گوش خر بفروش و دیگر گوش خر
سخنی با آقای همایون غفوری/ اگر منصفانه در پی فتنه شناسی هستید باید از مذهب عبدالوهاب نام ببرید که در همین سده پیش توسط انگلیس ساخته و پرداخته شد و هنوز که هنوز است همانند شمشیر آخته ای در دست دشمنان اسلام می چرخد و دست و دامن جهان اسلام را لکه دار می کند. به راستی فنته ای بالاتر از فتنه " القاعده" وجود دارد؟/ گروه طالبان هم می خواست که سند ، هویت تاریخی و موجودیت شیعیان را گلوله باران کند اما نتوانست. گمان می کنم که شما هم باید از آنان درس بگیرید. دست از ترویج نفاق و تکثیر دشمنی بردارید. بهتر است گوش های تان را باز کنید و بدانید که تشیع درخت تناوری است که هزاران طوفان بلا در طول هزاران سال در افغانستان آنرا حتی تکان داده نتوانست اینک دیگر از فتنه مورچگان واهمه ای نیست.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
وبسایت افغان جرمن آنلاین در ادامه ترویج نفاق بین اقوام، حمله به زبان دری، توهین به هویت ملی اقوام و قبایل کشور، اینک اقدام به نشر مطلبی تحت عنوان ” افغانستان در چنگال مسیحیت و تهدید تشیع " به قلم همایون غفوری نموده است تا به جنگ بین مذاهب کشور دامن بزند. نشر مقاله ی نویسنده ای طالب مشرب و تفنگ اندیش در وبسایتی که حد اقل ادعایش تلاش برای آزادی و آگاهی است هیچ توجیهی ندارد و نمی تواند هدفی جز روشن کردن چراغ فتنه قومی- مذهبی به همراه داشته باشد.
آقای همایون غفوری که محصل علوم دینی در مدارس عربستان سعودی و ساکن همان کشور می باشد، در این مقاله حتی از مواضع وهابیت و ابن تیمیه نسبت به مذهب تشیع پارا فراتر نهاده و گفته ها و نا گفته های سران القاعده، به ویژه اسامه بن لادن و زرقاوی را بازگو نموده است. دلایل و سخنان آقای غفوری آنچنان کودکانه و بی اساس اند که هر کسی – به غیر از آنانی که توسط گروه القاعده شستشوی مغزی شده اند- را به خنده می اندازد. به نظر ایشان آمریکا به این دلیل به افغانستان لشکر کشی کرده تا افغانستان را به شیعیان افغانستان تسلیم کند و بعد شیعیان آنرا دو دستی به ایران بفروشد. ایشان می گوید " از جمله فعالیتهای امریکا در افغانستان مبنی بر تسلیمی زعامت این کشور به شیعه های افغانی که در دراز مدت این عمل – طبق پلانگذاری آنها - به تسلیمی افغانستان به ایران خواهد انجامید". البته هرکسی غیر از آقای غفوری می داند که علت العلل لشکر کشی آمریکا به افغانستان چه بوده و آمریکا آنرا به چه کسی و به چه قیمتی واگذار کرده است. بعد از این مقدمه چینی خنده آور، ایشان مذهب تشیع را زاده فتنه انگیزی دشمنان اسلام دانسته و می گوید: " هیچ قدرت روی جهان نتوانسته با اسلام و مسلمانان راستین رویارویی کند . سپس از قدیم الایام بخاطر فتنه انگیزی ، مذهب شیعه را ساختند و در هر نبرد علیه اسلام و علیه خلافت اسلامی از همین مذهب استفاده کردند". وی در ادامه مذهب شیعه را عقیده فاسد و " مفسد فطرت" نامیده و ادعا می کند که آمریکا برای جلوگیری از نشر اسلام در غرب در صدد است که مذهب شیعه را جایگزین مذهب اهل سنت کند.
آقای غفوری با " گورپرست" خواندن شیعیان دعاهای مرسوم در بین اهل تشیع ( دعای جوشن کبیر، دعای ابوحمزه ثمالی و ...) را " شرکیات" نام می نهد و می گوید " فقط همینقدر میگویم که این دعا ها از سر تا به آخر مبنیست بر شرکیات و دشنام و لعن گفتن به صحابه و تشویق شیعه ها به انتقام گیری خون حسین از سنییان". در ادامه این بحث وی با گله از ربانی و نصیحتی به قول خودش " از باب اخلاء" به سیاف می نویسد " ربانی در مجالس عزای شیعه ها در تکیه خانه حاضر میشود و دشنام صحابه میشنود ! و استاد سیاف " محقق " را استاد میگوید . ای شیخ سیاف ! آیا این محقق همان محققی نیست که یک وقت معاون عبدالعلی مزاری بود و در جنگهای اینها صد ها مجاهد اتحاد را قربان کردی ؟ بخدا شرم است".
با این مقدمه چینی سرانجام آقای غفوری به این نتیجه می رسد که مذهب تشیع در افغانستان ریشه و پایه ندارد و شیعیان خارجی هایی هستند که براثر حوادث تاریخی به کشور آمده و فعلا مهمان افغانستان هستند نه شهروندان آن می نویسند: " و یک نصیحت افغانی و کردکی هم به شیعه ها و مدیران رسانه های شیعه مشرب در افغانستان دارم : این ملت سنی است و این کشور سنی است . مذهب شیعی کدام اصل تاریخی درین کشور ندارد . شیعه های موجود در اثر حوادث متعدد تاریخی درین کشور جا گرفته اند . پس نباید مهمان صفتی شانرا فراموش کنند . تا نشود که میزبان شیوۀ دیگری اختیارکند. به ضرب المثل بسیار مشهور کشور که میگویند " شعله ات را بخور پرده ات را بکن " عمل کنید".
نسل کشی طالبان در يکاولنگ
وی اکثریت مطلق شیعیان افغانستان را عاشقان سینه چاک فرهنگ ایران دانسته و می نویسد " اکثریت مطلق شیعه های مناطق هزاره نشین امروزی افغانستان، ولاء و واستگی شان به فرهنگ و کلتور جامعه ایرانی قویتر از احساس افغانیت است". و سرانجام به نظر نویسنده اکثریت مطلق مردم افغانستان از دین شان بی خبر اند و تنها عده قلیلی می داند که خدا را چگونه پرستش کنند. وی می گوید : " مردم افغانستان دراثرخیانتهای پیهم حکومتهای غیر شرعی و لادین ، از دین خود بکلی بیخبر اند . بیست فیصد یا کم و بیش ازاین ، شاید اندک بدانند که اسلام یعنی چه و خدارا چگونه باید عبادت کرد . متباقی همه باوجود دینداری و عشق به دین و تدین ، مگر در حالت لاعلمی از اساسات اسلام و شریعت را نمیدانند که اسلام چیست و خدارا چرا و چگونه عبادت کنند".
با بازگویی گوشه ای از نظریات آقای غفوری، به نظرمی رسد که ایشان به یکی از امراض زیر گرفتارند: احتمال نخست اینست که ایشان تحت نظر سازمان استخباراتی عربستان سعودی، در راستای ترویج و نشر افکار القاعده و برای تخریب وحدت ملی مردم افغانستان و ایجاد فتنه و دشمنی کار می کند. وی در سراسر مقاله خود از " مسلمانان اصیل" و " پیروان حقیقی" دین سخن می گوید و با اشاره و کنایه ، دیگران را یا مسلمانانی جاهل و یا جاهلان مسلمان می خواند که در حقیقت همان سخن القاعده و سران تندرو این جنبش ضد انسانی است. اگر این احتمال صحت داشته باشد، سخن گفتن با وی کاملا بیهوده است. کسی که خود، ایمان دینی و وطنش را به عربستان سعودی فروخته باشد هیچ سخنی را نخواهد شنید و اگر بشنود نخواهد فهمید.
قربانیان حمله انتحاری طالبان
احتمال دوم هم اینست که ایشان به دلیل نداشتن آگاهی کافی از دیانت و همچنین مسایل روز، چون گنگ خواب دیده ای ، هر از چندی از خواب بر می خیزد و خواب آلوده سخنی می گوید و سخنش هنوز به فهم نرسیده دوباره به خواب می رود. کسی که یک کتاب از سید قطب، چند خط در مورد جنبش اخوان الملسمین، دو ورق در مورد دلایل عقب ماندگی جهان اسلام، چهار خط هم از چهار کتاب در مورد اصول دین و .... خوانده باشد و هیچکدام را هم به درستی نفمیده باشد همان می شود که بر آقای غفوری رفته است. اینک با قبول فرضیه دوم، توجه آقای غفوری را به نکات ذیل جلب می نمایم:
1- جنبش اسلامی طالبان ( یا احتمالا به تعبیر شما همان مسلمانان اصیل) توسط سازمان های استخباراتی آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی تاسیس شد و پس از مدتی و به شکل کاملا معجزه آسا افغانستان را تسخیر کرد. پس از چندین سال و براساس نقشه همان سه کشور، طالبان از قدرت کنار گذاشته شد و جایش را جنبش شمال یا شورای نظار گرفت. همانگونه که احتمالا آقای غفوری هم می داند، نه طالبان استغفرالله شیعه اند و نه شورای نظار. قدرت از دستی به دست دیگر رفته و در این دست به دست شدن ها شیعه و شیعیان سهمی نداشته اند. آقای غفوری احتمالا قضیه افغانستان را با عراق غلط گرفته و خیال کرده اند که هرچیز که احتمالا در عراق درست باشد در افغانستان هم درست است. عراق عراق است و افغانستان افغانستان. روشن است دوست من؟ اینک هم قضیه به همان قرار است. طالبان که فرزند هماغوشی غرب با پاکستان و عربستان سعودی است همچنان نور چشمی آمریکاست. جنگ علیه تروریزم یک دروغ کاپبیتالیستی است و این دروغ دیگر حتی در کشورهای غربی هم خریداری ندارد.
قربانی حمله انتحاری طالبان
2-از نوشته شما چنین بر می آید که باید ادعای شیخ الحدیثی داشته باشید. اما افسوس که چراغ دودی عبدالوهاب امکان دیدن را از چشمان تان گرفته است. شیخ عزیز! به ادعای شیعیان، تشیع همان اسلام اصیل است ولا غیر. اما به ادعای اهل سنت که شما حد اقل لفظا آنرا قبول دارید، شیعه مذهبی است از مذاهب پنجگانه اسلام که فقه آن توسط حضرت امام جعفر صادق (ع) در حدود دهه دوم سال 100 هجری قمری تاسیس شده است. حتما اطلاع دارید که فقه مذاهب اربعه اهل سنت اکثرا بعد از این تاریخ بنیان گذاری شده اند( حنبلی و شافعی به ترتیب حدود هفتاد و هشتاد سال بعد از تشیع تاسیس شده اند). اگر منصفانه در پی فتنه شناسی هستید باید از مذهب عبدالوهاب نام ببرید که در همین صده پیش توسط انگلیس ساخته و پرداخته شد و هنوز که هنوز است همانند شمشیر آخته ای در دست دشمنان اسلام می چرخد و دست و دامن جهان اسلام را خونین می کند. به راستی فنته ای بالاتر از فتنه " القاعده" وجود دارد؟ و شما خوبتر از هرکسی می دانید که این فتنه سیاه، زاده و پرداخته مذهب وهابیت است. تشیع مذهب دانش ،بینش و پویش است. مذهبی است که در آن حضرت رحمته اللعالمین و اهل بیت پاکش علمداران میدان اند و بس. خانوده ای که خداوند در وصف شان فرموده " انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا". و اینک شما، شمشیر عبدالوهاب در دست به جنگ این خانواده آمده اید. اگر چنین نیست چرا نام نواسه بزرگوار پیغمبر، سید و سالار جوانان اهل بهشت، حضرت امام حسین ( ع) را با ادب و احترام یاد نکرده اید؟ همه پیروان اهل سنت می گویند سیدنا حسین یا حسین رضی الله عنه، مذهب شما چیست آقای غفوری؟.
3-افغانستان متعلق به همه ی افغان هاست. صرف نظر از اینکه شیعه باشد یا سنی، هندوباشد یا سیک، چپی باشد یا راستی. شما حتما به خاطر دارید که طالبان در یک روزهزاران شیعه را در شهر مزارشریف قتل عام کرد. طالبان هم مثل شما می گفت که شیعیان یا باید سنی شوند یا افغانستان را ترک کنند و یا بمیرند. شیعیان به دلیل حوادث تاریخی به افغانستان نیامده اند دوست من. اسناد تاریخی دلالت بر حضور حد اقل ده هزار ساله مردمانی مینماید که هم اکنون شیعه اند.
گروه طالبان هم می خواست که سند ، هویت تاریخی و موجودیت شیعیان را گلوله باران کند اما نتوانست. گمان می کنم که شما هم باید از آنان درس بگیرید. دست از ترویج نفاق و تکثیر دشمنی بردارید. بهتر است گوش های تان را باز کنید و بدانید که تشیع درخت تناوری است که هزاران طوفان بلا در طول هزاران سال در افغانستان آنرا حتی تکان داده نتوانست اینک دیگر از فتنه مورچگان واهمه ای نیست.
سخن آخرم به آقای غفوری همان اندرز پیر بلخ است:
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر
کین سخن را درنیابد گوش خر
پيامها
7 اكتبر 2009, 04:56, توسط Hanjarod
دشمنی با فارسی وفرهنگ فارسی امروز در اوغانستان به اندازه مروج گردیده که حتی دامن فارسی زبانان را هم گرفته است. به بهانه اعدام یک نوجوان افغانی (که البته قابل تقبیع است) خداوند برای نجیب الله کابلی زمینه انرا مساعد ساخته که یکبار دیگر به گفته خودش بالای ایرانیان تاخت وتاز کند. وی یک برنامه را ثبت کرده امشب یعنی پنجشنبه شب از طریق شبکه امروز به نشر میرسد. یکی از کسانی دیگر اقای رازق مامون بود که از مداخلات فرهنگی ایران در افغانستان فریاد کشید ونطق سخن داد. البته بالای سلامت عقلی اقای رازق مامون کدام شکی وجود ندارد زیرا وی از مدتها به این طرف به هرزه گویی مشهور است ولی جالب اینجاست که چطور اقای مامون یکبار یکصدوهشتاد درجه تغیر موقعیت داد ودر این گردهمایی که از طرف حزب افغان ملت برگزار گردیده بود اشتراک کرد. امروز اقای مامون گل سرسبد تلویزیون شمشاد هم است وبه نفع اقای کرزی داد سخن میزند که همگان را به ناقص بودن عقل خود مطمین ساخته است. شاید اقای مامون بنابر خرابی اعصاب گفته های سالهای قبلی خود را از یاد برده باشند ولی همگان گفته های ایشان را به خاطر دارند که اقای کرزی را مورد اتهام قرار میدادند.
امروز فارسی ستیزی در این دولت سکتاریستی وفاشیستی ودر رژیم اپارتاید کرزی به یک فیشن ویک مود مبدل گردیده است. درجه پشتونوالی وافغانیت یک شخص متعلق به اندازه نفرت وی از زبان فارسی درقدم اول مذهب تشیع در قدم دوم محاسبه میشودو کسی که یک چنین نفرت را در دل ندارد باید مقامات بلند دولتی را در خواب خرگوش ببیند.
7 اكتبر 2009, 09:29, توسط hashimi
سلام به تمام خوانند ه کان عزیز
اول بایدکفت که این همایون غفوری کسی نیست جز یکی از وهابیون ضید اسلام که در زمان طالبان مذدور یکی از تبلیغی های وهابیت باطل بود و حالا هم میباشد وراه را کم کرده است نمی داند که کجا روان است مضمون این نامرد را اکر یک جوان سنی بخواند هزار بار لعنت باین شخص میفرستد بخاطر اینکه از سر تا قدم ان نفاق و بد کویی و تفرقه افکنی است همین قدر میکویم که اکر به بهانه اسلام و ضید شیعه بودن خود را مطرحه میکنی که بخطا رفتی و کور خواندی که نوکران ای اس ای و وهابی های شتر چران به افغانستان عزیز بر کردند و مثل تو اشخاص مفعول شب در بغل که کو ها و روز ها مردم را به نماز خواندن دعوت کنی با این حرف های باطلت دیکر نمی توانی اذاها ن مردم ما را مختل سازی شناختند شما را مردم که کی بودین و کی استین مذهب سنی یک مذهب بر حق است و بیروان خیلی بجا دارد انچه که تو فرق شیعه و سنی میدانی فرق نیست بلکه فرق بین اسلام و هابیت است
برادران شیعه و سنی امروز به این باورند که باید در کنار هم و هر کس به عقیده خود اذاد است زنده کی میکنند
به راه که میروی همایون غفوری غلط است وهابیت خواهر چهارم را روا میدارد که تو این کار را نکنی روا نیست وهابیت اصلا بیغمبر را قبول ندارد تو اکر واقعا خود را مسلمان میدانی از وهابیت دست بکش صاف مسلمان باش با تفرقه افکنی عقده ات کم نمیشود خواب های که در سر داری از سر بدر کن دیکر شب ها در بغل قومندان های طالب و روز ها در امر بالمعروف فعالیت کردن میسر نیست کذشت
7 اكتبر 2009, 09:44, توسط behrooz
آقای حجت ا لاسلام مهدوی ! بنده نيز از مقاله نفرت انگيز همايون غفوری که شيعه های افغانستان را « مهمان » خوانده و آنان را شهروند درجه سوم فرض کرده با نکوهش ياد ميکنم و از اين گونه مقدمات سفيهانه که حتما نتايج و برآيند احمقانه دارد ابراز انزجارميکنم ! اما اين که شما مذهب خويش ، يعنی تشيع را کيش پويش و دانش و ... قلمداد کرده ايد ، کذب محض است يا حد اقل در منصه ظهور و شهود ، نرسيده است ! خلافت شيعه در دوره صفوی در ايران و پس از استقرار نظام « جمهوری اسلامی خمينی » در ايران ، نشان داده است که مذهب شيعه ، دهن کجی بزرگ به اسلام است ، نه شکل آن به قول و قرار محمد بن عبدالله شباهت دارد نه متن و محتوای آن ! شيعه ، محمد پيامبر را از گردونه تاريخ ، حذف کرده ( يا دقيق تر اورا بسيار کمرنگ ساخته) و در عوض دوازده امامی را به اسم معصوم (؟) قطار کرده که اگر خود آنان دعوی الوهيت و ربوبيت نداشته اند ، کتاب های شيعه دوره صفويه ، پر است از معجزات ( !) اين معصومين ۱۴ گانه که بيمار را شفاء ميدهند ، مرده را زنده ميکنند ، و پيروان خويش را ( بخصوص عزاداران و قمه زنان حسين را) بدون سوال و جواب ، تکت ادخال بهشت ! ميدهند ! وقس عليهذا! شما ميگوييد ، شيعه ، مذهب اهل بيت است . کدام اهل بيت ؟ اگر منظور اهل بيت رسول است ؛ پس چرا به عايشه زن پيامبر ، فحش ميدهيد و اورا فاحشه و لکاته ميخوانيد ، آقای مهدوی آيا همسر شما ، جزو اهل بيت شما هست يا نه !بگذريم از اين که ابوبکر را ناسزا ميگوييد يا قاتل عمر ابن خطاب را ، تحسين ميکنيد ! سی سال اخير ، حکومت شيعه ( دستپخت خمينی) نشان داده است که اسلام شيعی ، يعنی حکومت بلامنازع دروغ ، دورويی ، فحشا و منکرات ! روضه خوان های برنشسته بر تخت قدرت در ايران ، زنان کشور را جزو غنايم مفتوحه (!) قرار داده اند و آنان را به اسم صيغه ، تصاحب ميکنند! کو دکان زبان بسته را جامه و چلتار عربی می پوشانند و طی شصت روز عزاداری خونين و چندش آور برای حسين ، اين کودکان را در محافل عزا ، با خويشتن ميگردانند ، که نشانه آشکار ( چايلد ابيوز) است و تعطيل عقل و تعجيز انسانيت !
اينکه فرموده ايد ، وهابيت بد است و القاعده بد است ، البته که بد است ؛ اينان نيز روی ديگر نسخه مذهب تشيع است ! يعنی شيعه ، متضاد خويش را در بطن خويش ، پرورانده است ، شما چون قرن ها از مرده گان گورستان ( امام زاده گان ) طلب استعانت و بهشت و غفران و مال و مکنت (!) ميکنيد ، وهابيون برخاسته اند و اين اعمال را نفی کرده اند ، البته با افراط و زياده روی ، چه رفتن به مزار آبا و اجداد را نيز ، تقبيح ميکنند!
مرگ پر مشقت آيت الله سيد کاظم شريعتمداری بوسيله روح الله خمينی ، توهين و تخفيف آيت الله منتظری توسط خامنه ای و همگنان ، نشان ميدهد که اسلام شيعی ، بسيار قسی القلب و بيرحم نيز است که برای رسيد ن به قدرت ، پدر بر فرزند و فرزند بر پدر ، رحمت نمی آرد ، ترويج و تحويل هزار و يک بهتان بر مخالفان فرضی يا حقيقی ، تنفيذ شکنجه های قرون وسطايی بر مخالفان ( حتا نوجوانان به جرم سر دادن يک شعار ) نيز از لوازم شيعه گری است ، که مرحوم کسروی سال ها قبل متوجه اين توحش ضد بشری شد و با مرمی تفنگچه نواب ضفوی ، از تبار رجاله گان ، جان داد . با احترام .
7 اكتبر 2009, 10:42, توسط مزاری
هنجرود جان ولا که بلاکردی ! اوبرادر مضمون چیزی و پیام شما چیزی دیگریست دوستم ! فارسی ستیزی مأمون بیچاره را به خر و دم خرو گوش خر چی مربوط است که یکرنگ نغاره زنی ضد مأمدن دارید ؟ اگر نظر خویش را راجع به مذاهب اسلامی که در حال گسترش است برایما مینگاشتید خوبتر میبود . این روز ها جنگ مذهب رنگ و بوی تازه دارد ، موضوع فارسی و فارسی ستیزی مطرح بحث نیست .
8 اكتبر 2009, 00:51, توسط Hanjarod
سلام بابه مزاری. خدا کنه که صحتمند باشی ده شار سخی! برادر قند دشمنی اوغان ملتی ها با مذهب تشیع وبا ایران ربط میگیرد به رگ فارسی ستیزی انها در غیر ان انها انقدر عداوت با مذهب تشیع ندارند. اگر همسایه ما ایران امروز غیر فارسی زبان میبودند ویا ما درکشور فارسی زبان نمیبودیم شترچرانان پشقل پرست باما وبا زبان ما انقدر دشمنی نمیداشتند. میماند بحث اقای مامون. گفته میشود که ایشان در این اواخر چند تابلیت عصب گرفته اند و عقل ناقص شان کم کم دوباره به جای امده وبا خود گفته اند که او بیادر تا بحال که برعله کرزی اینقدر تبلیغات کردی غیر انکه از تلویزیون طلوع شوتت کردند بیرون و روزنامه پیمانت را به اتهام کفر نویسی بسته کردند به کونت لگد زدند وبا یک اردنگی و چند پس گردنی انداختند بیرون چیزی دیگر به دست نیامد. پس بیا وبا مارشال صاحب فهیم خان جوره شو واز کرزی حمایت کن تا به یک نان ونوا برسی. به همین علت اولین کاری که مامون کرد این بود که خود را به قدم های غرزی خواخوگی انداخت وگرد بوت هایش را به چشم خود سرمه کشید وچرک های پاهای ترکیده اش را لیسید و مورد عفو وعنایت اقای خواخوگی قرار گرفت زیرا اقای خواخوگی سوگند یاد کرده بود که مامون را بدون تنبان از همان غرفه ترافیک در چهاررایی اریانا اویزان خواهد کرد.
اقای کابلی هم در این اواخر کم کم اکت واداهای رهبر های ملی را میکند. این بیسواد دزد که زمین های سرکوتل را چور کرد وبعدا بخاطر انکه مشتش باز نشود خود را به دامان افغان ملت انداخت وشبانه برای برادران کرزی در بوستان کابل شراب وکباب شباب پیشکش میکند در شب عید یک اعلامیه را به نشر رسانید که در بگروند ان عکس کابلی در حالکه درعقبش بیرق افغانستان دیده میشد ودست خود را مانند بارک اوباما بلند کرده بود! کابلی یک بیسواد مطلق است که حتی واژه هارا هم درست تلفظ نمیتواند چنانچه در یک مصاحبه خود در تلویزیون امروز گفت که بوستان کابل در پانزا (پانزده) جریب زمین جور شده است. امروز بوستان نجیب کابل مبدل شده است به یک عشرتسرای که مهمانان اصلی وی محمود کرزی، غرزی، کریم خرم، اسمعیل یون، انور الحق احدی، امان الله گذر، حاجی الماس وسایر قاچقبران مواد مخدر است ودر این بزم ها دختر های با کمر های باریک وساق های شکنند وپت های بزرگ وپستان های بلورین که اکثرا اعضای خانواده نجیب الله کابلی هستند از مهمانان تانیمه های شب در میان باغ وبعدا تا صبح در بستر پذیرایی میکنند ونجیب الله کابلی چای وچلم چرس برای مهمانان پیش میکند وبعدا تاصبح الیکین میگیرد.
9 اكتبر 2009, 13:12, توسط abololo
سلام من به تمام انان که یا ادم نیستند و یا ادم میکشند یا تعصب میکنند یا توهین به مقدسات دیکر مذاهب میکنند میدانید که ابولولو استم قاتل رهبر تمام متعصبین جهان بهروز همایون غفوری فرقانی و تمام سک های که شیعه سیتیزی جز عادت شما شده من در جهنم استم بدران و نیکان شما با من است هنوز در برابر خدا و بیامبر خدا لاجواب مانده اند هرروز مورد لت و کوب قرار میکرند چون جواب ندارد یک عمر با اولاد رسول خدا مبارزه کرده شما هم دست از تعصب بکشید راه تان غلط است مذهب تان غلط است فرق بین شما و یهود هیچ نیست چون انها نبوت را قبول ندارد و شما امامت را شما اصلا امام ندارید اکر است کی است معاویه لعنت الله علیه یزید عمر سعد یا عمر بن عبدلعزیز کی است لطفا نام بکیرید اکرنی مثل نیاکان شما به ا تش جهنم میسوزید شما در برابر کسانی مبارزه میکنید که راه ان راه خدا است و طریقیت ان طریقه بیغمبر با اولاد بیغمبر مبارزه کردن به سرنوشت عثمان و عمر کرفتار میشوید منم که باشمشیر شکم جاهل ترین ادم را دریدم منم که عثمان را در محل خوابش به جهنم واصل کردم چون انها از راه خدا دور شده بودند مثل شما جاهل ها و حرام زاده ها
هیچ وقت از دهن کدام شیعه نشینده ام که بکوید لعنت به صحابه یا خلیفه ولی خود خدا کفته که لعنت الله علل القوم الظالمین لعنت الله علل قوم الغاصبین و لعنت الله علل القوم کاذبین
بس جرم شیعه چیست که شما ایقدر عقدیی برخورد میکنید کدام خلیفه اکر منظور تان از دلالان دین است که از انها کرده تره کی خوب است یا سک دیکر
ادرس .جهنم منزل فوقانی
من از طرف شب های جمعه موظف در بخش جزای متعصبین ضید شیعه در جهنم استم و هر کس احوال بدران جهنمی اش را میکیرد از طرف چاشت جمعه با کون مردار و کردن بت بایچه ها کمی بالا دست ها بسته رو بطرف قبله با من در تماس شود مخلص تان ابولولو کارمند جهنم در خدمت استم
10 اكتبر 2009, 05:38, توسط وردک
به سایت محترم کابل پرس?!
در رابطه به موضو ع من یک چیزی در سایت افغان جرمن آنلین یافتم که می خواهم خواننگان محترم کابل پرس را هم شامل ان سازم.
با احترام وردک
افغان جرمن آنلاین 07/10/2009م
شیعه های افغان را افغانستان سرزمین واقعی است نه ایران
خوشبختانه این رسانه چون در افشای دسایس بیگانه ها و گماشتگان شان صراحت کامل دارد ازآن لحاظ خار چشم افلاک است. این پورتال اقوام ادیان و مذاهب سراسر ملت افغان را احترامگزار و خدمتگزارمیباشد. کسانیکه دم خروس ها، از هر طرف شان بیرون شده نمایان است، و بهر وسیلۀ در تحریک احساسات منفی اقوام می کوشند، باید ما را نفاق افگن قلمداد کنند تا بتوانند خدمتگزاری شانرا به باداران ایرانی و پاکستانی شان ثابت نمایند. اگر آفتاب به دو انگشت پنهان می شد انگشتان میر حسین مهدوی ها و عطاخیل ها آنرا پنهان می کرند.
ما همانطوریکه در راه خدمت به جامعۀ خود در کـُل یعنی تمام ملت افغان، اعم از تاجیک هزاره، اهل هنود، بلوچ ازبک، پشتون، ترکمن و... و.... با داشتن هر دین و مذهبی، همه را یکسان فرزندان اصیل این خاک میدانیم. بخصوص درین لحظۀ حساس از تاریخ افغانستان که دامن زدن به احساسات منفی وسیله خواهد شد تا ضربۀ کشنده تری بر پیگر جامعه زخمی ما وارد آید. با درک این حساسیت، وجیبۀ خود میدانیم تا از هیچگونه قوم گرایی و قوم بازی دفاع نکنیم، برعکس دست رد بر سینۀ تمام قوم بازان بگذاریم. این مطلب در تمام نوشته های پور تال مکررا ًجلی و شفاف توضیح شده که شاهد مدعای ماست.
پورتال افغان جرمن آنلاین در کنار این وجیبۀ بزرگ رسالت دارد مبتنی بر اصل آزادی بیان، تا نوشته ها را به مسؤلیت نویسندگان آن که البته یکی از نظرات خواهد بود نه حرف آخر، و نه هم مورد تأید و نا تأید ما، بنشر بسپارد تا این نظرات در خفا یکطرفه گسترش نیابند بلکه خوب و یا بد، باید به آگاهی مردم رسانده شوند. و نظرات مخالف و موافق را بخود جلب کنند. تا با دیالیکتیک این چنین مقلات، موضوعات روشن گردد. که این شیوه در جوامع آگاه بمدارج عالی خود ارتقأ نموده است و ما متأسفانه، هنوز اندرخم یک کوچه ایم. ازینرو نمی دانیم میر حسین مهدوی چگونه بخود جرئت داده بود که با این طرز تفکر و ندانستن الفبای ژورنالیزم نشریه ی را کار گردانی کند؟
در نوشتۀ همایون غفوری که هیچ مبنای علمی و تحقیقی نداشت و ندارد باید خاطر نشان کرد که بمیان آمدن چنین افکار در جامعه از چه انگیزۀ تراوش میکند؟ باید به ریشه یابی آن دور از تعصب بغض و حب پرداخته شود. در جهت مخالف در نوشتۀ مهدوی که زمانی به ظاهر گردانندۀ روز نامۀ بودنیز خالی تر از نوشتۀ همایون غفوری، دور از منطق و برهان بوده تا جایکه رگهای گردن عصبی شده اش در سطر سطر نوشته شان آشکار و هویدا است، که از ایشان چنین توقع نمیرفت. ایشان بجای که استوار بر منطق از روی تحقیق با خونسردی می بایست قضیه را منتفی و سمت و سو دادن مسیر درست آنرا به بررسی میگرفت، تحت تاثیر عقده های درونی و تعصب قومی و مذهبی اش قرارگرفته از منطق بدور میرود. (آنکه دیگران را نقد ناسیونالیستی می نماید خود تا حلق درآن گود غرق است)
قبل از اینکه آقای مهدوی غرض رو شن شدن قضیه استددلال نماید یا دعوا با آقای غفوری را سامان دهد، در قدم نخست راسا ً علیه افغان جرمن آنلاین عقده گشای مینماید. بخاطر که این پورتال خواب مزدوران ایران، پاکستان و غیره را سخت خراب کرده است، ازینرو باید بهر بهانۀ ممکن، این رسانۀ ملی را کم اعتبار سازد. خوشبختانه این نیرنگ شناخته شده است.
نوشتۀ همایون غفوری با اینکه به هیچ وجه مورد تأ یید ما نیست، زمینه شده تا درین قسمت روشنگران راستین بخاطر میهن به ارزیابی دقیق این دست اندازی بیگانه بپردازند.
چنان چه گفتیم که : چه انگیزۀ با عث شده تا چنین طرز تفکر در جامعه عرض اندام کند. این نکته را هر وطندوست و هر انسان ملی افغان در تکاپوست و آرزو دارد که روشنگران برین نکته تحلیل های بیرون دهند تا اصل نیرنگ مستور نمانده آفتابی گردد. یعنی تشخیص مرض در گام اول شرط اساسی است که ما به همین منظور از نشر مقاله آقای غفوری با تمام کمی و کاستی و حتی یک جانبه بودن آن صرف نظر نکردیم تا دریچۀ این گفتمان مهم را باز گرده باشیم.
افغان جرمن آنلاین از تمام قلمداران و روشنگران آگاه و فرهیخته ملی صمیمانه تقاضادارد تا هرچه وسیعتر در زمینه قلم شانرا بکار اندازند.
بخاطر سهولت کار لازم می بینیم تا چند سؤال را پیش کش نماییم .
1: آیا این نمایشات قدرت ایران در زیر نامهای مقدس عاشورا و تشیع در داخل شهر های بزرگ افغانستان بخصوص سمت غربی ارتباط با تشیع اصلی دارد ؟ سرزمین افغان و باشندگان آن در تمام ادوار تاریخ همزیستی برادری بین اقوام ادیان و مذاهب خود داشته که هیچکدام از باشندگان افغان(جز نفاق افگنان) دین یا مذهب یا قومی را بنظر سبک ندیده و نخواهد دید. زیرا ازدواجها بین اقوام افغان و گروهای مذهبی نشانۀ دور از تعصب مذهبی و قومی دلیل محکم گفتۀ ما میباشد. این بازی بوسیلۀ گماشتگان به منصۀ اجرا در می آید.
2 : آیا این مراسم در گذشته به این سخافت تیأتری آن وجود داشت ؟
3 : پشت سر این مراسم چه نهفته است ؟
4 : آیا چرا این مراسم بخودی خود از عظمت گذشته اش به شکل مضحکه امروزی خود استحاله کرده است ؟ طالبان در آغاز پیدایش توسط گماشتگانشان خود را جنبش خود بخودی برخواسته از بطن ملت قلمداد کرده بودند که آخرسر، سر ایشان از گریبان امریکا عربستان سعودی و پاکستان آفتابی شد. که نه به بخش سنی کشور ارتباط داشت و نه هم به قوم پشتون افغانستان.
5 : آیا این نمایشات ایرانی زیر نام مقدس امامین و تشیع، ارتباط به مذهب شیعه و مراسم عزاداری افغانی دارد ؟
کدام وجدان میتواند این نمایش قدرت ایران را زیر پردۀ مذهب شعیه پنهان کند ؟ این یک صف آرایی آشکار ایران است که صفوف طرفین « شیعه و سنی » را از همدیگر متنفر ساخته بجان هم می اندازد تا آتش جنگ بین آنها مشتعل شده، طرفین درین آتش نابود شوند. آنگاه ایران به آرزویش مثل پاکستان (درقضیۀ ویران شدن ماشین دولتی و ازبین رفتن وزارت دفاع، از طیارات میگ گرفته تا سنجاق دفاتر) برسد و جامعه بار دیگر ویران شده و کماشتگانش که قبلاً در قاچاق انسان ها دست داشتند امروز بدون زحمت پول انگفتی را از رنگ زدن مقدس تشیع به این نمایشات مضحک، د ریافت کرده زندگی شخصی شانرا رونق بخشند.
6: آیا مهدوی ها وعطاخیل ها نمایشات طویل خونباران زشت، بنام نواسۀ های پیامبر اسلام (ص) را که تاثیری ناگوار وغیر انسانی بر اطفال جوانان و روان های حساس جامعه دارد و کاملاً ضد تمام نورم های حقوقی، شرعی، مذهبی و اخلاقی میباشد مورد نکوهش قرار داده اند؟ اگر در ایران این نمایشات به منصۀ اجرا در آمده و بغلیان رسیده است، سبب آشکار دارد که دولت بظاهر مذهبی و حسینی و در عمل دولت شمری و یزیدی یهودی ایرانی بخاطر حفظ دولت ِ به تاربند خود آخرین تلاش هایش را دارد. نباید برای ایران اجازه داد تا در تحمیق اهل بیدار و با فراست تشیع افغان، به نفع خود دست باز داشته باشد.
مذاهب افغانستان در گذشته دریک همزیستی دوستانه از مزایای مساوی برخوردار بودند بخصوص اهل تشیع که در روزهای تاسوعا و عاشورا و دیگر روزهای مهم مذهبی اهل تشیع، اراکین برجستۀ دولت چه سنی و چه شیعه همه سهیم می شدند و در روز های عزا ازته دل شرکت می کردند و مذهب تشیع را به این وسیله ارج می گذاشتند، در حالیکه دولت های شوینیستی جنایتکار ایرانی هم در گذشته و هم اکنون به مقدسات سنی ها توهین آشکار داشته اند و نمایش های سراسری بخاطر تحقیرسنی ها در تحقیر حضرت عمر(رض) خلیفه دوم، خسر حضرت پیامبر و داماد حضرت علی، مراسم فحش گویی و مراسم سخیف لت و کوب عمر کوبی را دایر می کردند. در تمام افغانستان تکیه های بزرگ و بی شماری همیشه دایر بود در حالیکه در پایتخت ایران سنی های ایرانی مسجد نداشتند.
در پایان صراحت میدهیم که شیعه های افغان را افغانستان سرزمین واقعی است نه ایران. همانطوریکه اهل هنود ما را افغانستان سرزمین واقعی میباشد نه هندوستان.
پایان
2 آگوست 2010, 07:52, توسط hbibulla
سلام برای همه
ابولولو
واقيعت که جايت جهنم است .
يحيي بن سعيد مي گويد: گروهي از مردم عراق نزد علي بن حسن (رض)آمدند و در مورد ابوبكر و عمر و عثمان رضي الله عنهم حرفهايي گفتند هنگامي كه سخنانشان به پايان رسيد علي بن حسن(رض) فرمود: گواهي مي دهم كه شما مصداق اين آيه نيستيد: «والذين جاؤا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان و لا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا انك رئوف الرحيم»[1]؛ كساني كه پس از مهاجرين و انصار بدنيا مي آيند، مي گويند: پروردگارا! ما را و برادران ما را كه در ايمان اوردن بر ما پيشي گرفته اند بيامرز. و كينه اي نسبت به مومنان در دلهايمان جاي مده، پروردگارا! تو داراي رافت و رحمت فراواني هستي.
مولاي جابر جعفي مي گويد: ابو جعفر محمد بن علي (رض)موقع خداحافظي به من گفت: اين پيام مرا به اهل كوفه برسان كه من از كسي كه از ابوبكر و عمر رضي الله عنهما بي زاري بجويد، بي زارم.
محمد بن اسحاق از ابو جعفر محمد بن علي(رض) نقل مي كند كه ايشان فرمود: كسي كه فضل و مرتبه ابوبكر و عمر رضي الله عنهما را نداند نسبت به سنت پيامبر جاهل است.
7 اكتبر 2009, 18:21, توسط سرشار
لعنت به سنی ايکه شيعه مذهب را دشمن خود ميپندارد وهمچنان لعنت به شيعه ايکه با سنی مذهب دشمنی ميکند !
اګر کسی ګفت ګوشت را سګ برد، قبل از دويدن عقب سګ بهتر است يک دستی به ګوشت بکشی.
عين همين لعنت به آنانيکه به جای رشد و خدمت به زبان و فرهنګ خود، ميخواهند زبان هموطن خود را قطع کنند، چه پشتون، چه تاجک، چه هزاره و چه ازبک !
آسان ترين راه جمع را ضرب ګويند. . بزنيم د جان يکی ديګه. هله که اوغان ميدانه برد، بر تاجک چيزی نماند و هله که تاجک و هزاره شوله ره کلشه تنا خوردن و اوغان بيچاره ګشنه ماند.
وقتی که آدم ګشنه باشه از بيادر خودش بدش ميايه . . خدا مردم ماره سير کنه !
با احترام
8 اكتبر 2009, 09:16, توسط سروش سکوت
شیعه یا سنی دو روی یک سکه است. هیچکدام نسبت به دیگری مادون تر نیست. خرافاتی که در تسنن است همان ها در تشییع نیز است. مشکل همهء مذاهب اینست که پایه و اساس همهء شان خودخواهی و ادعای احمقانه برای بهتربودن است. در بعضی موارد تسنن تهوع آورمیشود در بعضی موارد دیگر تشییع. روزانه هزاران انسان ملک ما میمیرد ولی ما برای انسان هایی بیشتر نوحه سرایی میکنیم و به خود آزاری متوسل میشویم که در زمانه های دور و اوایل اسلام بخاطر تاج و تخت کله های خودرا از دست دادند. این است منطق دین!!!