تروریستان میتوانند پاسپورت افغانی بگیرند!
معلوم نیست به چه تعداد از این پاسپورت ها که به امضاء کنسول صاحب و معاون وی آقای « پشتون» میرسد مجوز مرگ هموطنان ما را در داخل کشور صادر میکنند و چه کسی پاسخگوی این فجایع است؟
برای انجام کاری به کنسولگری افغانستان در کویته مراجعه میکنم ، شخصی که لباس اردوی ملی بر تن دارد و ظاهرا برای نظم و امنیت این نمایندگی ایفای وظیفه میکند از من میپرسد برای انجام چه کاری آمده ام ،مقصدم را باز گو میکنم، کله اش را (سر) به منظور نا امیدی و غیر عملی بودن این کار به چپ و راست تکان میدهد و اشاره میکند به پنجره ی که آنطرف تر شخصی به نام هاشم جان نشسته است و ظاهرا مسوول و پاسخگو به مراجعین است عریضه ام را تحویل بدهم به عریضه نگاهی میکند و از دفتر کارش خارج میشود و نیم ساعت بعد بر میگردد و میگوید، ما نمی توانیم چنین تاییدیه ی به شما بدهیم غیر قانونی میباشد. برای گرفتن تصدیق کنسولگری اصرار داشتم اما فایده ی نداشت به فکر راه دیگری می افتم « احمد» یا همان سرباز اردوی ملی و مسوول نظم و امنیت میپرسد چه شد؟! گفتم ،میگن نمیشود به من اشاره میکند که با آن شخص که روی صندلی مراجعین نشسته است صحبت کنم. میروم جلو این شخص میپرسد چه کار داشتی، کارم را صحبت میکنم ، بلافاصله میگوید میشود! اما برای اینکه چقدر خرچه دارد باید با شخص به نام آقای «پشتون» صحبت کنم آقای «پشتون» نفر دوم کنسولگری است با موبایل خودش تماس میگرد و کار مرا با او در میان میگذارد، واسطه آقای «پشتون» بلافاصله میگوید کار میشود ولی یک چیز حدود 30 هزار روپیه خرچ دارد.
کنجکاوی ام از اینجا آغاز میشود و از خودم میپرسم ، که آیا اینجا کنسولگری افغانستان است یا تجارت خانه !؟
نمای درون سالن انتظار بیشتر به رستورانت یا چای فروشی های معروف پاکستانی میماند تا یک دفتر رسمی حدود 50 تا 80 نفر روزانه مراجعه کننده دارد و تعداد پنج تا 8 نفر واسطه ها پولی نیز روی نیمکت ها چوبی (چوکی) نشسته اند هر کسی که از جناب هاشم جان ( مسوول پاسخ گویی به مراجعین) جواب رد میگرد، آقای احمد ( سرباز اردوی ملی) آنها را به واسطه های آقای« پشتون» معرفی میکند.
واسطه ها جواب رد نمیدهند بلکه نرخ ها را به این ترتیب به مراجعین میگویند.
یک جلد پاسپورت 9 هزار کلدار پاکستانی.
یک ورق تائیدیه تثبیت هویت به سفارت خانه های خارجی 30 تا 50 هزار کلدار.
یک ورق تثبیت تابیعت افغانی 5 هزار کلدار.
و به همین ترتیب بقیه اسناد به نرخ روز و نظر به ارزش و کاربرد اوراق رسمی این کنسولگری به متقاضی قیمت گفته میشود .
مرد سالخورده ی برای اخذ تذکره تابعیت دخترش بار ها مراجعه کرده بود و گله داشت که مسوولین کنسولگری میگویند برای دریافت تذکره ی دخترش به افغانستان برود اما واسطه های آقای «پشتون» 5 هزار روپیه برای صدور تذکره تابعیت از این مرد خواسته بودند، میگفت: من آدم غریب هستم از کجا بیاورم این مبلغ را رفتن به افغانستان هم که مشکلات خودش را دارد دخترم میخواهد درس بخواند و نیاز به تذکره تابعیت دارد تذکره خودش را نشان میدهد و اضافه میکند من خودم تذکره دارم و دیگر اسناد هم است اما به دخترم تذکره نمیدهند.
جوان حدود 25 ساله هنگام که پاسپورت اش را از واسطه های آقای «پشتون» دریافت میکند لبخند مظفرانه ی بر لب دارد. میپرسم چقدر پول بابت پاسپورت دادی میگوید: این آدم خوبی بود (اشاره واسطه) دیروز از من 9 هزار روپیه گرفت امروز پاسپورتم را کشید. پرسیدم تذکره و مهاجر کارت داشتی گفت نه هیچ کدام را نداشتم اما «قاعد اعظم» داشتم ( منظور پول پاکستانی) و اضافه میکند اینجا «قاعداعظم» داشته باشی هر کار میشود.
به بهانه ی نرخ گرفتن کاری با واسطه ی کنسولگری که پاسپورت این جوان را تحویل داد صحبت میکنم از نرخ ها صحبت میکند میپرسم اگر کسی که معلوم نباشد افغانی است یا از کدام کشور مثل افراد القاعده میتوانی پاسپورت بکشی؟، با عصبانیت میگوید 10 هزار روپیه امروز با عکس و نام بده فردا پاسپورت ات را بگیر با احتیاط میپرسم اگر متقاضی یک انتحاری خارجی یا افغان باشد و پاسپورت افغانی بگیرد چه؟ باز هم با عصبانیت جواب میدهد به من مربوط نیست ، پیسه ته بته کار ته جور کو .
فردای آنروز دوباره بر میگردم به کنسولگری و با« هاشم جان » در مورد درخواستم صحبت میکنم هاشم جان با عصبانیت دوباره جواب رد میدهد. دقایقی با این شخص بحث کردم و ازش خواستم تا کنسول صاحب را ببینم به زحمت توانستم شماره تماس مستقیم کنسول صاحب را پیدا کنم. تماس گرفتم و خودم را معرفی کردم کنسول بلافاصله مرا پذیرفت و و پس از دقایقی، پیاده ی دفتر کنسول اسمم را صدا کرد و دروازه آهنی را بر رویم باز کرد، داخل محوطه کنسولگری میشوم. پیاده دفتر به اطاق کنسول رهنمایی کرد، آقا کنسول با خوشرویی از من استقبال میکند. خودش را «محسنی» معرفی میکند. میپرسد چه مشکلی دارم ؟ گفتم من مشکلی ندارم یک تاییدیه میخواستم به این منظور ... بلافاصله روی کاغذ عریضه ام هدایت لازم را مینویسد و امضا میکند و میگوید من چند روزی مسافرت بودم اگر سرگردان شدید به همین خاطر بوده است و اضافه میکند که وقت زیادی ندارد مهمانان خارجی را باید ملاقات کند. مرا به دفتر دیگری که شخص به نام آقای « همت» مسوول آن بخش است میفرستد، وارد دفتر آقای همت میشوم با کنسول صاحب توسط تلفن صحبت میکند سلام میکنم. با تعجب جواب سلامم را میدهد و به چهره ام خیره میشود! تلفن را قطع میکند و عریضه ام را از دستم میگیرد، و می گوید باید چند لحظه ی را صبر کنم و از دفتر کارش به منظور صبحت با آقای محسنی (کنسول) خارج میشود پس از حدود 20 دقیقه بر میگردد و پشت میز کارش قرار میگرد، شروع میکند به توضیح دادن مراحل کاری و قانونی کنسولگری و اصرار دارد که همه چیز اینجا طبق قانون پیش میرود و عریضه من هم باید طی مراحل شود حرف اش را قطع میکنم!
گفتم ، از اینکه عریضه ی من طی مراحل شود نگران نیستم اما کاش این مسئله در بیرون سفارت نیز رعایت شود، سرش را از روی میز بالا میکند و دوباره به من خیره میشود، میپرسد مگر در بیرون چه خبر است. گفتم، واقعن شما نمیدانید در بیرون چه خبر است؟ و توضیح دادم که در بیرون دفتر چه پول های برای این کاغذها گرفته میشود.
میگوید: باید برای این ادعای خودم سند و شاهد داشته باشم و کسانی را که در این کار دخیل هستند را معرفی کنم اگر نه پای خودم اینجا گیر است و مرا به پولیس به خاطر این ادعایم تسلیم میکنند.
چشم ترسناک آقای «همت» کارگر نشد وقت رسمی کار به پایان رسیده بود و باید فردا دوباره به کنسولگری مراجعه میکردم کنسولگری را ترک میکنم بیرون دفتر همچنان مردم نشسته اند تا به کار های شان رسیدگی شود.
مرد سال خورده توسط «احمد» سرباز اردوی ملی مورد فحش و ناسزا قرار گرفته بود جلوتر میروم و از مرد سالخورده میپرسم کاکا چه شده؟ میگوید: این عسکر (سرباز) که در زمان حکومت طالبان نیز اینجا کار میکرد و طالب بود ریش و لنگی داشت، امروز دریشی پوشیده و ریش اش را تراش کده مرا فحش و ناسزا میگوید که کارم نمیشود چرا هر روز، هر روز میایم کنسولگری.
روز بعد میروم تا تاییدیه خودم را تحویل بگیرم آقای همت تاییدیه را تهیه کرده است از من میپرسد برای ادعاهای خودم اسناد تهیه کرده ام یا غیر؟ گفتم برای کار رسمی نیامده ام اینجا، در ضمن این وظیفه من نیست و من تفتیش هم نیستم .
میپرسم شما واقعن نمیدانید که از مردم پول های هنگفت اخذ میشود؟ جواب رد میدهد. میپرسم پس این کاغذها در کجا مهر و امضاء میشود؟ امضای شما آقای پشتون و آقای محسنی زیر این کاغذها است و شما نمیدانید؟ دوباره سوال میکنم اگر این پاسپورت ها برای افراد القاعده و تروریست ها صادر شود مسوولیت این به عهده چه کسی است؟ آیا این نوع جواز دادن رسمی برای افراد انتحاری نیست؟
دوباره عصبانی میشود و اصرار دارد که باید مدرک تهیه کنم برای این ادعا ها .
تاییدیه خودم را تحویل میگرم و ترس از اینکه بلایی برسرم نیاید بلا فاصله کنسولگری را ترک میکنم و از محل دور میشوم.
براستی این نمایندگی رسمی دولت افغانستان در کویته پاکستان است یا «سرای نمک علمدار رود» که اسناد رسمی دولت با پرداخت پول به آسانی تهیه میشود و تعدادی از هموطنان ما هفته ها و ماه ها سرگردان و در نهایت با فحش و ناسزا از آنجا بیرون رانده میشوند.
معلوم نیست به چه تعداد از این پاسپورت ها که به امضاء کنسول صاحب و معاون وی آقای « پشتون» میرسد مجوز مرگ هموطنان ما را در داخل کشور صادر میکنند و چه کسی پاسخگوی این فجایع است؟
پيامها
1 جون 2009, 16:40
aqaye spanta mobarak bashad, wa een aqaye mohseni chi nesbate ba ayatollah mahseni darad? wa degar eenke waqte fesade asase dawlate aqaye karzai ra tashkil medehad , een ham mamore homan dawlat and wa mazoor, shayad aqaye qonsol wa mawenash wa hamkaranash har kodam sar qofli pardakhta and wa hala bayad sod wa sarmaya yak ja ba dast beyayad chon kar ham ro ba khalasi ast wa dawlat ham ke az waqtesh 12 roz ter ham shoda ast , mamnoon aqaye zahedi az een gozareshe jalebe tan ya hooooooooooooo
tareq
2 جون 2009, 10:52, توسط هاشمی
سلام به همه برادارن و عزیزان و خواننده کان سایت محترم کابل برس
برادر عزیز مقرری این مامورین که خودت نام کرفتی همه به مشکل صورت کرفته همه جمع میکنند و تقسیم میکنند به این معنی که از مردم حق میکیرند به بالا حق میدهند امریت های باسبورت در ولایات در هفته باید 50000 هزار افغانی به قومندان صاحب امنیه حق بدهد اکر از من و تو نکیرد از خود که داده نمی تواند همچنان سفارت خانه ها بنده در سال 2007 در سفارت افغانستان در تهران یک کار داشتم و در همان روز دولت ایران بالای مهاجرین سخت روز اورده بود و یک افغانی را از سر ساختمان انداخته بودند مرده بود مردم سخت بریشان بود من یک شخص که سکرتر دوم بود اسمش یادم نیست کفتم چرا صدای تان را نمی کشیداین چی حال است سر مردم ما کفت ما که مسولیت این قدر ادم را کی نداریم برو بیادر کارت خلاص شد بشت کار مردم نکرد باز افغانستان که رفتی این حرف ها را به کرزی صاحب بکو به ما غرض نیست این است باسخ عالی جنابان در برابر مردم ما
مردم ما بجز توکل به خدا دیکر هیچ راه چاره ندارد عزیزان توکل ما و شما به خدا
5 جون 2009, 00:59, توسط دوست ملت
ّّبعد از عرض بدون سلام آقای ذاهدی ، شما در اصل از اتباع افغانستان نیستید .شما بخاطر فقط یک کار غیر قانونی خودتان که در قونسلگری افغانستان مقیم کویته نشده تمام افغانستان را به سطح بین المللی دشنام میدهید . و اردو ملی که بخاطر اشخاص مثل شما از سر و جان خود تیر استند نیز توحین میکنید .شما فکر میکنید که شما حقوق خوانده اید ................
1 جون 2009, 16:44, توسط هوزیله
یا هو
بلی برادر عزیز در تمام سفارتخانه ها و کنسولگری ها متاسفانه همان روش کنسولگری کویته اجرا میشود.
نمونه بعدی ان در تهران است که مردم بیچاره در بیرون صفهای طویل ایستاده میشوند ولی کنسول صاحب در اطاق خنک و فرنیچر دارش لم داده و هیچ اطلاعی از بیرون ندارد(البته از دلالی و کمیشنکاری بیخبر نیست)هرچه ادم بیسواد و رشوت خور است در طول سالیان دراز در تهران بر سر کار گمارده میشوندو اساس و پایه ان را داکتر صاحب عبدالله اودوالله گذاشته و تا حال کسی هم بررسی نکرده و نمیکند.چون این پستها در کابل به فروش میرسد.و کنسول صاحب به محض تصاحب چوکی دلالان خودرا معین میکند که باز البته........برای ایرانی ها و پول داران خوب کار میکنند.بعد در کابل میگویند هزاره ها نوکر ایران هستند؟اینها نوکر نیستند ؟بلکه خدمتکاران ایران و هم نجاتان ایرانی و اریاییها هستند.بلی برادر کنسولگری و سفارت نگو دلال خانه و کمیشنخانه کنسول و سفیر بهتر است بگویی.
1 جون 2009, 19:39, توسط ملک نظر- کانادا
شمايک مسئله خيلی عادی رامطرح کرده ايدمن درکابل برای خانم واولادهايم بانام هاوتاريخ های تولدومحل تولدجعلی دربدل پول در2005تذکره وپاسپورت ازوزارت داخله ورياست پاسپورت گرفتم وچون تذکره وپاسپورت خودم نيزکه جعلی بوددرکونسلگری افغانستان درپشاورفهميدندکه جعلی است اسنادم راگرفت ولی سپس دربدل چهارصدوپنجاه دالرعوض پاسپورت جعلی برايم يک پاسپورت رسمی دادندولله الحمدمشکلات حل شداگربرای زن واولادم تذکره وپاسپورت رسمی نداده واصرارميکردندکه درولايت خودوبرويت اسنادوسوابق خويش بايدتذکره وپاسپورت بگيريم يابرای خودم درپشاورمشکل تراشی ميکردندچانس أوردن فاميل به غرب وحتی بازگشت خودم ميسوخت وبازهم زنده بادکرزیکه برای همه مردم مشکل کشاست گله مافقط اين است که نرخ هادربازارسياه خيلی زياداست وشايدخيلی مردم ازبدست أوردن تذکره ، پاسپورت وديگراسنادبنابرين گرانفروشی عاجزمانندخوبی پاکستان وافغانستان درهمين است که دربدل يک کمی پول ياواسطه وشناخت ميتوان هرمشکلی راحل کردوکرزی درين موردسهولت های رابوجودأوردندکه درخورتقديروستائش است چون اگرکسی واسطه وشناختی نداشته باشدحتماپول داردپس مشکل خودراميتواندحل کندواين بهترازطی راه های قانونيست که ماه هاوهفته هارادربرگرفته وامروزبروفردابيامراجعين راخسته ميسازدنه تنهادروزارت خارجه وداخله بلکه درتمام وزارتهاوقتی واسطه وپول داشته باشيدوزيرهم ازخودستون کاری درميان مردم داردکه شب کارشماراميکندبدون اينکه بدفتراوبرويدچنين حکومت پولسالاروخدمتگذاردرجهان کم نظيراست زنده بادکرزی
2 جون 2009, 08:44, توسط jaghori
psport geraftan barai tororista ki kari sakhti nist aona mi tane hata sarbazani charsi ma ra ham bi gere alba te vaghti chars ka shidan
2 جون 2009, 04:35
Dost aziz matlab khubi bud, wali chi sud, zera tamam chawky ha sarqulfi darad wa ham tadiyay mahana, ki bayad ham an pool ha jam awary wa ham haq khudash ra baray khud jam kunad,
Rastash dar kishwar ki aslam rais jamhur an khud duzd, drugh gui , huqa baz bashad, wa mafiaye mawad mukhadar , zamin wa eqtesady ra ba hamdasty azay khanawada ash rahbary kunad, nawishtan in harf ha bay asar ast. May danid hama ki dar ertebat ba tajawuz ba dukhtaran wa atfal mawsuf chi bluf hay ki na raft, wali natija ash azady zaliman wa awaragy mazluman bud wa bas.
Dar ertebat ba tezab pashy barui dukhtaran danush amuz watan khudash guft amilin an dastgir wa edam may shawand, wali bad dast gery na tanha az edam khabary nashud , balki shayad azad shuda bashand wa ba greftan tahaif nazd berdar aqay karzay Amirulmayubin (koor Mulla umar) rafta wa payam ehteram ,khimatguzary wa salam karzay ra ham barayash rasanda bashand
Dar kishwar ki rais jamhur ba kabina ash duzd bashad tawaqu adalat, baz khast, wa ensaf door az taaqul ast
Bada ba hal mardum bad bakht in kishwar ki baz ham sar nawisht shan ba dast in fasid raqam may khurad
Asad
2 جون 2009, 04:48, توسط مسعود
سلام به تمام خواننده گان کابل پرس? !!
پاسخگوی این همه مردم رنجدیده بلاکشیده افغانستان هستند!
لعنت به کرزی خبیس کر گوش همرای اسپندی مذدور بیناموس !!
و تمام کابینه خائین وطن فروشش . !!
3 جون 2009, 13:20, توسط حبیبی
آقای مسعود سلام:
طوریکه معلوم می شود شما آدم با سواد وتحصیل کرده معلوم می شوید. شما سواد نوشتن را یاد گرفتید ولی متاسفانه اخلاق و ادب را که بایستی در نوشتار در نظر گرفت متاسفانه بی بهره اید.
در یک چنین سایت پربیننده انسان وقتی یک موضوع را درمیان می گذارد بایست عفت کلام را در نظر گیرد.
شما چطور به خود اجازه میدهید که به یک رئیس جمهور ووزیر خارجه ولو که هرچه گنهگار باشند چنین حرف های رکیک و نامناسب را بنویسید...
ولی آنطوریکه نویسنده محترم که موضوع ( تروریستان میتوانند پاسپورت افغانی بگیرند) را مطرح نموده اند ، هیجگاه چنین وضعیتی به سفارت ها وکنسلگری های افغانی مقیم خارج وجود نداره و نویسنده مذکور در نوشتن خویش خیلی اغراق نموده است.
ممکن در نمایندگی های افغانی مقیم خارج هم مشکلات اداری وجود داشته باشد ولی به نحوه ایکه نویسنده فوق الذکر مطرح داشته اند هیج باورکردنی نیست....و امکان آن وجود ندارد.
دراخیر از مسئولین سایت خواهش میکنم که حرف های نامناسب و توهین آمیز که از جانب بعضی افراد نا مطلوب مطرح می شود به سایت هذا به نشر نرسانند تا حیثیت و اعتبار سایت محفوظ بماند.
با تشکر
حبیبی
3 جون 2009, 17:54, توسط آدم
نه حبیبی جان دروغ گفتن فایده ندارد. حکومت کرزی با نماینده گی های سیاسی اش در خارج تا گلو در فساد غرق است. جانبداری شما مشکلی را حل نمیکند. بهتر است به فکر چاره اساسی باشید نه پوشیدن آفتاب با دو انگشت.
2 جون 2009, 06:00, توسط راستگو
آقای پشتون دپلومات افغان در کویته و یا به عبارت دیگر ... برادر یوسف پشتون، وزیر شهرسازی و باجه حامد کرزی، رئیس جمهوراست. او از هیچ چیز نمی ترسد هر کاری دلش خواست میکند.
اگر به آقای پشتون بگوی نام شما و نام پدر شما و درجه تحصیل شما چیست؟ میگوید که مگر نمیدانی که من باجه رئیس جمهور هستم! احمق.
2 جون 2009, 15:43, توسط آصف سرپلی
باد از سلام . راستگو آشنا یک راست ره از مه ام بشنو که از درون گپای راست شوما کشیدوم او ایکه : بیغم باشین چند روز باد نه باجه میمانه و نه ام سرنی انقریب بخیر اینا دول و دمبک شان جم کده میرن . خو اندیوال جان مه میترسوم که از بد کده بدتریش نبیایه . کدام گیتار والا و جازبن چی ها نبیاین و از بازینگرایشم میترسوم که از بینی کتیش بالا گپ بزنی خات گوفت : مه ره نمیشناسی مه خو اندیوال رقص و هم پیک ریس صاحیب استوم ازو خاطر مره ده اینجه سفیر مقرر کده که باز چه خاکه ده سر خات کدیم . راستگو جان راستیش امی که ده هر مملکتی که بری امی حال است . مه فکر میکونوم فقط سفارت خانای افغانی ده افغانای خود احترام ندارن . یک سفارت خانه نی ده هر جای اموتوست . خوب سیل بکو آشنا اگه اونا ما ره قدر میکدن حالی ما ام ریس و سفیر خودما ره ای رقم گپا میزدیم ؟ نمیزدیم . پس اونا ما ره نی خودیشانه بی قدر و بی قیمت میکنن . خیر باشه بکونن و ببینن . دیگه ده امی عنوان نویشته شوده که تروریست ها پاسپورت افغانی بگیرن یا نگیرن . مه میگوم ده امونا از امه کده زود تر و اول تر پاسپورت بتن که زود تر گوم شون لاکن ده طیاره والا بگوین که تکیت هایشانه یک طرفه بته . چه گوفتی آشنا جان ده امی پلان مه ؟ برین بامان خدا .
2 جون 2009, 19:33
chi jaleb
bajayr rayeese jomhoor
yadam amad ke megan baja ke baja ra deed
ok
2 جون 2009, 22:01, توسط ali az australia
in 2004 i went to Iran to get married. i needed passport for my wife . i went afghan consulate in Tehran .there were some guys in the reception and i gave him my paper . he through my papers and told me ( buro peshee hazarayt ki kari passport tura jor kuna kuna ) . i told him this is Afghanistan embassy and it is for every afghan . i don’t need to go to my hazara to give my wife passport . i asked him you are here only for tajiks and pansheries. He called the police and kicked me out . the next day i went with my some relatives and asked him this is the last time we are asking you for passport and we got all the required documents . finally we got it . thanks to my relatives who supported me and stand by me .
in afghan embassy in Tehran i witnessed lots of bribery and bullying and shouting on the innocent people .
3 جون 2009, 17:51, توسط مزاری
حاجی صیب ته دیره دیره او توده توده سلامونه ! ( اوش کده باشین سرم قار نشین ای یک مزاق اس ، نی بم اس و نی پتاقی !! مرد هاره قول اس . )
چتو شد حاجی صاحب که از کاندیدی رئیس شدن خود همرای الیکین تان همیتو یکی و یکباره تیر شدین و میدانه ده بازینگرا خالی ماندین . مه خو گفته بودوم بریتان که ای میدان جای شما نیس ، زوربازی کدن و ایزار کشیدن و تخته کاری ره ندارین !! باز شما قبول نکدین و دو پایه ده یک موزه کدین وگفتین که مردوم بخاطر رئیس شدن تخته داره قبول داره . باز دیگه چیزی نه گوفتوم و منتظر بودوم که شما ره ده بین شان ببینوم که ده کدام دول بازی میکنین و ده آخر حین برامدن تان از میدان کتی کالای او پر و ریگ پرو خون پور همیتو یک خنده گک جانانه سر تان میکدوم . حالی خو دیدین که وطندارای تان ده خوبی تان استن !!
2 جون 2009, 19:46, توسط آدم
برای گرفتن تائیدیه نباید موزه پاکئ هاشم ها و پشتون ها را کرد... یا به درۀ آجی مراجعه کنید ویاهم یک مهر در بازار ساخته و خودتان، خود را تائید کنید. این را میان بُر گویند و برای کسانیکه سواد ندارند بازهم درۀ آجی محل بهتر از سفارت و کنسول افغانستان است. باید خود کفا بود. پاسخ بی پیر را لامذهب میداند و بس.
ناگفته نماند که انتحاری نیازی به گرفتن روادید ورود و شناسنامه ندارد... آنها را بیگ برادر خود تا مقصد مشایعت میکند چرا که از خود بیگ برادر هستند و به عباره ی صاحب خانه گفته میشوند نه مهمان و خارجی...
حسین زاهدی یا خود را به کوچه حسن چپ زده ویاهم با الفبای سیاسی امروزی آشنا نیست... بهرحال کور هم میداند که دلده شور است و نیازی به اضافه گویی های من و زاهدی نیست.
اربابان قدرت و قهرمانان بزکشی همه گی از خود هستند فقط مردم عادی و ملکی بیگانه میباشند.
3 جون 2009, 11:26, توسط شمس
به همه هويداست كه شعبات و قونسكرىها ى ى افغانى به خصوص بعد از تغيراتيكه سبنتا دران وارد كرد لانه فاشيستان كرديد.من با اسناد وشواهد اسبات ميكنم كه درقونسلكرى افغنستان دربن بسيار به شيوه فاشيستى با افراد غير قبيله برخورد صورت ميكيرد.درانجا كسى بنام كاكر و يك عده افراد خاين ديكر بنام قانون افراديكه خوششان نيايد به نهانه هاى مختلف سالها ميدوانند.وسفير بيكفايت در برابر جندين مكتوب راجستر شده يك جواب كوتا هم نميدهد.درهاليكه جند سال قبل در زمان ربانى كه طالبان هم بيداد ميكردند اين طور نبود.درانجا انسانيت حكمفرما بود يك جوان بسيار شيرين صحبت و خوش معاشرت قنسل بود و همه كار مندان ان اعم از اوزبيك هزاره بشتون و تاجيك بودند.صدها بار بهتر از امروز بود.درزمان دكتر عبدالله افراد لايق و خوب درانجا بود.من مجاهد نيستم بلكه صد بار برعليه مجاهدين در جنك داوطلبانه سهم كرفتم.ولى قضاوت عادلانه بايد باشد.جيزيراكه ديدم همان بود كه نوشتم.
3 جون 2009, 17:41, توسط ali az australia
aghay shms jan mardana rast bugo . chara dorogh mayfarmayee jani brother . farmoden ki karmanday hazara wa uzabak . jani brother shayad darsadee nachezi buda ki maytawan haich hesab kard . dar dawrani mojahiden az bad tar bud jani brother. chand dana panjsheri neshasta budan wa ba aqwmay ghair tajik wa pansheri nasaza mayguftan. koshesh kuned ki hamisha rast begoyed .
4 جون 2009, 02:32, توسط حسينی
من قربان علی هستم و فعلأ در شهر کويته زندگی دارم.
برادرم در استراليا در زمان طالبان پناهنده شده بود. بعد از قبولی او در استراليا برای من و فاميل ام به آنجا کيس ترتيب داده بود وقرار شد که من و فاميل ام به استراليا برويم.
جهت ترتيب پاسپورت، اسناد تولدی، سند پوليس عدم جنايت، ترجمه تذکره، تأئيد افغانيت، سند فوتی و نکاح نامه به جنرال قنسلگری افغانستان در کويته مراجعه کردم و با ارائه تذکره ها تقاضای اسناد فوق را نمودم بعد از چک و معاينه تذکره های ما آقای هاشم و آقای مصطفی کارمندان فونسلگری برای من گفتند که تذکره شما جعلی است و جهت تأئيدی به کابل ارسال ميداريم. من برايشان گفتم که من تذکره ها را سال گذشته خودم از ولايت عزنی بدست آوردم و اصلی ميباشد لطفأ کارم را اجرا نمائيد.
با اصرار زياد همان روز کارم صورت نگرفت ولی هنگام بيرون شدن کسانی از مردم خودما هزارها که بعدا اسم شان را فهميدم جهانگير وتقی نام داشتند و برای من گفتند که کار شد يا نه در جواب گفتم نه گفت بيا که ما کارات را کنيم گفتم خيلی خوب چطور؟
گفتند از هر پاسپورت مبلغ ده هزار کلدار، از هر سند فوتی مبلغ سی هزار کلدار، از نکاح خط مبلغ پانزده هزار کلدار، از سند ترجمه وتولدی میلغ پنج پنچ هزار کلدار و از هز سند پوليس يا عدم جنايت مبلغ چهل هزار کلدار و از هر سند تائيد مهاجرت و سند تحصيلی مبلغ بيست هزار کلدار برای ما بدهيد ما در ظرف دو سه روز کارات انجام ميدهيم
من با مطالبه اين دو شخص حيران ماندم و فکر کردم که مبلغ خيلی زياد ميشود آنها را جواب دادم. فردای آنروز نزد پوليس دروازه فونسلی رفتم که با مسولين قونسلی ملاقات کنم ولی متأسفانه که برای يم موقع داده نشد سپس به شماره های تيلفون جنرال قونسل و معاون آن تماس گرفتم آنها برایم گفتند که مطابق اصول ما اجراآت مينمائيم برای ما مزاحمت نکيد.
بعد از چند روز ناچار راهی ديگر برایم بجز از مراجعه به کميشنکاران تقی و جهانگير که در داخل و اطراف اطاق مراجعين قونسلی ميباشند مراجعه کردم و برای شان جهت ترتيب اسناد پول دادم و بعد از سه روز تمام اسناد ها را برای سپردند.
اين بود قصه من و قرار معلومات که از ديگر مراجعين حاصل نمودم اکثر آنها همين قصه ها را کردند اين است وضعيت فساد داخل قونسلگری افغانستان در کويته نمی دانم که آقای جنرال قونسل ومسولين قونسلی در حاليکه در تيليقون از اصول و قانون حرف ميزنند با تمام اسناد به امضاء و مهر شان ترتيب ميشود
4 جون 2009, 04:48, توسط فریده احدی
در تهران وضعیت بدتر از همه جا است. البته به استثنای مردی سپید مویی که در بخش تحویل پاسپورت می نیشیند؛ ایشان به تازگی در آنجا آمده و بسیار با متانت و مهربانی کار می کند؛ از سن و سالش هم پیداست که آدمی با تجربه است.
ولی سایر افراد متاسفانه همه به گونه ای برخورد می کنند که گویا سفارت را از کرزی و اسپنتا خریده اند و در انجام هرکاری آزاد هستند.
از آن جمله خانم جوانی است به نام خانم احمدی که در سمت راست ساختمان اصلی سفارت کار می کند؛ این خانم آنقدر تک رو و زشت برخورد است که همه مراجعین ایشان از برخورد زشت او خاطرات افسرده کننده ای دارند.
به این خانم توصیه می کنم بهتر است کمی خود را درجای مراجعین خودش قرار دهد تا درک و فهم بهتری پیدا کند و خردمند گردد
اگرچه تحقق این مهم آرزوی است دست نیافتنی!!!
14 جون 2009, 01:58, توسط زرمينه توحيدي از كويته
اينجانب زرمينه توحيدي كه جهت انجام كاري به قونسلگري كويته رفته بودم، حرفهاي حسين زاهدي را كاملا تاييد مي كنم ، آقاي هاشم جان كه مسئول دريافت عرايض و همچنان تحويل مجدد آنها به مراجعين مي باشد، حالا ميليونر شده است و البته كه به آساني از اين كار دست برنخواهد داشت،چند روز قبل طي يك دعواي داخلي، قونسل كويته او را از كارش بركنار نمود اما او در عين اينكه يك مامور اجير و غير رسمي است، براي شكايت به وزارت خارجه به كابل مراجعه نمود و بالاخره توسط يك نفر فراهي متنفذ، مجددا كار خود را در قونسلگري كويته توسط عبدالكبير فراهي معاون سياسي وزارت امور خارجه بدست آورد كه من در اينجا اين موفقيت او را به شخص وزير خارجه كه دم از تخصص و كارداني و لياقت ميزند، و همچنين به نيروهاي اي ساف و ناتو كه از اين وزير وارداتي خود حمايت مي كنند، شادباش مي گويم .
اگر چه آقاي پشتون به علت باجه بودن با كرزي، در عين بي سوادي مطلق مدتي شش سال مي شود كه معاش ديپلومات را مي خورد اما شخصا گمان نمي كنم كه او رشوت اخذ كند، بلكه اين شخص قونسل كويته كه محمد داود محسني نام دارد، و از اهالي فراه و دوست نزديك كبير فراهي معاون وزير خارجه مي باشد، در رشوت گرفتن از مراجعين مفلس افغاني دست دارد. طبق معلومات صد فيصد موثق شخصي به نام مصطفي كه خواهرزاده قونسل كويته است، به دستور او در بخش قونسلي در كويته ترتيب گرفتن مبالغ هنگفت رشوت را از مراجعين بد بخت افغاني مهيا نموده و بعد به داود محسني قونسل افغاني در كويته تحويل مي دهد .
اگر كسي قبول ندارد بفرمائيد يك هيات با صلاحيت از وزارت خارجه با نظارت ارگان هاي ديگر امنيتي به كويته بروند تا موضوع را از نزديك بررسي نمايند و اگر خلاف بود، ما را اعدام نمائيد.
زرمينه توحيدي - كويته