صفحه نخست > دیدگاه > چرا چه گوارا؟

چرا چه گوارا؟

عمر
جمعه 30 اكتبر 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بالاخره ما هم توانستیم بدون هراس از بر چسب ها، در روز روشن و در حضور هزاران نیروی اشغالگر و حاکمیت پوقانه ای دولت نوکر و حامی استعمار جهانی از قهرمان ِ قهرمانان تجلیل کنیم. در شرایط فعلی تجلیل از مبارزات، دلاوری ها، خودگذشتگی ها، ساختن با فقر و دشواری و جدل با جور و ظلم و مواضع ضد امپریالیستی چه گوارا بیش از حد پربار و با مفهموم است. حتی اگر در شرایط فعلی این تجلیل یک گردهمایی نمادی باشد، قلب اشغالگران و نوکران داخلی شان را به لرزه در می آورد. تجلیل از چه گوارا یعنی عشق به آزادی، عدالت و لقمه نانی برای همه. امروز اکثریت مردم از آزادی و عدالت محروم بوده و هزاران خانواده قربانی فقر خانمانسوز اند. هزاران خانواده حاضر اند تا بخاطر نجات فرزندان خویش، آنانرا بفروشند. هزاران مادر در جریان ولادت، بخاطر نبود دوا و درمان، جان خویش را از دست می دهند و هزاران کودک در اطراف قصر ریاست جمهوری کرزی خان به تگدی مشغول اند.

داستان نگون بختی ملت ما به اینجا ها تمام نمی شود. اشغالگران نیز با بمب های خویش به جان مردم بی نوای ما افتاده اند. هر روز خانواده ای را هدف می گیرند و با یک "ساری" از کنار آن رد می شوند. روزگار ما روزگار فقر و ثروت، و ریا و خباثت است. امروز جایزه ی صلح را کسی می برد که خواستار از نوسازی طیاره های جنگی بی 52 است تا این غول های تبهکار قادر به حمل بزرگترین بمب هایی شود که این روز ها با امضای برنده جایزه صلح ساخت آن قرار است تکمیل گردد. بدون شک آزمایش واقعی آن بر سر دهکده ها و باپرهنه های ما خواهد بود.

آری در این دنیای وارونه که مشت ِ از شرکت های اقتصادی چند ملیتی کشور های پیشرفته،ظ جهان و باشندگان شکم گرسنه ی آن را گروگان گرفته اند، راه و مبارزات چه گوارا، راه حق است و پیکار عدالت و آزادی علیه بی عدالتی و بردگی. چه گوارا انسان را آزاد و مرفه می خواست. او آزاد بود چون باپند هیچ قانون، هیچ کشور و هیچ مذهب و فلسفه ای نبود. از خود قانون بسیار ساده و عام فهم داشت: آزادی و زندگی آبرومندانه برای همه. مذهب اش نیز مذهب انسانیت و انسان دوستی بود و بخاطر این انسان دوستی مترقی علیه آنانی که با شعار "انسانیت" به قتل عام انسانیت برخاسته بودند مبارزه می کرد. با هیچ کس خصومت نداشت جز اربابان و تیکه داران زور و زر و کشتار و چپاول. او نه مسیحی بود و نه مسلمان، نه از بودا بدش می آمد و نه از موسی تمجید می کرد. به عقاید انسان ها احترام قایل بود و بخاطر بردن دانش و روشنی از هیچ کاری دریغ نمی ورزید. داکتر بود اما با تجربه دریافته بود که بیماری مردم امریکای لاتین و غیره انسان های پابرهنه با دوا و درمان یک داکتر مداوا نمی شود. ریشه های بیماری را در نابسمانی اجتماعی و فقر وحشتناک اکثریت باشندگان کره ای خاکی ما یافته بود. او این بیماری را جهانی می دید. زمانی حتی در انگولا بخاطر رفع آن در صف اول مبارزات آزادیخواهی قرار گرفت.
چه گوارا از مبارزه با امپریالیزم و نوکران بومی آن بیم نداشت. او به خوبی می دانست که اگر نیروی مردمی بشکل درست و مثبت اش سازماندهی شود، هیچ نیرو و بمب و زندانی نمی تواند توده ها را از مباره و جنگ بخاطر آزادی و عدالت باز دارد. اگر چه راه چه گوارا راه مبارزات چریکی بود، اما اهدافش والاترین اهداف و مقدس ترین خواست های اکثریت مردمان کره ی ما بود. اما استعمار و نوکران بومی اش وجود چه گوارا را تهدید بالقوه علیه منافع استراتژیک و اقتصادی خویش در امریکای لاتین می دیدند. امپریالیزم و ارتجاع بومی کشور های مختلف دست به دست هم داده بودند تا چه گوارا را خاموش سازند و با مرگ او مبارزات آزادیخواهانه و مردمی را در بسیاری از کشور های امریکای لاتین به شکست انجامند.

داستان مبارزات چه گوارا چنان بزرگ و حماسی، پر ابهت و احترام برانگیر است که حتی دشمنان اش نیز با صراحت کلام از او به بدی یاد نمی کنند. امروز ملیون ها انسان تی شرت ها و پوستر های چه گوارا را به اهتزار در می آورند. این پوستر ها به همان اندازه که در کوچه های امریکای لاتین در صف تظاهرات و خیزش های خیابانی خودنمایی کرده، پیام آور آزادی و عدالت است، در مقابل کاخ سفید و کوچه های اروپا نیز حاکمان و برده داران مدرن را به لرزه در می آورد.

خالد خسرو ها و نوکران بومی امپریالیزم چنان پس صفت و بی مایه اند که هرگز نمی توانند با استفراغ های قلمی خویش به تحریف ماهیت مبارزات و خواست های چه گوارا دست زنند. اصلاً شخصیت چه گوارا بیش از آن بزرگ، جهانی و جاودانی است که بشود با چرندیات نوکران بومی امرپالیزم آن را از محتوی اصلی اش که مبارزه علیه امپریالیزم و نوکران بومی اش بخاطر آزادی و عدالت است خالی کرد. راستی چه گوارا با داشتن پشتوانه صد ها ملیون انسان در سراسر جهان کجا و خالد خسرو ها با مغز های پوک و کارنامه ی چاکری و تملق به امپریالیزم و ارتجاع در کجا! حتی مجله ی تایم چه گوارا را در شمار یکی از 100 نفر مهم و متفنذ در قرن 20 دانسته است و عکس البرتو کورده موسوم به Guerrillero Heroico (عکس مشهور چه گوارا با کلاه و ستاره اش) مشهورترین عکس دنیا قلمداد گردیده است.

آری، در شرایط فعلی که میدان باصطلاح شغالی شده است حتی تعداد از نیمه باسواد ها نیز که روزگاری عاشقان سینه چاک آزادی و دمکراسی بودند، قهرمان خویش را در "اسطوره" ای اوباما یافته اند، بیخبر از اینکه اوباما ها دشمنان اصلی و قسم خورده ای چه گوارا یشان است- همان چه گوارای که روزگاری پوستر اش در دیوار اتاق خواب شان آویزان بود و عشق به آزادی و نفرت به دشمن مردم و خاک شان را در سینه های شان فروزان نگه می داشت. اما امروز این "حقوق بشر" باز ها و "جامع مدنی" والا ها از اوباماها قهرمان می سازند و برایش هزاران ترانه می سرایند. امروز خانم ای در نامه سرگشاده اش به اوباما، از "قربانی" امریکایی ها برای ملت و آزادی ما سخن می گوید و از وجد و بی حالی خویش در کوچه های واشنگتن در روز سوگند خوردن اوباما به خود می بالد. شاید این بیچاره خانم تا دم مرگ این روز و طواف اش گرد اوباما را به نواسه و کواسه اش نیز حکایت کند و از حضور چک چک ای اش در "انقلاب سیاه" در امریکا نواسه ها را به وجد آورد.

ای کاش ما روشنفکری می داشتیم که برای درد و رنج مردم قلب اش هزاران اشک می ریخت و بخاطر مقام و نام و نشان به دریوزگی و تملق از اربابان و نوکران ِ اربابان نمی پرداخت. ای کاش رسم ما رسم چه گوارا می بود که درست قلب دشمن را نشانه می گرفت و از دشمن بخاطر رفع بی عدالتی و تجاوز و کشتار استغاثه نمی کرد. و ای کاش قبل از پرداختن به مسایل و مسئولیت های بزرگ، آن هم در برابر ملت، دنیا را بدور از کتب درسی این و آن پوهنتون و یا دانشگاه (بخصوص دانشگاه ها و ماستری ها و پی.اچ.دی های از نوع علی کردان های ایرانی!) مطالعه کنیم و بعد قضاوت کنیم که آیا حق داریم در خوشی اوباما ها شریک باشیم و سر از پا نشناسیم و یا نه.
چه گوارا را نه رسانه ها قهرمان ساخت و نه خودش در فکر شهرت و مکنت بود. او آدم ساده اما دراک و شجاع بود. بخاطر چوکی به هیچ پستی و کثافت آلوده نبود و نشد. اما کار و پیکارش و عشق و صداقت اش به مردم و آزادی او را اسطوره ساخت. امروز دنیای رسانه ها از آن قدرت ی برخوردار اند که خاین و یا نوکر ِ را (همچون کرزی آغا) یک شبه قهرمان بسازند و تا جا دارد با تصاویر، مصاحبه ها، دیدار ها و پوشش های تقبلی او را شخصیت و این و آن خطاب کنند. امروز با توجه به بیسوادی ملت ما و نفوذ غیر قابل انکار رسانه ها بر افکار مردم، "قهرمان" سازی کار چندان دشوار نیست. کافیست که بی.بی.سی و صدای امریکا و غیره برای یکماه چهره فلان خان خاین و یا دلاک و ملای مسجد را نشان دهد و برایش ترانه سراید تا بخت اش در شغالستان ما گل کند و آدم و شخصیت شود. اما روزگاری که مردم و تاریخ چه گوارا را قهرمان ساخت، روزگاری دیگری بود. آنجا قدرت مردم کارگر بود و آنان ناخودآگاه قهرمان واقعی شان را در وجود و راه و رسم چه گوارا یافتند. هیچ رادیو و تلویزیون و یا وبلاگ و یا انترنتی به نفع چه گوارا ننوشت و تصویری نشان نداد. حتی بسیاری از رسانه ها از او به بدی یاد می کردند و می خواستند او را دشمن مردم و نظم عامه خطاب کنند. اما مردم و پابرهنه ها با برافراشتن پرچم چه گوارا و پیمودن راه و مرامش او را جاودان و قهرمان ساختند. پوستر های چه گوارا تا محو کامل بی عدالتی و حاکمیت آزادی و دمکراسی واقعی همچنان در صف مبارزات مبارزان و آزادیخواهان خواهد بود.

بهر حال، ملت ما امروز نه به "مجاهدین" (بنا به تعریف "مارشال" خاین در مصاحبه اخیرش با ببرک احساس از بی.بی.سی) و نه به "حقوق بشر" ی هایی اوباما پسند ها بلکه به رهروان چه گوارا ضرورت دارد. راهروان چه گوارا می توانند هم مسلمان باشند و هم مسیحی؛ هم داکتر باشند و هم دهقان و بالاخره هم مارکسیست باشند و هم ناسیونالیست. اینان همه با احترام متقابل یک هدف دارند: دفع امپریالیزم و ارتجاع بومی و دادن حاکمیت به نمایندگان واقعی مردم و برپای جامعه ای که در آن همه مسئولیت ها و حقوق مساوی در برابر قانون داشته باشند. جامعه و نظام ای که به هیچ مکتب و فلسفه ی آلوده نباشد جز مکتب انسانیت، آزادی و عدالت اجتماعی.

از برپای این جامعه مردم ما هراس ندارند. پیروان تمامی مذاهب و ادیان خواهان این جامعه اند. با حقوق مساوی و وجایب مساوی هیچ انسان آگاه و آزادیخواه سر پیکار ندارد. اکثریت مردم قربانی بی عدالتی و اجحاف در برابر حقوق انسانی و اجتماعی خویش اند. اینان با چه گوارا اند. اما از چه گوارا تنها نیرو های خارجی و ارتجاع بومی در هراس است. دشمنی آنان در واقع با خواست ها و اهداف چه گوارا است. چه گوارا از ثروت افسانوی کرزی ها، فهیم ها، محقق ها، سیاف ها و تمامی حاکمان خرد و بزرگ افغانستان بدش می آید. او به خوبی می داند که این ثروت به قیمت فقر و بربادی اکثریت باشندگان افغانستان انباشت شده است. او تنها خواهان تقسیم عادلانه این ثروت است. او می خواهد قانون برای کرزی ها و ملیون ها افغان دیگر یکی باشد. او همچنان با "روشنفکران" معامله گر و "حقوق بشر" باز سر آشتی ندارد. چه گوارا با فساد مخالف است و از عیش و عشرت به قیمت خون و عرق مردم بیزار است. او خود نمونه ی این فداکاری بود. در زمان وزارت اش در کوبا شانه به شانه ی کارگران حمالی می کرد و بخاطر عشق به آزادی و عدالت برای دیگران، از ناز و نعمت و جاه و مکنت در کوبا دل کند و راهی کشور های دیگر شد. اما نوکران بومی امپریالیزم او را آرام نگذاشتند. در دهکده ی در بولیوی و با پشتیبانی و شرکت مستقیم کارمندان سی.آی.ای به دامش انداختند. او در جنگ با عساکر مزدور رژیم بولیوی زخم برداشته بود. نمی توانست به پا ایستد اما آخرین مرمی اش را نیز بخاطر آزادی و عدالت شلیک کرد. بزودی او را اسیر کردند و فردای همان روز تیر باران شد. چه گوارا رفت و اما راهش تا هنوز ادامه دارد و هر جا بی عدالتی و استعمار و استثمار باشد، چه گوارا در صف مبارزات است. او را در همه جا می یابیم. در تی شرت های خویش، در پوستر ها، در فریاد ها، در تظاهرات و در شلیک گلوله ها و فریاد آزایخواهان از بولیوی تا بروکسل و از زاغه نشین های افریقای جنوبی تا وال ستریت.

یادآوری: اخیراً فلمی در مورد چه گوارا در دو قسمت ساخته شده است. قسمت اول "چه، قسمت اول و یا آرژنتینا" و قسمت دوم "چه، قسمت دوم و یا گوریلا". این دو فلم را می توانید از سایت های www.thepiratebay.org و www.mininova.org دونلود کنید.

همچنان می توانید فلم "خاطرات موتر سایکل" را از دو سایت بالا دونلود کنید.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • عمر جان ! هر چه گفتی نکو گفتی و راست گفتی. دیریست که این پا ترقیده ها و گرسنه ها چشم در راه چه
    گوارای شان است تا باشد صدای او را از کرانه یی بشنوند و به یاری اش شتافته و لوای عدالتخواهی او را بر شانه نهاده و در راهش که سخت انسانی است خونهای خویش نثار کنند. تو گویی که درین مرز و بوم هم فقط یک چه گوارا به دنیا امده بود و در راه ارمانش جان داد و رفت. ایا چه گوارای دیگری در راه است ؟ ایا امید این پا ترقیده ها به یاس مبدل نخواهد شد ؟ ایا چه گوارای ما خواهد امد ؟ از ما سلامش رسانید که ما کمر در رهت بسته و دیده در راهت هستیم تا یکبار دگر از عظمت صدای عدالتخواهی مان لرزه بر اندام هر دشمن ارمانهای چه گوارا انداخته وخواب را بر چشم هر غارتگری حرام سازیم. برایش بگویید که دگر هر عدالتخواه صادق این وطن صرفنظر از راه و سلیقه به لشکر تو خواهد پیوست زیرا زمان ما را اموخت که دشمن مشترک داریم با ارمانهای مشترک... پس چه خوب که نگذاریم ناسازگاری مان با هم به تجاوزگران جرئت بیشتر ازین بخشد که اینگونه مارا قتل عام و غارت کنند. اگر به ندای چه گوارا گوش ندهیم بیشک که در اینده خق نداریم خود را رهرو راه چه گوارا بنامیم.

    • be khabarane shahre ma, heech khabar nameshawand , ke ta hal chandeen chagowara amad wa raft wa een jenabane tapa bar dast tapahaye khod ra bar peshani hayeshan zadand wa khod montazere chagowara neshastand, agar ma eemroz hama bar yak farde kamelan aadi wa besawade een sarzameen etemad konem wa o ra ta akher hamrahi koneem homan fard khodash chagowara ast, dar een watan ke kase ba kase forsate beerdi goftan ra namedehad, hanoz namash matrah nashoda hazar barchasp bar mezanand, dar een halat agar aan latieni mard ham beyayad nakam bar megardad ok

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس