راهبرد امریکا باید موثر باشد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
قرار است به زودی کاخ سفید راهبر جدید مبارزه با هراسافکنی در افغانستان را اعلان کند. شواهد نشان میدهند که محور اصلی این راهبرد افزایش نیرو و فرستادن سربازان بیشتر به افغانستان است. پرسشی که هم اکنون وجود دارد این است که آیا این راهبرد تاثیر قابل انتظاری برای از بین بردن فعالیت هراسافکنان در افغانستان دارد؟
گذشته نشان داده است که چنین راهبردی به تنهایی نمیتواند کارآیی لازم را داشته باشد. اوباما بعد از به قدرت رسیدن یک باره بیش از سی هزار نیروی مسلح به افغانستان فرستاد اما درنتیجه جنگ اثری به جا نگذاشت. اکنون نیز اگر به جنگ علیه افراط گرایی در افغانستان فقط ازمنظر سختافزاری نگریسته شود، افزایش تعداد این نیروها در نتیجه جنگ با هراسافکنی در کشور اثرگذار نخواهد بود.
اگر امریکاییها، متحدین جهانی آن و دولت افغانستان میخواهند که در نبرد با هراسافکنی پیروز میدان جنگ باشند، برای تغییر روش مبارزه با آنها و ایجاد راهبرد تازه به نکات زیر توجه نمایند:
- افراطیهایی که در افغانستان میجنگند عقبههای سیاسی و نظامی بیرون از افغانستان دارند. این مسئله به اندازهای واضح و روشن است که نیازی به ارائه سند و مدرک ندارد. تنها چیزی که باید انجام شود، آن است که با استفاده از مجاری دیپلوماتیک و سیاسی این عقبهها تحت فشار قرار بگیرند.
- افغانستان کشوری است که هنوزهم فاقد نیروی موثر هوایی است. هواپیماهای غیرجنگی که هم اکنون برای مقاصد نظامی مورد استفاده قرار میگیرند، نمیتوانند پاسخگوی ضرورت های میدان های جنگ باشند. کشور فاقد نیروی هوایی، فاقد ظرفیت دفاع از خود است. بنابراین راهبرد تازه ایالات متحده امریکا بیش از اینکه به افزایش سربازان این کشور در افغانستان تمرکز داشته باشد، باید به مجهز ساختن و ایجاد نیروی هوایی موثر و کارآمد، توجه کند. راهبردی که فاقد این عنصر در مبارزه با هراسافکنی باشد، نتیجه قابل قبول را نخواهد داشت.
- جنگ در کشور بیش از اینکه جنگ در میدانهای نبرد و سختافزاری باشد، جنگ نرمافزاری است. حملات انتحاری در شهرهای مختلف، حمله به مراکز حساس و مهم دولتی نشاندهنده ضعفها و نواقصی است که نهادهای امنیتی در امر مبارزه با هراسافکنی با آن مواجهاند. توان کشف و خنثی نمودن طرحهای ضدامنیتی در نهادهای امنیتی و کشفی ما در سطح نازلی است. ما در صورتی میتوانیم در برابر دشمنی که توان استخباراتی کشورهای منطقه را با خود دارند، به توفیقاتی دست بیابیم که قدرت کشف و خنثی نمودن این نیروها افزایش یابد. آموزش، شریک معلومات و استفاده از تجهیزات مدرن و برخورداری از این تجهیزات، نیازهای اساسی و مهم نهادهای امنیتی ما برای مبارزه با افراط گرایی و هراسافکنان است.
- مهمترین ناتوانی ما در برابردشمن، تداوم مشکلات موجود است که نظام سیاسی کشور از درون با آن مواجه است. اختلاف نظر میان سران حکومت در رابطه با مسائل ریز و درشت و فروریزی اردوگاههای سیاسی و به وجود آمدن صفوف جدید که هم صبغه دولتی دارند و هم شعار اپوزیسیونی سرمیدهند نشان میدهد که بحران جدی سیاسی درون حکومتی در حال شکلگیری است و این مسئله به تنهایی میتواند مشکل جدی و عمدهای در برابر مبارزه موثر و مقابله با هراسافکنان باشد. امریکا و همپیمانان آن توان و ظرفیت این کار را دارند که به این مشکلات نقطه پایان بگذارند.
بنابراین اگر ایالات متحده امریکا خود مصمم به پایان جنگ و شکست هراسافکنی در کشور است و میخواهد که افغانستان به ثبات پایدار و امنیت مطمین برسد باید راهکاری را برای مبارزه با هراسافکنی در روی دست گیرد که از ویژگیها و ممیزات بالا برخوردار باشد. در غیر آن صورت این راهکار جدید نیز به سرنوشت سیاستها و روشهایی دچار خواهد شد که در چهارده سال گذشته بارها مورد آزمایش قرار گرفته و نتیجه مطلوب را به بار نیاورده است.
آنلاین : http://eqmweekly.com.af/viewpo...