صفحه نخست > دیدگاه > دلایل امتناع کرزی از امضای پیمان امنیتی با امریکا چیست؟

دلایل امتناع کرزی از امضای پیمان امنیتی با امریکا چیست؟

محمد اکرام اندیشمند
يكشنبه 15 دسامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

خودداری رئیس جمهورکرزی از امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا پرسش های بسیاری را بر می انگیزد؛ در حالی که زمام داری کرزی طی این دوازده سال مرهون حمایت های نظامی و مالی امریکا و متحدانش است. بسیار روشن است که در نبودِ چنین حمایتی، صعود حامد کرزی در کرسی اقتدار سیاسی متصور نبود. و حتی اکنون نقطۀ پایان این حمایت، نقطۀ پایان به زمام داری او و تمام میراث دوران وی، از دولت تا دست آوردهای دولتِ تحت رهبری او است. علی رغم آن، کرزی همچنان از امضای پیمان امنیتی احتراز می ورزد و بر شرایط امضای خود بر پیمان پا می فشارد. شگفت آور اینکه کرزی در جهت امضای پیمان، پیوسته از یک شرط به شرط دیگر می رود و حتی با زبان تهدید سخن میگوید. پشت پا زدن به خواستِ لویه جرگۀ که برغم مخالفت ها و عدم دستاویز قانونی، پول هنگفتی را به تدویر آن هزینه کرد، یکی از شگفتی های رفتار غیر قابل پیش بینی کرزی در پرهیز از امضای این پیمان است.
ریشه های این احتراز به کجا بر میگردد و عصیان رئیس جمهور در برابر واشنگتن در چه رمز و راز نامکشوفی نهفته است؟

رئیس جمهور کرزی در صدد آن است تا از این پیمان بمثابۀ کارت بازی با امریکایی ها در رسیدن به انتظارات و مطالبات خود استفاده کند.

شاید برخی از مطالبات او را بتوان بدینگونه برشمرد:

1- توافق و تعهد امریکایی ها مبنی بر حمایت از نامزد مورد نظر کرزی در انتخابات ریاست جمهوری و صعود آن نامزد به کرسی ریاست جمهوری.

2- تضمین نفوذ و تأثیرگزاری سیاسی رئیس جمهور کرزی در دورۀ بازنشستگی و مصونیت اقتصادی او وبرادرانش.

3- زدودن تصویر دست نشاندگی و وابستگی به امریکایی ها از طریق اجتناب از امضای پیمان امنیتی و تبدیل شدن وی به "بابا" و "مُشر" به ویژه در میان قبایل و جامعۀ پشتون افغانستان.

4- ایجاد مذاکره با طالبان و دسترسی به توافق صلح، تا کرزی در پایان زمام داری خویش به عنوان قهرمان صلح تبارز کند.

5- اِعمال فشار واشنگتن بر پاکستان که به توقف دخالت پاکستان در افغانستان انجامد و موجب همکاری اسلام آباد به ایجاد صلح و ثبات شود.

6- جلوگیری از دخالت امریکا در امور داخلی افغانستان و جلوگیری از نیات و تصمیمات امریکایی ها که با منافع و مصالح ملی افغانستان در تعارض باشد.

7- جلوگیری از هرگونه عملیات نظامی امریکایی ها غرض پایان دادن به کشتار مردم ملکی و توقف باز رسی خانه های مردم .

8- واداشتن امریکایی ها به پذیرش تعهدات بیشتر در جهت منافع ملی افغانستان.

9- بیرون راندن امریکایی ها و متحدین غربی شان از افغانستان در بدل حمایتگران و کمک کنندگان جدید خارجی دیگر، چون: سازمان همکاری شانگهای، جمهوری اسلامی ایران، هندوستان و یا پاکستان و عربستان سعودی.

10- بازگرداندن طالبان به قدرت سیاسی در جهت اعادۀ نظام سنتی قبیله ای و پایان دادن به نظام سیاسی کثرتگرا و مردم سالار.

به سختی میتوان اظهار کرد که کدام یک از خواست ها و عوامل متذکره عامل و مطالبۀ اصلی امتناع رئیس جمهور کرزی از امضای پیمان امنیتی است تا او از برگ پیمان در دسترسی به آن بهره گیرد. امریکایی ها نیز از مطالبات پنهان کرزی حتی در مورد انتخابات ریاست جمهوری و رئیس جمهور آینده سخن نگفته اند. آخرین شرط امضای پیمان از سوی رئیس جمهور کرزی اگر شروط دیگر به آن افزود نکند، به دو نکته بر میگردد:

1- امتناع امریکایی ها از ورود به خانه های مردم برای بازرسی.

2- فشار بر پاکستان و همکاری جدی در جهت آغاز مذاکرات صلح با طالبان.

رئیس جمهور امریکا با ارسال نامه ای به رئیس جمهورکرزی در نخستین روز تدویر لویه جرگه مشورتی(30 عقرب 1392برابر به21 نومبر 2013)به مطالبه ی نخست کرزی پاسخ داد. خوانش بخشی از این نامه توسط او به اعضای لویه جرگه، حکایت از رضایت وی در این مورد داشت. شگفت آور این بود که کرزی در نخستین روز لویه جرگه، نیازمندی افغانستان را به امضای پیمان امنیتی دو جانبه به تفصیل بیان کرد.

و اما شرط دوم کرزی که امریکا نقش جدی در ایجاد صلح ایفا کند و حتی از تأمین این شرط در مدت یکماه سخن گفت، آیا قابل توجیه در امتناع از امضای پیمان است؟

انتظار رئیس جمهورکرزی از امریکایی ها در جهت اِعمال فشار بر پاکستان که حامی اصلی طالبان و عامل خارجی جنگ افغانستان شمرده می شود، انتظار بجا است. امریکایی ها، از اِعمال هرگونه فشار جدی و واقعی بر پاکستان که به تغیر سیاست آنها در حمایت از طالبان بیانجامد، پرهیز کرده اند. اما کرزی فراموش می کند که او بر پاکستان ادعای ارضی دارد که دولت و زمام داران پاکستان این دخالت را پاسخی در برابر این ادعا تلقی می کنند و آنرا ابزاری در جهت تمامیت ارضی و منافع کشور شان می پندارند. آیا کرزی و همفکران او در داخل حاکمیت و حتی بیرون از حاکمیت، از چنین ادعایی می پرهیزند تا پاکستان از این ابزار صرف نظر کند؟

حتی اگر امتناع کرزی از امضای پیمان در جلوگیری از دخالت آیندۀ امریکایی ها به امور افغانستان باشد که حاکمیت ملی را زیر سوال ببرد، این دخالت و میزان آن، بستگی به دخالت پذیری دولت افغانستان و به ویژه رهبری این دولت دارد. یک دولت ملی، قانونمدار، عدالت گستر و پاسخگو، با رهبری سالم و متعهد به منافع ملی از کمک خارجی و حضور نیروی خارجی بر مبنای توافقات دوجانبه در جهت پایدارسازی استقلال و حاکمیت ملی خویش بهره می گیرد. اما بر عکس، دولت فاسد با رهبری ناسالم و ناتوان موجب دخالت و سلطۀ خارجی می شود.

ممکن است رئیس جمهور کرزی که در اکتوبر 2001 عیسوی با چرخبالهای امریکاو یاری تفنگداران امریکایی وارد افغانستان شد و با حمایت امریکایی ها بر کرسی اقتدار تکیه زد، بیشتر از هرکسی دیگر، امریکا شناس باشد و نیات و اهداف امریکایی ها را در قبال افغانستان پس از امضای پیمان امنیتی بهتر بفهمد. و شاید او با این شناخت، کارت بازی بر سر امضای پیمان را به نقطه ی فشاری بر امریکایی ها در جهت پذیرش حد اکثر منافع افغانستان مبدل کند. اما این خطر را نباید از نظر دور داشت که، کرزی بازی بر سر پیمان را در حالی ببازد که کارت بازی در دستان خالی او باقی بماند و سپس آویزۀ گردنش شود.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سعدیا روز ازل حسن به ترکان دادند
    علم و دانش همه با مردم ایران دادند

    عشوه و ناز و کرشمه همه با مردم هند
    خری و احمقی و جهل به افغان دادند

  • اکثریت به اتفاق باور مردم این است که جناب حامد کرزی رییس جمهور فعلی افغانستان این رویه منفی را به مقابل
    معاییده امنیت دفاعی و اقتصادی بین ایالات متحده و دولت افغانستان را با وصف تأیید تصویب توصیه جرگه بزرگ
    مشورتی ملی اتخاذ نموده و تا حال آن را امضا نکرده به خاطر منفعت ومقصد شخصی و خانواده گی اش میباشد.

  • به نظر من در بین این مضمون همین سه چهار فقره واقعیت است، دیگه کلیش دروغ و اوازه های سرچوک میباشد ...

    5- اِعمال فشار واشنگتن بر پاکستان که به توقف دخالت پاکستان در افغانستان انجامد و موجب همکاری اسلام آباد به ایجاد صلح و ثبات شود.

    6- جلوگیری از دخالت امریکا در امور داخلی افغانستان و جلوگیری از نیات و تصمیمات امریکایی ها که با منافع و مصالح ملی افغانستان در تعارض باشد.

    7- جلوگیری از هرگونه عملیات نظامی امریکایی ها غرض پایان دادن به کشتار مردم ملکی و توقف باز رسی خانه های مردم .

    8- واداشتن امریکایی ها به پذیرش تعهدات بیشتر در جهت منافع ملی افغانستان.

  • دلیل امتناع کرزی این است که او خوب میداند جنگ در افغانستان خلاصی ندارد و او مجبور است که پیمان را امضاُ کند، اما قبل از امضاُ میخواهد شرایط را قسمی عیار سازد که همه مردم افغانستان به شمول پارلمان و کابینه و جامعه مدنی و بخش های اقتصادی و نظامی و زن و مرد افغانستان او را به خاطر عدم امضاُ پیمان ملامت کنند و در آخر او پیمان را امضاُ کند و بگوید که با وجودی که من با امضاُ پیمان مخالف بودم،ا ما بنا به درخواست شما امضاُ کردم.
    و این یک دست آویز برای امریکا نیز خواهد بود که همه مردم افغانستان و همسایه های افغانستان به جزُ از ایران، خواهان امضاُ این پیمان بودند.
    اما اگر جنگ ختم شود، معنایش عدم ضرورت موجودیت قوای امریکایی در افغانستان است. واین کاری است که امریکایی ها ابداً به آن موافق نیستند.

  • من بعد از 13 سال تازه طرف دار ریس حمهور کرزی هستم وپیمان باید امضا نشود امریکا از افغامستان برون شود .
    اگر امریکا شرط های حامد کرزی که به نفع افغانستان است قبول نکند چطور تصور می کنید کسیکه حرمت ما را زی پا می کند همرایش پیمان کنیم.
    واگر امریکا وقعاً صادق می بود در سال های که هم پیمان بودیم چه کرد؟
    حق با کرزی است من این کار ریس جمهور را تحسین وتقدیر میکنم

  • درين ده سال كه حتي خيشتك هاي زنان پشتون را سگ هاي امريكايي بوي كرده تا مواد انفلاقيه را در آن پنهان نكرده باشند غيرت پشتونوالي اين رئيس جمهور كجا بود كه حالا به يكباره گي به فكر خانه هاي مردم بيچارهء پشتون افتيده است؟
    به نظر بنده چنانچه آقاي انديشمند نيز بدا اشاره كرده گپ جاي ديگر است وآن اينكه أمريكا ديگر ازين نوكر شوخ وبي وفاخسته شده است، ونوكر نيز ميداند كه بادارش ديگر برايش كدام امتياز خاص قائل نيست با اين ترفندها در آخر ميخواهد كه به اصطلاح گلبدين ماضي خودرا جبيره كند،

  • وقتی به دشنام های جنرال عبدالواحد طاقت که به نشانیِ تاجیک ها حواله شده بود؛ پرداختم؛ عده یی مورد او را یک مورد منزوی وخاص خواندند که نمی تواند ازهمۀ پشتون ها نیابت نماید. پاسخ ازهمان آغاز دَم دست بود و دلایل و مثال ها آماده. تظاهرات دستوری، سرکاری و سازمان یافتۀ حمایت ازدشنام پرداز؛ مثال دیگری شد. شعارهایی به جانبداری، همدلی وهمفکری با طاقت درخیابان ها طنین انداخت وکتلۀ عصبانی وسنگ به دست؛ داستانی کل کشور را به پوزش خواهی ازاو فرا خواند. روشن شد که طاقت نه منزوی است ونه تنها. تفکر طاقت؛ محصول تفکر برتری جویانۀ جامعۀ پشتون است، جامعه ایکه عنصر رواداری در برابر هموطن درآن غایب است . عدم رواداری در برابر تاجیک ها را ما با مظاهری چون طعنه وتهمت، دشنام، تعصب وخشونت ومیل به نابودی قومی آن ها؛ همواره شاهد بوده ایم. این عدم رواداری را نمی توان با انتساب اخلاق وصفاتی چون« بدجنس»،« شرور» یا« جاهل» وامثال آن توضیح داد. این اوصاف بیشتر ازآنکه بیانگر علت ها باشد توصیف معلول هاست. این عدم رواداری ازعقب افتادگی اجتماعی، پوسیدگی فکری وذهنی ومجموعه ای ازعقده های تاریخی مایه گرفته است که گاه گاه وبا دورویی سرشتی درخمرۀ ایدیولوژی دینی نیز معجون می گردد.( دراین تظاهرات شعار« اسلامیت وژغوری»؛ ریاکارانه بلند شد).اجتماع این عوامل بستری مساعد برای ایجاد انسان هایی با ظرفیت های تخریبی راهموار ساخته است. ما همواره ومدام صحبت های آشکار ویک ریخت نمایندگان قوم پشتون درپارلمان را شنیده ایم؛ که برتاجیک ها تاخته اند. سخنان طاقت درهمان قالبی ارائه می گردد که حمیدلالی، کمال ناصر اصولی وآرین یون وزابلی و دیگران حتی لطیف تر های شان؛ ازآن استفاه کرده اند. این ها همه درپارلمان ازکتله های بزرگ قوم پشتون نمایندگی می کنند وبه نیابت ازآن ها حرف می زنند وهیچ گاه شنیده نشده است که از جانب سایر وکلای این قوم ویا هم مؤکلان شان؛ مورد سؤال قرار گرفته باشند. بیانات این شخص نیز رضائیت گروه های بزرگی ازاین قوم را با خود دارد. طاقت وهم سگالان او پشتون های صادق ومصمم برای نهادینه کردن تسلط وبرتری قومی خویش اند وبه خوبی ازافکار اکثریت این قوم نمایندگی می کنند. صدا های جسته وتنها وخفیف تعداد قلیلی ازافراد این قوم که برای اقرار به حقوق مساوی برای تاجیک ها گاه گاهی بلند می شود؛ اگر صادقانه باشد؛ چندان انعکاسی حاکی ازتایید دیگران شان را با خود ندارد . یون با نگارش« دویمه سقوی» چون مانیفست برتری خواهی پشتون « یون بابا» شد. درجامعۀ نا روادار و بابا زدۀ پشتون؛ شاهد« طاقت بابا»نیز خواهیم بود. یاد داشته باشید روز رهایی این دشنام پرداز ازتوقیف؛ خیابان ها شاهد رقص کاکل های چرب وآواز دهل وسرنا خواهد بود.

  • قومگرايان پشتون تا زمانيكه بر سر اقتدار باشند درغم زن ودخترخود هم نمي باشند ولي به مجرديكه قدرت را از دست بدهند آنگاه به مجاهدان سر سپردهء را ه آزادي وإسلام تبديل ميشوند، درعصر حاضرحفيظ الله أمين وگلبدين ونجيب گاو سه نمو نهء اعلاي اين غيرتي ها مي باشند

  • فاشيستان پشتون بجان هم افتاده اند، طبق آخرين اطلاعات موثق اشرف غني با اسماعيل يون چنانچه در تصوير نيز ديده ميشود بر سر محتواي افراطي نشرات ژوندون به بگو مگوي لفظي متوسل شده است.
    استدلال جناب اشرف غني اين است كه كمپاين تبليغاتي ضد اقوام غير پشتوني تا معلوم شدن نتائج انتخابات سال آينده متوقف ساخته شود تا او بتواند از مردم هزاره وازبيك رأي بيشتر آورده وبعدا به حساب همهء شان مانند ملا عمر رسيده گي كند

  • کرزی به خاطری این پیمان را امضا نمی کند که فکر می کند اگر این پیمان را امضا کند پشتونها قدرت را به کلی از دست می دهند. او باور دارد که غیر پشتون ها پیش رفت می کنند و جنگ علیه تروریزم بر ضد منافع پشتون است. به همین خاطر است که کرزی طالبان را برادر می خواند و به امریکایی ها حق نمی دهد که بر علیه طالبان ازادانه عملیات نظامی بکنند. حتی اردوی ملی اجازه ندارد که از ناتو در خواست کمک هوایی بکند.

    هدف اصلی کرزی این است که پشتونها همه قدرت را در دست بگیرند. او می داند که این کار فقط و فقط وقتی ممکن است که طالبان و حزب اسلامی وارد دولت شوند و امریکایی ها دیگر انها را تروریست نگویند. هدف اصلی کرزی قدرت گرفتن پشتونها است.

  • کرزی فعلا قرارداد ره امضا نمی کند. امریکایی ها ره استعمارگر می گوید. می گوید به امریکایی ها اعتماد نمی شود. شاید یک دلیل این حرفهای کرزی ان باشد که بادی گاردهای امریکایی ایشان مادر میرویس جان را خپ و چپ حامله کرده باشند. تعداد از نزدیکان کرزی می گویند که میرویس قیافه کرزی را ندارد و به یکی از بادی گاردهای امریکایی کرزی می مانه.

    شکی هم نیست. یک گروپ جوانان پر انرژی امریکایی که شب و روز امنیت خانم کرزی را بگیرند یگان کارهایی می کنند.

  • اتاق خواب کرزی و خانم ایشان

  • در این جای شکی نیست، که همه ی ما افغان استیم و مسلمان استیم ... و مکلف استیم تا ازین دو ارزشهای دینی و ملی خود تا اخرین لحظه زنده گی دفاع کنیم ... توهین به اقوام کشور، نه یگان اینکه به نفع کسی نیست، بلکه پیشتر به ضرر قومی هست ، که این غف زنها به ان رابطه نسبی دارد... دولت باید ، با همه قوت و توان خود، در برابر این دسایس شوم و تباه کننده ایستاده شوه و به متخلفین مطابق قانون جزا داده شوه ... ولی نباید در این راه از دو رویی و تبعیض استفاده شوه ... مثلا اگر جنرال طاقت این کار را میکنه، یا پدرام میکنه یا حفیظ منصور میکنه، یا نجیب کابلی اجیر این کار را میکنه ، یا او مردارخور کوهدمانی این کار را میکنه ... همه باید به جزای اعمال شوم و مزدور گونه برسه تا مردم بیچاره ی ما با هم برادرانه زندگی خود را پیش ببره ...

  • چمبرك اوغان!
    تو حق نداري كه به ديگو مردم توهين كني، اوغان در زبان انگليسي معناي سگ شكاري را ميدهد واز نظر بيولوژيكي نيز افغانها مطابق فرمودهء آقايان مرحوم مولوي بجليگر، اسفنديار خان ولي، فلندر شاه مومند، افراسياب ختك وغيره ميان پشتون وخر قرابت خوني وجود دارد، بناء باشنده گان اصلي اين سرزمين كه تا حال اين هويت خر را بدون كدام رأي گبري ورفراندوم با دل نا خواسته پذيرفته بودند ازين به بعد هيچ إنسان عاقلي حاضر نيست كه هويت خر را بالاي خود وأولاد خود قبول كند، تو كه افغان باقي ميماني، اختيار داري، خدا برايت اين هويت را مبارك كند ولي ديگران هرگز حاضر نيستند كه خر باشند ودر زبان انگيسي سگ خطاب گردند، باشنده گان اصلي اين آب وخاك نه در گذشته افغان بوده اند ونه در آينده خر باقي ميمانند

  • من با نظريات جناب صابر كاملا موافق استم كه كرزي چرا حالا از امريكايي ها بدش مي آيد، يكي از دلايل نيز ميتواند نظر جناب صابر باشد

  • اعتراف بهمنک سگ کابل پرس?
    " این بندهء حقیر نیز سالها درین سایت کابل پرس مثل سگ غف زده ام،
    ولی هرگز دعوا نکرده ام که من سگ بودن را نسبت به انسان بودن ترجیح میدهم وبرای همیشه سگ باقی می مانم".

  • برای بهمن فقط یک استخان پرتاب کنید باز می بینید که چطور خوده
    ساعت ها مانند یک سگ با آن مصروف میسازه.

  • بهمن بی تربیه ! تو خودت به سگ بودنت افتخار میکنی ... مثلیکه در بالا برادر بینام از تبصره ی تو نقل قول کرده است ... مناسب نیست به دیگران تعنه بتی ... در حالیکه ما افغانها پر افتخار ترین ملت در بین ملل جهان استیم ، که حتی سگهای مارا هم مردم دنیا احترام قایل استند ... ولی افسوس که تو بی غیرت تازی کشور ما را به این غف زدنت بدنام خواهد ساختی ... از تو کرده سگ ما شرف داره ...

  • جناب چمبر علی،

    لطف کنید به نمایندگی از خود سخن بگویید. بسیاری ها در این وطن هستند که ننگ دارند افغان خوانده شوند. افغان یکی از منفور ترین کلمات در کل منطقه و جهان است. از افغانستان در طول تاریخ به جز از وحشی گری، صحرا نشینی، جنایت، ادم کشی، دزدی، راه زنی، بی ناموسی، وطن فروشی، غلامی برای پول، زن ازاری، حیوان ازاری و خریت دیده نشده است. بسیاری از حیوانات جهان در نرمش و هوش از افغان بهتر هستند.

    صدها سال پیش سعدی شیرازی در باره افغان شعر گفته است. بی دلیل نیست که سعدی خریت و جهل و احمقی را از خصوصیات افغان می داند. افغان در طول تاریخ به جز خری و احمقی و جهل چیزی دیگری به همسایگان و جهان نشان نداده است. پس لطف کنید ما از جمله حیوانات به حساب نیاورید.

    سعدیا روز ازل حسن به ترکان دادند
    علم و دانش همه با مردم ایران دادند

    عشوه و ناز و کرشمه همه با مردم هند
    خری و احمقی و جهل به افغان دادند

    ما قصد توهین به افغانان را نداریم. ما صرفا صفات افغانان را بر اساس شواهد تاریخی و عینی برای تان شرح می دهیم. افغان غول یک عبارت معروف است. غول لقبی است که مردم غیر افغان و غیر پشتون افغانستان به این افغانان داده است. اینها بر اساس تجربه این لقب را به افغانان داده اند. افغان غول یک اسم با مسمی است.

    افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول افغان غول

  • تاریخ نویسان نوشته کرده اند که افغان یک قوم خبیث است که همیشه از پشت خنجر می زند و در رویارویی های مردانه یکی از نامرد ترین و بزدل ترین مردم جهان است. هنر این مردم در حرامزادگی و غلامی به بیگانه و وطن فروشی و خنجر زدن با پشت است.

  • وقتی افغان غول خشم فرزندان غیور غیر افغان را بر نمی انگیزد

  • برو برادر شما را هم کل دنیا میشناسه، افغانها را هم میشناسه ... ظرفیت شما از عکس بالا کاملا اشکار است، که شما تا چی اندازه صله رحم دارید، تا چی اندازه با غیرت استین ... ایا شجاعت شما همی است، که یک شهروند بی دفاع و خالی صلاح را بی ابرو و بی عزت بسازین ؟؟؟... لعنت خدا به این شجاعت ... همی که امروز کم کم لاف و پتاق میزنین برکت غیرت پشتونهاست، اگر نی حالی پنجاه فیصد نسل شما روسی و امریکایی میشد ...

  • صابر جان استفراق های بهمن ره یک بار دیگر نشخوار نکو.

  • اما چنبرك اوغان خر بايد به اين تصارير ديگر هم عطف توجه نمايند تارحم همتباران خر ذات خودرا بچشم سر ببينند، در بارهء روسي سازي هم بخطأ رفته اند، اگر مقاومت وجهاد أقوام غير پشتون بخصوص تاجيكهاي قهرمان نبود ، زنان پشتونرا روسها مانند دورهء چيگيز آنقدر حامله ميساختند كه امروز شاهد اختلاط نسل افغان- شوروي مي بوديم، زيرا روسها افغانستان را به اشارهء پشتونها خصوصا پشتونهاي پاكستان اشغال كرده بودند، خان عبدالغفار خان يك هفته قبل از حملهء روسها به افغانستان در ماسكو با بريژنف به نيابت از ديگر پشتونهاي لر وبر در جلسهء سري اعضاي بيروي سياسي حزب كمونيست موافقت خودش را مبني بر أشغال افغانستان إبراز نموده بود. منبع : تاريخ شفاهي أفغانستان بي بي سي
    چنبرك بايد تاريخ را از سر بخواند، همانطوريكه مقاومت ودفاع غير پشتونها در زمان انگليسها باعث آزادي اين سرزمين شد، در زمان اشغال وطن توسط رؤسها نيز اين ذبيح الله ها ومسعودها واسمعيل ها و افضلي ها وانوري ها و فريدها وبنوال ها وفتح محمدها وإسلام الدين ها وداكتر حسين ها وپيرمقل ها وانجنيير مهدي ها وداكتر مهدي ها بودند كه در برابر روس سينه سپر كردند ولي اوغان خر درهمان وقت مانند جلال الدين حقاني ، سال يكبار در خوست يك فير ميكرد وبعد تا سال ديگر در آغوش آي اس آي بسر مي برد
    شرح تصوير :
    اين است اسلاميت اوغان خر كه خدا وپيغمبر وجبرييل را به حيرت آورده است

  • گوشه اي از تاريخ غمار اين ميهن

    سید کمال محصل انجنیری درشهربرلین آلمان،جوان آزادیخواه ، ضدانگلیس و نوکرانش( آل یحیی)،به روز شنبه تاریخ ۱۶ جوزا سال ۱۳۱۲خورشیدی برابربه ششم جون سال ۱۹۳۳ میلادی درآلمان، درسفارت افغانستان مقیم برلین رفته محمدعزیز «پدر محمدداوود و محمد نعیم» برادراندرمحمدنادر را به ضرب گلوله بقتل رسانید.۰ بدین ترتیب خواست تا مخالفت خود و هموطنان خویش را با سلطه ونفوذ بریتانیه درافغانستان به نمایش بگذارد. زیرا پس ازشروع حاکمیت نادر وبرادرانش ، ذهنیت وابستگی آنها به انگلیس بسیارجا افتاده بود. ازین رو هر نوع نارضایتی علیه دربار خود کامه و آزار واذیت آن را ،درپیوند با سیاست ها ولزوم دیدهای انگلیس میدیدند. سید کمال درجولای سال ۱۹۳۴دربرلین اعدام شد. درکابل فقط یک عمو«کاکا »داشت . ببینیم که برسر کاکایش چه آوردند؛ " عموی منحصر به فرد سیدکمال مردی معمرواز گوشها کر هنوزدر دکان محقرخود دررستۀ مسگری کابل مشغول کوفتن چکش بود وازحوادث روز بیخبر. ناگهان پولیس های مسلح کابل ریختند وآن مردبیگناه را دست بستند. او می پرسید .که چه واقع شده است؟ پولیسها با زحمت زیاد توانستند او را حالی کنند که قوماندان کوتوالی احضارش کرده، زیرا او به سختی شنوایی خود را از دست داده بود وهرگز صداهای عادی را نمیشنید. درهرحـــال او را بردند، امادرعوض دفتر قوماندانی او خودش راناگهانی مقابل با چوبۀ دار دید. پس آب خواست ووضوکرد ودو رکعت نمازخواند. او هنوز کلمۀ اسلام رابرزبان میراند که ریسمان دار را به گردنش انداختند. لمحۀ بعد تر جسد اوروی دارمعلق میزد وشبانگاه در کلبۀ ویرانه اش زن وفرزندانش در ماتم او به خاموشی وصبوری می گریستند، داوود درآنزمان جوانی تقریباً بیست و دو ساله بیش نبود اما رتبه بالا نظامی و از اختیارات زیادی برخوردار بود،داوود با تعدادی از عساکر و منصبداران به شیوکی خورد کابل زاد گاه قهرمان سید کمال یورش وحشیانه نموده قریه را تاراج اقارب نزدیک و دور سیدکمال قهرمان وتعدادی از اهالی بیگناه را بیرحمانه بقتل رساند و بعداً قریه را به آتش کشیدند،بعدش همه جایدادهارابنام خودکرد.مثیلکه رکاریزمیرنیزجایدادمردم رابزوربنام خودکردومنطقه رابنام باغ صدراعظم مسمی ساخت. بعد از این جنایت داوود نزد مردم لقب« داوود دیوانه»را بخود کمائی کرد،همچنان گفته میشد که هاشم جلاد کاکا یش نزدمردم گفته بود که برادر زاده اش بعد از مرگ پدر خودتکلیف اعصاب پیدا کرده ،هاشم ازترس خشم مردم مدتی داود راآزکابل بیرون کشید. امروزه بنام جسد پوسیده این خون آشام از زیر آوار کشیده شده ،که از نظر طب عدلی،تطبیق DNA و علم کالبد شگافی اصلاً تثبیت نگردیده که آیا استخوان های پوسیده شده از داوود بود یانه ؟ بزور تزویر باید مردم گوسفندوار قبول کنند که آری واقعیت همین طور است که زمامداران خائین میگویند. ازمحترم آصف آهنگ میخوانیم ؛هاشم خان در زمانی که پیر و زهیر شد ، تمام صلاحیت هایش را به دو برادر زاده اش داوودخان و نعیم خان انتقال داد و محمد گل مهمند را به حیث مشاور شان تعین کرد . با کمال تاسف این دو تن زیر تاثیر تبلیغات فاشیستی قرار گرفتند و آنان نیز چنان که آن زمان در تبلیغات آلمان ها مروج بود ، خود شان را آریایی شمرده و بر ضد «غیر آریایی » ها و غیر پشتون ها به اقدامات ناشایسته متوسل گردیدند : ۱-انتقال یهودی ها از هرات و صفحات شمالء که بیش از دوهزار سال در آن جاها مسکون بوده و املاک و اشتغال داشتندء به کابل و مصادره ی دارایی های آنان و ایجاد ممانعت برای اشتغال شان در کار و بار تجارت۰ ۲ـ اخراج هندوان و سیکهـ های افغان از مناصب دولتی و اخراج فرزندان آنان از مکاتب ؛ در حالی که این هموطنان اولاد همین سرزمین بوده و پدران ما نیز پیش از آمدن اسلام یا زرتشتی بودند، یا بودایی و یا هم هندو ۰ ۳ـ تصفیه قزلباشان، هزاره ها و ازبیک ها از مناصب ملکی و نظامی دولت و ممانعت از ارتقای درسی فرزندان آنان از صنف نهم به بعد۰ ۴ـ تلاش برای الغای زبان فارسی . همچو اعمال نابخردانه، غیر انسانی و غیر اسلامی ، صدمات جدیی بر روحیه وحدت ملی وارد نموده و موجب بروز واکنش ها میان قزلباشان ، اوزبیک ها ، هزاره ها و تاجیک ها گردید . در محافل مخفیی که در این ارتباط دایر می گردید ، روی اقداماتی که برای مقابله در برابر سیاست های حکومت با اتخاذ شوند ، جر و بحث می شد . در یکی از چنین جلسات که من و یونس سرخابی نیز در آن اشتراک داشتیم ، کتاب «یاسا»ی چنگیز، را آورده بودند و ماده به ماده می خواندند . یکی از این مواد چنین بود : « اگر یک مغول در مجلس داخل می شود ، باید تمام اهل مجلس به احترام آن مغول بر پا برخیزند و هرگاه بر نه خیزند، همه سرزده شوند » تصویر: محمد ظاهر در نوجوانی سال ۱۹۳۳میلادی۰ «ماع»

  • بهمن احمق ! دیروز که در هرات لبها، بینی و گوشهایش برید اونو کی بود ؟؟؟ امروز که در بادغیس با تبر زن خود را کشت اونو کی بود ... چند روز پیش که با یک دختر هشت ساله در کاپیسا تجاوز کرد اونو کی بود؟؟؟ و صدها تن دیگر ...

  • چمبرك اوغان!!
    اين بد بختي ها از روزي بالاي اين مردم بيچاره شروع شده كه تخم گندهء اوغان خر مانند ميكروب ويا ويروس درين مناطق سرايت كرده وفرهنگ سگ بجاي فرهنگ آدميت در مناطقي چون هرات باستان پخش ونشر گرديده است ورنه همين مناطق آنروزيكه تخم اوغان در مناطق شان تكثر نموده بود اينها به جهان بشريت حنظلهء بادغيسي وعبدالرحمن جامي را به جهان بشريت تقديم ميكردند ولي از روزيكه پاي اوغان خر ذات به اين مناطق خورده است فرهنگ زن ستيزي واعتياد به مواد مخدر را زير نام غيرت اوغاني رواج داده اند.
    با همه حال در بارهء نوشتهء جناب انديشمند صاحب امروز من از كابل يك نامه ايي دريافت كردم كه أنرا خدمت عزيزان تقديم ميدارم

    نامه از اينجا شروع ميشود:

    حس آزادی خواهی، وطندوستی، غرور وخود کفائی درختی پر باری را میماند که در سر زمین ایمان بخدا وعهد به مام بوطن میروید وتا آنوقت ثمر میدهد تا همه کسانیکه زیر سایه اش می نشینند واز میوه شرینش بهره میگیرند به اوج باور واطمینان میرسند چنین درختی گاهی هم در سر زمین شوره نمی روید چون در شوره نه سنبل خوشبو روید ونه هم خرمائیکه کام مام مسیح را شرین سازد اما درین اواخر در شوره زار بی خاصیت جناب کرزی گل بوته های سنبل وریحان ومیوه های گو نا گون غیرت شجاعت وطندوستی ومردم نوازی روئیده است که باور کردنش کار سادۀ نیست.
    خوب بیاد دارم حین هجوم نیرو های امریکا به افغانستان نه بوی ریحان غرور وغیرت بود در شوره زار آقای کرزی و نه هم میوۀ خوش طمع وخوش می وطندوستی مردم نوازی وخود کفائی ازوی می روئید چنانچه امریکائیها از داخل قصر ریاست جمهوری شروع تا وزیراکبر خان وشیر پور وتیمنی وکارته پروان همه را کنترول داشتند وشب هنگام خانه هارا تلاشی میکردند وهیج حرمتی بخاطر حفظ آبرو محاسن سفیدان و مردم اعوام افغانستان نبود وحتی لباسهای زنانه از دروازه حویلی شروع تا فرش اطاقها ریخته بود وروز هم عورت وشرمگاه با إعتبارر ترین مردمان ما توسط سگ های تربیت شده امریکائیها وگارد خاص شان تلاشی میشد خوب خبر بمبارد وتلاشی وعملیات کبرای وشیر وعقاب در اطراف شکار میگیرفت وعالم دینی وملای مسجد وقرآن کریم هم که از إهانت در امان نبودند ولی کوچکترین انتقاد از تلاشی های شبانه وعملیات دروغین روزانه صورت نمیگیرفت چون نان بسیاری ها ازین آشپز خانه درهم وبرهم چرب بود.اما شوره زار ما بعد از هفت سال واندی یعنی بعد از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری که ضمانت بی چون وچرای بقای خودرا در خطر دید مایه گرفت وخاکش داشت هر روز عوض میشد تا اینکه آهسته آهسته گل های کم دوام غرور ملی ووطندوستی وخارجی ستیزی از حنجره اش بیرون شد.واین را به مد روز بدل کرد.
    پنج سال أخیر فرصت عوض کردن ماهیت شوره زار شما میدانید که در هفت سال اول سر وسینه هر ضابط وجنرال آمریکائی وناتو بخاطر جنایت های بیشمار روز های اول توسط شخص حامد کرزی به مدال های شجاعت وهمت وفرهنگ وزیر اکبر خان وامان الله خان وسید جمال الدین زینت داده میشد اما حالا که نسبت به گذشته صد مرتبه خود سری وبی بند باری خارجی ها کاهش یافته وطندوستی وغرور وشجاعت داد زده میشود .بلی : بعد از دور دوم ریاست جمهوری شوره زار حامد کرزی رنگ وبو بدل کرد و بوی توانمندی بالقوۀ وطندوستی به مشام مردم رسید وطی پنج سال هر روز چهره این شکره زار رنگ بدل کرد وتا اینکه درین اواخر نهال پر بار وطندوستی وغرور ملی وخود کفائی از پهنائی این شوره زار سر به آسمان مطبوعات کشید وهمه را خیره ساخت باور کردنش خیلی سخت است که شوره زار به این بهودگی چطور طی پنج سال صلاحیت رویانیدن بسیار نهال های میوه دار وگل ها میوه دار غیرت وشهامت وآزادگی را در خود جا داد مردم را به نشستن در زیر سایه این نهال ها وبهره گیری از میوه ها فرا خواند..
    چه تفییر کرده است: آنچه به خارجی ها بر میگردد رفتار شان نسبت به روز های اول صد مرتبه بهتر شده.حالا بر محبوسین مرد تجاوز نمیکنند قرآن کریم را نمی سوزانند ویا از آسمان به زمین نمی اندازند وبر محافل عروسی بم نمی اندازند وخانه هارا تلاشی نمیکنند وگذشته از آن میخواهند بر خلاف گذشته حضور شان قانونی باشد اما تحول عمیق در ماهیت رئیس جمهور افغانستان است نه در عملکر حکومتی فساد حکمت افغانستان همچنان در چوکی اول دنیا نشسته ومدیریت سالم در ذیل قاچاق وما فیا قدرت هم بیداد اما لحظات سراشیبی وپایان اقتدار بیچون وچرا ی حامد کرزی فضای سیاست را غبار آلود ساخته ..هر چند چانس یکی از وابستگان وی تا هنوز منتفی نیست اما حس خود خواهی وخود محوری در نهاد این شخص بحدی است که جزء خود به اقتدار هیچکس باور ندارد به همین دلیل به شور و ریا روی آورده تا مردم گذشته ننگینش را فراموش کنند. لذا حالت فعلی حامد کرزی به این شباهت دارد که در شوره زار ایشان درخت های پر میوه وگل های خوشبو روئیده که شگفت انگیز است..

  • اصل خواست أمريكا اين است

  • تازه ترين نظريهء امر الله صالح رئيس پيشين أمنيتي ملي راجع به امضاي قرداد أمنيتي :

    بزرگترین و سنگین ترین امضای تاریخ افغانستان : بروایت او – تو – آنها – ما و دیگران : هیچ امضا، دستخط و توافقی میان افغانستان و قدرت های خارجی و یا هم در بین ملت ما به اندازه امضای توافق دوجانبه امنیتی با امریکا بزرگ ، با اهمیت ، سرنوشت ساز و مسیر گشاه جلوه داده نشده است. اما چرا ؟ آیا آنچه عام و خاص میگویند واقعیت است یا اینکه در لای هر حرف حرفی نهفته است. کیها چه گفته اند : صرافان شهر : کل قصه همین سند است اگر امضا نشود برادر نرخ افغانی بازهم پایین می آید. سخنگوی خانم های معترض : حق و حقوق ما به همین سند و امضا رابطه دارد اگر امضا نشود باز ما پایمال میشویم. ما میخواهیم که همین سند امضا شود که ما آرام باشیم. کمسیون حقوق بشر: دستاورد های ما لرزان است . اگر سند امضا نشود ما عقب گرد خواهیم داشت. اردوی ملی : پروزه های ما را امریکا قطع کرده. قصه همین لحاف ملا نصرالدین است. تیل و نان و آب ما وابسته همین سند است حتمن امضا خواهد شد. اهل سیاست در خیمه بدیل : رییس دولت نباید ازین استفاده ابزاری وسیاسی اش را کند. امضا کند و ملت را گروگان امضای خود نسازد. اهل جرگه : گفتیم و میگوییم که امضا بکن. اگر امضا کرده گر نبودی ما را چرا دعوت کردی. اهل کسبه : کار و بار بسیار کم شده. کل مردم تشویش دارند. موتر خرید و فروش نمیشه. قیمت ها هم بالا رفته است گپ مردم همین است که کار این امضا چه میشود. طبقه روحانیت : گرفتن کمک از کفر کدام مشکل ندارد اما زیر تاثیر کفر رفتن خلاف شرع است. باید کاری کنیم که کمک های خود را به ما بی قید و شرط بدهند. امضا شود شاید خوب باشد. فرصت طلب ها: پیسه که داشتی شیطان زیر امر آدم کار میکند. پیسه که نبود ولا اگر آدم دیگر آدم را قناعت داده بتواند. برادر پیسه پیش امریکاست. باید زود امضایش کنیم. دشمن : امضا نکردن برایت بهتر است. باداران دشمن : امضا نکنید که خوب نیست زیرا در کاسه و کندوی همیشگی ما شریک میشوید. رییس دولت : امضا خواهم کرد اما این امضا شرط هایی دارد که امنیت در صدر آن است. اگر بدون تامین امنیت نسبی در افغانستان انتخابات دایر شود این مملکت ضعیف تر خواهد شد. پس امریکا برای ما ثبات بدهد. امریکا : اصول اداری ما اجازه انتظار را نمیدهد پس امضا کنید. ........ یک ما بعد ....... فرقی نمیکند امضا را معطل می سازیم. اما فکر بدیل من : حقارت دایمی ما باید پایان یابد. افغانستان خیرات طلب ابدی نباید باشد. ده ها سال است در یک دست کجکول و در دست دیگر سلاح داریم. این امضا باید بزرگترین امضای تاریخ ما باشد و نباید بدون شکست دشمن و اعاده صلح به متاع دیگری قناعت نمود

  • عکسی که بالا در بینید عکس یک طالب متجاوز است که توسط مدافعین مردم اعدام می شود. این درست ترین کاری است که در یک حق یک متجاوز وحشی باید انجام شود. اینها برای سالا و ماهها مردمان محل را در کاسه سر اب می دادند و حق شان است که تمبان شان کشیده شود. این وحشیان را شهروند نباید گفت. با اندکی دقت متوجه می شویم که این بی تمبان هنوز مرمی های تفنگش را به کمر دارد. او یک طالب جنایت کار است که نباید اجازه داده شود که به زندگی کثیف خود ادامه بدهد. جواب این وحشی ها را باید محکم داد. اینها سرطان جامعه بشری هستند.

  • صابرک و بهمنک استفراق های همدیگر را نشخوار میکنن.

  • ببینین هموطنا که غول و حیوان امد
    قوم بی ناموسک و وحشی افغان امد

  • خواستهای اصلی کرزی از امریکاییها اینست-
    در اول کرزی از امریکا میخواست -که مدت سلطنت ویرا تمدید نمایند- چنانچه چندین بار برخی هواداران کرزی مانند والی قندهار (کانادایی) وبرخی دیگر از افغانملتیهاو طالبهای پاکستانی- تبلیغاتی وسیعی را درتمدید سلطنت کرزی براه انداختند- ولی امریکاییها قبول ننمود-
    بعدآ کرزی از امریکاییها خواست که یک برادرش را به سلتنت منتصب نمایند- بازهم مورد قبول امریکاییها قرار نگرفت-
    باربعدی کرزی پیشنهادیکی از هواخواهانش را که مربوط مزدوران پاکستان مانند خودش باشد- به سلتنت نمود- بازهم امریکا قبول ننمود-
    بالاخره کرزی پیشنهاد آخرینش -تضمین سلطنت همیشگی یک پشتون بنام رییس جمهور با قدرت و ریاست جمهوری بدون تغیر بصورت قدرت مرکزی مانند- قدرت کرزی را به امریکاییها پیشنهاد نمود- بازهم مورد حمایت امریکا قرار نگرفت و امریکاییها - از آینده اینکه غیر افغانها روزی متحد شوند وبا اکثریت هشتاد درصدی که دارند- نشود روزی خواستار انتخابات شفاف وبدون تقلب شوند و دست -آنها در کریبان امریکا افتند و علیه امریکا ومنافع آن در اوغانستان و منطقه قرار گیرند- وامریکا مانند- انگلیسها درقرن 19 و اوایل قرن بیست- و روسها و پاکستانیها در زمان طالبها - شکست مفتضحانه بخورند-
    بنآ بدون چهارگزینه فوق هیچ چیزی دیگری را کرزی خواستار نشده است.

  • فوتو های خیلی جالب و دیدنی که هیچ وقت به زیارت شان مشرف نشده بودم نمی دانم شما این همه اطلاعات و در مورد این ان واقعآ جالب است
    دست همه درد نکند اما ، دوستان تا چه وقت ما به تبعض نژادی و در باره این قوم و ان قوم به جان هم مانند موریانه هم دیگر را از داخل بخوریم
    و زمانی متوجه شویم که خاک روبه بیش نیستیم . این ها همه انسان اند و دیگر اینکه به گفته بعضی در کشور مسلمان زندگی میکند و به یک حساب
    کلمه محمد را و خدا یگانه را پرستش میکند در دین شماها که برابری و برادری است چرا این همه به حرف است نه در عمل. به گفتار شما که همه داد از دین ووو می زنند این همه یاوه بیش نیست باید مطابق کتاب تان عمل کنید نه به حرف های پوچ و بی معنی.

  • مردم همچنان در چنگاله خونخواران و متعصبین دینی هستن

    تنها راه نجات افغانستان نابودی دین اسلام می‌باشد و بی‌خدا شدن!

    چرا ما باید از عربها تقلید کنیم...؟

    ما خود صاحب فرهگیم..بیایید این دین را به زباله دان تاریخ بیندازیم

  • چه آزادی ؟؟ از کدوم آزادی حرف میزنین؟ مردم همچنان در چنگاله خونخواران و متعصبین دینی هستن

    تنها راه نجات افغانستان نابودی دین اسلام می‌باشد و بی‌خدا شدن!

    چرا ما باید از عربها تقلید کنیم...؟

    ما خود صاحب فرهگیم..بیایید این دین را به زباله دان تاریخ بیندازیم

  • چه آزادی ؟؟ از کدوم آزادی حرف میزنین؟ مردم همچنان در چنگاله خونخواران و متعصبین دینی هستن

    تنها راه نجات افغانستان نابودی دین اسلام می‌باشد و بی‌خدا شدن!

    چرا ما باید از عربها تقلید کنیم...؟

    ما خود صاحب فرهگیم..بیایید این دین را به زباله دان تاریخ بیندازیم

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس