" راوا " چه نظر دارد ؟
گروه انقلابی با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در یک قطعنامه راوا به مناسبت روز جهانی حقوق بشر که به تاریخ دهم دسامبر 2004 نشر شده بود و اکنون هم در وبسایت راوا موجود است میخوانیم که " تبانی با بنیادگرایان و مزدبگیران شان خیانت به حقوق بشر و دموکراسی است ! "
گپ نهایت عالی و به جاست . اما یک سوال از راوا داریم که آیا این حکم انقلابی شامل حال همه گروه ها می شود و چند سال پیش را هم در بر میگیرد یا نه ؟ اگر جواب مثبت باشد ، چند سوال دیگر را هم حضور سرکرده های راوا طرح می نماییم .
در زمان حکومت جنایتکار حفیظ الله امین گروهی که رهبر فقید شما مینا و شوهرش رفیق داکتر فیض احمد در رهبری آن قرار داشتند یعنی گروه انقلابی ، با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد و یک تنظیم مشترک به نام " جبهه مبارزین مجاهد " را ساختند و حادثه ء بالاحصار را با آنها مشترکا براه انداختند و بعدش نوشتند که در قیام بالاحصار خون مبارزین مارکسیست و خون مسلمانان مجاهدین در یک جویبار جاری شد . آیا آن سازش و تبانی گروه انقلابی با بنیاد گرایان و مزدبگیران شان در آن زمان را خیانت می دانید ؟ یا اینکه این شعار تان یک شعار جدید می باشد و به شرایط خاص امروز مربوط می شود ؟
امیدواریم که راوا و شخص رفیق میوند بنابر شرایط خاص امروز حاکم در کشور و لرزان بودن حکومت کرزی در مرکز توجه چند سازمان استخباراتی قرار نگرفته باشند و با مولوی حقانی و مولوی حکمتیار جبهه مبارزین مجاهد جدید نسازند و خون شان با خون آنها در یک جویبار جاری نشود.
ما بازهم می نویسیم ، از سرکرده های راوا سوال می کنیم و منتظر می مانیم تا ببینیم که نظر راوا در موارد طرح شده چه می باشد.
سرکرده های راوا نباید از جواب دادن بازهم طفره بروند . به رخ کشیدن خون مینا و خون داکتر فیض احمد و خون بادیگارد های شان نمی تواند جوابگوی سوالات ما باشد . اگر به رخ کشیدن خون کشته شده ها سوالات را جوابگوی باشد جانیان بنیاد گرا و پرچمی و خلقی هم می توانند کشته شدن رهبر های خود را به حیث وثیقه ء بی گناهی و درست بودن راه خود به رخ مردم بکشند و هیچ سوالی را جواب ندهند . ما از راوا جواب های منطقی میخواهیم نه گله گزاری .
شرمک "راوا" از شعله ای بودن!
سوال از سرکرده های راوا این است که چرا خودشان از شعله ای بودن خود می شرمند ؟
چهار شنبه 23 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
"راوا" رو در روی امریکا!
گزافه گویی محمود گودرزی در باره ء راوا
دو شنبه 21 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
راوا هم کشمش بی چوبک نیست!
سرکرده های راوا هیچ وقت نگفته اند نظر شان در مورد ترور خوب ترین کادرهای انقلابی سازمان رهایی از طرف جناح داکتر فیض و کشور کمال و امین میوند چیست؟
جمعه 18 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین
پيامها
25 آپریل 2008, 06:12
درارتباط ائتلاف ویا همدستی سازمان راوا با حزب حرکت مولوی نبی محمدی باید اینرا اذعان کرد که درتنطیم آقای مولوی نبی محمدی راوائیهای زیادی جمع شده بودند.
اینها بااستفاده از نرمش تنظیم حرکت که در آنوقتها بنام تنظیمهای میانه رو مشهوربودند برضد اخوانیها که همانا گلبدین وربانی بود دست به چنین عمل زدند.
بیانات شدید گلبدین در آن وقتها در میتنگ های حزبی اش که اکنون دربعضی ازکستها ثبت است خود بیانگر این است که راوا آنوقت ها زیر ریش مولوی صاحب داخل شده بود.
البته حکمتیار در آن وقتها همیشه چنین میگفت که :
زیر ریش مولوی صاحب مائوویست ها جای گرفته اند که خودشان خبرندارد وهر روز نغاره عودت شاه را میکوبد.
درنشرات آنوقت راوا تمام مخالفت متوجه حکمتیار بود نه کسی دیگر حتی دشنام زدن علیه احمدشاه مسعود هم بعداز جنگهای تنظیمی کابل شروع شد نه قبل ازآن
25 آپریل 2008, 09:10, توسط عبدالله
اگر از واقعیت چشم پوشی نکنیم، خودی باند کثیف جنایت کار شورای نظار به وسیله سازمان رهایی و ساما به راهنمایی داکتر فیض، داکترعبد الرحمن، عبدالله عبدالله، يونس قانوني، تورن اسماعیلخان
داکتر سپنتا، ارین پور، سیما سمر(مرزیه)...
بنیاد گذاشته شده
25 آپریل 2008, 11:38, توسط شاهد
چونکه سواد جنابعالی (عبدالله جان) نم کشیده (مرضیه را مرزیه نوشتن کار یک فرد با سواد و آگاه بوده نمیتواند...)، پس نمیتوان ادعای تانرا قبول کرد. از طرف دیگر همه میدانند که داکتر سیما (و یا همان مرضیه) در تشکیل شورای نظار هیچگونه دخالتی نداشته است.
به امید با سواد شدن تان
25 آپریل 2008, 13:26, توسط شتاب
بدآیین صاحب، مثلی که کمی از عقل و اندازه و قامتت کرده حرف های کلانتر زدهای و تصور نکنم که راوایی ها به حدی احمق باشند که وقت طلایی شانرا برای پاسخ دادن به فردی برباد کنند که هنوز تفاوت میانه روان و بنیادگرایان را نمیداند و به جای اینکه به سازمانهای مارکسیستی آفرین بگوید که در درون کمپ دشمن رسوخ کرده از آنان برای اهداف شان استفاده کنند، اینچنن کودکانه و نابخردانه چند جمله را سردسر کرده فیلسوف نمایی میکند.
25 آپریل 2008, 13:34, توسط عبدالله
پروفیسر شاهد خان!
آفتاب با دو انگوشت پنهان نمی شود.
به امید بیدار شدن وجدانتان.
25 آپریل 2008, 14:12, توسط بی شتاب
آقای شتاب
بسیار درد تان کرده که بالای پنهان کاری های راوا نظری انداخته می شود. چطور است که راوا بنیادگرایی را به میانه رو و غیر آن تقسیم کند، ولی اگر دیگران این کار را کنند، خاین و سازش کار هستند؟ پس هرکس با کرزی کار کرد همانند شمامی گوید که می خواهد در صف دشمن رسوخ کند. در آن صورت شما و راوای عزیز تان آن را تحمل خواهید کرد؟ سازمان های افراطی عقاید و روش خود را مقدس می شمارند و دیگران را لجن.
25 آپریل 2008, 15:06, توسط مبین
من برایت جواب میدهم:
خودت یک مقایسه بسیار نابجا کردی. مقایسه کرزی با حزب محمدی متفاوت است. گروه انقلابی با حزب محمد (حزب محمدی 30 سال قبل نه حزب محمدی امروزی) وحدت کرد برای یک هدف بسیار والا و ارجمند و قیامی را علیه نوکران روس راه انداخت که ریشه رژیم را متزلزل ساخت و قیام بالاحصار هم در تاریخ وطن ما به حروف طلایی جایش را باز کرد. گروه نه بخاطر دریافت پول و امکانات و کروزین و بلند منزل اینکار را کرد و برعکس چندین تن از رهبرانش را از دست داد.
اما امروز کسانی مثل اتمر، اسپنتا، براهوی و ... هم با کرزی وحدت کرده اند اما همه میدانیم که این وحدت شان چقدر شیطانی، خاینانه و کثیف است و جز پر کردن جیب شان، مقام و نشان هیچ چیزی بخاطر مردم خود در کله ندارند.
محمدی یک بیچاره و فرد بی آزاری بود در آنوقت هیچ گونه اتهام خیانت و جنایت هم بالایش نبود و بخاطر یک هدف نیک ضربه زدن به نوکران روس حاضر بود با شعلهایها یکجا شود. اما کرزی شاه شجاع ثالث است که وطن را به امریکا فروخته و یک فردک پوشالی و جاسوس سی آی ای است.
هرچند ظاهرا از موضع چپ این انتقاد را میکنی اما نمیدانم که به کدام جناح یا ایدئولوژی و خط فکری هم وابسته هستی که از همان جریان برایت فراوان مثالها بیاوریم که چطور در مواقع معین وحدت با دشمنان درجه دوم برای زدن دشمن درجه اول را به مثابه تاکتیکی بکار گرفته اند.
این تاکتیک ها فقط برای چند روشنفکر کتابی و غرب نشین شاید قابل درک نباشد.
26 آپریل 2008, 08:40
آقای مبین
من طرفدار آن چپی هستم که وقتی خود با بنیادگرایان ایتلاف کردم مانند راوا به دیگران نمی گویم که سکولار چپ آشتی ناپذیر با جریان های جهادی هستم. راوا بار ها می گوید که تمام احزاب جهادی ساخته دست پاکستان و امریکا است و بعد برای تکتیک های سیاسی از آنها استفاده می کند. از بس راوا خود را مقدس، آشتی ناپذیر و دشمن بنیادگرایی معرفی می کند، ایتلاف با بنیادگرایان دور از ذهن می رسد. به لحاظ ایدیولوژیک تمام جریان های بنیادگرا ضد زن، ضد مدرنیته و ضد سکولاریسم هستند. اتحاد با آنها برای رسیدن به اهداف والا عیبی ندارد، بشرط این که بتوانید بنیادگرایان را از یک دیگر جدا بسازید. مثلا روزی نشود که همان بنیادگرای میانه رو در مقابل شما بیستد و از جریان های افراطی حمایت کند. تعیین افراد به مهره های دست یک و دست دو یک تیوری مزخرف راوایی هست. از نظر آنها تکنوکرات های پشتون افغان ملت مهره های دست دو هستند. این دسته بندی ها به بچه بازی دادن شباهت دارد. آنها کسانی مانند آقای احدی را که مقاله ی مفصل در حمایت از فاشیسم قومی و بصورت غیر مستقیم و در مصاحبه ها بصورت مستقیم از طالبان حمایت کرده است، نوشته است، به مهره های دست دو تقسیم می کنند. چطور این تیوریسن ها به خود جرات می دهند که افراد را به دسته های دلخواه تقسیم کنند؟ و بعد بیایند برای دیگران تعیین خط و مش کنند.
29 آپریل 2008, 02:15, توسط وارطان
عبدالله خان باز بيسري کردي. به نظر من خوب است که در کدام کورس سوادآموزي شامل شوي و يا بهتر است مقالات را بخواني و چيزي ننويسي چرا که انگشت را «انگوشت» نوشتهاي.
25 آپریل 2008, 14:47, توسط شریف اله
والا این محمدی صاحب هزار بار شرف داشت که همرایش وحدت صورت میگرفت. اگر وی پذیرفته که افراد یک سازمان شعلهای در حزبش جا داشته باشند و به آنان اعتماد کرده باید برایش آفرین گفت و هم برای شعلهایها و مائوئیست ها باید آفرین گفت که در درون این حزب نقب زده و از امکاناتش استفاده میکردند.
تو آقا شاید آنوقت شیرچوشک به دهن داشتی و نمیدانستی که اولا بین میانه رو و بنیادگرایان تفاوت وجود داشت، و ثانیا تمامی امکانات و اسلحه از طریق همین هفت تنظیم به مقاومت ضد روسی داده میشد که هر فرد و سازمانی اگر میخواست درین جنگ مقاومت ضد روسی و دولت پوشالی نقشی ادا کند باید از همین هفت تنظیم اسلحه و امکانات میکند و به سود خود به کار میگرفت.
و احتمالا از همانهایی هستی که مثل بچه های ننه از ترس جنگ ضد روسی همان وقت فرار کرده در کعبه ات در آلمان جا خوش کردی و حال از آنجا شعار مرگ به راوا میدهی!!
26 آپریل 2008, 08:47
حضرت شریف الله
از زبان ادیبانه و از کلمات مودبانه ی شما تشکر. اخلاق شما به عنوان یک نویسنده و خواننده ی مدنی بسیار قابل قدر است. براستی این کلمات زیبا شایسته ی شأن و بزرگواری شما هست.
خدمت شما عرض شود که بنیادگرا همیشه ضد مدرنیسم و دنیای جدید هستند. سکولاریسم را قبول ندارد، تحمل فرهنگی و اعتقادی اش در سطح پایین قرار دارد. یک سازمان انقلابی کارش مبارزه با بنیادگرایی از راه های غیر خشونت آمیز است. البته آن بنیادگرایی که تفنگ به دست نمی گیرد و دیگران را نمی کشد. در ضمن من در تمام سال های جنگ روسی، مجاهدی و طالبی در افغانستان بوده ام. می خواهید خاطرات دست اول از آن روز ها برای شما بگویم. من حتا به ایران و پاکستان مهاجر نشده ام. آلمان را در زمان کرزی برای یک سفر کاری از طرف موسسه ی غیر دولتی دیده ام.
26 آپریل 2008, 08:38, توسط لیمه از آلمان
سلام :
این آقا که بنام مهدی نیک ایین در روز هاییکه مردم ما سیه روز های 7 و 8 ثور را به ماتم نشسته اند، سریال ضد راوایی خودرا به دستور 7و 8 ثوری های به راه انداخته وشماری از هم وطنان مارا مصروف نگه داشته است.من بعد از اولین نوشته اش وقتی دریافتم که نیک! آیین خان به هیج یکی از طرح ها و پرسش های هم وطنان ما نپرداخت،پی بردم که مردک می خواهد افکار مردم را از سیه روز های ثور و جنایات شان به سوی دگر سوق دهد.
و از جانب دیگر این آقا کدام آدم مطرح در سیاست و فرهنگ کشور نیست که این قدر هموطانان مارا مصروف نگه دارد و من یقین دارم که این همه نوشته هایش ارزش نجاست مگس را هم نزد راوا نه خواهد داشت ونباید هم داشته باشد.
بگذار هزاران نوشته ای دیگر را هم برون بدهد. و 7 و 8 ثور راحتی ازیاد اقای میر هزار هم ببرد. ولی از یاد مردم ما برده نمیتواند
26 آپریل 2008, 16:57
فکر کنم که راوائیهای محترم ومحترمه ایام خاص به خاطر نوشتن درباره خیانتهای راوا دارد که امیدوارم توضیح بفرمایند که مراسم ماتم گیری چقدر دوام میکند که متصل آن به افشاکاری بپردازیم