نفوس شماری و تکرار کتمان واقعیت های نفوس
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در هرکشوری سرشماری نفوس و احصائیه اساس وپایه همه برنامه های سیاسی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و تحقیقاتی در زمینه توسعه و پیشرف در هرکشوری می باشد. در دنیای امروز اگر آمارها دقیق نباشد و نمودارها روایت گر واقعیت های درون یک جامعه نباشد و نمودارها زبان به حقایق موجود اجتماعی نگشاید، در آن کشور هیچ کارعلمی و تحقیقاتی برای توسعه و پیشرفت برای بهبود زندگی انسانها در یک جامعه و کشور، صورت نمی گیرد.
تردیدی وجود ندارد که امروزها آمار نفوس و مسکن مادر همه برنامه ریزیهای اقتصادی، سیاسی و علمی در یک کشور به شمار می رود، در سایه آمار نفوس است که کشورهای جهان حتی برنامه ریزی های ده سال و بیست سال تا 50 سال آینده خود را ترسیم می کند و براساس این آمارها طرح های کلان اقتصادی و توسعه را پی ریزی می کند.
اگر آمارها و ارقام دقیق به همان اندازه که در تحلیل ها علمی و برنامه ریزی نقش تعیین کننده دارد، به همان اندازه آمارهای غیر دقیق و تخمینی برای تجزیه و تحلیل علمی و برنامه ریزی ها فاجعه باراست. حال آیا در افغانستان تاکنون سرشماری دقیق براساس متدهای آماری مدرن امروز صورت گرفته است؟.
در طول ده سال گذشته کار شناسان اقتصادی بارها و بارها ضورت سرشماری دقیق احوال و نفوس کشور را مطرح کرده بودند و طبیعی بود که در دنیای امروز سرشماری یک ضرورت اساسی برای همه کشورها به شمار رود، به همین دلیل وقتی تصمیم گرفته شد که حکومت افغانستان براساس نیازهای زمان و با کمک جامعه جهانی طرح نفوس شماری را در افغانستان دارند، همه از این طرح خوشحال شدند و از آن استقبال کردند. اما متاسفانه طولی نکشید که بسیار زود این طرح با مشکلات و چالش هایی زیادی مواجه گردید، زیرا جنگ و نا امنی این فرصت را نداد تا سراسر افغانستان در طرح سرشماری نفوس قرار گیرد. سرانجام تصمیم گرفته شد تا ولایت ها و مناطقی که از امنیت برخور دار هستندا و در آن جنگ و نا امنی وجود ندارد، مورد سرشماری قرار گیرد. در این میان پیشنهاد گردید که بامیان چون مکان امن است سرشماری را از همین جا آغاز بکنیم. مردم این ولایت که در صداقت و راستی شهره دارند، از این طرح استقبال کردند، همانطوری که در گذشته از طرح خلع سلاح استقبال کرده بودند و همانطوری که از طرح واگذاری مسئولیت های امنیتی استقبال کردند، این بار ازطرح سرشماری هم استقبال کردند.
هرچند که مردم هزاره دل خوشی از این سرشماری ها ندارد و در گذشته هویت فیزیکی این مردم کتمان شده بود، اما این بار به این باور بود که دنیای دموکراسی است و حقوق انسانی و حتی جامعه جهانی هم در این مورد همکاری می کند و دیگر این بار در سرشماری نفوس حقوق آنان ضایع نخواهد شد. امامثل این که جبرتاریخ بر این مردم تکرار می گردد و هیچ تفاوتی میان گذشته و حال نیست. سال گذشته بود که تیم سرشماری در بامیان مستقر شدند و برای اولین بار سرشماری را پس از دهها سال جنگ و نبرد و بی سرنوشتی مردم افغانستان مورد سرشماری قرار می گرفت. مردم بامیان از آن استقبال کردند و این تیم با خیال راحت و فارغ از ترس و هراس خشونت ها و جنگ مشغول فعالیت های سرشماری گردیدند و بامیان اولین ولایتی بود که مورد سرشماری قرار گرفت و مردم منتظر بودند که نتیجه این سرشماری ر ا بدانند.
به گزارش خبرگزاری پژواک ادارۀ احصائيه مرکزى، سه روز قبل اعلام کرد که آنها يک سروى اجتماعى، ديموگرافى و اقتصادى را در مورد نفوس باميان انجام داده اند، که جمعيت آن ولايت را 49600 خانواده که جمعاً بيش از 386 هزار تن ميشود، نشان ميدهد. از جملۀ اين نفوس، اضافه از 190 هزار تن آنرا مردها و بقيه را زنان تشکيل ميدهند. در اين سروى، سطح سواد مردم باميان 7،31 نشان داده شده است. همچنان 5،39 درصد کسانى که بالاتر از 15 سال دارند، يکسال قبل از انجام سروى، کار داشتند و بقيه بيکار بودند، یعنی این که حدود 40 درصد مردم بامیان بیکار هستند. هم چنین 2، 25 مردم از آب صحی آشامیدنی برخور دار هستند که منظور همان چشمه های طبیعی است، 61 در مردم از برق آفتابی، 21 درصد مردم از برق آبی و 15 درصد مردم از چراغ های تیلی استفاده می کنند. اما شوراى ولايتى باميان، جمعيت اين ولايت را که از سوى احصائيه مرکزى اعلام شده، يک اقدام سياسى و ضعيف ساختن سهم مردم باميان در انتخابات آينده و پروژه هاى انکشافى می داند. او می گوید: " طبق آمار خود ریاست انکشاف، دهات بامیان، در این ولایت 141 هزار فامیل وجود دارد و اگر حد اوسط هر فامیل، پنج نفر محاسبه شود، به بیش از 700 هزار تن میرسد". آقای احمدی کی دیگر از اعضای شورای لایتی بامیان می گوید: " طبق آمار ریاست معارف بامیان، تنها در مکاتب بامیان 134هزار نفر متعلم میباشد؛ بدون اینکه بخش های دیگر مانند دهاقین، کارگران، افراد بیکار و یا مامور را ارزیابی کنند و با این استدلال چطور به عقل درست خواهد آمد که گفته شود که نفوس بامیان 360 هزارتن است".
هرچند این آمار از سوی از شخصیت های سیاسی نیز رد گردید و آن را تکرار کتمان هویتی مردم مانند گذشته دانستند. زیرا اولین ضرورت سرشماری نفوس در سال 1351 در کشور مطرح گردید و اولین نفوس شماری در این سال صورت گرفت و به دنبال آن ظاهرا دومین یا سومین سرشماری در سال 1358 صورت گرفت. براساس گفته بسیاری از کار شناسان هردو سرشماری دقیق و علمی نبود، زیرا اولا در قدم اول روش شماری براساس معیارهای علمی نبود و دوم این که مسایل قومی و عصبیت های قوم برتر سبب گردید که آمارهای نفوس در ولایات جابجا گردد و آمارهای جمعیتی نیز به نفع قوم حاکم مصادره گردد. به عنوان مثال در سال 1358 که کمونیست ها حاکم بود و تفاوت های قومی ومذهب و زبان را به شدت رد می کرد، اما آنان نیز نتوانستند خود را از عصبیت های قومی دور نگهدارند، براساس گفته آصف آهنگ یکی از اعضای برجسته حزب دموکراتیک خلق و نیز سلطانعلی کشتمند نخست وزیر آن دوره، زمانی که احصائیه در سال 1358 صورت گرفت، آنان فقط خیمه کوچی ها را به شمارش گرفتند که جمعا یک صد هزار خیمه و خانواده کوچی گردید و جمعیت آن به 500 هزار نفر بالغ گردید، اما زمانی که این آمار بدست حفیظ الله امین رسید، او بلافاصله یک عدد 2 و چند صرف دیگر در آن عدد اضافه کرد و جمعیت کوچی ها را دو و نیم میلیون نفر برآورد کرد.
براین اساس متاسفانه موضوع سرشماری که پایه و اساس تمامی برنامه های توسعوی در یک کشور به شمار می رود، از اساس براساس آمارهای غلط استوار گردید و اکنون این بار هم که همه امیدها به این سرشماری بسته شده بود، این چنین از واقعیت ها دور گردید و همان تاریخ گذشته تکرار گردید.
قرار بود در سال 1387 سرشماری در سراسر کشور صورت گیرد، قانون احصائیۀ کشور در هفت فصل و (26) ماده تنظیم و از سوی نمایندگان پارلمان به تصویب رسید و کمپاین سرشماری نفوس نیز آغاز گردید و بودجه سرشماری نیز آماده شده بود، اما بازهم به دلایل واهی برنامه سرشماری متوقف گردید و بعد از آن هرسال موضوع سرشماری در کشور مطرح می گردید، اما گام عملی دراین راستا برداشته نشد. سرانجام در سال گذشته در این امر بازهم ولایت بامیان پیش گام گردید، ولایتی که همه برنامه های جدید باید در این ولایت به آزمایش گرفته شود، از والی زن گرفته تا پروسه انتقال مسولیت های امنیتی و تا برنامه سرشماری نفوس. اما وقتی مسئله توسعه و پیشرفت مطرح می شود، هیچ نصیب بامیان نمی گردد و سرانجام این پیشگامی هم همان شد که به صورت رسمی اعلام گردید و بیش از نیمی از جمعیت این ولایت هب کتمان گرفته شده و حال اگر وضعیت چنین باشد و کتمان ها همچنان ادامه داشته باشد، چنین سرشماری که این همه هزینه برایش شده است چه نفعی به حال توسعه و پیشرفت کشور دارد؟.