صفحه نخست > دیدگاه > باراک اوباما ومعادله ی مجهول بحران افغانستان

باراک اوباما ومعادله ی مجهول بحران افغانستان

تحول تاریخی/ گره استراتژیک/ محورهای استراتژیک مبارزه
حمزه واعظی
پنج شنبه 6 نوامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تحول تاریخی

همانگونه که نظرخواهیهای عمومی پیش بینی کرده بود، باراک اوباما درانتخابات چهارم نوامبر برنده شد وبعنوان اولین رئیس جمهور سیاهپوست امریکا تاریخ این کشور بزرگ را در مسیر تازه ای قرارداد. این پیروزی به تعبیر آقای مک کین، رقیب انتخاباتی اوباما، "صدای روشن مردم آمریکا" بود که خواهان تغییرات بنیادین در امور داخلی وبین المللی هستند؛ چیزی که درهمان لحظات اولیه با استقبال سران کشورهای جهان و حتا بازار های مالی دنیا نیز مواجه گردید.

گره استراتژیک

تأثیر انتخاب اوباما درافغانستان اما، یک موضوع مهم می باشد که نه تنها برای مردم ورهبران سیاسی افغانستان بلکه حتا برای آینده کاخ سفید، جامعه جهانی وکشورهای منطقه از اهمیت وحساسیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. روشن شدن کامل این قضیه، نیاز به گذشت زمان دارد ولی آنچه مسلم است این است که اولا افغانستان ازمحورهای استزاتژیک سیاست راهبردی ایالات متحده درحوزه جهانی بشمار می رود ودوما، اوباما وارث یک "گره استراتژیک" درافغانستان است که ازرئیس جمهوربوش، به ارث برده است. واقعیت این است که سیاست بوش آغازخوب ولی ادامه ی نا فرجام ونابسنده ای درقبال تحولات افغانستان داشته است.
انتظار میرود ورود اوباما به کاخ سفید، موجب یک تحول عمده واساسی دربهبود روند سیاسی و سرنوشت اجتماعی افغانستان گردد، زیرا این کشورمیدانگاه اصلی مبارزه با تروریزم ومواد مخدر گردیده است. شکست این محور می تواند وضع سیاسی منطقه وحتا جهان را دگرگون سازد ومطمئنا پیروزی امریکا بر تروریزم وحل بحران سیاسی درافغانستان، موقعیت وشانس این کشور را بعنوان یک قدرت بلا منازع، درتصمیم گیرهای جهانی ارتقا خواهد بخشید.

محورهای استراتژیک مبارزه

همانگونه که اوباما درمبارزات انتخاباتی خود بارها برتوجه جدی نسبت به افغانستان تأکید نموده بود، بسیاری از سیاستمداران وناظران افغانستان خوش بین هستند که حضور وی در کاخ سفید بتواند گره استراتژیک موجود درا ین کشورا رمزگشایی نماید. این خوش بینی ها وانتظارات می تواند عمدتا بر سه عنصر استوار باشد:

1. ارسال نیروهای بیشتر نظامی به افغانستان یکی از نشانه های جدی مبارزه با رشد روز افزون گروه طالبان والقاعده خواهد بود، اما این تنها وآخرین راه حل نخواهد بود. با توجه به نقش مهم وموثر پاکستان درحمایت وتجهیز گروه طالبان وپناه دادن به القاعده، تمکین ووادار ساختن اسلام آباد درامر ریشه کن ساختن منابع وپناهگاههای نظامی، فرهنگی ومعنوی تروریزم وطالبان، با هروسیله ای حتا به زور واجبار، می تواند این پیروزی را تسهیل وحتا تضمین نماید.

2. هماهنگی با متحدان بین المللی، بویژه ناتو واتحادیه اروپا درتصمیم گیرها وعملیاتهای مشترک نظامی ـ سیاسی درقبال افغانستان از یکسو، وجلب همکاری قدرتهای منطقه ای ذیدخل درافغانستان، بخصوص، ایران، روسیه وهند وحتا سایرکشورها مانند چین، ترکیه،عربستان سعودی ونیزکشورهای حوزه آسیای میانه درارتباط با افغانستان از سوی دیگر، می تواند شرایط مطمئن تروآسان تری برای موفقیت مبارزه با شورش وتروریزم ونیزبهبود موقعیت ووضعیت سیاسی ومنطقه ای این کشور فراهم سازد.

همانگونه که وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نامه خود به ریس جمهور جدید امریکا ابراز داشته اند، جهان وبویژه امتحدان اروپایی واشنگتن انتظار اشتراک عمل وانعطاف سیاسی بیشتر درمسایل جهانی از رئیس جمهور جدید امریکا دارند.

3. مهمتر ازهمه، انتظار مردم افغانستان از اوباما بعنوان یک عنصر تحول طلب، حقوق خوانده وبرخاسته از یک پایگاه اجتماعی ـ خانوادگی متفاوت ومنسوب به ریشه فرهنگی ـ تاریخی جامعه ای مظلوم که طعم تلخ تبعیض وبیعدالتی را چشیده، این است که برای کمک به افغانستان وایجاد تغییرات اساسی در این کشور می باید به چند اولویت وموضوع اساسی توجه وتمرکز نماید:

الف ـ کمک وحمایت از پروسه تعادل وتناسب قدرت وحاکمیت سیاسی درافغانستان از اولیوتهای مهم وقضا شدنی بشمار می رود. واقعیت این است که بخش مهمی از نابسامانی ونا کارکردی نظام موجود، ریشه درپریشانی ساختار حاکمیت وترکیب نا موزون ونا کار آمد مدیریت کلان وعناصر مدیریتی دولت کابل دارد. مسلما برای بسامان شدن روند سیاسی ومشروعیت نظام سیاسی، می باید دو اصل مورد نظر ودراولویت قراربگیرد: نخست آن که تعادل و ترکیب کار آمد دولت بعنوان یک اصل پذیرفته گردد. دوم آن که این ترکیب وتعادل می بایدهم، برایده واراده عناصرمتعهد وکاردان استوار باشد وهم، برتابنده ی پیچیدگی قومی ومشارکت اجتماعی کلیه شهروندان این کشور بوده باشد.

با توجه به نزدیک شدن به انتخابات سال 2009، چنین فرصتی نزدیک است وآقای اوبا ما می باید ازچنین روند وعناصری در افغانستان حمایت نماید. هرچند گفته می شود، بسیاری از نامزدهای مطرح ومهم ریاست جمهوری نظیرعلی احمد جلالی، اشرف غنی احمد زی وزلمی خلیلزاد چشم به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا دوخته بودند تا با مشخص شدن ریاست جمهوری این قدرت بزرگ حامی افغانستان، کاندیداتوری خویش را علنی نمایند.

ب ـ هر تحولی درافغانستان مستلزم اتخاذ یک سیاست دقیق وعادلانه درجهت اجرای پروسه بازسازی متعادل ومتوازن خواهد بود، چیزی که با صرف نزدیک به 20 ملیارد دلار درظرف ششسال گذشته، عملا ناکام مانده وفرصتهای زیادی به هدررفته است ونا امیدیهای وبد گمانیهای اجتماعی زیادی براگیخته شده است.

ج ـ هر عمل ومبارزه ای با تروریزم وشورش درافغانستان، زمانی به نتیجه مطلوب ومشخص میرسد که تنها مبتنی بر قوه ی زور وگزینه ی نظامی نباشد بلکه می باید برجنبه های فرهنگی، اقتصادی، تبلیغاتی، سیاسی واجتماعی نیز استوار باشد. رشد تروریزم وتقویت ریشه های اجتماعی طالبان درجنوب وشرق ویابویژه درکانونهای اصلی آنسوی سرحدات افغانستان را، نباید پدیده ساده ای تصور کرد وریشه کن ساختن آن را آسان تلقی نمود. مطمئنا تا زمانی که فقر، جهل، بی سوادی وزندگی قبایلی وکانونهای تولید باورها وآموزه های افراطی وجود داشته باشد، مبارزه نظامی وشکست فیزیکی طالبان والقاعده یک پیروزی ومبارزه ی "صوری" خواهد بود که دراندک زمان بازتولید خواهد شد. بنا براین، مبارزه ی موثر واساسی با طالبان والقاعده دو جنبه دارد: یک جنبه اش استفاده از قدرت نظامی است وجنبه دیگرش مبارزه فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی، تبلیغاتی، ذهنی وسیاسی با پدیده جهل، فقر، عقب ماندگی وآموزه های افراط گرایانه که به مثابه بسترو وبهانه اصلی رشد تروریزم می باشد. که این جنبه دوم در ریشه کنی تروریزم، وافراط گری وشورش طلبی اثر ماندگارتر وموثرترخواهد داشت.

اين جناب آمد و رفت!

اوباما/ قاچاقچی مواد مخدر/ کرزی/ چند سرباز آمريکايی

دو شنبه 21 ژوئيه 2008

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • برنده شدن اوباما هیچ دردی از صدها درد مردم افغانستان را دوا نخواهد کرد. سیاست امریکا در قبال افغانستان و منطقه همانی است که در دوره ی زمامداری بوش بود.

    آنلاین : اوباما برنده شد، اما مردم من؟

  • از همه جالب این است که شیطان الدین ربانی طی پیامی به اوباما انتخاب او را تبریک گفته و خود را سمبول دموکراسی و حقوق بشر جاه زده و دولت کنونی افغان را نسبت عدم در نظر گرفتن خواست برحق مردم افغانستان محکوم به شکست دانسته است.

    بلی خواننده عزیز وقتی شیطان الدین ربانی این سمبول جنایات غیر انسانی و این ملای سیه دل که دستانش به خون هزاران بیگناه آغشته است از خواست اکثریت مطلق مردم حرف میزند منظورش همانا اعضای جمعیت شیطانی او است که امروز با دیگر جنایتکاران در جبهه ملی جمع شده اند.

    او بدون هیچ شرمی باز هم غرق در رویای رسیدن به چوکی ریاست جمهوری است و معلوم است که از این همه خونهای پاک بیگناهان هنوز هم که شده سیر نگردیده است. هر چند اینبار قصاب دست راست او جنایتکار ملی مسعود در جهنم ابدی میسوزد و موجود نیست تا آنچه راکه به پایان نرسانیده بودند تکمیل کنند ولی بدون شک مارشال دزدان فهیم ، گلاب زوی و تنی ، ولی مسعود و ضیا مسعود ، سالنگی و جنرال جرات بدون هیچ درنگی جای خالی مسعود غدار را پر خواهند کرد.

    ربانی در اخیر پیام خویش گفته که " او با ماس" یعنی اوباما با جمعیت شیطانی است .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس