اشک تمساح
در زبان پشتو وضعیت بدترازین است زیرا درزبان پشتو برعلاوه قلت نویسنده گان واهل خبره سانسور قبیلوی نیزبیداد میکند زمانیکه سانسورقوه تفکر واندیشهء فردی یا جمعی را درحصارخود بپیچاند، جامعه سیرقهقرائی خویش را می پیماید.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
زمانیکه مضامین دنباله دار وتکراری آقای حبیب الله غمخوریکی ازخلقیهای امینی را دریکی ازپورتالهای مزخرف راجع به قندهار وقندهاریها مطالعه نمودم این سوال نزدم پیدا شد که چه انگیزه ای باعث شده است که حالا خلقی های افراطی که خود عاملین اصلی تراژیدی کنونی درافغانستان محسوب میگردند بدون اینکه خم به ابرو بیاورند خودرا درصف قربانیان بمباردمانهای وحشیانه ء قوای ناتو وعملیات انتحاری طالبان جا داده وسنک دفاع ازمردم را به سینه زده وبرحال زارمردم بیچاره وبی پناه قندهاراشک تمساح میریزند آیا این ناله ها وفریادهاازسرصداقت است یا همان ضرب المثل عامیانه را بیاد می آورد که : صاحب کاروان هم میگوید که دزد گریخت !!! ودزدهم میگوید که دزد گریخت!. درین عالم پراز غوغا شاید به مشکل بتوان دزد حقیقی را پیدانمود. زیرا همه کس ادعای بی گناهی دارد همه خواهان محاکمهء جنایتکاران اند همه ازآدرس مردم مظلوم وبی سرپناه سخن میگویند همه کس ازتراژیدی سخن میزنند تراژیدی که قبل ازهرکس دیگر خود عامل وانگیزهء ایجاد آن میباشند. ازتلویزینونهای شخصی امریکائی گرفته تا سایت ها و وبلاگهای قبیله ای وپیروان خط مائووتسه دونگ، حزب اسلامی شاخهء حکمتیار همه ناله وفریاد ملت خواهی را سرداده اند اما با وجود تفاوتهای ظاهری ،همه در یک مخرج مشترک باهم همنوا اند و آن نوشتن سخنان مفت وپا درهوا است که هیچ تضمین عملی ندارد.
درنگی براین سخنان ونوشته های مفت وپا درهوا بما می فهماند که ازبرکت اجلاس "بن "وبرتخت نشستن محترم حامد کرزی براریکهء قدرت توگوئی که درافغانستان بی در وبی دروازهء ما همه ء مخلوات خدا یک شبه دموکرات شدند .همه عدالت خواه وهمه سیکولار وهمه فییمنست وطرفدارحقوق زن وهمه ضد جنگ وجنگ سالاری همه ضد ترور وتروریسم ودهشت افگنی وهمه طرفداران حل سیاسی که حتی مورچه هم زیرپاهای کسی آزارنمی بیند پس بعید نیست که درچنین شرایط درهم وبرهم قهرمانان ساختگی و وارداتی هم ظهورکند چه خاصا اینکه یکی از راه های سهل الوصول بخاطررسیدن به درجهء قهرمانی ، درشرایط حاضر، نوشتن مقالات تند وتیز ومملوء ازدشنامهای رکیک، انجام مصاحبه های تیلفونی با تلویزیونها وشبکه های خصوصی، ارائهء برنامه های مبتذل وبی سویه تحت نام میز مدور ومباحثه های تلویزیونی یک جانبه وخالی ازهرگونه انتقاد ونظرات مخالف باشد که الحمدلله درین آشفته بازار، شاهدظهور قهرمانهای درین عرصه ها بوده ایم وهستیم و رجامندیم که خداوند سایهء این قهرمانهارا ازسرما کم نکند. اما ذکر این نکته لازمی است که کشورهای جنگ زده وبی ثباتی چون کشورما که ازقعراستبداد چندین قرنه سربیرون آورده و سالها طعم تلخ سانسورفرهنگی نظامهای دیکتاتور وخاندانی را چشیده معروض به چنین پدیده های منفی میباشند.درحالیکه کشور جنگ زده ای مثل لبنان که هیچگاهی حاکمیت های دیکتاتوری را تجربه نکرده است ازچنین پدیده های منفی رنج نمی برد. لبنان کشوریست که مانند افغانستان سه دهه جنگ داخلی وخارجی را پشت سرگذاشته است این کشوردارای تشکیلات فرهنگی خاص خود میباشد نیروهای سیاسی با وجود تفاوتهای قومی ومذهبی هرکدام دارای شبکه های تلویزیونی خصوصی ونشرات کتبی و انترنتی چه درداخل وچه هم درخارج ازلبنان میباشند. شکهء تلویزیونی " المنار" مربوط سازمان حزب الله لبنان است که شهرت جهانی دارد وبصورت منظم برنامه پخش میکند اما چیزیکه دربین تمام این شبکه هاو نهاد های فرهنگی بحیث قاسم مشترک پذیرفته شده است همانا حفظ وحدت وتمامیت ارضی لبنان واعتراف به تعدد فرهنگها وهویت های دینی وقومی یکدیگرمیباشد که هیچ گروه قومی ویا دینی خودرا مهمان ومهاجر حساب نمیکند وهمه بحیث فررندان وطن واحد درجهت غنامندی فرهنگ مشترک لبنان کوشا اند با وجودیکه جنگهای داخلی پیکرزخم آلود لبنان را می آزارد وهرازگاهی جلوه های اختلاف وتعصب سیاسی تاسرحد ترورهای فزیکی نیز ظهورکرده است اما به هیچ صورتی چنین اختلافاتی تهدید کلی برسلامت لبنان واحد بحساب نمی روند. درحالیکه اگروضعیت فرهنگی وسیاسی کشورجنگ زده خودمانرا با آن کشور مقایسه کنیم اززمین تا آسمان تفاوت رامی بینیم اولین تفاوت نبود زبان مشترک ملی است که هیچگاه قادربه پیدا کردن آن ، میان خودما نشده ایم. وحتی این را هم نپذیرفته ایم که آیا کشورما دوزبانه باشد یایک زبانه ویاهم چند زبانه دوم اینکه درکشورما اختلافات سیاسی درکل، معنای نفرت وکراهیت را برای بعضی ها داده است بسیاری ها دشمنان سیاسی خویش را چنان می پندارند که گوئی خداوند از روز ازل همه انواع بدیها را دروجود وی خلاصه کرده وهیچ اثرخوبی ونیکوکاری در وجود وی دیده نمیشود.آیا با چنین روحیهء آشفته وحالت تند روانی ، طبل وحدت ملی را به صدا در آوردن خیلی مسخره ومضحک به نظرنمی آید؟ مشت نمونهء خرواراگریکی ازین افراد بیسواد وبیمار روانی بنام محترم نعمت الله خان ترکانی را مثال بزنیم درمی یابیم که واقعا بازارفرهنگ وسیاست درکشورما به ابتذال کشیده شده است. ازنظرترکانی، گناه وجرم ، حالت فردی ندارد هرکسی میتواند به جرم کس دیگر مجازات شود، اگر ابن سینا وخوارزمی وابن رشد درقرون ماضی ازطرف ملاها تکفیر وتفسیق گردیدند ازنظرایشان ملاهای امروزباید قتل عام گردند یا کفارهء عمل اسلاف شانرابپردازند ولب به سخن نگشایند اگرقوماندانهای شورای نظاردرافشارمرتکب جنایت جنگی شده اند رزاق مامون باید مجازات شود وحد اقل این حق هم از او سلب شود که سلطنت امانی را به نقد بکشد با این منطق وبا این سویه علمی که جرأت را جرعت بدعت را بدهت وهزاران غلطی املائی وانشائی موصوف ادعای معلمی دررشته تاریخ وادبیات را هم دارند که گویا روزی فرزندان وطن را درس وتعلیم داده اند بدا بحال آن شاگرد بیچاره ایکه ازدست چنین معلم بیسواد وبی منطق فارغ شده باشد. واما در زبان پشتو وضعیت بدترازین است زیرا درزبان پشتو برعلاوه قلت نویسنده گان واهل خبره سانسور قبیلوی نیزبیداد میکند زمانیکه سانسورقوه تفکر واندیشهء فردی یا جمعی را درحصارخود بپیچاند، جامعه سیرقهقرائی خویش را می پیماید. یکی ازپیامگذاران دایمی سایت کابل پرس? بنام "جلال آبادی" که گاه گاهی پیامهای بی سرو پا را میگذارد درظاهر امراز هواداران مرحوم عبدالمجید کلکانی خودرا معرفی کرده که اگرراست باشد خداوند توفیق بیشتربرایش ارزانی کند اما چنانچه ازسیاق کلام و وضعیت روحی ومزاجی اش معلوم میشود وی بسان دیگر، دگراندیشان پشتون و پیروان جریان فکری شعلهء جاوید سخت درمضیقه قراردارند آنها هیچگاهی مجال این را پیدا نکرده تا به زبان پشتو افکار ونظریات خویش را ولو هرقدر بی پابه هم باشد ابرازکنند اما بخشی ازخلقیهای افراطی که درزمان حاکمیت صدروزهء حفیظ الله امین خواهان پشتونیزه نمودن کل افغانستان واعمار جامعهء سوسیالیستی با کمیت حداقل یک ملیون نفربودند امروز سرازگریبان مجاهدان ومقاومتگران ملی وطن برآورده اند. مجاهدیکه غایه وهدف جهاد خودرا نمیداند مقاومتگریکه خود ازدشمن اشغالگر پول وسلاح بدست می آورد معمای که حتی خود گرداننده گان این دور تسلسل باطل را گیچ ساخته است. اما آنقدرها هم گیچ کننده نیست زیرا زمانیکه بعد قومی وقبیلوی بحران کنونی افغانستان مطالعه شود معلوم میگردد که تمام ترفندها ونیرنگ ها بخاطر حفظ وتقویت قدرت مطلقهء قومی وهژمونیزم قبیله ای براه افتاده است که اکثریت قاطع مردم افغانستان ازآن نفرت دارند وهرگزخواهان احیای همچویک نظام مطلق العنان نیستند.
پيامها
8 می 2010, 19:45, توسط ادم خان
پی مصلحت اندیشی مجلس اراستند - نشستند و گفتند و بر خاستند .
خلاصه منظور شما از این پر گفتن چه است ؛ یعنی پشتون بی سواد است و یا با زور میخواهد مملکت بچلاند و یا جلال ابادی احمق به جای که در حزب نور احمد اعتمادی و یا میونوال داخله بگیرد ؛ در حالیکه از جلال اباد است چرا باید دنبال مجید کلکانی ره بیافتد ؛ حرفهای جالبی و حتما به دنبال ادامه سخنان ( از اب خیط ماهی بگیر ) شما این چنین درد دل نموده اید . حالا اگر جلال ابادی دنبال مجید کلکانی سر گردنه که از مجبوریت او را شخصیت درست گرده اند را افتاد ؛ مطمین باشد چه جاهلونه با جاهلونه کاری فایده مندی سر انجام نخواهند داد . داسی دی چه افغنستان قومونه را په چهالت کی را دوبه دی او تول خپل زان له پاره اخته دی په هر لاره کی ؛ خو نو خدای را پوهیژی چه مونژ سره را به سه وکی . مننه .
10 می 2010, 18:39, توسط jalalabady
به همه سلام.
محترم عطاخیل صاحب شما در نوشتار تان بنده را یکی از پیروان قهرمان شهید مجید کلکانی منسوب دانسته اید که درست نبوده است.
دوم اینکه پشتون ها را فاقد دانش قلمداد نموده اید که این همه درست نبوده است.
سوم اینکه شما از دید تان قضاوت نموده اید و بدون گروه پرچم دیگر همگی را ناسزا گفته اید که این هم درست نبوده است.
چهارم شما ادعا نموده اید که من به زبان پشتو چیزی نوشته نکرده ام این هم درست نبوده است اگر شما در گذشته توجه داشته باشید که من در سایت کابل پرس? به همین نام به زبان پشتو مقالات نوشته ام که می توانید انرا مطالعه نماید ولو اینکه پشتو نمی دانید>
در نوشتار قبلی تان برایم نوشته بودید که در باره واقعه جلال اباد از سستیانی نقل قول کرده ام در حالیکه این طور نبوده است من از نوشته اتل که به زبان پشتو بود انرا به دری ترجمه نموده بودم غرض معلومات بیشتر تان اینکه یک بحش نوشته اتل را برایتان به پشتو کاپی کرده .
په افغانستان کې د روسي پوځونو مشر جنرال مایوروف ډیر څه لیکلي دي، چې لنډیز یې دادی : (کله چې مو په هرات کې عملیات کول، نو اعلامیې مو نشر کړې چې که څوک تسلیم شي او یا ونیول شي؛ نه به وژل کیږي . ډیر زر د خپلو کسانو له خوا خبر شوم چې ډاکتر نجیب لګیا دی اسیران وژني . زه په منډه ورغلم او دی مې له دې کاره منع کړ، خو ده راته وویل چې کارمل ورته امر کړی دی او هغه یې باید منع کړي . ما کارمل ته تلیفون وکړ چې نجیب ته دغسې امر وکړي . هغه هم لومړی وویل چې پری یې ږده چې مړه یې کړي، خو چې ما پرې قهر وکړ او ورته ومې ویل چې زه د یو ابر قدرت د فوځونو مشر یم او د خپل هیواد د حیثیب د ساتلو په خاطر باید په هغه څه عمل وکړم چې په اعلامیه کې مې ویلي دي، نو ایله کارمل نجیب ته وویل : بس شان اس، ګپ رفیق روسي ره قبول کو!!! روسی به ويل چې مه یې وژنه خو ډاکتر صیب به پرې رحم نه کاوه !!!
4. په جلال آباد کې د روسانو جنایت او د ډاکتر صیب غبرګون،
همدغه جنرال پخپل کتاب کې بل ځای لیکي : (په جلال آباد کې روسي عسکرو د نشې په حال کې په یو کور تېری کړی و. په کور کې نرو ښځو ورسره مقاومت کړی و،خو هغوی بیوسلې وو. عسکرو په پیغلو نجونو تیری کړی و. زه پوهیدم چې دا افغانانو ته تر ټول ستر ارزښت لري او که زه خپلو عسکرو ته جزا ور نه کړو؛ ممکن د لویو قیامونو سبب شي . ما له کشتمند نه وغوښتل چې خپل یو مرستیال زما له کسانو سره مل کړي، چې ددې ناوړه پېښې څېړنه وکړي . ده هیڅ علاقه ونه ښوده . ما هییت ولیږه او ثبوت شوه چې عسکرو دغه جنایت په رښتیا کړی و. زه بیا کارمل، کشتمند او نجیب ته ورغلم او ورته ومې ویل چې زه به خپلو عسکرو ته سخته جزا ورکوم. د دوی پخوانی ځواب دا و چې دا د روسي ملګرو پر ضد د اشرارو توطیه ده، خو دا ځل د کشتمند ځواب داو: پروا نداره، همه اش اشرار اس.... او د نجیب ځواب بې تفاوتي وه) . د یرغلګر پوځ مشر روسی په دې پوهیږي چې افغانانو ته تر ناموس هیڅ شی هم ډیر مهم نه دي، خو ډاکترصیب د کشتمند او کارمل په شان و
10 می 2010, 23:07, توسط ادم خان
جلال ابادی :
از نام تو بوی حسرت قطع نمودن جلال اباد توسط نیرو های حکمتیار و آی اس آی به مشام میاید که داغ ان ارزو در دل همه ان اشخاصی که کمر بر بادی افغانستنان بسته بودند ماند و برای اینکه خود را مالک جلال اباد در خواب و خیال حس کنند مجبوراء نام های خود را ( جلال ابادی ) گذاشته اند . ولی همیشه وطن یا کفن داکتر نجیب یادتان باشد .
2/ اگر تو حرام خور خود را ذهناء نوکر مجید کلکان حس نمیکنی , پس چرا او را ( قهرمان شهید مجبد کلکانی ) نام گرفته یاد میکنی , شاید تو خسر بره مجید کلکانی باشی و کسی خبر ندارد .
3/ از پشتون کرده قوم بی غیرت بی ناموس وطن فروش دلال در تمام دنیا من ندیده ام . برای خوشنودی آی اس آی و استخبارات سعودی مولانا های بچه بی ریش پاکستانی مانند موددی و فضال رحمن و قاضی حسین و جنرالان پاکستانی حاضرند زن خود را زیر لنگ پاکستانی بخوابانند .
4 / جلال ابادی شاید تو یک افغان وطن پرست باشی لیکن بر پدر مادر احمد شا ابدلی و ملا عمر و حکمتیار و جلال الدین حقانی سیاف و هرچه پشتون خوب و بد است لعنت . و تا دنیا زنده است افغان وظیفه دارد تا پشتون بکشد و انتقام افغانستان را از بچه بچه پشتون بگیرد .
12 می 2010, 07:11, توسط گوربز خان "عطاخیل "
محترم جلال آبادی صاحب بزرگوار سلام!
دیدی که عکس العمل دیگران دربرابرت چقدرخشن وغیرعقلانی است که بخاطر خودت وموضعگیریهای متناقض وخلاف عرف وعادات افغانستان مردم به ستوه آمده وبخاطر خودت تمام یک قوم دشنام خورده است منظورم عکس العمل جناب محترم آدم خان است. من ترا مسورل این عمل خشن میدانم اگر شما درحالیکه کسی را قهرمان وشهید میدانید ودرعین حال هرنوع رابطهء فکری واعتقادی را باوی نفی میکنید خودش منافقت شمارا درانظار مردم ظاهر ساخت.
اما آنچه که شما تاکنون برای من جواب داده اید با بحث اصلی من وشما ارتباط ندارد ولو اینکه خودتان آنرا ترجمه کرده باشید ویاهم ازمحترم سیستانی کاپی کرده باشید. من درمورد قتل های ناموسی همولایتی های اخوانی شما سوال کرده بودم اما شما بحث را به بیراهه برده اید.
اینکه من همهء پشتونها را بی سواد خوانده باشممبازهم برداشت تان ازمضمون بنده غلط است زیرا من نوشته ام که جامعهء فرهنگی پشتو به قلت افراد نخبه مواجه است لفظ قلت معنی عام را نمی دهد که همهء یک قوم بیسواد باشد اما اکثریت که بیسواد است. اگر شما به بخش پشتوی بی بی سی مراجعه کنید وبعد بخش فارسی آنرا مرور کنید در خواهید یافت که زبان پشتو هنوز درمیدیای جهانی جا نیفتاده است اما این به معنای بیسواد بودن همهء یک قوم نیست تشکر