صفحه نخست > دیدگاه > لویه جرگه تبر استبداد و بیعدالتی

لویه جرگه تبر استبداد و بیعدالتی

درحالیکه درجهان درعصردموکراسی و پیشرفت علم و تکنولوژی سخن ازتسخیر فضا و تسلط به عمق دریاها زده میشود، ولی منافع مردم افغانستان هنوزهم توسط تبراستبداد قبیله ی حاکم بنام سنتهای فرسوده ی قومی چندین قرن پیش به اصطلاح جرگه ها قربانی میگردد .
محمد عوض نبی زاده
يكشنبه 13 نوامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

قراراست درروزهای نزدیک لویه جرگه ی عنعنوی با حضور افراد وابسته وخریده شده ی حکومت درشهرکابل برگزارشود، زیرا حکومت میخواهد تا ازطریق این لویه جرگه ی نمایشی, فرمایشی وسرکاری ,کارکردها ی منفی همراه با ,خلاف رفتاریها و اعمال غیرقانونی دولت را درکنفرانس بن دوم از طریق فیصله های این جرگه سرکاری مشروعیت بخشد وبه اصطلاح موقف ومنزلت مردمیش را درکنفرانس بن دوم تحکیم وتضمین نماید.حکومت کابل درهنگامی دست به برگزاری لویه جرگه ی فعلی میزند که نیروهای اضافه ازچهل کشوردنیا بیش ازیک دهه درافغانستان حضورداشته و درمبارزه علیه تروریزم و استقرار صلح و ثبات درین کشورجنگ زده مصروفند وهرروزسربازان شان را درین راه قربانی میدهند تا افغانستان را از خطر تسلط مجدد گروه های تروریستی نجات دهند .

درحالیکه جامعه ی جهانی با قبول مصارف هنگفت نظامی ,احیای مجدد وبازسازی افغانستان برای استقرارحکومت داری خوب ,موسیسات حقوقی , نهاد های مدنی , احزاب سیاسی , قوای سه گانه ی دولت اعم از تقنینیه , قضائیه واجرائیه را در روشنی از قانونی اساسی جدیدکشور ایجاد نموده است تا افغانستان جنگ زده در سایه ی حمایت و پشتیبانی جامعه ی جهانی گام های اولیه را جهت استقراردموکراسی نو پای این کشور بردارد ودرین راستا ده ها نهاد جامعه ی مدنی , بیش از صد حزب سیاسی تاسیس و دو مراتبه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را برگزار وکمیسیون نظارت از قانون اساسی و چندین نهاد حقوقی دیگر در کشوررابوجود ارودند.وبا اطمینان و تکیه به این نهاد ها وموسیسات حقوقی , سیاسی,اجتماعی جهت استقرارحکومتداری خوب کوشش دارند تا بعد از خروج نیروهای شان یک افغانستان با ثبات وطرفدار دموکراسی ازخود ها برای مردم این سرزمین بجا بگذارند.
اما متاسفانه آقای ریس حمهورکرزی همه ی مطا لب بالا را نادیده گرفته ومیخواهد افغانستان را دوباره بیک قرن گذشته رجعت دهد ودرقرن بیست ویکم از طریق لویه جرگه ی سنتی غیر انتخابی و انتصابی فیصله های را برای تامین منافع خاندانی و شخصی اش تصویب نماید اگراین گونه جرگه ها ی سنتی جایی موسیسات ایجاد شده ی حقوقی , مدنی ,سیاسی و اجتماعی را اشغال نماید این یک جفای است درحق اقوام محروم کشورکه درقرن بیست ویکم سنت فرسوده ی تبراستبداد تک خاندانی بالای سرنوشت سیاسی شان تحمیل میشود.

اقای کرزی میخواهد بااستفاده ازلویه جرگه درقانون اساسی افغانستان تغییرات و تعدیلات دلخواه خویش را وارد وبرای تداوم ومشروعیت حکومتش، توجیه حقوقی وشرعی رافراهم نماید چون اعضای این لویه جرگه ی سرکاری نه انتخابی ونه هم افراد تحصیل کرده اندبلکه اکثریتی اعضای آنرا افراد بیسواد وخریده شده حکومت تشکیل میدهند تعین افراد درین ‌جرگه ی ، فرمایشی متأسفانه بازهم مانند همیشه، نام وچهره‌های تکراری درفهرست بوده که ازماه ها قبل ازسوی مقامات دولتی مشخص شده است ومردم کشورهیچ اطلاعی ازروند گزینش آنان ندارندواعضای آن صرف به عنوان شرکت کننده دراین جرگه حضورخواهند یافت نه نظر دهنده.اگرحضور يافتگان به این جرگه خودشان راازمردم جدا ندانند، تمام برنامه‌هایي كه درمقابل مردم و قانون شكل مي‌گيرند، به شکست خواهند انجامید وروسپیدیِ بزرگی درتاریخ نصیب آنان میشوند.

چنانچه ازنام لویه جرگه پیداست این مجلس قبیله ی ازفرهنگ مردم قبایل کوه نشین سلیمان برای کشورما به ارمغان آورده شده است که بعد ازتشکیل دولتهای قبیله ی وخاندانی این ‘جرگه ها چهره حکومتی بخود اختیارنمودندو نظامهای حکومتی ازلویه جرگه ها بحیث وسیله سرکوب ارزشهای دموکراسی وقانونیت و شکست نهضتهای عدالت خواهانه درکشوراستفاده برده اندوسالهاست که نظامهای استبدادی خاندانی وانحصارگرادرافغانستان ازلویه جرگه ها برای مشروعیت دادن استبداد وانحصارقدرت برای قوم حاکم استفاده سوء مینمایند چون درجلسات لویه جرگه،رایگیری وابرازنظرآزادانه وجود ندارندوفقط چند تن بصورت سمبولیک ونمایشی نظریات نظام حاکم رابرای بقیه سخنرانی میکنند وتصمیم نهایی با برگزارکنندگان لویه جرگه ها است ولویه جرگه کنونی نیز مانند سایرجرگه ها چیزی جزیک خیمه ‌شب ‌بازی کلان برای کسب مشروعیت وتداوم قدرت نخواهد بود.

برگزاری لویه جرگه ی سنتی کرزی با جرگه های مستبدین سابق کدام فرقی نخواهد داشت که براساس میل او دائیر وفیصله های آن هم مطابق به خواست ایشان خواهد بود.چون لویه جرگه ها همواره تابع اراده ونظرامیروسلطان نظامهای حاکم دراین کشور بوده وابعاد ملی نداشته بلکه تمام برنامه ها ، وفیصله های آن ابزاراستبداد ،سلطان مستبد ورییس جمهورخود کامه میباشدوحاکمان ازلویه جرگه ها ی سنتی ، برای ازبین بردن ارزشهای دموکراسی ومردم سالاری استفاده میکنند که هيچ جرگه، وهيچکسی ديگرى نمىتواند صلاحيتهاى شوراى ملى اعم ازشورای نمایندگان ومجلس سنا را که در قانون اساسى تسجيل شده ، به نفع خود اختصاص بدهدونبايد صلاحيتهاى نهادهاى قانون اساسى کشوررادرجاى ديگرى منتقل بسازد.اکنون که ‘اقداماتی بسوی تحکیم نهادهای دموکراسی درکشوربرداشته میشود, شورای ملی ودیگرموسسات حقوقی ومدنی حضورفعال وپوررنگ درجامعه دارند،برگزاری چنین جرگه ها ی سنتی نه تنها برای کشورمنفعتی دربرنداشته ، بلکه کشوررا با نابه سامانی بیشترمواجه خواهد کرد.

باموجوديت نهادهاي قانوني ودموكراتيك دركشوركه بهتر ميتوانند ازعهده‌ي بررسي مسايل كشوري بيرون شوند، برگزاري چنین جرگه‌ي سنتي مي‌تواند اهانت به اين نهادها و عدم اعتماد به نمايندگان مردم در مجلس پارلمان محسوب شود.آقاي كرزي با برگزاري لويه جرگه‌ي سنتي، حركت ناكام ديگري را با مصادره‌ي ارزش‌هاي دموكراتيك به نفع نهادهاي فرسوده‌ي بدون پيامد سياسي واجتماعي به نمايش میگذارد تا نگاه جامعه را ازمسايل فوري واساسي به سمتي بكشاند كه هيچ اولويتي براي كشور بحران‌زده ی ما ندارد.ازآنجائیکه مسایلی عمده ی ملی درنهادهای قانونی افغانستان،مطابق به احکام قانون اساسی کشور به رای‌زنی گذاشته شده میتواند پس نیازی پیدا نمی‌گرددکه موضوعات ملی درچنین جرگه‌ی غیرقانونی مطرح شوند.واقعاً اگر مشورت مطرح باشد آیارییس جمهورومشاورانش نمی توانند با سفرها درولایات از نظریات مردم مطلع شوند؟.

درحالیکه درجهان درعصردموکراسی و پیشرفت علم و تکنولوژی سخن ازتسخیر فضا و تسلط به عمق دریاها زده میشود، ولی منافع مردم افغانستان هنوزهم توسط تبراستبداد قبیله ی حاکم بنام سنتهای فرسوده ی قومی چندین قرن پیش به اصطلاح جرگه ها قربانی میگردد بناء مردم درددیده ی و تشنه ی ارزش های دموکراسی در کشورازکلیه وجدانهای بیدارجامعه جهانی وسازمانهای مدافع حقوق بشر میخواهند ، تا بصداهای درخون خفته مردم این سرزمین جنگ زده ،گوش فرا دهند وباید درقبال این بیعدالتی نسبت به سرنوشت سیاسی مردم افغانستان مانند گدذشته بی تفاوت نبوده ودچار اشتباه وغفلت مجدد تاریخی نشوند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • برای جناب محمد عوض نبی زاده ، علم بر اسبق تبر ، واقعأ غم آوراست !!! قانونمندی این ستیز بی نظیر، آموزنده و از منظر تاریخی قابل اعتنااست: "هرچه جوامع مورد هجوم کنیسه وکلیسا در عمق بیش تری از روابط سنتی متوقف مانده باشند، در ایستایی بر آن نیرومندتر عمل کرده اند و جهان موردی افسانه وار و شایسته ستایش تر از شیوه مردم افغان نمی شناسد که طی دو قرن گذشته دماغ مقتدرترین نیروهای جهانی تجاوز را بر خاک مالیده اند: ارتش ملکه انگلستان، سپاهیان شکست ناپذیر ارتش سرخ و حالا آدم کشان کارکشته در نیروی نظامی تروپ های مسلح و متحد سرمایه داری بی ترحم را، که فرماندهی کل آن ها به طور رسمی لاعلاجی در نبرد با افغان ها را پذیرفته است. آیا کدام نیرو در سرزمینی چنین فاقد امکانات این همه غیرت ایستادگی را می آفریند و دستور اجابت شونده تحمل دراز مدت ناملایمات برای دفاع از سنت ها را صادر می کند؟ اگر ملت ها در شرایط آزاد و طبیعی و سنتی خویش عملا نیرومند ترند و اگر حفظ سنت ها همه جا از مللی کوچک پدیده هایی پایدار در تاریخ زورگویی های معاصر ساخته است، پس صدور جواز تخریب سنت ها، آن هم با اعمال شگردهای کثیف، از سوی مدرنیسم، با قصد تضعیف و حذف انگیزه ی اصلی ایستادگی و در نتیجه بلع ارزان تر جهان سنت گرا صادر می شود! اگر سنت دوستی عملا قادر بوده است دیوانگان مستقر در کاخ سفید و جانیان روان پریش پنتاگون و متحدان شان را متوقف کند، آیا برای حفظ خویش موظف به تقویت سنت ها نیستیم؟ می پرسم اگر دفاع از سنت ها چنین نیرومندان نام آوری را می زاید، آیا نمی توان کار رشد و توسعه ی تدریجی و متوازن و پا برجا را هم به تحولات درونی و آرام سنت پسندان سپرد که دور دستی کسب آن، جز فروشندگان موبایل را آزرده نخواهد کرد که می خواهند در جیب یک دست فروش دوره گرد افغان، بدون نیاز و ضرورت، تلفن همراه بچپانند؟ آیا احترام به سنت ها برای قطعیت بخشیدن به پیروزی، تبعیت از روش هوشی مین و مائو و گاندی نیست و آیا مگر قلع و قمع داخلی سنت ها و دهان کجی روشن فکرانه نسبت به آن، تاکنون جز به زایمان و ظهور مصیبت زای لولوهایی از نوع استالین منجر شده است؟ " « پور پیرار»

    • در كله بيمز اين تحجر كرايان وحشيان سخن از ترقى ,تعالى وفرهنك تاثير نميكند.
      بوز كى را بر خاك ماليده ايد؟
      روس را شما اورديد و برايشان به كرات كفته بوديد كه لباس بيراهن و تنبان را بتن كنند.
      انكليس را شما اورديد.
      با كستانى امروز برشما سوار است لجام تان بدست با كستانى است.بينا موسى بر خانه خود ميكنيد برادر خودرا به دستور با كستانى ميكشيد.
      اسار تاريخى بدستان كثيف تان نابود شد.
      تروريستها از تمام جهان در مناطق شما زندكى داشتند وشما زير باى انها بوديد.
      كشت قاجاق كوكنار كه دردين حرام است,شما شب و روز به ان مشغوليد.
      مرك خاموش از منطقه كثيف شما به جهان سرازير ميشود.
      غيرت شما درجه است كه شما مزدور واسير با كستان واى اس اى هستيد.
      در جايكه نمايندكان مردم وجود دارد ديكر جه ضرور است جند با بوناك بيايند وباى كثيف خودرا در جوكى بيش رو بكزارند و تشناب ها بولى تخنيك از كلوخ بر شود و نل ها بند شودند و محصلين ازار ببينند و از درس بمانند.نبى زاده صاحب شما سراسر درست فرموده ايد.

    • آغا جان، شمس الحق جان قند! منظور ترا فامیم که چپلی پاهای پکتیا ره میگی . تنها او پکتیا والهای بویناک خو نیست ما ازخود نفر های بسیار نظیف وپاک که نیکتائی هم دارند داریم ودر لویه جرگه خود انهارا روان میکنیم وشما هم کوشش کنید که چرکین های بامیان نیایند ویک ذره آدم های روی شششته روان کنید. اینه اتو میشه یک جرگۀ پاک هم تو خوش میشی هم مه. ایکه چه تصمیم میگیره اوره ننۀ مه وتو هم نمیفامه. بگذار هر گوئی که خوردند بخورند ما کار خوده میکنیم.

    • . کابل پرس? سانسور می کند. اگر نه چرا کسانی را که در مورد شخص میرهزار انتقاد نوشته می کنند از دیدن سایت منع می کند. اخیرا کابل پرس شماری از آی پی آدرس ها را بلاک کرده تا از دیدن سایت و بعد نوشتن انتقاد خود داری شود. کسی که ادعای دمکراسی و آزادی بیان را می کند با بلاک کردن آی پی آدرس ها به بدترین نوع سانسور دست می زند. آغای میرهزار لطفا این کار را نکیند چون تاریخ شما را نیز نخواهد بخشید. لطفا همانند سابق مدافع آزادی بیان باشید

    • خدا زدت؟ برو یک سایت یا بلاک یا حزب بر زد میرهزار جور کن.

  • نبی زاده صاحب پرچمی دیروزی! به لویه جرگه چکار داری ، در سایت اصالت برو پیام آغای فضلی را که عنوانی استاد صباح تحریر نموده بخوان که کیف نمائی .اینه ادبیات وجمله بندی . چه پیام با محتوائی از جمله میگوید « ما این ضایعۀ بزرگ نی تنها برای شما وخانوادۀ محترم شما جبران ناپذیر دانسته بلکه همه دوستان ورفقا را عمیقا" متأثر ساخته است.» چه جمله بندی زیبا! مردک اول یاد بگیر وباز بنویس.

    • اول شايد از خود نام داشته باشى.
      راستى برجمى ها مردم بسيار متمدن بودند در زمان كارمل صاحب ,قبيله برستى و قوم برستى از بين رفته بود.من موافقم با شما كه برجمى ها اين طور جركه هاى دروغين را مردود ميدانستند.
      ازينكه معلمى را هم شروع كردى بهتر است كه به ان سك كرى خود بر كردى.نبى زاده صاحب را در جايش بكزار .

  • salam khidmati tamami hamvatanaye azizam omidvaram ki movafgh bashid mikhastam raji ba parchami bazi dosta eshara kaardan nazari ma einast ki parchami ya har razimi ki bodan behtar az jehad garaye khonkhar ast shoma emroz mibinid ki ein akhoda az nami eslam chi so estefadahaye ki namikonad moshkili ma hamin khorafat ast khorafat yani hamin dini lanati

  • اكر خوك را صدبار بشويي,باز هم بطرف كثافت ميرود و در ان خود را ميمالد.اكر اين قبيله برستان به كشور هاى بيشرفته ميروند,باز كه بر ميكردند همان بيعقل كودن است وبس.بيفرهنكى را اينها بنام سنت كرايي ياد ميكنند.

  • والله ما خو در سایت اصالت چیزی نیافتیم که از آقای فضلی در مورد صباح باشد. مشکل این جاست که این سایت براوزر سرچ یا جستجو ندارد، و اگر بخواهی مقاله و یا نوشته ای را پیدا کنی حد اقل یک روز باید سرش در این گاراج نا منظم کار کنی.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس