نفوذ تروریست ها در صفوف نیروهای امنیتی
دولت ادعا می کند که فروشگاه های لباس های نظامی را جمع آوری می کند تا طالبان در این لباس در نیروهای نظامی نفوذ نکنند. این در حالی ست که طالبان و هواداران آنان مانند شیر محمد کریمی در رده های بالای نظامی افغانستان قرار دارند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دولت ادعا می کند که فروشگاه های لباس های نظامی را جمع آوری می کند تا طالبان در این لباس در نیروهای نظامی نفوذ نکنند. این در حالی ست که طالبان و هواداران آنان مانند شیر محمد کریمی در رده های بالای نظامی افغانستان قرار دارند.
يک دوکان تعمیر و فروش وسایل نظامی در مرکز شهر کابل/ عکس از گتی ایمیج
پيامها
24 آپریل 2011, 13:41, توسط شبیر "کاکر"
گرانه وروره جناب محترم کامران میرهزار وروره دیر دیر سلامونه!
درقدم اول باید عرض کنم که هم شما میدانید وهم تمام جهان که طالبان زمانی پابعرصه وجود نهاد که افغانستان مثل گلیم ملانصرالدین درکشاکش میان همسایه ها قرار داشت ودرهرمنطقهء آن یک قوماندان حاکمیت داشت. این را خوب میدانید که برای پشتونها درآن زمان وحتی حالا دیگر الترناتیف که بتواند جلو جنگ سالاری را بگیرد وجود نداشت وتاحال نیز دیده نشده است. لطفا قضایا را منحیث یک ژورنالیست بیطرف به بررسی وتحلیل بگیرید. پرسش من ازشما این است که اگر شما بجای آقای کریمی در دهه نود میلادی می بودید چه میکردید؟ اگر به میز محاکمه کشانیدن جنگ سالاران قبل ازطالبان نزدشما که مرتکب جنایات ضد بشری شده اند موجه ومشروع است نزد من پیوستن صاحب منصبان مسلکی پشتون که ازقوماندان سالاری وتشتت وپراگنده گی وهتک حرمت به نوامیس شان دررنج وعذاب قرار داشتند نیز موجه میباشد.
حالا که آقای کریمی در دولت درصف مقابل طالبان قرار گرفته شما چه سندی دارید که وی رامتهم به طالب بودن میکنید؟ مثل اینکه شما هم تحت تاثیر مقالات فرید سمیع وگوربز عطاخیل وخان ومزاری ومحمد ناصح وچارتا خاین وطنفروش خادیست وجنگ سالار قرار گرفته وبرادعاهای آنها مهرتائید گذاشته اید درحالیکه توقع ازشما بحیث یک مسؤول سایت این است که شما موضع گیری بیطرفانه داشته باشید نه جانب دارانه.
امیداست بعدازین به قواعد واصول ژورنالیستکی که خودتان درین سایت آزاد وبیطرف وضع کرده اید پایبند باقی بمانید وازبرچسپ زدن ومتهم کردن اشخاص وافراد بدون داشتن سند ومدرک موثق جدا بپرهیزید تا به اعتبار این سایت وزین که متعلق به همه است لطمهء وارد نگردد
په دیر دیر درناوی
ستاسو ورور
شبیر کاکر
24 آپریل 2011, 21:03, توسط سهراب سپهر
کاکر جانه وروره!
در زمان کشاکش برای شما پشتون ها الترناتیف نبود یا الترناتیف های تان در لبهء سقوط قرار داشت؟ در همان زمان به گفته شما کشاکش مگر حکمتغار پشتون نبود؟ مگر سیاف وهابی پشتون نبود؟ مگر یونس چرک پشتون نبود؟ مگر زرداد آدم خور پشتون نبود؟ مگرتورن امان الله پشتون نبود؟ مگر هندوچهره محمد نبی محمدی پشتون نبود؟ مگر تعداد جنگ سالاران پشتون در آنزمان بیشتر از هر ملیت دیگر نبود؟ با کدام وجدان چنین قضاوت کرده ای؟ آیا این همه الترناتیف برای شما کافی نبود که دست بدامان پنجابی و سندی ها شدید تا سایر اقوام افغانستان را ریشه کن بسازید. تو غیرتی بی غیرت خجالت نمیشکی که ظهور مزدورانهء طالبانی را که بزور پنجابی ها و سندی ها به قدرت رسیدند، الترناتیقی برای قوم غیرتی خود میدانی؟
غول گری و غول اندیشی هم حد دارد. تو گوساله طالبان جنایت کاری را که بوسیله پنجابی ها و سندی ها بر مردم ما جنایت کردند الترناتیقی برای پشتون ها میدانی و از آن دفاع میکنی ولی هزاره ، تاجک و ازبک هایی را که به افرادی از تبار خود افتخار میکنند، نکوهش میکنی. بخدا که چنین بینش و اندیشه را فقط میتوان از غولان هار قبیله انتظار داشت و بس !
همچنین یک حرف غول مابانه دیگر این که گفته ای در حال حاضر نیز الترناتیفی ندارید. به به عجب منطق غولی! این کرزی کیست؟ این کورزی کیست؟ این وزیر دفاع کیست؟ وزیر مالیه کیست؟ لوی سارنوال کیست؟ انورالحق کیست؟ وزیر خارجه کیست؟ رئیس امنیت کیست؟ اینهمه وزیر و صاحب قدرت در این نظام فعلی کیست؟ این همه پشتون در این نظام کیستند که پشتون نیستند؟ چگونه و با کدام منطق به این نتیجه رسیده ای که تو گوساله قبیله که در یک طرف کرزی خیل تان قدرت را غصب کرده و در یک طرف دیگر کورزی خیل تان، هنوز هم الترناتیقی نداری؟
در یک جایی نصیحتی کرده بودی که باید بر منطق خود بیفزایم. آیا میتوان با موجودی چون تو بحث منطقی کرد؟ آیا به موجودی چون تو با اینگونه ادعاهایت میتوان منطق و تعقل را تقهیم کرد؟ منطق و تعقل نتیجهء قرنها تحول اجتماعی کتله های انسانی است که بیشک موجوداتی چون تو در بدوی ترین حد این پروسه تکاملی قرار دارید. اگر باور ندارید یکبار به غژدی ها و شتر های خود نظر بیندازید و رسم و رواج ها و قانون های مزخرف خودرا مرور کنید. قرن ها کار است تا شما گله های انسان نما بتوانید حرف منطقی را درک کنید و آنرا بپدیرید. هر زمانی که موجوداتی چون تو به سطح انسان های متمدن رسید باز میشود که حرف زدن منطقی را با تو مورد غور و بررسی قرار بدهم. تا آن زمان برای خود و به همه دوستانی که از نوشته های غول مابانه تو حالشان به هم میخورد، صبر جمیل و برای تو تکامل عقلی سریع استدعا میکنم.
24 آپریل 2011, 23:32, توسط شبیر "کاکر"
آقای سهراب سهپر!
توهرقدر ازدشنام وتوهین کاربگیری خودرا درنظر خواننده ها بیاب وبی اعتبار میسازی من بسیاری مسایل تورا درجاهای دیگر جواب داده ام وجواب دادنی هستم به عظمت پروردگار عالمیان برایت قسم میخورم که با این دشنامهای شما من کابل پرس? را رهانمی کنم وحتی دربرابر آن انگلیسی دان تان که خودرا تاریخ دان دربخش انگلیسی معرفی کرده بود به پوزش کوبیدم منظورم گوربزخان ایرانی مشرب است. بهتر است که از ادب ومنطق کاربگیری وخودرا نزد خواننده گان عزیز سایت کابل پرس بی آبرو نسازی. تو افراد زیادی را قطار کرده ایی که گویا اینها همه پشتون بودند من نیز افراد زیادی را میتوانم ازاقوام زیاد اینجا قطار کنم وبگویم که اینها نماینده های اقوام مشخص بودند ویانه تو اگر میخواهی مشخص پاسخ بگوئی وبحث را به بیراهه نکشانی درپرسشهای که ازتیمورنموده ام میتوانی جواب منطقی بدهی این مسایل را من به کامران میرهزار گوشزد کرده ام چون وی بحیث یک ژورنالیست بیطرف باید ملی بیاندیشد ونمیخواهم که خدا ناخواسته برچسپ ناسیونالیزم تنگ نظرانه را برجبین خویش داشته باشد. وتو مسایلی را که مطرح کرده ایی بابحث من با کامران میرهزار هیچ پیوند منطقی ندارد.
25 آپریل 2011, 09:18, توسط Wali
کاکړ صاحب سلامونه۰
چندی پیش برایم نوشته بودید که نوشته هایم را در بابت علم چلوشناسی دقیق مطالعه میکنید اما بنظرم این گفته تان درست نبود. باز هم برای تان بحیث یک شخص تجربه کار توسعه میکنم که از این علم بهره گیرید حتماُ بدرد تان میخورد. به هر صورت این بار یک درس و یک فکاهی برای تان دارم امید ازش استفاده کنید. این فکاهی را در جواب یک اشارهً سرپلی صاحب نوشته بودم که گفته بود حریف اسم عوض کرد اما تو نشناختی. قضیه ازین قرار بود که با کلانتر چلو ها دست وگریبان بودم که ناگهان یک چلونما دیگر بنام سهراب سپهر در بین پیدا شد و تمام خطوط سرخ اخلاقی را به شکل یک چلو خالص رد کرد. اینجا بود که سرپلی صاحب برایم اشاره کرد و این قلم در جوابش چنین نوشت.
روزی یک چلو داخل فروشگا شد و از فروشنده پرسید امی یخچال چند اس؟ فروشنده در جواب گفت به چلو نمیفروشیم. چلو رفت لباس عوض کرد و روز بعد آمد و باز پرسید امی یخچال چند اس؟ فروشنده باز گفت به چلو نمفروشیم. چلو باز رفت سرش را تراش کرد و عینک با لباس دیگر پوشید و باز آمد به مغازه و پرسید امی یخچال چند اس فروشنده باز همان جواب را داد. اینبار چلو لباس زنانه پوشید و آمد مغازه اما باز هم از فروشنده همان جواب را گرفت. بلاخره قهر شد و از فروشنده پرسید. حالی امی تو چی میفامی که مه چلو استم؟ فروشنده در جواب گفت: ای یخچال نیس تلویزیون اس.
درس جدید برایت جان برادر این است.
روزی پهلوی روزه شریف با رفیقهایم چند تا چلو را دیدم که برای خرید آمده اند چون بالای شان بسیار شیرک شده بودیم بدون ترس و حراس رفتم و یکی شانرا انگشت کردم. اینجا بود برادر جان که در مظهر عام چنان بیشرمی و غالمغال کردند که بی آبرو بی عزت شدیم. هی داد میزد که زنمه انگشت کده و آن دیگرش میگفت که خوارمه انگشت کده. بعد ازین واقعه فهمیدم که با چلو ها مقابل شدن کار آسان نیست و از تکتیک بزن و بگریز استفاده کردن را شروع کردم. آن اینکه هرجا چلو را در شهر میدیدم انگشتش میکردم و فرار میکردم که نتیجهً خوب داد و آبرویم بجای ماند. امید شما هم با چلو های کابل پرس? ازین تکتیک استفاده کنید زیرا ایشان به اندازهً نهایی بد اخلاق اند. نوشهً چلو را زیر نام سهراب سپهر چندی پیش خواندم.
25 آپریل 2011, 11:25, توسط شبیر "کاکر"
ولی جانه وروره دیر تشکر ستاسو د دغه لارښوونی څخه زه هم دغه آخری تاکتیک چه تاسو راته ولیکله له دی نه وروسته همدغه پکاروم چه ګوتی ورکول اوبیا تښیدل دی دا بهترین تاکتیک دی
ستاسونه دیره دیره مننه
25 آپریل 2011, 19:09, توسط سهراب سپهر
ولی جانه غوله بچیه!
اگر به رسم و رواج و شیوه زنده گی چلو ها به دقت نگاه کنی خواهی دید که آنها بیشتر به طائفه غولان شباهت دارند. از زنده گی شان در زیر خیمه گرفته تا کالا پوشیدن شان تا صدای نا هنجار و زبان بدوی شان، تا زنگوله هایی که قد و قامت زنان شان را میپوشاند، تا قاچاقبری شان تا زن فروشی شان همه و همه به غژدی نشینان بدوی تمدن گریز غول بیشتر شباهت دارد و از یک اصل و نسب اند. فقط غول ها میتوانند این عناصر واضح را که قرابت این دو طائفه را به وضاحت ثابت میسازد، نادیده بگیرند. با نکوهش کردن چلو ها تواصلاً به اصل و نسب خودت توهین میکنی.
ضمناً اینکه خدا میداند آل و عیال پدرجانت چه انگشت هایی شده باشند که یکی از آنها هم نطفهء شنیع و حرامی چون ترادر بطن پرورده و به اصطبل قبیله تقدیم کرده است.
26 آپریل 2011, 02:17, توسط مزاری
دوست عزیز سپهر ! خصوصیت داران ایتنالوژی را که دیگر کاری از دست شان پوره نیست جز گویا انگشت زدن ! در حق این ایزکان غیرتی ، مردان کابل پرسی چنان کاری کرده اند که چشمان شان سیاهی میکند و دلک نازک شان بیحالی و حال بخاطر جبران قصور به انگشت زدن خیالی و گریز واقعی روی آورده و یک دیگر را دلجویی و رهنمایی میکنند .
به این ایزکان راه گیر ایتنالوژی نشان فقط همین همت و توانایی مانده که با ترس نزدیک شوند و گویا با انگشتی ، زنان خود را به میدان رها نموده دوباره فرار نمایند . ما انگشت نمی زنیم ، بلکه چنان کاری کرده ومیکنیم که با چین های گسسته و تنگی های فراخ شده فقط برایشان راه فرار و گریز باقی گذاشته ایم که ولی جان با غیرت شینواری و مومندی خویش و با شمله بلند آنرا بدیگر ایتنالوژی داران گوشزد مینماید و دیگر خصوصیت داران آنرا با افتخار تائید میکند . تشویش نداشته باشید که این چلو و چلوبازی فقط یک روپوش است تا سیه رویی خویش را مانند جمعه اسک ماست مالی نمایند .
26 آپریل 2011, 08:54, توسط Wali
کاکړ صاحب بیا سلام۰
دا مشوره می ځکه درکړه چه چلو ګان ډیر بی عقله او بی منطقه دی او صرف د زور په ژبه ښه پوهیږی۰ زموږ نیکونه د دوی په حق کی ملامت نه وو۰ اوس هم که چیری خدای کول او په موږ کی بیا انسجام تو قوت پیدا شو نو اول به دوی موږ پوری سنجاق وی او خوږی خبری۰چاپلوسیانی او دلالتوب به راته کوی۰ څه موده مخکی یو هوښیار شاعر او سیاسی چلو پخپله را ته لیکلی وه چه (باید در کون زور سنجاق باشیم) دا د دوی د ژوند لاره ده او ګیله هم باید ور څخه ونشی خدای پخپله تفیلی یا پرازیت ډوله پیدا کړی۰ اوس باید حوصله وشی ځکه چه تر موږ نه زورور په سیمه کی دی او چلوانو ته تر موږ زورورو ته چاپلوسی او دلالی واره خوری خو کله چی دوی ولاړ شی بیا اوتومات زموږ وار دی۰
26 آپریل 2011, 19:18, توسط سهراب سپهر
مزاری عزیز!
هرچند کوشش میکنم نشخوار گوساله های قبیله را نادیده بگیرم و بگذارم بنابر عدم تکامل تاریخی و بدویتی که دارند هر غولبازیی که میکنند بکنند ولی نمیشود تا یک دو مشت در دهان غول های هار قبیله نکوبم. لعنت به هرچه غول است. شما مبینید که من فقط غول ها تحقیر میکنم، اگر اینها غول نیستند چرا آزرده میشوند؟
26 آپریل 2011, 12:48, توسط شبیر "کاکر"
یارا ولی جانه زه خو وایم چه خدای تا ژوندی ولري . داسی پخې پخې مشورې دی راته راکړی چه په سلو کالونو کی هم هیرولی نه سم. او دا زما ژمنه ده چه ستا د دغو علمي مشورو به رنا کي خپل مبارزی ته ادامه ورکړم
لیکن دا به هم درته ووایم چه اوس هم الحمدلله مونږ اوتاسی برلاسه یو. ډیری می درته تښتولی دی چه تراوسه سر او درک یی نسته . زمامقصد هفه غټ غټ فیلسوفان یی وو چه خپل ځانونوته یو شی ویل .
غم یی مکوه ترڅو چه مونږ اوتاسی ژویدی یو دغسی لغړیانوته ان شاء الله هیڅکله به دا موقع پیدا نسي چه پرمشرانو باندی وغورځی.