هنرمند و هنربند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ماجرایی از جایی شروع شد که «کافه هنر» را یه جبار خدانشناسی که مثلا پلیس هم بود و زور هم داشت، تهدید کرد و مثل گشتهای امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد طالبان و داعش، یک روزی ریختند به این کافه و جوانها را دستبسته مانند جنایتکاران پغمان بردند و لت و کوب کردند. این «هنربند» که هم زور کذایی قانون را پشت خود دارد و هم زور چند تا «هنربند» مثل خودش را، باز هم خبرساز شد.
جوانهایی که آنجا یا دیگر کافههای محدود در شهر جمع میشدند، از رفتن به کافهها دست نکشیدند، ولی «کافه هنر» در محاق بود. دیروز که همه منتظر «فرج» بودند، ملای محل بودوباش کافهچیان و کافهدوستان «هنر» میآید و ضربهای حواله «مسعود حسینی»، عکاس «هنرمند»ی میکند که عکس عاشورای دو سال پیشش جهانی شد و جایزه برد.
آن ملای گوگوری مگوری «هنرزن» را باید به عضویت شورای سانسور در افغانستان ـ شوراهای متعددی که در وزارت «اطلاعات و کلتور» ـ دقیقا کلتور ـ یا شورای علما هست ـ درآورد؛ چون بر خلاف بقیه ملایان که فقط بیانیه میدهند فلان سانت موی فلان «رقاصک» در تلویزیونها بیرون است و باید پوشانده شود، خوب میداند چه گونه و کجا به صورت عملی، ریشه مفاسد را به صورت «ضربتی» بخشکاند. خدا امثال این «هنرزنان» را زیاد کند که ریشه مفاسد زودتر خشک شود.
من اصولا با این کافهروها چندان همدل نیستم. این عزیزانی که در چنین کافههایی جمع میشوند، «هنروَر» هستند؛ یعنی به قول همزبانان ایرانی به «هنر»، «وَر» میروند و این «دیگ سیاه» را «بی خود و بی جهت» شور میدهند؛ از بس که بیکارند. میدانید و میدانیم که شاخص «اشتغال» در کشور باستانی ما چه قدر درخشان است و از درجه «اسفل السافلین» جهنم هم گوی سبقت را ربوده است. یکی از قشرهایی که در تعیین این شاخص نقش دارد، همین قشر «هنروَر» است.
پس دوستان عزیز بیایید و به سابقه طلایی «حکومت وحدت ملی» در همین چند هفته مراجعه کنید که کارهای اجرایی را در عرض نیم ساعت و با «فوت و دعای صبغتالله صاحیب» حل و فصل میکند، مثل کارهای مهم «کابل بانک» و «زندان دهمزنگ» که از الان حل شده بدانید. در همین راستا پیشنهاد میشود دوستان «هنربند» و «هنرزن» که واقعا دلسوز این مملکت هستند و در یک ائتلاف قرار دارند، با دوستان «هنرور»، «حکومت وحدت و آشتی ملی» تشکیل دهند. در این صورت، هر دو ائتلاف مهم میتوانند به صورت مشترک، «هنر» مملکت را «وَرز» دهند. در این صورت، نسل بعدی «هنرمندان» مملکتمان، نسلی پاک خواهد بود که کسی به درونش نمیآید که «نخود هر آش شود» و به «هنر» ـ از بیرون و درون ـ گیر دهد. طرح یادشده با نام «طرح هنرپروری» به مجلس نمایندگان و سنا فرستاده میشود تا با حضور سه قشر ارجمند «هنربند»، «هنرزن» و «هنرور»، شاهد تحقق نسل «هنرپرور» باشیم. در این صورت همه با خوبی و خوشی در سایه «هنر» زندگی میکنیم.
دعاگوی «هنر»مَندان عزیز، حسن هنردوست
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...