خدا آن ملتی را سروری داد/ که تقدیرش بدست خویش بنوشت

این اعتصاب وتحصن که چهار شبانه روز در سرمای زیر صفر زمستان کویته ادامه پیدا نمود، همراهی، همکاری وهم نوائی سایر شعیان واحزاب وگروه ها در دیگر نقاط پاکستان، دولت مرکزی را مجبور کرد که برای تحقق خواست های مردم مظلوم هزاره ای کویته هیئتی را به سر پرستی " راجا پرویز اشرف " صدر اعظم، به کویته بفرستد تا ازنزدیک با تحصن کنند گان مذاکره نموده به توافق برسند، سر انجام بعد ازگفتگوهای فشرده ومتوالی روز 14.1.2013 دولت اعلان کرد که خواست های بزرگان هزاره را که در اعتصاب غذا به سر می برند می پذیرد، وآنها نیز موافقت کردند که دربعد از ظهر آن روز جنازه ای شهداء را دفن کرده به اعتصاب شان پایان دهند .
دراینجا نکاتی وجود دارد که پرداختن به آنها برای هر هزاره ای در هر نقطه ای ازعالم که زندگی می کنند واجب ولازم است، زیرا بی توجهی هر ملتی به سرنوشت شان مساوی با مرگ ونیستی آن ملت خواهد بود، این را باید اضافه کنم که ملت هزاره ملت خورد وکوچکی نیست ، اما پراکندگی تحمیلی برآنها این مردم را دچار مصائب وبلایای نموده است که اگر برملتی دیگری، درجهان می رفت بکلی ازهستی ساقط می شدند، اما سخت کوشی، پایمردی ومقاومت، که خصیصه ای ذاتی این مردم می باشد آنها را دربرابر بلایای وارده حفظ کرده وهر روز علی رغم خواست دشمنان شان درحال رشد وشکوفائی قرار دارند،البته از نظر تاریخی برملت های دیگری نیز ستم روا داشته شده است ، ازجمله قوم یهود که بنا بر تصریح خود غربیها، در زمان جنگ جهانی دوم از 1941تا 1945حدود شش میلیون یهودی در اردوگاه های مرگ المان نازی کشته شدند، بطوری که دو سوم جمعیت یهودیان اروپا ازبین رفتند، حالا برفرضی که این سخن راست ودرست هم باشد تفاوت های زیادی میان ستم های که بریهودیان رفته است ومیان ظلم های که بر ملت مظلوم هزاره رواداشته شده است وجود دارد :
الف : ستم های که بریهودیان رفته مقطعی وکوتاه مدت بوده است ، بر عکس مردم هزاره که از سال 1880 میلادی تا امروز که 2013 میلادی می باشد به اشکال کوناگون ظلم وستم به صورت مداوم وپیوسته بالای آنها ادامه دارد ،بنا بر شهادت غیر قابل انکار تاریخ، بیش از 62 % هزاره ها تنها درزمان عبدالرحمان خان جابر وستمگر نابود شدند وازبین رفتند،علاوه برآنچه که زن ومردهزاره را به اسارت گرفتند وبردند وفروختند، تمام مال واموال و دارائی شان را تصاحب کردند ودرمیان قبایل وحشی کوه های سلیمان خیل قسمت نمودند،فقط یک مشت هزاره ای بی خانه وزمین باقی ماندند و از آنروز تاکنون بی مهریهای زیادی درحق این قوم صورت گرفته است .
ب : چند سال بعد از قتل عام یهودیان دراروپا ،تمام دول اروپائی وقدرت های بزرگ جهان درپی جبران خسارات وارده بر یهودیان برآمدند وبرهمین اساز ازایده ای دولت مستقل یهودی در سرزمین فلسطین با تمام نیرو وتوان شان به حمایت برخواستند وتا امروز همچنان این حمایت ها بسیار علنی تر ازگذشته ادامه دارد، اروپائیان علاوه براینکه از ملت یهود در مورد ظلم های که بالای آن ها صورت گرفته ، معذرت خواهی نمودند، خسارات هنگفت مالی نیز برای جبران ستم های وارده برآنها پرداخت نمودند، تا جای پیشرفتند که برای جلوگیری از انکار قتل عام یهودیان " هلوکاست " قانون وضع کردند، یعنی اینکه هیچ کسی حق ندارد آن را انکار کند، وگرنه با مجازات زندان وجریمه ای مالی مواجه خواهد شد،اما دولت های فاشیست واعقاب وابنای جانیان، درحق مردم هزاره نه تنها حاضر نشدند که ازملت هزاره عذر خواهی نمایند، بلکه همان ظلم های تاریخی گذشته را تا توانستند ومی توانند، ادامه می دهند .
ج : فرق دیگری که میان ملت یهود وملت هزاره وجود دارد این است که یهودیان را، درتاریخ به شرارت، استعمار گری ،عدم صداقت، حیله بازی ونیرنگ، لجاجت ویک دندگی متهم کرده اند ومی کنند، اما برعکس ملت هزاره، که درطول تا ریخ به هیچ نوع، ظلم وستم، تعدی وتجاوز، شرارت وفسادپیشگی، وحیله بازی ونیرنگ متهم نگردیده است، بلکه مردم صلح طلب، امانتدارو صادق،پرتلاش وپرکار،قانون پذیر وقانونمدار نام برده اند وهمین گونه هم است ولی درعین حال نا انسانی ترین جفاها درحق همین مردم روا داشته شده است .
یک درسی جالبی را که هزاره ها می توانند، ازیهودیان بگیرند، این است، با توجه به اینکه یهودیان دراقلیتند ولی درعین حال بعداز قتل عامهای گذشته توانستند دوباره با اتحاد وهماهنگی ،وطرح های دقیق ومهندسی شده برای احیای دوباره ای ملت یهود،امروز یکی ازقدرت های بزرگ اقتصادی، ونظامی درتمام منطقه ای خاورمیانه وجهان محسوب می گردند و تمام ملت های عرب منطقه ،بلکه تمام جهان به اصطلاح اسلام را به زانو درآورده اند، هزاره های جهان، مسلما کمتر از یهودیان نیستند، شاید هم بیشتر باشند، اگر اتحاد وهماهنگی داشته باشند ، وآگاهان وروشن فکران جامعه ای هزاره گرد هم بیایند وراهکارهای عملی بیرون رفت از مشکلات را جستجو نمایند واز طرف دیگر ثروتمندان با سرمایه ای خودشان ازاین طرح ها پشت بانی وحمایت کنند، بدون شک می توانند به صورت یک وزنه ای بزرگ در افغانستان وبه تبع آن درمنطقه وجهان درآیند که دیگر هیچ کسی نتوانند آنهارا انکار نمایند ونادیده بگیرند .
در شرایط حاضر که یک شرایط بحرانی وویژه ای برای هزاره های جهان است هیچ کسی نباید دربرابر آن بی تفاوت و بی توجه باقی بماند هرکسی هر توانی که دارد باید بکار اندازد تا بیش ازاین مردم ما زجر نبییند، مخصوصا نویسند گان ،شاعران،هنرمندان، خلاصه جامعه ای فرهنگی هزاره درهر نقطه ای ازعالم که هستند برای دفاع ازکیان وحیثیت ملی وهویتی هزاره که سخت درمعرض خطر وتهدیدقرار گرفته است به پا خیزند،وبا قلم و قدم شان توجه جوامع انسانی را بر ظلمی که درحق انسان هزاره درقرن بیست ویک روا داشته می شود جلب نمایند،وبدین وسیله دولت های مستبد منطقه را که زمینه ساز این تهاجمات وحشیانه ونسل کشی هزاره هستند ازطریق جلب افکار عمومی دنیای معاصر تحت فشارقرار دهند تا جلو عمال جنایت کارشان را بگیرند، وبه همین جهت بنده نکاتی را که از رخداد تلخ ودرد ناک روز دهم اولین ماه سال 2013 میلادی درکویته، که با بضاعت اندکی دریافته ام با خوانند گان عزیز شریک می سازم .
اول : حادثه ای " علمدار رود " درکویته با اینکه یکی ازتلخ ترین وناگوارترین حوادثی بود که برمردم نجیب وشریف ما رفت بگونه ای که تعداد چهار صد خانواده را آسیب شدید مالی ، جانی ، وروانی زد،کودکان زیادی را یتیم، زنان زیادی را بیوه،خانواده های زیادی را بی سرپرست ساخت ، ومهمتر ازهمه ای اینها اینکه، شوک روانی شدیدی را برکل جامعه ای هزاره وارد کرد ، با همه ای اینها رویکرد مثبتی راکه باز ماندگان شهداء و تمام مردم واحزاب هزاره ای مقیم کویته بعد ازاین واقعه ای المناک درپیش گرفتند، وتظاهرات واعتراضات هزاره ها در سایر کشورها ، ثمرات بسیار مثبتی راهم بدنبال داشت ، از جمله اینکه قدرت حرکت هماهنگ ومنسجم مبارزه ای مدنی را که ازنیروی مردم درخیابان ها، نشأت می گیرد به نمایش گذاشت، یعنی تحصن واعتراضات چهار شبانه روزی مردم درکویته ، دولت مرکزی پاکستان را دربرابر خواست مردم به زانو درآورد ، ونشان داد که اگر ما متحد باشیم ومنسجم، هر کاری را که اراده کنیم می توانیم به انجام برسانیم واینکه دولت پاکستان حاضر شد ، علی رغم مخالفت های درون حزبی وجناح های قدرتمند دخیل درحکومت پا کستان، " نواب اسلم رئیسانی " وزیر اعلای قدرتمند بلوچستان را برطرف کرده، اداره حکومت بلوچستان را بدست ارتش بسپارد، وبرای تعقیب وپیگیری تروریستان تعهد بسپارد ، ولو به صورت نمادین وسنبلیک ،این نشان دهنده ء قدرت وتوان مردم است ، وفشاریکه ازناحیه حرکت منسجم مردمی ،ومقاومت وپایمردی بی نظیر مردم ما درکویته برحکومت وارد شد، حاضر شدند که خواست های متحصنین واعتصاب کنندگان را بپذیرند .
ادامه دارد...