صفحه نخست > دیدگاه > ملیشه سازی درجنوب؛

ملیشه سازی درجنوب؛

تاکتیک نو و استراتژی کهنه
احمد بصيربيگزاد
جمعه 7 دسامبر 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

این روزها خبرهای جالبی از افغانستان شنیده می شود- یک روز طالبان چهار ولسوالی را در فراه تصرف می کنند روزی دیگر دو ولسوالی را بادغیس و...- اما خبر جالب تر ازهمه اینکه ،حالا ایالات متحده آمریکا می خواهد، قبایل ناراضی از حکومت های افغانستان وپاکستان درجنوب را، مسلح وتجهیز سازد. این خبر پس ازآن، صفحه اول روزنامه ها و مطبوعات را به خود اختصاص داد که وزیر دفاع آمریکا"آقای گیتس" در سفرش از افغانستان و ملاقاتش با سران قبایل در جنوب، اعلام کرد: برای مقابله با شورشیان وگروهای ترورستی در سرحدات دو کشور( افغانستان وپاکستان) قبایل جنوب را باید مسلح ساخت. روزنامه واشنگتن پُست از قول آقای گیتس پس از سفرش به افغانستان نوشته است: یکی از استراتژیهای جدید آمریکا درجنگ علیه گروهای ترورستی (القاعده وطالبان)،مسلح ساختن قبایل جنوب افغانستان برای جنگیدن علیه طالبان والقاعده است.

این درحالیست که رییس جمهور کرزی افزایش حملات نظامی وانتحاری شورشیان جنوب را ناشی از درماندگی آنها و مداخلات کشور همسایه "پاکستان" میداند، کارشناسان امورنظامی ایالات متحده آمریکا ، ضعف ارتش نوپا وقسما تک قومی را عامل اصلی گسترش حملات شورشیان در افغانستان دانسته و مسلح ساختن قبایل ناراضی از حکومت را درجنوب تنها گزینه ای برای تقابل با این شورشیان، برگزیده است.

این دو دیدگاه متفاوت آدم را بیاد گفته های پریماکوف نخست وزیر سابق روسیه می اندازد. او گفته بود "ایالات متحده آمریکا تلاش میکند تا دولت افغانستان با رهبران طالبان وارد مذاکره وگفتگو شود". آقای پریماکوف اضافه کرده بود"ایالات متحده برای برآورده ساختن استراتژی خود به تغییر تاکتیک دست زده و این تغییر تاکتیک افغانستان را به بحران بد تر از حال مواجه خواهد ساخت"

اشاره آقای پریماکوف ، به طرف مخالفین دولت حامدکرزی "اپوزیسون" او است که از رویکرد جدید رییس جمهورکرزی مبنی بر گفتگو با سران طالبان به شدت انتقاد کرده ورییس جمهور را به ناتوانی و سمت گرایی متهم ساخته بودند. نخست وزیر سابق روسیه به عنوان یک کارشناس با تجربه به رییس جمهور کرزی هشدار داده بود که از این رویکردش پرهیز کند تا افغانستان به یک جنگ دوباره داخلی کشانده نشود.

ازسوی دیگرحدود یکماه پیش سفیر ایالات متحده امریکا "ویلیام بی وود" در سفر خود از خوست وملاقات با سران قبایل دوطرف سرحد، گفته بود، خوست از نظر سوق الجیشی برای ایالات متحده از اهمیت فوق العاده برخوردار بوده و آمریکا میخواهد، ملیونها دالر دیگر برای بازسازی این ولایت سرمایه گذاری نماید. آقای گیتس نیز در هنگام ورودش به افغانستان از خوست ، دیدن نموده وبه سران قبایلی در این ولایت وعده سپرده است که ایالات متحده امریکا به این ولایت توجه ویژه ای خواهد نمود.

منابع آگاه خبر می دهند،ایالات متحده بیش از هشتاد ملیون دالر برای پیش برد این هدف(مسلح ساختن قبایل جنوب) اختصاص داده است .آگاهان امورسیاسی ونظامی میگویند ، ساختن یک نیروی شبه نظامی(ملیشه) در کشور در کنار ارتش کشور بحران زده ای مانند افغانستان، حکایت از آن دارد که ایالات متحده آمریکا در صدد تغییر تاکتیک جدید به منظور رسیدن به هدف دراز مدت واستراتژیک خود است. این تاکتیک از آن نظر برای کشور افغانستان و برخی کشورهای دیگر منطقه حایز اهمیت خواهد بود که ، مسلح ساختن قبایل جنوب منجر به خودمختاری این قبایل خواهد شد چیزیکه هم برای افغانستان درد سر ساز خواهد شد وهم برای پاکستان. مسلح ساختن قبایل همیشه درجنگ جنوب، از یکسو وخلع سلاح گروه های مجاهدین که با آمریکا در جنگ با طالبان متحد بودند و همچنان همپیمانان سابق آمریکا درجنگ با شوروی از سوی دیگر، حکایت از تحول بزرگ در تغییر تاکتیک نظامی نه تغییر استراتژی ، آمریکا در منطقه دارد.

تفسیر روسیه

در اینجا نظر پریماکوف نخست وزیر سابق روسیه جالب وخواندنی است.آقای پریماکوف در مورد طرح دیالوگ با طالبان گفته بود:"
به احتمال زیاد می توان گفت که در کابل شرکت کنندگان در ائتلاف شمالی، یعنی تاجیک ها، ازبک ها وبرخی جناحهای ضعیفی از هزاه ها (مانند حزب سید مصطفی کاظمی و محمداکبری)از دولت خارج می شوند و همان ها نیز طالبان را از کابل خارج کرده بودند و نه آمریکایی ها. هم اکنون نیز روابط بین آنها و کرزی بطور کافی متشنج است. پس از آن، موضع طالبان در مناطق مرزی با پاکستان تحکیم می شود که تا حد بسیاری پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان را از مبارزه واقعی با القاعده دور می کند. می توان تضعیف مواضع آمریکا در ایستادگی بر ضرورت حفظ پایگاه های نظامی در منطقه آسیای میانه را نیز پیش بینی کرد.

پس بخاطر چه چیزی آمریکا تاکتیک خود را تغییر می دهد؟ اگر این گزینه را حذف کنیم که آمریکا تنها از روی بی چارگی این کار را انجام می دهد و نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری را در نظر داشته باشیم، باید فرض کرد که سیاست و ایدئولوژی دیگری روی کار می آید. بهتر از همه این را "داس براون" وزیر دفاع انگلیس تعریف کرد. او گفت: "ما باید این حقیقت را بپذیریم که باید گزینه دیگری یافت که بر پایه قوانین اسلام باشد".
ایدیالوژی احتمالی جدید آمریکا و وانگلیس بنا به گفته های آقای پریماکوف ؛ تشکیل یک نیروی نظامی ایدلوژیک وافراطی دیگر در منطقه خواهد بود که با وجه اسلامی برای تضعیف مواضع همپیمانان روسیه، چین،ایران وهند وارد میدان میشود.

جنگ خلیلزاد با حامد کرزی

از سوی دیگر در ماه های اخیر زلمی خلیلزاد، تئوریسین و معمار جریانات سیاسی بعد از بُن، لحن ‏انتقاد آمیزی نسبت به عملکرد دولت افغانستان بطور عام و شخص آقای کرزی بطور خاص بکار برده است. وی طی ‏مصاحبه با شبکه جهانی تلویزیون آریانا از نارسایی های دولت افغانستان و فاصله گرفتن مردم از دولت افغانستان ‏تذکر داده و در عین حال گوشزد کرده است که با جنایتکاران موجود در لست سیاه ملل متحد مذاکره شده نمی تواند. این گفته ‏های خلیلزاد انتقاد واضح از شخص کرزی به حساب می آیند.‏

شایعات قوی مبنی بر ارادهء خلیلزاد برای ایفای نقش حیاتی در انتخابات ریاست جمهوری آیندهء افغانستان روزبه روز ‏قوی تر میگردد. طبق این شایعات، پس از شکست احتمالی جمهوری خواهان و تیم بوش در انتخابات ریاست ‏جمهوری امریکا، آقای خلیلزاد مقامش بعنوان سفیر امریکا در ملل متحد را از دست خواهد داد و شاید بطور کلی از ادارهء دولتی ‏امریکا تحت رهبری دموکرات ها اخراج گردد و بنا بر این برای ایفای نقش حیاتی و مهم در افغانستان کاملاً آزاد و دستش باز خواهد شد. به این ترتیب مهمترین نقطهء اتکای آقای کرزی در غرب که همانا نبود یک جایگزین مناسب برایش ‏بود؛ از بین رفته و غرب به بسیار آسانی می تواند این مهرهء را با یک چهرهء قوی تر و با صلاحیت ‏تر در افغانستان تعویض نماید. ‏

بنا بر این تشکیل نیروی محلی در کنار ارتش افغانستان با پشتوانه مالی قوی و حمایت سیاسی از سوی کشورهای آمریکا وانگلیس، تحول عمده در بازی سیاسی ونظامی منطقه از جمله افغانستان به شمار میآید. این بازی خطر ناک درواقع زمینه ساز بازیهای انتخاباتی آینده از یکسو وتصفیه حسابهای گذشته از سوی دیگر خواهد شد که در آن آمریکا وانگلیس میخواهند ، آن تعداد گروه های ذی نفوذ در افغانستان که به یک نحوی با کشورهای روسیه، چین ،هند وایران تعلقات سیاسی بسته اند، را به چالش بکشانند.

روزنامه نگاروتحليلگر

آنلاین :

فرياد

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • تا وقتی که خط دیورند به رسمیت شناخته نشودو سرحد مسدود نگردد و 80 هزار مدرسه طالب سازی در پاکستان مسدود نشود . صلح درین منطقه ناممکن است و علاجش زدست فلاطون نیاید . فقط همین و بس .

  • آذین درست فرمودند! اما تمام قضیه این دیورند لعنتی نبوده و مشکل کشور ما ابعاد گسترده تری دارد... و خط دیورند خود شبیه این طنز عزیز نسین (طنز نویس شهیر قرن بیستم) است، که به یکبار خواندن میآرزد:

    حلبی زنگ زده

    نوشتهء عزيزنسين

    یکی نبود. دوتا نبود. سه تانبود... در روزگار قدیم روی زمین مملکتی بود که هیچ چیز نداشت. این مملکت را پادشاهی بود، خزانه هم داشت که در آن پر ارزش ترین چیزی بحیث امانت ملت نگهداری میشد. چون این امانت از گذشته گان باقی مانده بودهمه ملت بدان افتخارمیکردند که اگر هیچ چیزی هم نداریم از چنین امانتی که از پدران ما مانده افتخار نموده خود را تسکین میبخشیم و محرومیت خود را فراموش میکنیم. امانت باقی مانده از یکی نه بلکه از تمام ملت است. و همه در حفظ و نگهداری آن افتخارمیکنند.

    به خاطر حفظ و نگهداری این امانت که بیشک از بیت المال بود، از سالیان درازی محلی که خزانه دولت بود، برایش انتخاب شده بود.
    رسم چنان بود که از پادشاه گرفته تا نخست وزیر و اعیان شهر سال یکمرتبه در قصر پادشاه جمع و برای نگهداری آن به خداوند و ناموس خود سوگند یاد میکردند.

    بعد از گذشت سال ها روزی به دل پادشاه وسوسه آمد، که این امانت چه چیزی خواهد بود که همه به آن سوگند میخوریم و تا حال کسی نفهمیده که ارزش آن به چه مقدار است. او همیقدر آگاه بود که این امانت در میان یک قطی در خزانه جای دارد.که برای دیدن آن در دل پادشاه شعله افروخت.

    روزی از روز ها پادشاه به خزانه داخل شد و چون او پادشاه بود هیچکس مانع رفتن اش به خزانه نمیشد. بعد از اینکه به اطاق های درون به درون از چهل اطاق گذشت، در اطاق چهلم قطی را دید که امانت در آن قرار داشت. قطی را باز کرد دربین آن قطی دیگر و باینترتیب چهل قطی را باز کرد و در قطی چهلم گوهر شبچراغی بود که خراچ هزاران ملک میشد. این دیگر نه طلا بود و نه مثل دیگر چیز ها. چیزی بود مشابه به قیمتی ترین چیز دنیا و میدرخشید و روشنی پخش میکرد پادشاه در دل شیفته این گوهر شد و با خودش گفت:
    این گوهر درخشنده تنها برای پادشاهان زیبنده است وباشد من بجای آن یاقوت طلا پلاتین و لعل میگذارم و چون تا حال کسی نمی داند میان این قطی چه بوده سر از سر من بدر نمیکند وچنین کرد و از خزانه بیرون شد و گوهر شب چراغ را باخود گرفت.

    پس از این کار امر کرد که پس از این برای حفظ این امانت هر سال دو بار باید سوگند یاد کنیم و به اینترتیب هر سال پادشاه نحست وزیر و اعیان شهر برای حفظ و نگهداری امانت دو بار به خداوند و ناموس خود سوگند یاد میکردند.

    نخست وزیر هم که شخص زرنگ و چالاکی بود باخودش فکرکرد این امانت چه خواهد بود که هر سال دو بار برای نگهداری آن سوگند میخورم و در پی آن شد که آنرا ببیند و روزی از روزها به حزانه دولت رفت، چون او نخست وزیر بود میتوانست بدون تردید به خزانه دولت داخل شود. او از چهل اطاق درون به درون گذشت و چهل قطی سر بسته را باز کرد. در میان قطی چهلم طلا پلاتین و لعل دید و با خودش گفت چون کسی خبر ندارد که درون این قطی چه است ، باشد مقداری از آنها را میگیرم وچنین کرد و درب قطی را بست و از خزانه بیرون شد. ازین پس به پیشنهاد نخست وزیر در سال سه مرتبه پادشاه نخست وزیر و عیان شهر برای نگهداری امانت به خداوند و به ناموس خود سوگند یاد میکردند.

    روزی از روز ها ناظر خزانه با خودش گفت این چه امانتی باشد که هر روز برای حفاظت آن سوگند زیاد میشود و در دلش وسوسه پیدا شد تا آنرا ببیند او هم از چهل خانه درون به درون گذشت و چهل قطی را باز کرد و در قطی چهلم مقدار کمی جواهر و طلا یافت و با خودش گفت کی خواهد دانست که در قطی چه چیز بوده و آن طلا و جواهرات را برداشته بجای آن حلبی زنگ زده ای را که در آن اطراف افتاده بود به داخل قطی گذاشته واز آنجا بیرون شد.و پیشنهاد داد که برای حفظ امانت منبعد هر سال سه مرتبه باید سوگند خورد.
    روزی مردی از میان مردم که از این همه سوگند خوردن و سوگند یاد کردن به ستوه آمده بود مردم را جمع نموده گفت:

    ما بخاطر امانتی که از پدران و نیکان ما بما رسیده هر سال سه بار به خداوند و به ناموس خود سوگند میخوریم. مگر چنین نیست که ما در نگهداری امانت بی ایمان و راستکار نیستیم و اگر این امانت در نزد ما مقدس است پس چه ضروت که در حفظ آن قسم یاد میکنیم. اگر این امانت پر بها و مقدس است بهتر است یکروز آنرا به مردم نشان دهیم تا اگر در آینده کسی آنرا سرقت کند ما بدانیم که این امانت چه بوده و ارزش آن چقدر است. درین وقت نزدیک از طرف تعدادی زیاد به شمول پادشاه نخست وزیر و ناظر خزانه سنگسار و به اعدام محکوم شود. آنها میگفتند این امانت پر بها و مقدس را که از پدران و نیاکان ما باقی مانده و تا حال کسی آنرا ندیده تو که باشی که آنرا ببینی . وبنا بر آن پادشاه از مردم اجازه قانونی خواست تا این شخص گستاخ و تفرقه افکن را مجازات نمایند و همین شد که او را به مرگ محکوم نموده ودر اسرع وقت به دارش زدند. یکبار دیگر در حفظ و نگهداری آن امانت تاکید شد واینبار تصویب گردید که در سال چهار مرتبه باید سوگند به خدا و به ناموس یاد میشد.
    جریان در همین جا ختم نشد. مردی از احاد ملت با خودش فکر کرد که باید این امانت رابیند و یکروز دزدانه داخل خزانه شده و چهل اطاق درون به ئرون را طی کرد و چهل قطی را باز کرد و در قطی چهلم حلبی زنگ زده ای را دید که امانت مقدس پدران و نیاکان شان است. از شدت تعجب در حالیکه حلبی زنگ زده در دستش بود از حزانه بیرون دویده وبا فریاد بلندی گفت :

    ــ اینست امانت پدران و نیاکان ما، تنها یک حلبی زنگ زده. نگاه کنید ای مردم که ما چه را نگهداری و به خاطر آن به خدا و به ناموس خود سوگند میخوریم...

    ناظر خزانه با صدای بلند فریاد زد:
    ــ تو دروغ میگویی این امانت پدران ما نیست.
    نخست وزیر هم با صدای بلندی گفت این یک دروغ است. و پادشاه هم از سر تخت اش فریاد زد تو دروغ میگویی این امانت پدران و نیاکان ما نیست.

    مرد فریاد زد:
    ــ از کجا میدانید که این امانت پدران ماست و امانت اصلی را کسی نه دزدیده باشد و عوض آن این پارچه حلبی بی مقدار را قرار نداده باشد؟!

    چونکه هیچ کس ازین موضوع امانت پدران و نیاکان شان اطلاعی نداشتد.مرد را در جاخفه نمودند و حلبی زنگ زده را به جایش در قطی چهلم در خزانه قرار داده و بخاطر حفظ این امانت فیصله نمودند که بعد از آن ، هر روز سه مرتبه بامداد، چاشت و شام به خدا وبه ناموس خود سوگند یاد کنند. امانت مقدس بعد از دستیرد های فراوان به حلبی زنگ زده تبدیل شده بود.

    ترجمه ذاکر عمری هامبورگ دوم نوامبر ٢٠٠٦

    نوت: برگرفته از سایت:

    http://bookfriend.blogfa.com/p...

    • AGHAI NASERY
      EN YAWA GOE HAE SHOMA CHI RABTE BA EN NAWESHTA DARAD?? AJAB MARDOME AA

    • برادران عزیز .

      در مورد نظر که در باره به رسمیت شناختن خط دیورند آمده است مینویسم که :

      خط دیورند هر گز به رسمیت شناخته نمیشود .
      این نظریه پدرام و چند تن از ملیشه های جبهه متحد ملی است که اخیراً یکتن آنان ( مصطفی کاظمی) در شمال افغانستان مهوه شد .
      دیورند ملکیت افغانستان ، از خود افغانستان ، برای افغانستان و از ما ها است .
      هیچ فرد ، گروه ، تنظیم ، اقلیت و ملیت توانایی این را ندارد که آن را از پیکر اصلی افغانستان جدا سازد .

      تشکر

  • حرف های آقای بیگزاد سر و ته ندارد. یکبار از یکجا حرف زده شده او بار دیگر از جای دیگری. از پریماکوف نقل قول کردن و آنرا ثبوتی برای وضعیت حقیقی قلمداد کردن خیلی مضحک است.

    اردوی ملی را که او از آن یاد میکند تجمع از گرگان درنده خوی خائین ملی مسعود و ربانی است که به وسیله اردو ، امنیت ملی ربانی ، قانونی و برادران خونخوار مسعود به جنایات شان هنوز هم ادامه میدهند و خود را بر مردم افغانستان تحمیل کرده اند.

    هر وضعیت که بیاید از وضع کنونی شرف دارد.

    • معلوم میشود که شما حفظ شرف را با ریش طالبان گره زده اید . اگر آنها باز گردند شاید شرف شما حفظ گردد اما شرف میلیونها هموطن دیگر به خطر خواهد افتاد . یقین داشته باشید ! نه این ،نه آن .

  • با خوردن دانه گندم خــر آدم نمیشود مگـــر آدم اگـر غافل آید خــر میشود .
    عرض سلام و ارادت خدمت هموطنان عزیز اضافه کنم که امریکا چــرااین منطقه را همیشــه خوش دارد مسـلح سازد و قوه استدلال و گفتگو از راه زبان و منطق رااز این مردمان منطقه میگیرد . چرا اینجا سوال است CIA همه تلاش خویش را بکار انداخت و القاعده وطالب راشکل داد و فرهنگ وحشت وجنایت را به آنها زرق نمود ودر این نقاد همه مردم بی دفاع راتوسط این آدمخوران بخاک و خون کشیدن که بلاخره دامنگیر دامن گیر خودش گــردید . حالا باز آیا چه پالیسی دیگری را پیش گرفته تا چه وقت روسای کمپنی هــای سلاح سازی را تقویه میکند . ما باید غافل نشویم و به این مرحم گذاری هــای امریکا که مدت سـی سال بر حال تجربه میکنیم اعتبار نکنیم . به امید صلح پایدار در سراسر جهان

  • همیشه و همه جا باید به ایده ها و اقدامات امریکایی ها بدبین بود.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس