صفحه نخست > خبر و گزارش > حرکت مذهبی- دانشجویی به رهبری دانشکده شرعیات در دانشگاه کابل

حرکت مذهبی- دانشجویی به رهبری دانشکده شرعیات در دانشگاه کابل

نعمت ضیا
سه شنبه 4 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

دانشجویان در طول تاریخ در تمام کشور های دنیا به عنوان نیروی منتقد و اصلاح طلب تاریخ را ساخته اند، این تفکر انتقادی-اصلاحی دانشجویان برجریان تاریخ تاثیرات عظیمی را بجا گذاشته و عصیانگری یکی از ویژگیهای است که در وجود دانشجویان قابل تشخیص است. دانشجویان قشر اجتماعی است که در مقابل بی عدالتی و حق تلفی ها ایستاد می شوند، خصویت حرکت دانشجویی این است که خالی از هر نوع نگرش دینی، مذهبی و قومی باشد. خصوصیت دیگرش اینکه در حرکت های دانشجویی عقده گشایی و جود ندارد و حاضر به این نیست که کسی از حرکت شان به منافع سیاسی، قومی و مذهبی شان استفاده نماید. حرکت دانشجویی به معنای ماجرا جویی نیست بلکه برای اصلاحات در نظام اجتماعی و آموزشی است. در حرکت دانشجویی خواسته ها از ابتدای حرکت به صورت منطقی، عقلانی، به منافع تمام مردم، تعریف شده است. هر کس از هر گوشه در مقابل کسانیکه از نظر شخصی و سلیقه یی مورد تنفرشان است صدا بلند نمی کند، در صورت که این ویژگیها در یک حرکت دانشجویی مراعات نگردد حامیان و طرفداران حرکت دچار یک نوع سردرگمی در مورد اهداف حرکت می شود که در نتیجه جامعه را به هرج و مرج می کشاند و بیشتر زمینه عقده گشایی های مذهبی، قومی و حزبی را فراهم می سازد.

حرکت دانشجویی حرکت انسانی است، کسانیکه از آدرس دانشجویی حرکت می کند و سخن می زند باید یک نکته را در محراق توجه شان قرار بدهد که خواسته های شان انسانی باشد و برای بهبود وضعیت اجتماع انسانی، تحقق عدالت اجتماعی و به دفاع از انسانیت عمل کنند. در حرکت دانشجویی باید هیچ گاهی عناصر مذهبی و سیاسی وجود نداشته باشد زیرا زمانیکه عناصر مذهبی وارد شود دیگر حرکت را نمی توان توصیف انسانی کرد زیرا خواسته های مذهبی خواسته های انسانی نیست، چون خصوصیت مذهب انحصار گرایی است از نظر مذهبیون کسانی که به مذهب شان باور دارند بهتر و انسان تر از کسانی اند که به آن باور ندارد یا اختلاف دارند و یا در گرایش های دینی و مذهبی اش برخورد عقلانی می کنند.
در دین و مذهب حقوق بشر با این تعریف که امروز از آن می شود وجود ندارد، تنها حقوق انسانی که وجود دارد حقوق پیروان یک مذهب است. چیزی که در سراسر تاریخ تمام ادیان مشاهده می شود این است که تمام ادیان و مذاهب به نحوی خود را نسبت به دیگری بهتر، کامل و دارای بهره بیشتر از حقیقت میدانند، ادیان و ایدئولوژی های دیگر را که با تمام جزئیات آن ها موافق نیست باطل و مردود می شمارند. بنا براین حقوق که به پیروانش تعلق می گیرد نیز برابر با دیگران و براساس و شالوده انسان بودن استوار نیست، باور داشتن به مذهب و دین خاص تعیین کننده حقوق انسانی افراد است، در حالیکه این منطق و نظام حقوقی با نظام حقوقی دنیای امروز سازگار نیست.
یکی از دلایل که برای دین و مذهب گفته می شود این است که برای خوشبختی بشر آمده است اما ما در طول تاریخ شاهد حوادث ناگوار و غم انگیز بوده ایم که ریشه های دینی دارد به طور نمونه جنگ های صلیبی در اروپا، کشتار مردم بیگناه و انتحار ها توسط طالبان در افغانستان و صد ها جنگ و فاجعه دیگری را ما در تاریخ شاهد آن هستیم که ریشه دینی داشته. هزاران انسان از طرف مراجع دینی و مذهبی تکفیر گردیده و به قتل رسیده است از حلق آویز کردن گالیله در اروپا تا به دار زدن کوکورانه منصور حلاج در دنیای اسلام از طرف کسانی که متولیان دین بودند و خود را به عنوان نجات دهنده گان دین قلمداد می نمودند، اینها همه دست آورد های دینی بوده است که مادر تاریخ شاهد آن هستیم اما شاید چیز های صورت گرفته باشد که از چشمان تاریخ پنهان مانده است.
با توجه به این موارد اگر دانشجویان با زبان دین انتقاد کند و به نمایندگی از یک فرقه خاص دینی- مذهبی سخن بگوید دیگر آن حرکت را نمی توان حرکت دانشجوی اصلاح طلبانه و مدنی گفت، بلکه آن یک حرکت عقده گشایانه مذهبی- دینی است، آنهم در مقابل کسانیکه شاید به دین مثل این افراد که از دین به عنوان ابزار سرکوب مخالفین شان استفاده می کنند باور ندارند. اگر حرکت های دانشجویی در جامعه با صبغه های دینی، مذهبی و قومی بوجود آید برای سرکوب مخالفین اش بیش از آنکه از تعقل، منطق و گفتمان بهره گیرد با دید مذهبی برخورد می کنند. نگاه مذهبیون و دین داران نسبت به انسان های خارج از حیطه ایدئولوژی شان نگاه ستیزه گر است به این مفهوم که مخالفین اش را با برچسپ های ناروای همانند کافر، ملحد، منافق و ضد دین تکفیر و سرکوب می کنند. مسلماً زمانیکه برای تحقق خواست های آدمی از تکفیر به عنوان قوه فشار استفاده گردد دیگر پای عقلانیت و خرد می لنگد برنده کسی است که احساسات مذهبی توده ها و عوام را بر انگیزد، و طرف مقابل را باشمشیر مذهب تهدید کند. در جوامع شدیدا دینی و سنتی مثل افغانستان دین و مذهب همه کاره است جای که رد پای دین و حدیث پیدا شود خرد بیچاره مجبور است جایش را رها کند و به رفتار های خشونت آمیز با حمایت دین یا بخندد یا بگرید تا زمانیکه در این هیاهو به خواب رود و در غیاب آن هزاران فاجعه بوجود بیاید.
در این روز ها ما شاهد دو اعتراض از طرف دانشجویان دانشکده شرعیات دانشگاه کابل بوده ایم اعتراض اول شان در مقابل حقوق زن، قانون منع خشونت و دموکراسی بود و براساس اندیشه های عالی و الهی شان همه را رد نمود، شعار های عمده شان مرگ برزن، مرگ بردموکراسی، مرگ برحقوق بشر و مرگ برطرفداران دموکراسی و حقوق بشر بود و دموکراسی را برابر با بیدینی و حیوانیت و بی عفتی و کفر دانست. به تمام کسانیکه باور به دموکراسی دارد و برای زنان حقوق انسانی قایل است توهین و تحقیر اهداء نمود. کسانیکه در این حرکت شان شرکت داشتند همه همفکران و پیروان شان بود از دانشجویان که اندک بهره ای از خرد و تعقل داشتند در بین شان دیده نمی شد یعنی در این حرکت تمام همفکران با هم جمع شده بود.
اما اعتراض دوم را که در این روزها دانشجویان دانشکده شرعیات آغاز نموده است خواسته های شان همان خواسته های قبلی است اما این بار با زرنگی بیشتر توانسته کسانی را در جمع خود بیاورد که در حرکت قبلی بر آنها به عنوان طرفداران دموکراسی وحقوق بشر و حقوق زن لعن و نفرین می نمود. دانشجویان شرعیات شاید همگی شان دگم اندیش نباشند اما یک حلقه خاص در بین شان وجود دارد که مخالف سر سخت تعقل و خرد ورزی اند و حتی در هنگام برخورد های فردی با ذهنیت مذهبی برخورد می کنند.
جالب اینجاست که در این حرکت کسانی از اساتید و دانشجویان در بین شان دیده می شوند که همیشه ادعای روشنفکری می کنند و شاید با طرزنگاه دانشجویان شرعیات مشکل داشته اند اما در این روز ها این استادان محترم در جلو دانشکده شرعیات گوش به فرمان های است که از مر جع مقدس مثل دانشکده شرعیات صادر گردد. این دموکرات ها و روشنفکران که برخلاف اصحاب شریعت، هم ریش خود را کل می کنند و هم نکتایی که از نظر شرعیاتی ها نماد بیدینی است را در گردن شان می بندند، اگر چند روزی این وضعیت ادامه پیداکند ما شاید شاهد دموکرات های باشیم که دارای یک قبضه ریش و چهار مترلنگی باشد. این اساتید که از جیب مردم مظلوم و بیچاره افغانستان نان می خورند تابرای فرزندان این کشور درس بدهند اما به درس و خدمت پشت پازده اند و ادعا های روشنفکری شان از یاد شان رفته است شاید در انتظار دستور حمله از طرف شرعیات است که مخالفین فکری شان را قلع و قمع نمایند و بعد ازآن همگی یک قسم بیندیشد آنهم تفکری که در بین شرعیات رایج است.
از دانشجویان شرعیات جای شکایت نیست زیرا آنها به گونه ی مسوولیت های دینی شان را ادا می کنند. اگر به دموکراسی انتقاد می کند و مرگ میفرستند حق دارد، زیرا از نظر آنها اسلام با دموکراسی مخالف است بناءً این وظیفه اصحاب شریعت است که شعار خشم آلود مرگ بردموکراسی و حقوق بشر و مرگ برزن را در سرک ها و چهار راه ها فریاد بکشد. اگر بر خلاف قانون منع خشونت اقدام می کند حق دارد زیرا در آن قانون ازدواج بادختر نه ساله را ممنوع قرار داده اما در اسلام از دواج با دختر نه ساله کاملا جواز دارد و انسانی است. در آن قانون از دواج بابیش از یک زن را مشروط بر رضایت زن اول دانسته و فراهم بودن شرایط مناسب خانوادگی و اجتماعی را در نظر گرفته و به نحوی آن را محال ساخته است، اما مسلمانان تا چهار زن را می توان بگیرد و برای شان هیچ شرطی مطرح نیست، فقط لذت بردن از سکس کردن با زنان مختلف برای شان بهتر از مراعات حقوق انسانی یک زن است. در آن قانون نکاح اجباری و خرید و فروش زنان ممنوع قرار داده شده است اما در بین مسلمانان افغانستان این پدیده شوم را بار ها دیده ایم و به عنوان یک سنت اجتماعی پذیرفته شده است و چندین مورد دیگری که در این قانون ممنوع قرار داده شده است اما در جامعه ما رواج دارد. پس برای دانشجویان شرعیات که برخاسته از این گونه فضای اجتماعی است هیچ گاهی قابل قبول نیست که زن به عنوان یک انسان دارای حقوق انسانی باشد و اینها حق دارد که در مقابل قانون منع خشونت اعتراض کنند زیرا نمی دانند که انسان امروز با انسان یکهزارو چهار صد سال قبل تفاوت های دارد.
اما جای تعجب اینجاست که همگام با دانشجویان شرعیات کسانی حرکت می کنند که خود را باورمند به دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زن می دانند و دست در دست کسانی می دهند که با افتخار، بصورت علنی و بی شرمانه شعار های مرگ بردموکراسی، مرگ برزن و مرگ بر حقوق بشر از گلوی شان طنین انداز می شود. از طرف دیگر چندین روز است که دانشگاه کابل تعطیل شده است دانشجویان سرگردان و حیران در اطراف دانشگاه پرسه می زنند و اکثر کسانی که می خواهند در صنف های شان درس بخوانند توسط دانشجویان شرعیات با تهدید از صنف ها کشیده می شوند. آیا این عمل اینهای که خود را متولیان دین و مذهب می دانند خلاف دین نیست؟ معاش را از خزانه دولت که همان بیت المال مسلمین است می خورد اما از صبح تاغروب تمام استادان و دانشجویان را در جلو شرعیات جمع می کنند و برای شان تبلیغ می کنند که باید حقوق خود را از دولت بگیریم از اینها باید سوال شود که کدام حقوق شما پایمال شده است که تمام دانشگاه را به آشوب کشانده اید و دانشجویان را از درس و تحصیل باز داشته اید آیا تحریم نمودن درس های دانشگاه درد شما را دوا می کند و مشکل شما حل می شود که این گونه برخورد می کنید.
اینها با ید بدانند که دانشگاه محل دانش است نه جای تبلیغ دین که شما برای دانشجویان دستور دینی بدهید، تمام دانشجویان دانشگاه کابل مسلمان اند و نیاز به شما ندارد که برای شان اسلام را معرفی کنید، همگی تکالیف دینی و اسلامی شان را می دانند. از طرف دیگر دین داری با زور و خشونت قابل اجرا نیست و شما نیز مسوولیت دینی ندارید. بلکه به عنوان استادان یک دانشکده ی هستید که دولت افغانستان برای تان در مقابل درس تان معاش می دهد و در این معاش هم پشتون محروم و بیچاره کنر سهم دارد، هم تاجیک پابرهنه وگرسنه قله های سرد پامیر، هم ازبک ستمدیده جوزجان، هم هزاره گرسنه هزاره جات و هم سیک های مظلوم قندوز و کابل و وظیفه شما استادان دانشکده شرعیات نیز تدریس برای دانشجویان در مقابل پول مردم افغانستان است، البته این را باید اساتید معترض دانشگاه کابل که در این روز ها درس ها را تحریم نموده است بدانند، دانشگاه کابل حق شخصی شمانیست که هیچ دانشجوی در مقابل تان اعتراض نتوانند. و شما حق هیچ نوع منت گزاری را بالای دانشجویان ندارید، اگر راضی نیستید می توانید از وظیفه های تان کنار بروید، تادیگران بیاید به جای شما تدریس کنند، در افغانستان به آن حد قحط الرجال نیست که به اندازه شما آدم های با سواد پیدا نشود. در افغانستان شخصیت های علمی زیادی اند که علاقمند تدریس در دانشگاه کابل است اما شما این فرصت را گرفته اید بناءً با در نظرداشت مسوولیت های انسانی و استادی تان به فرزندان این کشور خیانت نکنید و تخم کینه را در بین جوانان افغانستان نکارید بگذارید که دانشجویان در کنار هم صمیمانه درس بخوانند و برای افغانستان بد بخت خدمت نما یند.
در این جدال دوتیپ از اساتید و دانشجویان وجود دارد که دارای دونوع نگرش فکری می باشند. یکی استادان و دانشجویان که در دانشکده شرعیات اند و تفکر شان کاملا رادیکال مذهبی است که در مقابل مخالفین شان به هیچ تساهل و تسامح باور ندارند و نگرش شان نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی مشخص است. در این جدال به نحوی می خواهند نشان دهند که ما کنترول دانشگاه کابل را در دست داریم، بعضی از استادان و دانشجویان را به گونه های مختلف تهدید می کنند که در این غوغای شان شرکت نمایند تا در فضای اجتماعی کسب مشروعیت نمایند.
تیپ دوم اساتید دانشکده های غیر از شرعیات است که خود را به ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری و مولفه های تساهل و تسامح باورمند معرفی می کنند و از نظر فکری با دانشجویان و استادان شرعیات هیچ نگرش مشترک ندارند، شاید حضور اینها بیشتر به خاطر مصلحت های وظیفه مشترک باشد و تعدادی نیز خواسته های شخصی داشته باشند که در این هیاهو میخواهند به گونه ی عقده گشایی نمایند. در این جدال آنچه که پایمال می شود حق دانشجویان است که برای درس و تعلیم وارد دانشگاه کابل شده اند اما متاسفانه روز تاشب باید بیانیه های پراکنده ی را بشنوند و هر کس بر اساس تفکر و باور شان در مقابل بیانیه ها ابراز احساسات کنند دانشجویان و اساتید شرعیات فریاد الله اکبر را سربدهند و همزمان با آنها باور مندان به دموکراسی و یالبرال ها کف بزنند و خنده نمایند. این حرکت نشان می دهد به قول اشرف غنی ما تاهنوز نه دانشگاه داریم و نه پوهنتون که بر سر آن جنگ نماییم زیرا در این جدال هم اصحاب پوهنتون است هم اصحاب دانشگاه اما هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارد تنها کاری را که در این چند روز توانسته انجام بدهند تحریم درس ها است که از نظر اخلاق اجتماعی و تحصیلی نا مناسب می باشد. به امید روزی که اگر خرد و تعقل به سراغ ما آمد آن را با توهین و تحقیر از خود نرانیم.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • موقعی که زور هزاره ها بالا بود کابل پرس? مثل بلبل دیگران را تحریک میکرد که تسلیم شوند و خواسته های انها را قبول کنند و حالا که زور اسلامگرایان در پارلمان و دانشکده شرعیات اوج گرفته کابل پرس مقاله منطق و عقل و انسانیت درج میکند که باید ها و نباید ها در تاملات مراعات شود او هزاره بچیم بابه مزاری شما با حمایت ایران عین همین کار ها را در طول جهاد و دوره جنگهای داخلی حکومت مجاهدین انجام دادند نکنید بخدا زور شما به تاجیک ها و پشتون ها نمیرسد و امریکایی ها هم از خلیلی و ایرانی ها هم از محقق مقطعی استفاده دستمال تشناب را میکنند چون شما عددی نیستید نه زور دارید نه نفوذ قومی و نه نفوس کافی و نه وسایل حربی و بجز کشته شدن در قربانگاه بهسود و کویته دیگر راهی ندارید

  • اگر اوغانیزم دسیسه نکند همه تاجیکها واوزبیک ها وترکمن ها وهزاره ها یک مشت محکم به دهان اوغانیزم اند. فریب دسیسه های اوغانیزم را نخورید.

  • مامود خان، کابل پرس? ویبگاه شخصی است، هر آنچه در کابل پرس نشر میشود الزاما دیدگاه عموم هزاره ها نیست!

  • “ معاش را از خزانه دولت که همان بیت المال مسلمین است می خورد”
    و دولت هم معاشتان را از پیش کفار میگیرد. ای بی غیرتها.

    و اکثر کسانی که می خواهند در صنف های شان درس بخوانند توسط دانشجویان شرعیات با تهدید از صنف ها کشیده می شوند.”

    پدران اینها با سوته مسلمان شد ه اند. از فرزندان آنها گله نیست ،که با سوته دیگران را به دعوت میکنند.

  • سنگ شکن
    آیا هر آنچه که برای تجلیل مرگ خمینی در کابل اتفاق میافتد، دیگاه اکثریت هزاره هاست؟

  • ای کاش چند اوغان ضد این وهابیون تظاهرات میکرند. سکوت علامت رضایت است

  • جناب بینام خیر، من در صفحه دیگر نوشتم که تعداد از ملایان مفت خور و انگل و اندک شمار افراد تحمیق شده مذهبی که شب ها خواب امام زمان موهوم می بینند، هیچگاه دیدگاه عموم مردم هزاره ها شده نمیتواند.

  • Jabar telefon khod ra barayat bedaham ba man yak zang mezani? tu ra ba khodayt

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس