صفحه نخست > دیدگاه > آیا کوچی ها بیچاره اند؟

آیا کوچی ها بیچاره اند؟

حمله مکرر کوچیهای طالب به بهسود، دایمرداد،ناهور وقره باغ، قتل عام مردم هزاره درافشار وغرب کابل که توسط سیاف سازمان دهی شد و پس ازآن قتل عام هزاره ها دربامیان، یکاولنگ، مزارشریف وکنده پشت غزنی وازبین بردن مجسمه های غول پیکر بودا دربامیان که بزرگترین هویت تاریخی هزاره ها به عنوان ساکنان بومی این سرزمین بود نیز، ادامه راه وپروسه عبدالرحمن است.
بصیر آهنگ
چهار شنبه 9 جون 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کوچیهای تادندان مسلح پشتون، هشت سال است برما میتازند، مردم مارا میکشند، خانه های مانرا به آتش میکشند، مال ودارایی مارا غارت میکنند وحتی کودکان مان را روی آتش کباب میکنند، درطول هشت سال مردم ما با حرکات مدنی ازقبیل راهپیمایی های مسالمت آمیز، تدویرکانفرانس های خبری، و ارتباط با سفارت های کشورهای ذیدخل درقضایای افغانستان ودرخواست کمک از دفاتر سازمانهای مدافع حقوق بشر، ازجمله سازمان ملل متحد وamnesty international خواستند ازراه های معقول معضل کوچی ها با مردم هزاره را حل وفصل کنند ولی متاسفانه هیچ پاسخی مثبت دراین زمینه نصیب مردم مانشد. درطول هشت سال فعالیت های مدنی درجهت حل این معضل ما نه تنها باجانب داری کامل دولت ازکوچی ها مواجه گردیدیم ، بلکه جانب داری بعضی نهادهای بین المللی از کوچی هارا نیزشاهد بودیم.این بی تفاوتیها کاررا به جایی کشید که امسال شاهد بودیم.

امسال کوچیها بابیرق های طالب وبا نیروی کامل نظامی، مسلح باراکت وپیکا به بهسود ودایمرداد، باطرح ازپیش سازمان دهی شده افغانستان به دوران عبدالرحمن بازگرداند، آله فشاری که برای ازبین بردن وتحت فشار قرار دادن هزاره ها ساخته شده است، ازنو به اجرا گذاشته شد. ازسوی دیگر؛ چند روز قبل ازحمله کوچی ها به بهسود؛ تمام نیروی های اردوی ملی مستقر دراین مناطق که دربین شان هزاره ها نیز بودند بنابه فرمان وزیر دفاع؛ آنجا را ترک نمودند تا زمینه قتل وغارت را برای کوچیهای طالب مساعد سازند.

بعضی خبرنگاران ما نوشته اند: "کوچی ها هیچ گناهی نکرده اند، آنها برای بقای خویش میجنگند".

1 – فرض کنیم "کوچی ها نیز انسانهای بی چاره وفقیر هستند که به خاطر زنده ماندن با مردم بهسود میجنگند" همه این را قبول دارند که بعضی کوچیهانیز فقیر تر ومظلوم تراز هزاره ها هستند، که همیشه به عنوان سوته توسط فاشیست های پشتون مورد استفاده قرار میگیرند." فقیر ازاین جهت که بی سواد اند ونمیدانند ومظلوم ازاین جهت که همیشه وسیله اند وحتا درنزد پشتون های خودشان نیز منزلت وکرامت انسانی ندارند؛ نه ازنگاه مال ودارایی؛ زیرا فقیر ترین کوچی ازنگاه مالی؛ شاید هزار گوسفند وشتر داشته باشند درحالیکه یک فامیل هزاره بهسودی تمام دارایی اش یک گاو چند متر زمین است که باتمام عایدات سالانه اش نمیتواند قمت دو راس گوسفند کوچی را پیداکند.

2- آنهایی را که امسال، با تیوتاهای جاپانی، راکت وپیکا وتوپ های 82 ملی متری به بهسود ودایمرداد سرازیر شده اند؛ نمیتوان باهیچ منطقی بیچاره ومظلوم گفت. ایشان بعد ازاینکه وظیفه شان درقبال هزاره های بهسود ودایمرداد را خوب انجام میدهند ازطرف حنیف اتمر مورد عنایت قرار میگرند ودو ونیم ملیون دالر پاداش نیزدریافت میکنند. یک بار به تاریخ برمیگردیم، یک سوال تاریخی را درمورد کوچیهای مطرح میکنیم؛ جماعتی به نام کوچی درچی زمانی وبرای چه درافغانستان بوجود آمد؟ این سوال را میتوان بامرور تاریخ افغانستان بعد ازشیرعلی خان جواب گفت چون تازمان شیرعلی خان ما درافغانستان پدیده ی به نام کوچی نداریم.

آیا وظیفه ی این گروه چه بود وچرا بادریافت فرامین واسناد مالکیت مناطق هزاره نشین امر حمل سلاح را نیز ازطرف حاکم وقت دریافت کردند؟ مسلما جواب سوال دومی این خواهد بود که عبدالرحمن جابر بعد از قتل عام 65% مردم هزاره گروه ازپشتون های بی سواد ودور ازمدنیت را جمع آوری نموده و آنها راکوچی نامه نهاد، وظیفه این گروه نیز تعیین شد، همه ساله درفصل بهاربه هزاره جات سرازیر شوید، کشت وزراعت ساکنین محل را ازبین ببرید واگر کسی درمقابل شما چرا گفت، تکه وپاره اش کنید. عبدالرحمن به این فکر بود که با تحت فشار قراردادن این چنینی افغانستان را ازوجود هزاره ها پاکسازی کند.

اوبرای رسیدن به این هدف شومش بزرگترین مجسمه متعلق به سلسله شیران بامیان را که در موزیم ملی نگه داری میشد ازبین برد و مجسمه های بودا دربامیان را نیز قسما تخریت کرد.

حمله مکرر کوچیهای طالب به بهسود، دایمرداد،ناهور وقره? باغ، قتل عام مردم هزاره درافشار وغرب کابل که توسط سیاف سازمان دهی شد و پس ازآن قتل عام هزاره ها دربامیان، یکاولنگ، مزارشریف وکنده پشت غزنی وازبین بردن مجسمه های غول پیکر بودا دربامیان که بزرگترین هویت تاریخی هزاره ها به عنوان ساکنان بومی این سرزمین بود نیز، ادامه راه وپروسه عبدالرحمن است.

درحالیکه ماده چهاردهم قانون اساسی کشور؛ دولت را موظف به انکشاف زراعت ومالداری، حمایت ازدهقان ها ومالداران، اسکان کوچی ها وتوزیع ملکیتهای عامه برای افراد مستحق میکند؛ درطول هشت حلقات خاص حکومتی بیشتر به پدیده کوچی گری دامن زده اند.

درزمان کرزی، نمره های ارزان قمت، بلاکهای شهر داری، شهرک جدید کارته نو ومناطق ازخوشحال خان تماما به کوچی ها داده شد ولی پدیده کوچیگری به جای اینکه ازبین برود، قوت گرفت. حلقات قوم محور پشتون هیچگاهی نمیخواهند این آله فشار را ازدست بدهند وهیچگاهی نمیخواهند پروسه عبدالرحمن را بخوابانند. درسال 2007 درمورد کوچی ها مصاحبه ای با داکتر محی الدین مهدی داشتم. ایشان بااستناد به پروژه های حکومت های وقت درافغانستان اظهار داشتند که " چندین بار درافغانستان پروژه های برای محو کوچیگری اجرا شده است، چندین بازکوچیهای افغانستان شناسایی، نفوس شماری وبه آنها خانه، زمین وامکانات زندگی فراهم گردیده ولی بازهم این پدیده ازبین نرفته زیرا زمستان ها وقتی دوفامیل ازکوچیها به پاکستان میرود، بهار با ده خانواده جدید که اصلن هویت افغانستانی نداشتند به کشور بازمیگردند.

حال نظر به همه این واقعیت ها درپاسخ به دوستانی که فکر میکنند هیچ ژنوسایدی رخ نداده بایدگفت؛ بلی کوچیهای مسلح بابیرق سفید طالبانی شان فقط شش نفر را دربهسود ودایمرداد کشته اند، چون دیگران را نیافته اند، هزاران خانه را ومکتب را به آتش کشیده اند وزراعت ومالداری را نابود کرده اند. باید بدانیم که اگر مردم محل قبل ازحمله کوچی ازمنطقه فرار نمیکردند؛ حال هیچ کسی ازآنها زنده نبود. کوچی برای نسل کشی رفته بود بازهم خواهد رفت. چنانچه امروز بازهم از خبرها حکایت ازحمله دوباره کوچی به دایمرداد وکجادارد. کوچیهای طالب بازهم مردمی را که تازه به خانه های شان بازگشته بودند؛ فراری داده اند ومیخواهند بازهم حمام خون دیگری را، راه اندازی کنند. پس برماست که بیدار باشیم ودرمقابل این پدیده ی انسان ستیز بیاستیم وازوقوع ژنوساید ها جلوگیری کنیم.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • salam bari ama hamawatane aziz
    ظاهــرشــاه: مــن از قبیــلۀ

    بنیــامین یهــودی هســتم

    وزارت خارجۀ اسرائیل تائید نموده است که دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پشتونهای افغانستان و پاکستان که اصلیت یهودی دارند آغاز نموده است.

    سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل به روز جمعه 15 جنوری 2010 به روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه گفته است: دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پتان در افغانستان و پاکستان که یکی از ده قبیلۀ گمشدۀ یهودی اند از طریق تمویل مرکز تحقیقات ملی ممبی در هند رسماً آغاز نموده است.

    وی می افزاید از اینکه در شرائط کنونی گشایش چنین مرکز تحقیقاتی در افغانستان و پاکستان امکان نداشت، ما تصمیم گرفتیم که این تحقیقات را در هندوستان که اکثراً میزبان پشتونها می باشد راه اندازی نماییم. قرار است که این تحقیقات از سه ماه الی یک سال کامل را در بر بگیرد... تحقیقات ما قبلا در بخشهای (ریشه یابی تاریخی، رسوم و عنعنات و تقارب در زبان) تکمیل گردیده است. بناً این مرکز این بار نتائج تحقیقات خویش را از آزمایشات خون (دی ان ای) به دست خواهد آورد. تا کنون هزاران سی سی خون از قبایل پشتون افغانستان در منطقۀ مالهباد ولایت اتوراپردیش در شمال هند جهت آزمایشات جمع آوری شده است...

    بنا بر اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل، از لحاظ بیولوژی کارشناسان بیولوژیک اسرائیل تمام تلاش خودشان را به کار بسته اند تا ارتباط ژنتیکی میان پشتونها و یهودیان را به اثبات برسانند تا اینکه به این طریق مؤرخان اسرائیلی را یاری کنند که گویا پشتونها در اصل از ریشۀ یهودیان واسرائیلی ها اند. در این باره کارشناسان بیولوژی اسرائیلی در مرکز تحقیقات ملی ممبی از لحاظ ژنتیکی میان اسرائیلی ها و افرادی از قبایل پشتون آزمایشاتی را انجام خواهند داد و با توجه به نتایج این آزمایشات که گویا پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) می باشند و به این طریق می خواهند ثابت کنند که پشتون و یهودیان از یک نژاد هستند.

    روزنامۀ لوفیگارو در ادامۀ گزارش خود می افزاید: از مدتها قبل واضح بود که قبایل پشتون که در جنوب و جنوب شرقی افغانستان و در غرب و شمال غربی پاکستان زندگی میکنند همه از یک نسل اند و مربوط به قبایل گمشدۀ یهودی میباشند. این روزنامه می افزاید: همنوای کامل در رسوم و عنعنات، نحوۀ پوشیدن لباس، عادتهای خوانوادگی و امورات فرهنگی وجود دارد که این همه بیانگر این است که پشتونها این همه را از اجداد یهودی شان به ارث برده اند.

    این اولین بار است که وزارت خارجۀ اسرائیل رسماً تائید میکند که تحقیقاتی گستردۀ را در راستائی شناسائی اصلیت یهودی پشتونها آغاز نموده است که با این کار خود بر عمل کرد سازمانهای غیر دولتی یهودی که از سالیان درازی در جستجوی قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلادی فعالیت داشتند مهر صحه گذاشت.

    مؤرخین اسرائیلی میگویند: موسی علیه السلام حین خروج از مصر با دوازده قبیله از قبیلۀ بنی اسرائیل خارج شده و در فلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیلۀ بنی اسرائیل به نامهای (بنیامین، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان و شمعون) یاد می گردیدند و از این جمله دو قبیلۀ آنها (بنیامین و یهودا) در جنوب فلسطین جا بجا شده که یهودیان امروزی از نسل آنها می باشند ولی متباقی ده قبیلۀ دیگر در شمال فلسطین جا بجا گردیدند که بعداً از آنجا به مناطق دیگر مهاجر شدند که سپس به نام قبایل گمشدۀ یهودی مسمی گردیدند.

    روزنامۀ لوفیگارو در تحلیل خود راجع به این مسئله میگوید پشتونهای افغانستان اکثریت در میان سایر قومیت های مطرح در افغانستان می باشند، همچنان نظریۀ اصلیت یهودی آنها در منطقه و در میان مردم به سطح قابل ملاحظۀ منتشر شده است، ولی تا هنوز کدام مطالعۀ علمی دقیق که ثابت کند که پشتونها در اصل یهود اند صورت نگرفته است اما اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. حتی اخرین پادشاه افغانستان، ظاهر شاه، در جواب خبرنگار ایتالیائی در بارۀ نسبش گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم.

    سایت انترنیتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که اسرائیل تلاش دارد حوالی 15 ملیون پشتون افغانستان را دوباره به دین آبائی شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا هنوز تعداد از قبایل پتان را یهودی ساخته و آنها را به اسرائیل مهاجرت داده است.

    همچنان این شبکۀ معتبر عربی زبان گزارش میدهد که در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم سازمانهای یهودی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشانیدن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیۀ جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشور های غربی راه اندازی نموده بود. این شبکۀ خبری به نقل قول از برخی رسانه های اسرائیلی گزارش میدهد که سازمانهای یهودی توانسته اند برخی دانشجویان افغان در آن زمان (مانند زلمی خلیل زاد، اشرف غنی احمد زی و انوارالحق احدی) در بیروت را به دین یهودیت برگردانند. البته این دانشجویان کسانی بودن که بعدها پستهای مهمی را در حکومت کرزی به دست آوردند و زلمی خلیلزاد نیز شناخته ترین دپلومات امریکائی افغانی الاصل در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نموده است که خانم یهودی دارد.

    این سه تن از نخبه گان تحصیل کردۀ پشتون وظیفه گرفتند تا حس نشنلیستی پشتون ها را تقویه نموده و بعد برای پشتونها توضیح دهند که اصلیت آنها یهود اند و باید به اصل خویش برگردند. این جوانان در ابتدای گرایش خود به دین یهودیت بیشتر احساساتی بوده و تلاش داشتند که به طور آشکار دست به فعالیت زنند ولی بنا بر تجارب سازمانهای یهودی و مطالعۀ آنها از اوضاع منطقه به آنها تعلیمات داده شد که باید از مهارت خود کار گرفته و مطابق برنامه های که برای شان داده میشود رفتار کنند. آنها باید اوضاع منطقه را دقیق ارزیابی کنند. آنها باید بدانند که درموقعیت بسیار حساس قرار دارند، آنها در میان دشمنان سرسخت یهودیت (ایران، پاکستان و عربستان سعودی) قرار دارند. اگر آنها با همکاری اسرائیل و برخی سازمانهای غیر دولتی یهودی دست به فعالیت آشکار زنند به زودی از طریق دشمنان اسرائیل و یهودیت در ایران، پاکستان، عربستان سعودی و حتی اقلیت های قومی غیر پشتون درافغانستان سرکوب میشوند. همین بود که آنها رسماً گرایش خود به دین یهودیت را اعلان ننموده ولی فعالیت های عمدۀ را در این بخش مخصوصاً در قسمت تقویۀ حس نشنلیستی پشتونها و داعیۀ برتری آنها از سایر اقلیت های قومی در افغانستان انجام داده اند.

    همچنان چندی قبل سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با داکتر جعفر هادی حسن، نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهش گر مسایل یهود و یهودیت (دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه مانچستر بریتانیا در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای فرقة الدونمة بین الیهودیة و الاسلام، فرقة القرائین الیهود، الیهود الحسیدیم و پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و عنعنات یهود) به مسلمانان و عربها هشدار داده بود که متوجه باشند که اسرائیل به زودی افغانستان را توسط قبیلۀّ پتان تحت اشغال خود در خواهد آورد.

    وی در مصاحبۀ خود می گوید: پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدینسو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانه های خبری گزارش گرویدن ملیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ اسرائیل به نشر خواهند رساند. تعداد زیادی از سازمانهای غیر حکومتی در اسرائیل همین اکنون مصروف جستجوی قبایل گمشدۀ خود اند. آنها میگویند که قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلاد توسط آشوریها اسیر گردیده و بعد در سراسر جهان پراگنده شدند ولی هنوز آنها عادتهای یهودی خود را حفظ نموده اند. از جمله عادتهای یهودی: تندروی، تعصب، نژاد پرستی (پشتونوالی) عدم احترام به حقوق زن، به فروش رسانیدن زنها، خشونت قبیلوی، به نکاح در آوردن خانم برادر بعد از مرگ وی، علاقمندی به قتل و کشتار، حفظ آداب و سنت های گذشتۀ خود از قبیل لباس، کلاه جالی، رقص عنعنوی مردان در مراسم خوشی (اتــن) و برتری طلبی قومی می باشد که درمیان قبایل پشتونهای افغانستان هنوز حفظ گردیده است.

    این پژوهشگر عرب می افزاید: سازمانهای یهودی از گذشته های دور سرگرم جستجوی قبایل گمشده اند، آنها قبایل گمشدۀ خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و امریکائی جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها یهود اند و بحث بالای کشورهای دیگر جریان دارد. اسرائیل با بهانۀ دریافت قبایل گمشدۀ خود میخواهد اسرائیل کبرا را از رود نیل در مصر الی دریای فرات در عراق که پلان ستراتیژِیک آن کشور است تشکیل دهد. یکی از حاخامهای (رجال دین) یهود بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان قبایل گمشده میگوید که تعداد آنها به 100 ملیون نفر خواهد رسید.

    داکتر جعفر هادی حسن در ادامه می افزاید: اسرائیل نهایت تلاش دارد تا قبیلۀ پشتون در افغانستان را که نفوس آنها تقریبا 15 ملیون تن می باشد به دعوای اینکه اصل آنها یهود اند به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون ده ها نهاد وسازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند وهمچنان ده ها جلد کتاب یهودی را به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است. همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول منحیث اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین نامبرده شده است. باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) توانسته اند عدۀ از افراد قبیلۀ پشتون را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به اسرائیل مهاجرت نمایند که این افراد به مرور زمان اقارب و خویشاوندان خویش را نیز به یهودیت دعوت نموده و آنها را به اسرائیل مهاجرت خواهند داد. و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت دارند
    از زبان خود پشتون ها بشنویند که میگویند

    ما از اقوام یهود هستیم با معلومات بیشتر

    لطفآ این ویدیو ها را نگاه کنیند
    http://www.youtube.com/watch?v=_6Ue . . .
    http://www.youtube.com/watch?v=LWHR . . .
    http://www.bbc.co.uk/persian/afghan . . .
    ta chiwaqt washagar mikone shoma pahston vali kame merdomi saharif hama daran merdomi saharif pahston barader ma ast

  • باز هم صدای پای شتر ها و شترچران های اوغان در منطقه های زیست مردمان هزاره و برخی بخش های دیگر کشور به گوش می رسد . باز هم کوچی های تجاوزگر اوغان به زمین و خانه و سبزه زارهای مردمان غیر پشتون یورش برده اند و به کشتار و خونریزی و چپاولگری پرداخته اند . این خبر و تصویر هایی از جنگ های جاری در

    بهسود و ویرانگری کوچی ها ، در رسانه های همگانی بازتاب یافته است .گفته می شود که کوچی ها تا دندان مسلح بوده و انواع گوناگون جنگ ابزار با خود دارند که به وسیله ی آن می توانند مردم بی دفاع و بی سلاح مناطق مورد تجاوز خویش را به قتل رسانند و یا فراری سازند .

    از زمانی که اوغانها از کوه سلیمان به سرزمین های اطراف آن سرازیر شدند ، سلسله ی تجاوزگری و اشغالگری و چپاولگری ایشان تا به همین امروز ادامه دارد و مردمان غیر پشتون از دست آنها در رنج و عذاب می باشند . به ویژه پس از آن که دو صد شصت سال پیش قبایل اوغان ( پشتون ها ) موفق به ایجاد یک دولت غاصب و تجاوزگر در خاک پاک خراسان شدند ، دیگر کسی رنگ آرامی و خوشی و پیشرفت و ترقی را در ساحه ی جغرافیایی تحت حاکمیت منحوس اوغان ها ندیده است .

    یکی از ارمغان های شوم و مصیبت بار حاکمیت اوغانشاهان پدیده ای به نام " ناقلین " بوده است . شاهان جنایتکار پشتون برای تحت فشار قرار دادن و سرکوب و بی خانمان ساختن مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره ، هزاران هزار پشتون را از مناطق شرق و جنوب اوغانستان و همچنان از آن سوی خط مرزی دیورند ، به مناطق شمالی ، ساحات مرکزی و تخارستان ( بخش شمال کشور ) ، انتقال دادند و برای شان زمین های مردمان بومی آن جا ها را تقسیم کردند و خود مردمان تاجیک و اوزبیک و هزاره را بی خانمان ساختند . اگر از دیگر خیانت ها و جنایتکاری های شاهان خاین اوغان یاد نکنیم ، همین جنایت شان صد ها و هزاران داستان غم انگیز بر جای مانده است .

    حقیقت این است که بخش زیاد زمین های که پشتون ها در ساحات زیست کنونی شان در دست دارند ، غیر از بخش های کوه سلیمان ، دیگر همه زمین های اشغالی تاجیکان و مردمان بومی دیگر می باشند که در اثر تجاوزگری ها و جنگ های متوالی در طول چند قرن به زور غصب کرده و در آن جا ها ساکن شده اند . اما مسکن گزین شدن پشتون ها در مناطق مرکزی و شمال اوغانستان به صورت برنامه ریزی شده از طرف دولت های اوغانی به طور گسترده در صد سال اخیر انجام شده است که این ها به نام " ناقلین " یاد می شوند . یعنی کسانی که از شرق و جنوب به مناطق مرکزی و شمال اوغانستان نقل داد شدند و خانه و زمین و زنده گی مردم بومی را به زور و جبر اشغال نمودند و از همان وقت تا کنون به مکیدن خون مردم غیر پشتون در آن مناطق مشغول می باشند .

    کوچی های اوغان نیز یک بلا و مصیبت دیگری اند که بالای مردم غیر پشتون هر سال نازل می شوند و زنده گی مردم را تیره و تار می سازند . هم ناقلین غاصب و طفیلی ، هم کوچی های تجاوزگر و وحشی ، همیشه از طرف دولت های پشتونی مورد حمایت عام و تام قرار گرفته اند و به همه جنایت ها و بیرحمی ها و وحشی گری های شان از جانب دولت ها مهر تایید نهاده شده است .

    ما به این باوریم که مردمان تاجیک و هزاره و اوزبیک و دیگرانی که مورد ظلم و بی رحمی ناقلین و کوچی ها قرار گرفته اند ، برای دفاع از خود و برای بازپس گرفتن زمین و جایداد خود ، دیگر هیچ راه ندارند جز این که مصیبت ناقلین و کوچی ها را به زور دفع سازند و از میان بردارند .

    ما تجاوزگری و وحشت افگنی کوچی های ظالم را در مناطق مرکزی و دیگر بخش های کشور نکوهش می کنیم و موجودیت ناقلین طفیلی و غاصب را در زمین های مردم غیر پشتون یک لکه ننگ می دانیم . از نظر ما ، مردمان غیر پشتون این حق را دارند که ناقلین را دو باره به جایگاه اولی شان برگردانند و زمین و جایداد خویش را از چنگ شان رها سازند و همچنان این را حق مسلم مردم غیر پشتون می دانیم که نگذارند پای کثیف کوچی های تجاوزگر و قاتل به خاک شان نهاده شود . وقتی که دولت پوشالی و مزدور پشتونیست های غدار از ناقلین و کوچی ها به مثابه ابزار فشار و سرکوب دیگران کار می گیرند ، دیگران هم باید از چنان یک دولت سیاهکار هیچ توقع برای تامین عدالت و انصاف نداشته باشند . امید بستن به تامین عدالت از جانب دولت اوغان سالار که خود حامی و تجهیز کننده ی کوچی ها و ناقلین می باشد ، یک کار نادرست می است . همان گونه که دولت پوشالی کرزی در سال های گذشته هیچ کاری برای جلو گیری از فاجعه ی تجاوز کوچی ها نکرد ، امسال و سال دیگر نیز هیچ کاری به سود مردمان غیر پشتون در این زمینه انجام نخواهد داد .

    اوغان ذلتی ها ، سورخلقی ها و دیگر پشتونیست های دزد و قاچاقبری که در اوغانستان حاکمیت را به دست دارند ، نه تنها هیچ تمایلی به جلو گیری از تجاوز کوچی ها ندارند ، بلکه کوچی ها را تقویت ، حمایت و تشویق می کنند که هر سال بیشتر از پیش بر شدت کشتار و وحشی گری خویش بیافزایند . همچنان ، دولت کرزی و پشتونیست های رنگارنگی که با آن همپیمان اند ، از اوغان ذلتی ها گرفته تا گلبدینی ها و طالب ها ، همه بر اساس دستورات کتاب مقدس شان ( دویمه سقوی ) به صورت بسیار جدی و قاطعانه خواهان این استند که ناقلین رانده شده از شمال را به آن جا برگردانند و در عین حال صد ها هزار نفر دیگر از پشتون های مناطق شرق و جنوب و حتی پشتون های آن سوی مرز دیورند را به مناطق تاجیک ها ، اوزبیک ها و هزاره ها در شمال ، مرکز و غرب اوغانستان ، سرازیر سازند و همان طرح " ناقلین " دولت های پشتونی قبلی را به شدت و قوت بیشتر ادامه دهند .

    مردمان غیر پشتون باید در برابر این توطئه ها هوشیار باشند و از خود واکنش های مناسب نشان دهند و نگذارند که همان اندک زمین و جایدادی که در اختیار شان قرار دارد مورد چپاول و تاراج اوغان ها قرار گیرد . ما این را به خوبی میدانیم که تجاوزگران اوغان ، زبان نرم را نمی فهمند ، کسی نمی تواند آن ها را با سخن خالی ، با گریه و زاری ، با عریضه نویسی و گردن پتی به جاده ی خردمندی و عدالت و انصاف رهنمون گردد . تنها زبانی را که آنها می فهمند و بالای شان تاثیر دارد ، زبان زور است . تا وقتی که خوب محکم و پخته بر دهان شان کوبیده نشود ، به هوش نمی آیند و در همان شتر جهل و خودپرستی و افزون خواهی و فاشیزم سوار استند و هر کسی که در دم شان بیاید زیر پا می کنند .

    برای دفع تجاوز کوچی ها و شکست برنامه ی ناقلین و پایان دادن به حاکمیت ظالمانه ی تک قومی و اوغان سالاری، ما به یک مبارزه و مقاومت گسترده و همه جانبه نیاز داریم . برای اینکه بتوانیم حقوق مردم خویش را به دست آوریم ، باید توانایی به کاربست تمامی اشکال مبارزه و مقاومت دادخواهانه را داشته باشیم . تا زمانی که اوغان سالاری در کشور ما حاکم باشد ، تا زمانی که مردمان غیر پشتون در اسارت قرار داشته و گروگان قبیله و قبیله پرستان باشند ، تا زمانی که مشکلات حاکمیت سیاسی و مناسبات قومی و اجتماعی به صورت عادلانه و شایسته حل نگردد ، همین اوغانستان خواهد بود و همین اوغوکراسی و کشور توسط اوغان ذلتی ها و پشتونیست های تمامیت خواه و فاشیست به سوی ازهمپاشیده گی بیشتر ، به سوی بی ثباتی بیشتر و سر انجام به سوی تجزیه و چند پارچه شدن سوق داده خواهد شد

  • جالب است امروزه هر کس و ناکس چیزی در مورد پشتونها مینویسند ، بالخصوص کدر هایی را که ایران به افغانستان هدیه داده است چیزی به غیر از منفی بافی و تهمت زنی نه دارند.
    بسیار جای تاسف است که ای مردم خو یا دانسته ای کاره میکنن یا نه دانسته با دیکتی دیگران . او ایرانی را که مهاجر افغانی حتی هم زبانها و هم مذهبی هایشان را به جرم غیر ایرانی بودن شان از شفاخانه ها و خانه ها پائین مندازند و با اطفال و زنان و پیران وهیچ کسی رحم ندارد ولی باز هم غلامان و شیفته گان ایرانی چهار دست و پای ده پیاده کدن اهداف آنها کمک میکنند ، وای به شما صد افسوس ........
    موضوع دگه که ای عزیزان ما یک کمی زحمت به خود بتن و از دایرت المعارف هایی غیر ایرانی هم بخاطر زیاد کدن معلومات شان کار بگیرند چرا که محدود دانستن پشتونها به کوهایی سلیمان یا خو از بی اطلاعی است یا هم از حسادت بی حد و اندازه.
    آمدیم سر موضوع کوچی ها ، ای که ده حمایه کوچی ها دست کی است ای خو معلوم نیست، مگرم ای که معاون صاحب دوم ریس جمهور روز ها ده میدان جنگ میشینه و بیشرمانه گناه ره به یک طرف قضیه مندازه ای ره چی میگین. ها شما شاید ای ره حمایت از بیگناهان و پاکان و نمی دانم این آن بگوین مگرم مه به ای میخ به سر کوبان دیروز و متاسفانه وزیران امروز متعصب و نژاد پرست و فروخته شده میگم.
    ولی باز هم اولا به صفت یک مسلمان ثانیا هم میهن شما خواهش میکنم که دگه دست از پکه زدن هایی این آتش بکشین و به ملک خود فکر کنین.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس