سهم هزاره و ملی گرایی اوغانی در تکرار حمارت طالبانی و جمهوریت قبیله ای
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
"هر چه بر وحدت ملی از نوع اوغانی آن بیشتر تاکید شد، آنگاه هزاره تلفات بیشتری داد، نسل کشی ادامه یافت و بخش بیشتری از سرزمین هزاره اشغال شد."
ابتدا سه تصویر را در ذهن خود مرور کنیم:
تصویر یک:
قومایی که ده پانزده سال پیش برای نخستین بار در کشورهای مختلف علیه حملات کوچی-طالبان تظاهرات برگزار می کردند با این شعار آشنایند که:
طالب جنایت می کند/کرزی حمایت می کند
آن زمان، اوغان هایی که امروز از هزاره می خواهند ملی بیاندیشند، و آن زمان وکیل و وزیر و سفیر بودند حاضر نبودند جنایات کوچی-طالب با حمایت مستقیم حکومت فاشیستی کرزی را بپذیرند و ضمن معرفی هزاره به جامعه جهانی به عنوان یک اقلیت شیعه وابسته به ایران، اعتراضات ما را سبوتاژ می کردند. آن ها همچنین هزاره را محکوم می کردند که چرا مقابل کوچی طالب اعتراض می کنند و حرف از حق دفاع می زنند.
باید همان زمان این را هم یادتان باشد که سهم هزاره از بودجه ی به اصطلاح ملی که توسط فاشیست هایی چون احدی و احمدزی و ارسلا و زاخیلوال تهیه می شد کمتر از نیم درصد بود.
دوستان و قومایی که در آن زمان با زحمت مردم را منسجم کرده و تظاهرات برگزار می کردند می دانند که چقدر سخت بود هزاره را به عنوان هزاره به جهان شناساند.
تصویر دو:
گمان نمی کنم جامعه هزاره آنقدر فراموشکار باشد که یادش رفته باشد روز 23 جولای سال 2016، حکومت فاشیست غنی احمدزی چه پاسخی به تظاهرات صلح آمیز جنبش روشنایی داد. یکبار دیگر این تصویر را با هم مرور کنیم، تصویری تاریخی که سهم هزاره از مشارکت ملی در دوزخ فغانستان را نشان می دهد: تظاهرات کنندگان جنبش روشنایی، در حالی که بصورت صلح آمیز پرچم دراز اوغانی را با حسن نیت در دست داشتند، در گوشه ای از شهر کابل با کانتینرهای غنی احمدزی مواجه شدند و نیروهای امنیتی اوغان، تظاهرات را در دهمزنگ محاصره کرده، سپس چند خودترقان اوغانی صدها تن از جوانان هزاره را کشتند و زخمی کردند و حتا گزارش شد که نیروهای امنیتی اوغانی نیز به سمت قربانیان شلیک کردند.
آن زمان نیز اوغان هایی که هزاره را به وحدت ملی دعوت می کردند با ریشخند می گفتند هزاره برق می خواهد یا سویچ برق؟ همان ها باز هم باشکوه ترین جنبش مدنی تاریخ آن دوزخ را در نزد جامعه جهانی سبوتاژ کرده و کسانی مانند غنی احمدزی بصورت علنی دروغ می گفتند. برای نمونه غنی احمدزی در لندن جمعیت حدود یک میلیونی بامیان را یکصد هزار تن معرفی می کرد و جنایات خود و حلقه ی فاشیسم افغانی را پنهان می کرد.
تصویر سه:
هزاره ها حتمن باید یادشان باشد که چگونه فاشیزم افغانی، همان هایی که هزاره را به وحدت ملی دعوت می کنند، در آخرین روزهای حکومت تقلبی ع و غ، مقاومت هزاره در بهسود را هدف قرار دادند که پیش از تحویل دادن قدرت به برادران خشتک کشال و خودترقان خود، جبهه مقاومت علیه تروریزم، فاشیزم و کوچی طالب اوغان را کنار بزنند.
این سه تصویر تنها سه تصویر از صدها و هزاران تصویر دردناک دیگر است که سهم هزاره را در وحدت ملی اوغانی نشان می دهد.
هر چه بر وحدت ملی از نوع اوغانی آن بیشتر تاکید شد، آنگاه هزاره تلفات بیشتری داد، نسل کشی ادامه یافت و بخش بیشتری از سرزمین هزاره اشغال شد.
حتمن این گپ معروف از مردم آفریقا را شنیده اید که می گویند "وقتی سفید ها به سرزمین ما آمدند ما زمین داشتیم و آن ها انجیل در دست شان. حالا ما انجیل داریم و آن ها زمین"
همین گفته ی معروف آفریقایی را شما می توانید برای مردم هزاره و البته مردم غیر اوغان دیگر نیز ترجمه کنید:
" هر چه بر وحدت ملی از نوع اوغانی آن بیشتر تاکید شد، آنگاه هزاره تلفات بیشتری داد، نسل کشی ادامه یافت و بخش بیشتری از سرزمین هزاره اشغال شد."
اگر کنجکاو باشیم و قضایا را عمیق تر از زوایای مختلف بنگریم می بینیم که همیشه عده ای در اوج اعتراضات هزاره پیدا می شوند و برای کاهش خشم عمومی هزاره علیه ظلم، یک نمایش از همبستگی ملی اوغانی اجرا می کنند و بعد گم می شوند و بر می گردند به همان لانه های استخباراتی خود و شما هیچگاه از آن ها نه تنها همبستگی مدام و عملی با هزاره نمی بینید، بلکه کار و فعالیت شان دوباره بر تخریب هزاره و سایر ملت های تحت ستم متمرکز می شود.
و اما:
برخی از من می پرسند که مگر هزاره پیش از ورود اوغان به این سرزمین از خود استقلال داشت. پاسخ این است که بله داشت و اما متاسفانه عوامل مختلف باعث شد که از قرن 19 و با ورود و حمله ی اوغان ها سرزمین های هزاره از جنوبی ترین نقطه اشغال شده و هزاره با نسل کشی و ژنوساید مواجه شود. هزاره از آن پس در کنج ضعیف تاریخ قرار گرفت.
حالا با خود فکر کنید، به اصلاح معروف کلاه خود را قاضی کنید که یک و نیم قرن، دو قرن است که شما همیشه با انواع مختلف جنایات سازمان یافته مواجه بوده اید و در زمانی که اشغالگر اوغان، دقیق از قرن 19 بدون هیچ تغییری در فکر و شمایل، جز بدست آوردن مهارت خودترقانی، در قرن 21 نیز با کمک دانش آموخته ترین ها یشان، تکرار شده، می توان به شعارهای هدفمند وحدت ملی اوغانی که جهت خلع سلاح ذهنی هزاره و ملت های تحت ستم دیگر از جمله تاجیک و اوزبیک و تورکمن و ... صورت می گیرند دل خوش کرد؟
بانو فروغ فرخزاد شاعر فارسی زبان شعری دارد معروف بنام "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" و ترجمه ی بخشی از آن با توجه به آنچه گفته شد، اینگونه است:
"می گویند وحدت ملی را تقویت کنیم
در حالی که در ذهن خود خودترقانی می کنند"
Kamran Mir Hazar
#StopHazaraGenocide
💛🤍💙
#Hazara #Hazaristan #هزاره #هزارستان
سایت رسمی #منشور_هزارستان
#HazaristanCharter:
https://hazaristan.asia
مطالب مرتبط
-
گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان از حمله وحشیانه کوچی طالبان به بهسود و دایمیرداد
-
دامنه کشتار مردم هزاره توسط کوچی طالبان از بهسود و دایمیرداد به کابل رسید
-
عکسی تکان دهنده از تازه ترین جنایت طالبان و کوچی طالبان در کابل
-
سه عکس از کوچی طالبان انتحاری در پنجشیر
-
لشکر 110000 کوچی عبدالرحمان تکثیر شده، کوچی طالبان قرن 21 می باشند