صفحه نخست > حقوق بشر > آزادی بيان > افسانه ی آزادی بیان

افسانه ی آزادی بیان

نويسنده: عبدالله خداداد
سه شنبه 24 آپریل 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

"آزادی بیان" یکی از موولفه های نظام دموکراتیک است. نبود آزادی بیان در هرجامعه ای نشانه ی دیکتاتوری نظام به حساب می آید. غربی ها- در رویکرد های دیپلوماتیک خود- آزادی بیان را در افغانستان، یکی از دست آورد های خود می دانند. در حقیقت جامعه ی جهانی، سرمایه های کلانی را برای تأمین آزادی بیان و تقویت جامعه ی مدنی در افغانستان خرج کرده است. دولت افغانستان نیز با طرح این مسأله (موجودیت آزادی بیان) از جامعه ی جهانی باج و خراج و خیر و خیرات می گیرد.

به راستی جامعه ی جهانی حق دارد بگوید که برای آوردن آزادی بیان در افغانستان، بسیار کوشیده است و برای آزادی جامعه ی مدنی و رسانه های آزاد از دولت افغانستان ضمانت گرفته است، در حالی که دولت افغانستان به دنیا قول داده است که مردم حق دارند حرف های خود را بگویند و دولت هم هیچ گونه فشاری را بالای آنها وضع نکند.

اما...

دولت- در این اواخر که امنیت به بدی گراییده است- رسانه های آزاد را دشمن خود انگاشته و بی پرده بر ضد آنها و برای تخویف و تهدید آنها فعالیت می کند. دولت می انگارد که اگر رسانه ها دست از این همه انتقاد و افشاگری (به زعم دولت) بردارند، وضع آرام تر خواهد شد. دولت فکر می کند که رسانه های آزاد، مردم را بر ضد اش می شورانند.

ولی این نحوه ی برداشت دولت از رسانه های آزاد درست نیست؛ زیرا، غرض از رسانه های آزاد و منتقد همانا نشان دادن نا رسایی ها و راه های حل است. لزوماً دولت می بایست گوش به حرف رسانه ها می داد و آهسته آهسته اصلاحاتی را در خود پدید می آورد. رسانه ها را دشمن نمی انگاشت و به رسانه به چشم "دوست راستگوی و رک گوی" نگاه می کرد. دولت تا آن اندازه حرف منتقدین و رسانه های آزاد را نادیده گرفت- و نادیده گرفته است- که روی همرفته به این عدم توجه معتاد شده و اکنون از اصلاح این همه اشتباه-نیز- عاجز شده است.

رفتار های عجیب و غریب دولت در تعیین والی ها و جابه جایی مقامات از یک وزارت خانه به وزارتخانه ی دیگر، سفر های عجیب و غریب رئیس جمهور، سخنان غیر مسوولانه ی وزیر خارجه، نبود سیاست خارجی شفاف، نظام غیر مجهول اقتصادی، رفتار های بی باکانه ی نیروهای خارجی و سایر رسوایی ها، بار بار به واسطه ی رسانه ها نقد شده و راه های حلی برای همه این معضلات نشان داده شده است. رئیس جمهور و سایر مقامات افغانستان، از آنجا که دموکراسی را خوب نشناخته اند، این نقد و انتقاد ها را "دشمنی" جامعه ی مدنی در برابر دولت می دانند؛ در حالیکه هدف از نقد، "اصلاحات" است.

رفتار اخیر آقای دادستان کل، عبدالجبار ثابت، با تلویزون طلوع و تصمیم یک جانبه ی "کمیسیون تخطی رسانه های وزارت اطلاعات و فرهنگ"، خود اوج بی حوصلگی حکومت است. سکوت رئیس جمهور در این باره، سوال های بسیاری را در ذهن تداعی می کند:"سکوت نشانه ی رضایت است!". ظاهراً رئیس جمهور از آنچه که بالای آزادی بیان در افغانستان می آید خرسند است؛ و گر نه، در هر کشور دیگری که مجری قانون دست به چنین قانون شکنی بزرگ می زد، دست کم به زودی برکنار می شد!

حرف های آخر:
دولت افغانستان نتوانسته است برای مردم صلح و امنیت را بیاورد. دولت نتوانسته است فرصت های شغلی را برای میلیون ها بیکار ایجاد کند، دولت نتوانسته است بازسازی را آنطور که باید تطبیق کند، دولت نتوانسته است که روابط مناسب خارجی را ایجاد نماید، دولت با کشورهای همسایه ی افغانستان که در امنیت افغانستان سهم اصلی را دارند و بسیار اثر گذار اند، روابط دو جانبه اثر مند را برقرار نماید؛ زیرا ناتوانی های حکومت در عرصه های مختلف چشمگیر است.

اما آزادی بیان!

آزادی بیان آخرین چیزی است که "وجود دارد!". اگر آزادی بیان، همینطور، سرکوب شود، می توان به صراحت گفت که دولت افغانستان یک دولت مستبد و دیکتاتور است که همه حقوق شهروندان خود را نادیده می گیرد.

آنچه باید دولت بکند:

آقای ثابت را به زودیً برکنار سازد، تا اطمینان خاطری برای جامعه ی مدنی و رسانه های آزاد پیدا شود.

وزیر فرهنگ را برکنار کند، تا نشان دهد که دولت به فکر فرهنگ است.

وزیر خارجه را برکنار کند، تا به دنیا نشان دهد که آنچه وزیر خارجه می گوید، حرف های خودش است نه دیدگاه مردم افغانستان .

نتیجه:

اگر دولت افغانستان رسانه های آزاد را به هیچ بگیرد و تلاش کند که آنها را خفه سازد، دیگر در دیکتاتوری نظام تردیدی نمی ماند.

نظام های دیکتاتوری در دنیای امروز، جایگاهی ندارند و به زودی شیرازه های آن از هم خواهند پاشید.


وزیر خارجه آقای "سپنتا" باری خواستار میانجیگری میان امریکا و ایران شد تا به معضله اتمی ایران پایان دهد. از دید ما، افغانستان در موقعیتی نیست که بتواند میان این دو قدرت میانجگری کند ( یعنی حرفی بزرگتر از دهن گفته شده است) یکی از شروط میانجیگری، بی طرفی میانجی است. افغانستان بی طرف نیست. دیگر اینکه در حادثه ی اجمل نقشبندی، وزیر خارجه اظهاراتی داشت که باعث تحریک طالبان شد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • پیشنهاد های که به دولت کرده ای بیشتر به حکم می ماند. لازم نیست اینقدر تند و تلخ باشی. بهتر است یک مقدار واقع بینی داشته باشید.

    • آقای گل آقا جان!
      ضرور نيست شما در اين موضوع جانب دولت را بگيريد. چيز های که در اين نوشتار پيشنهاد شده است، آخ دل اکثريت مردم است. دولت بايد در قسمت لوی سارنوال خاموشی اختيار نميکرد. دولت بايد از وزير خارجه ميپرسيد که چرا همچو حرف های بی منطق زده است، زيرا مطمين است که از ميان آنهمه محافظين نميتوانند اختطاف اش کنند، او از کيسه خليفه بخشيده است. با حرف های پوچ خود يک انسان را به کام مرگ فرستاده است. و همپنان در قسمت آزادی بيان بايد گفت که اين حق مردم است و اين مردم است که دولت را انتخاب ميکند نه دولت مردم را. پس اين مردم هستند که تصميم ميگيرند که چه را چطوری بايد گفت. آقای کرزی با عمل های اخيرش آبروی باقی مانده اش را نيز برباد داد. موجوديت آزادی بيان يگانه دست آورد دولت در چند سال گذشته به حساب ميامد که آنهم رفت. باور نداريد گزارشر وزارت خارجه بابای بزرگ (امريکا) را بخوانيد. چه خوب افغانستان را در رديف کشور های که آزادی مطبوعات نقض ميگردد قرار داده است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس