جنگ و کشتار در شمالی
تمام حملات طالبان در شمالی بعد از تازه ترین پیشروی در 1996 توأم با جنایات گسترده علیه مردم غیرنظامی صورت گرفت. دوسیه پروژه عدالت افغانستان بر تعداد حادثات مشخص و نادر در ساحات ولسوالی های خطوط اول مثل بگرامی، کلکان، قره باغ و میر بچه کوت بخاطریکه گواهی های مفصل در از این جاها بدست دارد و بخاطریکه قربانیان این محلات شناسای شده است تأکید میورزد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اشاره: پروژه ی عدالت افغانستان، گزارش نسبتا خوبی درباره ی جنایات انجام شده در افغانستان در سال 2005 منتشر کرد. گرچه در اين گزارش هيچ اشاره ای به جنایات حاد علیه بشریت در زمان شاهان ديکتاتور افغانستان نشده است، اما با اين وجود، جزو معدود گزارش هایی ست که می توان به آن استناد کرد. اين گزارش متاسفانه تاکنون در سطح وسیع در اختيار شهروندان افغانستان قرار نگرفته است. کابل پرس? قسمت های مختلف اين گزارش را برای یادآوری جنایات انجام شده در افغانستان به مرور نشر می کند.
7.2 7.3 جنگ در شمالی در سالهای 1996 الی 2001 و قتل عام ها
در جریان جنگ در میدان شمالی، طالبان به طور منظم و سیستماتیک در جنایات ها علیه مردم غیر نظامی و نقض قوانین جنگ با توجه با حمایت سربازان hors de combat شرکت داشتند. این جنایات ها در تمام مدت این دوره ادامه داشته و در جریان و بلافاصله بعد از حملات اصلی طالبان تشدید می شد. جدی ترین جنایاتی که طالبان در شمالی به آن متهم هستند، عبارتند از:
ویرانی خود سرانه زیر بنا های شهری به شمول خانه ها، باغ ها و سیستم آبیاری
کوچ اجباری مردم غیر نظامی، شرکت داشتن در مهاجرت دسته جمعی 300000 نفر از میدان شمالی
توقیف های خود سرانه مردم غیر نظامی از میدان شمالی
قتل عام غیر نظامیان و مبارزان تسلیم شده
استفاده افراطی از قوا در بمباردمان های توپخانه ای بیشتر ساحات غیر نظامی، عامل بودن به تلفات اجتناب پذیر، خسارت زدن زیاد به زیربنا های غیر نظامی و کوچ اضطراری
مجموعه اسناد پروژه عدالت افغانستان شامل اظهاراتی می باشد که هر پنج نمونه جنایات را در بردارد. گرچه، تمرکز اصلی این اسناد به یکی از جنایات، در مورد قتل عام های غیر نظامیان و لشکریان تسلیم شده در جریان حمله بی ثمر 4-5 آگست سال 1999 (11 و 12 ماه اسد سال 1378 در جنتری فارسی) می باشد.
متن
شمالی یک منطقه ای می باشد که حدود هفتاد کیلومتر از حومه شهر کابل در جنوب تا دامنه های کوه سالنگ در شمال کشیده شده است. به دنبال تصرف کابل در سال 1996، آنجا مهمترین منطقه تلقی می شد برای اینکه تنها خط اولی بود که جبهه متحد مخالف طالبان می توانستند یک تهدید نظامی برای پایتخت بو جود آورند. گرچه، گذشته از اهمیت نظامی این منطقه، میدان شمالی یک مسکن اصلی انسانی با جمعیتی حدود 643000 در سال 1996 را شامل می شد.
رویارویی طالبان و جبهه متحد در میدان شمالی به طولانی ترین جنگ دوره طالبان تبدیل شد. این جنگ با تصرف کابل در سپتامبر 1996 توسط طالبان شروع شده و تا عقب نشینی طالبان از کابل در نوامبر 2001 ادامه یافت. هردو جناح بر سر منطقه شمالی در طول این دوره پنج ساله با هم درگیری داشتند. این جنگ بین دوره های حملات اصلی متناوباً واقع شده که در آن گاهی خطوط اول سریعاً حرکت می کرد و در دوره های بن بست که هردو جناح در آن در خطوط اول استاتیکی به اطراف شمالی ثابت قرارداشتند.
جنگ شمالی یک نمونه برجسته می باشد که در آن هردو سردسته های اصلی به روی مقدار اساسی منابع نظامیشان تمرکز می کردند. آنها هر دوجناح، شرح و تفسیر حادثات را انعکاس داده و نقل قول جنایات انجام شده توسط جانب مقابل را برجسته می کردند. هردو سمت در گیر در خطوط اول جبهه حضور داشته و سازمان های امداد رسان کمک های انسانی را انجام داده و زما نیکه آنها پی به دردناک ترین جنایات بردند آنها را محکوم می کردند. جامعه بین المللی بشکل گسترده ای طالبان را بخاطر "سرزمین سوخته" که یکی از اعمال جنگی آنها بوده و منجر به ویرانی زیربناها و اخراج اجباری مردم، گردیده بود محکوم نمودند.
تفصیلی از حادثات عمده
تمام حملات طالبان در شمالی بعد از تازه ترین پیشروی در 1996 توأم با جنایات گسترده علیه مردم غیرنظامی صورت گرفت. دوسیه پروژه عدالت افغانستان بر تعداد حادثات مشخص و نادر در ساحات ولسوالی های خطوط اول مثل بگرامی، کلکان، قره باغ و میر بچه کوت بخاطریکه گواهی های مفصل در از این جاها بدست دارد و بخاطریکه قربانیان این محلات شناسای شده است تأکید میورزد. این واقعات توضیح دهنده یک جزء از نمونه های جنایات قتل میباشد.آنها میزان مشخص حاثه را مشخص نکرده است. طالبان در مجموع 71 نفر مردم غیر نظامی را اسیر گرفتند و افراد نظامی جنگی را محاصره کرده بودند که در حادثه توضیح داده شده است. اگرچه تعداد کشته ها به نظربه نیروهای زیاد و قتل عام ها در نواحی خطوط اول در حمله سال 1999 به تنهای چندین برابر این تعداد میباشد. بطور مختصر اظهارات شاهدان عینی روی موضوع قتل عام تمرکز مییابد ولی این یک جزء از جنایات است که بدوام ویرانی ها و تخریبکاری های عمدی صورت گرفته است.
ولسوالی میر بچه کوت
در 3 ماه آگست 1999 یک گروپ طالبان تحت امر مستقیم قوماندان ارشد طالبان یک گروپ 11 نفر را که پرسونل میدان هوای بگرامی را در دشت چرچرک گرفته بودند قتل عام کردند.
قربانیان اسیر دستهایشان بسته به قتل رسیدند. در همان روز طالبان دو نفر سلمان را در نزدیکی میدان هوای و نه نفر اسیر دیگر را در دشت چرچرک به قتل رساندند.
ولسوالی کلکان
بعد از فروکش کردن حملات طالبان در 9 ماه سپتامبر 1999 طالبان 7 نفر افراد ملکی را در قچی مربوط ولسوالی کلکان به قتل رساندند. یک دسته از طالبان در تاک های که یک تعداد زنها در آنجا کار میکردند داخل شدند و زنی را بنام بی بی کشور زن غلام به سن 30 سالگی همراه دو زن دیگر و چهار طفل تیر باران کردند.
ولسوالی قره باغ
در 3 ماه آگست 1999 ساعت 11 بجه قبل از ظهر یک گروپ از طالبان در قریه الله رام مربوط ولسوالی قره باغ داخل شدند و 16 نفر را بسته کرده به دریای خشکیده نزدیک قریه بردند و همین دسته از طالبان همه این 16 نفر را تیرباران کرده به قتل رساندند. این قریه تا آنزمان آسیب ندیده بودند.
ولسوالی میر بچه کوت
در جریان یک روز اشغال مرکز ولسوالی میر بچه کوت در 2-3 آگست 1999 گروه طالبان با فیر کلاشینکوف در حدود 26 نفر غیر نظامیان را در خارج دفتر ولسوالی در منطقه کود کیمیاوی به قتل رساندند. مردم در جستجوی اقوام گمشده شان بودند که نا گهان جسد آنها را از مرکز ولسوالی بعد از عقب نشینی طالبان در ساعت عصر روز پیدا کردند. و آنها توانستند که شناسای کنند که اکثر آنها باشندگان منطقه و ملکی بودند. طالبان خود سرانه این قربانیان ملکی مرد را درجریان اشغال میر بچه کوت اسیر گرفتند. شواهد بیان میکنند که آنها همچنین گروپ 16 نفری را در کابل برای چندین ماه بعد از عملیات گرفتار کردند و مورد شکنجه، ظلم و بد رفتاری قرار دادند که شامل لت و کوب شدید و دوامدار بود.
سلسله دستورات وشامل بودن افراد کلیدی طالبان
قوماندان ارشد ساحوی طالبان در شمالی در جریان حملات 1999 ملا دادالله قوماندانان که از سرک نو طرف بگرامی پیشروی میکردند قومانده میداد و ملا فاضل قوماندانان که از سرک کهنه طرف میر بچه کوت پیشروی میکردند قومانده میداد. زیرا قوماندانان در ساحه مستقیمآ نیروها را در انجام جنایات رهبری میکردند. این دو نفر (یعنی ملا داد الله و ملا فاضل) مسئوولیت عمده را بدوش دارند. یک شاهد عینی که با طالبان میجنگید بطور مشخص پای ملا فاضل را به حیث رهبری کردن بی دلیل و ویرانی زیر بنا های ملکی به میان کشیده است. در 10 ماه آگست 1999 این قوماندانها با ملافاضل در نزدیک خط اول در میر بچه کوت تشکیل جلسه کردند و او مستقیمآ خرابی های خانه ها و دوکانها را در محل مشاهده کرد. ملا فاضل ویرانی و خرابی ها را رهبری میکرد.
در نوامبر 2001 ملا فاضل توسط نیروهای آمریکای گرفتار شده به زندان ایالات متحد رفت.
ملا برادر که معاون لوی درستیز بود شخصا در رابطه به دستور و مشاهده کردن قتل 11 نفر از پرسونل میدان هوای در دشت چرچرک در 3 ماه آگست 1999 متهم گردیده است.
قتل عام در ولايت سرپل
طالبان بلند رتبه ای که مستقیماً در پنج قتل عام دست داشتند عبارتند از: ملا عبدالمنان حنفی، قوماندان خط اول، امین الله امین، معاون وی، ملا عبدالستار لنگ، یک قوماندان ارشد، ملا ولی جان، یک والی و قوماندان ساحوی. قوماندان های ارشد طالبان توسط تعدادی از قوماندان های محلی وابسته به طالبان که آگاهی کامل از قتل عام ها و مرتکبین آن داشتند، در عملیات کمک می شدند به عنوان مثال در دستگیریهای دسته جمعی و در کشتار غیر نظامیان همکاری داشتند.
يكشنبه 7 مارس 2010
قتل عام در مزار شریف
تقريباً بلافاصله بعد از اينكه طالبان كنترل شهر را گرفتند، والي جديد طالبان بنام ملا منان نيازي خطبه هايي را در تمام مساجد شهر ايراد كرده و تهديد به خشونت عليه هزاره ها به انتقام كشتار زندانيان طالب در سال 1997 نموده و به آنها اخطار داده كه بايد به مذهب سني حنفي روي آورده و يا شهر را ترك كرده و يا با پيامدهاي آن مواجه شوند و هر كسي كه از هزاره ها حمايت كند را تهديد به مجازات كرد. طبق گزارش در يك سخنراني ديگر وي بيان داشت: "هزاره ها مسلمان نيستند. آنها كافر هستند. هزاره ها نيروهاي ما را اينجا كشتند و اكنون ما بايد هزاره ها را بكشيم."
پنج شنبه 4 مارس 2010
جنایات گروه طالبان
هسته رهبری طالبان بیست و دو عضو شورایی داشت که عمر رهبرشان بود. طالبان ساختارهای نظامی و مدنی خود را به خوبی گسترش داده بودند و ساختار آشکار کنترل و فرماندهی داشتند./ در حالیکه جنگ برای به دست گیری دیگر مناطق کشور ادامه داشت، طالبان در کابل اداره بسیار ظالمانه برپایه دستگاه استخباراتیش ایجاد کردند. سازمان اصلی توسط قاری احمدالله اداره می شد که خارج دفتر سابق خاد در صدارت عمل می کرد. در اکتبر 1997 رهبر طالبان، ملا عمر، نام دولت اسلامی افغانستان را به امارت اسلامی افغانستان مبدل کرد.
چهار شنبه 24 فوريه 2010
جنایات دیگر شورای نظار، گروه اسلامی حکمتیار، گروه وحدت، اتحاد اسلامی و جنبش اسلامی
کابل سالهای 1992 الی 1996
جمعه 19 فوريه 2010
جنایات گروه وحدت و جنبش اسلامی
دور جدید انتقام گیریها در کابل در سالهای 1992 الی 1995 انجام شد. در مزار شریف، خشونت های فرقه ای بعداً آغاز شده اما زیاد طول کشید تا دوره قتل عام های مهم در سال 1997-1998 و بعد از آن. غیر نظامیان هزاره در میان قربانیان این دوره از خشونت ها بودند. اما قوماندان های جنایتکار حزب وحدت آشکارا در ارتکاب جنایاتها و خشونت ها شرکت داشته و به این اعمال ادامه می دادند.
جمعه 19 فوريه 2010
قتل عام و تجاوز جنسی دسته جمعی در افشار، 10-11 فبروری 1993
وزیر دفاع وقوماندان اعلی دولت اسلامی در آن زمان در عملیات افشار احمد شاه مسعود بود. وی تمام مسوولیت برنامه ریزی و دستور دهی عملیات های نظامی را داشته است. وی مستقیماً قطعات جمعیت اسلامی و به طور غیر مستقیم قطعه اتحاد اسلامی را کنترل می کرد.
پنج شنبه 11 فوريه 2010
بمباران کابل و ادامه جنایات جنگی
گرچه راکت باران کابل توسط حزب اسلامی به طور عموم کورکورانه بود، سه دسته هدف که قوماندان های حزب اسلامی علیه آن بمباردمانهای خودشان را رهبری میکردند، وجود داشت. بیشتر این اهداف در داخل و یا اطراف مناطق غیر نظامی موقعیت داشت.
دو شنبه 8 فوريه 2010
جنایات در رژيم برهان الدین ربانی
شورای نظار بر کوه آسمای، (کوه تلویزیون) با پوسته رادیو تلویزیون، کوه رادار به معنی اینکه رهبران هدایت میداد تا راکت ها و بمب ها در کجا می افتد کنترول داشت. طبق اظهارات قوماندان کندک پوسته عمومأ در مدت سه ماه در سه ماه تحت فرمان گل حیدر بعضی اوقات توسط با به جان اکمالات و تبادله نیرو میشد.
شنبه 6 فوريه 2010
جنایات شبه نظامیان و گروه نظامی حکمتیار و خالص در زمان نجیب الله
عقب نشینی روسها و زمان پس از آن/ آویزان کردن زندانی ها از دست شان در یک جوره حلقه آهنی که در سقف اطاق بود، لت وکوب اکثراً توسط چوب چماق، شوک برقی، محروم نمودن از غذا و خواب، محبوس کردن در اطاق یا کوته قلفی کـردن، سوء استفاده جنسی، شکنجه روانی، بود. مدت و زمان اساسی شکنجه از طرف شب بود.
جمعه 5 فوريه 2010
جنایات در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، کارمل و نجیب الله
از جنوری 1980 الی فبروری 1989 / حسام رئیس استخبارات نظامی بود و کار مدیریتی را انجام می داد و فرمان صادر میکرد. عبدالله فقیرزاده معاون اپراتیفی بود و فرمان ها را اجرا می کرد و عملاً پروگرام دستگیری و شکنجه آنها را هدایت می کرد. وی بسیار ظالم بود. وی به مار کبرا مشهور بود. بعد از این وظیفه وی والی قندوز شد.
چهار شنبه 3 فوريه 2010
جنایات حکومت های وابسته به شوروی
نقض حقوق بشر بین المللی و قوانین انسانی در سال 1978 الی 1992 / علیرغم شرارت زیاد و جنایات بی شمار، این دوره کمترین اسناد جنگ را دارا می باشد. افغانستان از بیشتر قسمتهای جهان مجزا بوده و خبرنگاران خارجی کمی به این کشور دسترسی داشته اند، و اخبار حادثاتی که خارج از کابل به وقوع پیوسته به آهستگی در خارج از کشور جعل می شد. در نتیجه، بیشترین اطلاعات همراه پناهندگان که شروع به گریختن از کشور نموده بودند، انتقال یافت. آن عده که توانایی داشتند به اروپا، آمریکا و یا دیگر کشور ها گریختند و هزاران نفر دیگر در پاکستان و ایران مسکن گزیدند./ پروژه ی عدالت افغانستان
دو شنبه 1 فوريه 2010
پيامها
11 مارچ 2010, 03:28, توسط tareq
bagrami nee balke bagraam ast een do saha dar do goshaye kabul qarar darad
ok
12 مارچ 2010, 00:02, توسط Bina
درزمان نادر غدار افراد وحشى از دوطرف ديورند با اسلحه و بشتيبانى انكليس ها بالاى مردم شمالى حمله كردند. برعليه قتل عام بى نا موسى كه انها كردند و بعضى از ناموس مردم را دزديدند و در باكستان بردند و فروختند.اولاده ان نا موس فروشان بار ديكر به همان طريق هجوم اوردند.اين بار مردم قهرمان شمالى وديكر اقوام برادر افغانستان
تحت قيادت راد مرد بزرك قهرمان ملى ما احمد شاه مسعود,جواد دندان شكن دادند.انها اين شكست شمالى را تا اخر عمر فراموش نخواهند كرد.كرجه قواى منظم باكستان و تروريستان بينل المللى توانستند بى ناموسى هايي بكنند ولى ولى اين بار درس عبرت راهم كرفتند.به اين سبب شمالى خاك جشم دالخورها و مزدوران ديورند انها است.ولى كرزى اشتباه كه كرد كه مردم شمالى را از تمام وزارت ها ووزارت خانه ها راند. و بيوسته تمام تلويزيونهاى افغان ملتى از داخل و خارج تبليغات برعليه مردم شمالى و بردران بنجشيرى انها دارد جه مسكينيار جه خطاب وغيره.طالب فاشيست ساخته وبافته سازمان استخبارات باكستان و القايده ميباشد و دشمن دين و مزمب مردم ما است .مردم شمالى در مقابل هسج فاشيستى تسليم نخواهد شد و جواب خواهد داد.بينا
16 جنوری 2012, 21:54, توسط عبدالصمد
مردم پنشیری ها خیلی مکارانه و زبونان خل سلاح نشد اگر این دفعه حکومت دست امارت اسلامی قرار گیرد کوللی موهمات را بالای شانه تان تا خود کابل خواهیم اورد . شوما برای سقوی خوب استید .
16 جنوری 2012, 21:55, توسط عمر زی
جنگ جنگ است در جنگ نکل بخش نمیشود.
احمد شاه مسعود که خود را شیر پنجشیر مینامید از کشتار ما پشتون ها دریغ نکرد و ما که نو بت را گرفتیم باز زور خود را هم به مسعود و هم به طرفداران مسعود نشان دادیم. اونطور روز را سر اش اوردیم که باز فراموش نکنند
حتی باغ شا را از زیشه کشیدیم تاک هایش را از ریشه کشیدیم ما فکر کردیم که اقتصاد اینها را باید خراب کنیم تا دوباره بر علیه ما جنگ نتوانند.
تو در بین ما نفاق انداختی یک را طالب جور کدی و یک را پاکستانی . یکی را هم دیگه ما پشتون هستیم بخاطر تاریخ خود بخاطر وطن خود میجنگیم.
اصلا افغانستان از ما است شما همه محاجر هستید چندین صد ساله تاریخ داریم ما فتو حات داشتیم مگر احمد شاه بابا این قهر مان تاریخ افغانستان را شما نمیشناسید از کجا تا به کجاه سر خدات افغانستان را رسانیده بود.
شما را روس ها بقدرت رساند اگر نه سنه شما را کس نمیخواند نفس خود را احتاط کرده میگرفتیت حالا هر کدام تا پادشاهی دوا میکنید باز یگدفعه همین خارجی ها خارج شوند باز زور خود را به شما فارسی ها بیعقل نشان میدهیم
ما را هم باز پختانه میگو یند ما زور خود را به نا تو نشان دادیم ما زور خود را به تمام دنیا نشان دادیم او به تو باز نشان میدهیم تو یک کمی معطل بکو باز به داد شما میرسیم.
چرا شما از ملا محمد عمر مجاهد بد میبرید بخاطری که او حکومت پشتون را اورده بود و او از حقوق حقه پشتون دفاع کرده بود و او حق دارد از ملک و وطن پدری خود دفاع کند شما چه کاره هستید و شما را به افغانستان چه غرض است برو شو له خود را بوخو او پرده خود را بکو حکو مت فدرالی میخواهی پشتون مگر زنده نباشد که تو حکومت فدرالی جور کنی ولا یک میخ هم که در خانه ما نماند از پیش ما اگر جان خود را لا خلاص کنی.
پشتون در تمام نقاط افغانستان است باز هم میگوم در تمام نقاط باز برای کوچی ها خواهد گفتیم که بروید گوسفندان خود را بیچرانید شتر ها را هم سر تاک های شمالی هزاره ها را کوچ بدهید او اصلا چراگاه های کو چی ها بوده شما به زور خود گرفته اید و قبر ستان های ما موجود است شما خراب کرده اید منافق ها فارسی ها
23 جنوری 2012, 14:11
اشتبآ بزرگ ونابخشودنی مسعود این بود که > با گرفتن کابل و مقاومت گلبیدین یا همان رقاصه های دیورند انگلیسی - نخواست که دیورندیهارا تا پنچاب تعقیب نماید و او میخواست که به پشتونها اینرا ثابت نماید که هدفش جنگ ضد پشتونی ویا انتقام جویی از دوران حبیب الله کلکانی نیست- اما او یعنی مسعود بزرگ هرگز تاریخ را فکرکنم مطالعه ننموده بود و نمیدانست که قبایل بیفرهنگ به هیچ اصلی از انسانیت و مردانگی پاپند نیستند و خصلت اجدادی شان همین است که از پشت خنجر میزنند.
با این سازش ونرمش مسعود در مقابل پشتونها - مسعود زمان را ازدست داد و با از دست دادن زمان دو قوم بزرگ هزاره و ازبک را نیز از دست داد و درین جنگ ناجوانمردانه فقط تاجیکها - هزاره ها و ازبکها قربانی شدند و پشتونها توانستند با زیره کی یکی پشتیبانی از مزاری یعنی گلبیدین و دیگری با پشتیبانی از مسعود یعنی سیاف - آتش جنگ را سعله ور ساخته و بالاخره مزاری توسط گلبیدین و مسعود هم توسط سیاف نامردانه ترور شدند.
منبعد باید مردمان تاجیک - ازبک و هزاره هرگز چنین اشتبایی را ننمایند و خود تماشاه گر قتل عام خویش نشوند .
16 جنوری 2012, 22:02, توسط پنجشیری
درود و سالم به همه
برادران تاجک ازبک و هزاره بیبینید نیت پشتون ها را این روشنفکران پشتون است این اهداف پشتون است
اگر باز هم نیت و اتفاق و اتحاد نکنید و یک پارچه مثل مشت اهنین شده بدهن این عوامل پاکستانی نزنید براستی روزی را سر شما و فرزندان شما خواهند اورد که باز خدا بحال شما گریه خواهند کرد.
17 جنوری 2012, 02:10, توسط cdf
عمرزی : زنده باشی با این چتییات نوسیت .
آنلاین : vc
17 جنوری 2012, 06:24, توسط نادر
نتنها که "اين گزارش متاسفانه تاکنون در سطح وسیع در اختيار شهروندان افغانستان قرار نگرفته است" بلکه به دسترسی دادگاه بین المللی دنهاگ نیز قرار نگرفته است.
کمیسیون (نامستقل) حقوق بشر افغانستان با هزاران قربانی جنگ مصاحبه کرد، پرونده ها ساخت، اما بانوی مکتب ساز ما عوض اینکه این پرونده ها را به دادگاه بین المللی دنهاگ تسلیم دهد، همه را سربسته به باداران امریکائی اش سپرد. امریکائی ها هم هرگاهی از آن بحیث ابزار فشار بالای جنگسالاران استفاده میکند.
در ضمن درین اواخر سروکلهء بانوی مکتب ساز ما از حزب حق وعدالت به رهبری حنیف اتمر برآمد.
17 جنوری 2012, 14:04, توسط شمالی وال
امید وارم موفق باشید.
اقای پختا نه من بسیار متئسف هستم که شما با منطق حساسیت داشته همان کلتور کوچی گری خود را تعقیب نموده سال ها است که بشکل وحشی زندگی دارید این شما هستید که همه مشکلات را دامنگیر مردم افغانستان نموده اید.
این مملکت سرا پا ویران را شما چندین مراتبه است که فروخته اید چندین مراتبه شاه شجاع مگر از شما نبود
خر محمد تره کی از شما نبود عمر کور این خو نخوار بین المللی از شما نیست کرزی وطن فروش از شما نیست
همه وطنفروشان از شما است که وطن را به باد فناه داده است هنوز هم انتقاد تو متو جه ما است ای نعلت به وجدان که شما دارید ای نعلت به قضاوت که شما دارید.
پاکستان بد ترین کشور دنیا است شما از بیشرمی خجالت نکشیده و به پاکستان خودرا وطن را ناموس را همه چیز را فروختید.
ایا پاکستان دوست شما است او بی منطیق ها پاکستان کوشش میکند منحیث سپر دفاعی از شما استفاده کرده از امریکا و هند باج گیری نماید.
شما اینطور یک بیعقل طایفه هستید من فکر میکنم که شخص عمر زی از جمله کادر های شما بوده و مرام شما را تشریح مینماید.
نعلت به ملا عمر کور شما.
17 جنوری 2012, 16:23, توسط ن.ب
لعنت خدا بر اين قبيله مزخرف كه بغير خون ريزى و بيناموسى جيزى ديكرى را ياد ندارند. تعصب,خونريزى جور و دزدى از نسل ترياك و هيرويين دارد از نسل به نسل انتقال ميكند.بدران انها جنايت كردند امروز اولاده ان خيل مزخرف خون ميريزند.اين همه براى اينست كه در ديره هاى خود بزركان از جنايات خود بر عليه اقوام برادر به افتخار براى كره ها قصه ميكنند و انرا علامت غرور براى خود ميدانند و اطفال انها فكر ميكنند كه بدران شان اين جنايات را كرده اند و به ان افتخار ميكنند,براى ما هم همين نورم است.
طالب با كارد كله ميبرد و اطفال درانجا حضور دارند و تماشاميكنند,فكر كنيد اين طفل كه كلان شد؟
نه تنها در شمالى, بار بار اقوام برادر را از تيغ كشيدند.امروز باز كارد در كلوى اقوام غير بشتون تو سط همان بشتونها رسيده است.محقق درست كفته كه امروز تشويش از جان و مال عزت قوم خود داريم مباداكه باز بشتونها به كشتار وحشيانه مانند سابق ببر دازند. انها از جها ر طرف مسلح شده اند و تحت نام بشتونوالى همه يكى هستند.طالب مسلح, كلب الدينى ها مسلح و او غان ملتى ها تمام ماشين دولت امرزى در اختيار شان است.هر لحظه ميشود خون اقوام برادر راكه سلاحهاى خودرا تسليم كرده اند,بريزند.كدام كرنتى وجود ندارد.به خصوص براى كشتن و نا بودى اقوام غير بشتون همه متحد هستند و خون ميخواهند و تشنه به خون هستند.اين تشنه كى حيوانى را انها باربار به نمايش كزاشته اند.
انها اقوام برادر كشور را امده از خارج ميدانند.مسكينيار از طريق تلويز يون او غانملتى خود كفت كه دوستم اكر حق ميخواهد برود به اوز بكستان.اين جه معنى دارد.اين دانسته شان از نادان هزاره هم نا دانتر است.
17 جنوری 2012, 21:15, توسط tanwer
این قوم سر کش همیش از دولت مقتد ر افغانستان سرکشی نموده است مثل کلا کانی دزد سری گردنه که اخر هم بسزای اعمال شان رسید . بشما نان دادیم جای دادیم این قدر نمک حرامی هم برای تان خوب نیست .
اگر دولت دست افغانهای اصیل قرار گیرد باز شمارا ادب خواهد کرد .
19 جنوری 2012, 17:10, توسط ادم خان
کلاکانی دزد سر گردنه /سقوی بیش نبود اورا ده حکومت چیکار کار باید به اهل کار داده شود و میشود ان روز امدنی است .
19 جنوری 2012, 17:57
نامته آدم ماندی و گپ اوغانی میزنی ! تا ابد این دو با هم جور نامده و نمی آیه و نخاد آمد !! یا آدم باش یا اوغان !!
16 مارچ 2012, 12:41
او اوغان غول
کلکانی مردانه وار امان الله عبدالرحمانزی را تا قندهار و از آنجا تا به نزد بادارانش به ایتالیا فرار داد.
اما بازهم دسیسه انگلیس و سوگند اوغانی یعنی مهر و تاپه قران توسط مزدوران انگلیس که آن عیار به خدا و کتابش باور داشت - او را واداشت که بیاید و با نادر از در مذاکره بیش آید.
اما او نمیدانست که اوغان - آدم و مسلمان نیست - وخدا را شکر که مسعود دانست که اواغن - اوغان است- شمار را آنقدر دمباند که هم مزدوری تانرا به رسوایی جهانی کشید و هم باداران امروزی تانرا به چالش کشیده بعد از مرگش شما وباداران انگلیسی -امریکایی و پاکستانی تانرا سر در گم ساخته با وجودیکه همه قدرت و اقتصاد و دولت را در اوغانستان - باداران تان برایتان اعطا نموده - باز هم همدیگر را به گفته جوبایدن بادار تان - دوستانه مردار میکنید.