کوچی گری یک ابزار سیاست قومی در افغانستان
معضله کوچی در افغانستان امروز به یک زمینه مبارزه و رسیدن به هدف سیاسی تبدیل شده است زیرا در این رابط کوچی تلاش می نماید در کنار خویش نیروی قدرت مند دیگر را داشته باشد و ان نیروی حمایتی از چند بخش با آنها ملحق میگردد...
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
افغانستان کشوری است که همیشه میدان مبارزات و قدرت نمایی کشور های امپریالیستی بوده است و در این میان قدرت های سیاسی با حمایت کشور های امپریالیستی در افغانستان بدست قومی خاص بوده است و در حکومت ، قومی خاص برخلاف اقوام دیگر سیاست های قومی خویش را در همه استراتیژی ها و پلان طرح شده حکومتی نهادینه نموده است در این دوره حکومت قومی زمین ها را به بهانه های مختلف به هدف های خاص تقسیم و چگونگی استفاده از زمین های اقوام دیگر را فراهم نمود که یکی از نمونه های ان کوچی ها است. کوچی گری در طول پنج دهه اخیر که اقوام دیگر نفوس شان بیشتر گردید و در تلاش حفظ مالکیت خویش شدند به هدف تسخیر ملکیت به یک گروه تهاجمی و ابزار سیاسی تبدیل شد . بعد از سه دهه اخیر که جنگ داخلی میان اقوام وجود داشت ، از یک طرف استراتیژی تهاجمی کوچی ها بیشتر گردید و از طرف دیگر اقوام دیگر مبارزات خویش را به منظور حفظ مالکیت خویش آغاز نمودند که سر انجام معضلهء کوچی در افغانستان جایگاه خویش را با یک پشتیبانی سیاسی پشت پرده مشخص مستحکم نمود. کوچی ها در آغاز از اقوام مختلف بودند که سحرا نشین بودند اما به مرور زمان این کوچی ها به قومی خاص تعلق گرفت زیرا حکومت آن وقت کوچی را یک زمینه خوب برای تسلط بر مالکیت دیگران دانست و این بود که آهسته آهسته کوچی ها به یک نیروی تهاجمی ملکیت تبدیل گردید. در زمان حکومت آقای کرزی معضلهء کوچی بیشتر گردید و بلاخره در پنج سال اخیر تهاجمات کوچی ها بیشتر شد و به ولسوالی های بهسود ، دایمیرداد ولایت میدان وردک و ولسوالی ناور ولایت غزنی حملات کوچی ها سرعت گرفت تا اینکه سال قبل 1388 باعث مهاجر شدن بیشتر از هزار ها خانه و کشته و زخمی شدن اهالی ولسوالی بهسود گردید اما معضله کوچی ها راهپیمایی و بحث های زیادی را در بر داشت که آقای محمد محقق نیز برای حل این مشکل اعتصاب غذایی کرد . بعد از جنگ ، بحث های زیادی و اعتصاب آقای محقق، دولت افغانستان فقد توانست جلو تهاجم کوچی ها را موقتی بگیرد اما مشکل کوچی بر جایش باقی ماند و حتی نماینده گان کشور هم نتوانست معضله کوچی گری را ریشه یابی نموده و برای همیشه ختم نماید. در سال 1388 معامله گری ها نیز در قبال کوچی وجود داشت که یکی از ان معامله توافق آقای کرزی در انتخابات ریاست جمهوری بود و در این توافقات میان آقایان خلیلی و محمد محقق تفاهم گردید که باید مردم خویش را متقاعد نمود که به آقای کرزی رای دهد و ایشان مسئله کوچی را حل می نماید ، ولسوالی بهسود را ولایت می سازد در صورتیکه بهسود محل چرا گاه کوچی ها شده و حتی از ولسوالی نیز اهمیت شان پاینتر آمده است . در این مورد سوالاتی زیادی مطرح میگردد که چرا اعتصاب آقای محقق و توافق خلیلی با کرزی نتایج تهاجم کوچی را دوباره به دنبال داشت؟ اکنون نیز که کوچی ها به بهسود حمله برده تعدادی اهالی بهسود را کشته و خانه های شان را به آتش کشیده است و آقایان محقق و خلیلی با ضمیمه نماینده گان هزاره در پارلمان این حمله را محکوم کردند و با سفری در این ولایت نمایش خویش را در قبال حق مردم خویش انجام داد و برای لحظه ای آرامی بخشید اما برای آینده چگونه خواهد شد و این معضله در جایش باقی خواهد ماند و یا با یک حکم کرزی که مصداق عمل نباشد معضلهء کوچی ها ختم میگردد؟
چند روز قبل در رابطه به حملات کوچی ها در بهسود ، آقای کرزی امری را صادر کرد که برای کوچی ها زمین توزیع گردد در صورتیکه کوچی این ادعا را دارد که ما چرا گاه خویش را نباید از دست بدهیم و بهسود محل چراگاه ما است . اقای کرزی و دولت شان پنج سال میشود که کمیسیون های مختلف را در این رابط ایجاد نموده است و امری جلوگیری را داده است در صورتیکه همه این اقدامات بدون سند قانونی بوده است و یک بازی با مردم بهسود بوده است . نماینده گان پارلمان هم تا اکنون قادر به این نشده است که یک قانون مشخص را در این رابطه طرح نماید در صورتیکه پارلمان یکی از وظایف شان ساختن قانون است . بدبختانه مسئله کوچی طوریکه در آغاز یاد آور شدم یک معضلهء قومی شده است و در پارلمان نیز اکثریت قومی که با حمایت دولت اقای کرزی قرار دارند مانع چنین قانون شده است که حتی نماینده گان هزاره نیز با زور کم قار بسیار ادعا های خویش را مطرح می نماید اما نتایج را به دنبال ندارد.
چند روز قبل در این رابطه نماینده گان هزاره دست به تحصّن زدند و گیرد همایی را در این رابطه ترتیب دادند که این گیرد همایی و صدا های بلند نماینده گان در میان مردم شان دو بخش و دو هدف را در قبال داشت که یکی اینکه نماینده گان محترم ابراز مسؤولیت نمودند در قبال مردم خویش و از طرف دیگر برای رسیدن به دور دوم پارلمان که انتخابات شان سه ماه بعد برگزار میگردد از طریق بازی سیاسی خود را نزدیک سازند وزمینه سازی نمایند درصورتیکه این معضلهء از اوایل عمر پارلمان جاری وجود داشت و همین نماینده گان محترم در پارلمان حضور داشتند و چرا نتوانستند که در مدت پنج سال به این معضل خاتمه دهد و اکنون که قربانی زیادی را مردم شان داده است اقدامات خویش را به نمایش میگذارد؟
معضله کوچی در افغانستان امروز به یک زمینه مبارزه و رسیدن به هدف سیاسی تبدیل شده است زیرا در این رابط کوچی تلاش می نماید در کنار خویش نیروی قدرت مند دیگر را داشته باشد و ان نیروی حمایتی از چند بخش با آنها ملحق میگردد که یکی آن از نظر قومی است و دیگری آن نیروی پشت سحنه اغتشاش گر است . در میان نیروی دوم طالبان نیز نقش بازی میکند زیرا آنها از نظر اندیشه ای و استراتیژی نزدیک با کوچی ها میباشد ، در زمانی که طالبان در قدرت بودند زمین های قوم هزاره را به پلان تقسیم بین کوچی ها گرفته بودند زیرا کوچی از یک طرف از نظر قومی با آنها یکی بودند و از طرف دیگر با آنها در جبهه جنگ قرار داشتند . اکنون نیز که کوچی ها دارای سلاح های سبک و سنگین هستند نشان دهنده این است که پشت سحنه اشخاص دیگر حکومتی ، احزاب و طالبان قرار دارند و هرگز نمی خواهد ابزار سیاسی را از دست بدهد. با در نظر داشت چالش های فوق حکومت افغانستان با ریاست حامد کرزی نیز در این رابطه نمی خواهد یکطرف را برنجاند و طرف دیگر را فایده برساند در صورتیکه کوچی ها منفعت های زیادی در اهداف سیاسی حکومت اقای کرزی گنجانیده است. طوری مثال در زمانی انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی دور اول این پیشنهاد برای آقای کرزی از سوی سازمان ملل ، نهاد ها و اشخاص داده شده بود که بجای کارت رای دهی تذکره کامپیوتری توزیع گردد که از یکطرف از نظر بودجه در آینده مشکلات کم خواهم داشت و از طرف دیگر سیستم تشخیص هویت بهتر و آسانتر میشود و نفوس کوچی ها نیز مشخص میگردد که در افغانستان چی تعداد کوچی زنده گی میکند اما این طرح از طرف حامد کرزی و هم قطا ران شان رد گردید که ما امنیت نداریم و زنان در جنوب آماده این نیست که عکس کامپیوتری گرفته شود در صورتیکه برای گرفتن تذکره سابقه و عکس آن این امنیت وجود دارد که افراد دیگر بنام کوچی از پاکستان وارد افغانستان میشوند و در جمع کوچی می پیوندد و برای چنین سیستم که جلو کوچی های بیرون مرزی را میگیرد ، تعداد نفوس را بشکل آسانتر شان واضح می نماید و در مشکلات بودجه ای انتخابات کاهش بعمل می آید ، امنیت وجود ندارد. این تذکره کامپیوتری جلو شان به هدف رسیدن به مقصد از سوی اقای کرزی گرفته شد . همچنان این موضوع را نیز همه میداند که کوچی ها در افغانستان ثابت نیست زیرا کوچی های اصیل در افغانستان کم است اما کوچی های بیرون مرزی بخصوص از کشور پاکستان وارد افغانستان میگردد و چون به یک قوم تعلق دارد ، از آن حمایت میگردد.
فرمان آقای کرزی که برای کوچی ها زمین توزیع می نماید به چالش های از قبل پلان شده گرفتار است زیرا کوچی ها اکنون نمی خواهد تنها زمین داشته باشد بلکه چراگاه می خواهد و نفوس کوچی ها دقیق شمارش نشده است دیگر اینکه تا هنوز دولت اقای کرزی بلکه هم قوه مقننه کشور قادر به این نشده است که یک پیش نویس قانون را در این رابطه طرح و روی کاغذ بیاورد . اکنون که اقای کرزی این امر را صادر نموده است که کوچی ها از منطقه بهسود بیرون شود و برای شان زمین توزیع نماید تا سه ماه دیگر. در صورتیکه از این قبیل حکم زیاد صادر شده است که در جریان سرد شدن هوا در منطقه بهسود و ختم علف چر ها کوچی ها آرامش خویش را حفظ می نماید و قضیه به حالت ساکت و لاینحل باقی می ماند . اقای محمد محقق و خلیلی که در تیم اقای کرزی خود را شریک میداند به این نتیجه نرسیده که پلان توزیع زمین بدون کدام قانون که پارلمان افغانستان مهر تأئید نداشته باشد در کجا خواهد رسید و آیا نتایج را به دنبال خواهد داشت ؟ بدون شک وقتیکه این موضوع مطابق سند قانونی از طرف سه قوه حکومت بطور اساسی شان حل نگردد کوچی ها زمین خویش راهم میگیرند و هم معضلهء را دنبال میکند. برای حل این مشکل در نخست این مهم است که نفوس کوچی در افغانستان دقیق شمارش شود و مطابق نفوس شمارش شده وبا سند مشخص و قانونی برای شان زمین توزیع گردد و ملکیت کوچی در افغانستان مشخص گردد از چراگاه گرفته الی زمین رهایشی .
مبارزاتی که به گونه های مختلف از راهپیمایی گرفته و الی داد خواهی به منظور حل این مشکل زمینه سازی میشود تأثیر اتی خویش را دارد اما مهم این است که دوستان گرامی که داد خواهی می نماید از محقق و خلیلی گرفته الی محصلین و مهاجرین مقیم لندن ، هدف خویش را تعقیب نمایند زیرا از این قسم راه پیمایی ها پنج سال میشود که بر علیه کوچی ها شده است اما در زمستان و فرصت دیگر همه خاموش بوده است و هیچ گونه داد خواهی نبوده است. فکر میکنم هر مشکلی و معضلی درصورت قابل حل است که همیشه باید در تلاش گرفتن نتایج شان باشیم و در غیر آن همان آش همان کاسه خواهد بود.
اگر موضوع مورد بحث فوق را خلاصه نتیجه گیری نمایم به این نتیجه میرسیم که تا زمانیکه دولت اقای کرزی معضل کوچی را دریک قانون طرح شده با هماهنگی سه قوه حکومتی نیاورد ، نفوس کوچی را مشخص نه نماید ، زمین مطابق قانون و سند مشخص که قانون ملکیت آنها را واضح ساخته باشد توزیع نگردد و برای پی گیری آن وقت مشخص را با هماهنگی سه قوه با حضور سازمان ملل متحد و رسانه ها واضح نسازد ، حل این معضل امکان پذیر نخواهد بود.