تحلیل اوغانی حوادث اخیر کابل !
وقتی تمام مسایل کشور مورد تحلیل و تفسیر " اوغانی " قرار میگیرد، و تیوری توطئه منطق برنده و حاکم فلسفۀ اوغانیست! پس نظر بناغلی نرنگی، هم قابل پذیرش عقل اوغانی است.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آيا په کابل پرونی بريد طالبانو کړی؟
حاذق نرنګی 19.01.2010 19:09
ګران هيوادوال خبر دي چې پرون د کابل په زړه کې د جمهوري رياست ماڼۍ ته څيرمه د رسنيو په وينا د طالبانو له خوا په دولتي ودانيو يو بې ساری بريد تر سره شو.
دا بريد په داسې مهال په کابل کې تر سره کيږي چې د افغان حکومت د لندن کنفرانس په مخکې لري، او د افغانستان د امن خرابونکي، شمال ټلواله او د هغوي امنيتی ځواکونه (ملي امنيت) دغه کنفرانس په هر ډول چې وي ناکامول غواړي. دوی په دې حساسه شيبه کې په کابل دا بريد تر سره کړ، چې کرزی په خپل تصميم کې دوه زړی کړي او نړيوال هم چې طالبانو سره خبرو ته چمتو شوي وو او د هغو د ځينو مشرانو د تور ليست څخه د لرې کولو هوډ يي درلود هم په خپل تصميم پښيمانه کړي.
داسي کارونو له څو کالو داسې کارونه کوي، کله چې حکومت د طالبانو يا اسلامي حزب سره دخبرو موضوع راپورته کړي، نو بيا سمدلاسه په کابل کې داسې پيښې کيږي.
ايا يو سليم عاقل به د طالبانو له خوا په دغه ډول پراخه بريد د کابل په زړه کې ومنلای شي؟ په کابل کې هر پښتون مشکوک دي، هلته لوړپوړي دولتي پښتانه چارواکي د ملي امنيت له خوا داسې څارل کيږي لکه ټول پښتانه چې غله، انسان وژونکي، داړه ماران او تروريستان وي، نو دغلته طالبان څرنګه ورسيدل؟ او که ومنو چې دغه کار طالبانو کړی دی، نو بيا خو طالبان له دولتي امنيتی چارواکو څخه په کابل کې ډير ځواکمن دي. ملي امنيت يوه خورا خطرناکه د افغانستان، اسلام او پښتنو ضد شبکه ده، چې په هيچا يي زړه نه سوزي. هغوي په بشپړ ډول د شمال ټلوالی په کنټرول کې دي او د شمال ټلوالې له ښيګڼو پرته نور هيڅ ورته اهميت نه لري، او د شمال ټلوالي اړيکي خو له ايران او روسې سره هر چا ته بربنډه ده.
آیا حملات دیروز را برکابل طالبان انجام داده اند؟
هموطنان عزیز خبر دارند که دیروز در قلب کابل، و در کنار ریاست جمهوری به قول رسانه ها از طرف طالبان برساختمان های دولتی حملات بی مانندی انجام گرفت.
این حمله در زمانی در کابل انجام می گیرید که حکومت افغان کنفرانس لندن را در پیش رو دارد، و ائتلاف شمال که مسوول خراب کردن امنیت افغانستان است، و نیرو های امنیتی آنها (امنیت ملی ) به هر طریق ممکن خواهان ناکام سازی کنفرانس لندن اند.
آنها (شمالی تلواله) از چند سال بدینطرف دست به چنین اعمالی میزنند. هرزمانی که حکومت موضوع گفتگو با حزب اسلامی یا طالبان را به میان آورده است، دفعتا چنین حوادثی در کابل اتفاق می افتد.
آنها در لحظاتی برکابل حمله کرده، کرزی را در تصمیم اش دو دله ( متردد) ساختند، و جهانیان هم برای گفتگو با طالبان آماده شده بودند و میخواستند اسامی بعضی سران آنها (طالبان) را از لیست ساه حذف کنند، پیشمان ساختند.
آیا یک عقل سلیم چنین حملۀ وسیعی ایرا از سوی طالبان در قلب کابل پذیرفته میتواند؟
در کابل هرپنبتون مشکوک است؛ در آنجا تمام مقامات عالیرتبۀ دولتی پبنتانه از طرف امنیت ملی چنان تحت نظر اند مثل اینکه تمام پبنتانه دزد، آدم کش، داره مار و تروریستان باشند، پس طالبان چگونه به آنجا رسیدند(به کابل) رسیدند؟ و اگر فرضاَ بپذیریم که این حمله از طرف طالبان صورت گرفته پس آنگاه طالبان قوی از نیروی های امنیتی دولت هستند.
امنیت ملی، یک شبکۀ بسیار خطرناک، دشمن افغانستان، اسلام و پبنتانه است، که دل سوزی برهیچ کسی ندارد.
آنها به طور کامل در اختیار ائتلاف شمال اند و به جز بهبودی ( بنیگنو) ائتلاف شمال هیچ چیز دیگری برای شان اهمیت ندارد، و روابط ائتلاف شمال با روسیه و ایران برای همگان واضح است.
منبع : سایت تول افغان.
آنچه در بالا مطالعۀ کردید؛ برگردان حرف به حرف نظریات کسی است در رابطه به حوادث خونبار کابل.
بنده همانگونه که عنوان این مطلب میگوید، این طرز تلقی را تفسیر و تحلیل اوغانی حادثۀ کابل، و حوادث مشابه آن میدانم.
زیرا آنانی که در کابل مورد حمله قرار گرفتند، شهریان کابل بودند و فروشندگان و مغازه داران فروشگاه بزرگ افغان، و این فروشگاه ساختمان یا ادارۀ دولتی نیست.
وزارت عدلیه و قصر ریاست جمهوری از نزدیک ترین ساختمان های دولتی در اطراف فروشگاه بزرگ اند، که از حمله مصوون ماندند.
علاقمندان میتوانند با مراجعه به سایت یوتیوب و تماشای فیلم های حادثۀ آن روز شاهد غیرت اوغانی سربازان کرزی باشند که با جا گذاشتن تپنگ خود فرار میکنند.
وقتی تمام مسایل کشور مورد تحلیل و تفسیر " اوغانی " قرار میگیرد، و تیوری توطئه منطق برنده و حاکم فلسفۀ اوغانیست! پس نظر بناغلی نرنگی، هم قابل پذیرش عقل اوغانی است.
وای برمردم ما که با هست و بود شان بهای گرانی در بدل " اوغانی " شدن منطق و امنیت می پردازند.
این بیچاره اوغان ها نمیدانند که انسانیت در برابر زشتی " اوغانیت " تسلیم شدنی نیست.
این نرنگی که با عقل اوغانی می اندیشند؛ چشم به روی حقیقت بزرگی مثل حضور گستردۀ افراد بلند رتبۀ حزب اسلامی در چوکات دولت کرزی، می پوشد!
کم از کم 12 تن از افراد حزب اسلامی همین حالا مقام ولایت دارند در حکومت کرزی.
و تازه افرادی مثل ارغندیوال هم برای اوغانی سازی بیشتر دولت به همرزمان سابق شان پیوستند.
شرم و ننگ باد به مهتران و کهتران اقوام دیگر، که همیشه به طرف شان به چشم اجنبی، مخل امنیت، جاسوس، فروخته شده و بیوطن دیده شده است ولی ایشان تا هنوز هم با مصلحت و خود فروشی راضی به پذیرفتن این همه تحقیر و توهین اند!
مبارزه و فدا کاریی که نتیجه اش بدست آوردن حق نباشد؛ الحق خود فروشی، سازش، جبن ، زبونی و عادت کردن به تو سری خوردن است.
از محمد ولی خان دروازی با آن شخصیت و اهلیت و دانش تا حبیب الله خادم دین و استاد ربانی و احمد شاه مسعود، همۀ شان به یک چوب رانده شده اند ولی هنوز هم قانونی ها و قسیم فهیم ها و محقق و رشید دوستم ها زبوبانه حرف از وحدت ملی میزنند و تن به حاکمیت اوغانی میدهند.
بگذار همۀ این بردگان زر، و سیاست پیشه گان بی خرد، زیر سم ستوران توحش فرزندان قبیله خرد و خمیر شوند، چون اینهایند که سرنوشت بقیه ملیت ها را به بهای حضور بی حاصل و جبوبانۀ خویش در معرض قمار قرار داده اند.
حیف فرزند آدم صفی الله که او را انسان نه و " اوغان " بخوانند!
حیف شرافت انسانی که در پای غیرت دروغین اوغانی قربانی شود!
حیف منطق خدا داد که مسخر عقل اوغانی شود!
حیف ضمیرانسانی که در لجن وجدان اوغانی فرو برود!
و حیف سرزمینی که تمدن، فرهنگ، تاریخ، مدنیت و انسان آن فدای " افغانستان " شود و از دامان آن به جای انسان " اوغان " به دنیای امروز قدم بگذارد.
ا. بلوط
پيامها
21 جنوری 2010, 16:34, توسط پنجشنبه
سلام!
کسی که مقاله را نوشته، فکر می کنم که اعلامیه گروه طالبان بعد از حمله را نخوانده.
21 جنوری 2010, 18:09, توسط مزاری
سلام و درود مربلوط عزیز را که در شبستان ظلمت و تاریکی با چراغی قافله دار راه خورشید جویان پرچم دار شده تا سحرگاهان شفقریز به منزل مقصود نشیند . غنوده گان را توان قلمی باید تا آهسته برخیزند و با کشیدن فاژه یی ، استغفرالله گویان نکوهش تو نمایند و با هرچی پیش آمد ، خوش آمد و یکته زن و بین گویان بسنده شوند ، ولی بیدار گردند ، تا نشود زیر سم ستوران قبیله آهسته آهسته خورد و خمیر گشته ، نابود و نا پدید گردند ، ورنه بار ملامتی بدوش قلم داران وارسته وحقیقت یافته گان خفته خواهد ماند .
بلوط عزیز ! امروز شخصیت پرستی ارزشمند تر است نسبت به حقیقت پرستی ! امروز آنانیکه از ویرانه های هیولای سقاوی نویسان جان بسلامت برده و به تجملی رسیده اند ، فراموش کرده اند که باز هیولا در حال جنبیدن است و باز امید دارد تا ریشه از تاک برکشد و قامت استوار خرابه های بودا را بار دیگر به آتش کشد .
چقدر این موجودات لنگوته دار و شمله پوش سخیف و بی ارزشند که زبان گویای عاملین این جنایت را نشنیده پنداشته ، بخاطر ماست مالی به روی خویش ، پردۀ ننگین مقاومت اسلامی و وطنی اوغان ریشتین بچیان را به رخ دیگران میکشند تا جنایت نابخشودنی شانرا رنگ و سیمایی دیگری دهند . واقعأ که این پرده پوشی فقط به منطق و وجدان اوغانی برابر است و بس !
زبانت گویا و قلمت رسا تر بادا همسفر عزیز !!