صفحه نخست > خبر و گزارش > ناروی جهنم اسکاندیناوی برای پناهجویان افغانستان

ناروی جهنم اسکاندیناوی برای پناهجویان افغانستان

بسیاری از پناهجویانی که از کشورهای اسکاندیناوی دپورت شده‌ توسط هواپیماهای شرکت ترکیش ایرلاین به کابل انتقال‌یافته‌اند و دپورت مهاجرین از کشورهای اسکاندیناوی از زمانی شدت گرفته که وزیر فاسد امور مهاجرین افغانستان جماهیر انوری موافقت‌نامه دپورت پناهجویان را با این کشورها امضا کرده است. وزیر امور مهاجرین افغانستان مانند نام بی معنایش نه سواد کافی کار در این مقام را دارد و نه هم برنامه ای برای تسهیل زندگی مهاجرین افغانستان. او فقط برای این که یک مسافرت خارجی داشته باشد، به هر کشوری می رود و هر نوع سندی را بی توجه به پیامدهایش امضا می کند.
kawa gharji
دوشنبه 3 نوامبر 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جنت گل یکی دیگرازپناهجویانی است که از افغانستان به یونان و ازآنجا به ناروی آمده است. او می‌گوید من فکر کردم از جهنم فرار کرده‌ام اما حالا می‌بینم که از یک اتاق جهنم به اتاق دیگر جهنم واردشده‌ام.

«پلیس‌ها معمولن ساعت 4 تا 6 صبح روزهای آخر هفته برای دپورت پناه‌جویان می‌آیند. روزهای دیگر به‌ندرت اقدام به دپورت می‌کنند. در آن‌وقت صبح همه در خواب و خواب الودند. آن‌ها اول در می‌زنند و در صورت در را با تأخیر بازکنیم در را می‌شکنند و وارد می‌شوند. اگر کسی بخواهد مقاومت کند شوک برقی می‌دهد و دستبند می‌زنند و بدون اینکه اجازه بدهند کسی وسایلش را جمع کند داخل موتر می‌اندازند و می‌برند. پلیس‌ها درروزهای رخصتی آخر هفته به خاطری میایند که دسترسی به وکیل مدافع سخت است و کسی نیست تا در آن روزها از پناه‌جویان دفاع کند». این سخنان یکی از پناهجویان به نام نعیم است که شش سال می‌شود دریکی از کمپ‌های که سه‌ساعتی از تروندهایم فاصله دارد زندگی می‌کند.

پناهجویانی که از ناروی دپورت شده اند
پناهجویانی که از ناروی دپورت شده اند

غلام نبی یکی دیگر از پناه‌جویانی است که به تاریخ 26 اکتبر سال جاری از ناروی دپورت شد. اوسال 2008 درزمانی که 17 سال داشت در ناروی تقاضای پناهندگی کرده بود. از اواخر 2007 تا اواسط 2009 وضعیت قبولی پناه‌جویان افغانستانی در ناروی بهتر بود و معمولاً پناه‌جویان افغانستانی را به دلایل مختلف جواب مثبت می‌دادند؛ اما غلام نبی بعد از دو سال انتظار جواب منفی گرفت و گفتند که اگر اونمی تواند در دیگر مناطق افغانستان زندگی کند، کابل شهر امن است.

غلام نبی در اواخر سال 2009 در ناروی براثر تصادف با ماشین یک خانم نرویژی از ناحیه کمر مصدوم شد. او دو شب در بیمارستان به حالت کما به سربرد و بعد از چند روزی که حالش بهتر شد از بیمارستان مرخص کردند. درد کمر غلام نبی ادامه یافت ولی بعدازاینکه از طرف اداره مهاجرت ناروی جواب منفی گرفت، نتوانست مانند شهروندان ناروی از خدمات پزشکی این کشور برخوردار شود. در اوایل سال 2014 بالاخره یک بیمارستان موافقت می‌کرد تا کمر او را جراحی کند؛ اما بعد از جراحی درحالی‌که منتظر وقت دکتر برای معاینه مجدد و عکس‌برداری برای اطمینان از موفقیت عمل جراحی بود او را دپورت کردند. او می‌گوید بعد از تصادف به پلیس شکایت کردم اما چون طرف مقابلم یک نرویژی بود به شکایتم توجه نکرد.

نبی حالا در کابل است. از عدم رسیدگی آی او ام و وزارت مهاجرت و وزارت خارجه افغانستان شکایت دارد. او می‌گوید وقتی برای درخواست کمک به وزارت خارجه و یا وزارت مهاجرین می‌رود به او اجازه ورود نمی‌دهند و یک‌بار هم تهدید کرده‌اند که اگر می‌خواهد زنده بماند بهتر است دنبال این قضیه نگردد؛ اما نبی مصمم است تا از برخورد خشن پلیس ناروی در جریان دپورت به ارگان‌های دفاع از حقوق بشر شکایت و از حق خود در داخل افغانستان دفاع کند.

اما غلام نبی تنها پناهجوی معلول از افغانستان نیست که در این اواخر دپورت شده است. عبدالله حسینی یکی دیگر از پناهجویانی است که شب قبل ازدپورت در بازی فوتبال پایش می‌شکند و پلیس ناروی حتی به او اجازه دریافت کمک‌های اولیه را نمی‌دهد. عبدالله حسینی هم به خاطر عدم رسیدگی به‌موقع و دارو این روزها درد شدیدی را تحمل می‌کند.

غلام نبی و عبدالله حسینی همراه تعداد دیگری از بچه های که دپورت شده اند
غلام نبی و عبدالله حسینی همراه تعداد دیگری از بچه های که دپورت شده اند

در جریان سه هفته گذشته نزدیک به 100 نفر از ناروی به‌صورت اجباری دپورت شده‌اند. در بین دپورتی ها زنان و کودکانی که تعدادشان سالهای زیادی در ناروی زندگی و درس‌خوانده‌اند نیز شامل‌اند.
انتشار خبرهای دپورت پناهجویان در صفحات اجتماعی آرامش روحی و روانی را از بسیاری پناهجویانی که در کمپ‌های مختلف ناروی زندگی می‌کنند گرفته است.

پناهجویانی که از ناروی دپورت شده اند
پناهجویانی که از ناروی دپورت شده اند

حمید که دریکی از کمپ‌های نزدیک به اسلو زندگی می‌کند می‌گوید: باوجوداینکه درخواست پناهندگی‌ام زیر بررسی قرار دارد اما شب‌ها نمی‌توانم با خیال آرام در خانه‌ام بخوابم. شب‌ها معمولاً خانه دوستانم برای خواب می‌روم و ناروی جهنم کشورهای اسکاندیناوی برای پناهجویان افغانستان است.

پناهجویان همچنان از طولانی بودن بررسی درخواست پناهندگی‌شان توسط اداره مهاجرت ناروی شکایت دارند. کسانی هستند در ناروی که 22 سال منتظر بررسی درخواست پناهندگی‌شان بوده‌اند. بسیاری از پناهجویان تا زمانی که درخواست پناهندگی‌اش بررسی نشده و جواب مثبت نگرفته‌اند اجازه کار ندارند. کودکان مهاجر تا هجده‌سالگی حق درس رادارند اما بعد از هجده‌سالگی آن‌ها نیز حق ادامه تحصیل را ندارند.

در این اواخر بسیاری از کودکستان‌های این کشور کودکان پناهجو را نمی‌پذیرند.

بیش از 50 درصد از کمون‌های ناروی حتی به پناهجویانی که با درخواست پناهندگی‌شان موافقت شده خانه نمی‌دهند.
کمپ و خانه‌های که پناهجویان در آن زندگی می‌کنند با توجه به استانداردهای این کشور در سطح پایینی قرار دارد. به خاطر کهنه بودن این خانه‌ها سالانه چندین آتش‌سوزی در این کمپ‌ها رخ می‌دهد و در جریان سال گذشته آمار مختلفی از کشته شدن پناه‌جویان در اثر آتش‌سوزی انتشاریافته. در اتاق‌های کمپ معمولاً سه تا چهار نفر در یک اتاق زندگی می‌کنند. قرار اخبار انتشاریافته در سایت‌های مختلف ناروی سالانه بیش از 150 کودک پناهجو به خاطر برخورد خشن کارمندان و بی‌توجهی مسئولان این کشور تنها ازیک کمپ ناروی که در نزدیکی اسلو موقعیت دارد مفقود می‌شوند. تعدادی از این پناه‌جویان شکار مافیایی مواد مخدر و فحشا می‌شوند و تعدادی نیز به کشورهای دیگر برای درخواست پناهندگی می‌روند. سالانه ده‌ها جسد ناشناس در گوشه و کنار ناروی پیدا می‌شوند که بدون شک تعداد زیادی از تنها متعلق به همین پناهجویان است.

پناهجویان دپورت شده حق زندگی برای 14 روز را در مهمانخانه ای او ام دارند. انها از وضعیت بهداشتی شکایت دارند
پناهجویان دپورت شده حق زندگی برای 14 روز را در مهمانخانه ای او ام دارند. انها از وضعیت بهداشتی شکایت دارند

جنت گل یکی دیگرازپناهجویانی است که از افغانستان به یونان و ازآنجا به ناروی آمده است. او می‌گوید من فکر کردم از جهنم فرار کرده‌ام اما حالا می‌بینم که از یک اتاق جهنم به اتاق دیگر جهنم واردشده‌ام. او ادامه می‌دهد: دولت ناروی به روش‌های مختلفی پناهجویان را ازار و اذیت می‌کنند تا ما را مجبور کنند ازاینجا برویم و ما هم دوست داریم برویم اما چون در اینجا اول تقاضای پناهندگی کرده‌ایم اگر هر کشور دیگر اروپایی برویم ما را دوباره در ناروی برمی‌گرداند.

قبلاً در مورد دپورت پناهجویان شایعاتی وجود داشت که گویا سفارت افغانستان در این زمینه با پلیس‌های ناروی همکاری می‌کند اما با اسنادی که از دپورت پناهجویان به دستم رسیده نشان می‌دهد که پلیس ناروی خود برگه‌های موقت مسافرتی می‌سازد و در پای این اسناد مهر و امضا، نه از خود پناهجو و نه هم از سفارت افغانستان وجود دارد.

پاسپورت موقتی که با استفاده از آن پلیس ناروی پناهجویان افغانستانی را دپورت می کنند
پاسپورت موقتی که با استفاده از آن پلیس ناروی پناهجویان افغانستانی را دپورت می کنند

ولی با توجه به اینکه بعد از دپورت در فرودگاه کابل پلیس‌های ناروی پناهجویان را تحویل نمایندگان وزارت خارجه و وزارت امور مهاجرین و ای او ام می‌دهند نشان می‌دهد که سفارت از دپورت اجباری مهاجرین هم بی اطلاع نیست و به شکلی با پلیس‌های ناروی همکاری می‌کنند ولی برگه‌های موقت مسافرتی از سفارت صادر نمی‌شود.
بسیاری از پناهجویانی که از کشورهای اسکاندیناوی دپورت شده‌اند توسط هواپیماهای شرکت ترکیش ایرلاین به کابل انتقال‌یافته‌اند و دپورت مهاجرین از کشورهای اسکاندیناوی از زمانی شدت گرفته که وزیر فاسد امور مهاجرین افغانستان جماهیر انوری موافقت‌نامه دپورت پناهجویان را با این کشورها امضا کرده است. وزیر امور مهاجرین افغانستان مانند نام بی معنایش نه سواد کافی کار در این مقام را دارد و نه هم برنامه ای برای تسهیل زندگی مهاجرین افغانستان. او فقط برای این که یک مسافرت خارجی داشته باشد، به هر کشوری می رود و هر نوع سندی را بی توجه به پیامدهایش امضا می کند.

کاوه استم.
در کشورم اتفاق های می افتد که نمی توانم از کنار شان به بی تفاوتی رد شوم.
درس می خوانم. موسیقی می شنوم .

آنلاین :

http://www.kawagharji.wordpress.com

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • نام اصلی جماهیر انوری وزیر امور مهاجرین، جماهیر شوروی است. او یکی از اعضاُ حزب دموکراتیک خلق افغانستان است. بعد از شکست روس ها در افغانستان او نام خود را تغیر داد و جماهیر انوری گذاشت.

  • او برادر شما ها را به جای دیپورت نمی کنند که چوبه دار منتظر شما باشد.
    اگر شهر های افغانستان و شرایط زندگی درین شهر ها را نمی شناختم، فکر میکردم
    که همه این جوانان به کشتارگاه دیپورت میشوند. آیا دیگران انسان نیستند که در
    افغانستان زندگی میکنند؟ کسیکه اینقدر پول داشته باشد که به قاچاقبر بدهد و خودش را
    تا ناروی برساند، پس در افغانستان هم به قشر فقیر و بیکار تعلق ندارد/ نداشت، بلکه
    خودش و خانواده اش زندگی مرفع تر از دیگران دارد/داشت.

  • ملامت نمودن اين عده پناهجو از كشور افغاتستان با اينقدر زحمت ومشقت وتحمل هزاران رنج وبدبختي كه براي رسيدن به كشورهاي اروپايي كشيده اند خيلي دشوار است، اما از كساني كه پيش ازين ها به كشورهاي غربي پناهنده شده اند پرسيده شود كه : آيا از زنده گي ات درين كشور راضي استي؟ او در جوابدادن با اندك تأخير زمانيكه گذشتهء خودرا در افغانستان با دوستان ونزديكانش بياد مي آورد أشك در چشمانش علقه ميزند وبا يك آه سرد برايت ميگويد: وطن وطن است، چه كنم اگر مجبور نميشدم اينجا چه ميكردم.
    حالا من در صدد بد جلوه دادن چهرهء زندگي غربي براي مهاجرين وپناهنده گان قديمي نيستم ولي آنچه را از زبان هر پناهندهء قديمي شنيده ام بر حالت گذشته اش در افغانستان حسرت خورده است. در بهترين حالت كساني كه حتي از هر نگاه زنده گي شان واولادشان تامين بوده و هيچ نوع مشكلات زباني وكار يابي هم نداشته اند بازهم به اين باور اند : ايكاش همين امكانات مادي در كشور خودم براي من وخانواده ام مهيأ مي بود، معناي سخن اينكه: اگر همين امكانات تحصيلي ورفاهي در افغانستان براي او واولادهايش ميسر ميبود او هرگز خودش را از خانه وخانوادهء آبايي اش آواره وسرگردان نميساخت. بناء آنچه من ميخواهم بگويم اين است كه: هيچ نقطهء جهان بهشت موعود نيست، در هرجا مشكلات و مصاعب ومتاعب وجود دارد، ولو اگر اين پناهنده گان فردا اجازهء اقامت هم دريافت نمايند آنگاه به مشكلات ديگر مواجه ميشوند، زيرا اين كشورها بخاطر خدا وانسانيت با پناهنده كمك نميكند، بلكه از پناهنده ميخواهد كه در رشد اقتصاد كشورش سهم بگيرد وبعد از آن اولادهايش كه در ين كشورها تولد وبزرگ ميشوند خلاء نيروي كاري اين كشورها را پر نمايند. بناء نتيجه اين ميشود كه : اگر همين قدر انرژي انساني كه از افغانستان بقصد پناهنده گي بيرون ميشود در داخل افغاتستان به مصرف برسد بدون شك كه وضعيت افغاتستان از آنچه كه حالا است تغير ميكند.
    زيرا هيچ كشوري را باشنده گان كشور ديگر آباد نميكنند، بلكه باشنده گان هر كشور مكلف اند كه كشور خودشانرا آباد نمايند و موانع را ازسر راه شان پس نمايند، اما اگر ما به اين عقيده باشيم كه نخير!
    حالا من كشورم را ترك ميدهم بعد از دريافت اقامت دوباره به وطن برميگردم وبراي آباداني وطن خود سهم ميگيرم، چنين فكر يك خيال است ومحال است وجنون. زيرا اگر براي يكبار آب پناهنده گي را در كشور هاي غربي نوشيدي، ديگر توقع بازگشت هميشگي را از ذهن وخاطرت دور كن.
    اما بعضي هاي ديگر شايد آنقدر مايوس باشند كه بگويند: خاك بر سر افغانستان ، مرا به افغانستان چي؟
    كشوري كه در طول اينقدر مدت آباد نشده ازين به بعد هم آباد نميشود، من دنبال زنده گي شخصي خود ميباشم . درينصورت اينگونه اشخاص وجدانا نبايد در مورد خرابي اوضاع وسلطهء جنگ سالاران بيسواد وقاچاقبران مواد مخدر وغيره شكايت نمايند.
    زيرا اينگونه اشخاص بايد با خودشان چنين محاسبه كنند كه: حالا كه من وامثال من افغانستان را ترك داديم پس جز همان جنگ سالار بيسواد وقاچاقبر مواد مخدر ديگر چه كسي آنجا مانده است تا افغانستان را آباد نمايد؟
    شما يك ديوار كهنه را در نظر بگيريد كه : اگر روز يك خشت آن بزمين بريزد بعد از گذشت يكماه از آن ديوار چي باقي خواهد ماند؟
    معناي سخن اينكه: باشنده گان يك كشور براي آن كشور حيثيثيت همان خشت هاي ديوار ويا تعمير را دارند كه با كم شدن و فرو ريزي هر خشت آهسته آهسته تعمير ويا ديوار نيز فرو مي ريزد.
    بناء من به كسانيكه دپورت شده اند ميخواهم بگويم كه : كوشش كنيد كشور خودتان را بتدريج ناروي بسازيد، هيچ جاي دنيا بهشت موعود نيست وارزش آنرا ندارد كه بخاطر رسيدن آن خود واولاد تان را طعمهء نهنگ هاي دريا ها نماييد.

  • کسانیکه غیر قانونی میروند خوب میشود که واپس دپورت شوند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس