صفحه نخست > دیدگاه > پارادوکس سیاست در افغانستان

پارادوکس سیاست در افغانستان

بیشترینه کسانی که در تولید و قاچاق مواد مخدر دست دارند افراد اند که نفوذ قابل ملاحظه یی در دولت افغانستان دارند بنا براین خشم خود را از طریق دولت به آنانیکه دست به نابودی لابرتوار های مواد مخدر میزنند نشان دادند
روح الله فروغ استاد دانشگاه
سه شنبه 11 جنوری 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اساسی ترین شرط برای یک دولت در دنیای مدرن داشتن سیاست شفاف ، پلان شده ، هدفمند و دارای جهت مشخص است . این معیارها زیر ساخت هایی اند که تمام فعالیت های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بر مبنای آن در یک کشور شکل میگیرد. و از سوی دیگر سیاست شفاف و تک لایه یی در امر ثبات سیاسی – اقتصادی ، امنیت و توسعه در یک کشور تعین کننده است. یا به عبارت دیگر سیاست تک لایه یی و شفاف مبیّن مسیر حرکت یک دولت به طرف اهداف مشخص آن است.

در جوامع که دولت ها دارای سیاست های شفاف و هدفمند اند، اتباع میتوانند به درستی فعالیت های سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی خویش را با درک اینکه کشورشان به کدام مسیر در حرکت است ، سامان بخشند. هیچ فعالیت در یک کشور به درستی شکل نخواهد گرفت مگر اینکه سیاست آن کشور شکل درست داشته باشد. فرض را بر این بگذاریم که یک سرمایه دار میخواهد فعالیت اقتصادی را شروع کند .

اولین شرط برای شروع این نوع فعالیت، بودن یک دورنمای روشن سیاسی و اقتصادی است تا این سرمایه گذار بتواند پلان های سرمایه گذاری خود را بر مبنای آن محک بزند . یا اینکه زندگی اتباع در یک کشور با سیاست و مسیر سیاسی آن کشور پیوند نا گسستنی دارد و هر تصمیم در سطح کلان یا خرد تاثیر مستقیم روی زندگی شهروندان دارد بنا براین شهر وندان باید به درستی از سیاست گذاری های دولت آگاه باشند و بدانند که در کدام مسیر در حرکت اند . اینها ممکن نیست مگر اینکه دولت سیاست شفاف داشته باشد که بر همگان واضح و تعریف شده باشد.

هر از گاهی که دولت سیاست مبهم ، چند لایه یی و پوشیده از اذهان داشته باشد ، طبیعی است که در مسیر مبهم و خالی از هدف در حرکت است و تمام هر ج و مرج های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ناشی از سیاست های نا کارا ، روزمره گی و غیر دقیق است.
این گونه سیاست ها باعث میشود تا جامعه دچار بحران و فاجعه گردد. فراز و نشیب های جوامع در برهه های مختلف زمانی نشان داده اند که سیاست های سنجیده و کارا و سیاست های ناکارا و روزمره نقش تعین کننده را در سرنوشت یک جامعه بطرف پیشرفت و توسعه یا هم بطرف رکود و اضمحلال بازی کرده اند.

افغانستان کشوری است که سیاست در آن سخت روزمره ،بدون هدف ، مبهم ،دور از اذهان شهروندان و چندلایه یی است که باعث شده است این کشور در گرداب از فاجعه و بحران دست و پا بزند ، هر روز از روز دیگر عمق بحران چهر ه اش را خوب تر بنمایاند.

اگر بخواهیم یک تحلیل درست و جامع از اوضاع سیاسی افغانستان داشته باشیم ، تنها کاری که نمیتوانیم همین است. زیرا میشود سیاست نستبا پایا و تعیین شده را به تحلیل نشست اما وقتی سیاست به انداره یی متزلزل و چند لایه یی باشد که حتا در ساعت دیگر تغییر کند ،دیگر از محدوده یی تحلیل و تجزیه بیرون میرود و هیچ تحلیل مصداق خود را نخواهد یافت.

از سوی دیگر سیا ست وسیاست گذاری ها در افغانستان در هیچ چارچوپ تیوریک وعلمی جا نداردو هیچ تیوری سیاسی بر آن وضع شده نمیتواند زیرا مبنای همه سیاست گذاری ها، قومی وقبیله یی است و از مبنای علمی و تیوریک رنج میبرد. گفتار و کردار سیاسی در افغانستان دو پدیده یی متضاد و ناهمزاد یکدیگر اند و هیچ کردار مصداق گفتار نیست، گفتار چیزی است و کردار چیزی دیگر .اگر بخواهیم تضاد گفتاری و کرداری ، چندلایه یی ، مبهمی و ... را در سیاست دولت افغانستان ثابت کنیم ،دلاین زیر زبان صریح آن اند.

1-وحدت ملی : افغانستان از لحاظ اجتماعی ، جامعه نا متجانس است که از قبیله ها ، نژاد ها،ملیت ها و فرهنگ های نسبتا متتفاوت تشکیل شده است که هر کدام دارای حقوق و امتتیازات سیاسی – اجتماعی اند .

از این رو تشکیل هر نهاد فرا ملیتی یا به قولی" ملی" ، از تشکیل دولت تا تمام نهاد های سیاسی و مدنی ، اشتراک همه یی این عناصر را میطلبد. هر از گاهی که یکی از این عناصر حضورش نادیده گرفته شود ، نهاد مذکور نا تکمیل و متزلزل است . به همین منظور وحدت ملی واژه یی آشنایی است که در ظاهر مبنای دولت کنونی است. گذشته از این ابزار شعاری برای هر سیاست مدار که میخواهد به قدرت برسد.

ریس جمهور فعلی افغانستان نیز توانست به کمک همین شعار به کرسی قدرت تکیه بزند. اما از آنجاییکه سیاست دولت افغانستان گونه ایی پشت و رو دارد این واژه هم در سطح شعار باقی ماند و هیچگاه فرصت تحقق پیدا نکرد.

این بس هویداست که محور گفتار های سیاسی دولت را ، وحدت ملی، اشتراک سیاسی و توازن قدرت تشکیل میدهد اما کردار سیاسی گویای تعصب ، حذف اقوام مشخص از قدرت ، انحصاری کردن قدرت و در کل قومی کردن سیاست است که مشخصا اقدامات یک سال اخیر دولت گواه برا این ادعا است. اینکه دست اندرکاران این گونه سیاست های قومی کی ها اند بحث جدایی است که در اهداف این نوشته نمی گنجد ، اما آنچه که مهم است دوگانگلی سیاسی است که در کردار دولت بس هویدا است.

2- مبارزه با تروریزم: مبارزه با تروریزم اساسی ترین هدف است که دولت افغانستان و جامعه جهانی روی آن تمرکز مشترک دارند و همین تروریسم است که جامعه جهانی را متقاعد به کمک های نظامی و غیر نظامی هنگفت در افغانستان کرده است. از سوی دیگر توجیه برای حظور نیروهای خارحی در این کشور شده است. اما اگر یک نگاه گذرا به دست آورد های جامعه جهانی و دولت افغانستان در امر مبارزه با تروریزم انداخته شود .

به این نتیجه میرسیم که نه تنها که دست آورد قابل توجه نداشته بل هر روز که میگذرد ریشه های فعالیت های تروریستی پهن تر میشود و دامن نقاط حتا امن افغانستان را نیز میگیرد. در آغاز تشکیل دولت افغانتستان و حظور نیروهای بین المللی در افغانستان ، فغالیت های تروریستی محدود بود به چند نقطه معدود مرزی پاکستان و افغانستان و چند نقطه دیگر در جنوب کشور. اما امروز که چند سال از عمر دولت افغانستان و حظور نیروهای بین المللی میگذرد ، فعالیت های تروریستی تقریبا در اکثریت نقاط افغانستان دامنش را گسترانده و دغدغه در اذهان همه شهر وندان افغانستانی ایجاد کرده است. که نتیجه اش قربانی ده ها شهروند افغانستانی و خارجی در روز است.

حال سوال اینجا است که چرا که هر روز که میگذرد به قدرت نیروهای مصلح مخالف (تروریست) افزوده میشود و چرا دولت افغانستان به کمک جامعه جهانی عاجز از مهار خشونت های مصلحانه (ترور) و تامین سراسری امنیت بوده است.؟ در پهلوی دلایل دیگر چون فساد، فقر فرهنگی و اقتصادی ، دخالت کشور های همسایه ،قبیله یی بودن جامعه و.... جواب اساسی باز هم بر میگردد به همان دو گونگی و چند لایه یی سیاست دولت افغانستان.

به این معنا که دو نوع اخلاق سیاسی در امر مبارزه با تروریزم در افغانستان وجود دارد. نوع اول اخلاق نظامی است که پی آمد آن لشکرکشی و جنگ است که هزینه یی آن روزانه جان ده ها انسان و ده ها ملیون دالر است . نوع دوم آن همانا اخلاق معافیت است.از یک طرف جامعه جهانی و دولت افغانستان هزینه های جانی و مالی هنگفت را در مبارزه با تروریزم متقبل میشوند و از طرف دیگر گروه های تروریستی مخصوصا رهبران آنان بدون هیچ بر خورد قانونی معاف و برادران " ناراضی خوانده میشوند" که دولت ملزم به باج دهی است تا آنان دست از خشونت بردارند.

این یک روی سکه روی دیگر آن این است که دولت افغانستان از یکطرف شکایت از این دارد که گویا جامعه جهانی به ریشه ها و لانه اصلی تروریزم که همانا پاکستان است توجه ندارد و از طرف دیگر دم از داشتن رابط یی نزدیک و دوستانه با پاکستان میزند و پاکستان و افغانتسان را" برادارن دوقولو" خطاب میکند که فرزندان خلف یک پدر –مادر اند. این باعث شده است تا جامعه جهانی را در امر مبارزه با تروریزم دچار سردرگمی کند.

به این معنا که جامعه جهانی هنوز نمیداند که با پاکستان به عنوان لانه تروریزم برخورد کند یا برادر کوچک یا بزرگ افغانستان، که در هر دوصورت انتقاد دولت افغانستان را در پی دارد. و این خود از یک طرف جرات بیشتر به پاکستان داده است تا در امور داخلی افغانستان دخالت کند و از طرف دیگر موجب قدرت مند شدن نیروهای مصلح مخالف (تروریزم).

3- مبارزه با مواد مخدر: افغانستان تنها کشوری است که فیصدی بالای مواد مخدر جهان را تامین میکند و نگرانی انارشی و انحراف اجتماعی را در دل سیاست مداران جهان انداخته است . به همین منظور کشور های متعدد را متعهد کرده است تا بخاطر جلوگیری از انحراف اجتماعی در جوامع خودشان ، هزینه های هنگف را بپردازند تا جلو تولید مواد مخدر در افغانستان گرفته شود.به همین منظور پروژه های متعدد را روی دست گرفته اند تا مردم افغانستان وادار شوند که از کشت خشخاش خود داری کنند .

ظاهرا دولت افغانستان نیز در بدل این کمک ها به جامعه جهانی تعهد سپرده است که جلو تولید مواد مخدر را بگیرد و اما نه تنها که به وعده اش وفا نکرده است بلکه دها و صد ها کارمند دولت افغانستان به نحوی در قاچاق و تولید مواد مخدر دست دارند ولی دولت افغانستان با وصف که میداند اما کوچکترین برخورد قانونی با آنان نداشته است. که میتوان گفت سیاست مبارزه با مواد مخدر افغانستان دو چهره دارد یک چهره اش تعهد دروغین برای مبارزه با مواد مخدر و چهر دیگرش تشویق تولید مواد مخدر .

بطور نمونه اقدام اخیر روسیه برای از بین بردن لابراتوار های مواد مخدر خشم دولت افغانستان بصورت مشخص آقای کرزی را بر انگیخت. اگر چند دولت افغانستان این خشم را بخاطر نقض حاکمیت ملی افغانستان توسط روسها و همچنان عدم آگاهی دولت از این حمله توجیه کرد اما حقیقت چیزی دیگر است .

بیشترینه کسانی که در تولید و قاچاق مواد مخدر دست دارند افراد اند که نفوذ قابل ملاحظه یی در دولت افغانستان دارند بنا براین خشم خود را از طریق دولت به آنانیکه دست به نابودی لابرتوار های مواد مخدر میزنند نشان دادند . خوب این موضوع نشان میدهد که دولت افغانستان در ظاهر خود را متعهد در از بین بردن مواد مخدر میداند تا همایت متحدان بین المللی اش را از دست ندهد اما در حقیقت کاری را انجام که مشوق تولید مواد مخدر است.از لحاظ اجتماعی همین دو گانگی سیاست دولت باعث نا هنجاری های متعدد اجتماعی شده است که میتوان از فقر، ازدیاد اعتیاد به مواد مخدر و خشونت های اجتماعی نام برد.

4- سیاست خارجی : سیاست خارجی مجموعه پالیسی و استراتژی است که بر مبنای منافع مشترک دولت ها اتخاذ و به رسمیت شناخته میشود . سیاست خارجی یک کشور در واقع ضامن منافع ملی آن در سطح بین المللی است . بنابر این چیزیکه که در سیاست خارجی محوری است همان منافع مشروع و مشخص یک کشور است که در سطح بین المللی باید ضمانت گردد.

پس منافع باعث اتحاد و هم پیمانی دولت ها میشود که مستلزم مسولیت هاو اصول است که طرفین مکلف به رعایت آن اند.آنچه که در این میان مهم به نظر میرسد شفافیت و صداقت طرفین در امر تامین منافع یک دیگر است و هر آن که شفافیت و صداقت لکه دار شود دیگر چیزی بنام منافع مشترک وجود نخواهد داشت . دولت افغانستان همانطور که در هیچ کارش صداقت و شفافیت ندارد در سیاست خارجی اش هم این فکتور ها را لحاظ نمیکند. این، موجب شده است تا منافع ملی افغانستان در سطح بین المللی به مخاطره افتد و متحدان بین المللی اش را از دست دهد .

بطور نمونه دولت افغانستان متحدین بین المللی اش را گاهی دوست و همکار خطاب میکند که بخاطر منافع مشترک به افغانستان کمک میکنند و گاهی هم به عنوان دشمنان افغانستان شناخته میشوند که بخاطر اشغال افغانستان کمر بسته اند و متهم به نقض قانون میشوند. کشمکش های سیاسی اخیر افغانستان با ایالت متحده از همین قماش اند. این نوع سیاست ها نتایج بسیار زیان بار را برای افغانستان بجا گذاشته است و هر روز که میگذرد هم پیمانان بین المللی اش بخاطر مبارزه با تروریزم را از دست میدهد و تروریزم قوی تر از گذشته قد راست میکند.

گذشته از دلایل ذکر شده که بصورت بسیار کلی بررسی گردید، بسا موارد دیگر هم مصداق چند لایه یی سیاسی در افغانستان است که هر کدام بحث جدایی را میطلبد. در نتیجه میتوان گفت که راهکار اساسی برای ثبات و توسعه در افغانستان تدوین پالیسی های هدفمند ، شفاف و فرا قومی است .

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس