صفحه نخست > حقوق بشر > شش مرد جنگی در مقابل 60 کودک معصوم

شش مرد جنگی در مقابل 60 کودک معصوم

نويسنده: بهمن
چهار شنبه 28 نوامبر 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

رسانه های درون و بیرون مرزی ما از بدو وقوع جنایت بغلان پوشش وسیع به آن دادند. تلویزیون ها و رادیوهای به اصطلاح آزاد و رسانه های نوشتاری کاغذی و برقی هم صدا، گویی سويچ شان در دست یک شخص بوده باشد، به درجه های متفاوت در تکاپو افتیدند تا "حادثهً المناک بغلان" را در انحصار غم مرگ 6 نفر عضوی پارلمان و با این بهانه به محور مرگ کاظمی بچرخانند که موفق هم شدند. مرگ اضافه تر از 60 نفر کودک، که در تاریخ کشور برباد ما بی مثال است، همان قدر از اهمیت برخوردار شد که صرف یاد کنند "و دیگر قربانی ها".

نشرات معامله گر و ترسوی حاکم بر جوی مطبوعاتی کشور، بازهم وابسته گی سنتی خود را که ناشی از جیره خواری مدرن به ارباب قدرت است، به روشنی نشان دادند. "مدرن"؟ به خاطر نشر اعلانات، به دست آوردن وجه مالی و دفع ضرری بسته شدن و نابود شدن. این پر واضح است که در حملۀ بغلان جنایت غیر قابل قیاس رخ داده است. بسیار هم مهم است که این جنایت از هر نگاه تجزیه و تحلیل شود. اما مهم این است که این عمل دهشت افکنی برای چی جنایت "هولناک" شمرده میشود؟ به خاطر مرگ 6 عضوی پارلمان و خاصتاً کاظمی؟ و یا به شهادت رسیدن اضافه از 60 کودک معصوم، 60 کودک که "آینده" افعانستان به آنها وابسته بود. 60 کودک بی خبر از سیاست و بی گناه در جنایت، 60 کودکان که شاید در همان لحظه به فکر گدی پران خود بودند، به فکر داشتن فقط 5 افغانی تا ساعتی در سالون ویدیو گیم بروند و بازی کنند، یا شاید به گدی گک تنها مانده در خانه اش فکر میکردند، 60 کودک که هرگز در طول عمر کوتاه و پرپر شده یی شان به جز از نان، خوش بودن، ساعت تیری کردن، رحم پدر، شفقت مادر به چیزی دیگر فکر نکرده بودند. پس از کجا این جنایت به عزت "هولناک" بودن رسید؟

در افغانستان جنگ با تمام ابعاد آن، با خشونت بی سابقه جریان دارد. جنگ معمول است که با دشمن صورت میگیرد و در افغانستان دو دشمن خونی وجود دارد: یکی طرف تروریست ها هستند و طرف دیگر دولت. هرکه به یکی از این دو بپیوندد به صورت اتومات داخل جنگ شده است. در جنگ هم حلوا بخش نمیشود. وقتی تو رفتی و افسر نظامی شدی، پولیس شدی، امنیتی شدی، سرباز نیروی گسیل شده ی خارجی شدی، ملایی معاش خور دولت شدی، مامور صاحب دولت شدی – چی درسطح کاتب و سرکاتب و چی در سطح مدیر صاحب و رئیس صاحب و معین صاحب و وزیر صاحب و وکیل صاحب و روسا صاحبان پارلمان و مقام جمهوریت اسلامی افعانستان- پس در سنگر مبارزه عملاً قرار داری و در جنگ، با تفاوت هايی در خط اول و دوم و سوم، بل فعل شامل هستی. تروریست ها به خوبی از این امر واقف هستند. تعداد زیاد انسانها، روزانه فقط به همین خاطر که مامور دولت هستند از طرف تروریستهای بیرحم کشته میشوند، سر بریده میشوند و به دار آویخته میشوند. حتی وابسته گان، خویش ها، قومی ها، دوستانش نیز از این امرمستثنا نیستند، همه با یک چماق "دشمن" زده میشوند. میدانیم که هیچ عضوی هردو اتاق پارلمان کشور بدون بادی گارد نیست. این بادی گارد ها که کمترین سلاح دست داشته شان کلاشنکوف است. آنرا برای مرغابی شکار کردن به گردن های کلفت خود نینداخته اند بلکه به هدف بسیار ساده و آخری، یعنی کشتن دشمن در گردن هایشان نموده اند. از دست به ماشه بودن هایشان، از چپ چپ نگاه کردن هایشان واضح است که حتی در همین درون کابل که باید آخرین خط جنگ باشد ،حضور دشمن قسی را حس میکنند و آماده کشتن شان هستند تا خود و وکیل صاحب را که "گارد" میکنند توسط دشمن کشته یا زخمی یا اختطاف نشوند. این در سطح یک وکیل پارلمان ما بسیار بسیار زیاد یک مساله عادی است و دولت هم معاش بادیگاردها و پول سلاح و مهمات شان را میدهد و در ضمن با رفتن شان در جاهای دور از مرکز، لطف نموده تامینات امنیتی خاصی را هم برای ایشان میگیرد. دشمن (تروریست ها و باداران شان) هم در تمام خطوط جنگی خود میداند که هریک از اعضای پارلمان رکن از دولت دشمن هستند. این ها با حضور خود در پارلمان، با فعالیت های خود در بیرون و درون پارلمان، با گفتار و کردار خودشان، به حدی و نوعی، در حال که "کلاش" هم دارند، در تقویه رژیم دشمن و مشروع ساختن آن شامل بوده و جد و جهد میکنند و در نتیجه سبب ضعف جبهۀ شان (تروریست ها) میشوند بناً به حکم ساده قانون جنگ "هر قدر دشمن کم پیروزی نزدیک" میخواهند آنها را بکشند یا از صف افراد جنگی خارج سازند. این هم طبیعی است. شهید کاظمی خدا بیامرز، از قدیم الایام در جهاد که یک نوع جنگ است، شامل بودند. ایشان در مراحل مختلف زندگی خود درگیر جنگ های با دشمن های گوناگون بودند. آقای کاظمی یک از مردان جنگ این سرزمین ما حساب میشوند، چی به شکل جهاد، چی به شکل مقاومت، چی به شکل جنگ های درون تنظیمی و چی به حیث وزیر، موسس و رئیس حزب اقتدار ملی، شرکت کننده و تاًثیر گذار بر روند اجلاس بن، یکی از موتلفین جبهۀ نو تشکیل ملی و سخنگوی آن و بلاخره مهم تر از همه عضوی با نفوذ و موثر پارلمان کشور. ایشان مرد جنگ بودند و زیر نشان میله تفنگ دشمن های گوناگونش در مراحل مختلف زندگی جنگی ایشان. در حساب موقعیت جنگی آن 5 نفر شهید دیگر پارلمان کشور، در حد اقل فعالیت های جنگی ایشان، میتوان همین جنگ جاری بر ضد تروریست ها را واریز کرد. تمام این شهیدان پارلمان کشور از ابتدای نامزد ساختن خود برای و انتخاب شدن وکیل پارلمان، آگاهانه و به شوق و رضاً داخل جبهۀ داغ جنگ با تروریزم شدند. میدانستند و اگر نمیدانستد اشتباً میکردند که در این جنگ اگر حلوای هم بخش شود می تواند گلوگیر باشد. پس شهادت این عزیزان واقعاً یک ضایعه بزرگ برای پارلمان کشور و کلاً برای دولت و سیستم سیاسی حاکم افعانستان است. ولی جنایت نیست و آنهم از شکل "هولناک" اش. این عزیزان شهید درحال جنگ بودند و با اندک بی توجه یی کشته شدند. راه بود که خود انتخاب کرده بودند و باید تمامی همسنگرهایشان همکلاس ها و همکاران شان سخت رنجیده باشند و در سوگ ایشان خون بگیریند. خط فامیل هایشان، اولادهایشان و وابسته گان شان از خط جنگ جداست. درد آنها مساوی به درد مادران است که کودکان شان را در حادثه از دست دادند. درد آنها همگون و در یک ردیف درد و سوگ والدین و خانواده های کودکان قربانی شده است. پس آین غوغایی "جنایت هولناک" در رابطه با این شش نفر شهید عزیز پارلمان و آنهم از طرف دولت و سیاسیون داخل دولتی و بیرون دولتی وابسته های رسانه یی شان بی معنی و بی مفهوم است. ماست مالی خاستگاۀ جنایت واقعاً هولناک است. بی تفاوتی و سخت دلی مشتی سیاست مداران آزموده شده یی رنگارنگ است. بازی با خون سرخ و تازه یی نوباوگان این مرز وبوم است. ریشخند بر زجه های جانسوز مادرانی کودکان شهید شده است. به تمسخر گرفتن پرپر شدن آرزو های شیرین کودکان پرپر شده است. تف به روی مردم بی دفاع و همیشه در زجر دیده افعانستان است.

جنایت هولناک در شهادت پیشتر از 60 کودک است نه در شهادت 6 نفر جنگی.

رسانه های برقی و کاغذی درون و بیرون ما، عوض این که بامردم، با زجر مجسم و ملموس آنها هم آوا شوند رفتند با سیاست مدار ها، مداری های سیاسی، بیشرم های سیاسی همگون شدند و آب آسیاب توطعه های آنها را تیز تر کردند تا زودتر وبهتر سکوی برای معامله گری ها پیدا کنند. این مطبوعات "آزاد" و رسانه های "آزاد" هرگاه ترسیده ترسیده چیزی در مورد پرپر شدن این گل های باغ آروزی های مادر وطن گفتند –مانند 8 صبح- خنثا و شرمندوکانه بود. تمامی سیاسیون در خلق جو التهاب سیاسی شریک شدند و از شهادت 6 نفر عزیزان پارلمانی برای شکل گیری امتیاز های ممکن آینده "پیراهن عثمان" ساختند. رسانه های ما هم وسیله این جو سازی شدند. مرگ 60 کودک دیگر فراموش خواهد شد. ما شاهد خواهیم بود که مزار این 6 نفر شهید عزیز با شکوه خاص قد خواهد برافراشت و هر ساله از این روز، صرف برای همین 6 نفرشهید پارلمان تجلیل به عمل خواهد آمد. گورهای 60 کودک معصوم گمنام خواهد ماند. چون این حادثه فقط از خاطر شهادت همین شش نفر عزیزان پارلمان است که به صفت "هولناک" رسیده است. بناً در قسمت این 60 کودک شهید اصلاً جنایتی صورت نگرفته و مثل تمام شهیدان این کشور میروند و به بته فراموشی سپرده میشوند. فقط یاد شان در دل های مادران و پدران دلسوخته شان باقی خواهد ماند.

نتیجه کلی این خواهد بود که دیگر هرگزهیچ جنایت کاری در کشتن اولاد این وطن خود را مسول ندانسته با خلق دوباره شبه فضای پر درد و خون و تجربه شده دوران "مبارزه"، "جهاد- طالبی و جهادی"و "مقاومت"، آنرا جنایت و سزاوار جزا نمیداند. فرهنگ کشتار مردم رسمیت میابد و شاید دیگر ضرور نباشد تا بر بمباران نیروهای ائتلاف بر مردم ملکی چیزی گفت. تا یک رکن دولت کشته نشود هیچ جنایتی به وقع نپیوسته. این رئیس جمهور و این وکلای پارلمان توسط مادران و پدران همین کودکان پرپر شده به مسند قدرت و غرور و دست یابی به امکانات بی پایان مادی، حتی به حیثیت و شرافت رسیده اند و این جنایت است که مرگ فرزندان این مردم وسیله سیاست بازی های مداری وار تشنه گان رنگارنگ قدرت شود. شرم بر رسانه هایست که با آگاهی کامل خود را در گرداب سیاست بازی های کثیف و غیراخلاقی تشنگان قدرت میاندازند و دست بگیر آنها میشوند. جا داشت که رسانه به حیث چشم و گوش مردم و جامعه مدنی به ریشه های سیاست بازی های کور و خودخواهانه ارباب قدرت و تشنه گان قدرت بپردازند. روشنفکران باید بدانند که برخلاف ادعای بعضی از ایشان، ما به طرف فاجعه نمی رویم بل در متن فاجعه زندگی میکنیم. فاجعه دراین کشور از دیر باز جاری و ساری است. فقط نقاطی گاهی از فاجعه کمی در و گاهی کمی نزدیک میشوند. رسانه ها باید بجای میز گرد های حول "جنایت هولناک شهادت 6 عضوی پارلمان" به تنویر مردم و آگاهی مردم از واقعیت امر زمینه سازی های گوشت دم توپ شدن 60 تن کودکان بی گناه میپرداخت. رسانه های برقی و کاغذی باید همت میکردند و بر دولت و دستگاهای مربوط آن فشار وارد میکردند تا دیگر اجازه ندهد تا اطفال وطن ملعبه سیاست های گروه های سیاست پیشه یی حاکم و نیمه حاکم شوند. باید از وزیر معارف شروع تا آخرین نفر مسول استفاده از شاگردان مکتب به خاطر اهداف سیاسی پرسیده شود. مسولین امر در هر سطح کی هستند مسولیت را پذیرفته و مطابق به آن عمل کنند. مسولین دولتی آگاه و ناآگاه باید جواب ده باشند. باید عمل کنند و این عمل شان به خاطر رفع شرم از بیکاره گی و زمینه سازی جنایت، میتواند در قدم اول خودکشی باشد، در قدم دوم استعفا و معذرت خواستن باشد ویا به محکمه کشانیده شدن باشد. تحقیقات در مورد این حادثه نباید به شهادت فقط 6 نقر استوار باشد و سیاسی شود. بلکه به این مساله به حیث یک مساله اجتماعی نگاه شده و به خاطر مرگ اضافه از 60 نفر کودک و کلان سال و زن و مرد استوار باشد. تا مردم دولت را مسول و حساب ده به خود یابند نه دولت را حساب ده به خود دولت و دوستان و دشمنانش،چون از رييس جمهور گرفته تا وکلای پارلمانش توسط رای مردم به خاطر خدمت گذاری به مردم و جواب دهی به مردم انتخاب شده اند. رسانه ها باید در تقویت این راستا، به صورت عموم کار کنند نه اینکه دنباله روی شرمندوک خدایان قدرت و سیاست بازان شوند.

اشاره ی کابل پرس?: اين نوشته ی آقای بهمن را از ميان نقد و نظر های مطرح شده در کابل پرس يافتيم. سپاس آقای بهمن. از شما می خواهيم که به نوشتن نظراتتان در کابل پرس همچنان ادامه دهيد. کابل پرس خوشحال می شود که نظرات و ديدگاه های همه ی افراد را نشر کند. از خوانندگان عزيز ديگر نيز می خواهيم که چنانچه نظرات خود را می توانند منظم و در قالب يک مقاله ترتيب دهند، آن را برای نشر ارسال کنند و يا از طريق ثبت نام و ورود به محيط مديريت آسان کابل پرس، در انتشار آن ما را ياری رسانند. نکته ی مهم ديگر اين که لطفا در املای نوشته ها دقت کنيد و در صورت ممکن، بدون غلط تايپی آن را برای نشر ترتيب دهيد.

واژه های کلیدی

حقوق کودکان و زنان
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دوست عزیز آقای بهمن سلام:
    وقتی انسان گوشه از واقعیات جامعه و شمه از درد ها وآلام مردم خود چیزی میخواند به آینده کشور امید وار میشود که بالاخره همه نویسنده گان سرکاری و استان بوس نیستند.ما شاهد نشرات تهوع آور رسانه های تصویری در تجلیل از مرگ سر جنگ سالار و قاتل بی رحم مردم کابل، مسعود بودیم.که چگونه با بیشرمی تمام ازان جنایت سالار قهرمان چند بعدی ساختند و به زخم های مردم نمک میپاشیدند.واین باز هم سه روز مردم مارا در رابطه با کشته شدن کاطمی سوگوار جبری ساختند .مردم ما سوگوار بودند اما نه به خاطر کاظمی بلکه به خاطر اطفال معصومیکه قربانی برزگ نمایی کاظمی ها شدند.کاظمی ها ،کلبدین ها ،ملاعمر ها، ربانی ها ،دوستم ها،محقق ها،قانونی ها وغیره خاینین به لعنت گفتن نمیارزند چه خاسته به استقبال و پژیرایی.
    دوست عزیز : دولت و ارگانهای دولتی در غم مردم ما نیستند.وبه نظر من ریس جمهور و اکثزیت وکلا نمایندکان مردم نیستند..مردم بیجاره و بد بیار ما باید از یک طرف قربانی جنایات طلبان و القاعده و از طرفی هم قربانی دولتمردانی! شوند که امریکا و ناتو برگرده مردم ما سوار شان کرده اند.وبه همین لحاظ است که دولت مردان! دولت اسلامی سوگوار کاظمی ها شدند نه سوگوار شاگردان معصوم مکتب.آیا مگر قدرت مند و تفنگداری پیداشد که به سوگ شهدای گور های دسته جمعی،شهدای کابل ، قتل عام یکاولنگ،کشته های دشت لیلی....بنشیند؟مگر همین هاعاملین جنایات فوق در کابینه و پارلمان و در مسند والی ها و قومندانان تکیه نزده اند؟.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس