صفحه نخست > دیدگاه > چه کسی می تواند روشنفکر باشد؟

چه کسی می تواند روشنفکر باشد؟

آرامش دوستدار: بسیاری از مسائل اجتماعی یا سیاسی را نمی توان بر خلاف تصور رایج مستقیماٌ موضوع روشن اندیشیدن یا روشنفکری دانست.
جعفر رضایی
دوشنبه 28 فبروری 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مطلب ذیل تلخیص و فشردۀ دیدگاه آرامش دوستدار در مورد موضوع روشنفکر و روشنفکری نمی باشد و بلکه بخشها و جملاتی از ملاحظات اوست. دقیق تر بگویم: آنچه در ذیل آمده آن قسمتی از نظرات آرامش دوستدار است که من هنگام خواندن کتابهای او زیر آن خط کشیده ام. لذا برای خواندن کل مطلب لطفاٌ به کتابهای آرامش دوستدار مراجعه نمایید. البته اینرا نیز باید دانست که تایپ و نشر کامل مطلب حق چاپ را نقض می نمود.
اگر بنا بر شهرت طلبی و مرعوب ساختن دیگران می بود، می شد که قسمتهای از نظرات آرامش دوستدار را برداشت و زیر عنوان "تحلیل" آنرا تکرار نمود. چون هدف اصلی فراهم نمودن زمینۀ آشنایی با اندیشه های آرامش دوستدار هست، لذا مطلب بدون هیچگونه دخل و تصرف و تکرار از متن کتاب برگزیده و تایپ شده است. در نسخه ابتدایی این مطلب صفحات دقیق کتاب نیز تایپ شده بود. اما برای جلوگیری از سرقت آن، که حالا با کمک کمپیوتر فقط با فشردن یک دگمه انجام می گیرد، از نشر آن صرف نظر شد و در عوض فقط نام و سال کتاب بعنوان نمایه درج شده است.

نشر چاپی و یا الکترنیکی این مطلب بدون درج لینک کامل این صفحه اجازه نیست و مبادرت به آن سرقت است.
جعفررضائی

[روشنفکر کیست؟]

اما از آنجا که روشنفکری پیشه و دانش نیست، در عین آنکه بدون دانش میسر نمی گردد، راه پرداختن به بغرنجش نیز گونه ای دیگر است... با وجود این باید قطعی باشد که ترکیب "روشنفکر" به هرحال تحت تأثیر این سد سال آشنایی اخیر با فرهنگ غربی پیدا شده است... (درخششهای تیره، چاپ سوم )

همچنانکه از ترکیب لفظی اش برمی آید روشنفکر آن کسی می تواند باشد که روشن فکر کند، روشن بیندیشد. از آنجا که اندیشیدن همیشه اندیشیدن چیزی ست، حتا اگر این چیز خودِ اندیشیدن باشد، می توانیم بگوییم روشن اندیشیدن یعنی اندیشیدن چیزی به روشنی، به معنی چیزی را با اندیشیدن آشکار و درون نما کردن. چه چیزی را می توان با اندیشیدنش آشکار و درون نما ساخت؟ هرچه نهان، تیره و تاریک است. طبعاً روشنفکری یا روشن اندیشیدن فقط در مورد امری می تواند معنی داشته باشد که قابلیت و لزوم روشن شدن داشته باشد. به این سبب روشن شدن اموری که قرنها خود را نهان و تیره نگهداشته اند منحصراً با پیوسته اندیشیدن و از نو اندیشیدن آنها میسر می گردد. هیچ امری حیاتی نیست که هستی و اعتبارش را مدیون تاریکی و تاریکی اش را مدیون نیندیشیده ماندن اش باشد و اندیشه بتواند به آسانی در آن رخنه کند. بسیاری از مسائل اجتماعی یا سیاسی را نمی توان بر خلاف تصور رایج مستقیماٌ موضوع روشن اندیشیدن یا روشنفکری دانست. دانستن این امر که خرافات ناشی از جهل است، جهل موجب عقب ماندگی ست و جامعۀ خرافی و جاهل پیوسته دستخوش بازیهای سیاسی داخلی و خارجی، حداکثر می تواند یکی از نتایج فرعی و دوردست و در واقع پیش پا افتادۀ روشنفکری باشد. اینگونه امور را میلیونها ایرانی دیروز و امروز یقیناٌ می دانند. اگر بنا بود وقوف به این امور با روشنفکری یکی باشد، ایران کنونی می بایست از روشنفکری لبریز شده بود. جلال آل احمد در کتاب معروفش در خدمت و خیانت روشنفکران که از نظر موضوع محوری پسامدی بر کتاب غربزدگی و در عین حال مکمل آن است و از نظر نگرش و سنجش مسائل به همان اندازه فاقد رفتار فکری ست که بعکس شیفتۀ کشفیات موهوم دیگران و خود، در جایی به نقل از ریمون آرون می نویسد: "اگر بخواهیم تعبیری دقیق داده باشیم روشنفکران آن دسته از مردمند که زیستن راضی شان نمی کند، بلکه می خواهند وجود خود را توجیه کرده باشند."، و چون جلال آل احمد این گفته را بر منظور خویش منطبق می یابد، خود اضافه می کند: "گمان می کنم در این آخرین جملات او عاقبت به تعبیری که تا کنون جامع و مانع ترین است رسیده باشیم. به این تعبیر گسترده تر که: روشنفکر آن کسی است که زیستن به تنهایی راضی اش نمی کند، بلکه در صدد توجیه "وجود" و "بودن" دیگران نیز هست. یعنی تحقیق در نوع چگونگی بود ن دیگران. یعنی اجتماع". این نظر از همان آغاز به یک علت قطعی نادرست است. و آن اینکه روشنفکری، یا روشن اندیشیدن یک امر، لااقل مستقیماً هرگز با "توجیه" کار ندارد. چه رسد به آنکه از آن سرچشمه بگیرد. "توجیه کردن" در واقع یعنی وجهی برای موجودیت چیزی بدست دادن که نه متضمن روشن بودن آن وجه است و نه می تواند الزاماً موجودیت مربوط را روشن کند. امور را عموماٌ سنن، رسوم، عادات، بستگیهای عاطفی و حیاتی، یا ملزومات زیستی و غیره موجه می سازند و نه قطعاً روشن اندیشیدن آنها...

هر مسیحی، هر مسلمان، هر بهایی ناچار و محکوم است اعتقاد دینی خویش را آخرین شاهکار الاهی تلقی نماید. توجیه نه فقط به تحقیق که آل احمد از آن سخن می گوید نیازی ندارد یا اصلاٌ آن را زاید می سازد، بلکه با تحقیق به محض آنکه جدی و روشنگر باشد، دشمنی می ورزد و طبیعتاً نمی تواند کمترین ربطی حتا از دور نیز با روشنفکری داشته باشد که الزاماٌ همیشه با علل نهان سروکار دارد و از اینرو غالباً نقیض توجیهِ همه جا عیان و حاکم است. بدین گونه باز می گردیم به سخن پیشین مان. روشنفکری یعنی روشن اندیشیدن، و تنها اموری را می توان روشن اندیشید که تیرگی و تاریکی شان را فقط و فقط اندیشیدن خواهد زدود، و چنانکه خواهیم دید عیناً و در وهله اول "توجیه های" مستولی بر حیات آدمی در نهاد خود از همین تاریکیها هستند. از اینرو برای آنکه ببینیم روشنفکری چیست و روشن اندیشیدن کدام است، باید از آنچه تیره، پنهان و تاریک است و با اندیشیدنش شفاف، نمایان و روشن می گردد آغاز کرد. مسلم است آنچه تاریک است و باید روشن شود و آنچه پنهان است و باید آشکار گردد به هر قیمتی در برابر روشنایی و آشکاری مقاومت می کند. چون روشنایی و آشکاری، هستی اش را به خطر می اندازد و چه با نیست می کند. بنابراین اگر بخواهیم آنچه را که حیاتی تر، مستولی تر، تاریکتر و پنهان تر است بجوییم و آشکار نماییم، بی تردید با اصیل ترین و سرسخت ترین مقاوم در برابر روشنفکری روبه رو شده ایم و در نتیجه به مِلاکی که چند و چونی مایۀ روشنفکری را در این مقابله مشخص خواهد ساخت دست یافته ایم. آنچه بیش از هر چیز بر ضد روشنفکری دارای سرشتی چنین تاریک است و روشنفکری را به توان و یارایی اش در برون کشیدن و نمایاندن این سرشت تاریک می توان شناخت در دو مقوله مشخص می گردد: دینخویی و روزمرگی [روزمره گی]. (درخششهای تیره، چاپ سوم )

مطلب مرتبط:

"آرامش دوستدار" فیلسوفی که حتماً باید او را شناخت

http://kabulpress.org/my/spip....

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • رضایی عزیزبسلامت وادامه کارباشید. مطالبی را که تهیه وبروزمیدهید واقعآ مهم وبا ارزش است. ارایه مطالبی ازاین دست بدون شک تحول جدی را در مسیر گفتمان واندیشیدن بدنبال دارد. باعرض حرمت

  • از جایکه نویسنده ( به زبانی بی زبانی ) بگفته است که چون این خط نظریات شخصی او نیست بنا بر ان هر که نظر بر فهم خود این را استدلال نماید به همین خاطر من هم چند گپ هوایی میزنم , اگر گپ های من خاک خشک بود که به دیوال نمیچسپد و الی من بر معنی این نوشته که چیزی جز سر مردم چکه مالیدن نیست خط میکشم . در ادامه : اول باید دماغ همه را خلاص کنم که مسلمان هرگز روشن فکر معنی نمیدهد و نه معنی خواهد داشت . چرا مسلمان پشتاره افکار ثابت تاریخی قوانین اجتماعی را بدوش میکشد که هزار بار در فروعیات ان دست کاری نظر به شرایط زمانی و مکانی گردیده است و اکثر به نظر رسیده که مسلمان همیشه در حل مسایل اجتماعی به بن بست بر خورده است . مانند مسایل سیاسی ایران و افغانستان و اگر از اسلام بگذریم به طور مجموع امروز دین به بن بست اجتماعی برخورده است . من این خیالات را پیش نمودم برای اینکه نویسنده از جلال ال احمد که کاکایش یکی از مشهور ترین ایت الله های ایرانی به نامء ایت الله طالقانی که در دوره حکومت خمینی ( ریس شورای انقلاب اسلامی ) ایران بود , میباشد . شورای انقلاب اسلامی در ابتدای شکل گرفتن خود در حدود کم از کم چیزی زیاد تر اجنت های پاکستانی به نام طالبان افغان از مردم بد بخت ایران کتشه و پشته ساختن . نواسه یک شخصی که به نام محکم ساختن ریشه های ایت الله های قمی ادم میشکد ایا میتواند شخصی ( روشن فکری ) باشد ؟ . گرچه جلا ال احمد در ابتدا با حزب توده ایران همکاری داشت , ولی جلال ال احمد به خاطری نداشتن دانش سیاسی و اجتماعی در (گروپ سوم) کودتاچیان 28 مرداد زمان صدرات داکتر مصدق نیز دست داشت , نشانی که مردم ایران که از طرف خاندان پهلوی اشرار نامیده میشدند و کارد به استخوان شان رسیده بود میخواستند جلال ال احمد را خوب لت کند و بزنند که فرار نمود و . . . . . کسانی که در خدمت شخصی به ضد کسی دمبک میزند روشن فکر نیست . کسی که در از بین بردن کهنه گی و به معنی یوام البهتر در جستجوی انواع و اقسام نو اوری بر پوشال های گذشته باشد و همه اختراعات فکری او رنگ وطنی داشته باشد , روشنفکر است که ما افغانها به این نوع انسانها احتیاج داریم تا مداحان و دلقکان و شاطران و نو باوه گانی چون کسانی بر سر اقتدار بر قسمت و تقدیر خلق الله در افغانستان . والی بوره اره را دوباره و سه باره اره کردن است مانند امام جعفر رضلیی صاحب . ممنونات .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس