صلح با طالبان!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
مقاله ای در عنوان "نقشه راهِ افغانستان بسوی گذشته"نوشته ی خانم چایز در دیسامبر سال پار نقدی بر سندِ فاش شده ای زیر عنوان نقشه راهِ روندِ صلح بسوی ٢٠١٥ نگاشته شده بود. وی در نوشته اش از نقش بیش از حد پاکستان در روند صلح در افغانستان خیلی بد بین بود . خانم چایز که ساختار این سند را محصولِ دوکشور نمیداند، ساختار نوشتار در آن سند انگلیسی بریتانوی است (که نشاندهنده ی دخالت بریتانیا در گفتگوها است). در مذاکرات این توافقنامه بین افغانستان و پاکستان که در نوامبر سال ٢٠١٢ صورت گرفته بود از افغانستان رئیس جمهور کرزی و از طرف پاکستان فرمانده ارتش آن اشفق پرویز کیانی حضور داشت.
گفتگو های تازه بین دو کشور پاکستان و افغانستان در لندن با میزبانی دیوید کمرون چیزی بیش از دو ماه پس از آن توافقنامه (سند فاش شده) صورت گرفت. درین دیدارِ سه جانبه برعلاوه رئیس جمهور پاکستان، رئیس آی اِس آی و فرمانده ارتش پاکستان هم حضور داشت. به نظر میرسد که این دیدار، پیگیری آن توافقنامه دوماه قبل باشد که حضور آقای کیانی درین دیدار احتمال دخالت انگلیس را در طرح آن سند بیشتر مسیازد. ولی درینجا چون گفتگوهای صلح محور اصلی بحث است پرسشهای را درین مورد بمیان می آورد.
وقتی به دخالت نظامی امریکا و هم پیمانانش در افغانستان نگاه کنیم، علت و هدف آنرا در جهت نابودی گروه القاعده و سقوط رژیم طالبان در افغانستان می یابیم. امریکا تا حدی درین هدف خود موفق شد و بعداً با افزایش نیروهای بیشتر و حضور نیروهای ناتو به جنگ علیه طالبان در جهت تأمین صلح و ثبات ادامه داد. ولی حالا شاهد تناقضاتی در سیاست های امریکا هستیم. امریکا با جامعه بین المللی حالا سخن از مذاکرات با همان طالبانی میزنند که در قدم اول بخاطر نابودیشان داخل خاک افغانستان گردیده بودند. البته امریکا، بریتانیا و هم پیمانانشان با خروج همزمان نیروهای خود به جهان نشان میدهند که در افغانستان دست آوردهایی داشته اند. بذر دموکراسی را با وجود کاستی هایش کاشتند، در بهبوداوضاع مختلف اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کمک نمودند... و بالآخره صلح را هم با آغاز مذاکرات با مخالفان دولت (طالبان) که کوشش میشود تا پیش از خروج نیروهای خارجی نتایجی را در برداشته باشد، تأمین کردند.
درین نشست بین سه کشور خبر از موافقت در مورد گفتگو با طالبان در شش ماه آینده میرود . ولی مذاکراتِ حکومت افغانستان در مورد چنین صلح باطرف مقابل پرسش برانگیز است. نخست اینکه رئیس جمهورافغانستان سخن از صلح با کسانی میزند که به گفتگوی دوجانبه هیچ علاقه ی جدی نشان نمیدهند. از یک طرف سخن از صلح میزنند و از طرف دیگر دست به سمت مخالف آن، با کشتار دولتمردان و شهروندان افغانستان در حرکت اند. درین چند ماهِ اخیر سخن از جدی بودنِ مذاکرات با طالبان با پشتیبانی پاکستان میرود. سفر پنج روزه ی وزیر دفاع کشور بسم الله محمدی که به دنبال سفر صلاح الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح بود اقدامیست در بهبود روابط بین دو کشور . ولی آیا صلح با طالبان امکان پذیر خواهد بود؟ وقتی به دست آورد های دولت افغانستان بعد از دخالت جامعه ی بین الملل نگاه کنیم با همه کاستی هایش پیشرفت های در سطوح مختلف در کشور صورت گرفته است. آزادی گسترده ی نسبی رسانه ها، تأسیس موسسات تعلیمی (مدارس، دانشگاه ها و دیگر تسهیلات تحصیلی)، امکان رفتن زنان (اکثراً در شهرها) به موسسات تعلیمی (که در جریان حکومت طالبان حتی بیرون شدن زنان از خانه هایشان بدون مرد ناممکن بود، در واقع زنان در یک چاردیواریی زندانی بودند).
با اینحال وقتی به این همه دست آوردِ حکومت نگاه شود، طالبان مخالف ساختار یک چنین حکومتی اند. وقتی سخن از گفتگوها در مورد صلح با طالبان میرود طبعاً طالبان هم خواستهایی در ساختار حکومت میداشته باشند. وقتی طالبان مخالف یک حکومتی اند که درآن رسانه ها آزاد اند، زن ها میتوانند به مدرسه بروند و بحیث افراد جامعه مانند مردان فعالانه کار کنند، چگونه چنین افراد در مورد صلح و آینده ی کشور با دولت به صحبت می پردازند ؟ طالبان که یک امارت کاملاً اسلامی "طالبی" میخواهند آیا با دولت فعلی کنار خواهند آمد؟ آیا دولتمردان افغانستان و شهروندانِ آن تن به چنین صلحی با طالبان خواهند داد؟
یاد داشتها و منابع
1: نقشه راهِ افغانستان بسوی گذشته
2: کرزی و زرداری: تا شش ماه آینده باید در افغانستان توافق صلح به دست آید
3: سفر وزیر دفاع افغانستان به اسلام آباد دو همسایه به دنبال چه هستند
پيامها
25 فبروری 2013, 15:05, توسط fetrat
اخیرا وقتی به امریکا رفت برایش گفته شد که برو گم شود دیگر ریس جمهور اباما نمی خواهد با تو ببیند.
وقتی ریس جمهور به مذاکرات لندن رفت فهمید که برنامه قبلا تدوین شده از جانب انگلیس ها برای افغانستان اجرا خواهد زیرا دیگر توانایی امریکایی ها برای ادامه نبرد در افغانستان مثل زمان روس ها باقی نمانده است. بنا از جانب کرزی صاحب حرف از بهار دیگر برای مردم افغانستان به میان امد.
اخیرا به شکل ظاهری طوری وانمود گردید که کرزی صاحب میخواهد دیگر حملات هوایی متوقف شود که به نظر باز همان ناتوانی امریکایی ها برای ادامه جنگ در کشور میباشد. و حالا باز به دستور همان امریکایی ها حکم ترک جبهات میدان وردک مطرح میشود و ان چوکره احمق عظیمی چنان بیان میدارد که گویا همه مردم افغانستان دست نشانده بودن این رژیم را نمی فهمند.
دیگر برای همه مردم افغانستان هویدا شده که این خارجی ها اند که دیگر توان ادامه جنگ را ندارند و از دست نشانده خود میخواهند چنین بگوید و چنان. به زودی شاهد گفتار های دیگر ریس جمهور در مورد تخلیه مناطق جنگی و واگذاری انها به نیرو های افغان غرض تطبیق برنامه انگلیس ها در افغانستان خواهیم بود. زیرا دیگر امریکایی ها از وحشی گری مانده اند.حامد کرزی بزودی حکومت را فهمیده به طالب ها تسلیم خواهد داد.
پس تا دیر نشده باید در این مملکت یک کودتا صورت گیرد.