صفحه نخست > دیدگاه > نقش تخریبی و نفاق برانگیز خلیل زاد در بحران افغانستان

نقش تخریبی و نفاق برانگیز خلیل زاد در بحران افغانستان

محمد عوض نبی زاده
سه شنبه 10 سپتامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در افغانستان پدیده ی شوم و خوفناک جدید برتری خواهی قومی در قالب وپوشش شعاردموکراسی بوسیله اقای خلیل زاد تولد و تکامل شیونیستی خود را درسه دهه در جامعه ی سیاسی کشورنهادینه کرده است قوم سالاری و برتری خواهی قومی نو این پدیده نا میمون ازمیان اقوام رانده شده ازقدرت تا اکنون قربانی هاي سنگينی گرفته است . شونیزم نوخود را در لباس ارزش های دموکراتیک و خرد پذیر با هزارنقاب و نیرنگ تباه کننده جا زده ودر تلاش است تا بی عدالتی و نابرابری ها را همچنان تداوم بخشد. شکل جدید برتریخواهی قومی باتکنوکرات های ظاهری و مکتب خواند گان چند تابعیت که مايه ي بیرونی داشته و به این خاک خود را متعلق نمیدانند، آن را درچهره و قالب هاي ديگرريخته زنده ترازپيش می خواهند به لباس و رنگ تازه اقوام افغانستان را ازهم جدا و به آسیاب دشمن آب بریزند که سرحلقه‌ی اين جريان ضد ملي آقای زلمی خلیل زاد یک شهروند امریکایی است، که میخواهد درمسيرمهلكي که خود باني آن است، مردم ما را به گورستان برنامه های ضد ملی و نفاق برانگیز خویش بکشاند. اوهمان امریکایی است که زیر عنوان مبارزه با دهشت و تروریزم، خود دهشناک ترین عوامل دهشت و قتل را برای مردمان افغانستان و جهان عملی کرده است.

آقای زلمی خلیل زاد نماد جدیدی از برتریخواهی قومی در افغانستان است اودیکتاتورمابانه عمل می کند ودر تفکر فاشیستی بسر می برد وهرگزبه ارزش های عدالت پسندانه و خردمدار تسلیم نمی شود.او سیاست‌مداری زیرک است،که توانست به‌ساده‌گی خود را ازمظان اتهام بیرون کند و برای مدتی از مسایل و حوادثی که درافغانستان رخ می‌دهد، فاصله بگیرد. اما درحقیقت امر، هرگز او ازمسایل افغانستان دور نبوده و در هربرهه‌های حساس تلاش کرده که به گونه‌هایی خود را درمرکز مسایل قرار دهد. او چهره حریص، بدخواه و جنگ طلب بوده که هیچگاه به دنبال صلح و خیرخواهی نیست بلکه همیشه خواهان کشمکش و درگیری و در تلاش برای برتری جویی بر دیگران و کسب منافع شخصی خود می باشد این دیکتاتور واگرا اندیش دوباره در افغانستان می خواهد که چشم های عدالت را کورنماید. اوبا برنامه های قوم گرايانه خود دوباره به شرف و عزت اين مردم دزدانه چشم دوخته است تا از روي خاكستر سياه كه خودش براي اين سرزمين فراهم ديده، از راه هاي قاچاقي وارد ساختار قدرت گرددبرنامه‌ی ایجاد ساختار های ایتلافی اوکه درین اواخیرسر زبان هاست، دردی را دوا نمی کند؛ زیرا دوباره تکرار همان دور باطل است. اما این دور باطل را هنوز تکه داران هویت استبدادي نمی خواهند پایان یابد. وی باید این درک را داشته باشد که این مردم افغانستان هستند که همه کاره اند، نه آنانی که تبهکاری ها را به دیده ی اغماض می بینند. جامعه‌ی سیاسی افغانستان به اندیشه های واگرایی و فاشیستی او نیاز ندارد. مردم کشور ما نیاز داردکه بر مبنای ارزش هاي انساني و برابر با همه هویت های قومی ویکپارچگی ملی با سربلندي در کنار هم زندگی کنند.

زلمی خلیل زاددرجریان سه دهه بحران افغانستان ازرا ه های گوناگون تاثیرات ناگوارتخریبی ونفاق برانگیز در تصمیمگیریهای عمده و کلان در باره ی افغانستان داشته است او تحصیل یافته دانشگاه امریکائی در بیروت لبنان بوده وبنابه گفته ی برخی ها خانم او امریکئی یهودی تبار است که در ارتقای مقام خلیل زاد نقش عمده داشته وسالها است که خلیل زاد تابعیت امریکائی را پیدا نموده و عضو حزب جمهوری خواهان از نوع گروپ محافظه کاران نومیباشد . اودر دهه هشتاد درخدمت مجاهدین درپاکستان قرار داشت وازین طریق شهرت یافت و خود را به جا ومقام مورد نظرش رسانید و درزمان حکومتهای اقای ربانی و گروه طالبان در کمپنی نفتی یونیکال در امریکا همراه با اقای حامد کرزی بحیث مشاوران ان کمپنی کارمینمودند امادرین هنگام او به نفع حکومت طالبان نظریات و مشوره های قوم گرایانه ی خود را منحیث لابی گروه طالبان برای مقامات امریکا ارایه میکرد که با سقوط حکومت طالبان درهنگام تدویرجلسه اول شهربن المان وی برای تشدید اختلافات قومی طرح موضوع ریس حکومت موقت باید از قوم پشتون باشد مطرح نمود وبدین ترتیب قبیله ی پشتون را که از تبار خودش است تا انرا بیک قوم اکثریت تبدیل نمایدکه با مقاومت اشتراک کنندگان جلسه مواجه گردیده و این پلان او خنثی شد.خلیل زاد سعی داشت از طریق تهدید و تطمیع طرفداران اقای ربانی را فریب داده وقانع کند که باید یک فرد پشتون تبار در راس قدرت بیاید و بدین لحاظ اقای کرزی یکی از چهره های نزدیک به اووهمکارش در کمپنی نفتی یونیکال با کمترین رای در جلسه بحیث ریس حکومت موقت تعین گردید.

اقای خلیل‌زاد هنگامیکه به عنوان سفیر امریکا در افغانستان فعالیت می‌کرد، آقای کرزی در وجود او تصمیم‌گیرندۀ اصلی سیاست‌گذاری‌ها را می‌دید و همچنان برنامه‌های آقای خلیل‌زاد که پس از سقوط رژیم طالبان عملی شد؛ همان طرحی بود که موجب گردید تا طالبان یک بار دیگر به عنوان نیروی نظامی منسجم، وارد صحنه شوند ناکامی‌های دولت آقای کرزی ظرف یک دهۀ گذشته نیز بخش عمدۀ آن به سیاست‌های اورابطه دارد. اوبا سیاست‌های خود نه تنها دولت افغانستان را به دولتی ضعیف تبدیل کرد، بلکه سبب شد که امریکا نیز در صحنۀ سیاسی کشور ما با مشکلات بزرگی روبه‌رو شود. در هنگام انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۹ میلادی او چنین وانمود کرد که یکی از نامزدهای انتخابات است. اما او بدون آن‌که عملاً وارد انتخابات شود، با زدوبند با تیم حاکم مسیر انتخابات را به نفع آقای کرزی رقم زد.درانتخابات آیندۀ ریاست‌جمهوری سال 1393 شمسی نیزاویک باردیگر چنان فضایی را به وجود آورد که بسیاری‌ها فکر میکنند اویکی از چهره‌های مطرح انتخابات سال آینده خواهد بود. اما در حقیقت چنین نیست و آقای خلیل‌زاد از آن‌جایی که می‌داند وزن سیاسی او چیست و چه شرایطی بر کشور حاکم است، تلاش دارد با صحنه‌سازی و انحراف اذهان عمومی، جو سیاسی و انتخاباتی در کشور را مکدر کند. او در روزهای اخیر به گونۀ ی سازمان‌یافته ی سعی در عدم به وجود آمدنِ یک ایتلاف بزرگ سیاسی و واقعی در انتخابات آیندۀ افغانستان دارد.
زلمی خلیل‌زاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان همواره مترصد وضعیت در افغانستان هست، حالا نیز اوتلاش دارد با براه انداختن ایجاد اتحاد های انتخاباتی موضوع شمال و جنوب و قومی ساختن این اتحادها را سمت وسو دهد و بدین گونه اختلافات میان اقوام کشور رادامن بزند و بعداخود را ازهمه حوادث جاری افغانستان کنار بکشداو تا حال با شخصیت‌های زیادی دیدار و گفت‌وگو کرده است تابرخی ازجناح‌های مطرح و نیرومند سیاسی در کشور را نسبت به مواضع ‌شان متردد سازد. بن بست های انتخاباتی نشان دادکه اوبا دموکراسی وارزشهای مردم سالاری نمیتوانند مقابله کند وبه همین خاطر راه های تقلب، ترفند و فريب را درپیش گر فته اند.اومیکوشد که زیر نام اجماع ملی، عملاً آن جناح‌ها و جریان‌های سیاسی را که امروز نقشی قابل توجه در معادلات سیاسی کشور دارند به نوعی از گردونۀ سیاست دور سازد و یا هم با وعده و وعیـدهای میان‌تهی و غیر واقعی، از نقش و جایگاه آن‌ها در صحنۀ سیاسی کشور بکاهد. فعالیت‌های اخیرِ آقای خلیل‌زاد باید به عنوان زنگ خطر نگریسته شوند؛ فعالیت‌هایی او به گونۀ آشکارازآن‌ها بوی نفاق و پراکنده‌گی به مشام می‌رسد.

.آقای خلیلزاد در همه نشستهای احزاب سیاسی در داخل کشور حضور دارد و خیلی خوب حرف می زند و بگونه ای که گویا به نمایندگی از تیمی طرحهای جالبی را ارایه می دهد. ایجاد ایتلاف ها تازه در ذات خود امر مثبت است ولی این ایتلافهای تازه هرگز نمی تواند از شایبه و اتهام سمتی بودن خارج شود ، تماما تعلق به یک سمت و تبار دارند و یا اینکه چهره های اصلی آن از یک گروه قومی خاصی هستند. هدف اصلی اقای خلیلزاد همواره، تقسیم ونفاق میا اقوام گوناگون افغانستان است که این طرح اوبا برنامه ریزی خاص با ایجاد ایتلافها زمینه ی عملی بخود گرفت همانگونه که خلیلزاد در نشست بن همه را بسوی سیاست های از پیش تعیین شده خود کشانید ، اینبار نیز با تشکیل این اتحاد های انتخاباتی چنین شد و به اصطلاح سیاستمداران و نخبگان کشورما فریب نقشه سنحیده شده ی اوشدند. پس از آنکه اتحاد انتخاباتی افغانستان با حضور 15 حزب و ایتلاف سیاسی در کابل اعلام موجودیت کرد، اکنون نامزدان دیگری نیز خبرازایتلاف جدید از تیم حاکم در کشورمی دهند.به احتمال زیاد از ایتلاف انتخاباتی اقای کرزی جز عبدالقیوم کرزی، کسی دیگربیرون نخواهد آمد چون زلمى خليلزاد،دراخرین جلسه ی اتحاد انتخاباتی گروه حکومتی از نامزدى خود صرفنظر کرده است پس معلوم است که او وظایف تخریبی ونفاق بر انگیزش را درین دوره خاتمه یافته تلقی نموده است.

زلمی خلیل زاد با اشتراکش در جلسات اتحاد های انتخاباتی خود را درمیان نیروهای سیاسی کشور و مقامات غربی مطرح کرده تا از گمنامی و بدنامی تاریخی نجات یابد ودر صحنۀ سیاسی افغانستان نیز حضورپُررنگ داشته باشد زیرا اوغیر ازخودش هیچ کسی را در افغانستان طرفداروهوا خواه ندارد چون مردم افغانستان در طی مدت سه دهه اورا بخوبی شناخته است و خلیل زاد را مردم کشو رماعامل همه ی بدبختی و خشونتها در سه دهه ی اخیر میداند. خلیل زاد باید بداند که حالا دهه 60 و یا 70 شمسی نیست که در جامعه انارشی ان زمان هرکسی دشمن کسی دیگر باشد.شاید این افراد در طول این دوازده سال فطرت و ذات شان را تغییر داده باشد تا هرکدام راهی را برای شکوفایی و ترقی بیشتر درسایه منفعت همه شمول به جستجو نشسته باشد باید نخبگان سیاسی اقوام کشور برای مقابله با چنین توطیه‌ها برنامه‌ریزی دقیقی را رویدست گیرند. ایتلاف های سیاسی باید قبل از معرفی یک نامزد واحد در تلاش ساختن یک برنامه واحد برای مبارزات انتخاباتی و بخصوص برنامه های کاری شان را در عرصه های اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی، اجتماعی، صلح، برای مردم ارایه وافغانستان را با تطبیق برنامه های کاری شان به سوی آبادانی سوق دهند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • هر کسی دیگر حق انتقاد از دموکراسی و ازادی بیان در افغانستان را دارد بجز اعضای خلق و پرچم که حتی بجرم شندن رادیو بی بی سی هموطنان ما را زیر خاک کردند.

  • عوض جان نبى زاده:أولن كه ماشالاخوب وسيله تبلغاتى برايت يافته اى ودر يك روز دوسه مقاله را با عكسهاى زيبايت به روى هر مراجعه كننده اى اين سايت وبكى دوتا سايت شبيه مى زنى .ولى اينكه از اقاى خليل زاد شكوه نموده ايد كه خيلى هم به قوم وتبارش مى انديشد وكار ميكند براى شان،حرف نو وتازه اى نيست وفكر نكنم كشفى خيلى قوى انجام داده باشيد.
    اما براى كسانيكه مانند بنده ازوقتيكه قرعه قدرت واقتدار باد اورده اى از ناكجاها خودت را در مثلث سطانعلى كشتمند،اسد كشتمند وعوض نبى زاده قراردادوحالا كه در هالند تشريف داريد ميشناسم فقط وفقط در تخريب وتوطيه ونفاق قوم آت مردانه وار!!!كوشا ميباشيد.واز شناخت دقيق ايكه از شما دارم حتى به همين نوشته وحرف هاى كه روى صفحه مى أوريدهم اعتقاد نداريدومنظور شما از اين همه رديف نمودن مقاله ها اشتهار شخص جناب عالى است!!!
    ورنه بفرمايىد ياد ما دهيد كه دراين همه سألهاى راحت لميدن درغرب كار ملموس وعملى شما براى مردم تان كدام است؟

  • در افغانستان هیچ حزب و هیچ شخص بدون قوم گرایی نیست. حالا خلیل زاد و اشرف غنی اخمد زی و چند کوس ما.. دیگر پشتونها به نام طالب و کوچی و دموکرات و غیره فقط و فقط منافع پشتونها را در نظر میگیرند و قوم گرا هستند.

  • آيا زلمی خلیل زاد پشتو گپ زده مى تواند? ويا اينکه پشتو وى آن گونه شايسته است که قابليت وتوانايى آنرا داشته باشدتا در انتخابات ریاست‌جمهوری پيشرو نامزد شود?

    گمان‌ آن مى رود که وى در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ افغانستان نامزد شود, گرچه که خود اش تا اين هنگام نه این شایعات را رد و نه تأیید کرده است.

    حاکمان پشتون = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • ارمان جان ای آرمانه د گور کت ننه ات ببر که نام افغانستان عوض شود. مگر تو افغان نیستی؟ ننه ات را خارجی کده؟

  • سايه
    که وکى ترا کرد افغان?

    نى نى من شکر اوغان ويا افغان نيستم ولى به پشتونهاى عزيز بسيار احترام و زبان پشتو را دوستدارم مانند همه زبانهاى گيتى.

    افغان صفت پشتون و پتان است. واين نام نتوانست وحدت را در کشور نامنهاد افغانستان نهادينه کند که نام اش را انگليس گذاشت انگليس شما را کرد: افغان+ لند >>> و ستان را از فارسى وام گرفت. دولت از ملت قوم و قبيله رامى شناسد. حاکمان بى نام ونشان چشم ملى شان کور و گوش ملى شان کر و زبان ملى شان گنگ و پاى ملى شان لنگ است.

    نام افغان نمى تواند هويت ملى را باز تاب کند. اين نام به خود حيثيت ملى نگرفت ونه مىگيرد و نخواهد گرفت. اين نام حتى به خود پشتونها زيبنده وشايسته نيست.
    واژه افغان از کدام لغت برآمده است?

    بخاطر روشن سازى اين کلمه منحوس از کتاب الافغانى نقل قول مى کنم.

    سید جمال الدین اسد آبادى مشهور به افغانى ریشه و معنی کلمه "افغان" را در فصل اول کتاب خود زير عنوان "تتمة البيان في تاريخ الأفغان " (بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان")روشن نمود : فارسى زبانان و يا فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان "پتان" مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان"، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان".
    واما راستى که آگاهى اش پيرامون واژه افغان واقوام افغانى ( يعنى پشتون و پختون و پختانه .....) سندى است که يک افغانى يعنى پشتون کتمان و پنهان کرده نمى تواند بويژه که همين کتاب اش با سفارش ويا فرمايش عبدالرحمان خان به عربى درمصر چاپ شد اين کتاب را بخوانيد به زبان تازى نوشته شده است.
    اين آشکاراست که در خارج از کشور فغان و ناله افغان و افغانى سياه به چرس افغان سرخ به قالين افغان کوتاه واژه تازى و در سالهاى اخير افغان به بادهاى سه ماهه (120 روز) هم گفته شده است
    در فصل اول در برگ 13 کتاب خود زير عنوان تتمة البيان في تاريخ الأفغان ( بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان) سید جمال الدین اسد آبادى و يا افغانى ریشه و معنی کلمه افغان را روشن ساخت. بقول اين تاريخ نگار گذشته ايران و اقوام افغان (اقوام پشتون) افغان و فغان فریاد و ناله , زارى , شیون و واویلا و شکايت , داد و نالشت معنى مى دهد .
    کتاب سید جمال الدین افغانى پس از مرگ اش در زمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط فرهنگستان پشتودر کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد .
    ترجمه فارسى اين کتاب ناپديد است و کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت يعنى در تارنماى شبکه جهانى قابل دريافت است.

    کلمه "افغان" از ديدگاه واژه و ريشه شناسى فریاد و ناله , زارى شیون و واویلا و شکايت داد و نالشت معنى مى دهد
    فرهنگهاى گوناگون زبان فارسى را که همانا فرهنگ واژه هاى بزرگان مانند رودکى و ناصرخسرو بلخى و نظامى و مولانا جلاالدين بلخى و سعدى وحافظ و جامى وصدها شاعران ديگر که امروز در خاک باستانى مشترک سه کشور فارسى زبان يا زادگاه يا زيارتگاه ويا کارگاه و دانشگاه شان قراردارند.

    ناصرخسرو بلخى:
    بانگ بردارند و بخروشند بر امید خورد
    چون حدیث جو کنی بیشک خران افغان کنند
    مطرب همی افغان کند که می خور
    ای شاه که این جشن خسروان است .
    گر عیب من ز خویشتن آمد همه
    از خویشتن به پیش که افغان کنم .

    نظامی :
    میترسم از این کبود زنجیر
    کافغان کنم آن شود گلوگیر.

    مولوی بلخى
    در نهان جان از تو افغان می کند
    گرچه هرچه گوئیش آن میکند
    بهر سو بلبل عاشق در افغان
    تنعم از میان باد صبا کرد
    من هم از باد سربدرد سرم
    ابرم از باد باشد افغانم .
    خاقانی .

    ز بس کاورد درد چشمش بافغان
    گلوی خراشیده ز افغان نماید.
    خاقانی .

    در طواف کعبه ٔ جان ساکنان عرش را
    چون حلی دلبران در رقص و افغان دیده اند.
    خاقانی .

    گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
    در همه عالم منم موی شکاف از زبان .
    خاقانی .

    خاقانیا دلت را ز افغان چه حاصل آید
    چون دل نیافت داور ز افغان چه خواست گویی .
    خاقانی .

    هزارت مشرف بی جامگی هست
    بصد افغان کشیده سوی تو دست .
    نظامی .

    ز بس خنده که شهدش بر شکر زد
    بخوزستان شد افغان طبرزد.
    نظامی .

    کزان پیش کافغان برآرد خروس
    برآیدز لشکرگه آواز کوس .
    نظامی .

    نماند جانوراز وحش و طیر و ماهی و مور
    که بر فلک نشد از بیمرادی افغانش .

    (گلستان ).
    افغان ز تو شوخ نامسلمان افغان
    افغان ز تو آفت دل و جان افغان

    فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب
    چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
    «حافظ»
    یک لحظه آرمیده جهان از فغان من
    حالم مپرس باز مرا بر فغان مدار
    «محتشم کاشانی»

    گه گهی در کوی حیرت بی فضولی گوش و لب
    از دل سنگین جلاجل وز لب افغان داشتن
    «سنایی »

    بانگ بردارند و بخروشند بر امید خورد
    چون حدیث جو کنی بی شک خران افغان کنند
    « ناصر خسرو»

    چنان از شوق او افغان برآرم
    که دود از گنبد گردان برآرم
    گهی از سوز جان افغان برآرم
    نفیر از درد بیدرمان بر آرم
    «عبید زاکانی»

    افغان خروس صبحگاه از غم تو
    آه از غم تو، هزار آه از غم تو
    «رودکی»

    به صد افغان و درد آن روز تا شب
    درونی غنچه وار، از خون لبالب
    «جامی»

    چو یوسف را از آن بو جان برآمد
    زجان حاظران افغان برآمد
    « جامی »

    گر از زلف پریشانت صبا برهم زند مویی
    برآید زان پریشانی هزار افغان هر سویی
    « فخردین عراقی »

    بیداد بتان خون مرا ریخت فروغی
    افغان که شدم کشته ی بیدادگری چند
    « فروخی بسطامی »

    فریاد من از فراق یارست
    وافغان من از غم نگارست
    « سعدی »

    خدا را داد من بستان از خطش
    که دل از جورش افغان می برآورد
    « عطار »

    افغان بچه ای در دل تو رحمی نیست
    از دست فغانی بچه افغان افغان
    «عنصری»

    پس نام "افغان" شايسته نه براى ملت پشتون و يا ملتهاى غيرپشتون است كلمهِ “افغان“ حيثيت ملي بخود نگرفت نمى گيرد و نه خواهد گرفت .

    زيرا نام مناسب نيست. به هيچ يک مردم روا نيست بهتراست براى کشور افغانستان يک نام نو جستجو کرد.
    با "پشتونتون" موافقم با "نورستان" موافقم با "آزادستان" "خراسان" و "خورزمين" وغيره وغيره
    ولى نه به افغان

    من پشتون هستم هزاره هستم يماق هستم بلوچ هستم همه مردم دراين سرزمين هستم ولى بانگ ونمى زنم فریاد و ناله , زارى شیون و واویلا و نالشت نمى کنم
    يعنى فغان و افغان نيستم.
    ".
    ترجمه فارسى اين کتاب ناپديد است و کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت يعنى در تارنماى شبکه جهانى قابل دريافت است.

    من “افغان” نیستم؛ ولى امروز مرا غيرت نيست مرا انگليس کرد افغان, شوروى کرد افغان و٥٠ کشور که اکنون بالاى سرما اند, کردند متواتر سايه هاى در تاريکى نشسته را افغان
    به آرزو تغير اين نام منحوس!

    سايه بيرون شو در روشنى که فردا نيايد صد کشور ديگر تا تو را کند باز فغان!!!

    حاکمان پشتون = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • من آنقدر بى تميز نيستم که به پيکر و عزت تو و مادرات توهين و يا حمله کنم . به ويژه به جسم و زير ناف تو. مادر بى چاره تو چقدر آدم پاک وبا ادب باشد. بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم
    سجده پس از خدا برم بر کف پای مادرم

    ولى همين نظريه من است. اسناد تاريخى دارم.

    افغان یعنی پشتون و پشتون یعنی افغان
    سايه نگاه کن وکيف کن.

    youtube.com/watch?v=izyFbfC8fP4

  • رفيق نبي زاده همه سخنان تان درستو بجا ولي در شرايط كنوني بهترين ادم همين خيليل زاد جاسوسس تبعه امريكاست،از اين دزد و ادمكش جهادي نظار،طالب،حمعيت،اسلامي،سيافي،وحدتي جنبشي و گروه اوغانملت كرزي ............هزار بار بهترست،اگر دزدان عبدالله عبدالله يا سياف يا اوغانملتي بر اريكه قدرت قرار گرفتند همه چيز بر باد خواهد شد همان اش و همان كاسه...

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس