نطفه ی جهاد در وان حمام بسته شده بود!
توقف کوتاه بر اندیشه ی خانم فرشته حضرتی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نوشتن از جهاد و سرداران و امیران جهادی عمل است تکراری٬ اما بعضی اوقات تکرار این مکررات ضروریست٬ تا چشم و فکر آن عده دوستان که مرتب رهبران جهادی را با چشمان بسته و اندیشه های نا روشن که تحت تاثیر جو سمتی ٬حزبی و فامیلی قرار گرفته است و گاهگاهی زیر سایه ی کاج بی محصول قومی لم داده٬ و به دنبال کلمات سحر آمیز میگردند٬ و در تلاش اند تا در مقابل تمام حوادث و واقعیت ها گذشته و حال٬ آنچه را که شخصن به آن عشق می ورزند و یا منافع شخصی اش را در آن می بینند بر آن پافشاری نموده و عروسک های (گدیک) کشورهای قدرتمند را در زمان جنگ سرد به عنوان سرداران و مبارزین آرمان های مردم و شهیدان راه عدالت جا بزنند که این نوع تلاش نه از سوی یک نویسنده آزاده و روشنفکر٬ بلکه از سوی اشخاصی با وابسته گی های قابل رویت بنا بر موضع گیری های متداوم اینان بر مسایل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مشخص میکند ناشی میشود.
خانم فرشته حضرتی نوشته ی را تحت عنون «در کنار این شهامت و اعتراف صادقانه» که ظاهرن نقدی بر مطلب آقای مسعود قیام تحت عنوان «نیاکان من محور جدال در افغانستان » که حوادث گذشته را عادلانه و بدور از هر گونه وابسته گی ها به عنوان یک انسان آزاده ترسیم نموده بودند چنین به نقد میشینند.
"اما درکناراین شهامت واعتراف صادقانه، درک ودریافت آقای قیام، ازمبارزات و آرمانهای عادلانهء شهید احمدشاه مسعود و شهید استاد عبدالعلی مزاری کاملا وارونه و متاثر ازهمین نگرش فاشیستی می باشد که او برای کوبیدن آن قلم فرسایی کرده است. ازچشم انداز این قلم، قرار دادن شهید مسعود وشهید مزاری درکنار جنایت کاران تاریخ برانداز وفرهنگ سوز این سرزمین، گناه نابخشودنی و کتمان خواسته های برحق بخشی اعظمی ازمردم این سرزمین می باشد که شهید مسعود وشهید مزاری این خواسته های انسانی را تمثیل می نمودند..."
بنابر ضرورت روز دیگر از کلمه ی جهاد مقدس و رهبران مقدس ! آن٬ اندک اندک و کمتر سخن به میان میاید. خانم فرشته حضرتی نیز زیرکانه٬ با بهره از این روند به جای بر افراشتن علم مقدس جهاد و جهادی که بدنامی و سیاهی را با خود به همراه دارد مسئله آرمان های مردمی و قومی را جایگزین نموده اند که این ابتکار سیاسی شان را تبریک باید گفت٬ اما آنچه مسلم است اینست که این طلیعه داران ارمان های ملی به قول خانم حضرتی آن زمان طلیعه دار شدند که چارلی ولسون عضو مجلس قانون گذاری امریکا ٬در آپریل ۱۹۸۰ هنگام که در وان حمام با دوستانش مصروف نوشیدن و کیف کردن بود، نطفه ی این مجاهدین بینام و نشان آنروز و ناجیان دروغین آرمان های مردم ستمدیده را بست٬ و با تلاش این سیاست مدار و اضافه شدن هزینه جنگ امریکا علیه شوری سابق در افغانستان از ۵ میلیون دالر به یک میلیارد دالر در سال در کمتر از یک دهه شوری در افغانستان به شکست مواجه میشود و کاخ سفید پیروزی اش را در مقابل رقیب اش جشن میگرد و این آغاز برباد دادن آرمان های مردم افغانستان بود٬ تصور نمیکنم آرمان های مردم افغانستان تاجیک شدن٬ هزاره شدن، پشتون شدن٬ ازبک شدن و شیعه و سنی شدن از نوع برتری طلبی و میلیون ها کشته و کشوری مخروبه بوده باشد٬ و اینجا بود که این تشنگان قدرت لقب رهبری آرمان های مردم را به خود گرفت.
اسم مسعود در کنار عبدالعلی مزاری دو رقیب سیاسی آنروز زیر عنوان مبارزین در راه آرمان های مردم عمل یست ممکن مثبت اما غیر و اقعی٬ و کتمان آن خون های به ناحق ریخته شده ی ده ها هزار ساکنین بیگناه کابل است. هدف از یاد دهانی فاجعه های چون افشار و غرب کابل هرگز برای بیشتر فاصله گرفتن اقوام نیست اما یک واقعیت یست فراموش نشدنی و زخمی است ناسور که بر پیکر مردم هزاره جا خوش کرده است مثل تمام زخم های که از سوی سردمداران گذشته چون عبدالرحمن خان بر این پیکر وارد شده بود و نسل امروز پس از گذشت دو قرن هنوز درد ناشی از آن زخم هارا احساس میکنند.
بند های از سخنرانی خانم حضرتی در هفتمین سالگرد مرگ احمدشاه مسعود در هالند که گفته بود خونریزی های دوره حکومت مجاهدین ریشه درگذشته داشته است ممکن واقعی جلوه کند اما نمیشود با رونما کردن جنایات شاهان گذشته افغانستان، جنایات دوران حکومت مجاهدین را توجیه کرد و اصلا توجیه پذیر نیست اینکه احمدشاه مسعود و دیگر جنایات کاران جهادی در ردیف جنایات کاران تاریخی چون عبدالرحمن توسط آقای قیام قرار گرفته است و خشم خانم حضرتی را بر افروخته است نه گناه است که نابخشودنی باشد و نه کتمان خواسته های بر حق بخش اعظم مردم٬ برای جلو گیری از تفرقه ی بیشتر بهتر آنست که حساب مردم افغانستان را از شاهان و رهبران قومی و حزبی جدا دانست و واقعیت هم همین است.
در افغانستان هنوز اندرا گاندی زاده نشده است در افغانستان هنوز چه گوارا به دنیا نیامده است، در افغانستان هنوز آتا ترک متولد نشده است که بتوانیم حساب مردم را با رهبری و رهبر را با مردم مساوی بدانیم.
همانطور که جهاد این جهادیون به ظاهر در راه خدا و کشور بود و در حقیقت برای منافع دولت وقت امریکا٬ رهبری و جنگ افروزی اینان نیز میتواند برای قدرت طلبی بوده باشد و چنین نیز بود و انکار این واقعیت ها از سوی اشخاصی٬ صورت میگیرد که سهم در سفره های رنگین این سران داشته باشد و اگر چنین نباشد این بت سازی و بت پرستی ها از سوی ساده لوحان و ساده دلانی صورت میگرد که تصور میکنند مردم را میتوان با این شعار های چرب٬ بار دیگر به میدان معرکه فرا خواند.
نیاکان من محور جدال در افغانستان
اگرمناطق پشتون نشین جدا از مناطق تاجیک ها و هزاره ها واقع می شد و خدای بزرگ بر تقدیر اقوام اطراف پشتون همسایگی را با این قوم نمی نوشت...
سه شنبه 2 دسامبر 2008, نويسنده: مسعود قیام
در کنار این شهامت و اعتراف صادقانه
تاملی برنوشتهء مسعود قیام
پنج شنبه 4 دسامبر 2008, نويسنده: فرشته حضرتی
پيامها
14 دسامبر 2008, 12:53, توسط جلال ابادی
به همه سلام!
زاهدای صاحب درست فرموده اید.جنایتکاران جهادی هریک ربانی، گلبیدین، احمدشاه مسعود،سیاف و غیره در زمان مقاومت مردم افغانستان علیه شوروی وقت دوستان مردم کشور ما نبوده اند و نستند اینها دشمنانان سوگند خورده مردم افغانستان بوده اند و هستنید.
چون اینها نوکران حلقه بگوش و به فرمان کشورهای خارجی بودند و امکانات اسلحه و پول و غیره نیز از طرف کشورهای خارجی به همینها داده می شد و مردم مجبور بودند از همین دسته ها و باندها وطن فروش اسلحه و غیره امکانات بدست بیاورند .
لیکن شوروی وقت را مقاومت و مبارزه مسلحانه مردم دیار و قربانی این مرز و بوم شکست داد. و حاصل پیروزی این مبارزه را اخونیها وطن فروش و مزدورتصاحب نمودند، که حساب این جانیان و ادمکشان از مقاومت مردم ما جدا و بدور بوده است .
احمدشاه مسعود به گفته و نوشتار سایت تاجیکان این فرزند ایران
در حق مبارزه و مقاومت مردم ما علیه شوروی این اخونی تپیک ( احمدشاه مسعود) خیانت بزرگ نموده و خاینانه با روسها اتش بس را عفد نموده بود.و راه سالنگ را برای اکمالات روسها باز گذاشته بود.
جلال ابادی
آنلاین : اتش بس مسعود با روسها
14 دسامبر 2008, 18:15, توسط سلیمان
زاهدی جان من بانظرت کاملن مخالف هستم. برداشت شما مبتنی براحساسات شما است تا تعقل شما. به نظرمن قضایای سیاسی را کمی بادید فراختر تماشما کنید اگر میخواهید دراین دنیا نفس بکشید. درغیر آن بهتر است به همان گزارشهای شعری بپردازید. ازمن ناراحت نشوی خو.
14 دسامبر 2008, 13:04, توسط امید
آقای زاهدی سلام!
فکر نمیکنید که شما با این تبصرهء تان در همان چیزی که آن را رد کرده اید پیشی می گیرید؟
به دلائل ذیل:
1ـ رهبران جهاد اکثر شان در زمانه های ظاهر خان و دیگر دکتاتوران علم مبارزات اسلامی را بر داشته بودند و بیشتر شان در زندان ها جان دادند و یا معدوم گردیدند. آنهایی هم که امروز رهبران جهاد هستند، قبل از شروع جهاد زهر تلخ زندان، شکنجه و بیداد را چشیدند. مگر شما یکدم پیشتر را یا نمی بینید، یا خبر ندارید و یا هم احساسات و تعصب تان اجازهء قبول این را نمیدهد.
2ـ از رهبران جهادی قوم هزاره، تنها مزاری در بعدها تبلور کرد، قبل از او بیشتر آنها هم چنین بودند و چندین تن آنها در زندان شهید شدند.
3ـ جهاد وقتی به دروازه های پیروزی رسید کمکهای امریکا بیشتر شد، ورنه یک لقمهء بخور و نمیر بود.
منظور من به بی راهه رفتن جهاد و یا دفاع از قیام و فرشته نیست، منظورم دید کور شما مثل ایشان است.
شما هم که ماشاء الله در تحقیقق همانند ملا عمر در سیاست عمل میکنید!
14 دسامبر 2008, 13:45, توسط حسين زاهدی
درود به خواننده گان این صفحه برای روشن شدن بیشتر مطلب به شما دوستان توصیه میشود تا کتاب که توسط چارلی ولسن نوشته شده است را مطالعه نماید و یا هم فیلم یک ونیم ساعته جنگ چارلی ولسون را تماشا نماید کتاب و نام فیلم Charlie Wilson’War است که مطالعه و تماشای آن خالی از فایده نیست.
خرد یار
14 دسامبر 2008, 14:53, توسط tareq
zahedi ra salam,
moshkele aksar azizane hamwatane ma een ast ke qazaya ra az dede degaran mebenand, ma zarorate ba khwandane een ketab ya dedane aan film nadareem, ma anche dar een keshwar etefaq oftad ra ba chashem dedeem, chashm poshi az jahade mellate afghanistan jafaye bozorg ba hama aqashare mellat ast , waqte afghan ha jahad ra aghaz kardand amrekaye ha khwabe shekste rus ra ham namededand, wa az tars chashm wo gosho dahane shan ra basta bodand, wa montazere aan bodand ke rus ha bade baleedane een loqma ba kodam taraf dahan baz mekonand, ba Iran ya Pakistan, chi asan ast yak sara bar hama haqayeq khate botlan kashedan wa chi moshkil ast tahqeqe bedone pesh farz wa betarafana kardan, baz ham zahedi aziz benwes wa tahqeq kon chon bade tamreen haye zead ast ke fard ahesta ahesta tasallotash ra bar masayel payda mekonad, agar ba khodaye khoda ba to baad ya hoooooooo
tareq
14 دسامبر 2008, 20:26, توسط Javed Ahmadi
Aqae Zahedi !!
Man Film e ’ Charlie Wilson’s War’ ra deeda am ! Jahad qabl az Qbl shoro shoda boood. Gape ke dar hamam rukh meda, aqae charlie mekhahad ke ba Jihad garan komak konad NA eenke jahad ra shoro konad !!
Baaz qabl az ee ke komak konak hama ra motalella mekonad wa meporsad ke mashoor tareen wa kamiab tareen e shaan ke ast, baaz Director CIa megoyad , Akhmed Shah Masoud in Panjshir Valley. Baz megoyad ke ama aanha Tajik astan pashtun ha tajik ha ra khosh nadarand. Bella khera komak ha shoro meshawad ama ziad tar e komak ha ba Gulbuddin merawad ke metaned dar internet search koned.
Lutfan haqeeqat aslee film ra penhaan nakoned
14 دسامبر 2008, 14:54, توسط میهن دوست
جناب نویسنده !
بد نیست کمی مطالعه پیرامونی داشته باشی تا با درک واقعیت ها و از روی معلومات کافی ارائه نظر و افاضه فیض نمایی ،
اگر غیر از این باشد سزاوار داوری اینگونه خواهی بود :
جهاد و مقابله با اشغالگران ارتش سرخ در بدو امر بصورت کاملا" خود جوش توسط آحاد ملت ،منحیث فریضه دینی و ملی و میهنی با دستان خالی آغاز گردید . این جهاد جزء افتخارات دینی و ملی و میهنی مردم ما بوده و می باشد و خواهد بود .
بعدها خائنین برای خراب کاری وارد صحنه شدند .
خائنین چند دسته بودندو هستند :
1- امریکایی ها --- که با تزریق پول و اسلحه و ایادی شان سعی کردند قیام برحق مردم ما را امریکایی جلوه دهند و از مسیر اصلی منحرف کنند .من می گویم لعنت خدا و مردم مجاهد ما و شهدای مظلوم ما بر اینها باد .
2-بعضی از قومندان ها و رهبران تنظیم ها و افراد و پیروان دون صفت آنها که بازیچه دست امریکایی ها و اجانب دیگر قرار گرفتند و با ویرانی میهن و شکافتن سینه هم میهن خویش به افتخارات ملی ما خیانت کردند .
3-بعضی از قلم بدستان مزدور و کور دل که به مثابه لشکریان پشت صحنه دو دسته قبلی با ژست روشنفکری و آزاد اندیشی ، برراه و روش گروه های (1 و 2 ) طی طریق کردند و آنها هم به افتخارات ملی ما خیانت کردند .
امیدوارم نویسنده از مردم باشد نه جزء این سه دسته از خائنین .
14 دسامبر 2008, 15:14, توسط توفیق
صرف نظر از اصل موضوع (بسته شدن نطفه جهاد در حمام که فشرده ترجمه اش قبلاً در روزنامۀ هشت صبح به نشر رسیده بود) باید یک نکته را یاد آوری کنم و آن آوردن اسم منحوس مصطفی کمال پاشا یا همانا بابای ساختگئ ملت ترکیه (اتاترک!) در کنار اسامئ محترم و عزیزی چون، اندرا گاندی و چه گوارا است.
این نشاندهندۀ این است که آقای زاهدی در زمینه شخصیت های بزرگ جهان معلومات کافی ندارند. اما ایشان میتوانند با خواندن زندگی نامه های این افراد، به تفاوت فاحش میان اتاترک و اندراگاندی و چه گوارا پی ببرند.
بدرود
14 دسامبر 2008, 19:06, توسط afghan boy
salam dost man shoma ke itailaati beshtar darid begid ata turk chi karde
maga kishwarash ra az kishwari adrina gandi jilotar naborda ?
magar solh ba barai shahr wadanash ba armaghan nayawarde hast pas farq in ha chi hast hala chi kar ba inha darim az khodi man bogim chi kard in amanoallah khan ke hamesha azsh ba name khan yad mekonid aia kari ke ata turk kard in insan kasif yak dar sadash ra anjam dad na
hargiz in kar nakard wa az haman waqt shiro b taraj kishwar kard ia ghir az in
14 دسامبر 2008, 15:22, توسط ahmadi
ba vojodi inke aqay zahidi navisande hkobi hasti valle in naveshteat aslan jaleb nist ziad ham nabayad be naveshte haye navisandegani qarbi ehtemad kard
hich sanadi vojod nadarad ke inha rast be goyad
14 دسامبر 2008, 23:29, توسط داور ...
آقای زاهدی سلام !
نوشته ای شما را خواندم و از اینکه شما ادعا نموده اید که گویا تصمیم چارلی ویلسون زنباره و عیاش بوده که سرنوشت مبارزه مردم ما را رقم زده است . خنده ام گرفت ، شاید خودت از اینکه فیلم چالی ویلسون به چه سرنوشتی در امریکا مواجه شد اطلاع نداری که به یک جوک سیاسی تبدیل شده است. اگر نه چنین قضاوتی را در مورد جنگ آزادی خواهی مردم ما نمی نمودی . آنگاهی که شوروی به این سرزمین تجاوز کرد و جنک عملا در دهات و مناطق دور دست وطن آغاز شد ، امریکا و غرب افغانستان را از دست رفته و جز اقمار شوروی حساب می کردنند ، یک بار زحمت می شود به کناب اسناد لانه ای جاسوسی که جمهوری به اصطلاح اسلامی ایران ، در آن سال ها آنرا سهوا چاپ نموده بود نظری بیندازید خواهید دید که غربی ها چه محاسبات غلطی را در آن زمان انجام داده اند و چقدر دو دل اند که اگر غرب مجاهدین را کمک کند عکس العمل روس در مقابل غرب چه خواهد بود، نشود که روس ها در انتقام از غربی ها به اروپا حمله کند. تو یکبار تاریخ حمله روس ها و جنگ را و کمک امریکا به پاکستان نه مجاهدین را ببین .
از تو خواهش دارم که بعد از این نباید شمشیر به دست و بدون اینکه تحقیقی در مورد انجام دهی ، چنین قضاوتی در مورد ملت ات بکنی که به سرنوشت بوش در بغداد مواجه میشوی .
15 دسامبر 2008, 11:28, توسط فريد جهش
کابل پرس? وافعا به کجا ميرود ؟
آقای مير هزار ، واقعا اين اوقات چه کسی کابل پرس را اداره ميکند ، مقاله حسين زاهدی به شدت احساساتی ، بچه گانه است ، جهاد در افغانستان در دوره اشغال ، حق طبيعی ملت افغان و هر ملت زنده ديگر در آوان تسلط اجانب است و به گلب الدين و برهان الدين و ان و آن ربطی ندارد ، عنوان مطلب بسيار ناشيانه و به سبک و سياق نشريات « غوغا سالار » و مبتذل انتخاب شده است . کابل پرس واقعا به کجا ميرود ؟ فريد جهش
31 دسامبر 2008, 09:14
دوستان پکول والا که ده پهلوی شاه مسعود ده اسپ سوار است را بجانیاوردم امید مارا ملتف بسازید مدیون تان
31 دسامبر 2008, 18:39, توسط مامد
بی نام خانه!
فکر کنم چشمهای مبارک کور است، پکول والا امریکایی است و او کسی که د بغلش د اسب است از قبایل جنوبی باید باشه.شما هر چیزی را مسعود می بینید، خدا شفایتان بته.