واقعیت هایی که باید همه بدانند
آزادی در محیط شما بحدیست که توهین به قرآن را هم نشر می کنید. پس دیده شود که در نشر این مقاله چگونه عمل می کنید؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به جنابان محترم دست اندر کاران سایت کابل پریس.
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و بعد:
امید وارم مقالهء فرستاده شده را به دست نشر بسپارید.
چون سایت شما گهگاهی مضامین و مقالاتی را به نشر می رساند که؛ این مضامین نه تنها که حقیقت و واقعیت ندارد، کاملا از اصول دینی، اخلاقی و ژورنالیستی بدور است.
بعضی از این شایعات مربوط به وزارت خارجهء افغانستان می شوند. که اکثر غیر از روح عقده گشایی و ایجاد نفرت، دروغ و پروپاگندا چیزی دیگری نمی باشد.
من هم به عنوان دفاع از حق این مقاله را فرستادم تا در زمینه به نشر برسد.
در این مقاله هر آنچه آمده است، حقیقت و واقعیت عینی می باشد و به هیچ شخصی نامبرده اتهام، توهین و تحقیری نشده است.
اخلاق اسلامی و اصول ژورنالیزم ایجاب می کند که شما این مقاله در رد اتهام از شخص و اشخاص حقوقی و حقیقی به نشر بسپرید.
شما آگاهید که ما می توانیم این مقاله را در هر سایتی به نشر برسانیم، ولی من لازم دانستم که رفع اتهام در همان محکمه ای صورت گیرد که در آن اتهام وارد می شود
آزادی در محیط شما بحدیست که توهین به قرآن را هم نشر می کنید. پس دیده شود که در نشر این مقاله چگونه عمل می کنید؟
با احترام
نور روشن
******
بسم الله الرحمن الرحیم
واقعیت هایی که باید همه بدانند
نویسنده: نور
مقدمه
سپاس خداوند منان و منتقم را. درود بر روان پاک پیامبر بزرگوار اسلام و یاران راستینش.
«اگر فاسقی برای شما خبری را آورد، باید در آن ـ قبل از پخش آن ـ تحقیق نمایید، تا اینکه قومی را در اثر نادانی و بی خبری خود جریحه دار نسازید و در نهایت از کردهء خود پشیمان شوید» ترجمهء آیت مبارک.
«همینقدر دروغ ـ گناه ـ برای شخص کفایت می کند که؛ حرفی را بمجرد شنیدن به دیگران بگوید» گفتار پیامبر بزرگوار.
از مدتی بدینسو در کشور ما ساحهء اطلاعات جمعی بویژه انترنت محل پروپاگندها، اتهام زنی ها، بد گویی ها، زشتی ها و هر آنچه نگفتنی هاست، گردیده است.
بدون شک جنگ و نابسامانی های سی ساله در کشور عقده ها را متراکم نموده است و هر کس می خواهد دردهای روانی غیر مرئی خود را از هر راه ممکن تسکین دهد.
بعبارت دیگر می خواهند عقده هایی را که نمی دانند سبب اساسی آن چیست و چگونه باید مداوا گردد؟ از راه های بسیار نامشروع، زننده و غیر اصولی و اخلاقی بروز می دهند.
نبود یک مرجع پرسشگر، نبود یک انسجام فرهنگی، نبود تربیه و رشد طبیعی ژورنالیزم، عدم وجود سانسور علمی و اخلاقی باعث شده است که؛ امروز مطبوعات، بویژه محیط مجازی انترنت به بدترین نوع انارشی در گشورافغانستان تبدیل شود.
در این زمینه کنترولی وجود ندارد، مرجع پرسانگر و مسئول هم وجود ندارد که از لغزش های بد اخلاقی ژورنالیستی و نتایج مرگبار اجتماعی آن جلوگیری نماید.
امروزه همهء وزارت خانه ها، نهاد های مسئول دولتی، شخصیت های مطرح سیاسی، حتی حریم های شخصی و خانواده ها، دارند زهر تلخ این عقده گشایی ها و لجام گسیختگی های اخلاقی را می چشند و راهی هم برای رهایی از این منجلاب پروپاگندا ندارند.
این شیوه میتواند بسود جریان های کلان دشمنان دینی و ملی کشور ما افغانستان تمام شود، و از عدم دقت، بی خبری و حتی ناتوانی حکیمانهء افرادی محدود، بسیاری از دشمنان دینی و ملی ما سود ببرند و از این راه؛ نفاق، شقاق، اختلاف و خانمان سوزی را که در کشور ما جریان دارد از این حالتی هم که هست بیشتر دامن بزنند و برای همیش و کامل این سرزمین و هویت تاریخی آنرا نابود بسازند.
بهمین خاطر هم هست که سایت هایی انترنتیی وجود دارند که از جانب بعضی کشورها، موسسات و نهادها برای همین منظور تمویل و کمک میشوند... در این ادعا بسیاری از خوانندگان گرامی با من همنوا خواهند بود.
اصول دینی ما، اصل حقوقی جامعه ما، قانون ژورنالیزم مدرن و جهانی، شخصیت اخلاقی خود انسان و قوانین فطری و طبیعی زندگی این شیوه را بر نمی تابد و جزای سخت دنیوی و اخروی برای چنین افراد تعیین نموده است.
تجسس در حریم خصوصی افراد، سخن چینی، نمامی، اتهام، دشنام، تحقیر، توهین و... همه از گناهان کبیره بحساب می آیند و در قوانین مدنی جهان و همهء کشورها هم ناروا پنداشته شده است...
من با این مقدمهء کوتاه وارد اصل مطلب می شوم. در نهایت اگر این گفتار به درازا نیانجامد به ریشه یابی علل این پدیدهء شوم می پردازم.
همچنان نتائج وارده از آن را به کشور، ادارات مسئول، جریان های سیاسی، افراد سیاستمدار و حتی حریم های شخصی افراد و عکس العمل های وارده از آن را به بحث می گیرم. اگر این بخش گنجایش همه را نداشت، علل، انگیزه ها و نتایج را به بخش دوم موکول می سازم.
از جمله نهادهایی که مورد حملات این تهاجم زهر آگین و غالباً دکته شده از جانب دشمنان این کشور قرار گرفته است، وزارت خارجهء جمهوری اسلامی افغانستان است، و در عین زمان افراد درجهء یک این وزارت و حتی شعبات و حریم های خصوصی افراد.
به همین ملحوظ نکاتی بسیار مهم، واقعی و حقیقی در این نبشتار گنجانیده می شوند. تا هموطنان ما، مراجع مسئول و حتی خود کسانی که دست به چنین اعمال ناشائیست می زنند، حقیقت را بدانند.
امید این است که این نبشته عده ای را که وجدان سالم اسلامی و بیدار دارند قناعت بخش گردد. اگرچند افراد مریضی هستند که با این نسخه ها مداوا نمی شوند و تنها خداوند ذوالجلال می تواند ایشان را شفا بخشد و هدایت کند. و اگر از مرز و احتمال شفا و هدایت گذشته باشند، هلاک و نابود شان گرداند...
در اول ما نشانیی از بعضی از اشخاص مسئول در وزارت ارائه می داریم، در پهلوی آن اشاراتی به کار کرد هایی ایشان و در خلال بیان کارکردهای ایشان، کارهایی انجام شده در وزارت را بیان میداریم. این بعنوان مشت نمونهء خروار است:
1ـ وزیر خارجه جمهوری اسلامی افغانستان (داکتر زلمی رسول):
داکتر زلمی رسول شخصیت، سنگین، با کرکتر، خلیق، با ادب و در عین حال دانشمند این کشور و دارای روان سالم است. او سالهای درازی عمر خود را در تحصیل، ادارات روابط سیاسی شاه فقید افغانستان گذرانیده است.
او تجربهء کافی از شناخت کشورها، مردمان دنیا، جریانهایی سیاسی دنیا و در عین حال ارگانهای مهم بین المللی دارد. به زبانهای مهم بین المللی صحبت میکند و در دوران کاری خود به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور کار بسیار پر نتیجه داشته است.
با آمدن او، وزارت خارجه رنگ و بوی عدالت، سنگینی، دپلماسی و وقار را گرفته است. این بدین معنا نیست که وزرای گذشته خلاف این بوده اند. ولی داکتر صاحب اقلاً توانسته است از بسیاری از بی عدالتی ها جلوگیری کند و صدها نفر دپلمات های سابقه دار و بی واسطه را که سالها بود در پست های خارجی تعیین نشده بودند، در سفارتهای افغانستان مقرر نماید.
تعداد این افراد از مرز 150 تن می گذرد که؛ داکتر صاحب بدون شناخت شخصی و یا واسطه این افراد را به حق شان رسانیده است... این شعار داکتر صاحب است «همه باید از این امتیاز در دورهء سه سالهء مقرری وزارت بهره مند شوند»
در عین زمان و در این مدت کوتاه توانسته است، بیشتر از صد دپلمات افغانی را که بر اثر واسطه و روابط شخصی بیشتر از ده سال بر کرسی های سفارت خانه ها تکیه کرده بودند به مرکز بخواهد. اگر شکایتی هم می شنوید بدون شک از همین قبیله خواهد بود...! اگر رضایت کاملی در وزارت خارجه باشد، از این ناحیه است...
علاوه از اینها؛ داکتر صاحب یگانه وزیر خارجه ای است که تا بحال توانسته است از انتقاد های جریانهای مسئول «همانند پارلمان و سنا» بدور بماند و کسی نتواند که سندی برای نا رسایی های او پیدا کند.
او در نهایت شخص قانع، مشوره گیر از تمام رؤسای وزارت و حتی اشخاص با تجربه و کاردان خارج از وزارت است. او با فکر متین و درایت خود در این مدتی کوتاه هیچ ناهنجاری و جریان غیر قانونی را در وزارت ایجاد نکرده است. ناموس داری، حیا و عفت او ستودنی است.
اگر کسانی هم پیدا شوند و شکایت کنند، تنها کسانی هستند که از وظیفه های میراثی محروم شده اند و دیگر نمی توانند برای دهها سال مداوم در سفارت خانه ها ایفای وظیفه کنند...
در این زمینه کسانی هم هستند که مهر نشنلیزم و قوم پرستی را بر جناب وزیر صاحب می زنند و گویا اینکه او میخواهد دیگر اقوام را از وزارات دور کند؟!
این بسیار بی انصافی است. چون کسی نمیتواند چنین سندی ارائه کند که وزیر صاحب بخاطر قومیت کسی را رانده باشد. هنوز هم بسیاری از پست هایی مهم وزارت خارجه تحت ریاست اشخاص محترمی قرار دارند که نه از قوم وزیر صاحب هستند و نه هم قبلا روابطی با ایشان داشته اند... سکرتر ایشان یک جوان هزاره بود، که نزدیک ترین فرد به اسرار وزیر صاحب بود...
در مجموع یک رضایت خاطر عمومی در خود وزارت و در نهادهای دیگر دولت از وزارت خارجه وجود دارد.
شما این را هم می دانید که رضایت کسانی که حق دیگران از نزدشان ستانیده شده است، اصلا ممکن نیست و وزیر صاحب در سدد این نیست که بخاطر رضایت دیگران حق مظلومان را پایمال کند...
من اطمئنان می دهم اگر وزیر شایسته ای در این دوران برای افغانستان باشد، همین شخص خواهد بود...
2ـ معین اداری وزارت خارجه (داکترصاحب حیدر):
ایشان در رشتهء روابط بین الملل از کشور پولند ماستری دارند. او از طرفداران مجاهدین بود و به همین خاطر برای مدتهای زیاد وزیر افتخاری دولت اسلامی افغانستان و بدون کسب معاش در پولند بود. ایشان شخصی نهایت با وقار، غریب دوست و در عین حال مهربان هستند.
ایشان فرزند حاجی عبدالوهاب از تاجران و سرمایه داران مشهور افغانستان است. او سرمایه های هنگفت عقاری که بالغ بر دهها ملیون دالر میشود از پدر به ارث برده است. مردمان کابل اکثر پدر و خود ایشان را می شناسند.
نه تنها که او ضرورت ندارد برای مقام و پول به کسی تملق نماید؛ بلکه او از کیسه شخصی خود اکثر حقوق دیگران را می پردازد و نمی گذارد که کارمند مظلومی دنبال ادارات دولتی سر گردان شود.
با این حساب، اتهام های که در بعضی سایت های انترنتی از جانب افراد عقده مند به او زده شده است، بسیار وقیحانه، دور از حقیقت و بسیار بی شرمانه است. کسی که خود دهها ملیون دالر از میراث شخصی پدر دارد، چگونه بخودش اجازه می دهد دست به اعمال نامشروع تملق و زشت برای خوش ساختن دیگران بزند؟ این امر را نه عقل قبول می کند و نه شرع و نه هم کسی که داکتر صاحب حیدر را از نزدیک می شناسد!
ایشان نهایت کوشش خود را می کنند که قشر مظلوم و کارمندان پایین رتبهء وزارت متضرر نشوند و حقوق شان در عین وقت و به حد کفاف برایشان داده شود. او از آسان گیر ترین مدیران وزارت خارجه است...
3ـ معین سیاسی وزارت خارجهء جمهوری اسلامی افغانستان (آقای جاوید لودین):
او شخص جوان و در عین حال انسان تحصیل کرده و بسیار با کرکتر، خلیق و دپلمات برجسته است. او در دوران کار خود در ریاست جمهوری توانست اولین هسته های یک ادارهء مدرن و منظم را در محیط ریاست جمهوری پایه گذاری کند. این امر به تفصیل زیاد نیاز مند نیست، چون قبل از این دوره، ریاست جمهوری در مدار همان سیستم های قدیمی و عقب مانده می چرخید و در بعضی موارد، تایپ کردن و صادر کردن یک مکتوب و مرسوم عادی روزها را در بر می گرفت... حال این اداره در تشکیلات خود هیچ مشکلی ندارد و سیستماتیک کارهای آن انجام میشود.
آقای لودین چند سال هم در کانادا سفیر افغانستان بودند و در این مدت هم توانستند با هوش و ذکاوت تمام کارهای سفارت را سر و سامان دهند و روابط کشور کانادا را با افغانستان بیشتر از پیش محکمتر و بنیادی تر سازند.
او با اینکه جوان است، وقتی با انسان ناشناسی دست می دهد و برخورد می کند، تو میپنداری که سالها است که او را می شناسد. در اولین برخورد وجاهت و وقار خود را می نماید و انسان شیفه می شود که با او دوست باشد...
از وقتی هم که از سفارت برگشته اند و بحیث معین سیاسی وزارت تعیین گردیده اند، به مسائل حساس استراتیژیک توجه داشته اند. در این زمینه سفرهای مهمی بخاطر گشایش گره های سیاسی میان کشور ما و همسایگان نموده است.
او به ایران رفت و مسائل بسیار حساس سیاسی و اقتصادی را با کشور ایران در میان گذاشت و مسائل خوابیدهء افغانستان با این کشورها را ـ که در دوران وزرای قبلی به فراموشی سپرده شده بودـ، از نو زنده ساخت و می خواهد این مسایل بنیادی و فراموش شده را دنبال نماید.
همین حالا که این سطور نگاشته می شود؛ ایشان در سفر هند است و دوسیه های مهمی سیاسی را با خود دارد، تا در زمینه با کشور هند و دیگر همسایگان افغانستان این مسائل را به بحث و بررسی بگیرد.
فکر نمی کنم که یک دپلمات جوان و تحصیل کرده بتواند معجزه بسازد و کاری از این فراتر و متعجب تر نماید؟! به نظر من آقای لودین آیندهء درخشانی در این کشور خواهند داشت...
4ـ رئیس دفتر مقام وزارت خارجه (آقای عبدالمالک قریشی):
او یک جوان تحصیل کرده، مسلمان، مجاهد، با اخلاق و در نهایت متین است. او با اینکه از قندهار است، در اکثر ولایات افغانستان زندگی نموده است. او همیشه به سید بودن خود افتخار میکند، چون خود را از سلالهء پاک پیامبر می داند. کسی که با این ایدیالوژی زندگی کند و معتقد باشد، اتهام نشنلست بودن به او از نهایت بی انصافیست. هروقت از او پرسیده شود؛ از کدام قوم هستی؟ با افتخار می گوید که: من سید هستم!
او در ادارات خارجی و دپلماتیک همگام با آقای داکتر زلمی رسول کار کرده است و تجربهء هنگفتی از اداری دارد. تا حال و در مدتی کاری او در وزارت خارجه کسی سندی بر نا توانی کاری، ندانم کاری و بی کفایتی او ارائه کرده نمی تواند. امور روزمرهء وزارت در نهایت شکل طبیعی به پیش می رود.
او از صبح ـ غالباً ساعت 8 ـ به دفتر می آید و تا ساعت 9 شب (بیشتر از 13 ساعت) مسلسل کار می کند. او تمام کارهای اداری وزیر را انجام میدهد و علاوه بر آن روزانه دهها نفر شخصیت های ملی و بین المللی را بحضور می پذیرد و با نظم و درنگ کامل کار همه را انجام میدهد.
او در کار اداری خود چنان ماهر و متین است که؛ در آخر روز هم اگر با او ملاقات نمایی احساس خستگی و ناراحتی کاری را در او نمی بینی. چنان اخلاص و علاقه به کار دارد که؛ اصلاً خورد و نوش و روابط شخصی اش را تحت الشعاع قرار داده است. او در هیچ سفری نمی رود، مگر اینکه در ظرف یک روز یا دو روز خود را به محل کار می رساند و وظیفهء خود را انجام میدهد...
در نبود وزیر صاحب، اصلاً هیچکس از مراجعین بیرون وزارت احساس انتظار نمی کند و بمجرد وارد شدن در دفتر او، کارش با آقای قریشی سر رشته می گیرد...
پس بدین ملحوظ من برای او آینده واقعاً درخشانی را سراغ دارم و امیدوار هستم که برای همیش وزارت خارجه چنین انسان فداکار را از دست ندهد! آمین یا رب العالمین
5ـ آقای ادریس امانی (رئیس منابع بشری وزارت):
او از با استعداد ترین دپلماتهای جوان وزارت است. او در دوران تحصیل، فوق العاده موفق بوده است، در دوران کار دهسالهء خود در وزارت هم خوب درخشیده است و کسی نمی تواند که سندی و یا مدرکی برای ناتوانی؛ کاری، فکری، اخلاقی و اجتماعی او داشته باشد... و یا سندی هم از رشوت و تقلب او... چنانکه بعضی از سایت های مغرض چنین اتهاماتی را نشر می نمایند...
او با زیر دستان خود در ریاست منابع بشری چنان برخورد می کند که؛ گویی برادران یک فامیل هستند. او نهایت با ادب، با اخلاق و خوش سیما است و روح عطوفت و مردانگی ازش می بارد...
من در مدتی که با او شناخت حاصل کرده ام؛ هیچ رفتار غیر قانونی، غیر اخلاقی و خلاف مروت از ایشان ندیده ام و در این زمینه هم از کسی شکایتی مستقیم از او نشنیده ام. به استثنایی عقده گشایی کسانی که نتوانسته اند خود را غیر قانونی بر او تحمیل کنند، آنهم در سایت های دشمن دین، ناموس و ارزشهای افغانستان...
استعداد ایشان در حدی است که خود وزیر صاحب، معینان و دیگر رؤسای وزارت به او اجازه می دهند که؛ در جلسات کمیسیون های پارلمان برای پاسخگویی از جانب وزارت حاضر شود...
او در نهایت مرد دیندار و با شهامت است و اتهام های غیر اخلاقی و رشوه ستانی که بعضی از سایت ها بواسطه بعضی از اشخاص بی هویت و احمق به او می زنند، اصلاً ممکن و میسر نیست. او در مقابل همهء این پروپاگندها تنها به همین کلمه اکتفاء می کند: «خدا هدایت شان کند».
اگر فشار کاری که بر ایشان است و مراجعینی که از جانب دیگر وزارت خانه ها، پارلمان، سنا و اشخاص و افراد ذی نفوذ بر ادارهء او می آیند و برای تقرر فشار وارد می کنند، بر کسی دیگری باشد در یکماه دیوانه میشود. او تنها به اساس ادای دین ملی و دینی خود به این کار ادامه می دهد.
اگر امروز مرا چند صدهزار دالر بدهند و بگویند در این پست برای یکماه کار کن، اصلاً چنین نخواهم کرد. چون علاوه از اینکه امیتازی ندارد، فشار کار آن انسان را از پای در می آورد.
من چلینج می دهم که کسی سند و مدرکی برای خیانت، رشوت و یا دیگر اعمال ناشائست از این شخص ارائه کرده نمی تواند. اگر چنین سندی می بود در عوض دشنامها و اتهامهای وقیحانه، در اولین روز نشر و پخش می شد.
اینکه کسی در یک تلکس شایعات حرف و اتهامی را بر کسی وارد می کند، از هیچ نگاهی سند و مدرک قانونی شده نمی تواند و در عوض شخصیت انسان را بر جسته می سازد و او را مطرح می کند. و بر عکس؛ شخصیت متهم کننده و ناشر این دروغهای شاخدار را با نابود و مضمحل می سازد.
اگر به یک مورد از جرأت و شهامت آقای امانی اشاره کنم، مرا از یاد دیگران بی نیاز می سازد: او بود که از اختلاس 5/5 ملیون دالر در ساخت تعمیر یک سفارت افغانستان در خارج جلوگیری کرد. و این موضوع را قبل از همه ارگانهای مسئول دولت می دانند...
در نهایت و به قول خود آقای امانی؛ «خدا هدایت شان کند!»
بسیاری دیگر از رؤسا و مدیران شائسته ای وزارت خارجه هستند که مورد آماج این تیرهای عقده سیاسی و شخصی قرار گرفته اند و من بعنوان مشت نمونهء خروار به ذکر همین چند شخص اکتفاء می کنم.
بخاطر اینکه؛ از اطالت جلوگیری شود، در بخشهایی بعدی این مقاله از علل، انگیزه ها و نتایج سوء این اقدامات خائنانه به تفصیل می نگارم و دین ملی و اسلامی خود را بعنوان یک انسان مسلمان و افغان بی طرف ادا خواهم کرد... . ادامه دارد
پيامها
27 آپریل 2011, 00:34, توسط khan
نور روشن با عینک افتابی اش مسایل را دیده اند , از چاکر نیک همین انتظار !!!
تملق و چاپلوسی جناب بجای رسیده است که ایشان از لودین تنظیمی , جعل کار و قبیلوی به دفاع پرداخته اند !!!
27 آپریل 2011, 06:50, توسط فرید
آقای روشن سلام عرض میدارم !
امیدوارم صحت روانی جناب هم مانند صحت فزیکی شان بهبود یافته و مانند دیوانه یی که به فرق ایستاده و دنیا را وارونه میدید به دیگران نبینند.
جناب شان با حمله به تمام نویسندگان بدون تفکیک ظلمی را که در حق آزادی بیان حد اقل روی خط مجازی انترنت مرتکب شده اند شاید متوجه نشده اند.
ملا صاحب روشن !
بیایید از انصاف کار بگیرید و بگویید که درد دیدگان ومعروضینی که قربانی ضدوبند های سیاسی شما و امثال معامله گران میشوند در کدام سور بدمند تا گوش های کر شما و امثال تان باز شده و حد اقل انصاف را در حق ایشان مرعی بدارید؟
در ابتدای بحث تان میفرمایید:
(از جمله نهادهایی که مورد حملات این تهاجم زهر آگین و غالباً دکته شده از جانب دشمنان این کشور قرار گرفته است، وزارت خارجهء جمهوری اسلامی افغانستان است، و در عین زمان افراد درجهء یک این وزارت و حتی شعبات و حریم های خصوصی افراد. )
در جای دیگری میفرمایید:
(داکتر زلمی رسول شخصیت، سنگین، با کرکتر، خلیق، با ادب و در عین حال دانشمند این کشور و دارای روان سالم است. او سالهای درازی عمر خود را در تحصیل، ادارات روابط سیاسی شاه فقید افغانستان گذرانیده است. او تجربهء کافی از شناخت کشورها، مردمان دنیا، جریانهایی سیاسی دنیا و در عین حال ارگانهای مهم بین المللی دارد. به زبانهای مهم بین المللی صحبت میکند و در دوران کاری خود به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور کار بسیار پر نتیجه داشته است)
آقای زلمی رسول آن کار پر نتیجه یی که در زمان مشاورت امنیت ملی ریس جمهور انجام داده است کدام و چه است که ما از ان بی خبر ماندیم و حق نمک ایشان ادا نکردیم ؟
.
27 آپریل 2011, 06:52, توسط Faryad
عرض احترام محضرخواننده گان سایت . راستش من بخوبی متوجه نشدم که آقای نور با این عریضه طویل چی چیزی را میخواهد به طرف یا خواننده گان سایت القآ نماید؟ اگرایشان را مقصود ازتهیه این مطلب دفاع ازبیضه های مقدس اسلام است ! باید بعرض مبارک ایشان رسانید که لطفآ یکبار بخود زحمت داده قرآن را به زبان یا ترجمه فارسی آن مرور نموده بعد با امکانات وفهم بیشتر وارد میدان شوند . بایدک کشیدن یکی دو آیه مورد نظرودلخواه نمیشود خود را اسلام شناس ویا اسلام را دین برحق وآسمانی قلمداد نمود. البته فراموش نکنید که لطفآ قرآن را بدون پیشداوری ویاذهنیت تعبدی به مطالعه گیرید . تاآنجایکه مربوط به حوزه تحقیق ومطالعات بیطرفانه میشود ، قرآن کتابیست درحدود فهم ودانش اعراب بیابانگرد آنهم درهزاروچهارصدسال قبل . اگرچند جنابعالی نور روشن است نه نور تاریک !! با آنهم من باوردارم که فهم ودرک ایشان نسبت به اسلام عزیز!! بالاترازفهم ودرک سیدعلی خامنه ای ، مصباح یزدی ؛ ملاعمر ؛ گلب الدین ، سیاف ؛ بن لادن ؛ ایمن الظواهری ؛ ابوبکربشیرو........ نیست . دومآ اگر هدف ازاین مطلب عریض وطویل ؛ آنهم با ادا واکت اسلامی وآوردن آیه ومایه ازقرآن ! دفاع ازچندتامهره جابجاشده دردستگاه فاسد حکومت اسلامی کرزی است ؛ آنگاه جاه دارد تا جنابعالی خود به ریش فیلسوفانه خود بخندد ودرجهت حفظ آبرو وعظمت انسانی خود هم اگرشده ؛ منبعد صفحه کامپیوتر را با مطالب ریاکارانه ؛ چاپلوسانه وبی ارزش نیالاید . دراخیر قابل عرض اینکه حاکمیت اسلامی که هم زور خدا را باخود دارد وهم ازپشتیبانی فرستاده گان خدا چون اوباما- سارکوزی - برلیسکونی- دیویدکامرون و..... برخوردار است ! دیگرچی جای تشویش است ، بگذار این انسانهای مسخ شده ومورد غضب کاخ سفید وآی اس آی هرچی میگویند بگویند ! وشما باچنگ زدن به ریسمان زور هم بازور وخدا هم بازور وورد نمودن حدیث شریف ( لیس للانسان الاماسعی ) از داشتن دست به جیب ملت لحظه ای فروگذار نه فرمایید.
27 آپریل 2011, 10:06, توسط مزاری
با تائید سخنان گهربار مامای عزیزم ، خان گرانقدر و فریاد جان که جایی برای نوشتن تبصره به من دین حقیر مذهب فقیر نگذاشته اند فقط همینقدر باید به آقای نور روشن ( تاریک ضمیر ) خاطر نشان می سازم که شما با انتخاب سرنامه نگاشتۀ خود شخصأ بمن حقیر دروغ نوشته و مرا وادار به خواندن دروغنامۀ خود کرده اید ، دیگران را نمیدانم . این نوشتۀ شما صرف یک چاپلوسنامه بوده میتواند نه واقعیت های که همه باید بدانند .
با خواندن این سطور دروغنامۀ شان که نوشته اند : آزادی در محیط شما بحدیست که توهین به قرآن را هم نشر می کنید. پس دیده شود که در نشر این مقاله چگونه عمل می کنید؟ چنان بهت زده شده بودم که فکر کردم کامران میرهزار با نشر این نگاشتۀ ناب ، زولانه و زنجیر پیچ شده در قهقرا و اسفل و سافلین دوزخ جمهوری اسلامی کرزی نشان روانه خواهد شد . با تأسف و درد که باز هم درونمایه نوشته بلند بالا و بینی دراز شان پر از دروغ ، چاپلوسی ، رنگه کاری و پرده پوشیست . امید دارم از آقای روشن تاریک ضمیر که دیگر با نوشتن دروغ آشکارا ، دین و مذهب خود را لکه دار نساخته و خواننده گان را به بیراهه نبرند اگر واقعأ مسلمان اند !
29 آپریل 2011, 02:57, توسط sharif Hamdam
i think Rawshan is some one who is getting something for his blatant lies and shameless flattering .
please Rawshan be a little bit realistic and act as a dignified humanbeing
29 آپریل 2011, 19:50, توسط Bina
اقاى نور روشن سايت كابل برس يك سايت و اقعا ازاد است.درست كسى به زعم خود شايد برداشتى متفاوت از خودت از دين داشته و نوشته باشد.خودت كله ات را از مداحى بر كردى بيدون از اتهام بيدون استدلال, توان در خودت ندارى .برادر مد احى را كوتا كو اكر ميتوانى در جواب انكه كج نوشته دليل بنويس . ماكه خوانندكان كابل برس هستيم از خواندن و انعكاس وا قعييت ها خوش ميشويم.كوشش كو كه از زاغ و زغن فرشته نتراشى و به طرف ديكرى بى دليل دهن نينداز.برداشت شخصى انهم با اغرض ستايش بالايي ها را, به جاى حقيقت و واقعيت جاه زدن.
تواضع زكردن فروزان نكوست
كدا كر تواضع كند خوى اوست
5 می 2011, 13:42, توسط فرید
جناب روشن صاحب با تجدید احترام میخواستم بپرسم که آیا حالاهم در مورد کاردانی و لیاقت دیپلومات های وزارت خارجه شکی ندارید؟
برامدن لاشه متعفن اسامه از پاکستان و دیپلوماسی گذشته جنابان ممدوح شما و سکوت مرگبار وزارت خارجه در زمینه چه را میرساند؟
من که گفته بودم کرزی از عالیجنابان شما لایقتر است.حد اقل با جبن وترس دایمی با کنایه و غیر مستقیم به یاران فهماند که من راست میگفتم لانه تروریستان (نامش را نگرفت) آنجاست. مه میگم نوش جانش امو خلطه های پیسه که از ایران گرفته بود.