صفحه نخست > دیدگاه > نگرش تبعیض آمیز حکومت ها با جامعه هزاره

نگرش تبعیض آمیز حکومت ها با جامعه هزاره

محمد عوض نبی زاده
يكشنبه 4 نوامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جامعه ی هزاره در طی مدت سه سده ی اخیرخونین ترین قتل عام و نسل کشی را متحمل شده وبه دلیل هزاره بودن درمعرض تبعیض وبیعدالتی شدید حکومتهای خاندانی و قبیلوی قرارگرفته اند.هزاره ها ازمیان دریای خون عبورکرده وبا پرداخت هزینه ی بیش ازشصت فیصد نابودی جمعیت وغصب زمینهای زراعتی پدری وتحمل سنگین ترین محرومیت وتحقیرشخصیتی درافغانستان بزندگی پرداخته است.هزاره هازیرتاثیرسیا ستهای تبعیض امیزحکمرانان مستبدبه کشورهای همسایه چون پاکستان,ایران,هندوستان ,جمهوریهای آسیایی میانه,اروپا,امریکا ,استرالیا وبرپنج قاره دنیا به کوچ اجباری ومهاجرت وادارشدند.حکومتها ی قبیلوی افغانستان ازشکل گیری ملت واحد جلوگیری وکوشیدند تا تاریخ سازی جعلی ،سراپا عاری ازحقیقت راتوسط نویسندګان قبیله پرست ووابسته به دربارتحریرو جانشین تاریخ نگاری واقعی سازندوبدین ترتیب تاریخ حقیقی واحد های مختلف اتنیکی اقوام محروم وخاصتا جامعه هزاره را تحریف ونابود نمایند.

تفکرو نگرش تبعیض آمیزحکومت ها باجامعه هزاره , هویت قومی و تاریخی آن را با نشر تاریخ سازی جعلی درابهام قرارداد, درحالیکه هزاره ها ازهزاران سال بدین سودرسرزمین هزارستان کنونی زیست داشته چنانچه سیاح چینی در ماه جون سال 644 میلادی نوشت که این مردم مشابه به چینی ها بوده ودر هزارستان سکونت دارند.هزاره ها ازلحاظ ساختار نژادی ، مشابهت به ترک و مغول دارند ، مشابهت ساختار فزیکی هزاره ها با بودا و دیگر اثار نقاشی شده ی بامیان ترک و مغل بودن هزاره ها را به اثبات میرساند.هزاره ها دارای ساختار اجتماعی قبیله ای حدود بیش از چهارده د ای و یا قبیله ,طوایف وشاخه های قومی مختلف میباشند که در گذشته هاهرکدام ازاین طوایف و شاخه های قومی دارای اداره مستقل محلی بودند که رهبران انان رابنام میر، بیگ، ملِک وسلطان یادمینمودند. باورهای مذهبی،پیروان شیعه جعفری، شیعه اسماعیلی و سنی حنفی گره های محکمی اند که هزاره ها را در سه بخش مذهبی پیوندمی زنند.

احمدشاه درانی موسیس و وارثان دولت قبیله سدوزائی بنا بر دیدگاه و نگرش تبعیض امیز ی که نسبت به مردم هزاره داشت تعداد کثیری ازخانواده های هزاره باشنده ی قندهار واطراف انرا اززادگاه های اصلی وابائی شان به کوچ اجباری وادارنمودند. بخاطرتصرف قدرت جنگ های خونین میان وارثین احمدشاه درانی تشدید یافت که قربانیان بزرگ همه این جنگهای خانمان سوز خاندانی, جامعه ی هزاره بوده ا ند.درزمان حکومت قبیله محمد زائی هانیزوضعیت نسبت به مردم هزاره بد تروخشن ترگردید و امیرعبدالرحمن با تداوم دوازده سال جنگ سرکوبگرانه علیه هزاره ها ازمیتودهای وحشیانه ی شکنجه مانندبه آتش انداختن انسان های زنده ی هزاره ، بریدن سرها در دربارامیر، جا دادن هزاره ها در سبدهای بزرگ و لولانیدن این سبدها از کوه های بلند، به دهن انداختن سگ های دیوانه وبریدن اندام هزاره ها بشکل واسکت وبدهن توب بستن را در مورد این مردم بکار میگرفت.

پس از امیر عبدالرحمن نیز تفکر و نگرش اوهمچنان معیار رفتارحکومت‌های سرگوبگرنادرخان , ظاهرشاه ,سردارهاشیم , سردارمحمدداود نسبت به مردم هزاره باقی ماند و ازراه یابی مردم هزاره به مناصب حساس ومهم مانند وزارت، ولایت، وقوماندانان نظامی، قضا، نمایندگی‌های سیاسی درخارج از کشورورسیدن به رتبه‌های بالای نظامی ومدارج علمی جلو گیری میگردید.درین دوره ها ازتحصیل فرزندان هزاره در رشته‌های حقوق وعلوم سیاسی واز پذیرش آنان در دانشکده‌های افسری ودرخارج کشوربه شدت ممانعت میشد . براساس تداوم تبعیض وتعصب علیه مردم هزاره درین دوره ها تقسیمات اداری حکومتی تبعیض امیز و ظالمانه درمناطق هزارستان مرکزی وشما لی انجام شد واین ساحه را در بیش ازهفتاد واحد های اداری و ولسوالی در یازده ولایات تقسیم و وابسته ساختند که بطورمثال ازوابستگی ولسوالی های پشین ولایت فعلی دایکندی به ولایت ارزگان یادنمود که مردم این ولسوالی ها الی رسیدن به مرکز ولایت ارزگان باید ازولایت های بامیان، میدان وردک، غزنی، زابل، قندهار و هلمند عبورمیکردند تا خود را به ترینکوت مرکز ولایت ارزگان بخاطرحل مشکل شان میرسانیدند شما قضاوت نمائید که آیا این تشکیلات دولتی ظالمانه و تبعیض آمیز نبوده است ؟

در زمان حکومت گروه طالبان این مردم به جرم هزاره بودن قتل عامها و زمین سوخته رابعد اززمان امیر عبدالرحمن مجددا تجربه ومیراث باستانی بودای بامیان توسط گروه طالبان تخریب گردید تا کدام ثبوت تاریخی برای بومی بودن اقوام هزاره درین سرزمین باقی نمانده باشد چون شباهت فزیکی چهره های مردم هزاره بابوداوبابیش ازدوازده هزارآثارتاریخی بامیان ثبوت زنده وانکارناپذیربومی بودن این اقوام رادرهزارستان بروشنی نشان میدهد که هرگونه شک وتردید رادرین باره ازبین میبرد. جنایات هایی که گروه طالبان طی پنج سال حکومت خود بر مردم هزاره انجام داد تا هنوز بر اذهان مردم نقش بسته و هرگز فراموش نمی شود.

.حکومت‌های قبیله ای افغانستان همیشه ازتشکیل حکومت مقتدیرتوسط هزاره ها هراس داشتند، اما سعی نمودندتاحکومت های شان راازرهگذرترکیب قومی بوسیله برخی ازچهره های سیاسی و نظامی جامعه هزاره بشکل نمایشی ارایش دهند وشماراندکی از چهره های سیاسی ونظامی هزاره ها به مناصب حکومتی رسیدند وسیاست راتجربه نمودند که ازجمله درویش علی خان هزاره » درحکومت احمد شاه ابدالی به حیث نائب الحکومه ی هرات بود ولی بعد ادراثرتوطئه بقتل رسید عنایت ا لله خان دایکندی درعصر احمد شاه درانی حاکم دایکندی ومحمد خان هزاره در زمان تیمورشاه دُرانی به حیث نائب الحکومه ی هرات بودند. شیرعلیخان جاغوری درزمان امیرشیرعلیخان لقب سرداری گرفت وپسرش احمد علی خان به منصب کرنیلی رسید محمد خان نظام الدوله رئیس هزاره های قلعه نوازطرفداران محمد ایوب خان درمقابل امیرعبد الرحمن بود وبه دریافت شمشیر وکمربند طلا وطلعت موفق وبه حکومت لغمان رسید.سیداحمدشاه نوردرسال ۱۳۰۸ش ازسوی نادرخان برتبه نائب سالاری وفرقه مشرفتح محمد خان میرزاد,غلام نبی خان چپه شاخ ,غلام نبی خان گلگ هریک به رتبه فرقه مشری رسیدند.درزمان ظاهر شاه دکتر عبد الواحد سرابی به وزارت پلان وانجینر یعقوب علی لعلی به حیث وزیر فواید عامه منصوب شد ه بود ند.

سلطان علی کشتمند در سال ۱۳۵۹ش به حیث رئیس شورای وزیران وصدر اعظم کشورتعین شد او برای مدت یک دهه در دوران ببرک کامل وداکتر نجیب الله صدراعظم با کفایت افغانستان بود.درین دوره ها چندین تن از چهره های سرشناس حزبی و دولتی مردم هزاره به عضویت کمیته مرکزی حزب, بحیث وزیر , معاونین وزیر والیان , قوماندانان , منشیان حزبی ولایتی شهر داران و مسولین نواحی ودیگر مسولین امنیتی در برخی از ولایات هزاره نشین وشهر های بزرگ مقرر شدند و همچنان یکتعداد از افراد غیر حزبی مردم هزاره نیز درمقامهای وزیر, معاونین وزیر,ولایت و شهرداری رسیدند. ازآنجائیکه جامعه هزاره همواره بشکل سمبولیک ونمایشی چند چهره بی تاثیر درحکومت های گوناگون داشته است اماحضورکوتاه مدت شهید مزاری یک حادثه بزرگ سیاسی درسرنوشت سیاسی هزاره ها بود ولی پس از شهید مزاری جنبش سیاسی هزاره با دشواریهای بزرگ مواجه گردید حالا باید رهبرا ن ونخبگان سیاسی مردم هزاره با هوشیاری و دوراندیشی موقف جامعه هزاره را درمعادلات سیاسی جاری بحیث نیروی سومی در موازنه وتعادل قدرت درکشور بخوبی تثبیت و تحکیم نمایند .

گرچه با تدویر کنفرانس اول بن ,امید واری دسترسی جامعه ی هزاره به حقوق برابربا سایراقوام کشوروعده داده شد و لی در سالهای اخیراین خوش بینی ها به نومیدی گرائید چون حکومت کنونی مانند نظام های گذشته هرروزمصروف توطیه چینی برضد مردم هزاره بوده وبرای جعل تاریخ هزاران ساله مردم هزاره درقالب دایرئه المعارف آریانا ونشردشنام نامه ی اتنو گرافی اکادمی علوم نام نهاد ونشراحصائیه جعلی بخاطر کم نشان داده نفوس مردم هزاره و غیره اقدامات سرکوب گرانه ی حکومت فعلی علیه جامعه ی هزاره است که تعصب وتبعیض خشن تیم حاکم رابرضد مردم هزاره به نمایش میگذارد.تیم حاکم با تجهیز و تسلیح گروه طالبان زیرنام کوچی برای تهاجم همه ساله درمناطق بهسود,دایمیرداد ودیگر ساحات هزاره نشین به پیش می برد و لی هزاره ها برای دفاع مشروع از خود کاملا خلع سلاح می باشند. درشرایط کنونی مناطق هزاره نشین درمحاصره کامل قرار داشته وبسیاری از راه های منتهی به این ساحات توسط طالبان در تفاهم با حکومت فعلی قطع شده است که مسیرشاهراه ها ی کابل, وردک وکابل, پروان الی ولایات بامیان , دایکندی وغوروهمچنان راه کابل الی غزنی بیشتراز گذشته نا امن گردیده که در مسیر این شاهراه ها ده ها تن از مسافرین مردم هزاره از سوی گروه طالبان سر بریده میشوند اما حکومت هیچگونه اقدامی در تامین امنیت آن نکرده و با بی تفاوتی از کنار آن میگذرد . تیم حاکم در همه دسایس علیه مردم هزاره با طالبان شریکند بناء بعد ازخروج نیروهای بین المللی از افغانستان، هزاره ها را در شرایطی میان مرگ و زندگی قرارخواهند داد. رویدادها و حوادثی که در حال وقوع است می تواند تاثیر سخت و سنگینی بر سرنوشت مردم هزاره و آینده ی آنان بگذارد.

باوجود یازده سال حضور نظامی جامعه جهانی و سرازیر شدن میلیاردها دالر به افغانستان بنابر پیش برد سیاست تبعیض امیز حکومت کابل ولابی های پشتون تبارآن جهت مغشوش نمودن ذهنیت جامعه ی جهانی ، این دولت نیزمانند حاکمیت های قبلی، برمردم هزاره اندک توجهی نکرده است .درحالیکه مردم هزاره ازحضورنیروهای جامعه جهانی استقبال وحمایت نمودند ومناطق هزاره نشین مرکزی تاهنوز یکی ازمناطق با امنیت وبا ثبات در افغانستان اند ولی با وجود داشتن امنیت کامل بنا برسیاست تبعیض امیزحکومت کابل درمناطق هزاره نشین هیچگونه کارموثیر زیرساختی وانکشافی که بالای زندگی مردمان ولایات هزاره نشین بامیان , دایکندی , وساحات هزاره نشین ولایا ت غور, وردیک میدان ,غزنی وپروان ,سرپل , سمنگان وبغلان تاثیر داشته باشد انجام نشده است اما ارگ نشینان برای استحکام پایه های حکومت قومی خود بیشترین پروژه های عمرانی در مناطق جنوب وشرق کشوررا اجراو عملی میکنند در صورتیکه انتحار, جنگ وخشونت ها در ین ولایات شدت بیشتر دارند، تیم حاکم ارگ با این استدلال که "با فراهم سازی زمینه های رفاهی برای مردم ولایات جنوب وشرق، آنها را تشویق به دست کشیدن از خشونت و پیوستن به صلح می نماید درحالیکه ، درمناطق نا امن جنوب وشرق کشور تعداد بیشترمکاتب، شفاخانه ها و راه های تازه اعمار میگردندولی در جریان بهره برداری، دوباره از سوی طالبان، تخریب و آتش زده میشوند.

احصائیه گیری نفوس کشورباید تحت نظرمستقیم سازمان ملل متحد وبدون مداخله ی حکومت در طی مدت ده سال پیش رو انجام شود تا تعداد واقعی نفوس هرقوم مشخص گردیده و حضور فزیکی اقوام در قدرت تثبیت شوند .برای ختم غایله وبیرون کشیدن مسأله کوچیها ازبازیهای سیاسی باید حکومت راهکارهای موثرراجستجوکرده تا این افت خانمان سوزازدوش مردم مناطق هزارنشین کشوربرداشته شود .توزیع عادلانه ثروت مانند بودجه ملی، پروژه های زیر بنایی مانند راه سازی ، مکتب، دانشگاه، شفاخانه، انرژی و پروژه های تولیدی شغل یابی ازمبانی اولیه تامین ثبات وامنیت درکشورندکه نسبت به آن باید توجه جدی و راهکارهای عملی صورت گیرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • آقای محترم نبی زاده،
    دو موضوع در مقاله تان به نظر من مهم است، که میخواهم با شما درمیان بگذارم:
    اول، خیانت نخبه گان سیاسی هزاره به قوم خودش شان. من نیز به این نظرم ،که بزرگترین جنایت و خیانت از جانب رهبران و نخبگان در قدم اول به قوم خودشان بوده است.
    فلهذا توصیه و نتیجه گیری باید اینطور میبود: مردم ستمدیده ما باید این رهبران خائین را شناسائی کنند، اینها را از دامان خود برانند، و در عوض اینها رهبران شریف و ملت پرست را از بین خود انتخاب کنند.
    دوم، شما به کنفرانس اول بُن اشاره کردید. اما رول امریکا را در به قدرت رسانیدن و تحمیل کردن یک گروه از قاچاقبران و جنایتکاران جنگی بر ملت ستمدیده این کشور، کاملاّ از نظر انداخته اید.
    نتیجه گری این معضله باید با سوال های ذیل میانجامید:
    چرا جامعه جهانی با رهبری امریکا در کنفرانس بُن اول این خیانت را به حق مردم افغانستان انجام داد؟
    چرا جامعه جهانی با رهبری امریکا در طول 11 سال با هزینه ملیارد ها دالر این گروه فاسد و جنایتکار را در قدرت نگهمیدارد؟
    چرا جامعه جهانی با رهبری امریکا به این هم اکتفأ نمیکند، بلکه در نظر دارد، طالبان وحشی را نیز بالای ما تحمیل کند؟
    تشکر

  • اقاي نبي زاده
    خودات يكي از اركين منفور و ادم كش حزب كمونستي كابل بودي،ايا اين گفتار تاريخي شهيد مزاري خواندهي
    سخنراني رهبر شهيد - 8 / 2 / 1372
    بسم الله الّرحمن الّرحيم
    با تشكر از برادران عزيز كه زحمت كشيده اند اين جا تشريف آورده اند براي روز تاريخي كه هم در جهان تاريخي است هم براي مردم افغانستان كه بايد از اين روز تجليل بكنند. در اين شرايط سخت كه برادران فرهنگي حزب وحدت زحمت كشيده اند اين جلسه را فراهم نموده اند و از برادران كه سرود و مقاله خوانده اند و ما استفاده كرديم از همة اين عزيزان تشكر مي كنم.
    مسأله اي كه امروز روز تاريخي است چه از نگاه جهان و چه از نگاه مردم افغانستان فرق مي كند. از نگاه جهان كه امروز مسلماً روز پيروزي مردم افغانستان به شمار مي آيد. ولي از نگاه مردم افغانستان فكر مي كنم امروز روز پيروزي ظاهري است. روز پيروزي واقعي مردم افغانستان امروز نيست. لهذا براي شما مردم چند دقيقه اي كه زحمت مي دهم و وقت عزيز شما را مي گيرم مي خواهم در بارة چند موضوع خدمت شما صحبت كنم. يكي دربارة اين روز تاريخي و يكي هم چرا امروز روز پيروزي واقعي مردم افغانستان نيست. اينكه در رابطه با يك سال كه بنام به پيروزي رسيدن انقلاب مي گذرد براي شما چه چيز به وجود آمده است، مسأله ديگر فاجعه افشار است و مسأله يا كه اين فاجعه با اينكه چقدر دردناك است اما براي ما و شما درس كه از اين فاجعه گرفتيم. و سه باور را كه ملت ما داشت و آن سه باور عوض شد فكر مي كنم يك پيروزيست. و مسأله اخيريكه خدمت شما بايد به عرض برسانم مسأله وضعيت فعلي كشور و توافقات اسلام آباد است كه اين مطالب را اگر وقت برايم ياري كرد خدمت شما عزيزان و پدران و برادران و ريش سفيدان به عرض مي رسانم.
    دلم هيچ نمي خواست كه بعد از فاجعة افشار صحبت كنم. مگر در آن وقتي كه مي شد مردم ما اين انتقام را بگيرند از دشمنان. ولي چرا امروز حاضر شدم كه با شما مردم صحبت كنم، علت اصلي اش اين است كه عاملين و خائنين اين فاجعه دستگير شده بود و خواستم اين را براي شما توضيح بدهم و در اين جا در محضر شما آنها را به جزاب اعمالشان برسانيم. فقط اين چيز باعث شد بيايم براي شما صبحت بكنم
    موضوع ديگر اينكه ما مدت 250 سال باوري را كه داشتيم، قضية افشار و چنداول روشن مي كند كه اين باورها هم اشتباه است. آن باور اين است كه ما در طول 250 سال باور داشتيم كه ظلم را كه فقط يك خاندان جاه طلب بالاي مردم ما مي كرد، تعميم مي داديم و فكر مي كرديم همه پشتون ها بالاي ما ظلم كرده و ظلم مي كنند و ما در آينده آن وقت به حق و حقوق خود مي رسيم كه در كنار فارسي زبان ها باشيم و از فارسي زبان ها دفاع كنيم با اين ها همسنگر و هم موضع باشيم در حق و حقوق خود مي رسيم. قضيه افشار و چنداول اين باور را هم باطل كرد. خط بطلان كشيد. ما اگر در صد سال پيش شاهد مسأله اي بوديم كه پسران ما را مي گرفتند مي فروختند و مردم ما را سر مي بريدند و مي كشتند و برده درست كرده بودند و كنيز. ولي بعد از صد سال و چهارده سال مبارزه و هم سنگري عين مسأله تكرار شد و بدتر از آن. اينجا كه اطفال هشت ساله ما را كشتند و آنها را فروختند و زن ها را كشتند و صورتشان را پوست كردند. اما از دست كي؟ از دست كسي كه چهارده سال مبارزه كرده و شعار مي دهد كه حكومت اسلامي را برقرار كرده ام. از كساني كه استاد علوم الهي و سياسي و اسلامي است اين عمل انجام مي شود. ولي اين باور را براي ما اثبات مي كند كه اين باور، باور اشتباه بوده است. قدرت طلبي و انحصارطلبي، يك تعدادي كه خلاف مسير اسلامي و انساني رفتار مي كنند اين متعلق به اين نژاد و آن نژاد نيست و ما امروز بايد تجديد نظر كنيم. درست است كه عبدالرحمان 62٪ مردم ما را از بين برده است ولي عبدالرحمان و خاندان عبدالرحمان از بين برده است نه همه پشتون ها. و ما امروز بايد اين مسأله را باور كنيم كه اين جنايت كه در چنداول و افشار به وجود آورده نه همه تاجيك ها. و اينجاست كه در باورهاي گذشته خود تجديد نظر بكنيم. بايد با واقعيت ها و حقيقتهاي جامعه برخورد كنيم و از اين درس بگيريم.
    من معتقدم در اينجا در طول تاريخ گذشته افغانستان حكومت ملي و اسلامي بوجود نيامده. اما يك خاندان و تعداد قدرت طلب بالاي مردم ظلم كرده است. اكر ما در اينجا بياييم يك حكومت اسلامي كه مردم ما مي خواهند به وجود آوريم كه در آن حق همه مليتها تعيين شده باشد، اين باور، باور درستي مي باشد. ولي سلسله تاريخ وقتيكه آورده بود بالاي ما هم قبولاند. اينجا براي شما واضح مي گويم در افغانستان دشمني مليتها فاجعه بزرگي است. در افغانستان برادري مليتها مطرح است. حقوق مليتها يعني برادري مليتها. دو برادري كه در يك خانه زندگي مي كنند چطور برايشان حق قائل اند كه در اين خانه من هم حق دارم آنهم حق دارد. اين برادري است نه دشمني. بلي اين عناصر قدرت طلب و جاه طلب است كه در اين مسأله به عنوان نژاد و غيره استفاده مي كنند براي سيادت شان.
    اما اين مسأله تاريخي است كه خدمت شما بگويم چرا با شما دشمني دارند و جاي تأسف است كه كسيكه خود را استاد الهيات مي گويد و به اين گونه مقابل مردم ما برخورد مي كنند. آقاي رباني بعد از جنگ افشار وقتيكه به پاكستان مي رود، با قاضي احمدحسين اين مسأله را مطرح مي كند. ببينيد اين باورهاي غير اسلامي سر از كجا درمي آورد. به قاضي احمدحسين مي گويد كه اين مردم بسيار مردم جاني است. شما را مي گويند، چرا جاني است؟ در حاليكه از روزيكه اينها به نام اسلام به كابل حاكم شده اند، هشت جنگ بر عليه شما انجام داده است. مي گويد اين ها از اولادهاي چنگيزخان هستند كه در باميان جنگ كرده اند 700 سال پيش. اين را جناب آقاي رباني براي قاضي احمدحسين در پاكستان مي گويد. بعد از قضيه افشار زمانيكه اشتباه شان در دنيا بالا مي شود و جنايت شان در دنيا منعكس مي شود كه چقدر اينها بر سر ما جنايت كرده اند. آنگاه آقاي رباني مَثَل تاريخي مي زند كه شما مستحق اين جنايت و مستحق اين ظلم هستيد، چون اولاده چنگيزيد.
    اين آقاي رباني كه در مصر تحصيل كرده و در دانشگاه كابل الهيات درس مي داد، اول اين آدم بيسواد از تاريخ خبر ندارد كه شما بومي ترين مردم افغانستان هستيد، قبل از اينكه چنگيز در افغانستان حمله كند شما اينجا بوده ايد و شما عليه چنگيز در باميان مقاومت كرديد. اين آدم بيسواد اول كه از تاريخ بي خبر است و باز هم آنوقت ما از آقاي رباني باخواست مي كنيم، بر فرض اين باور تو راست بود، اينها اولاد چنگيز بود و چنگيز هم در باميان جنايت كرده. تو با كدام منطق اسلامي و الهي حق داري كه 700 سال بعد انتقام آن را از افشار و چنداول مي گيري و اين با كدام منطق اسلامي و انساني سازگار است!؟ اينجاست كه چرا با شما دشمني دارند و چرا تمام فكرش اينست كه شما را از بين ببرد، چون اين باور تاريخي را دارند. روي اين باور تاريخي شما را مي كُشند. لهذا ما در اين جا اشتباه كرده بوده ايم. عمل يك دسته اي را به نام يك قوم مي كشانديم و از اينها حمايت مي كرديم. اما اين اشتباه را مرتكب شديم. اين مسأله بود كه در اينجا در رابطه با افشار اين باورها را روشن كرد كه در آينده گول اين باورها را نخوريم.
    اما مسأله امروز كه من حاضر شدم كه وقت شما را بگيرم كه در محضر شما جرأت كردم كه بيايم صحبت كنم و آن يك باور تاريخي ديگر هم بود كه اينجا فرق كرد.
    صد سال پيش از مردم ما خائني پيدا شد و عليه مردم ما دست به خيانت زد و مردم ما را به شكست مواجه كرد. بعد از 100 باز اين تاريخ فاجعه تكرار شد ولي اينجا اين بار يك پيروزي نصيب شما شد. و آن اينست كه اين خائنين شناسايي شدنند و اين خائنين را بحمدلله اكثريت ايشان را گرفتيم. من براي شما مردم تعهد سپرده ام كه از شما دفاع كنم و به شما خيانت نكنم. و دست خيانت كاران را بگيرم. الحمدلله دراينجا حزب وحدت اسلامي موفق شد كه اين خائنين را شناسايي بكنند و اكثريت شان را دستگير بكنيم و چند تن از اين ها پرونده شان تكميل شده و بعد از اثبات جرم و اعتراف و طي مراحل شرعي حكم صادر شده امروز شما شاهد جزا دادن شان هستيد. اين قضيه در تاريخ گذشته نشده بود و آن كسانيكه براي ملت ما خيانت كرده آنها به دربار مزدور بود، جا داشت، روي رياست داشت و مردم ما را از بين برده بود، ولي بحمدلله اين خائنين موفق به اين كار نشدند كه بعد بالاي خون مردم ما و ناموس مردم ما معامله كند و مردم ما باز هم زير ظلم بماند. اينجا است كه همين براي شما اطمينان مي دهد كه هم اينها را امروز در محضر شما حكم شان را صادر كرده به اين جا اعدام انقلابي مي كنيم. والسلام

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس