صفحه نخست > دیدگاه > هرات ، شهر سانسورها

هرات ، شهر سانسورها

سخن گفتن از خودسانسوري هويتي ( زباني ، نژادي و مذهبي ) هيچگاه به معني اهانت به فرهنگ و باورهاي اجتماعي و فرهنگي يك جامعه نيست بل بيان واقعيت هاي اجتماعيي است كه در آن محتواي فرهنگي و اجتماعي بر اساس قوميت محور ، زبان محور و مذهب محور، ارزشيابي مي شود نه انسانيت محور.
احمد بصيربيگزاد
شنبه 31 جنوری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

( قسمت دوم )

در فرهنگ افغانستان رابطه ي عام بر مبناي قوميت تفسير مي شود و انسانيت در آن جايگاهي ندارد . جنجال هاي بيش از دو دهه به خوبي نشان مي دهند ، همه چيز در نهايت امر به ارزشهاي قومي ، زباني و منطقه ي ارجاع داده مي شود و معيار ارزيابي « حقانيت از غير حقانيت » ارزشهاي نهادينه شده تاريخي است كه بر اساس تفاضل قومي ، زباني و منطقه ي شكل گرفته است نه شايستگي هاي انساني . بدهي است در چنين جامعه ي كتمان كردن ها و خود سانسوري در تمام ابعاد آن كه در بخش نخست اين ياد داشت اجمالا تذكر رفت ، به يك فرهنگ بدل شده كه الگوي فرهنگي آن تقلب ، سلطه و استبداد است .

اگر سلطه و استبداد وجود نداشته باشد كتمان كردن ها و خود سانسوري ها در يك جامعه به عنوان « بد اقبالي بزرك اجتماعي » مطرح ميگردد آنگهي جوامع براي ساختار شكني و تغيير فرهنگي متعادل كه در آن پاداش هاي معنوي و مادي با معيار قوميت، زبان و مذهب به كسي تعلق نيگيرد ، دست در دست هم خواهند داد و اين ديو آدمخوار ( قوم محوري، زبان محوري و...)را آنقدر لگد مال نمايند تا بر گور آن رقص سماعي بر پا نكرده آرام نخواهند نشست .

سخن گفتن از خودسانسوري هويتي ( زباني ، نژادي و مذهبي ) هيچگاه به معني اهانت به فرهنگ و باورهاي اجتماعي و فرهنگي يك جامعه نيست بل بيان واقعيت هاي اجتماعيي است كه در آن محتواي فرهنگي و اجتماعي بر اساس قوميت محور ، زبان محور و مذهب محور، ارزشيابي مي شود نه انسانيت محور . وقت مگيوييم خود سانسوري هويتي ( زباني ، نژادي و مذهبي ) در هرات باستان به يك باور وفرهنگ تبديل شده است به اين معني نيست كه نژاد ، زبان و مذهب خاصي به اين آفت گرفتار آمده بل بيان« واقعيت غاي و حقيتقت اساسي » يك فرهنگ متقلب پرور است كه ارزشهاي خود را در تفاضلات قومي ، زباني و مذهبي مي بيند .

من برخلاف دوست خوبم جناب نيك انديش كه برمن خورده گرفته است به تمام زبان ها ، قوميت ها و مذاهب افغانستان به عنوان ارزشها اجتماعي ، مذهبي و زباني جامعه افغانستاني نگاه دارم و همه جوامع و نژاد ها را داراي ارزشها و باورهاي انساني مي بينم . به همان اندازه كه فارسي زبان ها داراي هويت كهن زباني هستند پشتو زبان ها نيز هويت كهن زباني دارند و... اما وقت سخن از خود سانسوري هويتي در ابعاد گسترده اش به ميان ميآيد كه به يك فرهنگ خدعه پرور و فريبنده كه در آن كتمان كردن ها و نفي و سركوپ « ديگر بودن » به يك ارزش مبدل مي شود ، بيان« واقعيت غاي» يك نا هنجار فرهنگي و اجتماعي است كه در جامعه شناسي از ان بعنوان « انحطاط فرهنگي و اجتماعي ) نام مي برند .

وقت يك انسان افغانستاني هزاره ( همينگونه ، باقي نژاد ها ) هويت اتنيكي و نژادي خود را كتمان مي كند وتلاش ميكند از خود هويت ديگر بسازد ( در هرات موارد زياد وجود دارد ) ، خود حكايت از موجوديت فرهنگ سلطه و استبداد دارد . زيرا در انسان شناختي جديد ، انسان يك موجود فرهنگي است و هستي انسانيش را از فرهنگ ميگيرد . وچون فرهنگ ، فرهنگ متقلب پرور و فرهنگ استبدادي است ؛ نميگذارد انسان ها خود راستين اش را تحقق بخشد . از اين رو انسان ها را متقلب به بار آورده وبا ارمان انساني و اهداف بلند مدت بيگانه اش ميكند . جنجال عاشوراي سه سال قبل هرات را حتما تاريخ به حافظه دارد . در آغازين روزهاي آن جنجال، بسياري از شيعيان هرات هويت مذهبي خود را كتمان وسانسور مي كردند ؛

دركنار كتمان كردن ها و خود سانسوريي هويت هاي زباني و نژادي كه در قسمت نخست اين ياد داشت گفته شد ، خود سانسوري هويت مذهبي نيز در هرات باستان به يك فرهنگ مبدل گشته است . هرچند مذهب شيعه از آن بعنوان « تقيه » نام ميبرند اما در شرايط كه مذاهب اسلامي در قانون اساسي به رسميت شناخته شده به هيچ عنوان اين خود سانسوري« كتمان هويت مذهبي» توجه پذير نبوده جز آنكه به آن نام « خود سانسوري مذهبي وكتمان هويت مذهبي » بگذاريم ، عنوان ديگر نمي توان گذاشت ؛

نيچه جامعه شناس ميگويد :« ايستايي جامعه معلول ايستايي نظام فرهنگي آن در روابط سيبرنتكي بر بخش هاي ديگر نظام هاي اجتماعي از قبيل نظام اقتصادي ، سياسي و اجتماعي نقش كنترل كننده دارد .» منظور « نيچه » از نظام فرهنگي بخش منظمي از محيط اجتماعي است كه كنش هاي هنجاري بر مبناي آن انجام مي گيرد . نظام فرهنگي عمدتا فراهم گننده ي پاسخ هاي انتزاعي جوامع است به اين سوال ، كه چرا زنديگي اينگونه است ؟

محتواي نظام فرهنگي را نماد ها ، باورها ، آداب و سلوك اجتماعي و قاعده هاي رفتاري يك جامعه تشكيل مي دهد . بنا بر اين اگر محتواي فرهنگي يك جامعه ضد انساني و قوم محور باشد ؛ بدون شك در اينگونه جوامع انسان هاي خود محور و درنده پرورش مي يابند . اينجاست كه سياست و اداره سياسي نيز رنگ وبوي درنده گي و سلطه و استبداد بي قيد و شرط را بخود ميگيرد ؛ اگراحيانا كدام رفتارانساني در انديشه اينگونه انسان هاي خود محور صورت ميگيرد در قالب الگوهاي خاص صورت گرفته است ، نه در چهار چوب الگوهاي عام فرهنگي . الگوي كه مشخصه بارز آن قوميت گراي ، منطقه گراي و برتري خواهي زباني خواهد بود . با تكيه بر اين اصل جامعه شناختي ، خوسانسوري ها و كتمان كردن ها در هرات ناشي از فرهنگي است كه در انديشه لايه ها و گروپ هاي سلطه طلب نه عامه مردم ، جان گرفته و انسان هارا به كتمان و خود سانسوري هويتي مبتلا ساخته است . بنا بر اين يكي از ريشه هاي خود سانسوري وكتمان كردن هويت ها ، فرهنگي است كه در آن ارزشها و معيار هاي ارزشيابي بر اساس تفاضلات قومي ، زباني و مذهبي سنجيده مي شود نه ارزشهاي انساني .

ادامه دارد ...

هرات، شهر سانسورها

در كنار سركوب استعدادها در مراكز تحصيلات عالي هرات، در لايه هاي اجتماعي نيز سانسور هويتي در بخشهاي زبان ، نژاد و مذهب نيز در هرات باستان بيداد ميكند

قسمت اول

پنج شنبه 29 ژانويه 2009, نويسنده: احمد بصيربيگزاد

روزنامه نگاروتحليلگر

آنلاین :

فرياد

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • درود برشما اقای بیگزاد گرامی ! من هرگز با شما خورده نگرفته ام وسخنان نبشته دوم شمارا تاید مینمایم واین دردی را که شما بیان کرده اید ، درهمه اقوام ستمدیده ی این سرزمین احساس میشود. ما در پهلوی اینکه تحت جبر اکراه زمامداران قبیلوی قرار داشتیم، زیر فشار تلقین وبیشک که خود سانسوری نیز قرار داشته وداریم. البته علت این در نابرابری ملی وبی ارزش قرار دادن اهمیت سایر اقوام این کشور بوده است. البته من در نبشته هایم اکثرآ اشاره کرده ام که، اقوام سرزمین خورشید از بیان هویت افتخار بارشان، نباید که منکرشوند واگر هزاره های کشور بدانند که تاریخساز بودند وریشه وبنشان در این خاک قدیمتر از کسانیست که ، اینهارا مورد توهین وتحقیر قرار داده اند؛ یا ازبیک وتاجیک هم دارای چنین ریشه وافتخارند وسایر اقوام دیگر ! ما بخود شناسی وانگیزه خود شناسی ضرورت داریم. رسانه های ما با تآسف ، بیشتر در فکر رواج مهملات واز خود بیگانگی اقوام تلاش دارند ویک روز نشده است که از تاریخ راستین اقوام سخن گفته شود واصل ونسب راستین این اقوام ریشه یابی حقیقی صورت بگیرد. اینست دلیل خود سانسوری وکتمان هویت ملی وقومی ما ! امید است که در این راستا بیشتر روشنگری نماید وعلت تاریخی این هویت گریزی را برای مردم روشن بگویید. شاد وتندرست باشید.
    نیک اندیش

  • در مورد متن این مطلب من صد در صد نظر به دلایل زیر با نویسنده موافق استم,

    در زمان تورن اسماعیل برای مردم هزاره در هرات قباله زمین های رهایشی داده نمیشد و حتی گفته شده که حتی اجازه اجاره نمودن هوتل و خرید ان از مردم هزاره سلب شده بود..

    در منطقه به نام جنگان و جوی نقره که فکر میکنم به طرف غرب هرات موقعیت دارد از از مردم حرف زده میشدند که از مذهب جعفری به مذحب حنفی تغیر عقیده داده بودند..

    و ما نمی توانیم که در برخورد با همچو مسایل صرف تورن اسماعیل مجاهد راه اسلام? و یا استبداد مردم منطقه جنگان و جوی نقره را بالای مردم تشیع زمان شان ملامت کنیم که در اصل همچو تغیرات و ناملایمات در طول تاریخ مکرر در هرات به اصطلاح باستان اتفاق افتاده است و در سالهای اتی اتفاق می افتد اگر مردم با فرهنگ هرات زمینه را مساعد بیبینند..

    اگرچه دموکراسی امریکایی در بعضی مواقع به مذاق مان جور در نمی اید ولی باید اعتراف کرد که بعضی زمینه ها را برای برملا نمودن حقایق اماده و مساعد ساخته است..

    من و شخصا از اقای جرج بوش در دو زمینه از نهایت قلب تشکری میکنم و او را سزوار رفتن به بهشت میدانم.

    1 محو صدام و اوردن دموکراسی در عراق و ازاد نمودن زیارت نوه ناجی بشریت..

    2 محو حکومت طالبان که افغانستان را در نظر داشتند به یک سرزمین ترور و وحشت برای سایر اقوام و مذاهب مخالف مبدل سازند..

    حالا سوال من از مخالفین نظر بالا اینست که در صورت ادامه حکومت تروریستی طالبان ایا صد در صد برای بقا خود هر کسی حاضر نبود که تغیر عقیده و زبان و یا منطقه را ترک میگفت و راه سومی مرگ تدریجی بود که از نگاه عقیدوی تن دادن به ان به اسانی گنه است..

    ناگفته نباید گذاشت که متاسفانه حتی در هرات به اصطلاح باستان در بستر زمان مفکوره فاشیستی طالبانی در پشت پرده که بعضی وقت ها قابل حس بوده و بعضی وقت ها نامریی— وجود داشته است و دارد!!!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس