حس خوب بودن با «پدرکلان»
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ای مرگ، خودت بگو دلت میآید
با این همه عشق، او را ببری؟
تا کسی حضور «پدرکلان» یا «مادرکلان» را در کنار خودش به صورت دقیق و کامل و شبانهروزی حس نکرده باشد، نمیتواند حس یک نواده را نسبت به پدرکلان یا مادرکلانش در حیات یا مرگش درک کند.
دوست عزیز و همکار خوب، کوشا، منظم و خلاّقمان، عالیه عطایی به تازگی پدرکلان خوبش را از دست داده است. برایش بردباری آرزومندم. امیدوارم هر چه زودتر از فضای غمبار این رویداد رها شود. بیگمان، خاطرههای ماندگار آن عزیز از دست رفته برای فرزندانی جاودانه میماند که لحظههای خوبی با وی گذراندهاند. این لحظهها را هرگز نمیتوان فراموش کرد. تجربه خوبی است و شیرینی خاصی هم دارد وقتی خود آن منبع مهربانی نیست، ولی یادش همیشه انرژيبخش میماند.
پدرم میگفت:
پدربزرگ، «دوستت دارم» را
یک بار هم به زبان نیاورد
مادر بزرگت امّا
یک قرن با او عاشقی کرد.
محمدعلی بهمنی
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...