پیمان امنیتی و مشروعیت آن!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
یک = این کشور و مملکت که مالکیت شخصی جناب کرزی، جناب گلبدین ، جناب ملا عمر... و دیگر دارو دسته از سردم داران قبیله یی آنان نیست که هر گاه دل شان خواست ان را بفروشند، یا به ودیعه بگذارند و یا هم این که ان را مستقل اعلان بدارند! دل شان خواست شهر را به راکت و موشک ببندند، دل شان خواست تحریم و محاصره اش بنمایند؛ و دل شان خواست آدم های ان را از دم تیغ بگذارند و... در این سرزمین بیش از ده ها میلون انسان زیست مینمایند؛ و آرزو دارند تا بعد از این انسان گونه زیست نموده، و همگام با جامعه جهانی، و در کاروان تمدن گام بردارند! لکه های " انتحار، ترور و توحش " تاریخی را از پیشانی شان پاک نموده، و بهعنوان انسان عصر بیست یک، شرافت و کرامت انسانی خویش را باز یابند...! برداشتن گام های اولیه در این راستا؛ این همانا همگام شدنی با جهان دموکراسی میباشد! یک همگامی صداقت مندانه و توام با تعهد و اخلاق انسانی! این خواست جامعه، تاریخ، و مقتضیات تاریخی عصر و زمان مان میباشد. همه پرسی ها، نشست ها، و ابراز نظر های خبره گان جامعه ما در رسانه های عمومی، خود موید بر این امر بوده؛ و از همه مهمتر ایجاب منافع علیا ملت و جامعه مان در این مقطع از تاریخ، این همانا همگامی تاریخی ملت ما، در پرتو از توافق های بنیادی با جهان دموکراسی را از جناب کرزی ، به عنوان شخصیت مسئول، خواهان میباشد!
دو = تاریخ مجموعه جریان شکل گیری کیفیتی حیات و سرنوشت جوامع، در بستر ان میباشد! اما هستند مواقع حساس ، تعیین کننده، و تکرار ناشدنی تاریخی، که در آن نبض تاریخ، و در بستر از زمان خاص، حماسه های مانده گار ی را در پرتو از " خرد مند ی ها " ابداع نموده، و تعیین خطوط کلی در مسیر مشخص را به توسط افراد نیکو به حک گرفته میشود. درست این همان لحظات نبض گونه هستند که؛ خط سیر " قهقرایی " و " یا صعود " برای خلق و جامعه یی را تعیین نموده، و به تکلیف می گیرد! بستر تاریخ، گستره فراز و فرود ها بوده است. در گستره آن فتح ها نهفته است و شکست ها نمایان میباشد و.. حال خلق و جامعه ما در کدام مرحله از تاریخ خویش قرار داشته و کدامین مسیر را به انتخاب بر می گزینند؟؟؟ ده سال قبل در زیر پاشنه های خشن و بی رحم طالبانیزم ملت و جامعه یی له گردید بودند؛ افغانستان سرزمین سوخته، و شرم ی بود بر پیشانی انسان عصر جدید..! و حال بعد از گذشت ده سال حضور جامعه جهانی و قربانی دادن های آنان، جامعه افغانستان به کدام سو دارد حرکت مینماید؟؟! ملت افغانستان حال در همان مرحله حساس و نبض گونه تاریخی خویش قرار دارند! مخیر هستند! تا باز هم در زیر پاشنه های استبداد ارتجاعی طالبانیزم آخرین بقایای انسان بودن خویش را به تاراج بگذارند؛ و یا این که جامعه انسانی و عزت مند ی را برای نسل های آتی، از خود به یادگار بگذارند... تعهد و همگام شدنی با جامعه جهانی، اصولی ترین پیش شرط عبور به سوی فردای انسانی برای جامعه و مردم افغانستان میباشد..
قرار داد امنیتی با جامعه دموکراسی پیش شرط تعهد انسانی ما در راستای رعایت اصول و مبنای مهمان پذیری از جوامع و انسان های کمک کننده در راستای زدودن رنج تاریخی از سیما جامعه ما میباشد!
« این جامعه و ملت افغانستان است که نیاز مند ی مبرم بر کمک و مساعدت های انسانی جهان را دموکراسی دارا میباشند! لذا قهر و کرشمه جناب کرزی در راستای تداوم این امر، نه تنها مضحک به نظر بر میخورد، بلکه عاری از صداقت مند ی و تدبیر اندیشی وی را نیز به نمایش میگذارد!!»...
سه = پارادوکس کال اندیشه و عمل در نهاد و خرد جناب کرزی، تعهد و صداقت سیاسی وی را به زیر سوال می کشد! بیش از یک دهه؛ آن گاهی که لشکریان ایل جاری قبایل دو سوی خط مرزی دیورند « طالبان کرام» کاملا از هم متلاشی گردیده بودند، و میرفت تا در افغانستان، یک بار و بر ای همیشه؛ حاکمیت های فاشیستی قبیله یی به زباله دان تاریخ دفن گردد؛ در ان مقطع از تاریخ حتی نگهبانان درون حرم جناب کرزی را سربازان امریکایی تشکیل میدادند...جناب کرزی هیچ نوع شک و شبهه یی در قبال موجودیت و حضور نیرو های خارجی « آمریکایی ها »از خود به تبارز نه میگرفت. و حال در سایه پالیسی های خدعه و نیرنگ « از درون ارگ ریاست جمهوری افغانستان» طالبان؛ این لشکریان ایل جاری قبایل جناب کرزی جان دوباره گرفته اند. آنان " با خون خواری و خون ریزی " موجودیت خویش را هر روز بیشتر از روز دیگر اعلان میدارند و.. و حال در سایه توان مند ی آنان، جناب کرزی موجودیت نیرو های خارجی در افغانستان را به دیده شک و تردید می نگرد.کار شکنی ها، بهانه گیری ها و به تعویق انداختن امضا پیمان امنیتی از جانب آقای کرزی، صرف به امید ابقا و جاری نمودن دوباره دیکتاتوری قبیله یی از جانب حلقات خاص و مشخص در درون " ارگ افغانی " میباشد! « کسی نیست تا از جناب کرزی بپرسد: در صورت رهایی زندانیان طالب از گوانتامو؛ و دیگر زندان های کشور، عدم بمباردمان آنان، عدم سرکوب و میخکوب نمودن آنان و..آیا چگونه امریکایی ها میتوانند صلح و ثبات در این کشور را به تضمین بگیرند؟! معضله و چالش امنیتی در افغانستان؛ این همان طالبان میباشند! هر گاه خانه های آنان تلاشی نگردد، مبارزه مسلحانه با آنان صورت نگیرد؛ قصی ترین شخصیت های آنان از زندان رها گردد و... جناب کرزی! آیا شما میدانید که چه میگویید؟؟؟ آنچه از ورا عمل کرد ها، جبهه گیری ها و جو سازی های اخیر مشخص میگردد؛ این است که؛ تیم تمامیت خواه، با تمام توان در پی تحکیم حاکمیت قبیله یی سه صد ساله خویش در سرزمین افغانستان میباشند! حیات و سعادت انسانی، اقتدار و عزت ملی، ارزش و کرامت انسانی و.. برای آنان کوچک ترین ارزش و بهایی را در قبال " حاکمیت قبیله یی شان " دارا نمیباشد..« کار مستدام، نرم و نامریی سیاسی ده ساله ارگ نشینان کابل، پیامد ظهور و قدرتمندی دوباره طالبان در دشت و دمن سرزمین مان میباشد» .... اما؛ بیش از یک دهه حضور جامعه دموکراسی در افغانستان، نسل جدیدی را در این سرزمین نیز به پرورش گرفته است! نسل درد مند و بیدار، که همچون ققنوسی از درون آتش استبداد سر بر آورده اند! نسل که به ان میتوان امید وار بود.. در اعتراض به یاوه گویی های جناب « طاقت » خیابان های کابل شاهد چنین نسل ی بودند...
... و سخن اخیر: جناب رئیس جمهور! با چنین حرکات مبهم و چند پهلو؛ این کشور و مملکت را بیش از هر زمان دیگر به جانب تجزیه شدن آن سوق میدهید! چون در صورت باز گشت دیکتاتوری سیاه و ننگین قبیله یی شما، بدون شک اولین جرقه های انفجار در راستای تجزیه این کشور مشتعل خواهد گردید!