه، درشعله های سرکش دشمنی، نفرت، انتقام ونادانی سوزانید. زبان وفرهنگ واخلاق ودین وآیین این مردمان را به نابودی کشانید که امروز، زخم آن تیغ وتازیانه برچهره وشانه های ما پیداست .
تازش اسرائیلی تبارهای مابا شبیخون به تاریخ آغازمی شود، شبیخون وتاراج بخشی از فرهنگ قبیله است. زندگی باشتروکاروان وبیابان وخیمه وچاه برای شبخون وغارت است، فرهنگ قبیله پراست ازخنجروکمین ونیرنگ وفریب وخشونت و خون وانتقام .
یهود تباران قبایلی با فریبی بزرگ درآستین وارد تاریخ سرزمین مامی شدند وامروز شبیخون بزرگتری را درکمین نشسته اند، گام بگام کمین درکمین اهریمنانی ازمیان دوزخ برخاستند تا زیبایی، عشق وانسانیت را به مسلخ کشند وبرای خدایان قبیله قربانی کنند.
29 جون 2010, 18:42, توسط khorasan
قبل ازاینکه پاسداران راستین آیین های قبایل گم شده اسرائیلی برمن خشم گیرند وخونم را در بشکه های سوزنی بریزند، بایست مردم ما ومردم دنیا فلم مستند وباعظمت "تکاپو یا جستجو برای قبایل گم شده " را که با آخرین دست آوردها ومیتودهای آرکیالوژی وفلولوژی مرکز تحقیقات تاریخی یهودیان تهیه شده است تماشا نمایند، من آنچه رامختصر ونقد گونه درمورد این فلم می نویسم قطره ای کوچکی خواهد بود ازبحر بیکران این اثر جاویدان، که تاباشد هویت های ریشه دار قبایل گمشده اسرائیل را درپنج قبیله پشتون باز یابیم، تا باشد بدانیم که پاسداران قبیله نیز به
29 جون 2010, 18:42, توسط khorasan
دنبال رگ وریشه شان میگردند واین خصلت طبعیی انسان است وتا باشد بدانیم که افغانه و افغانستان نام اسرائیلی است که افغانه پسر ساوول پادشاه اسرائیل بود، ساوول که بنام طالوت نیز یاد شده است دوپسر داشت یکی جالوت و دیگر آن افغانه نام داشت، وباید بدانیم که قصبه ی درگردیز بنام ساوول است وباید بدانیم که هزاران باید بدانیم دگرهست که...
�هرکسی کو ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش