عواقب خروج نيروهاي خارجي از افغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بعد از انتخابات پارلماني در افغانستان بزرگترين جنجال سياسي مربوط به طرح خروج نيروهاي حافظ صلح بين المللي تا پايان سال ۲۰۱۴ ميلادي از افغانستان بود.كه واكنش هاي گسترده اي را در سطح بين المللي و داخلي به همراه داشت.و طيف وسيعي از مخالفين و موافقين اين پيشنهاد به رايزني و ارايه نظر در اين مورد پرداختند.كه در نهايت و با توافق سران دولتي و نيزدولتمردان خارجي ،طرح خروج تدريجي نيروهاي خارجي از آغازسال جديد خورشيدي در افغانستان به تصويب رسيد. البته قابل ذكر است كه خروجي نيروهاي خارجي ابتدا از ولايات امن صورت خواهد گرفت و در نهايت و طي سه سال تمامي نيروهاي خارجي از افغانستان خارج مي گردند
ولي آيا خروج نيروهاي خارجي با در نظر داشت عواقب آن و نيز مصالح ملي صورت گرفته است؟
براي پاسخ گفتن به اين سوال ابتدا بايد شرايط كنوني افغانستان را در نظر گرفت.
تحركات دشمن در مناطق جنوبي افغانستان هنوز دفع نگرديده و بنا به گفته اكثريت كارشناسان نظامي نيروهاي خارجي در جنوب با شكست مواجه بوده اند و در وضعيت امنيتي قندهار زمين(ولايات هلمند، قندهار،زابل، اورزگان) هنوزدشمنان به طور آزادانه فعاليت نموده و بعضا داراي حكومت هاي محلي بوده و با سربازگيري از اين مناطق موفق شده جبهه مقاومي را در برابر دولت كرزي ايجاد نمايد. وضعيت امنتي در ولايات مركزي مانندغزني نيز در وضعيت بسيار بدي قرار دارد.وبنا به گفته باشندگان اين محلات طالبان شبانه در داخل شهر غزني با انواع سلاح هاي ثقيله وخفيفه رفت وآمد مي نمايند و باعث ايجاد رعب ووحشت براي ساكنين مي گردند. از سويي در صفحات شمال نيزنيروهاي حزب اسلامي نيز به عنوان چالش بزرگي در مقابل دولت قرار دارد.مخصوصا در ولايات بغلان و تخار و قندوز توانسته اند مشكلات زياد امنيتي را ايجاد نمايند.و تلفات زيادي را به دولت و نيروهاي امنيتي وارد نمايند.
نيروهاي امنيني افغانستان نيزبا چالش هاي مختلفي روبرو هستندكه باعث شده اعتبار و حيثيت ملي خود را به عنوان يك ارگان مستقل وقدرتمند را نزد مردم افغانستان وجوامع بين المللي از دادهو هيچ يك از طرفين اطمينان لازمه را جهت انتقال قدرت به اين نيروها را نداشته باشند.
همچنان كشورهاي پاكستان وايران نيز همچنان به عنوان بزرگترين تهديد براي كشورما محسوب مي گردند و شواهدواسناد زيادي مبني برتجهيزواكمال نيروهاي مخالف دولتي توسط اين كشورها به دست آمده كه باعث شده مردم ما نسبت به سرنوشت آينده افغانستان بيمناك گردند.
دركنار مشكلات امنيتي درافغانستان چالش هايي نظيربيكاري،مشكلات فاميلي،فقرقشرعظيمي از مردم افغانستان،سرعت كم بازسازي و انكشاف در افغانستان، وضعيت زنان وكودكان درافغانستان،و هزاران مشكل ديگر گريبان گيرملت ما ميباشد. كه با خروج نيروهاي خارجي مي تواند هريك از اين معظله ها تبديل به يك فاجعه انساني گردندوتلفاتي بي شماري را به همراه آورد.
ازسويي ديگر بنا به عقيده اكثريت كارشناسان سياسي و نظامي ،تاهنوزتفكرات فاشيستي و قومي گرايي دربين مردم افغانستان كاملا از بين نرفته و قوماندانان جهادي سابقه تا اكنون در راس قدرت قراردارند.و با بروز كوچكترين خلا امنيتي هريك از اين اشخاص براي كسب قدرت باز وارد ميدان جنگ شده وباز ما شاهد بروز جنگهاي داخلي قومي ونژادي خواهيم بود.
با در نظرداشت اين مسايل خروج آني نيروهاي خارجي مسلماً بدون عواقب سوء وبروز اغتشاش وانقلاب هاي مردمي ونيزكودتاهاي پي درپي دور از ذهن نخواهدبود.
بناً بهترين راهكرد و استراتژي امنيتي مي تواند خروج نيروهاي خارجي نه با در نظرداشت معيار زماني بلكه با اتكا به اوضاع امنيتي ولايات و با قراردادن كتگوري هاي مختلف صورت گيرد. كه در نتيجه انتقال قدرت به نيروهاي داخلي در ولايات امن به طوركلي امكان پذير مي باشد.در ولايات نيمه امن نيروهاي خارجي منحيث مشاور و نيروي پتانسيل امنيتي در كنار افغانهاقرار گيرند .و نيروهاي خارجي بايد درولايات خطرآفرين وناامن متمركز گرديده و كماكان در برقراري ثبات منطقه اي به طور وسيع به فعاليت پرداخته و هيچ گونه معيارزماني براي اين نيروها در اين جبهات قيدنگرديده و خروج اين نيروها مستلزم برحفظ امنيت گردد. البته ايجاد حداقل يك پايگاه نظامي در افغانستان حتي به صورت محدود الزامي مي باشد تا مانع از گسترش فعاليتهاي كشورهاي همسايه در افغانستان شوند.
ادامه دارد.....