بیانیهی مطبوعاتی متحصنین خیمهی فریاد مشترک در رابطه با پایان دادن به 32 روز تحصن
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مردم آزادهی کشور، نهادهای مدنی، اعضای محترم پارلمان، احزاب سیاسی، رسانهها!
اینکه رویدادها و رویکردهای حاکمیت از چندین سال بدینسو، مسیری جدایِ از ارادهی مردم بهخود گرفته و بهتدریج رو در روی تمامی ارزشهای دموکراتیک بهدست آمده طی 12 سال اخیر قرار گرفته، فساد ناشی از مدیریت ناسالم ادارهی کشور از کنترل خارج گردیده و ناامنیها نهتنها مهار نشده که بهطور روزافزونی افزایش یافتهاند، امری است که تکتک شهروندان این مرز و بوم با آن آشناست. وقتی این روند وارد فازی گردید که قاتلان مردم و جنایتکارترین تروریستها برادر خطاب گردیدند و حتا مرگ سردمداران قاتل آن را شهید تلقی نمودند، جامعهی ما ظهور یک فاجعه را انتظار میکشید. در چنین وضعیتی بود که ما درنگ را کناری نهادیم و با دقت و تأمل کافی دست به اعتراض جدی زدیم و تحصنی نامحدود را در این نقطه از شهر کابل آغاز کردیم.
در این راه، یاری و مهربانی نهادهای با اعتبار اجتماعی ـ مدنی و اقشار مختلف مردم دلگرمی و خودباوری را در ما تقویت نمود. در کنارش، معدود افراد و جریاناتی هم بودند که لحظهای از سنگاندازی و تخریب دست برنمیداشتند و با این اقدامات خود انتظار زمانی را میکشیدند که ما را افتاده بر زمین ببینند. ما اما بهرغم تمامی اینها، با عزمی صدبرابر به راهمان ادامه دادیم و زیر برف و باران، فرشها و لباسهای تر، تنهای دردآلود و بدنهای بیمار، نمایشی از اراده، ایمان به آزادی و وفاداری به روشهای دموکراتیک ـ مدنی را عملا بهنمایش گذاردیم.
روزی که تحصنمان را آغاز نمودیم حتا برخی از دوستان ما هم به محقق شدن خواستهها و شعارهای عمدهی ما شک داشتند. انتقاد انسانها و جریانات دموکراتیک ما را وادار به ساعتها بحث و گفتگوی دوستانه با آنها مینمود و در متن این گفتگوها پیوسته تأکید داشتیم که کاملا آگاهیم راه مشکلی را در پیش گرفتهایم، اما بهشدت باورمندیم که تحقق خواستههای ما ناممکن نخواهند بود. ما با تحصن خود عمدتا روی شکستن طلسم حاکم بر فضای عمومی جامعه پافشاری داشتیم. میخواستیم مردم «درکمشترک» خود از دوست و دشمن را از دل بیرون ریزد و با «فریادمشترک»ی آنها را بیان بدارد. میخواستیم تا سپهر خودسانسوری رسانهها شکسته شود و هر آنچه در دل آزادگان است، بیان گردد. رسانهها رسالت خویش را که عصیانی بر زمانهی جور است، بهانجام رسانند. نهادهای مدنی بهجای اینکه همه نگاههایشان را به فندها بدوزند، بیباکانه به نقد «قدرت» و «بیعدالتی» بپردازند.
ارادهی ما بر این بود که قدرتسیاسی فرداها نیز، راه و مرامش روشن باشد و موضعش را نسبت به پدیدهی شوم «تروریزم طالبانی» بیان نماید تا همهچیز در حصار زمان تنگ حکومت کنونی باقی نماند. این امر را با جدیت دنبال نمودیم و یاران خوب مدنی، آن را به متن مباحثات ستادهای انتخاباتی انتقال دادند و در برخی از کمپاینها نیز، زبان انتقادشان را نسبت به رویکرد گنگ و مبهم نامزدان ریاست جمهوری در خصوص مسائل امنیتی و بهویژه جریان تروریستی طالبان گشودند.
خلاصه، ما خواستهها و اندیشههای عادلانهیمان را با حوصله و بردباری، در 32 روز گذشته قطره قطره در این فضا چکاندیم و موجی از نقد بر روند رویدادهای جاری کشور را ایجاد کردیم. حال ما شاهدیم که رسانهها تا حدودی هراس و مصلحتاندیشیهای فردی را از خود تکاندهاند و موضوع تروریست بودن طالبان و همپالگیهایشان را در میزگردهایشان کشانیدهاند و بر صفحات روزنامههایشان چاپ میکنند. نمایندگان نامزدان انتخاباتی هم از تروریست بودن طالبان طبق تعاریف پذیرفته شدهی بینالمللی سخن میگویند، و اینکه دولت آینده خود را موظف به حفاظت از جان شهروندان و سرکوب نمودن جریانات تروریستی میدانند.
انتخابات بهعنوان «ارزش»ی که روند انتقال مسالمتآمیز قدرت را میسر میسازد، باید با تمامی ویژگیهایش حفظ گردد و بههر قیمتی راهاندازی شود. این است که ما طی صحبتهایی که با نمایندگان نهادهای اجتماعی ـ مدنی، هیأت رسمی پارلمان و اقشار مختلف مردم داشتیم، دست آخر موارد زیر را پذیرفتیم:
1. پایان یافتن تحصن ما هرگز بهمعنای پایان یافتن مبارزه با روند طالبانیزه شدن جامعه و ایستادگی در برابر تروریزم کور و جنایتکار نبوده بلکه بهمثابهی تغییر روش مبارزاتی بهشمار میرود.
2. انتخابات شفاف و سالم بههر قیمتی باید برگزار گردد و در چنین شرایط حساسی ما با ادامهی تحصن خود نباید سرگردانیای برای مردم در روند انتخابات ایجاد نماییم.
3. ضمن ابراز سپاس از تلاشهای قاطع و جدی و میانجیگری پارلمان کشور در پیگیری بقیهی خواستههایمان، آن را کاملا میپذیریم.
4. ما از تمامی نهادهای و فعالان مدنی که در این مدت همیشه یار و پشتیبان ما بوده و نشان دادند که باید در برابر روند طالبانیزه شدن «قدرتسیاسی» کشور ایستادگی نمود، خواهان ایجاد جبههی سراسری مبارزه با طالبان تروریست هستیم که باید از روزهای آینده بهطور مشترک برای شکلدهی به آن، نشستهایی را آغاز نماییم.
خیمهی تحصن فریادمشترک
کابل ـ شنبه 9 حمل 1393
پيامها
30 مارچ 2014, 03:16, توسط a. a.
به وجود هر آزادی اندیش و مبارز راه صح، ثبات و مدنیت افتخار باید نمود زیرا همین راه شما روزنة امید را به توده های اکثریت باز می نماید و با پشتیبانی همین توده های اکثریت خواهد بود که میهن افتاده به ذلت و خواری و غرق در خون ما را از دهشت و دهشت افگنی نجات دهند.
30 مارچ 2014, 15:35, توسط نصیر استقامت
من هنوز درک نکردم، اشخاص خیمه نشین که« نشستند و باز، برخاستند» چه میخواستند؟؟
سرباز دولت کرزی یک سرباز « سرکاری و تنظیمی» است ! معاشخور دولت است، کار او « کشتن» است و یا « کشته شدن» ! این که داد و فریاد ندارد!
فقط برای کشته شدن اشخاص ملکی، کودکان و زنان، میشود عزاداری کرد!
کرزی و طالبان، هردو طرف ، فقط زبان « زور» را میفهمند نه زبان به اصطلاح « حرکت های مدنی را»!
کابل پرس?، بسیار مطلب های « ضعیف» را اشاعه میدهد! نصیر استقامت
30 مارچ 2014, 15:55, توسط کاظم وحیدی
فکر میکنم نصیر استقامت خودش جواب خود را داده وقتی شروع می کند که «من هنوز درک نکردم، اشخاص خیمه نشین که« نشستند و باز، برخاستند» چه میخواستند؟؟»
کسی که پس از 32 روز تحصن که مسیر فکری نهادهای مدنی و نیز رسانههای کشور را تغییر داد و بیش از 8 هزار نفر از روشنفکران و دانشجویان و اقشار مختلف مردم و 234 نهاد مدنی ـ اجتماعی با آنان دیدار و گفتگو داشته، ایشان هنوز بی خبر از دنیا میفرماید...
بهتر است اول از موضوعی باخبر شوید بعد نظرهای عالمانه بدهید دوست عزیز.
30 مارچ 2014, 17:38, توسط قاسم وارسته
آقای وحیدی، اولندش گریه ، زاری و بست نشینی بخاطر مرگ« قوای مسلح» عزا گیرنده را خلع سلاح میکند! دومندش از شخص دست نشانده ای مثل کرزی «طلب ترحم» منتهای ساده لوحی است!
سومندش گویا « تحصن بخاطر تحصن» درین نمایش مضحک بیشتر مورد التفات بوده تا نقبی به سوی رهایی!
کابل پرس? ، این وقت ها به پوپولیزم بی خاصیت، پناه برده است! هیات تحریر این رسانه، سه روز یک ساعت ، به دفتر انترنتی شان سری میزنند و با کم دقتی و عجهله،مطلبی را آنلاین می کنند!
30 مارچ 2014, 22:44, توسط ehsan
بدنام ساختن طالبان بر بنیاد تحصن چه صیغه ایست؟ مگر آدم کشتن خودش کافی نیست که یک فرقه را بدنام کند؟شما بایستی درین سی و یک روز، نمایش ها و درامه های را از افتضاحات زمان حکومت « جهادی ها» اجرا میکردید تا حنای انتخاباتی عبدالله و سیاف و اسماعیل، کم رنگ شود و ملت را علیه این جانیان و هم کاندید امریکای اشغالگر( اشرف غنی) بسیج میکردید!
مگر کسی در افغانستان هست که «طالب» را دشمن خویش نشمارد؟ کرزی ، حامی طالبان که دوره اش تمام شده!پس حرف حساب شما چیست!
1 آپریل 2014, 17:34
دوستان عزیز این چادر ها که چی صد ها چادر های مدنی اجتماعی سیاسی وووو پهن گردد هیچ جای را نمی گیرد اب از بالا ها الوده است هر قدر که اب الوده تمیز گردد بازهم غبار تیره است .به نظربنده این نمایش بیش نیست ره به جا نخواهد برد چونکه همچون قانونی را افغانستان نمی پزیرد انها همه ملا و طالب اند فرمان شریعت را انجام می دهند پس صدای آزاد و ازاد خواهی مفهومی ندارد انها دشمن تمدن فرهنگ و ازادی زن و مرد هستند .