استبداد در فضای دانش!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
گزینه استبداد، گزینه ما سوای عقلانیت آدمی است!
گزینه استبداد، این همان گونه های از خصلت خشن و نا معقول، سرشت و اندیشه، نهفته در " نهاد » انسان نامعقول و تهی از شرافت آدمی میباشد! شرافت این اصولی ترین گزینه ماهیت آدمی است! شرافت و اصول های مبتنی بر ان، کنش های معقولانه و نیک بودن را در نهاد فردی و جمع بر میتابد... و استبداد ماسوای چنین پدیده، یعنی ما سوای عقلانیت و شرف آدمی عمل نموده و عامل بودن تولید " شر و رنج آدمی " را پیشه خویش مینماید. این یعنی: استبداد فرو کاستن آمال و شخصیت فردی و جمع را در تبانی با اعمال خشونت و جبر، به تحمیل بر می تابد...
استبداد و شر، گزینه های مترادف و تکمیلی هم اند. استبداد این در حقیقت بن مایه های شر میباشد. و شر؛ این در حقیقت همان پدیده رنج آدمی، در گستره تاریخ بشریت را به باز گویی بر میگیرد.
پدیده های جنگ ی میان " شر " و شرف " این همان جنگ اساطیری انسان با دیو؛ فرشته با ابلیس؛ و انسان آزاده و شریف با استبداد و شر میباشد...
پدیده استبداد؛ مجموعه رنج های تاریخی انسان های درد مند سرزمین استبداد زده افغانستان میباشد. لذا؛ شریف ترین اندیشه های بالغ، معقول، و خیر اندیش عصر حاضر در این سرزمین، در محور مبارزه در راستای زدودن رنج « استبداد» از سیمای انسان و جامعه این سرزمین توان و همت خویش را مبذول داشته اند.
خصلت ها و ماهیت های انسانی، در راستای زدودن غبار رنج از سیما و چهره انسان این سرزمین تلاش و جهد میدارند. اما؛ این خصلت های ابلیس گونه و شیطانی است که در راستای ابقا و تداوم رنج؛- در قالب استبداد قبیله و تبار، هوش و توان خویش را به فعلیت مبدل نموده اند!
استبداد همچون گزینه رنج، ماهیت جامعه و خلق مریض را در قفا خویش داشته است. لذا در پیامد چنین ماهیت؛ گزینه های " ترور، تریاک و تنش " از گریبان جامعه استبداد زده « افغانی » سر به بیرون بر کشیده است! و درست از همین پس منظر محیط دانشگاه سرزمین استبداد، بیش از هر محیط دیگری، مزرعه و جایگاه رشد و توالی استبداد تاریخی در سرزمین استبدادی افغان ها بوده است..! محیط و ماحول دانشگاهای افغانستان از گذشته های دور نماد خشن و عریان از تبعیض و استبداد تاریخی در پیکره سرزمین به اشغال رفته مان بوده است! خط / قرمز/ برا ی ملیت های ستم در محیط و محدوده دانشکده های مشخص از گذشته های دور وجود داشته است! بر همین اصل و مبنا است که، امروز در محیط و ماحول از جهان دموکراسی، طالب و فرزندان اتو کرده آنان گزینه کسب دانش و معرفت را در افغانستان به جیره بندی وا میگذارند؟؟!
کسب علم و دانش، گزینه استعداد ها، خلاقیت ها، توانمندی ها، آمال و آرزو ها میباشد! کسب علم و دانش گزینه شوق مند ی و عشق به دانستن و شدن به توسط شخصیت و استعداد های مستعد در نهاد وی میباشد! چگونه کوچک اندیشان زبون، این آمال و امیال طبیعی و خدا دادی جامعه و مردم ما را به چیره بندی وا میگذارند. کسب علم و دانش در یک رقابت سالم و آزاد، برای تمامین فرزندان این سرزمین یک " حق " و امر طبیعی آنان میباشند!! در کجای دنیا دیده شده است که پروسه کسب دانش، همچون جیره برای انسان های دربند، برای دانش آموزان جامعه ان به قسمت گرفته شود...؟!
علم و دانش پدیده های ماهیتی نور اند، و استبداد و شر، پدیدهای از جنس ظلمت و تاریکی ها! لذا، استبداد بر ساس اصل و ماهیت خویش، زوال و نابودی خود را در ظهور و درخشش " نور " درک و احساس مینماید. درست بر همین مبنا، گزینه فرهنگ ستیزی استبداد افغانی در محیط و ماحول دانشگاه های کشور از دیر باز زمان اعمال گردیده است. لذا میبینیم که، بانیان استبداد قبیله در وزارت تحصیلات عالی کشور، بدور از هر گونه شرم و حیا تاریخی پا بر گلو دانش و دانشجوی ما سوای قبیله استبداد میفشارد...!
کتله یی از انسان های درد مند و شریف این دیار، در پی اندوختن علم و دانش و شدن انسانی خویش، تلاش و تکاپو شوق مندانه انسانی خویش را معطوف نموده اند. و کتله یی دیگر گاه اسید بر صورت دانش آموزان میپاشند و گاه مدرسه و مکتب میسوزانند و گاه هم دانشگاه ها را بر روی فرزندان تشنه به علم و دانش این دیار مسدود مینمایند و.. دوستان! در این خراب آباد " استبدادکده " من گزینه بهتر و عالی تر از تجزیه ان را نه میبینم....به امید ان روز!!!