صفحه نخست > فرهنگ، ادبیات و هنر > کاربرد واژه های پارسی به جای واژه های عربی

کاربرد واژه های پارسی به جای واژه های عربی

روش های درست نویسی ودرست گویی در زبان/ بهش نهم
جاويد فرهاد
شنبه 31 جولای 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بخش اول | بخش دوم | بخش سوم | بخش چهارم |بخش پنجم | بخش ششم| بخش هفتم | بخش هشتم | بخش نهم

بحث پالایش زبان(اما نه سره نویسی مطلق)از وجود واژه های بیگانه، مسأله ی مهمی است که باید در هر زبانی به آن پرداخته شود؛ اما این نکته درخورتوجه است که این پالایش زبانی، دربرگیرنده ی داشتن امکان ها وفرصت ها،وداشتن فرهنگ واژه گانی بسیاردر زبان است.

در صورتی که یک زبان، برابرهای جا افتاده وقشنگ را در فرهنگ واژه گانی خود داشته باشد (واز سوی دیگر بامحدودیت مفاهیم کاربردی روبه رو نباشد)،بهتراست به جای کاربرد واژه های بیگانه ونا آشنا که سبب نشان دادن فقرفرهنگی درزبان می شود-درحد امکاننویسنده گان وگوینده گان آن بکوشند ازواژه های مربوط به آن زبان استفاده کنند.

نفس توجه به این مسأله، در گام نخست سبب رشد زبان می شود ودرگام بعدی، فرهنگ توجه به اصالت های زبانی را در میان گوینده گان آن (باگذشت زمان ) نهادینه می سازد.

درفرایند بحث پالایش زبان، به یک نکته باید توجه کرد که تأکید برضرورت کاربرد واژه های پارسی، به معنای یک سره بریدن ازکاربرد واژه های واردشده (به ویژه واژه های زبان عربی) نیست؛ اما تاجایی که امکان است(وبرابرهایی برای واژه های واردشده در زبان وجود دارد ویاهم این برابرها تازه وبه روش سامانمند ساخته می شوند) به کارگیری آنهابه(ویژه درحوزه ی زبان شکوهمند پارسی )ازنیاز های نخست پنداشته می شود.

سره نویسی درزبان:

مسأله ی سره نویسی درزبان- باتوجه به رابطه ی تبادل کالاهای فرهنگی میان جوامع- چندان هنجارمند به نظر نمی آید؛ زیرا زبان ها بربنیاد اصل دادوستد فرهنگی- در فرایند گیرنده گی ودهنده گی -همواره تأثیردوسویه بریکدیگر داشته اند وباتوجه به این مسأله، به درستی می توان گفت که در واقع "زبان سره"(به مفهوم سره ی سره درروند دادوستد فرهنگی)هیچ گاهی شاید وجود نداشته است.(مگراین که گوینده گان آن درمغاره ها و سرزمین های به دورازدیگران- وبدون ارتباط بافرهنگ دادوستد- به شکل بومی آن زنده گی داشته باشند.)

بااستناد براین مسأله وپژوهش ژرف در تأریخ زبان، این مورد به روشنی دست یاب می شود که زبان ها، در کامل سازی وغنامندی خود،تأثیرهای مثبتی برهمدیگر داشته اند وهرکدام به گنجینه های زبانی شان افزوده اند.

باتوجه به رابطه ی تأریخی زبان ها، به درستی می توان گفت که تأکید بیش ازهنجار برمسأله ی کاربرد"زبان سره" یا"سره نویسی وسره گویی محض" (که به هیچ روی اصل منطقی رابرنمی تابد) به گونه یی تعصب" است، وتعصب نیز به گفته ی معروف:" فرزند جهل وخامی است."

برای پی گیری بحث درباره ی آسیب های سره نویسی در زبان پارسی، دیدگاه دکتر "حسن انوری"را دراین جامی آورم.

انوری می نویسد:

"گرایشی که در نثر نویسندگان برجسته وجودندارد، سره نویسی است. سره نویسی درواقع یکی از آفت هایی است که زبان فارسی را تهدید می کند. کسانی که به این کارمی پردازند، اعتقاد به زبان خالص دارند.
زبان خالص مانند: نژاد خالص از تعصب سرچشمه می گیرد. اینان کسانی هستند که می خواهند از راه ترکستان به کعبه برسند. قصد خدمت به زبان دارند؛ اما درواقع به آن زیان می رسانند.
اگر در میان شش هزار زبانی که درکره ی ارض هست ومردمان جهان به آن ها سخن می گویند، زبان خالص یافته شود، باید گفت که آن زبان، ازآن یک قوم بسیارابتدایی است؛ قومی که نتوانسته است در طول تاریخ با اقوام وملل دیگرارتباط برقرار کند وخود را با جهان همگام سازد، چه لازمه ی پیشرفت وتکامل تمدن، ارتباط اقوام بایکدیگر واخذ واقتباس عناصر مدنی از همدیگر ودرنتیجه زبان همدیگر است." (دکتر حسن انوری، نگاهی به ریشه، درباره ی سره نویسی وزبان پاک، نشریه ی فردوسی، شماره های 1 و2 1387 ، ص6)

نیازبه کاربرد واژه های پارسی به جای واژه های خارجی:

با توجه به این که بحث سره نویسی (وبه تعبیراحمد کسروی زبان پاک) در زبان، ناهنجاربه نظر می رسد،کاربرد واژه های پارسی به جای واژه های خارجی، ازنیازهای بنیادی برای پالایش زبان است.

درآغازاین نبشتار،به این مسأله اشاره شد که در صورت امکان، تاجایی که واژه های برابردرزبان پارسی (دری) وجود دارد - واز سوی دیگر کاربرد آن ها مفاهیم را در زبان وارونه نشان نمی دهد- بهتر است برای پالایش واصل توجه به ارزش های فرهنگی زبان، از همان واژه های اصل کارگرفته شود تا ازیکسوما به ارزش های بنیادی زبان خود آشنا شویم واز سوی دیگر، به پیرایش وآرایش زبان مادری خود نیزبپردازیم.

بااین پیش فرض موضوعی، اکنون می پردازم به نشان دادن برخی از نمونه های کاربردی واژه های پارسی به
به جای واژه های عربی در فرایند گفتار ونوشتار:

 


واژه ی عربی: 
واژه ی پارسی

 

1-
اول 1- نخست

2-
اولین 2- نخستین

3-
ابتدا 3- نخست

4- شروع 
4- آغاز

5-
لباس 5- جامه

6- فتح یاظفر 
6- پیروزی

7- مراجعت 7-
بازگشت

8- شجاع 
8- دلیر

9- عاقبت 
9- سرانجام

10- خطیب 
10- سخنران

11- مشاهده 
11- دیدن

12- منهدم 
12- نابود

13- انهدام 
13- نابودی

14- اطلاع 
14- آگاهی

15- امداد 
15- یاری رسانی

16- مدد 
16 یاری

17- امدادگر 
17- یاری رسان

18- عازم 
 18- رهسپار

19- مقابل 
19- روبه رو

20- مساوی 20-
برابر

21- نصیحت 21-
پند یا اندرز

22- عقل 
 22- خرد

23- منظره 23-
چشم انداز

24- حبس 
24- زندان

25- محبوس 25-
زندانی

26- موفق 
26- کامیاب

27- موفقیت 
27- کامیابی

28- عظیم 
28- سترگ

29- رفیق 
29- دوست

30- کلمه 
30- واژه

31- کلمات 
31- واژه ها

32- انتخاب 
32- گزینش

33- عرض 33-
پهنا

34- طول  34-
درازا

35- طویل 35-
دراز

36- ارتفاع 
36- بلندی

37- عریض 37-
پهن

38- عمیق  38-
ژرف

39- مجروح 39-
زخمی

40- جرح 40-
زخم

41- صدمه 41-
آسیب

42- مصدوم 42-
آسیب دیده

43- اولاد 43-
فرزندان

44- عدل 44-
داد

45- عادل  45-
دادگر (دادگستر)

46- حاضر 46-
آماده

47- غریب 47-
ناآشنا

48- غریبی 48-
ناآشنایی

49- غسل 49-
شست وشو

50- عهد 50-
پیمان

51- عید  51-
جشن

52- اعیاد 52-
جشن ها

53- سؤال 53-
پرسش

54- سرقت 54-
دزدی

55- بی نهایت  55-
بیکران

56- استقامت 56-
پایداری

57- تذکر 57-
یاد آوری

58- قریب 58-
نزدیک

59- بین 59-
میان

60- قدرتمند 60-
نیرومند

61- جواب 61- پاسخ

62- رسول 62-
فرستاده

63- سارق 63- دزد

64- قابل قبول  64-
پذیرفتنی

65- تحرک 65- جنبش

66- خلاصی 66- رهایی

67- قرارداد 67- پیمان
نامه

68- قدرت 68- نیرو-
توان

69- ارسال 69-
فرستادن

70- فرار 70- گریز

71- یوم 71- روز

72- یومیه 72-
روزانه

73- مفید 73-
سودمند

74- اسم 74- نام

75- فاحشه  75- روسپی

76- سعی 76- کوشش

77- اتحاد 77- همبستگی

78- قبرستان  78- گورستان

79- قبر 79- گور

80- مقبره 80- آرامگاه

81- استعمال 81- کاربرد

82- دلیل 82- انگیزه

83- دلایل  83- انگیزه
ها

84- علامت 84- نشانه

85- فقیر 85- تهی دست-
نادار

86- فقر 86- تهی دستی-
ناداری

87- قضاوت 87- داوری

88- عقاب 88- شهباز

89- رزق 89- روزی

90- عذرخواهی 90- پوزش

91- تمنا 91-خواهش

92-استدعا 92- خواهش

93- الان  93- اکنون

94- حالا 94- اکنون

95- بدون شک 95- بی گمان

96- معادل 96- برابر

97- تمامی 97- همگی

98- عصبانی  98- خشمگین

99- شهادت دادن 99- گواهی دادن

100- اذیت 100- آزار

101- بی فایده 101- بیهوده

102- فایده 102- هوده

103- تخمین  103- برآورد

104- محترم 104- ارجمند

105- احترام 105- ارج

106- مشابه 106- همانند

107- درک کردن 107- پی بردن

108- اخطار  108- هشدار

 109- برای مثال 109- برای
نمونه

110- ایمان 110- باور

111- بلافاصله 111- بی
درنگ

112- زیاد 112- بسیار

113- خرابه 113- ویرانه

114- خراب 114- ویران

115- جسد 115- پیکر

116- حدس 116- گمان

117- خاص  117- ویژه

118- معکوس 118- وارونه

119- شوکت 119- شکوه


120- ثبت نام 120- نام نویسی

ادامه دارد

بخش اول | بخش دوم | بخش سوم | بخش چهارم |بخش پنجم | بخش ششم| بخش هفتم | بخش هشتم | بخش نهم

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • http://www.youtube.com/watch?v...!
    http://www.ariarman.com/Khoras...
    در كتاب تقويم ‏البلدان «ابوالفداء» چاپ رينو-دوسيلين» (Reinaud ، de Slane) ص. 441 درباره مرزهاي خراسان چنين مي‏نويسد:

    «و اهل العراق يقولون انها من الري الي مطلع الشمس و بعضهم يقول خراسان من جهل حلوان الي مطلع الشمس و معناء خراسم للشمس و اسان موضع الشيء و مكانه و قيل معني خراسان كل بالرفاهيه و الاول اصح»

    (و اهالي عراق گويند، كه خراسان از ري تا محل طلوع آفتاب گسترده شده، و نظر ديگر بر اين است، كه خراسان از كوهستان حلوان تا نقطه طلوع خورشيد مي‏رسد...)

    خراسان بزرگ ایران زمین و سلطه استعمار انگلیس

    خروشان شو خراساني

    خراساني طلسم مكر استبداد را بشكن سكوت درد هاي ديده از بيداد را بشكن

    بگوش رود و صحرا واژه ي برخيز جاري كن وتا بو هاي فرزند كك كهزاد را بشكن

    مسير انحطاط حتم را تا چند پيما يي؟ غرور كينه ريز مردم شياد را بشكن

    مثال مردم گيتي است تدبير نياكانت مد بر باش خصم ميهن اجداد را بشكن

    ز نيرنگ عدو هشدار بوي مرگ مي آيد تبر شو خشم شو زنجير از فولاد را بشكن

    سكوتت بنيه مي پوسد، خروشان باش، جاري شو به گوش بسته ي آدمكشان فرياد را بشكن

    خراساني ديگر بنياد كن عاري ز مجهولي هزار استوره ي جعلي بي بنياد را بشكن

    عبدالقدیر رحیمی از خراسان بزرگ

    سیاست های استعماری انگلستان در منطقه فلات ایران

    در چند دهه اخیر با گسترش روزافزون ارتباطات و دانش و فن آوری در جهان خواسته یا ناخواسته حقایق بسیاری از دل تاریخ هویدا گشته است . حقایق تلخ و شیرین که هر انسان آگاه و خردمندی را به اندیشه وا میدارد . یکی از این حقایق غیر قابل انکار مرزبندی های غیر واقعی کشورهای استعمارگر روس و انگلستان در مناطق مختلف جهان و بویژه در منطقه فلات ایران بزرگ و خاورمیانه است . مطالعه و بررسی چگونگی تشکیل مرزهای جغرافیایی کشورهایی همچون افغانستان ، تاجیکستان ، ازبکستان ، پاکستان ، بحرین ، آذربایجان ، ارمنستان ، عراق ، ترکیه ، کویت ، قطر ، امارات متحده عربی به وضوح به ما نشان میدهد که انگلستان و روسیه پایه گذار این کشورهای تازه بنا شده هستند و تقسیم بندی های این کشورها بر اساس هیچ معیاری حقیقی نیست و در بسیاری موارد چندین کشور بخشی از یک ملت هستند که تکه تکه شده اند

  • این ویدئو ها در بار زبان است و اینکه زبان
    زبان دری و زبان فارسی یک زبان است
    و ویدئو دیگر دربار خراسان است که چه گونه افغانستان نام گرفته بود

    http://www.youtube.com/watch?v...
    http://www.youtube.com/watch?v...

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس