صفحه نخست > کارتون > طنز روز > کرزی به خویشتن اسلامیش باز میگردد

کرزی به خویشتن اسلامیش باز میگردد

شمس الحق حقانی
يكشنبه 11 آپریل 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

شب جمعه ای محمدي بودی و کرزی بعد از اشتراک در يک کانفرانس مطبوعاتی ناوقت شب خسته و کوفته به منزل بازگشتی و يکراست
خودش را به بستر انداختی خانمش صدا زدی : حامد جان امشب که به حرمت شب جمعه ای محمدي بايد نماز خفتن بخواندی و بعد عزم
خواب کردی ولی کرزی آنقدر خسته و زله بودی که حوصله جواب گفتن هم نداشتی و بی حرف و سخن آهسته زير لحاف خزيدی.
در عالم رويا دريک دشت بي پايان و زير آفتاب سوزان دنبال جرعه آب سرگردان می گشتی که ناگهان پايش به خاربته ای گير کردی و دريک
دلدلزار افتادی که تا کمر دربين کثافات فرو رفتی و هر قدر تلاش بيرون رفتن از آنجا کردی بيشتر دران فرو رفتی و به هر خس و خاشاک به اميد نجات دست انداختی آنهم کنده شدی و او را بيشتر هراسان کردی و آهسته آهسته تا گلون در لجن زار فرو رفتی.
بوی و تعفن خندق چنان زننده و طاقت فرسا بودی که صد بار آرزوی مرگش را کردی ولی آنهم به اين زودی ها برايش ميسر نگشتی .
ناگهان در افق دوردست دو نقطه ای نوراني به چشمش خوردی که هر لحظه بزرگتر شدی و نزديکتر آمدی تا اينکه شکل دو پرنده را بخود گرفتی و بازهم که نزديکتر آمدی به دو فرشته نجات با بالهای سپيد رنگ تبديل شدی کرزی که بالا نگاه کردی چهره اين فرشتگان بنظرش آشنا آمدی بلي خودشان بودی بدون شک ملا عمر و گلب الدين ، کرزی چقدر به آرزوی ديدار آنها بودی ولي نه در چنين حالتي اما چه بايد کرد او بسيار خجالت کشيدی و از شرم سرش را پايين انداختی جرأت بالا نگاه کردن نداشتی ، يکبار ملا عمر به صدای بلند فرياد کشيدی : مارا خداوند برای نجات تو ملعون اينجا فرستادی ورنه سرزمين خدا وسيع بودی و مارا هرگز هوای گذر از چنين لجنزاری متعفن نبودی ، اين بگفتی و از گوش های کرزی گرفتی و اورا از لجن زار بيرون کشيدی بالا بردی و رهايش کردی چنانکه کرزی به ضربت به زمين خوردی چيغ زنان از خواب بيدار شدی وتکان شديد خوردی و سخت هراسيدی و ساعت ها لرزيدی و روز ها به فکر فرو رفتی و آرام و قرار از دست بدادی از خواب و خوراک بماندی در برويش ببستی و هفت شبانه روز چله نشينی کردی و لی به اين معما جواب قناعت بخش نيافتی که اين خندق
چه بودی آيا منظور فساد اداری و تقلبکاری بودی يا کشت و قاچاق ترياک و يا خيانت به خون شهدا و سازش با دشمنان وطن و يا . . .
ملاعمر و گلب الدين که سنگ دشمنی او به سينه ميکوفتی چطور حاضر شدی که اورا ازان حالت زار رهانيدی و صد ها سوال ديگر بالاخره کرزی مانند برق گرفته ای از جا برجستی چپن سبز به شانه انداختی و عزم آستان مبارک پير طريقت حضرت صبغت الله مجددی کردی او را در جريان حوادث قرار دادی و خواهان تعبير خواب گشتی.
حضرت صاحب بعد از استماع داستان و تعمق فراوان چنين فرمودی :
فرزند عزيزم حامد جان خداوند فقط به بندگان خيلی محبوبش در عالم رويا چيز های الهام کردی و از اسرار پنهان پرده بر داشتی بمن الهام کردی که به تو رای دهم و حالا چشمان بصيرت تو باز کردی تا دوست و دشمن بشناختی ، دوستانت به يقين همان ها بودی که ترا ازان حالت زار نجات دادی و دشمنت همان خندق بودی که چون اژدها دهان باز کردی و قصد بلعيدن ترا داشتی که آن بجز لجنزار متعفن فرهنگ غرب که گياه های هرزه با ميوه های زهری ديموکراسی ، انتخابات آزاد ، آزادی بيان ، حقودق بشر ، حقوق زن و حقوق اين و آن دران بروييدی چيزی ديگری نبودی.
کرزی بعد از شنيدن تعبير خوابش دستان مبارک حضرت ببوسيدی و روانه دفترش کشتی و در کانفرانس مطبوعاتی طالبان را به صلح و
آشتی دعوت کردی و برای اولين بار ملا عمر را برادر خطاب کردی و ازان روز ببعد صد ها پيام صلح و آشتی به آدرس ملا عمر و گلب الدين فرستادی ولی متاسفانه همه بي اثر بودی و شب فراق کرزی معلوم نبودی کی به پايان رسيدی و سعادت وصال ياران قديم نصيبش گشتی.
او با خود عهد بستی چنانچه درين امر توفيق حاصل کردی و سعادت پابوسی مجدد اميرالمؤمنين در زندگی برايش ميسر گشتی به شکرانه آن اسم فرزند آينده اش را طالب محمد عمر گذاشتی و از وزيرستان جنوبی برايش قنداق انتحاری طلب کردی.

با تقديم حــــــــــــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی
http://haqani.funpic.de

گالری عکس

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس