صفحه نخست > خبر و گزارش > در دايکندی چه می گذرد؟ > قلبِ قلب آسيا ضعيف می ‌تپد!

قلبِ قلب آسيا ضعيف می ‌تپد!

بررسی اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ولايت دايکندی
قربانعلی هادی
چهار شنبه 29 اكتبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

به بهانه سفر به دايكندی

بعد از سالها رنج و مرارت همگاني كه گسترة جان و روان بسياري از مظلومين و اقوام كشور را فرا گرفته بود، با مبارزه و حق خواهي جمعي فداكار و مهين‌دوست كشور بساط ظلم تاريخي برچيده شد، خصوصاً زماني كه استيلاي ظلم قبيلوي، نژادي و مذهبي طالبان با درايت فرزندان پاك وطن و با هماهنگي جامعة جهاني از بين رفت، كشور عزيز ما افغانستان پس از دوره‌هاي طولاني حكومت ملوك الطوائفي و فرد محوري، حكومت آزاد از نوع دموكراسي و سرمايه‌داري رقابتي را با پوستين‌ها و لايه‌هاي قومي شروع به تجربه كردن نمود و در اين رهگذر ولايت فعلي دايكندي از تحفه‌هاي جديد حكومت دموكراسي كابل نشينان براي مردم دايكندي با هزاران وعده و نويدها و تبليغات ديگر در سال 1383 خورشيدي به‌رسميت شناخته شد. واليان و زمامداران سياسي در دايكندي يكي پس از ديگري روي دلايل و توجيهات خاصي پادشاه گرديشي را آزمودند، به همين‌ منوال قومنداني امنيه و برخي پست‌هاي ديگر آن ولايت، افراد مختلفي را بر چوكي‌هاي خود ديده‌اند. به هرحال ولايت مزبور مانند ديگر ولايات كشور با در دست داشتن حداقل پرسنل در ولسوالي‌ها و مركز شروع به كار نمود. آن زمان گرچه همه چيز، دولت و ولايت جديد بود و رنگ و بوي ارمغان دموكراسي مدرن كه قدرتهاي حاكم در ايتاليا، اسپانيا، آلمان، فرانسه، انگلستان، آمريكا و... با تعاريف مشابهي، بقاي خود را مديون آن مي‌دانند، را به خود داشتند. اهالي دايكندي آگاه يا ناخودآگاه خوشبين بر تأثير چنين موجي بر رشد و توسعة دايكندي نه در سطح كشور كه همراه با كشور در سطح جهان بود. و به ادعاي گردانندگان موج دموكراسي كه ما افغانستان را تنها نخواهيم گذاشت، او را عاري از تروريست و مواد مخدر گردانيده؛ امنيت، اقتصاد، سيستم حقوقي و سياست آن را در سطح كشورهاي مدرن توسعه خواهيم داد، دل بسته بودند. نه تنها مردم دايكندي كه اذهان عمومي در كل كشور نگاه خوشبينانه بر اين موج داشتند، و اكثر جامعه جهاني بر اين امر ديد مثبت داشتند.

بنابراين با توجه به باوري كه ايجاد شده بود، گزارش حاضر برآن است كه فعاليت‌ها و كاركردهاي مثبت و منفي مسؤولين دولتي و غير دولتي و مؤسسات خارجي را در دايكندي از زمان تأسيس و افتتاح(1383) آن ولايت تاهنوز(1387) كه در ساية حاكميت شعار دموكراسي و دولت رفاه اتفاق افتاده‌اند مرور نموده، خواسته‌ها و ديدگاه‌هاي انتقادآميز مردم ولايت را منعكس ‌نمايد.

1- فعاليتهاي انجام يافته در دايكندي

الف) كاركردهاي دولتي

1- ولسوالي دايكندي كه يكي از ولسوالي‌هاي ولايت ارزگان بود، بتاريخ 20/4/1383 بصورت رسمي با حضور رئيس جمهور كرزي، معاون، برخي از وزراء و شخصيت‌هاي ملي سياسي در مركز نيلي بعنوان ولايت افتتاح شد؛

2- ساخت تعمير ولايت در دشت، و شروع فعاليت‌ها در آن، گرچه در ساخت از نظر ظاهري و ملاك‌هاي مهندسي از استاندارد لازم برخوردار نيست ؛

3- برگزاري انتخابات رياست جمهوري، لوي جرگه، ولسي جرگه و شوراي ولايتي؛

4- افتتاح مركز سره مياشت و هلال‌احمر در ولايت؛

5- احداث و تعمير سركها در بعضي ولسوالي‌ها، در طرح همبستگي ملي وزارت انكشاف دهات؛

6- توزيع صفحه نوري(SOLAR ) جهت توليد برق در برخي ولسوالي‌ها با طرح همبستگي ملي؛

7- تكميل ساختمان مستوفيت، و راه اندازي سيستم بانك و ساخت تعمير آن؛

8- تكميل عمارت رياست مخابرات و فعال شدن خطوطي ارتباط تلفني از طريق شركت‌هاي افغان تلكام، افغان بي‌سيم‌ و اريبا؛

9- اتصال انترنتي از مركز ولايت و ولسوالي‌ها به شبكه‌هاي حهاني و الكترونيكي؛

10- احداث و ساخت عمارت جلب و جذب اردوي ملي و فعال سازي آن نهاد؛

11- ساخت تعمير دار العلوم و آغاز بكار فعاليت‌هاي تعليمي در آن بر اساس برنامه‌ وزارت معارف؛

12- فعال شدن دار المعلمين مطابق پلان وزارت آموزش عالي؛

13- راه‌اندازي اشپي ليسه و يا ليسه شبانه براي افرادي كه فقط از شب مي‌توانند درس بخوانند؛

14- تعمير سرك پيشين از بازار كهنه نيلي تا ساختمان ولايت بالا دشت؛

15- ساخت سرپناه براي مستحقين در بعضي مناطق، از طريق وزارت عودت مهاجرين؛

16- نقشه‌برداري و اراية ماستر پلان در مركز ولايت جهت ايجاد بازار جديد و تعميرات دولتي و ملكي؛

17- احداث پل موتررو بر روي بعضي از رودخانه‌ها در مركز و ولسوالي‌ها؛

18- آغاز بكار رياست مبارزه با مواد مخدر از طرف وزارت مبارزه با مواد مخدر.

ب) فعاليت‌هاي غير دولتي

1. راه افتادن نشرات راديويي در دايكندي با تلاش عده‌ي از فعالان ‌ علمي_‌فرهنگي؛

2. انتشار هفته نامه صبح دايكندي، اوگل، نسخه خطي و...؛

3. تأسيس انجمن جوانان دايكندي، با هماهنگي جوانان تحصيل‌كرده؛

4. تشكيل انجمن زنان ولايت دايكندي؛

5. بازشدن دفتر سازمان بين المللي مهاجرت I.O.M البته در اين اواخر بسته شده است؛

6. باز شدن نمايندگي و دفتر يونيما در دايكندي؛

7. احداث و آغاز بكار شفاخانه و مراكز صحي توسط مؤسسات خارجي در مركز ولايت و بعضي ولسوالي‌ها؛

8. آغاز بكار كميسيون حقوق بشر، در ولايت؛

9. احداث و تعمير سركها، جوي‌ها، مستراح، حمام و حفر چاه‌هاي آبخوري در برخي مناطق بوسيلة انجوها و مؤسسات خارجي؛

10. شركت تمام مردم در طرح خلع سلاح DDR ، كه همه اسلحة خود را به دولت تحويل داده‌اند؛

11. راه‌اندازي توربين بر روي برخي رودخانه‌ها، آسياب‌ها و... و برق‌گيري از آن در بعضي جاهاي ولايت؛

12. احداث و ساخت سركهاي ارتباطي بين قريه‌ها و مراكز ولسوالي‌ها در بسياري از مناطق دايكندي بصورت خودجوش و مردمي؛

13. ساختن جوي‌ها و راه‌هاي ارتباطي بين قريه‌ها و مناطق صعب العبور بوسيلة خود مردم؛

14. ساخت و راه‌اندازي كارخانه خشت پخته، كه ادارات و بعضي از خانه‌ها با خشت و آجر پخته ساخته مي‌شوند؛

15. ايجاد مركز بزرگ فروش گاز در مركز ولايت براي تأمين مواد سوختي مردم.

16. راه‌اندازي مطب‌هاي خصوصي توسط تكنسين‌هاي طب در بسياري از ساحات ولايت، كه انصافاً عمده مشكلات مريضان را و مردم را از بين مي‌برند، البته بعضي از فعاليت‌هاي صحي از اين نوع از قبل ولايت شدن دايكندي وجود داشته‌اند.

اما روند كند، منفعل و يا منفي پيشرفت و توسعه در ولايت دايكندي پس از تغيير اولين والي تا كنون(1387) كم‌كم انتظارات جمعي و نگاههاي مثبت اهالي دايكندي به اعتراض و انتقاد تبديل شده‌اند، همانطور كه كمابيش در ساير ولايات اين وضع را شاهد هستيم. در ادامه به عدم رسيدگي به امور مردمي و اعتراضات آنان اشاره مي‌شود.


2- فعاليت‌هاي انجام نيافته و نظرات انتقادي

انتقادات و اعتراضات مردم در اصل از دستگاه حكومتي و وزرايي است كه مسؤوليت‌شان در ارتباط با مسايل و مشكلات هر ولايت مي‌باشد، و به تبع آن متوجه متوليان امور در دايكندي مي‌گردد، كه به تفكيك مناصب و مقام‌هاي رسمي دولتي: (والي، معاون و ولسوالان، دستگاه قضايي ابتدائيه، استيناف و ثارنوالي‌ها و...، رياست امنيت ملي، قومنداني امنيه، شاروالي، رياست معارف، رياست زراعت و مالداري، رياست ترانسپورت و...) و غير رسمي و مردمي، به پنج بخش عمده سياسي، اقتصادي، اداري، اجتماعي و فرهنگي قابل تقسيم است.

الف) سياسي

بخشي از اعتراضات و انتقادات مردم دايكندي در اين قسمت جاي مي‌گيرند، كه بيشتر متوجه والي صاحبان مي‌شود، چون والي طبق قانون اساسي نمايندة سياسي و مستقيم از جانب رئيس جمهور در هر ولايت مي‌باشد، كه براي تنظيم و نظم و نسق امور سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... به دستور رئيس جمهور به نفع مردم آن سامان مطابق با قانون اساسي، مجري و ناظر بر اجراي قانون اساسي است، همان‌طور كه در سطح بالاتر همين امر(اجراي قانون و نظارت بر اجراي قانون و...) از وظايف رئيس جمهور مي‌باشد. لذا در ذيل برخي از اعتراضات مردم بيان شده‌اند.

1- عدم دقت و توجه والي در امر استخدام كارمندان و مزدبگيران مسلكي و يا لااقل مجرب، كه اين امر خود عقب ماندگي و عدم توسعه را در پي دارد؛

2- ارتباط نداشتن و مسافرت نكردن والي با ساير ولايات و كشورهاي خارجي و عدم استفاده از پلانها و تجارب آنها؛

3- نبود ارتباط ارگانيك، اندام‌واره و سيستماتيك مطابق قانون اساسي بين ادارات دولتي، جهت حل سريع كارها و مشكلات مردم، در حدي كه هر رياست، قانون و راه حل مخصوص خود را در اجراي وظايف دنبال مي‌كند و از نظر نماي فيزيكي نيز بسياري از ادارات در قلعه‌ها و اماكن استيجاري بگونة موزائيكي و جدا از هم، سيماي ولايت و ولسوالي‌ها را شكل ديدني بخشيده است؛

4- عدم هماهنگي نهادهاي دولتي با انجوها و مزاكز خدماتي، چه بسا با درخواست مبالغي پول به عنوان حق ولايت، بعضي از مراكز خدماتي و انجوها را از ولايت رانده شده است؛

5- عقب ماندگي سياسي و اداري ولايت و عدم فعاليت بخش وزارت خارجه و نبود كنسولگري‌ها و نمايندگي‌هاي سياسي كشورهاي خارجي و احزاب كشور، كه فعلاً در حد يك ولسوالي تنزل رتبه دارد؛

6- ولسوالي گيزاب همچنان بدون تكليف باقي است، از طرف ولايت و دولت تاهنوز اقدام عملي ديده نشده است، اين امر خود ضربة به حاكميت سياسي و وحدت ملي خواهد بود؛

7- عدم هماهنگي و همكاري ولايت با نمايندگان ولسي جرگه، مشرانوجرگه و شوراي ولايتي، و نيز نبود ارتباط وثيق سياسي و اجتماعي، با مسؤولين و اراكين دولتي در كشور، تا آنجا كه فقط لوي ثارنوال سابق در دايكندي سفر داشته و ديگر سفرهاي رسمي صورت نگرفته است؛

8- ناتواني و ضعف مديريت بر ولسوالان و ولسوالي‌ها، در امر كنترل و كم‌كاري آنان؛

9- امنيت در دايكندي تقريباً صددرصدي و رضايت بخش بود، اما با اتفاق حادثة آدم‌ربايي امنيت زير سؤال رفته است، اما افكار عمومي در مورد زير سؤال رفتن امنيت، نظري ديگري دارند؛

10- عدم توجه و يا بي‌كفايتي والي و امنيت‌ملي بر مهار و يا روشن‌سازي اتهامات مبني بر نفوذ بيگانگان در ولايت؛

11- بي‌كفايتي ولايت در كنترل ناامني‌هاي مقطعي اخير كه به نظر عامه مردم اين خود چراغ سبز نشان دادن به مجرمين بوده است؛

12- توجه نكردن بعضي مقامات ولايت به اخلاق ديني، سياسي و اجتماعي و دامن زدن به مسايل حزبي، گروهي و ضد اخلاقي و ايجاد انزجار در افكار عمومي، نخبگان علمي و سياست‌مداران، موسفيدان و متنفذين؛

13- عدم توجه و احترام به قانون اساسي كشور با ضربه زدن به اصل تفكيك قوا با دخالت برخي مسؤولين و يا نمايندگان در امور قضايي، يا اجرايي و...؛

14- فعاليت انجوها و مؤسسات خارجي كنترل و يا مديريت نمي‌شود، تا آنجا كه حادثة جريحه‌دار ساختن افكار و عفت عمومي، در شفاخانه خيريه نيلي، اخاذي مؤسسة ديگر از مردم به بهانة قلعه سازي و...، اتفاق مي‌افتند؛

15- گرچه نظارت و كنترل اعمال مسؤولين و دست اندركاران رياست معارف با وزارت معارف است، ولي نظارت ولايتي و نظارت بر اجراي صحيح قانون اساسي بر والي در هر ولايت است، كه اين امر صورت نگرفته، تا جاي كه معلمان در قبال مدرك يا نمره از متعلمان پول مي‌گيرد؛

عکس از نسیم فکرت

ب) اقتصادي

1. هيچ سركي آسفالتي و يا خاكي مواصلاتي با ساير ولايات خصوصاً كابل از زمان افتتاح ولايت تاكنون با پلان دولت توسط والي‌ها در ساحه ولايت احداث نشده است، زيرا ساختن سرک‌هاي كلان و اصلي وظيفه دولت و سرک‌های که از سرک اصلی به طرف قريه‌ها جدا می‌شوند، به دوش رياست سرک‌سازی روستايی وزارت احيا و انکشاف دهات می‌باشد، كه بايد واليان به اين مهم مي‌پرداختند. اما در اين راستا جز تعميرات اندكي، هيچ فعاليتي ديگري صورت نگرفته است، در حالي كه داشتن سرك اصلي مواصلاتي با ولايات و سركهاي فرعي از حقوق اوليه هر ولايت است، دايكندي در تمام زمينه‌هاي انكشافي محروم است، ولي در نداشتن و خراب‌بودن سرك و جاده يكي از محروم‌ترين ولايات در سطح كشور محسوب مي‌شود؛

2. از حقوق طبيعي نهاد سياسي چون ولايت اين است كه كليه امكانات مورد نياز يك ولايت بويژه راه‌هاي ارتباطي زميني و هوايي سركها و ميدان هوايي ساخته شده و فعال داشته باشند، تا راه‌هاي توسعة فرهنگي، سياسي، اقتصادي و... ولايت از داخل و نيز خارج كشور خصوصاً از طريق مرز هوايي هموار باشد. اوضاع سركها كه بيان شد، اما ميدان هوايي با مساحت كم و خاكي و با وسايل راهنمايي فقط يك بادنما، پذيراي برخي طيارات كوچك و هلي‌كوپترها مي‌باشد!، ديگر هيچ توسعة در اين قسمت صورت نگرفته است؛

3. بودجه، امتيازات و اعتبارات دولتي آن طوري كه حق هر ولايت است، تاهنوز بخوبي جلب و جذب نشده، چه بسا با ذكر دعا بر سلامتي رئيس صاحب بودجة اندكي هم به خزانه عودت داده مي‌شود، با اينكه وجود امنيت و آسايش روحي در مناطق مركزي افغانستان خصوصاً در ولايت دايكندي تقريباً صددرصد است، از اين فرصت استفاده نشده و كارهاي زيربنايي و طرح‌هايي سياسي، فرهنگي و اقتصادي اجرا نمي‌شوند، در حالي كه در ولاياتِ ناامني مانند ولايات جنوبي، جنوب شرق، جنوب غرب و... طرح‌هاي كلاني چون نصب و راه اندازي توربين مولد برق با اسكورت چهار هزار نيروي امنيتي و با هزينة ميلياردها دلار به اجرا در مي‌آيد؛

4. عدم احداث پل و پلچك‌ها چه موتررو و غير آن، بر روي بسياري از رودخانه‌هاي صعب العبور و خطرناك؛

5. نساختن اماكن صحي و شفاخانه در اغلب ولسوالي‌ها، بغير از چند شفاخانة انگشت‌شمار و ناكافي در مركز و ولسوالي‌ها كه از طرفي بعضي مؤسسات خارجي احداث شده، ولي از جانب ولايت در دست اقدام است، اما مراكز صحي فعال شهرستان، خدير و مركز نيلي قابل توجه است، كه به امراضي خطرناكي چون سل و... رسيدگي، جراحي‌ها، معاينات تلويزيوني و...در بعضي بخش‌ها اجرا مي‌شوند؛

6. مكاتب و مدارس جز اندكي و آن هم در بسياري مناطق نيمه تمام و يا صِرف يك طرح، در تمام ولايت احداث نشده‌اند، شاگردان در تعميرهاي قديمي و خراب، يا زير خيمه‌ها و يا سايه‌هاي درختان مشغول درس هستند‌‍؛

7. اجرا نشدن ماستر پلان، عقب افتادن توسعة شهري، اماكن اداري، فرهنگي و...، نبود بازار و رونق اقتصادي؛ در حالي كه مردم استعداد و ظرفيت آن تحول را دارد، و دايكندي با پتانسيل‌هاي خود مي‌تواند در اندك زماني به ولايت آباد، پر رونق در تمام زمينه‌ها تبديل گردد. با كمال تأسف فعلاً ساخت و ساز دولتي در سطح ولايت خيلي كم، اما اجرايي ماستر پلان و ساخت بازار و تعميرهاي جديد در مركز تعطيل هستند، و بازار كهنه نيز مشكلات خاص خود را دارد. اين كاستي و ضرر كلان از جانب شهردار و ولايت متوجه مردم شده است؛

8. در قانون اساسي آمده كه دولت از مدارس ديني پيشتيباني مي‌كند، و لي در عمل هيچ اثري از اين كار ديده نشده است، در بسياري مناطق بويژه در نيلي حوزة علميه به مديريت روحانيون و همكاري مردم ساخته شده و يا در حال ساخت هستند؛

9. به مردم در توسعة صنعت كشاورزي اصلاً كمك نشده است، كشت خطرناك كوكنار تقريباً بطور كامل از ولايت جمع شده، اما هيچ نوع برنامة تشويق و ترغيب و نيز برنامه جايگزيني آن، با كشت‌هاي مفيد و سودآور دايم مانند: گندم، برنج، زعفران، بادام، چهارمغز و...؛ از جانب دولت ديده نشده است، گرچه رياست مبارزه با مواد مخدر به تازگي در ولايت آغاز بكار كرده است، ديده شود كه آن چه عملكردي در راستاي ايفاي وظيفه خود دارد؛

10. رودخانه‌ها خندان مسير خود را طي مي‌كنند، بدون اين‌كه استفادة از آنها شود، هيچ‌گونه جوي و كدام سدِ آبگيري براي كشاورزي و يا توليد برق بروي آنها احداث نشده است، در حالي كه دايكندي براي تأمين نيازهاي مردم، از پتانسيل‌هاي زيادي برخوردار مي‌باشد، با ايجاد سدها و نصب توربين برق و موتورآب در رودخانه‌ها، با توليد برق و قدرت و زياد نمودن آب، بر توسعة اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، ارتباطات و امور سياسي ولايت كمك شاياني خواهد شد، كه تاهنوز در اين بخش نيز هيچ حركتي از ولايت مشاهده نشده است؛

11. سيطرة شوم خشكسالي همه مردم افغانستان، خصوصاً مردم دايكندي را به شدت رنج مي‌دهد، ولايت هيچ نوع طرح پشتيباني و همكاري با مردم را در دست اجرا ندارد و با كشاورزان خصوصاً آناني‌كه در كمبود مالي هستند، كمك نمي‌كند. از طريق كمك‌هاي پولي، دادن وام و...در امر آب‌گيري از رودخانه‌ها براي كشاورزي، دامداري، و نيز احداث و تعمير نهرها، جوي‌ها و سدها در بسياري جاهاي از ولايت دايكندي، معضل خشك‌سالي و قحطي نابود و يا كم رنگ خواهد شد؛

12. طرح‌هاي عام المنفعة چون احداث مساجد، جوي‌ها، راه‌ها و... از طرف ولايت پشتيباني نمي‌شود؛

13. ولايت توجه جدي در بخش صحي و توسعة دانش و فناوري طب ندارد، كه يكي از نيازهاي اوليه انسان سلامت و زندگي انسان مي‌باشد، در حالي‌كه ولايت مي‌تواند با طرح‌ها و جلب‌ بودجه در اين مورد، شفاخانه‌ها، كلنيك و ديگر مطب‌هاي پزشكي را به دارو، وسايل پزشكي، لابراتورهاي قوي و...مجهز كند؛

14. به امور تفريحي، ايجاد پارك‌ها و سرگرمي‌هاي عمومي و كودكان، توجهي نشده است؛ و اماكن ورزشي بصورت استاندارد و يا غير استاندارد، تا هنوز در مركز و ساير ولسوالي‌ها در نظر گرفته نشده است، جز برخي زمين‌هاي ناهموار و نادرست براي فوتبال و يا واليبال، كه اكثراً از طريق مردم ساخته مي‌شود.

ج) اداري

همانطوري كه در جريان قرار داريد، با عدم توسعه و نبود پيشرفت در ديگر زمينه‌ها، توسعة اداري ولايت نيز تابع آنان خواهد بود، از نظر عملكرد منفي اداري كه باعث اعتراض مردم بودند، به چند نمونه اشاره مي‌كنيم.

1. عدم احترام به ارباب رجوع و روزها معطل گذاشتن آن؛

2. دوري ادارات و ايجاد بوركراسي و ديوان‌سالاري مفرط، كه مراجعه كننده از ارجاع دادن از اين شعبه به آن شعبه مانده و افسرده مي‌شود؛

3. دخالت بعضي شعبات در كاري شعبات ديگر، مثلاً در بعضي موارد قاضي موافقت برخي افراد ادارة ديگر را نيز علاوه به مطابقت با قانون داشته باشد؛

4. معلمان براي برخي شاگردان نمره را بر اساس لياقت نمي‌دهند، عوامل بيروني بر اين امر تأثير مي‌گذارند، چه بسا نمره و يا مدرك ديپلم از طرف معلمان با شاگردان جهت خريد و فروش پيشنهاد مي‌شود، اين معضل رياست معارف است كه به آن توجه جدي نمايد؛

5. در رياست پاسپورت، حقوق، تذكره و سجلات و... در بسياري اوقات، انجام كار متوقف بر ارائة چيزي ديگري غير از سند و مدارك مورد نياز مي‌باشد؛

6. شعبات حقوقي و زير مجموعه‌هايش بعضي اوقات با عدم فيصلة به موقع دعاوي و يا توجه نكردن به اسناد و شواهد طرفين دعوا، هر دو طرف را راضي به پرداخت مخارج حل و فصل دعوا مي‌كند، در عين حال پرونده به محكمة استيناف ارجاع داده مي‌شود آن وقت روز از نو و روزي از نو ، اين معضلي است كه دستگاه قضايي ولايت براي نابودي آن اقدام كند؛

7. عدم توسعة ادارات ولايت بر اساس ساير ولايات چه رسد به استانداردهاي بين المللي؛

8. فساد اداري در بر بسياري از ادارات حاكم است، اين مشكلي است كه در ولايت به آن توجه نمي‌شود، گرچه اين نقص در سراسر كشور به چشم مي‌خورد چنانچه رئيس جمهور كرزي در بياني كه از تلويزيون طلوع پخش شد(سرطان 87)، ترديد خود را در سالم رساندن معاش خانوادة شهداي اردوي ملي به آنان اعلام كرد. كه اين نكته از عمق فساد اداري خارج از كنترل دولت حكايت دارد، اما اين امر تعهد و وجدان بيدار متوليان امور در دايكندي را نبايد بخواب ببرد؛

9. وسايل الكترونيكي و كمپيوتر در تسريع كارها بسيار كم كاربرد دارد، ولايت مي‌تواند با طرح‌هاي لازم و با موقع در توسعة اداري در اين بخش كمك كند؛

10. عدم راه‌اندازي اداره پست فراگير و فعال كه بسته‌هاي مورد نياز مردم را به سرعت و اطمينان در داخل و خارج و بالعكس حمل و نقل نمايد، گرچه فعلاً كارهاي پستي و مراسلات در حد رفع نيازهاي اداري ولايت است؛


د) اجتماعي

از نظر اجتماعي مردم در تلاش هستند كه از كشور و جامعة جهاني عقب نمانند، گرچه در يك محلي كه سال‌ها مانند ساير مناطق كشور محروم به عنوان ولسوالي بوده، تغييراتي چون تبديل شدن به ولايت، گسترش ماهواره، انترنت، وسايل الكترونيكي و ديجيتالي، مسافرت و يا اقامت افراد داخلي و خارجي با گرايشهاي اجتماعي گوناگون، از همه مهمتر قرارگيري در قرن 21 و عصر ارتباطات نوين، كه ديپلماسي كشورها از فيزيكي به الكترونيكي و ديجيتالي تعريف مي‌شود، و دنياي‌كه بجهاني شدن مي‌انديشد، ديدگاه‌ها، نظرات و فرهنگ‌هاي مختلف از طريق رسانه‌هاي جمعي با گرايش استيلاي فرهنگي و سايبرنتيك تبليغات مي‌شوند. لابد خواه نا خواه بحران اجتماعي، فرهنگي، سياسي و... در ولايت ايجاد خواهد شد، و تأثيرات آن بر جامعه خود نمايي خواهد نمود.

اما غناي فرهنگي، اجتماعي و ديني مردم مانع از نفوذ افراطي آن بحران در سطح كل شده است، با حفظ آداب و رسوم و آئين‌هاي ملي و ديني خود تا حدودي مديريت بحران را به عهده دارند، و نفوذ منفي تحولات فوق در جامعه كمرنگ است، در اين راستا مقامات دولتي، علما، انديشمندان، نهادهاي ديني و اجتماعي وظيفة خطير دارند كه مردم را ياري رسانند.

هـ فرهنگي

همانطوري كه در بخش اجتماعي ياد آور شديم، تحولاتي در سطح كشور و جهان، مردم را در معرض تأثير پذيري فرهنگي و اجتماعي قرارداده‌اند، كه تغييرات به دو رويكرد مثبت و منفي قابل تقسيم خواهد بود، در رويكرد منفي تغييرات، نظم و ويرايش فرهنگي مردم بهم خواهد خورد، مدل‌هاي جايگزين از طريق الينه شدن و جامعه‌پذيري فرهنگي، جايگزين فرهنگ اصيل جامعه شده و بدين ترتيب استحالة فرهنگي بوجود خواهد آمد. در رويكرد مثبت آن تحليل‌ها و تفسيرهاي الهي، منطقي و معقول همگام با تأييد وجدان و فطرت سالم انساني جايگزين مدلهاي ناپسند ‌مي‌شود. از جانبي ديگر بدون توجه به باور بحراني بودن شرايط در ولايت، جامعه و مردم آن سامان نياز به رشد و بالندگي علمي و فرهنگي دارد، كه از اين جهت نيز قابل توجه خواهد بود.

بنابراين دولت، نهادهاي مدني و اجتماعي، انديشمندان حوزوي و دانشگاهي، نخبگان علمي وظيفه دارد كه از آموزه‌هاي دين، منافع ملي، وحدت ملي، فرهنگ، آداب و ارزش‌هاي اسلامي ملت افغانستان، در مقابل هجوم ديگران دفاع كنند، و با بكارگيري رسانه‌هاي جمعي و ارتباطات چون راديو، تلويزيون، مطبوعات اعم از روز نامه‌ها، مجلات، انترنت، تلفن، پست و... چه دولتي و غير دولتي، و نيز آموزش صحيح، از ارزش‌هاي ديني صيانت نموده و در حهت رشد و بالندگي جامعة خود بكوشند. در ذيل عملكرد فرهنگي نهادهاي دولتي، غير دولتي، علما و انديشمندان دايكندي در مواجهه به مهم فوق‌، بررسي مي‌شود.

1ـ فعاليت‌هاي دولتي

أ‌. مطبوعات از قبيل روزنامه، هفته نامه، فصلنامه و... از طريق ولايت تاهنوز به چاپ نرسيده است، چه رسد كه اطلاع رساني، آموزش عمومي، فرهنگ‌سازي و دفاع از فرهنگ جامعه در اين قالب مطرح شود.

ب‌. رياست راديو و تلويزيون دولتي در دولت معاش خور است، ولي برنامه‌هاي راديو تعطيل است، و در قسمت سيما و تلويوزيون جز نشرات اندك و ابتدايي، برنامه‌هاي پيشرفته و مفيد به چشم نمي‌خورد.

ت‌. همكاري ولايت با ديگر نهادهاي فرهنگي و علمي و ارتباطاتي رضايت بخش و مطلوب نيست، چه بسا با دلايلي مانع از پيشرفت و روند كار برخي از نهادها مي‌شود؛

ث‌. نمايندگان مردم در لوي جرگه، مجلس شوراي ملي(ولسي جرگه و مشرانوجرگه) و شوراي ولايتي، گرچه طبق وعده و نويدهاي تبليغاتي‌شان در تلاشند تا براي مردم خدمتي انجام دهند، ولي خدمت‌كاران دلسوز خيلي كم هستند، زيرا يا درپي منافع شخصي‌اند، و يا وعده‌ها و پيشنهادات شان فرا قانون هستند، و در نتيجه كارآيي ندارند، و از همه مهمتر به استناد گفتة بعضي از آنان، آنها با همديگر در طرح و دفاع از حقوق مردم در ارايه به‌دولت، ولايت و مجلس دوگانه عمل نموده، و از هماهنگي‌هاي لازم برخوردار نيستند؛

ج‌. دولت گرچه مكاتب را از دست مؤسسات خارج و تحت پوشش خود قرار داده ‌است، ولي در كيفيت تحصيل و جلب وجذب معلمان و سرمعلمان متجرب با تحصيلات عالي، هيچ اقدامي نمي‌كند، تا آنجا كه مثلاً: در بسياري مناطق، معلمِ براي صنف هفت، يك درس خواندة سطح صنف هفتم و يا يك صنف بالاتر است، اين امر همانطور كه مسؤوليت دولت را سنگين مي‌سازد، به همان اندازه و يا بيشتر براي تحصيل‌كردگان‌، فارغ التحصيلان، روحانيون داخل و خارج از ولايت و كشور مسؤوليت ساز است؛

ح‌. دار العلوم از طرف ولايت راه اندازي شده كه مضامين درسي ديني و هم مضامين مكتب و دانشگاه را تحت پوشش قرار مي‌دهد، ولي بي‌توجهي به كيفيت تعليم و عدم طرح و برنامة درسي صحيح و مفيد، عملاً از تربيت افراد عالم، متخصص و كاردان جلوگيري مي‌شود، در اين قسمت مانند توضيح پيشين مسؤوليت ولايت و علما مهم و خطير است، زيرا امروزه سخن گفتن و پيام رساني كاملاً به زبان علم، علمي، الكترونيكي و در فضاي مجازي صورت مي‌گيرد، بنابراين كيفيت تحصيل با استانداردهاي كشوري و بين اللمللي در مكاتب، دارالعلوم، مدارس ديني و بعداً در دانشگاه‌ها مهم مي‌باشد؛

خ‌. نبود پوهنتون و دانشگاه در ولايت يكي ديگر از نقايص غير قابل اغماض است، شاگردان فارغ التحصيل صنف 12 دايكندي مجبورند براي تحصيلات سطح عالي به كابل، هرات، مزار، جلال‌آباد و... سفر كنند و در كانكور آنجا بايد رقابت كنند، در حالي‌كه خود شان سهميه ولايت دارند ولي دانشگاه ندارند، اين امر باعث مي‌شود كه اغلب شاگردان از ادامة تحصيل منصرف شوند، و يا نتوانند بخوبي تحصيلات‌شان را ادامه دهند. بدين طريق بسياري از استعدادهاي درخشان مردم خاموش مانده و هرگز رشد نخواهند نكرد، بنابراين دولت بايد با برنامه ريزي صحيح، مراكز آموزش عالي، علمي‌ـ‌ پژوهشي، فني و تكنالوجيكي را در ولايت ايجاد و راه اندازي نمايد، زيرا متفكرين، مهندسين، انديشمندان، نخبگان علمي در دانشگاه‌ها و مراكز علمي آكادميك مي‌توانند كه جامعه، بلكه مغزها را متحول ‌كنند، و با اراية برنامه‌هاي دقيق علمي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و فرهنگ‌سازي صحيح، توسعة پايدار، رشد و بالندگي را به‌كشور به ارمغان بياورند.

د‌. عدم توجه دولت و مسؤولين فرهنگي به كتابخانه و منابع علمي، گرچه در برخي مناطق خصوصاٌ شهرستان و...، كتابخانه از جانب مردم و فعالان علمي و فرهنگي فعال است، و در مركز ولايت بيش هزار جلد كتاب رسانده شده، ولي بخوبي مديريت نمي‌شود و كتاب‌ها در مسجد مدرسة علميه سر نيلي بحال خود رها شده‌اند. تلاش‌هاي در جهت راه‌اندازي كتابخانة مركزي ولايت دايكندي با همكاري جمعي از فرهنگيان و فعالان عرصة علم و ادب صورت گرفته است، انشاء الله كه بزودي شاهد راه‌اندازي و استفاده از قريب ده‌هزار منبع اين كتابخانه باشيم.

2ـ فعاليت‌هاي غير رسمي‌ـ مردمي

أ‌. مدارس ديني و حوزات علميه در بسياري از جاهاي ولايت دايكندي فعال و يا در برخي جاها در حال احداث و تعمير هستند. ولي از اساتيد خيلي مجرب و آگاه به شرايط، برخوردار نيستند. مضامين و كتابهاي كه در اكثر مدارس ديني درس گفته مي‌شوند، به سيستم خيلي قديمي‌اند، و از طرفي مسايل ديني‌ـ مذهبي و موضوعات روز و مبتلاي جامعة امروزي در بسياري از مدارس ديني‌، يا جزء برنامه درسي قرار ندارند، و يا طبق تحولات زماني و تغييرات سطح بينش و آگاهي مردم ارايه نمي‌شوند كه تا بتوانند فرداي روز حوزه و طلاب، پاسخگويي نيازهاي جدّي مردم باشند. اين وضعيت، مسؤوليت سنگين جامعة روحاني را افزايش مي‌دهد، و مطابق قانون اساسي، مقام ولايت را نيز به چالش مي‌كشد؛

ب‌. برگزاري كلاس‌هاي تجويد و قرائت قرآن در قالبي تحقيق، ترتيل و...؛ كه در آنجا مفاهيم و معارف قرآن هر از چندگاهي نيز ارايه مي‌گردد؛

ت‌. راه‌اندازي رسانة راديو دايكندي (خصوصي) و پخش برنامه‌هاي متنوع از آن در راستاي اطلاع رساني صحيح به مردم، كه به مسؤوليت آقاي محمد حسين عليزاده و مدير مسؤولي داكتر رجا با كمك ساير همكاران ژورناليست شان اداره مي‌شود؛

ث‌. افتتاح سايت راديو دايكندي http://www.nilli.radioconnect.af كه به مسؤوليت ياران ژورناليست مزبور اداره مي‌گردد، اخبار، مقالات، گزارش‌ها، ديدگاه‌هاي مردم و... را به نشر مي‌رساند؛

ج‌. انتشار هفته‌نامه صبح دايكندي، نسخه خطي، اوگل و... با تلاش فرهنگيان و تحصيل‌كردگان دايكندي؛

ح‌. تشكيل انجمن جوانان دايكندي، با درايت جمعي از جوانان تحصيل‌كرده و پرتلاش، كه در مسايل فرهنگي، رفع مشكلات جوانان و... فعاليت دارد؛

خ‌. ساخت و تعمير مساجد و حسينيه‌ها در تمام ساحه ولايت، كه مسجد القان، خدير، چهاراسپان، افتتاح مسجد جامع لزير و بناسازي مسجد جامع سنگموم را مي‌توان از نمونه‌هاي اين حركت خوب و پسنديده ياد كرد؛

د‌. احداث و ساخت مكاتب و شروع فعاليت صنفي در بعضي قريه‌ها با هماهنگي و تلاش مردم، بدون دخالت بودجه و يا كمك‌هاي ولايت؛

ذ‌. شروع به فعاليت‌ صدها وبلاگ خصوصي و غير خصوصي با رويكرد نگاه به دايكندي و انتشار رويدادهاي دايكندي، كشور و جهان؛

ر‌. آغاز بكار سايت‌هاي انترنتي و الكترونيكي از جمله كابل پرس www.kabulpress.org ، افغانستان قلب آسيا يا www.daikondi.com ، بشارت www.bsharat.com ، افغان پرس www.afghanpress.com ، و... كه موضوعات گوناگوني علمي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، انتقادي و... را به نشر مي‌رسانند، كه در اين قسمت تشويق دولتي مشاهده نشده است؛

3ـ شوراي علماي دايكندي

اين يك نهاد فرهنگي غير دولتي است كه در سراسر افغانستان خصوصاً در دايكندي اعضاي زيادي دارد، همانطوري كه از نامش پيداست، آن يك مركزيت مشورتي با محوريت علماي اسلامي در مورد مسايل ديني، فرهنگي و... مي‌باشد، كه احكام و دستورات الهي و اسلامي را با مطالعه و مشورت اساسي با همديگر با روش‌ها و راهكارهاي منطقي و عقلاني همگام با شرايط روز بدون ايجاد تنش‌هاي قومي، مذهبي، گروهي و ضربه به وحدت‌ملي و... در بين مردم ترويج و تبليغ مي‌نمايد، و نيز در فعاليت‌هاي ديني‌، علمي، فرهنگي، ملي و...مانند تشكل‌هاي علمي‌ـ فرهنگي، احداث مساجد، حسينيه‌ها، مراكز علمي‌ـ آموزشي، برگزاري مراسم ديني‌ـ عبادي نمازهاي جمعه و جماعت، تفسير و تجويد قرآن مجيد، درسهاي اصول اعتقادي، اخلاق و... و برگزاري مراسم و ععنعنات مذهبي بزرگداشت ايام ولادت، رحلت و شهادت پيشوايان ديني و مذهبي، و برپايي آئين‌هاي ملي، با مردم همكاري بي‌دريغ و فعال مي‌نمايند.

اما در دايكندي گرچه شوراي علماي وجود دارد، ولي غير از تجسمِ اسمي،كاري ديگري از آنها مشاهده نمي‌شود، جز عده‌اي كه بعضي كارهاي فرهنگي انجام مي‌دهند و يا در جلسات شورا شركت مي‌كنند. اين وضعيت واقعاً تأسف‌آور است كه شوراي علماي باشد، ولي امور ديني، مذهبي و...مردم تعطيل و در ايام رمضان و مناسبت‌هاي ديگر بسياري از مساجد بدون ملا امام، پيش‌نماز و مبلغ علوم اسلامي باشد، اين‌كه علما هركدام به تنهايي كه در قبال جامعه مسؤول هستند كه بماند، اما وقتي كه در قالب شورا تشكل يافت از موقعيت بهتر و مسؤوليت بيشتري در خدمت به مردم قرار مي‌گيرند.

4ـ تحصيل‌كردگان سطوح عالي مدارس ديني‌ـ حوزه و دانشگاه

فارغ التحصيلان سطح عالي ولايت دايكندي از مدارس ديني و دانشگاهي داخل و خارج كشور، الحمد لله طبق آمارهاي نسبي بسيار زياد و چشم‌گير هستند، كه در داخل و خارج در كشورهاي چون پاكستان، ايران، كانادا، انگلستان، آلمان، دانمارك و...تحصيل كرده‌اند، عده‌اي از آنان به منطقه برگشته‌اند، و تعدادي ديگر بعد از فارغ التحصيلي در كشور ميزبان مانده، و يا به كشورهاي ديگر رفته اقامت مي‌گزينند. بجاي اين‌كه بعد از اتمام تحصيلات عالي در بين جامعة خود برگردند، به تأليفات، توليد انديشه‌، نظريه، راهكارها، و روش‌هاي صحيح زندگي با توجه به شرايط جهاني و عصر ارتباطات، در امور ديني‌ـ مذهبي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، روانشناسي و... براي نسل بشر و جامعة خويش بپردازند، تا بدين طرق اداي مسؤوليت نموده و مردم را بهره‌مند گردانند؛ بدون كدام اراية خدمتي به جامعة انساني و اسلامي فقط درگير گذران روزگار شخصي خويش هستند.

آنهاي كه هم به داخل كشور برگشتند، اكثرشان براي گذران زندگي خود جذب مؤسسات خيريه، و يا به ادارات دولتي مشغول كاري شده‌اند، كه طبق آئين‌نامة استخدام ادارات دولتي و حاضر بودن در ساعات خاصي، آنان نمي‌تواند به اهداف علمي‌شان برسند، مگر افرادي كه در آموزش عالي، معارف، نمايندگي ولسي جرگه، مشرانوجرگه و شوراي ولايتي و مشاغلي از اين دست جذب شده باشند. اين امر نيز قابل توجه است، آناني كه داراي تجربه‌هاي متنوع در علوم و فنون بوده و از مطالعة عميق‌تري در مسايل گوناگون برخوردارند با معاش زياد در مؤسسات و يا ادارات دولتي استخدام نمي‌شوند، ويا اين‌كه به افرادي كه در عربستان و پاكستان تحصيل كرده باشند، بلا استثنا به همة شان افراطي، بنيادگرا و يا تروريست، و به افرادي كه در ايران تحصيل كرده باشند، مزدور و يا جاسوس خطاب مي‌شوند. اما به آناني‌كه در آلمان، دانمارك و...تحصيل كرده باشند، خدمت كنندگان به كشور قلمداد مي‌گردند. در حالي‌كه همة محصلين و انديشمندان كشور چه در داخل و خارج كسب علم و فرهنگ كرده باشند، و به درستي آموزش ديده و از هوش و استعداد معمولي هم برخوردار باشند، زحمات و تلاش‌شان براي سربلندي كشور هستند، و افرادي كه مشكل داشته باشند موردي خواهند بود، اين امر خود انگيزه و يا زمينة خدمت را از بين مي‌برند، لذا به اين معضل بايد عميق نگريست، و فرهنگ‌سازي غلط را به درست بايد تغيير داد. بنابراين فقط اندك كساني تحصيل‌كرده هستند كه مشغول اراية خدمات و تعليمات امور ديني، علمي، آموزشي، فرهنگي و... براي مردم هستند.
بنابراين مي‌توان گفت كه در شرايط حاضر مردم دايكندي، تعليمات و آموزه‌هاي دين، مساجد و... از مظلوم‌ترين گزينه‌هاي هستند، كه از طرف علما و انديشمندان به حال خود رها شده‌اند، همانطوري كه در بخش اجتماعي اشارة داشتيم، موج دموكراسي و مدرنيزه شدن، جهاني شدن ارتباطات، اقتصاد، فرهنگ، سياست، اجتماع، دين و...مدافعان و مفسران زيادي در كشور بويژه در دايكندي بخود ديده‌اند، همه چيز به متد و روش‌هاي جديد تبيين مي‌شوند، چه بسا با اندكي بي‌توجهي احالة فرهنگي صورت گيرد. اما با كمال تأسف دين و آموزه‌هاي آن، مسايل اخلاقي، سيرة پيشوايان دين، قرآن و تعليمات ديني و روابط اجتماعي، نه تنها در دايكندي كه در بعضي نقاط كشور تا هنوز با نگاهي كهنه بيان مي‌شوند، و يا اصلاً تبيين نمي‌شوند، كه متهم به بنيادگرايي مي‌شوند. در حالي كه جو رواني‌ـ فرهنگي مردم نشان مي‌دهند كه منتظرند بدانند در مقابل اين همه رويدادها و ورود دولت رفاه و دموكراسي، حقوق بشر، جهاني شدن و...، آموزه‌هاي دين اسلام چه تحليلي همگام با شرايط روز بصورت منطقي و عقلاني ارايه مي‌دهند، و نگاه اسلام به اين پديده‌ها چيست؟ مراسم ديني و مذهبي ما با تبيين امروزي در چه جايگاهي قرار دارند؟، و...

لذا با اين توصيف هر وجدان بيدار انساني از اين وضع مي‌رنجد، از طلاب، علما، دانشجويان و انديشمندان گرفته و آنهاي كه در دولت هستند و در مقام‌هاي مختلف از مردم نمايندگي مي‌كنند، تا آنهايي كه در قالب نهادهاي ديني و مذهبي در صدد خدمت به حامعة انساني و اسلامي هستند، متوجه مسؤوليت مهم و اساسي خود خواهند شد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس