«اول استشاره، بعد استخاره»
حامد كرزي، صبغت الله مجددي را چندان تحويل نگرفت و حتا برخلاف معمول، از دستبوسي او نيز خود داري كرد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
صبغت الله مجددي مردي كه براي به قدرت رسيدن دو بارهي حامد كرزي «استخارههاي بسيار» كرد و به گفتهي خودش از "طرف خداوند به او اشاراتي شد" كه به كرزي رأي بدهد، حالا حكومت كنوني به رياست حامد كرزي را متهم به فساد و حمايت از فاسدان كرد و به گونهي اعتراض استعفايش را از مقام رياست مجلس سناي كشور اعلام كرد.
مجددي روز گذشته در نشست آغاز به كار دور بعدي شوراي ملي با استقبال سرد كرزي روبهرو شد.
حامد كرزي، صبغت الله مجددي را چندان تحويل نگرفت و حتا برخلاف معمول، از دستبوسي او نيز خود داري كرد.
و اما هنگامي كه حضرت مجددي براي دعاي پاياني اين نشست فراخوانده شد، در اظهارات گلايه آميز، از اين كه از او فقط به عنوان يك "دعا خوان" ياد ميشود، لب به شكوه گشود و گفت كه او "چه كارهايي كلاني كه نكرد"؛ اما امتياز اين همه كارها همين است كه حالا مقام او را تا سرحد "يك امام مسجد" پايين آورده اند كه فقط براي دعاييهي پاياني يك همايش فراخوانده ميشود و بس.
آن گونه كه از سيماي مجددي معلوم ميشد، آدم، به خوبي در مييافت كه او تمناي سهم بيشتري را در بدل استخارهيي كه انجام داده بود، دارد و تنها ولايتي كه براي فرزندش سهميه داده اند نبايد به آن بسنده مي شد؛ بنا بر اين، او به صف منتقدان حكومت پيوست و از گسترش فساد و بيتوجهي در اين زمينه، انتقاد كرد و گفت: «امروز شکایت مردم از فساد اداری است و از عدم امنیت است. هر دوی این کار بسیار آسان خواهد بود؛ اگر حکومت و دولت کسانی را كه به فساد اداری دست میزنند، به پنجهي قانون بسپارند، اصلاح میشوند.»
مجددي افزود: «آیا شما دیده اید که حکومت چند نفر از ولسوالان، قوماندانان، والیان، وزرا و از کسانی که متهم به فساد اداری هستند را به محاکمه و تحقیق سپرده است؟ خود ما حمایت میکنیم این ها را.»
او همچنان ضمن اعلام استعفايش از رياست مجلس سنا، گفت: «این آخرین مجلسی است که با شما میباشم. از همین حالا استعفای خود را به حضور جلالت مآب ريیس جمهور و شما وکلای ملت تقدیم میکنم. بعد از این، من ريیس مجلس مشرانو جرگه نیستم.»
مجددي خاطر نشان كرد: «به عنوان یک آدم عادی و درویش در خانهي خود می خسپم. چرا که هر قدر کوشش کردم، هر قدر خواهش کردم، سخت گفتم، نرم گفتم، نصیحت کردم، کسی عمل کرد؟ که نکرد، حالا وقتش رسیده که من باید استعفا کنم.»
در اين شكي نيست كه برخورد ها و تلقي ها به روي تجربه ها آشكار شده كه خواستگاه ها و فلسفهي حضور شان در مناسبات سياسي سياسيون ما در اين كشور چگونه و از كدام ماهيت بهره مند است. سياسيون ما همواره نوع نگاه و موضع شان را به جايي و مكاني، به موازات امتيازات و سهم شان از آن آدرس حالت مي دهند و اگر اين موقعيت حتا در امتداد يك رابطه صميمي چندين ساله هم همراه باشد در دم، چهره ديگر را به خود مي گيرد. اينجاست كه شما ديگر نشانهيي از آن محبت ها و پسر و برادر خواندگي نمي بينيد و همه چيز ها ختم شده اعلام مي گردد. برخورد ديروزي حضرت صبغت الله مجددي مصداق ارجمند اين گونه ديگردسي ها در كشور است كه از بسامد و تكرار كمي ندارد.
در اين فرصت كوتاه به جناب ميخواهم عرض كنم كه هنگام استخاره براي رأي دادن به حامد كرزي، آيا اين ضرب المثل معروف را به ياد داشتيد كه: «اول استشاره، بعد استخاره» يا چطور؟
شما كه خود را به عنوان پير و مرشد در جامعه جا زده ايد، آيا نميدانستيد كه مردم ديگر از حكومتي كه شما حالا فقط به خاطر تأمين نشدن منافع شخصي خود از آن ناراض هستيد، مردم اين حكومت را نميخواستند و از آن بيزار بودند.
حضرت صاحب! آيا به ياد داريد كه در گرماگرم پيكارهاي انتخاباتي، با اعلام حمايت از حامد كرزي گفتيد: «ما بسیار دقت کردیم، استخارههای بسیار انجام دادیم و بسیار کوشش کردیم که به کسی رای دهیم که برای آیندهي افغانستان مفید باشد. بعد از تحقیق و مباحثه بسیار و سنجشهای عجیب و غریب، آخر به همین نتیجه رسیدیم که کرزی با آن که اشتباهاتی در گذشته داشته؛ اما دیگر آنها را تکرار نخواهد کرد.»
به هر رو، نتيجهي آن همه استخارههايي كه شما انجام داديد، همين بود كه با حمايت از حكومت فاسد، اكنون توان تحمل چند ماههي آن را نداريد و آيا نتيجهي استخاره همين بود كه جايگاه شما تا سرحد "يك امام مسجد" تنزيل بيابد و شما مجبور به كنارهگيري از مقام تان شويد.
جناب حضرت! مگر اين بازي با سرنوشت مردم نيست كه شما از آدرس، يك رهبر روحاني و چه چه و با استفادهي ابزاري از دين و مذهب براي به ميان آمدن حكومتي «استخاره» كرديد كه بر بنياد اظهارات خود تان، اين حكومت عملاً از عناصر آلوده به فساد حمايت ميكند.
آخر چرا، مردم بيچارهيي را كه ميخواستند براي نخستين بار دموكراسي را تجربه كنند و سرنوشت شان را خود شان رقم بزنند، به مسخره گرفتيد و آنان را دستخوش امتيازگيريهاي خود كرديد.
و حالا براي فريفتن بيشتر مردم از فساد و نابسامانيها در حكومت حرف ميزنيد.
شما با اين هم بسنده نكرديد و به انتصاب حامد كرزي كه در نتيجهي تقلب گسترده در انتخابات، بار ديگر بر اين ملت تحميل شد، رنگ مشروعيت و ديني بخشيديد و گفتيد: «چه بسیار قدرتها و مردم تلاش کردند تا کرزی ريیس جمهور نشود؛ ولی دیدند که خدا چگونه تلاشهای آنها را خنثا کرد و آنها را ذلیل و کرزی را عزت بخشید.»
بلي، اين كه به باور شما كرزي را خدا عزت بخشيد و كساني را كه او را نميخواستند، ذليل ساخت، پس حالا ميتوانيد بگوييد كه مقام شما را چه كسي به اين سرحد رسانيده است كه از آن راضي نيستيد.
پيامها
21 فبروری 2010, 01:24, توسط Bina
خوب اينكه به كه راى داد كار خودش است .كرجه رييس بيدون راى تعين شد.به بوجى بوجى تقلب شد.ولى صحبت اخر اين كفتار بير خيلى نفرت انكيز بود كه دراسم تحليف سلطان تقلب كرد.انجا من جهره حيوانى اين شيخ الشياطين را ديدم.ميكو يند مرغ كم ....
21 فبروری 2010, 02:21, توسط قاضی زاده
صبغت الله مجددی آدمی است خودپرست و خودبین. وقتی که در جلسه دیروز پارلمان کسی تحویلش نگرفت برآشفته شد و سخن از استعفا کردن زد.
من هنگامی که سخنان مجددی را شنیدم به حال سیاست مداری در افغانستان دلم سوخت. آخر آن سخنانی که مجددی زد امکان دارد از سوی یک سیاست مدار به معنای واقعی زده شود؟
کشور ما سرزمین عجایب است. نه فرهنگش به فرهنگ می ماند نه سیاستش به سیاست و نه زبانش به زبان. زبان فارسی هنگامی که به کشور ما می رسد خود را باید پایبند"مصطلحات ملی" بداند و اگر چنین نبود باید مجازات شود!!
در کشور ما کارشناسان زبان فارسی هم اشخاص بی سوادی همچون حبیب الله رفیع و سمیع رفیع و اسماعیل یون هستند که هیچ سررشته ای در این زبان ندارند. علاوه براین که سرشار از عقده های ناگشوده قومی هستند.
با توجه به این احوال، مایه تعجب نیست که سیاست مدار ما شخصی روانی و دیوانه همچون صبغت الله مجددی باشد.
28 فبروری 2010, 03:08, توسط jawid
برادر توهم راست می گویی.
www.98764211.persianblog.ir
کی میشود که مردم ما بپاخیزند و با رای شان انسانهای فرهیخته را بجای شیطان صفتان برگزینند.